آيه ۴۰ هود و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۲: خط ۶۲:
در اين فراز از زيارت غدير چهار آيه قرآن مطرح شده است:
در اين فراز از زيارت غدير چهار آيه قرآن مطرح شده است:


يک آيه عيناً  آورده شده كه همان آيه تبليغ است. آيه ديگر «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ» است كه در قالب كلام پيامبر صلى الله عليه و آله خطاب به مردم ذكر شده و كلمه اول آن از لسان حضرت به صورت «الَسْتُ اوْلى ...» آمده است.
يک آيه عيناً  آورده شده كه همان آيه تبليغ است. آيه ديگر {{قرآن|النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ}} است كه در قالب كلام پيامبر صلى الله عليه و آله خطاب به مردم ذكر شده و كلمه اول آن از لسان حضرت به صورت {{متن عربی|الَسْتُ اوْلى ...» آمده است.


آيه سوم «فَما آمَنَ معه الا قليل» است كه به صورت تفسير شده مورد ايمان مطرح شده، و آخرين آيه از سوره هود است كه قسمت آخر آن از جمله «فَما تَزِيدُونَنِى غَيْرَ تَخْسِيرٍ» به صورت «وَ لا زادَ اكْثَرُهُمْ غَيْرَ تَخْسيرٍ» ذكر شده است.
آيه سوم {{قرآن |فَما آمَنَ معه الا قليل}} است كه به صورت تفسير شده مورد ايمان مطرح شده، و آخرين آيه از سوره هود است كه قسمت آخر آن از جمله {{قرآن|فَما تَزِيدُونَنِى غَيْرَ تَخْسِيرٍ}} به صورت {{قرآن|وَ لا زادَ اكْثَرُهُمْ غَيْرَ تَخْسيرٍ}} ذكر شده است.


اين فراز از زيارت غديريه هشت جهت بسيار مهم از واقعه غدير را موشكافى كرده است كه در منابع ديگر به چشم نمى ‏خورد:
اين فراز از زيارت غديريه هشت جهت بسيار مهم از واقعه غدير را موشكافى كرده است كه در منابع ديگر به چشم نمى ‏خورد:
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
پيامبرصلى الله عليه وآله قبل از ابلاغ هر پيام جديدى، از مردم پرسيد كه تا امروز چگونه پيامبرى براى شما بوده ‏ام؟ آيا ساير اوامر الهى را چگونه به شما ابلاغ كرده ‏ام؟ آيا از من در تبليغم كوتاهى ديده ‏ايد؟
پيامبرصلى الله عليه وآله قبل از ابلاغ هر پيام جديدى، از مردم پرسيد كه تا امروز چگونه پيامبرى براى شما بوده ‏ام؟ آيا ساير اوامر الهى را چگونه به شما ابلاغ كرده ‏ام؟ آيا از من در تبليغم كوتاهى ديده ‏ايد؟


اين سؤالات پيامبر صلى الله عليه وآله قبل از اعلام ولايت در غدير، در يك جمله دو كلمه ‏اى گنجانده شد كه از مرد پرسيد: «هَلْ بَلَّغْتُ؟» ، و اين بدان معناست كه «آيا حق تبليغ را ادا كرده ‏ام»؟! و وقتى مردم تصديق كردند، خدا را بر اين اقرار شاهد گرفت. اين بدان معنى بود كه اگر تاكنون در مبلّغ بودن حق آن را ادا كرده ‏ام در اعلان ولايت نيز همان گونه ‏ام، و اين ابلاغ را نمى‏ توان از ابلاغ‏ هاى ديگر جدا كرد.
اين سؤالات پيامبر صلى الله عليه وآله قبل از اعلام ولايت در غدير، در يك جمله دو كلمه ‏اى گنجانده شد كه از مرد پرسيد: {{متن عربی|هَلْ بَلَّغْتُ؟}} ، و اين بدان معناست كه «آيا حق تبليغ را ادا كرده ‏ام»؟! و وقتى مردم تصديق كردند، خدا را بر اين اقرار شاهد گرفت. اين بدان معنى بود كه اگر تاكنون در مبلّغ بودن حق آن را ادا كرده ‏ام در اعلان ولايت نيز همان گونه ‏ام، و اين ابلاغ را نمى‏ توان از ابلاغ‏ هاى ديگر جدا كرد.


==== اولى به نفس ====
==== اولى به نفس ====
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:


==== زيباترين تبليغ ====
==== زيباترين تبليغ ====
از فاصله چهارده قرن اين سؤال در اذهان ما جاى مى‏ گيرد كه آيا همه صد و بيست هزار نفر صداى پيامبر صلى الله عليه وآله را شنيدند و فهميدند و آيا حقيقتاً به همه ابلاغ شد. برنامه حساب شده غدير چنان بود كه در متن تاريخ آمده است: «ما فِى الدَّوْحاتِ احَدٌ الاّ وَ رَآهُ بِعَيْنِهِ وَ سَمِعَهُ بِاذُنِهِ»<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۳۷.</ref>: «در منطقه غدير كسى از حاضرين نماند مگر آنكه با چشم خود پيامبر صلى الله عليه وآله را بر فراز منبر ديد و سخن آن حضرت را شنيد» .
از فاصله چهارده قرن اين سؤال در اذهان ما جاى مى‏ گيرد كه آيا همه صد و بيست هزار نفر صداى پيامبر صلى الله عليه وآله را شنيدند و فهميدند و آيا حقيقتاً به همه ابلاغ شد. برنامه حساب شده غدير چنان بود كه در متن تاريخ آمده است: {{قرآن|ما فِى الدَّوْحاتِ احَدٌ الاّ وَ رَآهُ بِعَيْنِهِ وَ سَمِعَهُ بِاذُنِهِ}}<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۳۷.</ref>: «در منطقه غدير كسى از حاضرين نماند مگر آنكه با چشم خود پيامبر صلى الله عليه وآله را بر فراز منبر ديد و سخن آن حضرت را شنيد» .


اين مطلب در زيارت غدير در عبارت زيبايى ترسيم شده است: «فَخَطَبَ وَ اسْمَعَ وَ نادى فَأَبْلَغَ: پيامبرصلى الله عليه وآله خطابه ‏اى ايراد كرد و شنوانيد، و با صداى بلند فرمود و به همه رسانيد» .
اين مطلب در زيارت غدير در عبارت زيبايى ترسيم شده است: {{متن عربی فَخَطَبَ وَ اسْمَعَ وَ نادى فَأَبْلَغَ}}: پيامبرصلى الله عليه وآله خطابه ‏اى ايراد كرد و شنوانيد، و با صداى بلند فرمود و به همه رسانيد» .


==== چرا مؤمنين كم ‏اند؟ ====
==== چرا مؤمنين كم ‏اند؟ ====
با آن تبليغ عظيم در غدير، آيا احتمال مى‏ رفت حتى يك نفر مؤمن نباشد؟ پس چرا چنين شد كه فقط عده كمى ايمان آوردند؟ اين تعجبى ندارد كه زحمات همه انبياء عليهم السلام با چنين برخوردى رو به رو مى‏ شد و اين مردم بودند كه در پى هواهاى خود حق را عمداً كنار مى‏ گذاشتند و با باطل همراه مى‏ شدند! با اشار به دو آيه قرآن اين گذشته مكرر امت‏ ها درباره مسلمانان نيز بيان شده است. در يك آيه سخن از قِلّت مؤمنان و در آيه ديگر زيانكارى اكثريت به ميان آمده است:
با آن تبليغ عظيم در غدير، آيا احتمال مى‏ رفت حتى يك نفر مؤمن نباشد؟ پس چرا چنين شد كه فقط عده كمى ايمان آوردند؟ اين تعجبى ندارد كه زحمات همه انبياء عليهم السلام با چنين برخوردى رو به رو مى‏ شد و اين مردم بودند كه در پى هواهاى خود حق را عمداً كنار مى‏ گذاشتند و با باطل همراه مى‏ شدند! با اشار به دو آيه قرآن اين گذشته مكرر امت‏ ها درباره مسلمانان نيز بيان شده است. در يك آيه سخن از قِلّت مؤمنان و در آيه ديگر زيانكارى اكثريت به ميان آمده است:


قِلّت مؤمنان: «فَما آمَنَ بِما انْزَلَ اللَّهُ فيكَ عَلى نَبِيِّهِ الاّ قَليلٌ» : «به آنچه خداوند درباره تو بر پيامبرش نازل كرد، جز عده كمى ايمان نياوردند» .
قِلّت مؤمنان: {{قرآن|فَما آمَنَ بِما انْزَلَ اللَّهُ فيكَ عَلى نَبِيِّهِ الاّ قَليلٌ}} : «به آنچه خداوند درباره تو بر پيامبرش نازل كرد، جز عده كمى ايمان نياوردند» .


زيانكارى اكثريت: «وَ لا زادَ اكْثَرَهُمْ غَيْرَ تَخْسيرٍ» : «اكثرشان جز زيان براى خود نيفزودند» .
زيانكارى اكثريت: {{قرآن|وَ لا زادَ اكْثَرَهُمْ غَيْرَ تَخْسيرٍ}} : «اكثرشان جز زيان براى خود نيفزودند» .


و اين دو تابلويى است كه بايد تحليل كنندگان غدير از آن غافل نباشند، و بدانند كمى مؤمنان بر حقانيت غدير ضررى نمى ‏زند، و اين مخالفان غديرند كه بر خود ضرر زده ‏اند.
و اين دو تابلويى است كه بايد تحليل كنندگان غدير از آن غافل نباشند، و بدانند كمى مؤمنان بر حقانيت غدير ضررى نمى ‏زند، و اين مخالفان غديرند كه بر خود ضرر زده ‏اند.
۴۱۱

ویرایش