ارتداد امت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۷ نوامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۵: خط ۵۵:


<big>«فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِى الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ. أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّه فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُمْ. أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها. إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى لَهُمْ. ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّه يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ. فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ. ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّه وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ»:</big>
<big>«فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِى الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ. أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّه فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُمْ. أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها. إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى لَهُمْ. ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّه سَنُطِيعُكُمْ فِى بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّه يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ. فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ. ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّه وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ»:</big>




خط ۶۰: خط ۶۱:




<big>آنچه در اين آيات و روايات ذيل بيان شده اينكه آغاز ارتداد و بازگشت از دين خدا [[صحيفه ملعونه]] است. ادامه اين خط گمراهى فساد در زمين و قطع رحم آل محمد عليهم السلام، و ريشه آن كوردلى و ناشنوا بودن نسبت به سخن حق بود كه گويى قفلى بر دريچه قلب آنان زده شده است. پايان اين راه هم لعن ابدى است كه آغاز آن از خداوند بود و همه خلايق با درک فتنه آنان نثارشان خواهند كرد.</big>
 
<big>آنچه در اين آيات و روايات ذيل بيان شده اينكه آغاز ارتداد و بازگشت از دين خدا [[صحیفه ملعونه]] است. ادامه اين خط گمراهى فساد در زمين و قطع رحم آل محمد عليهم السلام، و ريشه آن كوردلى و ناشنوا بودن نسبت به سخن حق بود كه گويى قفلى بر دريچه قلب آنان زده شده است. پايان اين راه هم لعن ابدى است كه آغاز آن از خداوند بود و همه خلايق با درک فتنه آنان نثارشان خواهند كرد.</big>


<big>از سوى ديگر پيمان نامه ‏اى كه نامش «[[صحيفه ملعونه]]» بود، با در نظر گرفتن نيازهاى آينده بنيانگذاران سقيفه و موانعى كه بر سر راه اهدافشان بود هر روز نقطه‏ هاى جديدى را مى‏ طلبيد كه به آن اضافه شود.</big>  
<big>از سوى ديگر پيمان نامه ‏اى كه نامش «[[صحيفه ملعونه]]» بود، با در نظر گرفتن نيازهاى آينده بنيانگذاران سقيفه و موانعى كه بر سر راه اهدافشان بود هر روز نقطه‏ هاى جديدى را مى‏ طلبيد كه به آن اضافه شود.</big>  
خط ۶۷: خط ۶۹:


=== <big>ارتداد همه امت</big> ===
=== <big>ارتداد همه امت</big> ===
<big>روايت اول:</big>
<big>'''روايت اول'''</big>


<big>در روايتى كه اهل ‏سنت هم نقل كرده ‏اند آمده است: لَمّا تَعاقَدُوا عَلَيْها نَزَلَتْ: «إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ ...»: آنگاه كه بر سر صحيفه ملعونه هم پيمان شدند اين آيه نازل شد: «كسانى كه از دين خدا رو به عقب باز مى‏ گردند بعد از آنكه هدايت براى آنان روشن شده، شيطان كار آنان را برايشان زيبا جلوه داده و آنان را بدان سو تشويق كرده است».</big>
<big>در روايتى كه اهل ‏سنت هم نقل كرده ‏اند آمده است: لَمّا تَعاقَدُوا عَلَيْها نَزَلَتْ: «إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ ...»: آنگاه كه بر سر صحيفه ملعونه هم پيمان شدند اين آيه نازل شد: «كسانى كه از دين خدا رو به عقب باز مى‏ گردند بعد از آنكه هدايت براى آنان روشن شده، شيطان كار آنان را برايشان زيبا جلوه داده و آنان را بدان سو تشويق كرده است».</big>
خط ۷۴: خط ۷۶:




<big>روايت دوم:</big>
 
<big>'''روايت دوم'''</big>


<big>در اولين مرحله پس از امضاى اصل آن كه مقابله با خلافت على ‏عليه السلام بود، مسئله مالى آن از دو سو در نظر گرفته شد. به همين جهت از يك سو منع خمس از اهل‏ بيت ‏عليهم السلام و ديگرى صرف آن در كارهاى خود را هم به پيمان ‏نامه اصلى اضافه كردند. اين پيشنهاد منع خمس را قبل از همه با بنى‏ اميه مطرح كردند كه مورد قبول واقع شد.</big>
<big>در اولين مرحله پس از امضاى اصل آن كه مقابله با خلافت على ‏عليه السلام بود، مسئله مالى آن از دو سو در نظر گرفته شد. به همين جهت از يك سو منع خمس از اهل‏ بيت ‏عليهم السلام و ديگرى صرف آن در كارهاى خود را هم به پيمان ‏نامه اصلى اضافه كردند. اين پيشنهاد منع خمس را قبل از همه با بنى‏ اميه مطرح كردند كه مورد قبول واقع شد.</big>
خط ۸۵: خط ۸۸:




<big>روايت سوم:</big>
 
<big>'''روايت سوم'''</big>


<big>امام باقرعليه السلام به بيان مفهوم ارتداد در آنان پرداخته و برنامه‏ هاى عملى آنان در اين باره را تشريح نموده است. آن حضرت در اين باره مى ‏فرمايد:</big>
<big>امام باقرعليه السلام به بيان مفهوم ارتداد در آنان پرداخته و برنامه‏ هاى عملى آنان در اين باره را تشريح نموده است. آن حضرت در اين باره مى ‏فرمايد:</big>
خط ۱۰۶: خط ۱۱۰:




<big>روايت چهارم:</big>
 
<big>'''روايت چهارم'''</big>


<big>در حديث ديگرى از امام صادق‏ عليه السلام تفاصيل بيشترى درباره شأن نزول اين آيات وارد شده است، آنجا كه مى‏ فرمايد:</big>
<big>در حديث ديگرى از امام صادق‏ عليه السلام تفاصيل بيشترى درباره شأن نزول اين آيات وارد شده است، آنجا كه مى‏ فرمايد:</big>
خط ۱۶۱: خط ۱۶۶:


<big>«محمد صلى الله عليه وآله نيست مگر رسولى كه قبل از او پيامبرانى بوده‏ اند. آيا اگر بميرد يا كشته شود به گذشته باز مى‏ گرديد؟ ولى به خدا ضررى نمى‏ رساند و خداوند سپاسگزاران را جزا مى‏ دهد».</big>
<big>«محمد صلى الله عليه وآله نيست مگر رسولى كه قبل از او پيامبرانى بوده‏ اند. آيا اگر بميرد يا كشته شود به گذشته باز مى‏ گرديد؟ ولى به خدا ضررى نمى‏ رساند و خداوند سپاسگزاران را جزا مى‏ دهد».</big>




<big>اين آيات از چهار بُعد قابل بررسى است:</big>
<big>اين آيات از چهار بُعد قابل بررسى است:</big>


=== <big>متن خطبه غدير</big> ===
<big>'''متن خطبه غدير'''</big>
 
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، قُولُوا ما يَرْضَى اللَّه بِهِ عَنْكُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَانْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى‏الْأَرْضِ جَمِيعاً فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً. (خ ل: فَإِنَّ اللَّه لَغَنِىٌّ حَمِيدٌ):</big>
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، قُولُوا ما يَرْضَى اللَّه بِهِ عَنْكُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَانْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى‏الْأَرْضِ جَمِيعاً فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً. (خ ل: فَإِنَّ اللَّه لَغَنِىٌّ حَمِيدٌ):</big>


<big>اى مردم، سخنى بگوييد كه به خاطر آن خدا را از شما راضى شود، و اگر شما و همه كسانى كه در زمين هستند كافر شوند به خدا ضررى نمى‏ رسانند (خ ل: خداوند مستغنى و سپاس شده است).<ref>اسرار غدير: ص ۱۶۰ بخش ۱۱، و پاورقى ۴ از نسخه «ه» و «و».</ref></big>
<big>اى مردم، سخنى بگوييد كه به خاطر آن خدا را از شما راضى شود، و اگر شما و همه كسانى كه در زمين هستند كافر شوند به خدا ضررى نمى‏ رسانند (خ ل: خداوند مستغنى و سپاس شده است).<ref>اسرار غدير: ص ۱۶۰ بخش ۱۱، و پاورقى ۴ از نسخه «ه» و «و».</ref></big>


=== <big>موقعيت تاريخى</big> ===
<big>'''موقعيت تاريخى'''</big>
 
<big>در واپسين لحظات خطبه غدير و يك جمله قبل از آخرين فراز آن، دو آيه بسيار مهم از قرآن به عنوان آخرين اتمام حجت در كلام حضرت شاهد آورده شده است.</big>
<big>در واپسين لحظات خطبه غدير و يك جمله قبل از آخرين فراز آن، دو آيه بسيار مهم از قرآن به عنوان آخرين اتمام حجت در كلام حضرت شاهد آورده شده است.</big>


خط ۱۷۷: خط ۱۸۵:
<big>طبق نسخه‏ هاى «ه» و «و» دنباله آيه سوره ابراهيم يعنى جمله «فَإِنَّ اللَّه لَغَنِىٌّ حَمِيدٌ» آمده كه طبق اين نسخه فقط به اين آيه استشهاد شده است. يادآور مى‏ شود استناد به آيه سوره آل عمران در بخش ۶ خطبه به طور مفصل صورت گرفته كه شرح آن خواهد آمد.<ref>مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۲ ص۷۹-۲۶۲.</ref></big>
<big>طبق نسخه‏ هاى «ه» و «و» دنباله آيه سوره ابراهيم يعنى جمله «فَإِنَّ اللَّه لَغَنِىٌّ حَمِيدٌ» آمده كه طبق اين نسخه فقط به اين آيه استشهاد شده است. يادآور مى‏ شود استناد به آيه سوره آل عمران در بخش ۶ خطبه به طور مفصل صورت گرفته كه شرح آن خواهد آمد.<ref>مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۲ ص۷۹-۲۶۲.</ref></big>


=== <big>موقعيت قرآنى</big> ===
<big>'''موقعيت قرآنى'''</big>
 
<big>موقعيت قرآنى دو آيه مزبور متفاوت است: آيه سوره ابراهيم‏ عليه السلام به دنبال آيه معروف «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِى  لَشَدِيدٌ» است، كه از حضرت موسى ‏عليه السلام نقل مى‏ كند:</big>
<big>موقعيت قرآنى دو آيه مزبور متفاوت است: آيه سوره ابراهيم‏ عليه السلام به دنبال آيه معروف «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِى  لَشَدِيدٌ» است، كه از حضرت موسى ‏عليه السلام نقل مى‏ كند:</big>


<big>اگر همه مردم هم كافر شوند خداوند غنى است. آيه سوره آل عمران در ذيل آياتى مربوط به تشجيع اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله براى جهاد است تا آنجا مى‏ رسد كه اگر آن حضرت از دنيا رفت مؤمنين نبايد از راه خود باز گردند و اگر كسى باز گردد به خدا ضررى نزده است.</big>
<big>اگر همه مردم هم كافر شوند خداوند غنى است. آيه سوره آل عمران در ذيل آياتى مربوط به تشجيع اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله براى جهاد است تا آنجا مى‏ رسد كه اگر آن حضرت از دنيا رفت مؤمنين نبايد از راه خود باز گردند و اگر كسى باز گردد به خدا ضررى نزده است.</big>


=== <big>تحليل اعتقادى</big> ===
<big>'''تحليل اعتقادى'''</big>
 
<big>از مجموع موقعيت آيه ‏ها در قرآن و در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله چند نكته به عنوان تفسير آيات استفاده مى‏ شود:</big>
<big>از مجموع موقعيت آيه ‏ها در قرآن و در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله چند نكته به عنوان تفسير آيات استفاده مى‏ شود:</big>


==== <big>نكته اول: غدير يعنى اعتقاد به خواسته خدا</big> ====
<big>'''نكته اول: غدير يعنى اعتقاد به خواسته خدا'''</big>
 
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله با جمله «قُولُوا ما يَرْضَى اللَّه بِهِ عَنْكُمْ مِنَ الْقَوْلِ» قبل از ذكر اين آيه، مى‏ فهماند كه بيعتِ الهىِ غدير به معناى ايمان و اعتقاد به خواست خداوند است، نه اينكه اگر مردم خواستند قبول كنند و اگر نخواستند قبول نكنند؛ و اگر اكثريت قبول كردند تثبيت شود و اگر نپذيرفتند كنار گذاشته شود. آيه مزبور كه پشت سر اين عبارت آمده در واقع با اين جمله تفسير شده است.</big>
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله با جمله «قُولُوا ما يَرْضَى اللَّه بِهِ عَنْكُمْ مِنَ الْقَوْلِ» قبل از ذكر اين آيه، مى‏ فهماند كه بيعتِ الهىِ غدير به معناى ايمان و اعتقاد به خواست خداوند است، نه اينكه اگر مردم خواستند قبول كنند و اگر نخواستند قبول نكنند؛ و اگر اكثريت قبول كردند تثبيت شود و اگر نپذيرفتند كنار گذاشته شود. آيه مزبور كه پشت سر اين عبارت آمده در واقع با اين جمله تفسير شده است.</big>


<big>اگر سؤال شود كه چگونه اگر همه مردم روى زمين كافر شوند خدا نيازى به آنان ندارد و ضررى به برنامه الهى نمى‏ زند؟ پاسخ اين است كه مردم خلق نشده ‏اند تا آزادانه نظر دهند، بلكه بايد آن گونه كه خدا مى‏ خواهد بگويند و معتقد باشند و عمل كنند، و خدا مردم را براى همين امتحان بزرگ آفريده است، و گرنه راه فرارى از يد قدرت خدا ندارند و خداوند ترسى از بندگان ندارد و باكى ندارد از اينكه سزاى هر كس را مطابق آنچه فرموده بدهد.</big>
<big>اگر سؤال شود كه چگونه اگر همه مردم روى زمين كافر شوند خدا نيازى به آنان ندارد و ضررى به برنامه الهى نمى‏ زند؟ پاسخ اين است كه مردم خلق نشده ‏اند تا آزادانه نظر دهند، بلكه بايد آن گونه كه خدا مى‏ خواهد بگويند و معتقد باشند و عمل كنند، و خدا مردم را براى همين امتحان بزرگ آفريده است، و گرنه راه فرارى از يد قدرت خدا ندارند و خداوند ترسى از بندگان ندارد و باكى ندارد از اينكه سزاى هر كس را مطابق آنچه فرموده بدهد.</big>


==== <big>نكته دوم: كثرت اهل سقيفه راه خدا را عوض نمى‏ كند</big> ====
<big>'''نكته دوم: كثرت اهل سقيفه راه خدا را عوض نمى‏ كند'''</big>
 
<big>از آنجا كه آيه در خطبه غدير است و به عنوان پذيرش مسئله ولايت مورد استناد قرار گرفته، اخطارى به دشمنان اهل‏بيت و بشارتى به دوستان ايشان است. دشمنان اهل‏ بيت ‏عليهم السلام و آنان كه به على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام و امامان بعد از او معتقد نيستند بايد بدانند كه كثرت جمعيتشان از روز سقيفه تا امروز مصداق قطعى «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً ...» است.</big>
<big>از آنجا كه آيه در خطبه غدير است و به عنوان پذيرش مسئله ولايت مورد استناد قرار گرفته، اخطارى به دشمنان اهل‏بيت و بشارتى به دوستان ايشان است. دشمنان اهل‏ بيت ‏عليهم السلام و آنان كه به على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام و امامان بعد از او معتقد نيستند بايد بدانند كه كثرت جمعيتشان از روز سقيفه تا امروز مصداق قطعى «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً ...» است.</big>


<big>اكنون كه مسلمانان همه اهل زمين نيستند و اديان ديگر هم وجود دارند و عدد مسيحيان از مسلمانان بيشتر است، حكم خداوند چنين است. اگر روزى همه مسيحيان و يهوديان و مجوسيان و بت‏پرستان هم به سقيفه معتقد شوند و چنين مجموعه عظيمى را تشكيل دهند، تازه مصداق كامل «همه اهل زمين» را به وجود آورده‏اند كه در آيه «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً ...» بدان تصريح شده است؛ و با اين همه خداوند به خاطر كثرت آنان كوچك‏ترين تغييرى در مسئله ولايت امامان‏ عليهم السلام نخواهد داد و همه راه دوزخ را خواهند پيمود و فرمان خدا به خاطر نفى و اثبات مردم تغيير يافتنى نيست.</big>
<big>اكنون كه مسلمانان همه اهل زمين نيستند و اديان ديگر هم وجود دارند و عدد مسيحيان از مسلمانان بيشتر است، حكم خداوند چنين است. اگر روزى همه مسيحيان و يهوديان و مجوسيان و بت‏ پرستان هم به سقيفه معتقد شوند و چنين مجموعه عظيمى را تشكيل دهند، تازه مصداق كامل «همه اهل زمين» را به وجود آورده‏اند كه در آيه «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً ...» بدان تصريح شده است؛ و با اين همه خداوند به خاطر كثرت آنان كوچك‏ترين تغييرى در مسئله ولايت امامان‏ عليهم السلام نخواهد داد و همه راه دوزخ را خواهند پيمود و فرمان خدا به خاطر نفى و اثبات مردم تغيير يافتنى نيست.</big>
 
<big>'''نكته سوم: اتحاد بر باطل خللى به حق وارد نمى‏ كند'''</big>


==== <big>نكته سوم: اتحاد بر باطل خللى به حق وارد نمى‏ كند</big> ====
<big>جمله «فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً» در قرآن فقط يک بار به كار رفته، آن هم به دنبال آيه مربوط به بازگشت مردم پس از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله است:</big>
<big>جمله «فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً» در قرآن فقط يک بار به كار رفته، آن هم به دنبال آيه مربوط به بازگشت مردم پس از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله است:</big>


خط ۲۱۲: خط ۲۲۵:


«<big>إِنَّ عِبادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ»<ref>حجر/۴۲. </ref>: «تو را بر بندگان واقعى من راهى نيست، مگر گروهى از گمراهان كه پيرو تو باشند».</big>
«<big>إِنَّ عِبادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ»<ref>حجر/۴۲. </ref>: «تو را بر بندگان واقعى من راهى نيست، مگر گروهى از گمراهان كه پيرو تو باشند».</big>




<big>اين آيات از دو بُعد قابل بررسى است:</big>
<big>اين آيات از دو بُعد قابل بررسى است:</big>


=== <big>موقعيت تاريخى</big> ===
<big>'''موقعيت تاريخى'''</big>
<big>روز هيجدهم ذى ‏الحجة اولين روز از مراسم غدير است. پيامبرصلى الله عليه وآله بر فراز منبر قرار گرفته تا مهم‏ترين پيام الهى را به بشريت ابلاغ فرمايد. [[ابليس]] كه دشمن ديرينه بشريت است از مراسم بى‏ خبر نيست، بلكه پيش از همه در غدير حاضر شده تا ببيند كار به كجا مى ‏انجامد، و براى بعد از آن چه انديشه ‏اى كند.</big>  
 
<big>روز هيجدهم ذى ‏الحجة اولين روز از مراسم غدير است. پيامبرصلى الله عليه وآله بر فراز منبر قرار گرفته تا مهم‏ترين پيام الهى را به بشريت ابلاغ فرمايد. ابلیس كه دشمن ديرينه بشريت است از مراسم بى‏ خبر نيست، بلكه پيش از همه در غدير حاضر شده تا ببيند كار به كجا مى ‏انجامد، و براى بعد از آن چه انديشه ‏اى كند.</big>  


<big>او از يک طرف به سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله دقيق شده و نتايج آن را ارزيابى مى‏ كند، و از سوى ديگر گروه ‏هاى مردم را زير نظر دارد و در حال بررسى عكس العمل‏ هاى آنان است.</big>
<big>او از يک طرف به سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله دقيق شده و نتايج آن را ارزيابى مى‏ كند، و از سوى ديگر گروه ‏هاى مردم را زير نظر دارد و در حال بررسى عكس العمل‏ هاى آنان است.</big>
خط ۲۳۸: خط ۲۵۳:


<big>گفتند: اين چه اتفاقى بود كه رخ داد؟! ما گمان مى‏ كرديم وقتى محمد از دنيا برود اصحاب او متفرق مى‏ شوند، ولى مى‏ بينيم كه امر وصايت را براى شخصى بعد از خود قرار داد. به خدا قسم، تو به ما اين گونه نگفته بودى. تو خبر داده بودى كه وقتى اين پيامبر از دنيا برود اصحاب او متفرق مى‏ شوند. ولى اين برنامه يک مسئله مستحكم شد كه هر كدام از جانشينانش از دنيا برود ديگرى به جاى او قرار مى‏ گيرد. امروز اين مرد پيمانى را بست كه هيچ انسانى تا روز قيامت نمى‏ تواند آن را بشكند!</big>
<big>گفتند: اين چه اتفاقى بود كه رخ داد؟! ما گمان مى‏ كرديم وقتى محمد از دنيا برود اصحاب او متفرق مى‏ شوند، ولى مى‏ بينيم كه امر وصايت را براى شخصى بعد از خود قرار داد. به خدا قسم، تو به ما اين گونه نگفته بودى. تو خبر داده بودى كه وقتى اين پيامبر از دنيا برود اصحاب او متفرق مى‏ شوند. ولى اين برنامه يک مسئله مستحكم شد كه هر كدام از جانشينانش از دنيا برود ديگرى به جاى او قرار مى‏ گيرد. امروز اين مرد پيمانى را بست كه هيچ انسانى تا روز قيامت نمى‏ تواند آن را بشكند!</big>




خط ۲۶۱: خط ۲۷۷:
<big>پس از اين ماجراها دار و دسته ابليس متفرق شدند، اما او بار ديگر فريادى زد و آنان بازگشتند و گفتند: اى آقاى ما، اين فرياد سوم چه بود؟! او گفت: به خدا قسم، به خاطر اصحاب على! آنگاه ابليس در حضور شياطين خطاب به خداوند گفت: يا رب، قسم به عزت و جلالت، چنان معاصى و گناهان را براى آنان زيبا جلوه دهم كه مرتكب آن شوند، و اين گونه آنان را نزد تو مبغوض نمايم.</big>
<big>پس از اين ماجراها دار و دسته ابليس متفرق شدند، اما او بار ديگر فريادى زد و آنان بازگشتند و گفتند: اى آقاى ما، اين فرياد سوم چه بود؟! او گفت: به خدا قسم، به خاطر اصحاب على! آنگاه ابليس در حضور شياطين خطاب به خداوند گفت: يا رب، قسم به عزت و جلالت، چنان معاصى و گناهان را براى آنان زيبا جلوه دهم كه مرتكب آن شوند، و اين گونه آنان را نزد تو مبغوض نمايم.</big>


=== <big>تحليل اعتقادى</big> ===
<big>'''تحليل اعتقادى'''</big>
 
<big>با قاطعيت مى ‏توان گفت: كشف جزئيات ارتباط غاصبين خلافت با شيطان، نقطه حساسى از عقايد ماست كه در ريشه ‏يابى بسيارى از مسايل به ما كمک خواهد كرد.</big>
<big>با قاطعيت مى ‏توان گفت: كشف جزئيات ارتباط غاصبين خلافت با شيطان، نقطه حساسى از عقايد ماست كه در ريشه ‏يابى بسيارى از مسايل به ما كمک خواهد كرد.</big>


<big>اكنون با مرور بر ماجرايى كه از حضور ابليس در غدير ذكر شد به تبيين چهار نكته از آن مى‏ پردازيم:</big>
<big>اكنون با مرور بر ماجرايى كه از حضور ابليس در غدير ذكر شد به تبيين چهار نكته از آن مى‏ پردازيم:</big>


==== <big>نكته اول: وحشتناک ترين روز شيطان</big> ====
<big>'''نكته اول: وحشتناک ترين روز شيطان'''</big>
 
<big>در روايات متعددى وارد شده كه ابليس در طول عمر خود چند بار فرياد وحشتناكى كشيده است. با در نظر گرفتن اينكه يک بارِ آن در غدير بوده<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۲۱ و ج ۶۰ ص ۲۴۱. </ref>اين نكته بسيار جالب است كه وقتى در آن روز فرياد برآورد و لشكريانش جمع شدند، اولين سخنشان اين بود كه: ما سَمِعْنا لَكَ صَرْخَةً اوْحَشُ مِنْ صَرْخَتِكَ هذِهِ: ما تا كنون فريادى وحشتناک ‏تر از اين از تو نشنيده بوديم.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۷. </ref></big>
<big>در روايات متعددى وارد شده كه ابليس در طول عمر خود چند بار فرياد وحشتناكى كشيده است. با در نظر گرفتن اينكه يک بارِ آن در غدير بوده<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۲۱ و ج ۶۰ ص ۲۴۱. </ref>اين نكته بسيار جالب است كه وقتى در آن روز فرياد برآورد و لشكريانش جمع شدند، اولين سخنشان اين بود كه: ما سَمِعْنا لَكَ صَرْخَةً اوْحَشُ مِنْ صَرْخَتِكَ هذِهِ: ما تا كنون فريادى وحشتناک ‏تر از اين از تو نشنيده بوديم.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۷. </ref></big>


خط ۲۸۲: خط ۳۰۰:
<big>هذا امْرٌ مُسْتَقَرٌّ كُلَّما ارادَ انْ يَذْهَبَ واحِدٌ بَدَرَ آخَرٌ: اين يك كار محكمى شد كه هر كدام از دنيا برود ديگرى به جاى او ظاهر مى ‏شود.</big>
<big>هذا امْرٌ مُسْتَقَرٌّ كُلَّما ارادَ انْ يَذْهَبَ واحِدٌ بَدَرَ آخَرٌ: اين يك كار محكمى شد كه هر كدام از دنيا برود ديگرى به جاى او ظاهر مى ‏شود.</big>


==== <big>نكته دوم: روز آدم ‏عليه السلام، روز عيسى‏ عليه السلام</big> ====
<big>'''نكته دوم: روز آدم ‏عليه السلام، روز عيسى‏ عليه السلام'''</big>
 
<big>شيطان براى گمراهى انسان ‏ها در جستجوى بهانه است، و از بيراهه ‏هاى عجيبى خود را بر سر راه فرزند آدم مى ‏رساند تا او را از راه مستقيم به سوى جهنم بكشاند.</big>
<big>شيطان براى گمراهى انسان ‏ها در جستجوى بهانه است، و از بيراهه ‏هاى عجيبى خود را بر سر راه فرزند آدم مى ‏رساند تا او را از راه مستقيم به سوى جهنم بكشاند.</big>


خط ۳۱۳: خط ۳۳۲:
<big>او كه در صدد ضلالت خلق است و درجات گمراهى را خوب مى‏ داند، پيمان شكنان سقيفه را كافر مى‏داند، و نقض ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را مساوى با مخالفت صريح با شخص پيامبرصلى الله عليه وآله و انكار نبوت آن حضرت مى‏ داند.</big>
<big>او كه در صدد ضلالت خلق است و درجات گمراهى را خوب مى‏ داند، پيمان شكنان سقيفه را كافر مى‏داند، و نقض ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را مساوى با مخالفت صريح با شخص پيامبرصلى الله عليه وآله و انكار نبوت آن حضرت مى‏ داند.</big>


==== <big>نكته سوم: راهكارهاى شيطان در برابر غدير</big> ====
<big>'''نكته سوم: راهكارهاى شيطان در برابر غدير'''</big>
 
<big>دو آيه درباره حضور شيطان در غدير و تصميم ‏هاى او مطرح شده كه با توجه به موقعيت نزول آن ضابطه‏ هاى لازم را براى گريز از سقيفه و بقا بر عهد غدير به ما نشان مى ‏دهد:</big>
<big>دو آيه درباره حضور شيطان در غدير و تصميم ‏هاى او مطرح شده كه با توجه به موقعيت نزول آن ضابطه‏ هاى لازم را براى گريز از سقيفه و بقا بر عهد غدير به ما نشان مى ‏دهد:</big>


<big>يكى آيه «وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ...» و ديگرى آيه «إِنَّ عِبادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ...».</big>
<big>يكى آيه «وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ...» و ديگرى آيه «إِنَّ عِبادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ...».</big>


===== <big>آيه اول</big> =====
<big>'''آيه اول'''</big>
 
<big>آيه اول سه فراز دارد كه هر كدام بُعدى از مسئله را روشن مى ‏كند:</big>
<big>آيه اول سه فراز دارد كه هر كدام بُعدى از مسئله را روشن مى ‏كند:</big>


====== <big>فراز اول</big> ======
<big>'''فراز اول'''</big>
 
<big>«وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ»: «ابليس گمان خود را بر آنان صادق نمود».</big>
<big>«وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ»: «ابليس گمان خود را بر آنان صادق نمود».</big>


خط ۳۲۸: خط ۳۵۰:
<big>«پيامبر از هواى نفس سخن مى ‏گويد»، شيطان به آنان اميدوار شد و اطمينان پيدا كرد كه براى شكستن پيمان غدير منافقينى هستند كه پيگير اين اقدام ضد خدا و رسول باشند. وقتى پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت آنان گمان و اميد ابليس را به مرحله عمل رساندند و صدق گمان او را ثابت كردند (آنگاه كه سقيفه را بر پا كردند و صاحب غدير را از مقام خود كنار زدند).<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۶ ح ۴۰. تأويل الآيات: ج ۲ ص ۴۷۴. الكافى: ج ۸ ص ۳۴۵.</ref></big>
<big>«پيامبر از هواى نفس سخن مى ‏گويد»، شيطان به آنان اميدوار شد و اطمينان پيدا كرد كه براى شكستن پيمان غدير منافقينى هستند كه پيگير اين اقدام ضد خدا و رسول باشند. وقتى پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت آنان گمان و اميد ابليس را به مرحله عمل رساندند و صدق گمان او را ثابت كردند (آنگاه كه سقيفه را بر پا كردند و صاحب غدير را از مقام خود كنار زدند).<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۶ ح ۴۰. تأويل الآيات: ج ۲ ص ۴۷۴. الكافى: ج ۸ ص ۳۴۵.</ref></big>


====== <big>فراز دوم</big> ======
<big>'''فراز دوم'''</big>
 
<big>«فَاتَّبَعُوهُ»: «آنان پيرو شيطان شدند».</big>
<big>«فَاتَّبَعُوهُ»: «آنان پيرو شيطان شدند».</big>


خط ۳۳۵: خط ۳۵۸:
<big>شيطان هم موجود سابقه‏ دارى است كه نجاست او با آب درياهاى عالم پاک نمى ‏شود. بايد هم چنين باشد چرا كه راه سقيفه بر ضد راه الهى غدير است، و طبعاً شيطان هميشه در برابر صراط مستقيم و راه خدا قرار دارد.</big>
<big>شيطان هم موجود سابقه‏ دارى است كه نجاست او با آب درياهاى عالم پاک نمى ‏شود. بايد هم چنين باشد چرا كه راه سقيفه بر ضد راه الهى غدير است، و طبعاً شيطان هميشه در برابر صراط مستقيم و راه خدا قرار دارد.</big>


====== <big>فراز سوم</big> ======
<big>'''فراز سوم'''</big>
 
«<big>إِلاَّ فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»: «مگر گروهى از مؤمنان».</big>
«<big>إِلاَّ فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»: «مگر گروهى از مؤمنان».</big>


خط ۳۴۲: خط ۳۶۶:
<big>امام باقرعليه السلام در بيان «فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ» در اين آيه مى ‏فرمايد: «يَعْنى شيعَةُ اميرِالْمُؤْمِنينَ ‏عليه السلام»<ref>بحار الانوار: ج ۶۰ ص ۱۸۵ و ج ۳۷ ص ۱۶۸ ح ۴۵.</ref>: «منظور شيعيان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام هستند» كه پيرو شيطان نيستند و نگذاشتند گمان شيطان تحقق يابد و به مرحله عمل برسد.</big>
<big>امام باقرعليه السلام در بيان «فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ» در اين آيه مى ‏فرمايد: «يَعْنى شيعَةُ اميرِالْمُؤْمِنينَ ‏عليه السلام»<ref>بحار الانوار: ج ۶۰ ص ۱۸۵ و ج ۳۷ ص ۱۶۸ ح ۴۵.</ref>: «منظور شيعيان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام هستند» كه پيرو شيطان نيستند و نگذاشتند گمان شيطان تحقق يابد و به مرحله عمل برسد.</big>


===== <big>آيه دوم</big> =====
<big>'''آيه دوم'''</big>
 
<big>آيه دوم «إِنَّ عِبادِى  لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ» را پيامبرصلى الله عليه وآله هنگامى تلاوت فرمود كه شيطان با شنيدن «إِلاَّ فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ» در آيه اول، به فكر بقيه افتاد. او با خود تصميم گرفت كه اگر چه اكثريت خلق با [[سقيفه]] به گمراهى كشيده مى ‏شوند، ولى بايد به هر قيمتى شده اقليت مؤمن را هم به مخالفت خداوند وادار كرد.</big>
<big>آيه دوم «إِنَّ عِبادِى  لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ» را پيامبرصلى الله عليه وآله هنگامى تلاوت فرمود كه شيطان با شنيدن «إِلاَّ فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ» در آيه اول، به فكر بقيه افتاد. او با خود تصميم گرفت كه اگر چه اكثريت خلق با [[سقيفه]] به گمراهى كشيده مى ‏شوند، ولى بايد به هر قيمتى شده اقليت مؤمن را هم به مخالفت خداوند وادار كرد.</big>


خط ۳۵۱: خط ۳۷۶:
<big>اين آيه دو فراز دارد كه هر كدام از آنها بُعدى از مسئله را روشن مى‏ نمايد:</big>
<big>اين آيه دو فراز دارد كه هر كدام از آنها بُعدى از مسئله را روشن مى‏ نمايد:</big>


====== <big>فراز اول</big> ======
<big>'''فراز اول'''</big>
 
<big>«إِنَّ عِبادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ»: «تو را بر بندگان من راهى نيست».</big>
<big>«إِنَّ عِبادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ»: «تو را بر بندگان من راهى نيست».</big>


خط ۳۶۰: خط ۳۸۶:
<big>از سوى ديگر مؤمن محكم‏ تر از كوه است چرا كه از كوه با تبر مى ‏توان قطعه ‏اى جدا كرد، ولى از دين مؤمن چيزى نمى‏ توان جدا كرد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۴ ح ۴۱ و ج ۶۳ ص ۲۵۶ ح ۱۲۵.</ref></big>
<big>از سوى ديگر مؤمن محكم‏ تر از كوه است چرا كه از كوه با تبر مى ‏توان قطعه ‏اى جدا كرد، ولى از دين مؤمن چيزى نمى‏ توان جدا كرد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۴ ح ۴۱ و ج ۶۳ ص ۲۵۶ ح ۱۲۵.</ref></big>


====== <big>فراز دوم</big> ======
<big>'''فراز دوم'''</big>
 
<big>«إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ»: «مگر كسانى از گمراهان كه پيرو تو شوند».</big>
<big>«إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ»: «مگر كسانى از گمراهان كه پيرو تو شوند».</big>


خط ۳۶۷: خط ۳۹۴:
<big>وَ اللَّه مِنْ اصْحابِ عَلِىٍّ! سپس آنچه باعث پيروى از شيطان در شيعيان مى‏ شود توسط خود ابليس بيان شده كه گناهان را در چشم آنان زيبا جلوه مى‏ دهد تا با ارتكاب آن نزد خداوند مورد غضب قرار گيرند، آنجا كه مى‏ گويد: لاَزَّيِنَنَّ لَهُمُ الْمَعاصِىَ حَتّى ابَغِّضَهُمْ الَيْكَ.</big>
<big>وَ اللَّه مِنْ اصْحابِ عَلِىٍّ! سپس آنچه باعث پيروى از شيطان در شيعيان مى‏ شود توسط خود ابليس بيان شده كه گناهان را در چشم آنان زيبا جلوه مى‏ دهد تا با ارتكاب آن نزد خداوند مورد غضب قرار گيرند، آنجا كه مى‏ گويد: لاَزَّيِنَنَّ لَهُمُ الْمَعاصِىَ حَتّى ابَغِّضَهُمْ الَيْكَ.</big>


==== <big>نكته چهارم: [[ياران شيطان]] در غدير</big> ====
<big>'''نكته چهارم: ياران شيطان در غدير'''</big>
 
<big>شيطان در برابر غدير با تمام توان و قدرت ايستاد چرا كه آن برنامه را خنثى كننده تلاش ‏هاى خود براى گمراهى مردم مى ‏دانست. اما بدون شک فريادهايى كه در آن روز مى‏ كشيد به خاطر احساس عجزى بود كه در برابر غدير داشت.</big>
<big>شيطان در برابر غدير با تمام توان و قدرت ايستاد چرا كه آن برنامه را خنثى كننده تلاش ‏هاى خود براى گمراهى مردم مى ‏دانست. اما بدون شک فريادهايى كه در آن روز مى‏ كشيد به خاطر احساس عجزى بود كه در برابر غدير داشت.</big>


<big>اينجاست كه بايد بدانيم آنان كه از غدير سقيفه را پى‏ ريزى كردند نه تنها ياران راهگشاى ابليس بودند، بلكه شيطان به آنان آفرين گفت كه راهى را كه از آن عاجز بود توسط آنان گشوده شد و توانست دريچه اميدى به روى شيطان باز كند.</big>
<big>اينجاست كه بايد بدانيم آنان كه از غدير سقيفه را پى‏ ريزى كردند نه تنها ياران راهگشاى ابليس بودند، بلكه شيطان به آنان آفرين گفت كه راهى را كه از آن عاجز بود توسط آنان گشوده شد و توانست دريچه اميدى به روى شيطان باز كند.</big>


<big>در اين باره سه جمله از [[ابليس]] نقل شده كه در غدير به شياطين گفت:</big>
<big>در اين باره سه جمله از [[ابلیس]] نقل شده كه در غدير به شياطين گفت:</big>


<big>انَّ اصْحابَهُ لا يَفُونَ بِما عَقَدَ عَلَيْهِمْ: اصحاب او به آنچه بر آنان پيمان بسته وفا نمى ‏كنند.</big>
<big>انَّ اصْحابَهُ لا يَفُونَ بِما عَقَدَ عَلَيْهِمْ: اصحاب او به آنچه بر آنان پيمان بسته وفا نمى ‏كنند.</big>
خط ۳۷۹: خط ۴۰۷:


<big>انَّ الَّذينَ حَوْلَهُ قَدْ وَعَدُونى فيهِ عِدَةً وَ لَنْ يَخْلُفُونى فيها: آنان كه اطراف او هستند به من درباره او وعده‏ اى داده ‏اند كه هرگز در آن برخلاف وعده عمل نمى ‏كنند.</big>
<big>انَّ الَّذينَ حَوْلَهُ قَدْ وَعَدُونى فيهِ عِدَةً وَ لَنْ يَخْلُفُونى فيها: آنان كه اطراف او هستند به من درباره او وعده‏ اى داده ‏اند كه هرگز در آن برخلاف وعده عمل نمى ‏كنند.</big>




خط ۳۸۴: خط ۴۱۳:


<big>شهادت مى‏ دهم كه از پيامبرصلى الله عليه وآله درباره اين آيه پرسيدم: «فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ، وَ لا يُوثِقُ وَثاقَهُ أَحَدٌ»<ref>فجر/۲۵، ۲۶.</ref>: «در آن روز هيچ كس مانند او عذاب نمى‏ شود و هيچكس مانند او به بند كشيده نمى‏ شود»؛ پيامبرصلى الله عليه وآله به من خبر داد كه منظور از اين آيه تو هستى.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۷۸ و ج ۳۱ ص ۱۷۱ ح ۲۵. </ref></big>
<big>شهادت مى‏ دهم كه از پيامبرصلى الله عليه وآله درباره اين آيه پرسيدم: «فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ، وَ لا يُوثِقُ وَثاقَهُ أَحَدٌ»<ref>فجر/۲۵، ۲۶.</ref>: «در آن روز هيچ كس مانند او عذاب نمى‏ شود و هيچكس مانند او به بند كشيده نمى‏ شود»؛ پيامبرصلى الله عليه وآله به من خبر داد كه منظور از اين آيه تو هستى.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۷۸ و ج ۳۱ ص ۱۷۱ ح ۲۵. </ref></big>




<big>و نيز امام باقرعليه السلام در بيان اين آيه فرمود: ذاكَ الثّانى، لا يُعَذِّبُ اللَّه يَوْمَ الْقِيامَةِ عَذابَهُ احَداً: منظور از اين كسى كه عذابش از همه بالاتر است عمر است، كه خداوند در روز قيامت احدى را مانند او عذاب نمى‏ كند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص۳۳۱، ۳۳۲.</ref></big>
<big>و نيز امام باقرعليه السلام در بيان اين آيه فرمود: ذاكَ الثّانى، لا يُعَذِّبُ اللَّه يَوْمَ الْقِيامَةِ عَذابَهُ احَداً: منظور از اين كسى كه عذابش از همه بالاتر است عمر است، كه خداوند در روز قيامت احدى را مانند او عذاب نمى‏ كند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص۳۳۱، ۳۳۲.</ref></big>


<big>بلكه به صريح روايات عذاب او از عذاب ابليس هم بالاتر است، چنانكه [[امام صادق ‏عليه السلام]] در اين باره مى‏ فرمايد: روز قيامت ابليس را در هفتاد غُل و زنجير و دومى را در صد و بيست غل و زنجير مى ‏آورند. ابليس نگاهى به او مى‏ كند و مى ‏گويد: اين كيست كه خداوند عذاب او را بيش از من قرار داده در حالى كه من تمام مردم را گمراه كرده‏ ام؟! به او گفته مى ‏شود: اين دومى است.</big>
<big>بلكه به صريح روايات عذاب او از عذاب ابليس هم بالاتر است، چنانكه امام صادق ‏علیه السلام در اين باره مى‏ فرمايد: روز قيامت ابليس را در هفتاد غُل و زنجير و دومى را در صد و بيست غل و زنجير مى ‏آورند. ابليس نگاهى به او مى‏ كند و مى ‏گويد: اين كيست كه خداوند عذاب او را بيش از من قرار داده در حالى كه من تمام مردم را گمراه كرده‏ ام؟! به او گفته مى ‏شود: اين دومى است.</big>


<big>ابليس مى ‏پرسد: براى چه مستحق چنين عذابى شده است؟ به او گفته مى‏ شود: به خاطر ظلم او به على.</big>
<big>ابليس مى ‏پرسد: براى چه مستحق چنين عذابى شده است؟ به او گفته مى‏ شود: به خاطر ظلم او به على.</big>


<big>او به دومى مى‏ گويد: واى بر تو! آيا خبر نداشتى كه خداوند به من دستور سجده بر آدم داد ولى من سرپيچى كردم. آنگاه از او خواستم براى من سلطه بر محمد و اهل‏ بيت او و شيعيانش قرار دهد، ولى خداوند اجازه نداد و گفت: «إِنَّ عِبادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ». با اين همه خواسته نفس خود را عملى كردى و اكنون در پيشگاه خلايق از تو پرسيده مى ‏شود: اين چه برنامه‏ اى بود كه از تو و پيروانت در مخالفت على‏ عليه السلام صورت گرفت؟</big>
<big>او به دومى مى‏ گويد: واى بر تو! آيا خبر نداشتى كه خداوند به من دستور سجده بر آدم داد ولى من سرپيچى كردم. آنگاه از او خواستم براى من سلطه بر محمد و اهل‏ بيت او و شيعيانش قرار دهد، ولى خداوند اجازه نداد و گفت: «إِنَّ عِبادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ». با اين همه خواسته نفس خود را عملى كردى و اكنون در پيشگاه خلايق از تو پرسيده مى ‏شود: اين چه برنامه‏ اى بود كه از تو و پيروانت در مخالفت على‏ عليه السلام صورت گرفت؟</big>




خط ۳۹۹: خط ۴۳۰:
<big>«إِنَّ اللَّه وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِى عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ»: «خدا به شما وعده حق داد، ولى من به شما وعده دادم و خلاف وعده نمودم، و مرا بر شما قدرتى نيست»!</big>
<big>«إِنَّ اللَّه وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِى عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ»: «خدا به شما وعده حق داد، ولى من به شما وعده دادم و خلاف وعده نمودم، و مرا بر شما قدرتى نيست»!</big>


==== <big>نكته پنجم: شيطان از سقيفه تا عاشورا</big> ====
<big>'''نكته پنجم: شيطان از سقيفه تا عاشورا'''</big>
 
<big>اكنون جا دارد سراغى از ابليس و شياطين بگيريم كه با آن همه وحشت و ناراحتى در غدير، با ديدن سقيفه چه حالى پيدا كردند؛ تا راه طى شده غدير را با راه طى شده سقيفه از ذره‏بين اعتقاد مورد بازبينى قرار داده باشيم. در اين باره سه جلوه از پشت پرده عالَم توسط معصومين‏ عليهم السلام براى ما بيان شده است:</big>
<big>اكنون جا دارد سراغى از ابليس و شياطين بگيريم كه با آن همه وحشت و ناراحتى در غدير، با ديدن سقيفه چه حالى پيدا كردند؛ تا راه طى شده غدير را با راه طى شده سقيفه از ذره‏بين اعتقاد مورد بازبينى قرار داده باشيم. در اين باره سه جلوه از پشت پرده عالَم توسط معصومين‏ عليهم السلام براى ما بيان شده است:</big>


===== <big>جلوه اول</big> =====
<big>'''جلوه اول'''</big>
<big>[[امام باقرعليه السلام]] اولين مرحله را به محض قرار دادن غير اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در جاى آن حضرت چنين بيان مى ‏فرمايد:</big>
 
<big>امام باقر عليه السلام اولين مرحله را به محض قرار دادن غير اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در جاى آن حضرت چنين بيان مى ‏فرمايد:</big>


<big>هنگامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت و مردم غير على ‏عليه السلام را به عنوان خليفه قرار دادند، [[ابليس]] تاج پادشاهى بر سر گذاشت و با زينت تمام بر فراز منبرى نشست. آنگاه همه لشكريانش را جمع كرد و به آنان گفت: شادى كنيد، چرا كه ديگر خدا اطاعت نخواهد شد تا امام بر حقى امور را در دست گيرد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۷. الكافى: ج ۸ ص ۳۴۵. تأويل الآيات: ج ۲ ص ۴۷۴. </ref></big>
<big>هنگامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت و مردم غير على ‏عليه السلام را به عنوان خليفه قرار دادند، [[ابليس]] تاج پادشاهى بر سر گذاشت و با زينت تمام بر فراز منبرى نشست. آنگاه همه لشكريانش را جمع كرد و به آنان گفت: شادى كنيد، چرا كه ديگر خدا اطاعت نخواهد شد تا امام بر حقى امور را در دست گيرد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۷. الكافى: ج ۸ ص ۳۴۵. تأويل الآيات: ج ۲ ص ۴۷۴. </ref></big>


===== <big>جلوه دوم</big> =====
<big>'''جلوه دوم'''</big>
 
<big>سلمان دومين مرحله را بعد از بيعت مردم با [[ابوبكر بن ابى قحافه|ابوبكر]] چنين نقل مى‏ كند: آنگاه كه على‏ عليه السلام پيامبرصلى الله عليه وآله را [[غسل]] مى‏ داد من از [[مسجد]] آمدم و خبرها را به او دادم كه مردم دو دستى با ابوبكر بيعت مى‏ كنند!</big>
<big>سلمان دومين مرحله را بعد از بيعت مردم با [[ابوبكر بن ابى قحافه|ابوبكر]] چنين نقل مى‏ كند: آنگاه كه على‏ عليه السلام پيامبرصلى الله عليه وآله را [[غسل]] مى‏ داد من از [[مسجد]] آمدم و خبرها را به او دادم كه مردم دو دستى با ابوبكر بيعت مى‏ كنند!</big>


خط ۴۱۸: خط ۴۵۲:
<big>سلمان مى ‏گويد: على‏ عليه السلام از من پرسيد: آيا فهميدى او كه بود؟ عرض كردم: نه! ولى گفتار او مرا خوش نيامد چرا كه گويى رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله را به مسخره گرفته بود!</big>
<big>سلمان مى ‏گويد: على‏ عليه السلام از من پرسيد: آيا فهميدى او كه بود؟ عرض كردم: نه! ولى گفتار او مرا خوش نيامد چرا كه گويى رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله را به مسخره گرفته بود!</big>


<big>حضرت فرمود: او ابليس بود، خدا او را لعنت كند. پيامبرصلى الله عليه وآله به من خبر داد كه [[ابليس]] و بزرگان اصحابش حاضر بودند آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله مرا در [[غدير خم]] به دستور خدا منصوب كرد، تا آنجا كه خبر داد بعد از آن حضرت ابليس دوباره حاضر مى‏ شود و به عنوان اولين نفر با ابوبكر بيعت مى ‏كند.</big>
<big>حضرت فرمود: او ابليس بود، خدا او را لعنت كند. پيامبرصلى الله عليه وآله به من خبر داد كه [[ابليس]] و بزرگان اصحابش حاضر بودند آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله مرا در [[غدیر خم]] به دستور خدا منصوب كرد، تا آنجا كه خبر داد بعد از آن حضرت ابليس دوباره حاضر مى‏ شود و به عنوان اولين نفر با ابوبكر بيعت مى ‏كند.</big>
 




<big>آنگاه پيامبرصلى الله عليه وآله در دنباله خبرش فرمود:</big>
<big>آنگاه پيامبرصلى الله عليه وآله در دنباله خبرش فرمود:</big>


<big>[[ابليس]] پس از بيعت [[ابوبكر بن ابى قحافه|ابوبكر]] از مسجد خارج مى ‏شود و شياطين را جمع مى‏ كند. آنان در برابر او به سجده مى‏ افتند و مى‏ گويند: اى آقاى ما واى بزرگ ما ! تو بودى كه آدم را از بهشت بيرون كردى! او هم مى ‏گويد:</big>
<big>[[ابلیس]] پس از بيعت [[ابوبكر بن ابى قحافه|ابوبكر]] از مسجد خارج مى ‏شود و شياطين را جمع مى‏ كند. آنان در برابر او به سجده مى‏ افتند و مى‏ گويند: اى آقاى ما واى بزرگ ما ! تو بودى كه آدم را از بهشت بيرون كردى! او هم مى ‏گويد:</big>


<big>كدام امت بعد از پيامبرشان گمراه نشدند؟ هرگز! شما گمان كرديد كه مرا بر اينان راهى نيست؟ چگونه ديديد مرا هنگامى كه با آنان كارى كردم كه اطاعت على را كه خدا و رسول به آنان امر كرده بود رها كردند؟!<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۶۳. كتاب سليم: ص ۱۴۵. مدينة المعاجز: ج ۲ ص ۲۴۳.</ref></big>
<big>كدام امت بعد از پيامبرشان گمراه نشدند؟ هرگز! شما گمان كرديد كه مرا بر اينان راهى نيست؟ چگونه ديديد مرا هنگامى كه با آنان كارى كردم كه اطاعت على را كه خدا و رسول به آنان امر كرده بود رها كردند؟!<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۶۳. كتاب سليم: ص ۱۴۵. مدينة المعاجز: ج ۲ ص ۲۴۳.</ref></big>


===== <big>جلوه سوم</big> =====
<big>'''جلوه سوم'''</big>
<big>سومين مرحله را [[حضرت زينب‏ عليها السلام]] در آخرين لحظات عُمر [[اميرالمؤمنين‏ عليه السلام]] از آن حضرت شنيده كه آن واقعه كربلاست.</big>
 
<big>سومين مرحله را [[حضرت زینب‏ علیها السلام]] در آخرين لحظات عُمر اميرالمؤمنين‏ عليه السلام از آن حضرت شنيده كه آن واقعه كربلاست.</big>


<big>اميرالمؤمنين‏ عليه السلام از قول پيامبرصلى الله عليه وآله ماجراهاى [[سقيفه]] و بعد از آن تا ماجراى [[عاشورا]] را براى دخترش نقل كرد تا آنجا كه فرمود: دخترم تو و دختران خاندانت با خوارى به حالت اسيرى در اين شهر كوفه خواهيد بود.</big>
<big>اميرالمؤمنين‏ عليه السلام از قول پيامبر صلى الله عليه و آله ماجراهاى [[سقیفه]] و بعد از آن تا ماجراى [[عاشورا]] را براى دخترش نقل كرد تا آنجا كه فرمود: دخترم تو و دختران خاندانت با خوارى به حالت اسيرى در اين شهر كوفه خواهيد بود.</big>


<big>آنگاه از قول پيامبرصلى الله عليه وآله چنين نقل فرمود: [[ابليس]] در آن روز ([[روز عاشورا]]) از خوشحالى به پرواز در مى‏ آيد، و همراه همه شياطين تمام زمين را سير مى ‏كند و در آن حال مى ‏گويد:</big>
<big>آنگاه از قول پيامبرصلى الله عليه وآله چنين نقل فرمود: ابليس در آن روز ([[روز عاشورا]]) از خوشحالى به پرواز در مى‏ آيد، و همراه همه شياطين تمام زمين را سير مى ‏كند و در آن حال مى ‏گويد:</big>


<big>اى گروه شياطين، به آنچه از فرزندان آدم مى‏ خواستيم رسيديم و در هلاک كردن آنان به نهايت درجه دست يافتيم و بدنامى را براى آنان به يادگار گذاشتيم، مگر آنان كه به اين گروه (يعنى اهل ‏بيت ‏عليهم السلام) متمسک شوند. از اين پس كار خود را به شک انداختن مردم درباره آنان و وادار كردنشان بر دشمنى آنان و عمل بر ضد آنان و دوستانشان قرار دهيد، تا گمراهى و كفر مردم مستحكم و پا برجا شود، تا آنجا كه هيچكس از آنان نجات پيدا نكند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص۶۰، ۶۱. کامل الزیارات: ص۲۵۹-۲۶۶.</ref></big>
<big>اى گروه شياطين، به آنچه از فرزندان آدم مى‏ خواستيم رسيديم و در هلاک كردن آنان به نهايت درجه دست يافتيم و بدنامى را براى آنان به يادگار گذاشتيم، مگر آنان كه به اين گروه (يعنى اهل ‏بيت ‏عليهم السلام) متمسک شوند. از اين پس كار خود را به شک انداختن مردم درباره آنان و وادار كردنشان بر دشمنى آنان و عمل بر ضد آنان و دوستانشان قرار دهيد، تا گمراهى و كفر مردم مستحكم و پا برجا شود، تا آنجا كه هيچكس از آنان نجات پيدا نكند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص۶۰، ۶۱. کامل الزیارات: ص۲۵۹-۲۶۶.</ref></big>
خط ۴۴۴: خط ۴۸۰:


<big>«و محمد نيست جز رسولى كه قبل از او پيامبران بوده ‏اند. آيا اگر بميرد يا كشته شود به عقب باز مى‏ گرديد، و هركس به عقب باز گردد به خدا هيچ ضررى نمى‏ رساند و به زودى خدا شاكرين را جزا مى‏ دهد».</big>
<big>«و محمد نيست جز رسولى كه قبل از او پيامبران بوده ‏اند. آيا اگر بميرد يا كشته شود به عقب باز مى‏ گرديد، و هركس به عقب باز گردد به خدا هيچ ضررى نمى‏ رساند و به زودى خدا شاكرين را جزا مى‏ دهد».</big>




<big>اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:</big>
<big>اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:</big>


=== <big>متن خطبه غدير</big> ===
<big>'''متن خطبه غدير'''</big>
 
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، انْذِرُكُمْ انّى رَسُولُ اللَّه قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِىَ الرُّسُلُ، افَإِنْ مِتُّ اوْ قُتِلْتُ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللَّه الشَّاكِرِينَ الصّابِرينَ. الا وَ انَّ عَلِيّاً هُوَ الْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَ الشُّكْرِ، ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ:</big>
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، انْذِرُكُمْ انّى رَسُولُ اللَّه قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِىَ الرُّسُلُ، افَإِنْ مِتُّ اوْ قُتِلْتُ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللَّه الشَّاكِرِينَ الصّابِرينَ. الا وَ انَّ عَلِيّاً هُوَ الْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَ الشُّكْرِ، ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ:</big>


<big>اى مردم، من شما را مى ‏ترسانم و انذار مى‏ نمايم كه من رسول خدا هستم و قبل از من پيامبران بوده ‏اند، آيا اگر من بميرم يا كشته شوم شما عقبگرد مى ‏نماييد؟ هر كس به عقب باز گردد به خدا ضررى نمى‏ رساند؛ و خداوند به زودى شاكرين و صابرين را پاداش مى ‏دهد. بدانيد كه على است توصيف شده به صبر و شكر و بعد از او فرزندانم از نسل او چنين ‏اند.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۹ ۱۴۸ بخش ۶ . </ref></big>
<big>اى مردم، من شما را مى ‏ترسانم و انذار مى‏ نمايم كه من رسول خدا هستم و قبل از من پيامبران بوده ‏اند، آيا اگر من بميرم يا كشته شوم شما عقبگرد مى ‏نماييد؟ هر كس به عقب باز گردد به خدا ضررى نمى‏ رساند؛ و خداوند به زودى شاكرين و صابرين را پاداش مى ‏دهد. بدانيد كه على است توصيف شده به صبر و شكر و بعد از او فرزندانم از نسل او چنين ‏اند.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۹ ۱۴۸ بخش ۶ . </ref></big>


=== <big>موقعيت تاريخى</big> ===
<big>'''موقعيت تاريخى'''</big>
 
<big>در حالى كه پيامبرصلى الله عليه وآله مسئله امامت و ولايت و جوانب آن را تا اواسط خطبه غدير روشن فرموده و اشاراتى به توطئه ‏گران و اخلالگران در امر امامت نموده است، با تضمين آيه مزبور در كلام خود به بازگشت مردم از دين اشاره مى ‏نمايد تا مبادا مغرور شوند و خود را از بى‏ دينى مبرّا بدانند، بلكه بدانند هر بشرى در معرض انحراف و ارتداد است؛ و اين سخت‏ ترين امتحان الهى در طول عمر مردم خواهد بود.</big>
<big>در حالى كه پيامبرصلى الله عليه وآله مسئله امامت و ولايت و جوانب آن را تا اواسط خطبه غدير روشن فرموده و اشاراتى به توطئه ‏گران و اخلالگران در امر امامت نموده است، با تضمين آيه مزبور در كلام خود به بازگشت مردم از دين اشاره مى ‏نمايد تا مبادا مغرور شوند و خود را از بى‏ دينى مبرّا بدانند، بلكه بدانند هر بشرى در معرض انحراف و ارتداد است؛ و اين سخت‏ ترين امتحان الهى در طول عمر مردم خواهد بود.</big>


خط ۴۶۰: خط ۴۹۹:
<big>بعد از آن «مِتُّ اوْ قُتِلْتُ» را به جاى «ماتَ أَوْ قُتِلَ» ذكر كرده ‏اند. از سوى ديگر كلمه «رَسُولٌ» در آيه را به صورت «رَسُول اللَّه» فرموده ‏اند، و دو كلمه «انْذِرُكُمْ» و «صابِرينَ» را به عنوان مقدمه و مؤخره آيه آورده‏ اند كه مورد دوم در نسخه‏ هاى «د» و «و» است.</big>
<big>بعد از آن «مِتُّ اوْ قُتِلْتُ» را به جاى «ماتَ أَوْ قُتِلَ» ذكر كرده ‏اند. از سوى ديگر كلمه «رَسُولٌ» در آيه را به صورت «رَسُول اللَّه» فرموده ‏اند، و دو كلمه «انْذِرُكُمْ» و «صابِرينَ» را به عنوان مقدمه و مؤخره آيه آورده‏ اند كه مورد دوم در نسخه‏ هاى «د» و «و» است.</big>


=== <big>موقعيت قرآنى</big> ===
<big>'''موقعيت قرآنى'''</big>
 
<big>در قرآن ارتباط اين آيه به آيه ۱۳۹ باز مى ‏گردد كه اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله را سفارش به پايدارى و نشاط مى ‏نمايد، و يادآور مى‏ شود كه فراز و نشيب ‏هاى روزگار امتحانى از سوى پروردگار براى شناسايى ثابت قدمان است.</big>
<big>در قرآن ارتباط اين آيه به آيه ۱۳۹ باز مى ‏گردد كه اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله را سفارش به پايدارى و نشاط مى ‏نمايد، و يادآور مى‏ شود كه فراز و نشيب ‏هاى روزگار امتحانى از سوى پروردگار براى شناسايى ثابت قدمان است.</big>


خط ۴۶۹: خط ۵۰۹:
<big>ذكر اين آيه در موقعيتى كه حضرت نزديكى رحلت خويش را رسماً اعلام فرموده و در قبل و بعد اين فراز خطبه دشمنان و معاندين على‏ عليه السلام مطرح شده‏اند اين انطباق را روشن ‏تر مى‏ نمايد، به خصوص آنكه با كلمه «انْذِرُكُمْ: شما را مى ‏ترسانم» تأكيد بيشترى يافته است. با توجه به اين جهات، پنج فراز آيه در سايه [[خطبه غدير]] اين گونه تفسير مى‏ شود:</big>
<big>ذكر اين آيه در موقعيتى كه حضرت نزديكى رحلت خويش را رسماً اعلام فرموده و در قبل و بعد اين فراز خطبه دشمنان و معاندين على‏ عليه السلام مطرح شده‏اند اين انطباق را روشن ‏تر مى‏ نمايد، به خصوص آنكه با كلمه «انْذِرُكُمْ: شما را مى ‏ترسانم» تأكيد بيشترى يافته است. با توجه به اين جهات، پنج فراز آيه در سايه [[خطبه غدير]] اين گونه تفسير مى‏ شود:</big>


=== <big>تحليل اعتقادى</big> ===
<big>'''تحليل اعتقادى'''</big>
 
<big>فرازهاى آيه و خطبه را مى ‏توان اين گونه تحليل نمود:</big>
<big>فرازهاى آيه و خطبه را مى ‏توان اين گونه تحليل نمود:</big>


==== <big>فراز اول: «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِىَ الرُّسُلُ»</big> ====
<big>'''فراز اول: «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِىَ الرُّسُلُ»'''</big>
 
<span dir="RTL"></span><big>ذكر اين جمله در جايى كه پيامبرصلى الله عليه وآله مردم را درباره دشمنى و مخالفت با على ‏عليه السلام هشدار شديد مى ‏دهد، اشاره به شباهت تبليغ رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله به تبليغ پيامبران گذشته است.</big>
<span dir="RTL"></span><big>ذكر اين جمله در جايى كه پيامبرصلى الله عليه وآله مردم را درباره دشمنى و مخالفت با على ‏عليه السلام هشدار شديد مى ‏دهد، اشاره به شباهت تبليغ رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله به تبليغ پيامبران گذشته است.</big>
<span dir="RTL"></span><big>يعنى همان گونه كه امت‏ هاى گذشته پس از رحلت انبياى خود در معرض انحراف و گمراهى قرار داشتند و اين ضلالت‏ ها سردمدارانى داشت، به همان صورت در اين امت هم خواهد بود، و نبايد امت اسلام را منزَّه از ابتلائات امت‏ هاى گذشته دانست.</big>
<span dir="RTL"></span><big>يعنى همان گونه كه امت‏ هاى گذشته پس از رحلت انبياى خود در معرض انحراف و گمراهى قرار داشتند و اين ضلالت‏ ها سردمدارانى داشت، به همان صورت در اين امت هم خواهد بود، و نبايد امت اسلام را منزَّه از ابتلائات امت‏ هاى گذشته دانست.</big>
خط ۴۸۲: خط ۵۲۴:
<span dir="RTL"></span><big>«وَ آتَيْنا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ... فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ»، يعنى: «به حضرت عيسى دليل‏ هاى روشن داديم و او را با روح القدس مؤيد داشتيم ... عده ‏اى از آنان ايمان آوردند و عده ‏اى كافر شدند».</big>
<span dir="RTL"></span><big>«وَ آتَيْنا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ... فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ»، يعنى: «به حضرت عيسى دليل‏ هاى روشن داديم و او را با روح القدس مؤيد داشتيم ... عده ‏اى از آنان ايمان آوردند و عده ‏اى كافر شدند».</big>


<span dir="RTL"></span><big>آنگاه امام باقرعليه السلام فرمود: از همين مى ‏توان استفاده كرد كه اصحاب محمد صلى الله عليه وآله بعد از او اختلاف كردند و عده ‏اى ايمان آوردند و عده ‏اى كافر شدند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص۲۰، ۲۵۳.</ref></big>
<big>آنگاه امام باقرعليه السلام فرمود: از همين مى ‏توان استفاده كرد كه اصحاب محمد صلى الله عليه وآله بعد از او اختلاف كردند و عده ‏اى ايمان آوردند و عده ‏اى كافر شدند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص۲۰، ۲۵۳.</ref></big><span dir="RTL"></span><big>'''فراز دوم: «افَانْ مِتُّ اوْ قُتِلْتُ»'''</big>


<span dir="RTL"></span>
==== <big>فراز دوم: «افَانْ مِتُّ اوْ قُتِلْتُ»</big> ====
<big>اين فراز مردم را متوجه اين نكته مى‏ كند كه توطئه قتل نيز درباره حضرت امكان دارد، و اين حكايت از فضاى پر از خطر در اطراف پيامبرصلى الله عليه وآله دارد و بيدارباشى به مسلمانان است كه حتى اگر پيامبرصلى الله عليه وآله را علناً بين مردم به قتل رساندند نبايد در مسئله امامت و خلافت خدشه ‏اى وارد شود و هرج و مرج بپا گردد!</big>
<big>اين فراز مردم را متوجه اين نكته مى‏ كند كه توطئه قتل نيز درباره حضرت امكان دارد، و اين حكايت از فضاى پر از خطر در اطراف پيامبرصلى الله عليه وآله دارد و بيدارباشى به مسلمانان است كه حتى اگر پيامبرصلى الله عليه وآله را علناً بين مردم به قتل رساندند نبايد در مسئله امامت و خلافت خدشه ‏اى وارد شود و هرج و مرج بپا گردد!</big>


خط ۴۹۳: خط ۵۳۲:
<big>آنگاه امام صادق ‏عليه السلام فرمود: آن حضرت را مسموم كردند و آن دو زن سم را به حضرت خوراندند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص۲۳۹، ۲۴۶، ۵۱۴، ۵۱۶ و ج۲۸ ص۲۰. همچنین مراجعه شود به کتاب: غدیر در قرآن: ج۱ ص۴۳۴، ۴۳۹-۴۴۱.</ref></big>
<big>آنگاه امام صادق ‏عليه السلام فرمود: آن حضرت را مسموم كردند و آن دو زن سم را به حضرت خوراندند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص۲۳۹، ۲۴۶، ۵۱۴، ۵۱۶ و ج۲۸ ص۲۰. همچنین مراجعه شود به کتاب: غدیر در قرآن: ج۱ ص۴۳۴، ۴۳۹-۴۴۱.</ref></big>


==== <big>فراز سوم: «انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ»</big> ====
<big>'''فراز سوم: «انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ»'''</big>
 
<big>فِعل «انقِلاب عَلَى الْعَقِب» يک اصطلاح پر معناى ادبى به حساب مى‏ آيد كه با در نظر گرفتن همان معناى دقيق در آيه قرآن مورد استفاده قرار گرفته است. براى ارائه تفسيرى جامع از اين جمله در آيه شريفه پنج جهت آن را با در نظر گرفتن متن خطبه مورد توجه قرار مى دهيم:</big>
<big>فِعل «انقِلاب عَلَى الْعَقِب» يک اصطلاح پر معناى ادبى به حساب مى‏ آيد كه با در نظر گرفتن همان معناى دقيق در آيه قرآن مورد استفاده قرار گرفته است. براى ارائه تفسيرى جامع از اين جمله در آيه شريفه پنج جهت آن را با در نظر گرفتن متن خطبه مورد توجه قرار مى دهيم:</big>


===== <big>الف) معناى «انقلاب عَلَى الاعْقابِ»</big> =====
<big>'''الف) معناى «انقلاب عَلَى الاعْقابِ»'''</big>
 
<big>«عَقِب» به معناى «پاشنه پا» است. «انقلاب» به معناى «چرخيدن و بازگشتن» است. تركيب اين دو كلمه با حرف «عَلى» به معناى «بر، روى» آن معناى دقيق را به اين مجموعه مى ‏دهد و معنايش چنين مى‏ شود:</big>
<big>«عَقِب» به معناى «پاشنه پا» است. «انقلاب» به معناى «چرخيدن و بازگشتن» است. تركيب اين دو كلمه با حرف «عَلى» به معناى «بر، روى» آن معناى دقيق را به اين مجموعه مى ‏دهد و معنايش چنين مى‏ شود:</big>


خط ۵۰۶: خط ۵۴۷:


<big>در آيه قرآن و در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله به جاى اين اصطلاح امكان داشت از كلمه «رَجَعَ» كه به معناى كلّىِ «بازگشت» است استفاده شود، ولى منظور از به كار بردن اين اصطلاحِ خاص تطبيق دقيق آن بر مسلمانان و كارى است كه در شرف انجام آن بودند و بايد يک پيشگويى پر محتوى به حساب آيد.</big>
<big>در آيه قرآن و در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله به جاى اين اصطلاح امكان داشت از كلمه «رَجَعَ» كه به معناى كلّىِ «بازگشت» است استفاده شود، ولى منظور از به كار بردن اين اصطلاحِ خاص تطبيق دقيق آن بر مسلمانان و كارى است كه در شرف انجام آن بودند و بايد يک پيشگويى پر محتوى به حساب آيد.</big>




خط ۵۱۱: خط ۵۵۳:




<big>اين بازگشت مردم در لسان معصومين‏ عليهم السلام معناى ظريف دينى خود را يافته و از مسامحات ادبى و لغوى بيرون آمده است. منظور اين است كه بدانيم چنين بازگشتى از طرف خداوند چه عنوانى دارد و خدا به چنين مردمى چگونه مى ‏نگرد و در نامه اعمالشان چه نامى به آنان مى‏ دهد. امامان ما چنين مردمى را مرتد و كافر و اهل [[جاهليت]] خوانده‏اند، يعنى آن بازگشت مردم نزد خداوند به معناى بازگشت از اسلام و استقبال از كفر و جاهليت گذشته است.</big>
 
<big>اين بازگشت مردم در لسان معصومين‏ عليهم السلام معناى ظريف دينى خود را يافته و از مسامحات ادبى و لغوى بيرون آمده است. منظور اين است كه بدانيم چنين بازگشتى از طرف خداوند چه عنوانى دارد و خدا به چنين مردمى چگونه مى ‏نگرد و در نامه اعمالشان چه نامى به آنان مى‏ دهد. امامان ما چنين مردمى را مرتد و كافر و اهل [[جاهلیت]] خوانده ‏اند، يعنى آن بازگشت مردم نزد خداوند به معناى بازگشت از اسلام و استقبال از كفر و جاهليت گذشته است.</big>


<big>امام باقرعليه السلام با ذكر عنوان «ارتداد» فرمود: ارْتَدَّ النّاسُ بَعْدَ النَّبِىّ ‏صلى الله عليه وآله الاّ ثَلاثَةَ نَفَرٍ: الْمِقْدادُ بْنُ الاسْوَدِ وَ ابُوذَرِّ الْغِفارِىُّ وَ سَلْمانُ الْفارِسىُّ. اين حديث از ائمه ديگر هم به اسناد بسيار نقل شده است.<ref>الاختصاص (شيخ مفيد): ص ۶ . بحار الانوار: ج ۲۲ ص۳۵۲، ۴۴۰ و ج۲۸ ص۲۳۸، ۲۳۹، ۲۵۹ و ج۶۷ ص۱۶۴.</ref></big>
<big>امام باقرعليه السلام با ذكر عنوان «ارتداد» فرمود: ارْتَدَّ النّاسُ بَعْدَ النَّبِىّ ‏صلى الله عليه وآله الاّ ثَلاثَةَ نَفَرٍ: الْمِقْدادُ بْنُ الاسْوَدِ وَ ابُوذَرِّ الْغِفارِىُّ وَ سَلْمانُ الْفارِسىُّ. اين حديث از ائمه ديگر هم به اسناد بسيار نقل شده است.<ref>الاختصاص (شيخ مفيد): ص ۶ . بحار الانوار: ج ۲۲ ص۳۵۲، ۴۴۰ و ج۲۸ ص۲۳۸، ۲۳۹، ۲۵۹ و ج۶۷ ص۱۶۴.</ref></big>
خط ۵۲۰: خط ۵۶۳:


<big>در اين حديث همان ارتداد و همين «انقلاب عَلَى الاعْقابِ» به «كفر» تفسير شده است. يعنى اين بازگشت از اسلام هيچ ملجأ و پناهى جز كفر ندارد و معنايى جز كافر شدن ندارد.</big>
<big>در اين حديث همان ارتداد و همين «انقلاب عَلَى الاعْقابِ» به «كفر» تفسير شده است. يعنى اين بازگشت از اسلام هيچ ملجأ و پناهى جز كفر ندارد و معنايى جز كافر شدن ندارد.</big>




خط ۵۲۷: خط ۵۷۱:


<big>مردم بعد از رحلت او راه بازگشت را پيش گرفتند و هدفشان رسيدن به جاهليت از دست رفته بود، ولى چنان اسلام را به سرعت زير پا گذاشتند كه فضاى جاهليت را يک باره احيا كردند و در آن قرار گرفتند.</big>
<big>مردم بعد از رحلت او راه بازگشت را پيش گرفتند و هدفشان رسيدن به جاهليت از دست رفته بود، ولى چنان اسلام را به سرعت زير پا گذاشتند كه فضاى جاهليت را يک باره احيا كردند و در آن قرار گرفتند.</big>




خط ۵۳۷: خط ۵۸۲:
<big>سپس حضرت صادق‏ عليه السلام اين آيه را خواند: «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ، أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ»، و سپس فرمود: اين آيه براى آن است كه بدانيد همان گونه كه احدى از مردم در حيات پيامبرصلى الله عليه وآله حق ندارد به خواسته و رأى و مقياس عقل خود بر خلاف پيامبرصلى الله عليه وآله عمل كند، بعد از رحلت آن حضرت نيز بايد چنين باشد.<ref>بحار الانوار: ج ۷۵ ص ۲۱۵ ح ۹۳. </ref></big>
<big>سپس حضرت صادق‏ عليه السلام اين آيه را خواند: «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ، أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ»، و سپس فرمود: اين آيه براى آن است كه بدانيد همان گونه كه احدى از مردم در حيات پيامبرصلى الله عليه وآله حق ندارد به خواسته و رأى و مقياس عقل خود بر خلاف پيامبرصلى الله عليه وآله عمل كند، بعد از رحلت آن حضرت نيز بايد چنين باشد.<ref>بحار الانوار: ج ۷۵ ص ۲۱۵ ح ۹۳. </ref></big>


===== <big>ب) پيش ‏بينى بازگشت مردم از دين</big> =====
<big>'''ب) پيش ‏بينى بازگشت مردم از دين'''</big>
 
<big>اگر مطالعه جامعه شناسانه ‏اى از تركيب اجتماع مسلمانان در سال آخر عمر پيامبرصلى الله عليه وآله داشته باشيم، حضور همه جانبه نفاق را در گونه ‏هاى متفاوت و با علل و انگيزه‏ هاى گوناگون احساس خواهيم كرد:</big>
<big>اگر مطالعه جامعه شناسانه ‏اى از تركيب اجتماع مسلمانان در سال آخر عمر پيامبرصلى الله عليه وآله داشته باشيم، حضور همه جانبه نفاق را در گونه ‏هاى متفاوت و با علل و انگيزه‏ هاى گوناگون احساس خواهيم كرد:</big>


خط ۵۴۳: خط ۵۸۹:




<big>پيامبرصلى الله عليه وآله نيز بارها اعلام خطر فرموده و آيات قرآن درباره [[منافقين]] كه اكثر آن ها در سال‏ هاى آخر عمر حضرت نازل شده دليل واضحى بر اين مطلب است.</big>


<big>در [[خطابه غدير]] نيز پيامبرصلى الله عليه وآله فصل مُشبِعى از سخن را اختصاص به اين زنگ خطر دادند و حتى اصحاب صحيفه را صريحاً در خطبه ياد كردند.</big>
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله نيز بارها اعلام خطر فرموده و آيات قرآن درباره [[منافقین]] كه اكثر آن ها در سال‏ هاى آخر عمر حضرت نازل شده دليل واضحى بر اين مطلب است.</big>


<big>در خطابه غدیر نيز پيامبر صلى الله عليه و آله فصل مُشبِعى از سخن را اختصاص به اين زنگ خطر دادند و حتى اصحاب صحيفه را صريحاً در خطبه ياد كردند.</big>


<big>اين باور اجتماعى به قدرى روشن بود كه [[شيطان]] با خيال آسوده منظره غدير را تحمل كرد و به پيروانش آينده ‏اى به نفع خويش را پيش ‏بينى كرد. اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در اين باره مى ‏فرمايد:</big>
 
<big>اين باور اجتماعى به قدرى روشن بود كه [[شیطان]] با خيال آسوده منظره غدير را تحمل كرد و به پيروانش آينده ‏اى به نفع خويش را پيش ‏بينى كرد. اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در اين باره مى ‏فرمايد:</big>


<big>در غدير، هنگام اعلان ولايت، شياطين نزد ابليس جمع شدند و به او گفتند: آيا تو به ما نگفته بودى كه وقتى محمد از دنيا برود امت او پيمان را مى‏ شكنند و سنت او را بر هم مى ‏زنند و كتابى كه از طرف خدا آورده بر اين مطلب شاهد است كه مى ‏گويد:</big>
<big>در غدير، هنگام اعلان ولايت، شياطين نزد ابليس جمع شدند و به او گفتند: آيا تو به ما نگفته بودى كه وقتى محمد از دنيا برود امت او پيمان را مى‏ شكنند و سنت او را بر هم مى ‏زنند و كتابى كه از طرف خدا آورده بر اين مطلب شاهد است كه مى ‏گويد:</big>
خط ۵۵۶: خط ۶۰۳:
<big>ابليس در پاسخ شياطين مى‏ گويد: از اين اعلام ولايت هراسان نباشيد چرا كه امت او پيمان را مى‏ شكنند و به جانشين بعد از او حيله مى‏ كنند و به اهل‏ بيتش ظلم مى ‏نمايند و امر امامت را مهمل مى ‏گذارند، به خاطر حب دنيا در قلب‏ هايشان و جايگزينى تعصب و كينه در سينه ‏هايشان و به خاطر تكبر و بلند پروازى آنان.<ref>بحار الانوار: ج ۶۶ ص۸۳، ۸۴.</ref></big>
<big>ابليس در پاسخ شياطين مى‏ گويد: از اين اعلام ولايت هراسان نباشيد چرا كه امت او پيمان را مى‏ شكنند و به جانشين بعد از او حيله مى‏ كنند و به اهل‏ بيتش ظلم مى ‏نمايند و امر امامت را مهمل مى ‏گذارند، به خاطر حب دنيا در قلب‏ هايشان و جايگزينى تعصب و كينه در سينه ‏هايشان و به خاطر تكبر و بلند پروازى آنان.<ref>بحار الانوار: ج ۶۶ ص۸۳، ۸۴.</ref></big>


===== <big>ج) مسئولان و سردمداران اين ارتداد</big> =====
<big>'''ج) مسئولان و سردمداران اين ارتداد'''</big>
 
<big>شكى نيست كه اين بازگشت از دين نسبت به همه مسلمانان يكسان نبوده است. عده ‏اى پيش قراول و عده‏اى آماده كننده شرايط و عده ‏اى اعوان و انصار و عده‏اى ديگر سياهى جمعيت و پشتوانه قلبى اين برنامه بوده ‏اند، ولى بدون شک همه سهمى داشته‏ اند و هر كس به اندازه ‏اى كه دخالت داشته بايد مجازات شود.</big>
<big>شكى نيست كه اين بازگشت از دين نسبت به همه مسلمانان يكسان نبوده است. عده ‏اى پيش قراول و عده‏اى آماده كننده شرايط و عده ‏اى اعوان و انصار و عده‏اى ديگر سياهى جمعيت و پشتوانه قلبى اين برنامه بوده ‏اند، ولى بدون شک همه سهمى داشته‏ اند و هر كس به اندازه ‏اى كه دخالت داشته بايد مجازات شود.</big>


خط ۵۶۴: خط ۶۱۲:


<big>امام صادق‏ عليه السلام اين تعجب بزرگ تاريخى را با خواندن آيه «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ» خاطر نشان كرده فرمود: يَعْنى اصْحابُهُ الَّذينَ فَعَلُوا ما فَعَلُوا: منظور از اين آيه اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله هستند كه آن كارها را انجام دادند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۰ ص ۹۰ ح ۱۸.</ref></big>
<big>امام صادق‏ عليه السلام اين تعجب بزرگ تاريخى را با خواندن آيه «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ» خاطر نشان كرده فرمود: يَعْنى اصْحابُهُ الَّذينَ فَعَلُوا ما فَعَلُوا: منظور از اين آيه اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله هستند كه آن كارها را انجام دادند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۰ ص ۹۰ ح ۱۸.</ref></big>




خط ۵۷۹: خط ۶۲۸:
<big>شما آن قومى بوديد كه در پيشگاه خدا و رسول اقرار كرديد، و سپس راه خود را تغيير داديد. خداوند به شما خبر داد كه: «ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ ...»: »محمد پدر يكى از مردان شما نيست ولى او پيامبر خدا و خاتم ‏النبيين است» ، و فرمود: «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ»: «اگر از دنيا برود يا كشته شود به عقب باز مى ‏گرديد»؟ پس تو و شركائت -  اى معاويه -  آن قومى هستيد كه به عقب باز گشتند و مرتد شدند، و آنچه با خدا پيمان بسته بودند زير پا گذاشتند و بيعت را شكستند، و البته به خدا ضررى نزدند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۳ ص ۱۳۳. الغارات: ج ۱ ص ۱۹۷. </ref></big>
<big>شما آن قومى بوديد كه در پيشگاه خدا و رسول اقرار كرديد، و سپس راه خود را تغيير داديد. خداوند به شما خبر داد كه: «ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ ...»: »محمد پدر يكى از مردان شما نيست ولى او پيامبر خدا و خاتم ‏النبيين است» ، و فرمود: «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ»: «اگر از دنيا برود يا كشته شود به عقب باز مى ‏گرديد»؟ پس تو و شركائت -  اى معاويه -  آن قومى هستيد كه به عقب باز گشتند و مرتد شدند، و آنچه با خدا پيمان بسته بودند زير پا گذاشتند و بيعت را شكستند، و البته به خدا ضررى نزدند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۳ ص ۱۳۳. الغارات: ج ۱ ص ۱۹۷. </ref></big>


===== <big>د) مصون ماندگان از اين ارتداد</big> =====
<big>'''د) مصون ماندگان از اين ارتداد'''</big>
 
<big>همان قدر كه اتحاد مردم در برابر پيامبرصلى الله عليه وآله و خاندانش براى غصب خلافت تعجب ‏آور است، مصون ماندن از چنين سيل بنيان كن و بلاى عظيم عجيب ‏تر است، آن هم تا جايى كه عدد مصون ماندگان به سه نفر برسد. اين نشانگر كوه راسخ ايمان در قلب اين سه نفر است كه همه لغزيدند ولى اينان كَالْجَبَلِ الرّاسِخِ لا تُحَرِّكُهُ الْعَواصِفُ بر جاى ماندند.</big>
<big>همان قدر كه اتحاد مردم در برابر پيامبرصلى الله عليه وآله و خاندانش براى غصب خلافت تعجب ‏آور است، مصون ماندن از چنين سيل بنيان كن و بلاى عظيم عجيب ‏تر است، آن هم تا جايى كه عدد مصون ماندگان به سه نفر برسد. اين نشانگر كوه راسخ ايمان در قلب اين سه نفر است كه همه لغزيدند ولى اينان كَالْجَبَلِ الرّاسِخِ لا تُحَرِّكُهُ الْعَواصِفُ بر جاى ماندند.</big>


خط ۵۸۷: خط ۶۳۷:


<big>تذكر اين نكته ضرورى به نظر مى‏رسد كه طبق صريح كلام امام باقرعليه السلام در اين حديث و احاديث ديگرى كه مى‏ فرمايد: «ثُمَّ انَّ النّاسَ عَرَفُوا بَعْدُ وَ رَجَعُوا»، به ضميمه قبولى توبه و بازگشت خطاكاران در هر شرايطى، بايد اذعان داشت كه در آن امتحان اول اكثريت قريب به اتفاق مردم -  جز آن سه نفر -  با تنها گذاشتن على ‏عليه السلام غاصبين را كمک كردند و به سهم خود راه بازگشت از اسلام و ارتداد را پيش گرفتند.</big>
<big>تذكر اين نكته ضرورى به نظر مى‏رسد كه طبق صريح كلام امام باقرعليه السلام در اين حديث و احاديث ديگرى كه مى‏ فرمايد: «ثُمَّ انَّ النّاسَ عَرَفُوا بَعْدُ وَ رَجَعُوا»، به ضميمه قبولى توبه و بازگشت خطاكاران در هر شرايطى، بايد اذعان داشت كه در آن امتحان اول اكثريت قريب به اتفاق مردم -  جز آن سه نفر -  با تنها گذاشتن على ‏عليه السلام غاصبين را كمک كردند و به سهم خود راه بازگشت از اسلام و ارتداد را پيش گرفتند.</big>




<big>ولى آنان كه حقيقت طلب و خداجو بودند در اندک زمانى متوجه اشتباه يا فعل عمدى خود شدند و با فاصله‏ هاى زمانى مناسب با فكر و اعتقادشان بازگشتند و دوباره رو به اسلام نمودند و همراه غاصبين نشدند، اگر چه اين عده هم بسيار كم بودند.</big>
<big>ولى آنان كه حقيقت طلب و خداجو بودند در اندک زمانى متوجه اشتباه يا فعل عمدى خود شدند و با فاصله‏ هاى زمانى مناسب با فكر و اعتقادشان بازگشتند و دوباره رو به اسلام نمودند و همراه غاصبين نشدند، اگر چه اين عده هم بسيار كم بودند.</big>


===== <big>هـ) بيان تحقق ارتداد پس از پيامبرصلى الله عليه وآله</big> =====
<big>'''هـ) بيان تحقق ارتداد پس از پيامبرصلى الله عليه وآله'''</big>
 
<big>زيباترين ترسيم از بزرگ‏ترين فتنه تاريخ كه ارتداد مردم پس از پيامبرصلى الله عليه وآله است در قالب بلندترين فرازهاى ادبى در خطبه حضرت صديقه كبرى فاطمه زهرا عليها السلام جلوه‏گر است، كه آيه مزبور را هم در ضمن كلام شريف خود آورده است. آن حضرت با اشاره به سرعت مردم در اقدام بر ضد ولايت آنان را توبيخ كرد كه فرياد دادخواهى ما را هم پاسخ نمى ‏دهيد! آنگاه جوانب مختلف اين فتنه شوم و مضرات آن را در دقيق ‏ترين صورت مورد بررسى قرار داد و فرمود:</big>
<big>زيباترين ترسيم از بزرگ‏ترين فتنه تاريخ كه ارتداد مردم پس از پيامبرصلى الله عليه وآله است در قالب بلندترين فرازهاى ادبى در خطبه حضرت صديقه كبرى فاطمه زهرا عليها السلام جلوه‏گر است، كه آيه مزبور را هم در ضمن كلام شريف خود آورده است. آن حضرت با اشاره به سرعت مردم در اقدام بر ضد ولايت آنان را توبيخ كرد كه فرياد دادخواهى ما را هم پاسخ نمى ‏دهيد! آنگاه جوانب مختلف اين فتنه شوم و مضرات آن را در دقيق ‏ترين صورت مورد بررسى قرار داد و فرمود:</big>


خط ۶۰۶: خط ۶۵۸:
<big>«وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ، أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللَّه الشَّاكِرِينَ».<ref>بحار الانوار: ج ۲۹ ص ۲۲۸.</ref></big>
<big>«وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ، أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللَّه الشَّاكِرِينَ».<ref>بحار الانوار: ج ۲۹ ص ۲۲۸.</ref></big>


==== <big>فراز چهارم: «وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً»</big> ====
<big>'''فراز چهارم: «وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً»'''</big>
 
<big>هيچ كس در عالَم قدرت ضرر زدن به ذات كبريايى حق تعالى ندارد. اين مطلبِ واضح در اين آيه شريفه فقط براى اين مطرح شده كه به مردم بفهماند وقتى خداوند از جهات مختلف مردم را به راه راست هدايت مى ‏كند و پيامبر و كتابى براى ارشاد آنان مى‏ فرستد، بايد بدانند كه فايده آن به بندگان باز مى‏ گردد كه در دنيا و آخرت رستگار شوند، و هيچ گونه نفعى براى خداوند ندارد، و بارى تعالى نيازى به پذيرش دستوراتش از سوى بندگان ندارد.</big>
<big>هيچ كس در عالَم قدرت ضرر زدن به ذات كبريايى حق تعالى ندارد. اين مطلبِ واضح در اين آيه شريفه فقط براى اين مطرح شده كه به مردم بفهماند وقتى خداوند از جهات مختلف مردم را به راه راست هدايت مى ‏كند و پيامبر و كتابى براى ارشاد آنان مى‏ فرستد، بايد بدانند كه فايده آن به بندگان باز مى‏ گردد كه در دنيا و آخرت رستگار شوند، و هيچ گونه نفعى براى خداوند ندارد، و بارى تعالى نيازى به پذيرش دستوراتش از سوى بندگان ندارد.</big>


خط ۶۱۹: خط ۶۷۲:
<big>خداوند هم مى‏ فرمايد: «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً».<ref>شرح الاخبار: ج ۲ ص ۲۶۳. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۷. </ref></big>
<big>خداوند هم مى‏ فرمايد: «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً».<ref>شرح الاخبار: ج ۲ ص ۲۶۳. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۷. </ref></big>


==== <big>فراز پنجم: «سَيَجْزِى اللَّه الشَّاكِرِينَ»</big> ====
<big>'''فراز پنجم: «سَيَجْزِى اللَّه الشَّاكِرِينَ»'''</big>
 
<big>منظور از «شاكرين» در پايان اين آيه و پس از جمله «فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً»، كسانى هستند كه به جاى ارتداد و بازگشت از راه بيست و سه ساله پيامبرصلى الله عليه وآله -  كه در واقع كفران اين نعمت عظمى است -  راه قدردانى از اين سفره آماده اسلام را پيش گرفتند و در حفظ آن نهايت تلاش خود را مبذول داشتند.</big>
<big>منظور از «شاكرين» در پايان اين آيه و پس از جمله «فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً»، كسانى هستند كه به جاى ارتداد و بازگشت از راه بيست و سه ساله پيامبرصلى الله عليه وآله -  كه در واقع كفران اين نعمت عظمى است -  راه قدردانى از اين سفره آماده اسلام را پيش گرفتند و در حفظ آن نهايت تلاش خود را مبذول داشتند.</big>


خط ۶۳۱: خط ۶۸۵:


<big>آنگاه حضرت در پاسخ اين سؤال خداوند در قرآن مى‏ فرمود: به خدا قسم به عقب باز نمى‏ گرديم بعد از آنكه خدا ما را هدايت كرده است. به خدا قسم اگر او از دنيا برود يا كشته شود، طبق آنچه او مى‏ جنگيد خواهم جنگيد تا بميرم. به خدا قسم من برادر و پسر عمو و وارث او هستم، پس چه كسى سزاوارتر از من به اوست؟!<ref>بحار الانوار: ج ۳۲ ص۲۹۴، ۳۱۴. الاحتجاج: ج۱ ص۲۹۱.</ref></big>
<big>آنگاه حضرت در پاسخ اين سؤال خداوند در قرآن مى‏ فرمود: به خدا قسم به عقب باز نمى‏ گرديم بعد از آنكه خدا ما را هدايت كرده است. به خدا قسم اگر او از دنيا برود يا كشته شود، طبق آنچه او مى‏ جنگيد خواهم جنگيد تا بميرم. به خدا قسم من برادر و پسر عمو و وارث او هستم، پس چه كسى سزاوارتر از من به اوست؟!<ref>بحار الانوار: ج ۳۲ ص۲۹۴، ۳۱۴. الاحتجاج: ج۱ ص۲۹۱.</ref></big>




خط ۶۴۶: خط ۷۰۱:


<big>خدايا من از تو در برابر قريش كمك مى‏خواهم، چرا كه اينان با من قطع رحم كردند و كاسه مرا كج كردند (كنايه از بى ‏حرمتى) و مقام عظيم مرا كوچک شمردند و همگى براى نزاع بر سر حق من -  كه از آنها بدان سزاوارتر بودم -  اتفاق كردند و آن را از من گرفتند.</big>
<big>خدايا من از تو در برابر قريش كمك مى‏خواهم، چرا كه اينان با من قطع رحم كردند و كاسه مرا كج كردند (كنايه از بى ‏حرمتى) و مقام عظيم مرا كوچک شمردند و همگى براى نزاع بر سر حق من -  كه از آنها بدان سزاوارتر بودم -  اتفاق كردند و آن را از من گرفتند.</big>




خط ۶۵۱: خط ۷۰۷:


<big>من نگاهى كردم و ديدم همراهم كمكى و مدافعى و ياورى و مساعدى جز اهل‏ بيتم نيست، و نخواستم آنان را هم به كام مرگ بفرستم. اين بود كه خار را در چشم تحمل كردم و سكوت نمودم و آب دهانم را بر استخوان در گلو مانده فرو دادم و به گونه ‏اى خشم خود را فرو دادم كه از حنظل تلخ‏ تر بود و قلب مرا بيش از پاره كردن چاقو به درد مى ‏آورد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۳ ص ۵۶۹ . </ref></big>
<big>من نگاهى كردم و ديدم همراهم كمكى و مدافعى و ياورى و مساعدى جز اهل‏ بيتم نيست، و نخواستم آنان را هم به كام مرگ بفرستم. اين بود كه خار را در چشم تحمل كردم و سكوت نمودم و آب دهانم را بر استخوان در گلو مانده فرو دادم و به گونه ‏اى خشم خود را فرو دادم كه از حنظل تلخ‏ تر بود و قلب مرا بيش از پاره كردن چاقو به درد مى ‏آورد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۳ ص ۵۶۹ . </ref></big>




خط ۶۵۸: خط ۷۱۵:


<big>آيا فاطمه چنين با جسارت زده مى‏ شود؟ اى كاش پسر ابى‏ طالب قبل از چنين روزى مرده بود و كافران فاجر را نمى ‏ديد كه براى ظلم بر بانوى طاهره ازدحام كرده ‏اند! بر پسر ابى‏ طالب سخت است كه كمر فاطمه در اثر ضربت سياه شود و او نتواند به كمک بانويش رود و از همسرش دفاع كند!!<ref>نوائب الدهور: ج ۳ ص ۱۵۸. </ref></big>
<big>آيا فاطمه چنين با جسارت زده مى‏ شود؟ اى كاش پسر ابى‏ طالب قبل از چنين روزى مرده بود و كافران فاجر را نمى ‏ديد كه براى ظلم بر بانوى طاهره ازدحام كرده ‏اند! بر پسر ابى‏ طالب سخت است كه كمر فاطمه در اثر ضربت سياه شود و او نتواند به كمک بانويش رود و از همسرش دفاع كند!!<ref>نوائب الدهور: ج ۳ ص ۱۵۸. </ref></big>




خط ۶۷۲: خط ۷۳۰:




<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در [[خطبه غدير]] «شاكرين» را با «صابرين» قرين فرمود، و على و امامان ‏عليهم السلام را مصداق اين شكر و صبر معرفى كرد.</big>
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در [[خطبه غدیر]] «شاكرين» را با «صابرين» قرين فرمود، و على و امامان ‏عليهم السلام را مصداق اين شكر و صبر معرفى كرد.</big>


<big>[[امام صادق‏ عليه السلام]] صبر [[شيعيان]] را به عنوان دنباله آن صبر عظيم معرفى مى ‏كند و مى ‏فرمايد: نَحْنُ صُبَّرٌ وَ شيعَتُنا اصْبَرُ مِنّا، وَ ذلِكَ انّا نَصْبِرُ عَلى ما نَعْلَمُ وَ هُمْ صَبَرُوا عَلى ما لا يَعْلَمُونَ،</big>
<big>امام صادق‏ عليه السلام صبر شیعیان را به عنوان دنباله آن صبر عظيم معرفى مى ‏كند و مى ‏فرمايد: نَحْنُ صُبَّرٌ وَ شيعَتُنا اصْبَرُ مِنّا، وَ ذلِكَ انّا نَصْبِرُ عَلى ما نَعْلَمُ وَ هُمْ صَبَرُوا عَلى ما لا يَعْلَمُونَ،</big>


<big>يعنى: ما بسيار صبر كننده‏ ايم و شيعيانمان از ما صبر كننده ترند! اين بدان جهت است كه ما صبر مى‏ كنيم بر آنچه مى‏ دانيم و آنان صبر مى ‏كنند بر آنچه نمى ‏دانند».<ref>بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۲۱۶ و ج ۷۱ ص۸۰، ۸۴.</ref></big>
<big>يعنى: ما بسيار صبر كننده‏ ايم و شيعيانمان از ما صبر كننده ترند! اين بدان جهت است كه ما صبر مى‏ كنيم بر آنچه مى‏ دانيم و آنان صبر مى ‏كنند بر آنچه نمى ‏دانند».<ref>بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۲۱۶ و ج ۷۱ ص۸۰، ۸۴.</ref></big>
خط ۷۰۹: خط ۷۶۷:
<big>اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:</big>
<big>اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:</big>


=== <big>متن خطبه غدير</big> ===
<big>'''متن خطبه غدير'''</big>
 
<big>الا انَّ جَبْرَئيلَ خَبَّرَنى عَنِ اللَّه تَعالى بِذلِكَ وَ يَقُولُ: «مَنْ عادى عَلِيّاً وَ لَمْ يَتَوَلَّهُ فَعَلَيْهِ لَعْنَتى وَ غَضَبى»، «وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ، وَ اتَّقُوا اللَّه» انْ تُخالِفُوهُ «فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها، إِنَّ اللَّه خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ»:</big>
<big>الا انَّ جَبْرَئيلَ خَبَّرَنى عَنِ اللَّه تَعالى بِذلِكَ وَ يَقُولُ: «مَنْ عادى عَلِيّاً وَ لَمْ يَتَوَلَّهُ فَعَلَيْهِ لَعْنَتى وَ غَضَبى»، «وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ، وَ اتَّقُوا اللَّه» انْ تُخالِفُوهُ «فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها، إِنَّ اللَّه خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ»:</big>


خط ۷۱۶: خط ۷۷۵:
<big>«هر كس ببيند براى فردا چه پيش فرستاده است. از خدا بترسيد» كه با على مخالفت كنيد «و در نتيجه قدمى بعد از ثابت بودن آن بلغزد. خداوند از آنچه انجام مى‏ دهيد آگاه است».<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۳ بخش ۳.</ref></big>
<big>«هر كس ببيند براى فردا چه پيش فرستاده است. از خدا بترسيد» كه با على مخالفت كنيد «و در نتيجه قدمى بعد از ثابت بودن آن بلغزد. خداوند از آنچه انجام مى‏ دهيد آگاه است».<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۳ بخش ۳.</ref></big>


=== <big>موقعيت تاريخى</big> ===
<big>'''موقعيت تاريخى'''</big>
 
<big>خطابه غدير در لحظاتى است كه پيامبرصلى الله عليه وآله به بلند كردن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و معرفى آن حضرت نزديک مى‏ شود.</big>
<big>خطابه غدير در لحظاتى است كه پيامبرصلى الله عليه وآله به بلند كردن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و معرفى آن حضرت نزديک مى‏ شود.</big>


خط ۷۲۶: خط ۷۸۶:


<big>سپس جمله‏ اى از وسط آيه ۹۴سوره نحل را مى‏ آورد: «فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها»، و آنگاه جمله «إِنَّ اللَّه خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ» را مى ‏آورد كه دنباله آيه [[سوره حشر]] است.</big>
<big>سپس جمله‏ اى از وسط آيه ۹۴سوره نحل را مى‏ آورد: «فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها»، و آنگاه جمله «إِنَّ اللَّه خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ» را مى ‏آورد كه دنباله آيه [[سوره حشر]] است.</big>


<big>لازم به يادآورى است كه در فرازى ديگر از خطابه غدير نيز كه بعد از بلند كردن و معرفى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام آمده، اشاره‏اى به جمله «فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها» با عبارت «فَتَزِلَّ اقْدامَكُمْ» ديده مى ‏شود؛</big>
<big>لازم به يادآورى است كه در فرازى ديگر از خطابه غدير نيز كه بعد از بلند كردن و معرفى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام آمده، اشاره‏اى به جمله «فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها» با عبارت «فَتَزِلَّ اقْدامَكُمْ» ديده مى ‏شود؛</big>
خط ۷۳۳: خط ۷۹۱:
<big>آنجا كه مى ‏فرمايد: مَعاشِرَ النّاسِ، انَّ ابْليسَ اخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلا تَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ اعْمالَكُمْ وَ تَزِلَّ اقْدامَكُمْ: اى مردم، شيطان آدم را با حسد از بهشت بيرون كرد. مبادا به على حسد كنيد كه اعمالتان نابود شود و قدم ‏هايتان بلغزد.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۷ بخش ۵ . </ref></big>
<big>آنجا كه مى ‏فرمايد: مَعاشِرَ النّاسِ، انَّ ابْليسَ اخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلا تَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ اعْمالَكُمْ وَ تَزِلَّ اقْدامَكُمْ: اى مردم، شيطان آدم را با حسد از بهشت بيرون كرد. مبادا به على حسد كنيد كه اعمالتان نابود شود و قدم ‏هايتان بلغزد.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۷ بخش ۵ . </ref></big>


=== <big>موقعيت قرآنى</big> ===
<big>'''موقعيت قرآنى'''</big>
 
<big>از نظر موقعيت قرآنى، آيه [[سوره حشر]] درباره به ياد داشتن [[روز قيامت]] است. در آيه قبل شيطان را ذكر مى‏ كند كه پس از گول زدن انسان از او بيزارى مى ‏جويد و تنهايش مى‏ گذارد، و در روز قيامت شيطان و انسانِ گول خورده هر دو به جهنم مى ‏روند.</big>
<big>از نظر موقعيت قرآنى، آيه [[سوره حشر]] درباره به ياد داشتن [[روز قيامت]] است. در آيه قبل شيطان را ذكر مى‏ كند كه پس از گول زدن انسان از او بيزارى مى ‏جويد و تنهايش مى‏ گذارد، و در روز قيامت شيطان و انسانِ گول خورده هر دو به جهنم مى ‏روند.</big>


خط ۷۴۲: خط ۸۰۱:
<big>تا در آيه ۹۴ كه مى ‏فرمايد: «قسم ‏هاى خود را براى فريب مردم به كار نبريد كه در نتيجه قومى كه ثابت قدم است بلغزد»، و در آيه بعد مى‏ فرمايد: «پيمان خود را به بهاى اندک نفروشيد».</big>
<big>تا در آيه ۹۴ كه مى ‏فرمايد: «قسم ‏هاى خود را براى فريب مردم به كار نبريد كه در نتيجه قومى كه ثابت قدم است بلغزد»، و در آيه بعد مى‏ فرمايد: «پيمان خود را به بهاى اندک نفروشيد».</big>


=== <big>تحليل اعتقادى</big> ===
<big>'''تحليل اعتقادى'''</big>
 
<big>آنچه اقتباس از اين دو آيه در چنين موقعيتى از خطبه به ما مى‏ فهماند -  به ضميمه جملات قبل آن -  دو امر مهم است: يكى انتخاب ولايت يا عداوت براى قيامت، و ديگرى لغزش ثابت قدمان با مخالفت على‏ عليه السلام.</big>
<big>آنچه اقتباس از اين دو آيه در چنين موقعيتى از خطبه به ما مى‏ فهماند -  به ضميمه جملات قبل آن -  دو امر مهم است: يكى انتخاب ولايت يا عداوت براى قيامت، و ديگرى لغزش ثابت قدمان با مخالفت على‏ عليه السلام.</big>


==== <big>الف) انتخاب ولايت يا عداوت براى قيامت</big> ====
<big>'''الف) انتخاب ولايت يا عداوت براى قيامت'''</big>
 
<big>در آيه مى ‏فرمايد: «هر كس ببيند براى فرداى قيامت چه پيش فرستاده است». اين جمله بعد از دو فراز مهم درباره على ‏عليه السلام آمده، و بدين معناست كه درباره اين دو مطلب مهم چه انتخابى براى قيامت داريد.</big>
<big>در آيه مى ‏فرمايد: «هر كس ببيند براى فرداى قيامت چه پيش فرستاده است». اين جمله بعد از دو فراز مهم درباره على ‏عليه السلام آمده، و بدين معناست كه درباره اين دو مطلب مهم چه انتخابى براى قيامت داريد.</big>


خط ۷۵۲: خط ۸۱۳:
<big>با ذكر اين دو مطلب مردم را بر سر دو راهى قرار مى‏ دهد و فرداى قيامت را يادآورى مى‏ كند كه آيا ولايت افضل الناس بعد رسول اللَّه‏ صلى الله عليه وآله را مى‏ پذيريد كه لازمه ‏اش دوستى و محبت اوست، يا ولايت او را نمى ‏پذيريد كه لازمه ‏اش دشمنى و عداوت با اوست.</big>
<big>با ذكر اين دو مطلب مردم را بر سر دو راهى قرار مى‏ دهد و فرداى قيامت را يادآورى مى‏ كند كه آيا ولايت افضل الناس بعد رسول اللَّه‏ صلى الله عليه وآله را مى‏ پذيريد كه لازمه ‏اش دوستى و محبت اوست، يا ولايت او را نمى ‏پذيريد كه لازمه ‏اش دشمنى و عداوت با اوست.</big>


==== <big>ب) لغزش ثابت قدمان با مخالفت على ‏عليه السلام</big> ====
<big>'''ب) لغزش ثابت قدمان با مخالفت على ‏عليه السلام'''</big>
 
<big>پيرو مطلب قبلى كه دو راهى ولايت و عداوت بود، عنوان مخالفت با على ‏عليه السلام مطرح شده است. اگر دو جبهه موافق و مخالف با على‏ عليه السلام را در نظر بگيريم، هر كس بايد يكى از دو مسير را انتخاب كند و طبعاً در آن گام بردارد. پس از موافقت قلبى اعلام موافقت زبانى و كمک با همه وجود به راه آن حضرت و احقاق حق او نشانه انتخاب جبهه موافق است.</big>
<big>پيرو مطلب قبلى كه دو راهى ولايت و عداوت بود، عنوان مخالفت با على ‏عليه السلام مطرح شده است. اگر دو جبهه موافق و مخالف با على‏ عليه السلام را در نظر بگيريم، هر كس بايد يكى از دو مسير را انتخاب كند و طبعاً در آن گام بردارد. پس از موافقت قلبى اعلام موافقت زبانى و كمک با همه وجود به راه آن حضرت و احقاق حق او نشانه انتخاب جبهه موافق است.</big>


خط ۷۶۰: خط ۸۲۲:


<big>در اين جمله خطبه مخالفت با على‏ عليه السلام را مستلزم لغزش قدم‏ هاى ثابت اعلام مى‏ كند. يعنى بسيارى از آنان كه در ايمان خود ثابت قدم بودند با مخالفت على ‏عليه السلام -  اگر چه در حد سكوت و يارى نكردنشان -  از راه حق لغزيدند، و آن ايمان پايدار و ريشه ‏دار را - و لو براى چند روزى -  از دست دادند، اگر چه بعداً به فكر بازسازى آن افتادند و توبه كردند و بازگشتند و عده‏ اى از آنان جانانه على‏ عليه السلام را يارى كردند.</big>
<big>در اين جمله خطبه مخالفت با على‏ عليه السلام را مستلزم لغزش قدم‏ هاى ثابت اعلام مى‏ كند. يعنى بسيارى از آنان كه در ايمان خود ثابت قدم بودند با مخالفت على ‏عليه السلام -  اگر چه در حد سكوت و يارى نكردنشان -  از راه حق لغزيدند، و آن ايمان پايدار و ريشه ‏دار را - و لو براى چند روزى -  از دست دادند، اگر چه بعداً به فكر بازسازى آن افتادند و توبه كردند و بازگشتند و عده‏ اى از آنان جانانه على‏ عليه السلام را يارى كردند.</big>




خط ۷۶۵: خط ۸۲۸:


<big>مردم تا يک سال بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله در ارتداد بودند به جز سه نفر. پرسيدند: آن سه كيانند؟ فرمود: مقداد و ابوذر و سلمان، و سپس فرمود: زمان زيادى نگذشت كه مردم معرفت پيدا كردند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۳۵۱ ح ۷۶.</ref></big>
<big>مردم تا يک سال بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله در ارتداد بودند به جز سه نفر. پرسيدند: آن سه كيانند؟ فرمود: مقداد و ابوذر و سلمان، و سپس فرمود: زمان زيادى نگذشت كه مردم معرفت پيدا كردند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۳۵۱ ح ۷۶.</ref></big>




خط ۷۷۰: خط ۸۳۴:


<big>در حديث ديگرى امام صادق‏ عليه السلام در بيان نمونه ‏اى از لغزش ثابت قدمان در اثر فتنه سقيفه فرمود: ارْتَدَّ النّاسُ بَعْدَ رَسُولِ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله الاّ ثَلاثَةَ نَفَرٍ: سَلْمانَ وَ اباذَرٍ وَ الْمِقْدادَ. پرسيدند: پس عمار چه شد؟! فرمود: او از راه راست تمايلى به راست و چپ پيدا كرد، ولى سپس بازگشت!<ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۴۴۰ ح ۹ و ج ۲۸ ص ۲۳۹ ح ۲۶ و ج ۶۴ ص ۱۶۵. </ref></big>
<big>در حديث ديگرى امام صادق‏ عليه السلام در بيان نمونه ‏اى از لغزش ثابت قدمان در اثر فتنه سقيفه فرمود: ارْتَدَّ النّاسُ بَعْدَ رَسُولِ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله الاّ ثَلاثَةَ نَفَرٍ: سَلْمانَ وَ اباذَرٍ وَ الْمِقْدادَ. پرسيدند: پس عمار چه شد؟! فرمود: او از راه راست تمايلى به راست و چپ پيدا كرد، ولى سپس بازگشت!<ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۴۴۰ ح ۹ و ج ۲۸ ص ۲۳۹ ح ۲۶ و ج ۶۴ ص ۱۶۵. </ref></big>




خط ۷۷۵: خط ۸۴۰:


<big>ابوذر پاسخ داد: آنان توبه و پشيمانى خود را بعداً اعلام كردند، ولى اولى براى خود مقامى ادعا كرد و دومى با سه نفر ديگر برايش شهادت دادند كه همان مطلب را از پيامبرصلى الله عليه وآله شنيده ‏اند. عمار و حذيفه هم با خود گفتند: لابد اين مطلبى است كه بعد از مطلب اول (يعنى خلافت على ‏عليه السلام) اتفاق افتاده، و لذا اين دو نفر هم با ساير شک كنندگان به ترديد افتادند. ولى بعداً توبه كردند و معرفت پيدا كردند و تسليم شدند.<ref>كتاب سليم: ص ۲۷۲.</ref></big>
<big>ابوذر پاسخ داد: آنان توبه و پشيمانى خود را بعداً اعلام كردند، ولى اولى براى خود مقامى ادعا كرد و دومى با سه نفر ديگر برايش شهادت دادند كه همان مطلب را از پيامبرصلى الله عليه وآله شنيده ‏اند. عمار و حذيفه هم با خود گفتند: لابد اين مطلبى است كه بعد از مطلب اول (يعنى خلافت على ‏عليه السلام) اتفاق افتاده، و لذا اين دو نفر هم با ساير شک كنندگان به ترديد افتادند. ولى بعداً توبه كردند و معرفت پيدا كردند و تسليم شدند.<ref>كتاب سليم: ص ۲۷۲.</ref></big>




خط ۷۸۶: خط ۸۵۲:
<big>على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام آن امامى است كه پيامبرصلى الله عليه وآله او را سبب امتحان امت قرار داد و فرمود: لَوْ لا انْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى: اى على، اگر تو نبودى مؤمنين بعد از من شناخته نمى ‏شدند.</big>
<big>على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام آن امامى است كه پيامبرصلى الله عليه وآله او را سبب امتحان امت قرار داد و فرمود: لَوْ لا انْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى: اى على، اگر تو نبودى مؤمنين بعد از من شناخته نمى ‏شدند.</big>


<big>پيامبرصلى الله عليه وآله فصلى از مراسم غدير و خطابه آن را به [[دشمنان ائمه‏ عليهم السلام]] اختصاص داده تا مردود شوندگان از امتحان علوى بدانند چه آينده ‏اى در انتظار آنان است.</big>
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله فصلى از مراسم غدير و خطابه آن را به [[دشمنان ائمه‏ علیهم السلام]] اختصاص داده تا مردود شوندگان از امتحان علوى بدانند چه آينده ‏اى در انتظار آنان است.</big>


<big>اقتباس از چند آيه و تضمين آياتى ديگر براى اين منظور، روى هم ۱۵ آيه را عنوان اين بخش قرار داده است.</big>
<big>اقتباس از چند آيه و تضمين آياتى ديگر براى اين منظور، روى هم ۱۵ آيه را عنوان اين بخش قرار داده است.</big>
خط ۷۹۲: خط ۸۵۸:
<big>در اين آيات از يک سو اوصاف و رفتار اعداء [[اهل‏ بيت ‏عليهم السلام]] در دنيا مطرح شده، كه ثابت قدم نبودن آنان در ايمان و گفتگوهاى نارواى آنان و متكبر بودن آنان ذكر شده است. از سوى ديگر جزاى اعتقاد و عملشان در دنيا و آخرت را بيان مى‏ كند كه سقوط ارزش اعمالشان، و استحقاق آتش ابدى بدون تخفيف و مهلت و بدون شفاعت، آن هم عذاب فوق‏ العاده‏اى در پايين ‏ترين درجه جهنم با شنيدن صداى جوشش جهنم و ديدن شعله ‏هاى آتش نمونه‏ هاى آن است.</big>
<big>در اين آيات از يک سو اوصاف و رفتار اعداء [[اهل‏ بيت ‏عليهم السلام]] در دنيا مطرح شده، كه ثابت قدم نبودن آنان در ايمان و گفتگوهاى نارواى آنان و متكبر بودن آنان ذكر شده است. از سوى ديگر جزاى اعتقاد و عملشان در دنيا و آخرت را بيان مى‏ كند كه سقوط ارزش اعمالشان، و استحقاق آتش ابدى بدون تخفيف و مهلت و بدون شفاعت، آن هم عذاب فوق‏ العاده‏اى در پايين ‏ترين درجه جهنم با شنيدن صداى جوشش جهنم و ديدن شعله ‏هاى آتش نمونه‏ هاى آن است.</big>


<big>اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله ۱۵ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۲۱۷ سوره بقره و آيه ۸۶-۸۸ سوره آل عمران است:</big>
<big>اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۱۵ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۲۱۷ سوره بقره و آيه ۸۶-۸۸ سوره آل عمران است:</big>


<big>«يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِيهِ قُلْ قِتالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّه وَ كُفْرٌ بِهِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّه وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ»:</big>
<big>«يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِيهِ قُلْ قِتالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّه وَ كُفْرٌ بِهِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّه وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ»:</big>
خط ۸۰۲: خط ۸۶۸:


<big>«چگونه خدا هدايت مى‏ كند قومى را كه بعد از ايمانشان كافر شدند و شهادت دادند كه پيامبر بر حق است و براى آنان بينات آمد و خداوند قوم ظالم را هدايت نمى‏ كند. آنان كسانى هستند كه جزايشان اين است كه بر آنان لعنت خدا و ملائكه و همه مردم است. و براى هميشه در آن خواهند بود و عذاب آنان تخفيف داده نمى ‏شود و مهلت داده نمى‏ شوند».</big>
<big>«چگونه خدا هدايت مى‏ كند قومى را كه بعد از ايمانشان كافر شدند و شهادت دادند كه پيامبر بر حق است و براى آنان بينات آمد و خداوند قوم ظالم را هدايت نمى‏ كند. آنان كسانى هستند كه جزايشان اين است كه بر آنان لعنت خدا و ملائكه و همه مردم است. و براى هميشه در آن خواهند بود و عذاب آنان تخفيف داده نمى ‏شود و مهلت داده نمى‏ شوند».</big>




<big>اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:</big>
<big>اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:</big>


=== <big>متن خطبه غدير</big> ===
<big>'''متن خطبه غدير'''</big>
 
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، انَّما اكْمَلَ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ دينَكُمْ بِامامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ يَأْتَمَّ بِهِ وَ بِمَنْ يَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ الى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ فَاولئِكَ الَّذينَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ فِى النَّارِ هُمْ خالِدُونَ</big>
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، انَّما اكْمَلَ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ دينَكُمْ بِامامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ يَأْتَمَّ بِهِ وَ بِمَنْ يَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ الى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ فَاولئِكَ الَّذينَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ فِى النَّارِ هُمْ خالِدُونَ</big>


خط ۸۱۳: خط ۸۸۱:
<big>اى مردم، خداوند دين شما را با امامت او كامل نمود. پس هر كس اقتدا نكند به او و كسانى كه جانشين او از فرزندان من از نسل او هستند تا روز قيامت و روز رفتن به پيشگاه خداوند عز و جل، چنين كسانى اعمالشان در دنيا و آخرت از بين رفته و در آتش دائمى خواهند بود. عذاب آنان تخفيف نمى ‏يابد و به آنان مهلت داده نمى‏ شود.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۶ بخش ۵.</ref></big>
<big>اى مردم، خداوند دين شما را با امامت او كامل نمود. پس هر كس اقتدا نكند به او و كسانى كه جانشين او از فرزندان من از نسل او هستند تا روز قيامت و روز رفتن به پيشگاه خداوند عز و جل، چنين كسانى اعمالشان در دنيا و آخرت از بين رفته و در آتش دائمى خواهند بود. عذاب آنان تخفيف نمى ‏يابد و به آنان مهلت داده نمى‏ شود.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۶ بخش ۵.</ref></big>


=== <big>موقعيت تاريخى</big> ===
<big>'''موقعيت تاريخى'''</big>
 
<big>لحظاتى پس از بلند كردن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بر فراز منبر و معرفى او با تابلوى جهانى «مَنْ كُنتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ»، و دقيقاً پس از پايان اين اعلام و اقرار گرفتن از مردم، پيامبرصلى الله عليه وآله اولين برخورد درباره انكار چنين ولايتى را با قاطعيت نشان داد و اعمال منكرين امامت دوازده امام ‏عليهم السلام را بى ‏ارزش خواند و آنان را به جهنم بشارت داد.</big>
<big>لحظاتى پس از بلند كردن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بر فراز منبر و معرفى او با تابلوى جهانى «مَنْ كُنتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ»، و دقيقاً پس از پايان اين اعلام و اقرار گرفتن از مردم، پيامبرصلى الله عليه وآله اولين برخورد درباره انكار چنين ولايتى را با قاطعيت نشان داد و اعمال منكرين امامت دوازده امام ‏عليهم السلام را بى ‏ارزش خواند و آنان را به جهنم بشارت داد.</big>




<big>پيامبرصلى الله عليه وآله اين هدف را با اقتباس از دو آيه كه درباره مرتدين از اسلام است و ارتباط كاملى به موضوع دارد مطرح فرمود و با استفاده از فقره آخر هر دو آيه -  كه نتيجه ارتداد است -  كلام خود را كامل فرمود. آخر آيه سوره آل عمران عيناً در كلام حضرت آمده، ولى آيه سوره بقره با افزودن «الَّذينَ» به صورت «فاولئك الَّذِينَ حَبِطَتْ ...» آمده و به جاى «أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ»، اختصاراً جمله «وَ فِى النَّارِ هُمْ خالِدُونَ» ذكر شده است.</big>
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله اين هدف را با اقتباس از دو آيه كه درباره مرتدين از اسلام است و ارتباط كاملى به موضوع دارد مطرح فرمود و با استفاده از فقره آخر هر دو آيه -  كه نتيجه ارتداد است -  كلام خود را كامل فرمود. آخر آيه سوره آل عمران عيناً در كلام حضرت آمده، ولى آيه سوره بقره با افزودن «الَّذينَ» به صورت «فاولئك الَّذِينَ حَبِطَتْ ...» آمده و به جاى «أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ»، اختصاراً جمله «وَ فِى النَّارِ هُمْ خالِدُونَ» ذكر شده است.</big>


=== <big>موقعيت قرآنى</big> ===
<big>'''موقعيت قرآنى'''</big>
 
<big>در قرآن، آيه [[سوره بقره]] درباره جنگ و حرمت آن در ماه‏ هاى حرام است. از اواسط آيه سخن به مقايسه قتل و فتنه ‏انگيزى منتقل مى‏ شود و اينكه «الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ» و در پى آن مسئله ارتداد و بازگشت از دين مطرح مى ‏شود و كسى كه با حال ارتداد بميرد به سقوط اعمال و آتش خالد جهنم جزا داده مى‏ شود.</big>
<big>در قرآن، آيه [[سوره بقره]] درباره جنگ و حرمت آن در ماه‏ هاى حرام است. از اواسط آيه سخن به مقايسه قتل و فتنه ‏انگيزى منتقل مى‏ شود و اينكه «الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ» و در پى آن مسئله ارتداد و بازگشت از دين مطرح مى ‏شود و كسى كه با حال ارتداد بميرد به سقوط اعمال و آتش خالد جهنم جزا داده مى‏ شود.</big>




خط ۸۲۶: خط ۸۹۸:


<big>آيه [[سوره آل عمران]] درباره كسانى است كه از مسلمانى باز مى‏ گردند و بعد از اقرار به حقانيت پيامبرصلى الله عليه وآله كافر مى‏ شوند. چنين كسانى مستحق لعنت خدا و ملائكه و مردم ‏اند، و در جهنم بدون تخفيف معذب خواهند شد. در آيات بعد هم مسئله ارتداد دنبال شده و قبول نشدن اعمالشان از جهات مختلف مطرح شده است.</big>
<big>آيه [[سوره آل عمران]] درباره كسانى است كه از مسلمانى باز مى‏ گردند و بعد از اقرار به حقانيت پيامبرصلى الله عليه وآله كافر مى‏ شوند. چنين كسانى مستحق لعنت خدا و ملائكه و مردم ‏اند، و در جهنم بدون تخفيف معذب خواهند شد. در آيات بعد هم مسئله ارتداد دنبال شده و قبول نشدن اعمالشان از جهات مختلف مطرح شده است.</big>




<big>نظير اين آيه در سوره بقره ديده مى ‏شود كه از آيه ۱۵۹ كسانى را ذكر مى ‏كند كه براهين الهى را كتمان مى‏ كنند و مورد لعنت هستند. سپس توبه كنندگان را كه حقايق كتمان شده را براى مردم تبيين مى‏ كنند مورد عفو قرار مى‏ دهد. آنگاه در آيه ۱۶۱ و ۱۶۲ بار ديگر كسانى را كه كافر شده و با همان كفر مى‏ ميرند مورد لعنت خدا و ملائكه و مردم قرار مى‏ دهد و مستحق عذابى خالد مى ‏داند كه تخفيف و مهلتى در آن نيست.</big>
<big>نظير اين آيه در سوره بقره ديده مى ‏شود كه از آيه ۱۵۹ كسانى را ذكر مى ‏كند كه براهين الهى را كتمان مى‏ كنند و مورد لعنت هستند. سپس توبه كنندگان را كه حقايق كتمان شده را براى مردم تبيين مى‏ كنند مورد عفو قرار مى‏ دهد. آنگاه در آيه ۱۶۱ و ۱۶۲ بار ديگر كسانى را كه كافر شده و با همان كفر مى‏ ميرند مورد لعنت خدا و ملائكه و مردم قرار مى‏ دهد و مستحق عذابى خالد مى ‏داند كه تخفيف و مهلتى در آن نيست.</big>


=== <big>تحليل اعتقادى</big> ===
<big>'''تحليل اعتقادى'''</big>
 
<big>در بُعد تفسيرى كلام پيامبرصلى الله عليه وآله در اين فراز خطبه نسبت به دو آيه شريفه اين نكته حائز اهميت است كه در هر دو آيه موضوع سخن از كسانى است كه پس از شناخت براهين و پذيرفتن دين الهى مرتد و كافر مى‏ شوند و از اسلام باز مى‏ گردند.</big>
<big>در بُعد تفسيرى كلام پيامبرصلى الله عليه وآله در اين فراز خطبه نسبت به دو آيه شريفه اين نكته حائز اهميت است كه در هر دو آيه موضوع سخن از كسانى است كه پس از شناخت براهين و پذيرفتن دين الهى مرتد و كافر مى‏ شوند و از اسلام باز مى‏ گردند.</big>


خط ۸۳۷: خط ۹۱۱:
<big>نكته فوق را پيامبرصلى الله عليه وآله در سه مرحله بيان فرموده است:</big>
<big>نكته فوق را پيامبرصلى الله عليه وآله در سه مرحله بيان فرموده است:</big>


==== <big>الف) امامت دوازده امام يعنى دين كامل</big> ====
<big>'''الف) امامت دوازده امام يعنى دين كامل'''</big>
 
<big>با در نظر گرفتن اينكه اين قطعه از كلام پيامبرصلى الله عليه وآله دقيقاً پس از بلند كردن و معرفى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ادا شده، اولين كلام حضرت آن است كه «خداوند عز و جل دين شما را با امامت او كامل نموده است». اين يک اتمام حجت براى كسانى است كه ادعاى اسلام دارند، ولى با نپذيرفتن امامت تصريح مى‏ كنند كه «ما دين كامل نمى ‏خواهيم»، و خدا هم مى ‏گويد: «دين ناقص مانند بى ‏دينى است»!</big>
<big>با در نظر گرفتن اينكه اين قطعه از كلام پيامبرصلى الله عليه وآله دقيقاً پس از بلند كردن و معرفى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ادا شده، اولين كلام حضرت آن است كه «خداوند عز و جل دين شما را با امامت او كامل نموده است». اين يک اتمام حجت براى كسانى است كه ادعاى اسلام دارند، ولى با نپذيرفتن امامت تصريح مى‏ كنند كه «ما دين كامل نمى ‏خواهيم»، و خدا هم مى ‏گويد: «دين ناقص مانند بى ‏دينى است»!</big>




خط ۸۴۵: خط ۹۲۱:
<big>روشن‏ ترين راه براى فهماندن اين باقيمانده سخن كلمه «بِمَنْ يَقُومُ مَقامَهُ» است. يعنى اگر تعيين امام الزاماً بايد از سوى خدا باشد طبعاً بعد از على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام هم بايد تا آخر دنيا امامانى از سوى خداوند معين شده باشند كه با عبارت «مِنْ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ» آنان را تعيين فرموده است.</big>
<big>روشن‏ ترين راه براى فهماندن اين باقيمانده سخن كلمه «بِمَنْ يَقُومُ مَقامَهُ» است. يعنى اگر تعيين امام الزاماً بايد از سوى خدا باشد طبعاً بعد از على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام هم بايد تا آخر دنيا امامانى از سوى خداوند معين شده باشند كه با عبارت «مِنْ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ» آنان را تعيين فرموده است.</big>


==== <big>ب) منكرين امامت تا روز قيامت</big> ====
<big>'''ب) منكرين امامت تا روز قيامت'''</big>
 
<big>در اين فراز از خطبه غدير تأكيد خاصى بر مسئله قيامت با دو عبارت كنار يكديگر شده است: «الى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ».</big>
<big>در اين فراز از خطبه غدير تأكيد خاصى بر مسئله قيامت با دو عبارت كنار يكديگر شده است: «الى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ».</big>


خط ۸۵۱: خط ۹۲۸:


<big>اگر متعلق به «يَقُومُ» باشد منظور از آن استمرار امامت دوازده امام‏ عليهم السلام تا روز قيامت است يعنى كسانى كه تا روز قيامت در مقام على عليه السلام قرار مى‏ گيرند؛ و اگر متعلق به «لَمْ يَأْتَمَّ» باشد منظور از آن عموم منكرين امامت دوازده امام‏ عليهم السلام از روز رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله تا برپايى قيامت است، و اختصاصى به بيعت شكنان روزهاى اول خلافت نخواهد داشت.</big>
<big>اگر متعلق به «يَقُومُ» باشد منظور از آن استمرار امامت دوازده امام‏ عليهم السلام تا روز قيامت است يعنى كسانى كه تا روز قيامت در مقام على عليه السلام قرار مى‏ گيرند؛ و اگر متعلق به «لَمْ يَأْتَمَّ» باشد منظور از آن عموم منكرين امامت دوازده امام‏ عليهم السلام از روز رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله تا برپايى قيامت است، و اختصاصى به بيعت شكنان روزهاى اول خلافت نخواهد داشت.</big>




<big>عبارت «الْعَرْضِ عَلَى اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ» را مى‏توان شاهدى بر احتمال دوم يعنى متعلق بودن به «لَمْ يَأْتَمَّ» دانست، زيرا عرضه بر خداوند نوعى اشاره به آمادگى براى پاسخگويى است، و حضرت بدين وسيله منكرين امامت را هشدار مى‏دهد. اگر چه با پذيرفتن احتمال اول هم كه متعلق به «يَقُومُ» بدانيم، باز اطلاق عبارت شامل همه منكرين امامت در گستره زمان و مكان خواهد بود.</big>
<big>عبارت «الْعَرْضِ عَلَى اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ» را مى‏توان شاهدى بر احتمال دوم يعنى متعلق بودن به «لَمْ يَأْتَمَّ» دانست، زيرا عرضه بر خداوند نوعى اشاره به آمادگى براى پاسخگويى است، و حضرت بدين وسيله منكرين امامت را هشدار مى‏دهد. اگر چه با پذيرفتن احتمال اول هم كه متعلق به «يَقُومُ» بدانيم، باز اطلاق عبارت شامل همه منكرين امامت در گستره زمان و مكان خواهد بود.</big>


==== <big>ج) جزاى منكرين امامت ائمه ‏عليهم السلام</big> ====
<big>'''ج) جزاى منكرين امامت ائمه ‏عليهم السلام'''</big>
 
<big>مسئله ارتداد و بازگشت از دين الهى نزد خداوند از كفر بالاتر است. اكنون كه نپذيرفتن امامت ائمه‏ عليهم السلام نزد خداوند ارتداد و بازگشت از اسلام است، در اين فراز خطبه با استناد به آيه دو جزاى مهم براى اين انسان‏هاى بى‏ پروا نسبت به دينشان در نظر گرفته شده است:</big>
<big>مسئله ارتداد و بازگشت از دين الهى نزد خداوند از كفر بالاتر است. اكنون كه نپذيرفتن امامت ائمه‏ عليهم السلام نزد خداوند ارتداد و بازگشت از اسلام است، در اين فراز خطبه با استناد به آيه دو جزاى مهم براى اين انسان‏هاى بى‏ پروا نسبت به دينشان در نظر گرفته شده است:</big>


===== <big>اول: حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ</big> =====
<big>'''اول: حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ'''</big>
 
<big>بى‏ ارزش شدن و بطلان اعمال و فساد آن كه معناى «حبط» است. يعنى آنچه به عنوان اسلام انجام داده ‏اند طبعاً بايد براى آنان در دنيا و آخرت نتيجه و فايده ‏اى داشته باشد، اما خداوند صريحاً بر اعمالشان خط بطلان مى‏ كشد و آن را در دنيا و آخرت بى‏ ارزش مى‏ خواند.</big>
<big>بى‏ ارزش شدن و بطلان اعمال و فساد آن كه معناى «حبط» است. يعنى آنچه به عنوان اسلام انجام داده ‏اند طبعاً بايد براى آنان در دنيا و آخرت نتيجه و فايده ‏اى داشته باشد، اما خداوند صريحاً بر اعمالشان خط بطلان مى‏ كشد و آن را در دنيا و آخرت بى‏ ارزش مى‏ خواند.</big>


<big>اين بدان معناست كه كفار در اثر برخى نيكى ‏هايشان لا اقل در دنيا جزاى آن ها را خواهند ديد، ولى منكرين امامت نه تنها در آخرت دست خالى خواهند بود كه در دنيا هم به عنوان جزاى خيراتشان چيزى به آنان داده نمى ‏شود و اين به خاطر فاسد شدن و بطلان اعمالشان در اثر انكار ولايت است.</big>
<big>اين بدان معناست كه كفار در اثر برخى نيكى ‏هايشان لا اقل در دنيا جزاى آن ها را خواهند ديد، ولى منكرين امامت نه تنها در آخرت دست خالى خواهند بود كه در دنيا هم به عنوان جزاى خيراتشان چيزى به آنان داده نمى ‏شود و اين به خاطر فاسد شدن و بطلان اعمالشان در اثر انكار ولايت است.</big>


===== <big>دوم: فِى النَّارِ</big> =====
<big>'''دوم: فِى النَّارِ'''</big>
 
<big>آتش جهنم بدون شک سزاى كسى است كه پس از عمرى مسلمانى بدان پشتِ پا بزند و مرتد شود، ولى توصيف اين عذاب در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله حاكى از غضب فوق ‏العاده الهى نسبت به چنين كسانى است.</big>
<big>آتش جهنم بدون شک سزاى كسى است كه پس از عمرى مسلمانى بدان پشتِ پا بزند و مرتد شود، ولى توصيف اين عذاب در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله حاكى از غضب فوق ‏العاده الهى نسبت به چنين كسانى است.</big>


خط ۸۷۸: خط ۹۵۹:


== <big>ارتداد در خطبه غدير و قرآن</big><ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۹۵. سخنرانى استثنائى غدير: ص۱۷۹-۱۸۶.</ref> ==
== <big>ارتداد در خطبه غدير و قرآن</big><ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۹۵. سخنرانى استثنائى غدير: ص۱۷۹-۱۸۶.</ref> ==
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش ششم [[خطبه غدير]] خطر ارتداد مردم را گوشزد كرد، چرا كه لازم بود مردم بدانند در معرض خطر عظيم ارتداد قرار دارند.</big>
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش ششم [[خطبه غدیر]] خطر ارتداد مردم را گوشزد كرد، چرا كه لازم بود مردم بدانند در معرض خطر عظيم ارتداد قرار دارند.</big>


<big>آيه ۱۴۴ سوره آل عمران گوياترين سندى بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اين فراز خطبه آن را شاهد عقبگرد و بازگشت مردم به جاهليت قرار داد، آنجا كه در قرآن آمده است:</big>
<big>آيه ۱۴۴ سوره آل عمران گوياترين سندى بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اين فراز خطبه آن را شاهد عقبگرد و بازگشت مردم به جاهليت قرار داد، آنجا كه در قرآن آمده است:</big>
خط ۹۳۷: خط ۱٬۰۱۸:


<big>«و اگر تو را از اين جهان ببريم باز از آنان انتقام خواهيم گرفت» به وسيله على بن ابى‏ طالب، «أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِى وَعَدْناهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ»: «يا به تو نشان مى‏ دهيم آنچه به آنان وعده كرديم كه ما بر آنان اقتدار و تسلط داريم».</big>
<big>«و اگر تو را از اين جهان ببريم باز از آنان انتقام خواهيم گرفت» به وسيله على بن ابى‏ طالب، «أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِى وَعَدْناهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ»: «يا به تو نشان مى‏ دهيم آنچه به آنان وعده كرديم كه ما بر آنان اقتدار و تسلط داريم».</big>


<big>سپس اين آيه نازل شد: «قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّى ما يُوعَدُونَ. رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِى فِى الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ»:</big>
<big>سپس اين آيه نازل شد: «قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّى ما يُوعَدُونَ. رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِى فِى الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ»:</big>


<big>«بگو: پروردگارا، اگر آنچه آنان وعده داده مى‏ شوند به من نشان دادى مرا در بين قوم ظالمين قرار مده».</big>
<big>«بگو: پروردگارا، اگر آنچه آنان وعده داده مى‏ شوند به من نشان دادى مرا در بين قوم ظالمين قرار مده».</big>


<big>در پى آن چنين نازل شد: «فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِى أُوحِىَ إِلَيْكَ -  فى امْرِ عَلِىٍّ -  إِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ»: «تمسك نما به آنچه -  درباره على -  بر تو وحى شد، كه تو بر راه راست هستى»؛ و اين آيه نازل شد كه على نشانه روز قيامت است، و نيز نازل شد: «وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ» عن على بن ابى‏ طالب: «و او يادآورى براى تو و قومت است و بزودى -  درباره على -  مورد سؤال قرار خواهيد گرفت».<ref>بحار الانوار: ج ۳۲ ص ۱۹۳ ح ۱۴۱، ص ۲۹۱ ح ۲۴۴ و ج ۳۶ ص ۲۳ و ج ۳۷ ص ۱۸۳. الطرائف: ص ۱۴۲ ح ۲۱۷. شواهد التنزيل: ج ۱ ص ۵۲۶ . تأويل الآيات: ج ۲ ص ۵۶۱ . عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۶۹ ح ۴۶.</ref></big>
<big>در پى آن چنين نازل شد: «فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِى أُوحِىَ إِلَيْكَ -  فى امْرِ عَلِىٍّ -  إِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ»: «تمسك نما به آنچه -  درباره على -  بر تو وحى شد، كه تو بر راه راست هستى»؛ و اين آيه نازل شد كه على نشانه روز قيامت است، و نيز نازل شد: «وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ» عن على بن ابى‏ طالب: «و او يادآورى براى تو و قومت است و بزودى -  درباره على -  مورد سؤال قرار خواهيد گرفت».<ref>بحار الانوار: ج ۳۲ ص ۱۹۳ ح ۱۴۱، ص ۲۹۱ ح ۲۴۴ و ج ۳۶ ص ۲۳ و ج ۳۷ ص ۱۸۳. الطرائف: ص ۱۴۲ ح ۲۱۷. شواهد التنزيل: ج ۱ ص ۵۲۶ . تأويل الآيات: ج ۲ ص ۵۶۱ . عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۶۹ ح ۴۶.</ref></big>


<big>آنچه در اينجا قابل ذكر است اينكه نزول هر يک از اين آيات در مراحل مقدماتى غدير، پيام‏ آور مسايلى از عمق آن است كه ذيلاً به آن اشاره مى‏ كنيم:</big>
<big>آنچه در اينجا قابل ذكر است اينكه نزول هر يک از اين آيات در مراحل مقدماتى غدير، پيام‏ آور مسايلى از عمق آن است كه ذيلاً به آن اشاره مى‏ كنيم:</big>
خط ۹۶۷: خط ۱٬۰۴۲:


== <big>شبهه عمل صحابه در امر امامت</big><ref>مائده غدير (جعفرپور): ص۹۲-۹۵.</ref> ==
== <big>شبهه عمل صحابه در امر امامت</big><ref>مائده غدير (جعفرپور): ص۹۲-۹۵.</ref> ==
<big>يكى از دانشمندان اهل‏ سنت در حاشيه آيه اكمال دين گفته است: اگر پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله موضوع ولايت و خلافت بعد از خود را مانند احكام نماز و روزه و حج و جهاد و ساير احكام براى اصحاب خود روشن مى‏ ساخت، آنها مخالفت نمى ‏ورزيدند و على ‏عليه السلام را رها نمى ‏كردند، همانطور كه با نماز خواندن و ساير احكامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله بيان كرد مخالفت نكردند. پس بعيد است كه پيامبرصلى الله عليه وآله درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام سفارش كرده باشد و اصحاب مخالفت كرده باشند.</big>
<big>يكى از دانشمندان اهل‏ سنت در حاشيه آيه اكمال دين گفته است: اگر پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله موضوع ولايت و خلافت بعد از خود را مانند احكام نماز و روزه و حج و جهاد و ساير احكام براى اصحاب خود روشن مى‏ ساخت، آنها مخالفت نمى ‏ورزيدند و على ‏عليه السلام را رها نمى ‏كردند، همانطور كه با نماز خواندن و ساير احكامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله بيان كرد مخالفت نكردند. پس بعيد است كه پيامبرصلى الله عليه وآله درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام سفارش كرده باشد و اصحاب مخالفت كرده باشند.</big><big>و اما جواب اين شبهه:</big>


<big>'''اولاً'''</big>


<big>و اما جواب اين شبهه:</big>
=== <big>اولاً</big> ===
<big>از جمله مسلّمات تاريخى و قرآنى و حديثى در كل فرقه‏ هاى اسلامى و حتى اديان ديكر داستان بنى ‏اسرائيل و قوم حضرت موسى‏ عليه السلام است؛ كه چگونه در نبودن حضرت موسى ‏عليه السلام از راه راست برگشتند و حضرت هارون‏ عليه السلام -  جانشين حضرت موسى‏ عليه السلام -  را خوار كردند و [[گوساله سامرى]] را خداى خود دانستند و فريفته آن شدند، و تا حضرت [[موسى‏ عليه السلام]] از ميقات برنگشت دست از گوساله ‏پرستى بر نداشتند.<ref>اعراف/۱۴۸-۱۵۰.</ref></big>
<big>از جمله مسلّمات تاريخى و قرآنى و حديثى در كل فرقه‏ هاى اسلامى و حتى اديان ديكر داستان بنى ‏اسرائيل و قوم حضرت موسى‏ عليه السلام است؛ كه چگونه در نبودن حضرت موسى ‏عليه السلام از راه راست برگشتند و حضرت هارون‏ عليه السلام -  جانشين حضرت موسى‏ عليه السلام -  را خوار كردند و [[گوساله سامرى]] را خداى خود دانستند و فريفته آن شدند، و تا حضرت [[موسى‏ عليه السلام]] از ميقات برنگشت دست از گوساله ‏پرستى بر نداشتند.<ref>اعراف/۱۴۸-۱۵۰.</ref></big>


خط ۹۸۲: خط ۱٬۰۵۵:


<big>از اين جهت، روشن است كه ارتداد بنى ‏اسرائيل بعيدتر به نظر مى ‏رسد.</big>
<big>از اين جهت، روشن است كه ارتداد بنى ‏اسرائيل بعيدتر به نظر مى ‏رسد.</big>




خط ۹۸۷: خط ۱٬۰۶۱:




<big>ج. ارتداد و انحراف بنى‏ اسرائيل در زمان حيات پيامبرصلى الله عليه وآله آنها پديد آمد، ولى مخالفت اصحاب رسول ‏خداصلى الله عليه وآله در موضوع جانشينى آن حضرت بعد از شهادت آن وجود مقدس بود.</big>
 
<big>ج) ارتداد و انحراف بنى‏ اسرائيل در زمان حيات پيامبرصلى الله عليه وآله آنها پديد آمد، ولى مخالفت اصحاب رسول ‏خداصلى الله عليه وآله در موضوع جانشينى آن حضرت بعد از شهادت آن وجود مقدس بود.</big>


<big>بديهى است كه كار بنى‏ اسرائيل بعيدتر از عمل اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله به نظر مى ‏رسد. بنابراين وقتى از بنى ‏اسرائيل -  كه آن همه به خدا نزديک بودند -  چنان عملى (گوساله‏ پرست شدن) صادر شود، از همه امت اسلام كه تازه از بت ‏پرستى نجات يافته بودند، وقوع آن بعيد به نظر نمى ‏رسد.</big>
<big>بديهى است كه كار بنى‏ اسرائيل بعيدتر از عمل اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله به نظر مى ‏رسد. بنابراين وقتى از بنى ‏اسرائيل -  كه آن همه به خدا نزديک بودند -  چنان عملى (گوساله‏ پرست شدن) صادر شود، از همه امت اسلام كه تازه از بت ‏پرستى نجات يافته بودند، وقوع آن بعيد به نظر نمى ‏رسد.</big>


=== <big>ثانياً</big> ===
<big>'''ثانياً'''</big>
 
<big>خداوند در قرآن مجيد از دگرگونى امت پيامبر اسلام‏ صلى الله عليه وآله خبر داده بود: «افان مات او قتل انقلبتم على اعقابكم و من ينقلب على عقبيه فلن يضر اللَّه شيئاً و سيجزى اللَّه الشاكرين»<ref>آل ‏عمران/۱۳۴. </ref></big>:
<big>خداوند در قرآن مجيد از دگرگونى امت پيامبر اسلام‏ صلى الله عليه وآله خبر داده بود: «افان مات او قتل انقلبتم على اعقابكم و من ينقلب على عقبيه فلن يضر اللَّه شيئاً و سيجزى اللَّه الشاكرين»<ref>آل ‏عمران/۱۳۴. </ref></big>:


<big>آيا اگر او (پيامبر) بميرد يا كشته شود از عقيده خود بر مى ‏گرديد و هر كس از عقيده خود باز گردد هرگز هيچ زيانى به خدا نمى ‏رساند و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش خواهد داد.</big>
<big>آيا اگر او (پيامبر) بميرد يا كشته شود از عقيده خود بر مى ‏گرديد و هر كس از عقيده خود باز گردد هرگز هيچ زيانى به خدا نمى ‏رساند و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش خواهد داد.</big>


=== <big>ثالثاً</big> ===
<big>'''ثالثاً'''</big>
 
<big>مقايسه حكم ولايت با احكام نماز و ساير احكام هم بى ‏مورد است، زيرا حسدى كه به خاندان پيامبرصلى الله عليه وآله مى ‏بردند در مورد ولايت بود. چنانكه خدا فرموده است:</big>
<big>مقايسه حكم ولايت با احكام نماز و ساير احكام هم بى ‏مورد است، زيرا حسدى كه به خاندان پيامبرصلى الله عليه وآله مى ‏بردند در مورد ولايت بود. چنانكه خدا فرموده است:</big>


خط ۱٬۰۰۳: خط ۱٬۰۸۰:
<big>بلكه به مردم حسد مى ‏برند براى آنچه خداوند از فضل خود به آن ها داده است در حقيقت ما به خاندان ابراهيم كتاب و حكمت داديم و به آنان حكومتى بزرگ بخشيديم.<ref>فروغ هدايت: ص۳۳۲-۳۳۴.</ref></big>
<big>بلكه به مردم حسد مى ‏برند براى آنچه خداوند از فضل خود به آن ها داده است در حقيقت ما به خاندان ابراهيم كتاب و حكمت داديم و به آنان حكومتى بزرگ بخشيديم.<ref>فروغ هدايت: ص۳۳۲-۳۳۴.</ref></big>


<big>در روايات صحيح السند مقصود از «مُلك عظيم» اطاعت از امامان معصوم ‏عليهم السلام بيان شده است.<ref>الكافى: ج ۱ ص ۲۰۶ ح۳، ۵.</ref></big>
<big>در روايات صحيح السند مقصود از «مُلک عظيم» اطاعت از امامان معصوم ‏عليهم السلام بيان شده است.<ref>الكافى: ج ۱ ص ۲۰۶ ح۳، ۵.</ref></big>


== <big>غدير روز معرفى كفار بعد از اسلام</big><ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص۳۰۸، ۳۱۱.</ref> ==
== <big>غدير روز معرفى كفار بعد از اسلام</big><ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص۳۰۸، ۳۱۱.</ref> ==
خط ۱٬۰۱۱: خط ۱٬۰۸۸:


<big>غدير روز بيدارباش امت از آينده ‏اى پرحادثه و ظلمانى بود كه در آن فتنه مردم تا دَرّه «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ» سقوط مى ‏كنند، اما بايد بدانند كه «وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً، و اين ناهوشيارانند كه خسارت مى‏ كنند، و راه طى شده را باز مى ‏گردند.</big>
<big>غدير روز بيدارباش امت از آينده ‏اى پرحادثه و ظلمانى بود كه در آن فتنه مردم تا دَرّه «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ» سقوط مى ‏كنند، اما بايد بدانند كه «وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً، و اين ناهوشيارانند كه خسارت مى‏ كنند، و راه طى شده را باز مى ‏گردند.</big>


<big>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] /  معرفى قرآنىِ غدير.</big>
<big>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] /  معرفى قرآنىِ غدير.</big>
خط ۱٬۰۵۶: خط ۱٬۱۳۲:


<big>گفت: «آدم پيمان را شكست ولى به خدا كافر نشد، اما اينان هم پيمان را شكستند و هم به پيامبر كافر شدند»!</big>
<big>گفت: «آدم پيمان را شكست ولى به خدا كافر نشد، اما اينان هم پيمان را شكستند و هم به پيامبر كافر شدند»!</big>




خط ۱٬۰۶۹: خط ۱٬۱۴۶:


<big>او گفت: «به خدا قسم، به خاطر اصحاب على!» آنگاه ابليس در حضور شياطين خطاب به خداوند گفت: «يا رب، قسم به عزت و جلالت، چنان معاصى و گناهان را براى آنان زيبا جلوه دهم كه مرتكب آن شوند، و اين گونه آنان را نزد تو مبغوض نمايم».</big>
<big>او گفت: «به خدا قسم، به خاطر اصحاب على!» آنگاه ابليس در حضور شياطين خطاب به خداوند گفت: «يا رب، قسم به عزت و جلالت، چنان معاصى و گناهان را براى آنان زيبا جلوه دهم كه مرتكب آن شوند، و اين گونه آنان را نزد تو مبغوض نمايم».</big>




<big>ابليس كه همچنان در منظر پيامبرصلى الله عليه وآله قرار داشت، و رفتار او زير نگاه‏ هاى پيامبرصلى الله عليه وآله بود، براى آنكه مردم او را ديده و سخن او را شنيده باشند به صورت پيرمردى نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آمد و به طعنه گفت: «اى محمد، چقدر كم هستند آنان كه با تو بر سر آنچه درباره پسرعمويت گفتى بيعت مى‏ كنند»! و اين اشاره‏ اى بود به آنچه بسيارى از آن جمعيت در دل داشتند و از اظهار آن خوددارى مى ‏كردند.</big>
<big>ابليس كه همچنان در منظر پيامبرصلى الله عليه وآله قرار داشت، و رفتار او زير نگاه‏ هاى پيامبرصلى الله عليه وآله بود، براى آنكه مردم او را ديده و سخن او را شنيده باشند به صورت پيرمردى نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آمد و به طعنه گفت: «اى محمد، چقدر كم هستند آنان كه با تو بر سر آنچه درباره پسرعمويت گفتى بيعت مى‏ كنند»! و اين اشاره‏ اى بود به آنچه بسيارى از آن جمعيت در دل داشتند و از اظهار آن خوددارى مى ‏كردند.</big>


<big>هنگامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت و مردم غير على‏ عليه السلام را براى خلافت به پا داشتند، ابليس تاج پادشاهى بر سر گذاشت و منبرى نصب كرد و بر روى آن نشست و شياطينش را جمع كرد و به آنان گفت: شادى كنيد، چرا كه تا امام قيام نكند خداوند اطاعت نمى‏ شود<ref>جمله آخر اين حديث در متن عربى چنين است: «لايُطاعُ اللَّهُ حَتّى يَقُومَ الإمامُ». اين جمله احتمال دو معنى دارد: الف) تا امام بر حقى امور را به دست نگيرد خدا اطاعت نمى‏ شود.
<big>هنگامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت و مردم غير على‏ عليه السلام را براى خلافت به پا داشتند، ابليس تاج پادشاهى بر سر گذاشت و منبرى نصب كرد و بر روى آن نشست و شياطينش را جمع كرد و به آنان گفت: شادى كنيد، چرا كه تا امام قيام نكند خداوند اطاعت نمى‏ شود<ref>جمله آخر اين حديث در متن عربى چنين است: «لايُطاعُ اللَّهُ حَتّى يَقُومَ الإمامُ». اين جمله احتمال دو معنى دارد: الف) تا امام بر حقى امور را به دست نگيرد خدا اطاعت نمى‏ شود.