آیه ۳ مائده و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
از جمله مهم‏ترين و مشهورترين آيات غدير كه در اثناء خطبه غدير بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد اين آيه است:
از جمله مهم‏ترين و مشهورترين آيات غدير كه در اثناء خطبه غدير بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد اين آيه است:


«الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ، الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»:
{{قرآن|الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ، الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً}}:


«امروز كافران از تخريب دين شما نااميد شدند. ديگر از آنان نترسيد و از من بترسيد. امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم». اين آيه از دو بُعد قابل بررسى است:
«امروز كافران از تخريب دين شما نااميد شدند. ديگر از آنان نترسيد و از من بترسيد. امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم». اين آيه از دو بُعد قابل بررسى است:
خط ۹: خط ۹:
در اوج حساس ‏ترين مقطع مراسم غدير، كه على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام بر فراز دست پيامبر صلى الله عليه و آله قرار داشت و آن حضرت از بالاى منبر غدير على‏ عليه السلام را به جهانيان نشان مى‏ داد و معرفى مى ‏كرد، اين آيه نازل شد.
در اوج حساس ‏ترين مقطع مراسم غدير، كه على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام بر فراز دست پيامبر صلى الله عليه و آله قرار داشت و آن حضرت از بالاى منبر غدير على‏ عليه السلام را به جهانيان نشان مى‏ داد و معرفى مى ‏كرد، اين آيه نازل شد.


پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»؛ و هنوز على ‏عليه السلام را از فراز دست خويش بر زمين فرود نياورده بود كه خبر كامل شدن دين و تكميل نعمت ‏ها بر آن حضرت نازل شد و خداوند رضايت خويش را از اسلامى كه آخرين خبرش ولايت دوازده امام‏ عليهم السلام باشد اعلام كرد. امين وحى هم به امر الهى اين خبر خوش را آورد و آن را در قرآن به عنوان سندى ابدى به ثبت رساند:
پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ فرمود: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ}}؛ و هنوز على ‏عليه السلام را از فراز دست خويش بر زمين فرود نياورده بود كه خبر كامل شدن دين و تكميل نعمت ‏ها بر آن حضرت نازل شد و خداوند رضايت خويش را از اسلامى كه آخرين خبرش ولايت دوازده امام‏ عليهم السلام باشد اعلام كرد. امين وحى هم به امر الهى اين خبر خوش را آورد و آن را در قرآن به عنوان سندى ابدى به ثبت رساند:


«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»: «امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تكميل نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم».
{{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً}}: «امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تكميل نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم».


پيامبر صلى الله عليه و آله اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را از فراز دست بر زمين گذاشت و نزول آيه را به مردم چنين خبر داد: خدايا! تو هنگام بيان ولايت على و منصوب نمودنت على را در اين روز، اين آيه را درباره او نازل كردى: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»، و هر كس غير از اسلام در پى دين ديگرى باشد هرگز از او قبول نخواهد شد و در آخرت از زيانكاران است.
پيامبر صلى الله عليه و آله اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را از فراز دست بر زمين گذاشت و نزول آيه را به مردم چنين خبر داد: خدايا! تو هنگام بيان ولايت على و منصوب نمودنت على را در اين روز، اين آيه را درباره او نازل كردى: {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً}}، و هر كس غير از اسلام در پى دين ديگرى باشد هرگز از او قبول نخواهد شد و در آخرت از زيانكاران است.


=== تحليل اعتقادى ===
=== تحليل اعتقادى ===
خط ۲۵: خط ۲۵:
عباراتى هم با دقت بيشترى زمان و مكان نزول آن را تعيين كرده است. اكنون متون مربوط به تعيين زمان و مكان نزول آيه اكمال را مى ‏آوريم.در بعضى روايات زمان آن روز غدير پس از منصوب كردن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ياد شده است:
عباراتى هم با دقت بيشترى زمان و مكان نزول آن را تعيين كرده است. اكنون متون مربوط به تعيين زمان و مكان نزول آيه اكمال را مى ‏آوريم.در بعضى روايات زمان آن روز غدير پس از منصوب كردن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ياد شده است:


۱. [[امام رضا علیه السلام]] در حالى كه فضايل روز غدير را بيان مى‏ كرد فرمود: وَ فى هذَا الْيَوْمِ انْزِلَتْ هذِهِ الْآيَةِ: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۴. الاقبال: ص ۴۶۴.</ref>: در اين روز آيه نازل شد: ... .
۱. [[امام رضا علیه السلام]] در حالى كه فضايل روز غدير را بيان مى‏ كرد فرمود:{{متن عربی| وَ فى هذَا الْيَوْمِ انْزِلَتْ هذِهِ الْآيَةِ: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً}}<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۴. الاقبال: ص ۴۶۴.</ref>: در اين روز آيه نازل شد: ... .


۲. اميرالمؤمنين‏ عليه السلام داستان غدير را ذكر كرد تا فرمود: فَأَنْزَلَ اللَّه تَعالى ذِكْرُهُ: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ...»<ref>كتاب سليم: ص ۱۹۸. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۳۴. فرائد السمطين: ج ۱ ص ۳۱۲ ح ۲۵۰.</ref>: سپس خدا اين آيه را نازل كرد.
۲. اميرالمؤمنين‏ عليه السلام داستان غدير را ذكر كرد تا فرمود:{{متن عربی فَأَنْزَلَ اللَّه تَعالى ذِكْرُهُ}}: {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ...}}<ref>كتاب سليم: ص ۱۹۸. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۳۴. فرائد السمطين: ج ۱ ص ۳۱۲ ح ۲۵۰.</ref>: سپس خدا اين آيه را نازل كرد.


۳. امام صادق‏ عليه السلام نيز واقعه غدير را ذكر كرد تا فرمود: وَ نَزَلَ جَبْرَئيلُ بِقَوْلِ اللَّه عَزَّوَجَلَ «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ...»<ref>اليقين: ص ۲۱۲.</ref>: پس جبرئيل كلام خداوند عزوجل را نازل كرد: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ...».در روايات ديگرى نزول آيه بر فراز منبر و پس از «من كنت مولاه...» ذكر شده است:
۳. امام صادق‏ عليه السلام نيز واقعه غدير را ذكر كرد تا فرمود:{{متن عربی| وَ نَزَلَ جَبْرَئيلُ بِقَوْلِ اللَّه عَزَّوَجَلَ }}{{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ...}}<ref>اليقين: ص ۲۱۲.</ref>: پس جبرئيل كلام خداوند عزوجل را نازل كرد: {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ...}}.در روايات ديگرى نزول آيه بر فراز منبر و پس از {{متن عربی|من كنت مولاه...}} ذكر شده است:


۱. ابوسعيد خدرى كه در غدير حاضر بوده مى ‏گويد: فَلَمْ يَنْزِلْ حَتّى نَزَلَتْ هذِهِ الْآيَةُ: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ...»: هنوز پيامبر صلى الله عليه و آله از منبر پايين نيامده بود كه اين آيه نازل شد.<ref>كتاب سليم: ص ۲۲۸. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۹۵ ح ۷۸. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۹۸.</ref>
۱. ابوسعيد خدرى كه در غدير حاضر بوده مى ‏گويد: فَلَمْ يَنْزِلْ حَتّى نَزَلَتْ هذِهِ الْآيَةُ: {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ...}}: هنوز پيامبر صلى الله عليه و آله از منبر پايين نيامده بود كه اين آيه نازل شد.<ref>كتاب سليم: ص ۲۲۸. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۹۵ ح ۷۸. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۹۸.</ref>


۲. پيامبر صلى الله عليه و آله در متن خطبه دقيقاً بعد از آنكه على‏ عليه السلام را بر فراز دست خويش بلند كرد و او را معرفى نمود چنين فرمود: اللهمَّ انَّكَ انْزَلْتَ الْآيَةَ فى عَلِىٍّ وَلِيِّكَ عِنْدَ تَبْيينِ ذلِكَ وَ نَصْبِكَ ايّاهُ لِهذَا الْيَوْمِ: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ»: خدايا تو هنگام بيان ولايت على و منصوب نمودنت او را در اين روز، درباره او اين آيه را نازل كردى: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ...».<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۵ بخش ۲.</ref>
۲. پيامبر صلى الله عليه و آله در متن خطبه دقيقاً بعد از آنكه على‏ عليه السلام را بر فراز دست خويش بلند كرد و او را معرفى نمود چنين فرمود:{{متن عربی| اللهمَّ انَّكَ انْزَلْتَ الْآيَةَ فى عَلِىٍّ وَلِيِّكَ عِنْدَ تَبْيينِ ذلِكَ وَ نَصْبِكَ ايّاهُ لِهذَا الْيَوْمِ}}: {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}}: خدايا تو هنگام بيان ولايت على و منصوب نمودنت او را در اين روز، درباره او اين آيه را نازل كردى: {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ...}}.<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۵ بخش ۲.</ref>


در يک روايت هم «يوم الولاية» ذكر شده كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام كيفيت نزول آيه را بيان مى‏ كند و مى ‏فرمايد:اذْ يَقُولُ يَوْمَ الْوِلايَةِ لِمُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله: يا مُحَمَّدُ، اخْبِرْهُمْ انِّى الْيَوْمَ اكْمَلْتُ لَهُمْ دينَهُمْ وَ اتْمَمْتُ عَلَيْهِمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَهُمُ الاسْلامَ ديناً: خداوند در روز ولايت به محمد صلى الله عليه و آله فرمود: اى محمد، به مردم خبر ده كه من امروز دينم را براى شما كامل كردم و نعمتم را بر شما تكميل نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم.<ref>بصائر الدرجات: ص ۲۲۱.</ref>در روايت ديگرى زمان و مكان با يک عبارت بيان شده كه سلمان و ابوذر و مقداد و عمار مى‏ گويند: وَ اللَّه ما بَرِحْنَا الْعَرْصَةَ حَتّى نَزَلَتْ هذِهِ الْآيَةُ: به خدا قسم، از آن عرصه تكان نخورده بوديم كه اين آيه نازل شد.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۴۰. امالى الصدوق: ص ۲۹۰.</ref>در اين عبارت دو ظرافت ادبى و دقت تاريخى وجود دارد: يكى كلمه «عرصه» كه معناى كلى به اقتضاى سياق جمله پيدا مى ‏كند مثل «صحنه»، «زمينه» و امثال آن. ديگرى كلمه «ما بَرِحْنا» است كه در اينجا به صورت افعال تامّه است -  نه افعال ناقصه -  و معنايش نظير كلام فرزند حضرت يعقوب‏ عليه السلام است كه در قرآن آمده: «فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ حَتَّى يَأْذَنَ لِى أَبِى»: «من هرگز از زمين تكان نمى ‏خورم تا پدرم اجازه دهد».در اينجا هم تركيب «ما بَرِحْنَا الْعَرْصَةَ» به اين معناست كه «هنوز از جايمان حركت نكرده بوديم» و يا «هنوز صحنه اعلام ولايت بر پا بود و كسى از جايش تكان نخورده كه آيه الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ ...» نازل شد.از مجموع روايات به طور روشن استفاده مى‏ شود كه نزول اين آيه در روز غدير بوده، و مى ‏توان اذعان داشت كه پس از اعلان ولايت بر فراز منبر غدير جبرئيل اين آيه را از جانب خدا آورده كه مهر تأييدى بر انجام رسالت «بَلِّغْ» در آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ» باشد.
در يک روايت هم {{متن عربی|يوم الولاية}} ذكر شده كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام كيفيت نزول آيه را بيان مى‏ كند و مى ‏فرمايد:{{متن عربی|اذْ يَقُولُ يَوْمَ الْوِلايَةِ لِمُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله: يا مُحَمَّدُ، اخْبِرْهُمْ انِّى الْيَوْمَ اكْمَلْتُ لَهُمْ دينَهُمْ وَ اتْمَمْتُ عَلَيْهِمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَهُمُ الاسْلامَ ديناً}}: خداوند در روز ولايت به محمد صلى الله عليه و آله فرمود: اى محمد، به مردم خبر ده كه من امروز دينم را براى شما كامل كردم و نعمتم را بر شما تكميل نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم.<ref>بصائر الدرجات: ص ۲۲۱.</ref>در روايت ديگرى زمان و مكان با يک عبارت بيان شده كه سلمان و ابوذر و مقداد و عمار مى‏ گويند:{{متن عربی| وَ اللَّه ما بَرِحْنَا الْعَرْصَةَ حَتّى نَزَلَتْ هذِهِ الْآيَةُ}}: به خدا قسم، از آن عرصه تكان نخورده بوديم كه اين آيه نازل شد.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۴۰. امالى الصدوق: ص ۲۹۰.</ref>در اين عبارت دو ظرافت ادبى و دقت تاريخى وجود دارد: يكى كلمه «عرصه» كه معناى كلى به اقتضاى سياق جمله پيدا مى ‏كند مثل «صحنه»، «زمينه» و امثال آن. ديگرى كلمه {{متن عربی|ما بَرِحْنا}} است كه در اينجا به صورت افعال تامّه است -  نه افعال ناقصه -  و معنايش نظير كلام فرزند حضرت يعقوب‏ عليه السلام است كه در قرآن آمده: {{قرآن|فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ حَتَّى يَأْذَنَ لِى أَبِى}}: «من هرگز از زمين تكان نمى ‏خورم تا پدرم اجازه دهد».در اينجا هم تركيب «متن عربی|ما بَرِحْنَا الْعَرْصَةَ}} به اين معناست كه «هنوز از جايمان حركت نكرده بوديم» و يا «هنوز صحنه اعلام ولايت بر پا بود و كسى از جايش تكان نخورده كه آيه الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ ...» نازل شد.از مجموع روايات به طور روشن استفاده مى‏ شود كه نزول اين آيه در روز غدير بوده، و مى ‏توان اذعان داشت كه پس از اعلان ولايت بر فراز منبر غدير جبرئيل اين آيه را از جانب خدا آورده كه مهر تأييدى بر انجام رسالت «بَلِّغْ» در آيه {{قرآن|يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ}} باشد.


سه نكته جالب درباره زمان و مكان آيه اكمال
سه نكته جالب درباره زمان و مكان آيه اكمال
خط ۴۲: خط ۴۲:


==== نكته اول: آن روزى كه دين كامل شد ====
==== نكته اول: آن روزى كه دين كامل شد ====
كلمه «اليوم» در آيه به تنهايى نشانگر زمان خاصى براى اين آيه است، زيرا «الف و لام» در چنين مواردى «الف و لامِ عهد» خوانده مى ‏شود و به معناى روزى معهود بين مخاطِب و مخاطَب تلقى مى‏ شود، و از همين جاست كه كلمه «اليوم» در زبان عربى به صورت يک اصطلاح به معناى «امروز» در آمده است.آنچه به اهميت كلمه «اليوم» مى ‏افزايد جمله پشت سر آن است كه خبر از كامل شدن دين را مى‏ دهد. اين تركيب خاص هر شنونده‏ اى را به خود جلب مى‏ كند كه اين كدامين روز است كه خداوند به حد كمال رسيدن دين را در آن اعلام مى‏ فرمايد و در آن چه مسئله مهمى اعلام شده كه باعث كمال دين شده است؟همان گونه كه يهوديان به عمر گفتند: لَوْ عَلَيْنا نَزَلَتْ هذِهِ الْآيَةِ: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...» وَ نَعْلَمُ الْيَوْمَ الَّذى انْزِلَتْ فيهِ، لاَتَّخَذْناهُ عيداً: اگر اين آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ...» بر ما يهوديان نازل شده بود و روز دقيق نازل شدن آن را مى‏ دانستيم، آن روز را عيد مى‏ گرفتيم.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۶. كنز العمال: ج ۲ ص ۳۹۹.</ref>وقتى معلوم شود «اليوم امروز» همان روز غدير است و آن خبر خاص كه در آن روز اتفاق افتاده اعلام ولايت است، اهميت ثبت قرآنى اين مسئله كه براى نسل‏ هاى آينده مسلمانان به يادگار گذاشته شده معلوم خواهد شد و غدير را به ابديت قرآن پيوند خواهد داد.
كلمه {{قرآن|اليوم}} در آيه به تنهايى نشانگر زمان خاصى براى اين آيه است، زيرا «الف و لام» در چنين مواردى «الف و لامِ عهد» خوانده مى ‏شود و به معناى روزى معهود بين مخاطِب و مخاطَب تلقى مى‏ شود، و از همين جاست كه كلمه {{قرآن|اليوم}}در زبان عربى به صورت يک اصطلاح به معناى «امروز» در آمده است.آنچه به اهميت كلمه {{قرآن|اليوم}} مى ‏افزايد جمله پشت سر آن است كه خبر از كامل شدن دين را مى‏ دهد. اين تركيب خاص هر شنونده‏ اى را به خود جلب مى‏ كند كه اين كدامين روز است كه خداوند به حد كمال رسيدن دين را در آن اعلام مى‏ فرمايد و در آن چه مسئله مهمى اعلام شده كه باعث كمال دين شده است؟همان گونه كه يهوديان به عمر گفتند:{{متن عربی| لَوْ عَلَيْنا نَزَلَتْ هذِهِ الْآيَةِ}}: {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...}} {{متن عربی|وَ نَعْلَمُ الْيَوْمَ الَّذى انْزِلَتْ فيهِ، لاَتَّخَذْناهُ عيداً}}: اگر اين آيه {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ...بر ما يهوديان نازل شده بود و روز دقيق نازل شدن آن را مى‏ دانستيم، آن روز را عيد مى‏ گرفتيم.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۶. كنز العمال: ج ۲ ص ۳۹۹.</ref>وقتى معلوم شود «اليوم امروز» همان روز غدير است و آن خبر خاص كه در آن روز اتفاق افتاده اعلام ولايت است، اهميت ثبت قرآنى اين مسئله كه براى نسل‏ هاى آينده مسلمانان به يادگار گذاشته شده معلوم خواهد شد و غدير را به ابديت قرآن پيوند خواهد داد.


==== نكته دوم: نزول آيه هنگام سخنرانى ====
==== نكته دوم: نزول آيه هنگام سخنرانى ====
نازل شدن آيه اكمال در هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله مشغول سخنرانى بوده هيچ مشكلى ندارد، زيرا وحى بر قلب آن حضرت نازل شده و دريافت آن در حين گفتار ممكن است و اين گونه نبوده كه هميشه در هنگام وحى حضرت سكوت كند و آرام بگيرد، بلكه به تناسب موقعيت‏ها و لزوم اعلان آيه‏اى درباره آن وحى نازل مى‏شده و قلب و روح پيامبر صلى الله عليه و آله پر ظرفيت‏ تر از آن است كه نتواند در حين كارى وحى را دريافت كند.از سوى ديگر موقعيت كمال دين هنگامى است كه على‏ عليه السلام معرفى شود، و لذا به محض بلند كردن آن حضرت بر فراز منبر و اعلان ولايت او دقيق‏ ترين زمانى فرا مى‏رسد كه بايد چنين آيه اى نازل شود.بنابراين دليلى ندارد كه بخواهيم نزول اين آيه را به قبل از سخنرانى يا بعد از آن موكول كنيم كه وقت شيرين آن نباشد. كلام پيامبر صلى الله عليه و آله هم دقيقاً آن لحظه را در خطبه غدير تعيين كرد؛ آنجا كه پس از معرفى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بر سر دست مبارك فرمود:
نازل شدن آيه اكمال در هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله مشغول سخنرانى بوده هيچ مشكلى ندارد، زيرا وحى بر قلب آن حضرت نازل شده و دريافت آن در حين گفتار ممكن است و اين گونه نبوده كه هميشه در هنگام وحى حضرت سكوت كند و آرام بگيرد، بلكه به تناسب موقعيت‏ها و لزوم اعلان آيه‏اى درباره آن وحى نازل مى‏شده و قلب و روح پيامبر صلى الله عليه و آله پر ظرفيت‏ تر از آن است كه نتواند در حين كارى وحى را دريافت كند.از سوى ديگر موقعيت كمال دين هنگامى است كه على‏ عليه السلام معرفى شود، و لذا به محض بلند كردن آن حضرت بر فراز منبر و اعلان ولايت او دقيق‏ ترين زمانى فرا مى‏رسد كه بايد چنين آيه اى نازل شود.بنابراين دليلى ندارد كه بخواهيم نزول اين آيه را به قبل از سخنرانى يا بعد از آن موكول كنيم كه وقت شيرين آن نباشد. كلام پيامبر صلى الله عليه و آله هم دقيقاً آن لحظه را در خطبه غدير تعيين كرد؛ آنجا كه پس از معرفى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بر سر دست مبارك فرمود:


اللهمَّ انَّكَ انْزَلْتَ الْآيَةَ فى عَلِىٍّ وَلِيِّكَ عِنْدَ تَبْيينِ ذلِكَ وَ نَصْبِكَ ايّاهُ لِهذَا الْيَوْمِ: خدايا، تو اين آيه را درباره وليّت على نازل كردى هنگامى كه ولايت او تبيين شد و در اين روز او را منصوب فرمودى.<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۵ بخش ۴.</ref>
{{متن عربی|اللهمَّ انَّكَ انْزَلْتَ الْآيَةَ فى عَلِىٍّ وَلِيِّكَ عِنْدَ تَبْيينِ ذلِكَ وَ نَصْبِكَ ايّاهُ لِهذَا الْيَوْمِ}}: خدايا، تو اين آيه را درباره وليّت على نازل كردى هنگامى كه ولايت او تبيين شد و در اين روز او را منصوب فرمودى.<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۵ بخش ۴.</ref>


اگر هم كسى معتقد باشد كه وحى حتماً بايد در حال آرامش و سكوت باشد، بايد اين گونه در نظر بگيريم كه اين آيه قبل از خطبه بر آن حضرت نازل شده و اعلام نزول آن در خطبه بوده است.در اين صورت مجموعه برنامه سخنرانى از طرف خدا و رسولش اين گونه آماده شده كه اين آيه قرآن شأن نزولش هنگامى است كه اين رسالت به انجام برسد، اگر چه اصل نزول آن از قبل باشد.شايد مؤيد اين مطلب را بتوان اين نكته قرار داد كه حضرت اين آيه را سه بار تلاوت فرمود، در حالى كه نزول آن يك بار بوده است؛ به اين معنى كه در هنگام اعلام يک آيه با در نظر گرفتن موقعيت، هر اندازه صلاح باشد ممكن است تكرار شود و اين ارتباطى به اصل نزول آيه ندارد.
اگر هم كسى معتقد باشد كه وحى حتماً بايد در حال آرامش و سكوت باشد، بايد اين گونه در نظر بگيريم كه اين آيه قبل از خطبه بر آن حضرت نازل شده و اعلام نزول آن در خطبه بوده است.در اين صورت مجموعه برنامه سخنرانى از طرف خدا و رسولش اين گونه آماده شده كه اين آيه قرآن شأن نزولش هنگامى است كه اين رسالت به انجام برسد، اگر چه اصل نزول آن از قبل باشد.شايد مؤيد اين مطلب را بتوان اين نكته قرار داد كه حضرت اين آيه را سه بار تلاوت فرمود، در حالى كه نزول آن يك بار بوده است؛ به اين معنى كه در هنگام اعلام يک آيه با در نظر گرفتن موقعيت، هر اندازه صلاح باشد ممكن است تكرار شود و اين ارتباطى به اصل نزول آيه ندارد.
خط ۵۸: خط ۵۸:
در روايات عبارت «يوم عرفه» آمده كه اين عبارت يا اشتباهاً و يا عمداً معناى نادرستى پيدا كرده كه به قرائت غلط آن باز مى ‏گردد.اين عبارت را دو گونه مى‏ توان خواند: «يَوْمُ عَرَفة» و «يَوْمٌ عَرَّفَهُ» كه معناى اولى «روز عَرَفه» و معناى دومى «روزى كه او را معرفى كرد» مى ‏شود.در روايت اصلى معناى دوم منظور بوده كه در روز معرفى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام براى ولايت آيه اكمال نازل شده است، ولى چون اعراب و حركات و حتى نقطه گذارى در كتاب ‏هاى قديم مرسوم نبوده، عده‏اى اشتباهاً و عده ‏اى با كششِ انحراف ذاتى به احتمال اول كشيده شده ‏اند كه «روز عرفه» است.اين احتمال هم وجود دارد كه منشأ اشتباه رواياتى باشد كه در عرفه پيش ‏بينى نزول اين آيه براى پيامبر صلى الله عليه و آله را ذكر مى ‏كند، كه بعضى اشتباهاً آن را روز نزول آيه خيال كرده ‏اند. روايت چنين است:
در روايات عبارت «يوم عرفه» آمده كه اين عبارت يا اشتباهاً و يا عمداً معناى نادرستى پيدا كرده كه به قرائت غلط آن باز مى ‏گردد.اين عبارت را دو گونه مى‏ توان خواند: «يَوْمُ عَرَفة» و «يَوْمٌ عَرَّفَهُ» كه معناى اولى «روز عَرَفه» و معناى دومى «روزى كه او را معرفى كرد» مى ‏شود.در روايت اصلى معناى دوم منظور بوده كه در روز معرفى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام براى ولايت آيه اكمال نازل شده است، ولى چون اعراب و حركات و حتى نقطه گذارى در كتاب ‏هاى قديم مرسوم نبوده، عده‏اى اشتباهاً و عده ‏اى با كششِ انحراف ذاتى به احتمال اول كشيده شده ‏اند كه «روز عرفه» است.اين احتمال هم وجود دارد كه منشأ اشتباه رواياتى باشد كه در عرفه پيش ‏بينى نزول اين آيه براى پيامبر صلى الله عليه و آله را ذكر مى ‏كند، كه بعضى اشتباهاً آن را روز نزول آيه خيال كرده ‏اند. روايت چنين است:


فَلَمّا وَقَفَ رَسُولُ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله بِالْمَوْقِفِ، اتاهُ جَبْرَئيلُ عَنِ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ فَقالَ: انَّهُ قَدْ دَنا اجَلُكَ ... . فَاقِمْهُ لِلنّاسِ عَلَماً ... ، فَانّى لَمْ اقْبِضْ نَبِيّاً مِنَ الانْبِياءِ الّا بَعْدَ كَمالِ دينى وَ اتْمامِ نِعْمَتى بِوِلايَةِ اوْلِيائى وَ مُعاداةِ اعْدائى. وَ ذلِكَ كَمالُ تَوْحيدى وَ اتْمامُ نِعْمَتى عَلى خَلْقى ... . فَ  «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...»:
{{متن عربی|فَلَمّا وَقَفَ رَسُولُ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله بِالْمَوْقِفِ، اتاهُ جَبْرَئيلُ عَنِ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ فَقالَ: انَّهُ قَدْ دَنا اجَلُكَ ... . فَاقِمْهُ لِلنّاسِ عَلَماً ... ، فَانّى لَمْ اقْبِضْ نَبِيّاً مِنَ الانْبِياءِ الّا بَعْدَ كَمالِ دينى وَ اتْمامِ نِعْمَتى بِوِلايَةِ اوْلِيائى وَ مُعاداةِ اعْدائى. وَ ذلِكَ كَمالُ تَوْحيدى وَ اتْمامُ نِعْمَتى عَلى خَلْقى ...}} . فَ  {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...}}:


وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله در موقف (عرفات) وقوف داشت جبرئيل از طرف خدا نزد حضرت آمد و گفت: اجل تو نزديک شده ... . پس على را براى مردم به عنوان عَلَم و نشانه بپادار ... ، كه من پيامبرى از پيامبرانم را قبض روح نكرده ‏ام مگر بعد از كمال دينم و اتمام نعمتم با ولايت اوليائم و دشمنى با دشمنانم. و اين كمال توحيد من و تكميل نعمتم بر خلقم است ... . پس «امروز دين شما را كامل كردم...».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۲ ح ۸۶ .</ref>دليل اين اشتباه آن است كه بعد از اين فراز در همين روايت آغاز مراحل نزول آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ...» را بيان مى ‏كند كه حضرت از شر قوم خود از ابلاغ اين پيام طلب معذوريت كرد، و پس از تأكيد امر الهى درخواست حفظ و عصمت نمود و پذيرفته شد؛ و سپس خطبه مفصل غدير را ذكر مى ‏كند كه در متن آن نزول آيه پس از ابلاغ «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ...» به صراحت ذكر شده است. بنابراين معلوم مى‏ شود آنچه در اول اين روايت آمده به معناى پيش ‏بينى نزول آيه است نه اصل نزول آن.
وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله در موقف (عرفات) وقوف داشت جبرئيل از طرف خدا نزد حضرت آمد و گفت: اجل تو نزديک شده ... . پس على را براى مردم به عنوان عَلَم و نشانه بپادار ... ، كه من پيامبرى از پيامبرانم را قبض روح نكرده ‏ام مگر بعد از كمال دينم و اتمام نعمتم با ولايت اوليائم و دشمنى با دشمنانم. و اين كمال توحيد من و تكميل نعمتم بر خلقم است ... . پس «امروز دين شما را كامل كردم...».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۲ ح ۸۶ .</ref>دليل اين اشتباه آن است كه بعد از اين فراز در همين روايت آغاز مراحل نزول آيه {{قرآن|يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ...}} را بيان مى ‏كند كه حضرت از شر قوم خود از ابلاغ اين پيام طلب معذوريت كرد، و پس از تأكيد امر الهى درخواست حفظ و عصمت نمود و پذيرفته شد؛ و سپس خطبه مفصل غدير را ذكر مى ‏كند كه در متن آن نزول آيه پس از ابلاغ {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ...}} به صراحت ذكر شده است. بنابراين معلوم مى‏ شود آنچه در اول اين روايت آمده به معناى پيش ‏بينى نزول آيه است نه اصل نزول آن.


'''پاسخ دوم: هدف از تحريف در تاريخ آيه'''
'''پاسخ دوم: هدف از تحريف در تاريخ آيه'''


مؤسس اين شبهه در برابر انبوه رواياتى كه نزول آيه را در روز غدير ثابت مى ‏كند شخص عمر بن الخطاب است. جالب است كه بدانيد اين اقدام عمر در برابر آيه اكمال سابقه دارد و جنبه انحرافى ديگرى نيز در اين ماجرا به چشم مى‏ خورد و پيداست كه مؤسس سقيفه از همه بيشتر اهميت آن را دريافته كه اين گونه دست به تحريف لفظى و معنوى آن زده است. متن ماجرا چنين است: يهوديان به عمر گفتند: اگر اين آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...» بر ما يهوديان نازل شده بود و ما روزى را كه در آن نازل شده مى ‏دانستيم، آن روز را عيد مى ‏گرفتيم. عمر گفت: خدا را شكر كه آن را براى ما عيد قرار داده است. من مى ‏دانم در چه روزى نازل شده است؛ در روز عرفه نازل شده و خدا اين امر را كامل كرده، و از اين آيه دانستيم كه مسئله از اين پس رو به نقصان خواهد گذاشت.<ref name=":0">بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۶. صحيح ابن حبان: ج ۱ ص ۴۱۳. كنز العمال: ج ۲ ص ۳۹۹.</ref>در اين قطعه تاريخى مى ‏بيينيم عمر از يک سو نزول آيه را در روز عرفه گفته، و اين در پاسخ يهوديان است كه خوب مى‏ دانسته ‏اند اين آيه در چه روزى نازل شده و در واقع براى اثبات غاصب بودن او و ريشخند بر او اين مسئله را مطرح كرده‏ اند.
مؤسس اين شبهه در برابر انبوه رواياتى كه نزول آيه را در روز غدير ثابت مى ‏كند شخص عمر بن الخطاب است. جالب است كه بدانيد اين اقدام عمر در برابر آيه اكمال سابقه دارد و جنبه انحرافى ديگرى نيز در اين ماجرا به چشم مى‏ خورد و پيداست كه مؤسس سقيفه از همه بيشتر اهميت آن را دريافته كه اين گونه دست به تحريف لفظى و معنوى آن زده است. متن ماجرا چنين است: يهوديان به عمر گفتند: اگر اين آيه {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...}} بر ما يهوديان نازل شده بود و ما روزى را كه در آن نازل شده مى ‏دانستيم، آن روز را عيد مى ‏گرفتيم. عمر گفت: خدا را شكر كه آن را براى ما عيد قرار داده است. من مى ‏دانم در چه روزى نازل شده است؛ در روز عرفه نازل شده و خدا اين امر را كامل كرده، و از اين آيه دانستيم كه مسئله از اين پس رو به نقصان خواهد گذاشت.<ref name=":0">بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۶. صحيح ابن حبان: ج ۱ ص ۴۱۳. كنز العمال: ج ۲ ص ۳۹۹.</ref>در اين قطعه تاريخى مى ‏بيينيم عمر از يک سو نزول آيه را در روز عرفه گفته، و اين در پاسخ يهوديان است كه خوب مى‏ دانسته ‏اند اين آيه در چه روزى نازل شده و در واقع براى اثبات غاصب بودن او و ريشخند بر او اين مسئله را مطرح كرده‏ اند.


او در واقع با تعيين روز عرفه از سؤال ‏هاى بعدى فرار كرده است كه اگر در روز غدير بوده چگونه خدا در آن روز دين را تكميل كرده است؟
او در واقع با تعيين روز عرفه از سؤال ‏هاى بعدى فرار كرده است كه اگر در روز غدير بوده چگونه خدا در آن روز دين را تكميل كرده است؟


از سوى ديگر عمر مفهوم «كمال دين» را به انحراف كشانده است. در همه جاى عالم مردم در هر علمى و فضيلتى در صدد كمال بيشتر و بعد از رسيدن به كمالى براى تكامل بيشتر هستند، و اگر مانعى ايجاد نشده باشد هيچ كس و هيچ جامعه ‏اى از كمال به نقص نازل نمى‏ شود.در حالى كه عمر با افكار شومى كه در سر پرورانده به صراحت مى ‏گويد: «ما از اين كامل شدن فهميديم كه مسئله از اين پس رو به نقصان خواهد گذاشت»! سابقه عمر با اين آيه قبل از سؤال يهوديان است و باز مى ‏گردد به روز غدير كه وقتى اين آيه نازل شد عمر گريه كرد!! پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيد: براى چه گريه مى ‏كنى؟ گفت: «ابْكانى انّا كُنّا فى زِيادَةٍ مِنْ دينِنا، فَامّا اذْ كَمُلَ فَانَّهُ لَمْ يَكْمِلْ شَىْ‏ءٌ قَطُّ الا نَقَصَ: مرا به گريه واداشت اينكه ما دائماً در حال پيشرفت و تعالى در دينمان بوديم، ولى اكنون كه كامل شده هيچ چيزى كامل نمى‏ شود مگر آنكه رو به نقصان مى‏ گذارد»!!!<ref name=":1">الدر المنثور: ج ۲ ص ۲۵۸.</ref>
از سوى ديگر عمر مفهوم «كمال دين» را به انحراف كشانده است. در همه جاى عالم مردم در هر علمى و فضيلتى در صدد كمال بيشتر و بعد از رسيدن به كمالى براى تكامل بيشتر هستند، و اگر مانعى ايجاد نشده باشد هيچ كس و هيچ جامعه ‏اى از كمال به نقص نازل نمى‏ شود.در حالى كه عمر با افكار شومى كه در سر پرورانده به صراحت مى ‏گويد: «ما از اين كامل شدن فهميديم كه مسئله از اين پس رو به نقصان خواهد گذاشت»! سابقه عمر با اين آيه قبل از سؤال يهوديان است و باز مى ‏گردد به روز غدير كه وقتى اين آيه نازل شد عمر گريه كرد!! پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيد: براى چه گريه مى ‏كنى؟ گفت: {{متن عربی|ابْكانى انّا كُنّا فى زِيادَةٍ مِنْ دينِنا، فَامّا اذْ كَمُلَ فَانَّهُ لَمْ يَكْمِلْ شَىْ‏ءٌ قَطُّ الا نَقَصَ}}: مرا به گريه واداشت اينكه ما دائماً در حال پيشرفت و تعالى در دينمان بوديم، ولى اكنون كه كامل شده هيچ چيزى كامل نمى‏ شود مگر آنكه رو به نقصان مى‏ گذارد»!!!<ref name=":1">الدر المنثور: ج ۲ ص ۲۵۸.</ref>


اين پيش بينى عمر نيست مگر آتشى كه در دل او از ولايت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام بر پا شده است. او به جاى آنكه اين كمال را آغاز راه تكامل ملت اسلام بداند، در صدد شكستن آن است و آن را آغاز عقب گرد و تنازل و سير قهقرايى مى‏ داند. البته كه در فرهنگ سقيفه هدف باز گرداندن مردم به جاهليت بود و به صورت همه جانبه در راه آن سرمايه گذارى شد و تا امروز سير قهقرايى آن ادامه دارد و در طول تاريخ وقايع تلخ اين عقبگرد ثبت شده است.
اين پيش بينى عمر نيست مگر آتشى كه در دل او از ولايت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام بر پا شده است. او به جاى آنكه اين كمال را آغاز راه تكامل ملت اسلام بداند، در صدد شكستن آن است و آن را آغاز عقب گرد و تنازل و سير قهقرايى مى‏ داند. البته كه در فرهنگ سقيفه هدف باز گرداندن مردم به جاهليت بود و به صورت همه جانبه در راه آن سرمايه گذارى شد و تا امروز سير قهقرايى آن ادامه دارد و در طول تاريخ وقايع تلخ اين عقبگرد ثبت شده است.


==== ب) كيفيت نزول آيه اكمال ====
==== ب) كيفيت نزول آيه اكمال ====
داستان نازل شدن آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...» به خاطر اهميت آن به چهار مرحله باز مى‏ گردد: اعلام قبل از نزول آيه، نزول آيه بر پيامبر صلى الله عليه و آله، اعلام آيه به مردم، مطالب بعد از نزول آيه.
داستان نازل شدن آيه {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...}} به خاطر اهميت آن به چهار مرحله باز مى‏ گردد: اعلام قبل از نزول آيه، نزول آيه بر پيامبر صلى الله عليه و آله، اعلام آيه به مردم، مطالب بعد از نزول آيه.


'''مرحله اول: اعلام قبل از نزول آيه'''
'''مرحله اول: اعلام قبل از نزول آيه'''
خط ۷۹: خط ۷۹:
در عرفات كه آغاز اعمال حج از وقوف در آنجاست اولين خبر درباره در راه بودن چنين آيه ‏اى براى پيامبر صلى الله عليه و آله آمد. اين خبر ضمن مجموعه دستوراتى بود كه براى آماده ‏سازى مراسم غدير داده شد، كه فرازهايى از آن چنين است:
در عرفات كه آغاز اعمال حج از وقوف در آنجاست اولين خبر درباره در راه بودن چنين آيه ‏اى براى پيامبر صلى الله عليه و آله آمد. اين خبر ضمن مجموعه دستوراتى بود كه براى آماده ‏سازى مراسم غدير داده شد، كه فرازهايى از آن چنين است:


يا مُحَمَّدُ، ... فَاعْهَدْ عَهْدَكَ وَ قَدِّمْ وَصِيَّتَكَ وَ اعْهَدْ الى ما عِنْدَكَ مِنَ الْعِلْمِ و ... . فَسَلِّمْها الى وَصِيِّكَ ...، عَلِىِّ بْنِ ابى‏ طالِبٍ، فَاقِمْهُ لِلنّاسِ عَلَماً ... . فَانّى لَمْ اقْبِضْ نَبِيّاً الا بَعْدَ اكْمالِ دينى وَ اتْمامِ نِعْمَتى بِوِلايَةِ اوْلِيائى وَ مُعاداةِ اعْدائى، وَ ذلِكَ كَمالُ تَوْحيدى وَ دينى وَ اتْمامُ نِعْمَتى عَلى خَلْقى بِاتِّباعِ وَلِيّى ... . فَ  »الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً« بِوَلِيّى وَ مَوْلى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ. عَلِىٌّ عَبْدى ... . فَاقِمْ يا مُحَمَّدُ عَلِيّاً عَلَماً وَ خُذْ عَلَيْهِمُ الْبَيْعَةَ ... :
{{متن عربی|يا مُحَمَّدُ، ... فَاعْهَدْ عَهْدَكَ وَ قَدِّمْ وَصِيَّتَكَ وَ اعْهَدْ الى ما عِنْدَكَ مِنَ الْعِلْمِ و ... . فَسَلِّمْها الى وَصِيِّكَ ...، عَلِىِّ بْنِ ابى‏ طالِبٍ، فَاقِمْهُ لِلنّاسِ عَلَماً ... . فَانّى لَمْ اقْبِضْ نَبِيّاً الا بَعْدَ اكْمالِ دينى وَ اتْمامِ نِعْمَتى بِوِلايَةِ اوْلِيائى وَ مُعاداةِ اعْدائى، وَ ذلِكَ كَمالُ تَوْحيدى وَ دينى وَ اتْمامُ نِعْمَتى عَلى خَلْقى بِاتِّباعِ وَلِيّى ... }}. فَ  {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً}}{{متن عربی| بِوَلِيّى وَ مَوْلى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ. عَلِىٌّ عَبْدى ... . فَاقِمْ يا مُحَمَّدُ عَلِيّاً عَلَماً وَ خُذْ عَلَيْهِمُ الْبَيْعَةَ ...}} :


اى محمد، ... سفارشات خود را بنما و وصيت خود را آماده كن و آنچه از علم و ... . نزد توست به وصى خود ... . على بن ابى ‏طالب بسپار و او را به عنوان علامت و نشانه براى مردم منصوب كن ... ، چرا كه من پيامبرى را قبض روح نكرده‏ام مگر بعد از كمال دينم و تكميل نعمتم با ولايت اوليائم و دشمنى دشمنانم، و اين كمال توحيد من و دين من و تكميل نعمت من بر خلقم با پيروى از وليم است ... . پس »در چنين روزى دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما كامل نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم« به وسيله وليم و صاحب اختيار هر مرد و زن مؤمنى يعنى على بنده‏ ام ... . پس اى محمد، على را به عنوان علامتى منصوب كن و از آنان بيعت بگير ... .<ref name=":2">بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۲ ح ۸۶ . الاحتجاج: ج ۱ ص ۶۶ . عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۷۶.</ref>
اى محمد، ... سفارشات خود را بنما و وصيت خود را آماده كن و آنچه از علم و ... . نزد توست به وصى خود ... . على بن ابى ‏طالب بسپار و او را به عنوان علامت و نشانه براى مردم منصوب كن ... ، چرا كه من پيامبرى را قبض روح نكرده‏ام مگر بعد از كمال دينم و تكميل نعمتم با ولايت اوليائم و دشمنى دشمنانم، و اين كمال توحيد من و دين من و تكميل نعمت من بر خلقم با پيروى از وليم است ... . پس »در چنين روزى دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما كامل نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم« به وسيله وليم و صاحب اختيار هر مرد و زن مؤمنى يعنى على بنده‏ ام ... . پس اى محمد، على را به عنوان علامتى منصوب كن و از آنان بيعت بگير ... .<ref name=":2">بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۲ ح ۸۶ . الاحتجاج: ج ۱ ص ۶۶ . عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۷۶.</ref>
خط ۸۹: خط ۸۹:
جبرئيل اين آيه را با دستور اكيدى درباره اعلان آن به امت آورد، در حالى كه طبعاً همه آيات براى اعلان به امت بر آن حضرت نازل مى‏ شود؛ و در پى آن معناى كمال دين را ضميمه كرد كه اين آخرين دستور الهى و مُقدَّم بر دستورات ديگر است. در اين باره دو روايت داريم:
جبرئيل اين آيه را با دستور اكيدى درباره اعلان آن به امت آورد، در حالى كه طبعاً همه آيات براى اعلان به امت بر آن حضرت نازل مى‏ شود؛ و در پى آن معناى كمال دين را ضميمه كرد كه اين آخرين دستور الهى و مُقدَّم بر دستورات ديگر است. در اين باره دو روايت داريم:


۱. اميرالمؤمنين ‏عليه السلام مى ‏فرمايد: اذْ يَقُولُ (الله) يَوْمَ الْوِلايَةِ لِمُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله: يا مُحَمَّدُ، اخْبِرْهُمْ انِّى الْيَوْمَ اكْمَلْتُ لَهُمْ دينَهُمْ وَ اتْمَمْتُ عَلَيْهِمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَهُمُ الاسْلامَ ديناً: آنجا كه خداوند در روز ولايت به محمد صلى الله عليه و آله فرمود: اى محمد، به آنان خبر ده كه من امروز دين آنان را كامل كردم و نعمتم را بر آنان تكميل نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم.<ref>بصائر الدرجات: ص ۲۲۱.</ref>
۱. اميرالمؤمنين ‏عليه السلام مى ‏فرمايد: {{متن عربی|اذْ يَقُولُ (الله) يَوْمَ الْوِلايَةِ لِمُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله: يا مُحَمَّدُ، اخْبِرْهُمْ انِّى}}{{قرآن| الْيَوْمَ اكْمَلْتُ لَهُمْ دينَهُمْ وَ اتْمَمْتُ عَلَيْهِمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَهُمُ الاسْلامَ ديناً}}: آنجا كه خداوند در روز ولايت به محمد صلى الله عليه و آله فرمود: اى محمد، به آنان خبر ده كه من امروز دين آنان را كامل كردم و نعمتم را بر آنان تكميل نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم.<ref>بصائر الدرجات: ص ۲۲۱.</ref>


۲. امام صادق‏ عليه السلام مى‏ فرمايد: اتاهُ جَبْرَئيلُ ‏عليه السلام فَقالَ لَهُ: يا مُحَمَّدُ، انَّ اللَّه يُقْرِؤُكَ السَّلامَ وَ يَقُولُ لَكَ: قُلْ لامَّتِكَ: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ -  بِوِلايَةِ عَلِىِّ بْنِ ابى طالِبٍ -  وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»، وَ لَسْتُ انْزِلُ عَلَيْكُمْ بَعْدَ هذا. قَدْ انْزَلْتُ الَيْكُمْ الصَّلاةَ وَ الزَّكاةَ وَ الصَّوْمَ وَ الْحَجَّ وَ هِىَ الْخامِسَةَ، وَ لَسْتُ اقْبَلُ هذِهِ الارْبَعَةَ الا بِها:
۲. امام صادق‏ عليه السلام مى‏ فرمايد: {{متن عربی|اتاهُ جَبْرَئيلُ ‏عليه السلام فَقالَ لَهُ: يا مُحَمَّدُ، انَّ اللَّه يُقْرِؤُكَ السَّلامَ وَ يَقُولُ لَكَ: قُلْ لامَّتِكَ: }}{{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}} {{متن عربی| بِوِلايَةِ عَلِىِّ بْنِ ابى طالِبٍ -  وَ «أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»، وَ لَسْتُ انْزِلُ عَلَيْكُمْ بَعْدَ هذا. قَدْ انْزَلْتُ الَيْكُمْ الصَّلاةَ وَ الزَّكاةَ وَ الصَّوْمَ وَ الْحَجَّ وَ هِىَ الْخامِسَةَ، وَ لَسْتُ اقْبَلُ هذِهِ الارْبَعَةَ الا بِها}}:


جبرئيل نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: خدا به تو سلام مى ‏رساند و مى ‏فرمايد: به امتت بگو: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...» و بعد از اين چيزى بر شما نازل نمى‏ كنم. نماز و زكات و روزه و حج را بر شما نازل كردم و اين ولايت پنجمى است، و آن چهار تا را بدون ولايت قبول نمى‏ كنم».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۷ ح ۲۰۱. تفسير العياشى: ج ۱ ص ۲۹۳ ح ۲۱.</ref>
جبرئيل نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: خدا به تو سلام مى ‏رساند و مى ‏فرمايد: به امتت بگو: {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...}} و بعد از اين چيزى بر شما نازل نمى‏ كنم. نماز و زكات و روزه و حج را بر شما نازل كردم و اين ولايت پنجمى است، و آن چهار تا را بدون ولايت قبول نمى‏ كنم».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۷ ح ۲۰۱. تفسير العياشى: ج ۱ ص ۲۹۳ ح ۲۱.</ref>


'''مرحله سوم: اعلام آيه به مردم'''
'''مرحله سوم: اعلام آيه به مردم'''


به محض نزول آيه پيامبر صلى الله عليه و آله خبر آن را چنين به اطلاع مردم رساند: اللهمَّ انَّكَ انْزَلْتَ الْآيَةَ فى عَلِىٍّ وَلِيِّكَ عِنْدَ تَبْيينِ ذلِكَ وَ نَصْبِكَ ايّاهُ لِهذَا الْيَوْمِ: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»: خدايا تو هنگامى كه ولايت على تبيين شد و او را در اين روز منصوب فرمودى اين آيه را درباره او نازل كردى: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...».<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۵ بخش ۴.</ref>
به محض نزول آيه پيامبر صلى الله عليه و آله خبر آن را چنين به اطلاع مردم رساند: {{متن عربی|اللهمَّ انَّكَ انْزَلْتَ الْآيَةَ فى عَلِىٍّ وَلِيِّكَ عِنْدَ تَبْيينِ ذلِكَ وَ نَصْبِكَ ايّاهُ لِهذَا الْيَوْمِ}}: {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً}}: خدايا تو هنگامى كه ولايت على تبيين شد و او را در اين روز منصوب فرمودى اين آيه را درباره او نازل كردى: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...».<ref>مراجعه شود به كتاب: اسرار غدير: ص ۱۴۵ بخش ۴.</ref>


و در روايتى آمده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله متن آيه را سه بار تكرار فرمود.
و در روايتى آمده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله متن آيه را سه بار تكرار فرمود.
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
'''مرحله چهارم: مطالب بعد از نزول آيه'''
'''مرحله چهارم: مطالب بعد از نزول آيه'''


بعد از نزول آيه اكمال پيامبر صلى الله عليه و آله تكبير گفت و فرمود: اللَّه اكْبَرُ عَلى اكْمالِ الدّينِ وَ اتْمامِ النِّعْمَةِ وَ رِضَا الرَّبِّ بِرِسالَتى وَ وِلايَةِ عَلِىِّ بْنِ ابى‏ طالِبٍ‏ عليه السلام بَعْدى: اللَّه اكبر از كامل شدن دين و تكميل نعمت و رضايت پروردگار از رسالت من و ولايت على بن ابى ‏طالب بعد از من.<ref name=":0" />در روايت ديگر فرمود: انَّ كَمالَ الدّينِ وَ تَمامَ النِّعْمَةِ وَ رِضَى الرَّبِّ بِارْسالى الَيْكُمْ بِالْوِلايَةِ لِعَلِىِّ بْنِ ابى‏ طالِبٍ: كمال دين و تكميل نعمت و رضايت پروردگار در اين بود كه مرا براى خبر ولايت على بن ابى طالب بعد از خود به سوى شما فرستاد.<ref name=":1" />البته به احتمال قوى اين دو مطلب را آن حضرت بعد از اتمام خطبه غدير فرموده باشد، چرا كه در متن خطابه وجود ندارد. در متن خطبه عبارت ديگرى بعد از اعلام نزول آيه وجود دارد كه از يک سو اختصاص ولايت به دوازده امام‏ عليهم السلام، و از سوى ديگر لزوم تمسک به دينِ كامل و بى‏ ارزشىِ دين ناقص را گوشزد مى‏ نمايد:
بعد از نزول آيه اكمال پيامبر صلى الله عليه و آله تكبير گفت و فرمود: {{متن عربی|اللَّه اكْبَرُ عَلى اكْمالِ الدّينِ وَ اتْمامِ النِّعْمَةِ وَ رِضَا الرَّبِّ بِرِسالَتى وَ وِلايَةِ عَلِىِّ بْنِ ابى‏ طالِبٍ‏ عليه السلام بَعْدى}}: اللَّه اكبر از كامل شدن دين و تكميل نعمت و رضايت پروردگار از رسالت من و ولايت على بن ابى ‏طالب بعد از من.<ref name=":0" />در روايت ديگر فرمود: {{متن عربی|انَّ كَمالَ الدّينِ وَ تَمامَ النِّعْمَةِ وَ رِضَى الرَّبِّ بِارْسالى الَيْكُمْ بِالْوِلايَةِ لِعَلِىِّ بْنِ ابى‏ طالِبٍ}}: كمال دين و تكميل نعمت و رضايت پروردگار در اين بود كه مرا براى خبر ولايت على بن ابى طالب بعد از خود به سوى شما فرستاد.<ref name=":1" />البته به احتمال قوى اين دو مطلب را آن حضرت بعد از اتمام خطبه غدير فرموده باشد، چرا كه در متن خطابه وجود ندارد. در متن خطبه عبارت ديگرى بعد از اعلام نزول آيه وجود دارد كه از يک سو اختصاص ولايت به دوازده امام‏ عليهم السلام، و از سوى ديگر لزوم تمسک به دينِ كامل و بى‏ ارزشىِ دين ناقص را گوشزد مى‏ نمايد:


مَعاشِرَ النّاسِ، انَّما اكْمَلَ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ دينَكُمْ بِامامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ يَأْتَمَّ بِهِ وَ بِمَنْ يَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ الى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ فَاولئِكَ الَّذينَ حَبِطَتْ اعْمالُهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ فِى‏النَّارِ هُمْ خالِدُونَ، لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ:
{{متن عربی|مَعاشِرَ النّاسِ، انَّما اكْمَلَ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ دينَكُمْ بِامامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ يَأْتَمَّ بِهِ وَ بِمَنْ يَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ الى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ فَاولئِكَ الَّذينَ حَبِطَتْ اعْمالُهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ فِى‏النَّارِ هُمْ خالِدُونَ، لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ}}:


اى مردم، خداوند عز و جل دين شما را با امامت او كامل كرده است. بنابراين هر كس او و كسانى را كه جانشين اويند از فرزندان من از صلب او تا روز قيامت و روز عرضه بر پروردگار به امامت قبول نكند، چنين كسانى اعمالشان در دنيا و آخرت نابود مى‏ شود و در آتش دائمى خواهند بود، عذاب آنان تخفيف نمى‏ يابد و مهلت داده نمى‏ شوند.<ref name=":2" />
اى مردم، خداوند عز و جل دين شما را با امامت او كامل كرده است. بنابراين هر كس او و كسانى را كه جانشين اويند از فرزندان من از صلب او تا روز قيامت و روز عرضه بر پروردگار به امامت قبول نكند، چنين كسانى اعمالشان در دنيا و آخرت نابود مى‏ شود و در آتش دائمى خواهند بود، عذاب آنان تخفيف نمى‏ يابد و مهلت داده نمى‏ شوند.<ref name=":2" />


و اين گونه بود كه اين آيه در چهار مرحله و با تبيين فورى و همه جانبه به مردم ابلاغ شد، و مى‏ توان گفت: نزول اين آيه پايانى بر آن آغاز بود كه با «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ» شروع شد. گذشته از آنچه در غدير براى تبيين آيه گفته شد، در طول تاريخ نيز امامان‏ عليهم السلام به تبيين و تشريح اين آيه پرداخته‏ اند و پرده از اسرار آن برداشته ‏اند.
و اين گونه بود كه اين آيه در چهار مرحله و با تبيين فورى و همه جانبه به مردم ابلاغ شد، و مى‏ توان گفت: نزول اين آيه پايانى بر آن آغاز بود كه با {{قرآن|يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ}} شروع شد. گذشته از آنچه در غدير براى تبيين آيه گفته شد، در طول تاريخ نيز امامان‏ عليهم السلام به تبيين و تشريح اين آيه پرداخته‏ اند و پرده از اسرار آن برداشته ‏اند.


'''ج) تفسير آيه اكمال'''
'''ج) تفسير آيه اكمال'''


در آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً» مركز دايره كلمه «الْيَوْمَ» است، و سه نتيجه بر گِرد آن مى ‏چرخد كه يكى «اكمال دين» و ديگرى «اتمام نعمت» و سومى «رضايت رب» است.چهار قسمت آيه با اينكه هر يک جداگانه حامل پيامى است، ولى به گونه‏ اى منسجم با يكديگر مرتبط است و بايد با هم معنى شود. به همين جهت مناسب به نظر مى ‏رسد كه هر يک از چهار قسمت را جداگانه بررسى كنيم و سپس به صورت مجموع بدان بنگريم.
در آيه {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً}} مركز دايره كلمه {{قرآن|الْيَوْمَ}} است، و سه نتيجه بر گِرد آن مى ‏چرخد كه يكى «اكمال دين» و ديگرى «اتمام نعمت» و سومى «رضايت رب» است.چهار قسمت آيه با اينكه هر يک جداگانه حامل پيامى است، ولى به گونه‏ اى منسجم با يكديگر مرتبط است و بايد با هم معنى شود. به همين جهت مناسب به نظر مى ‏رسد كه هر يک از چهار قسمت را جداگانه بررسى كنيم و سپس به صورت مجموع بدان بنگريم.


=== قسمت اول آيه: «الْيَوْمَ» ===
=== قسمت اول آيه: «الْيَوْمَ» ===
۵۰۷

ویرایش