۸۴۹
ویرایش
(←پانویس) |
|||
خط ۸: | خط ۸: | ||
بُرَيدَة بن حُصَيب اَسلمى<ref>بُرَيدَة بن حُصَيب اَسلمى: شيخ طوسى او را در شمار اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله و اصحاب اميرالمؤمنين عليه السلام آورده است. معجم رجال الحديث: ج ۴ ص ۲۰۲. وى در سال ۶۲ يا ۶۳ هجرى در گذشته است. سير اعلام النبلاء: ج ۲ ص ۴۷۰،۴۶۹ (مترجم).</ref> [[فرهنگ غدیر در تاریخ|روایت]] مى كند كه [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پيامبر صلی الله علیه و آله]] در بازگشت از [[حجةالوداع|حجّةالوَداع]]، آنگاه كه به [[غدیر|غدیر خم]] - جايى ميان [[مکّه]] و [[مدینه]] - رسيد، مسلمانانى را كه همراهش بودند، گرد آورد و به ايشان فرمود: | بُرَيدَة بن حُصَيب اَسلمى<ref>بُرَيدَة بن حُصَيب اَسلمى: شيخ طوسى او را در شمار اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله و اصحاب اميرالمؤمنين عليه السلام آورده است. معجم رجال الحديث: ج ۴ ص ۲۰۲. وى در سال ۶۲ يا ۶۳ هجرى در گذشته است. سير اعلام النبلاء: ج ۲ ص ۴۷۰،۴۶۹ (مترجم).</ref> [[فرهنگ غدیر در تاریخ|روایت]] مى كند كه [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پيامبر صلی الله علیه و آله]] در بازگشت از [[حجةالوداع|حجّةالوَداع]]، آنگاه كه به [[غدیر|غدیر خم]] - جايى ميان [[مکّه]] و [[مدینه]] - رسيد، مسلمانانى را كه همراهش بودند، گرد آورد و به ايشان فرمود: | ||
يا مَعشَرَ المُسلِمينَ، | {{متن عربی|يا مَعشَرَ المُسلِمينَ، ألَستُ أولى بِكُم مِن أنفُسِكُم}}: | ||
اى گروه مسلمانان، آيا من از شما به خودتان سزاوارتر نيستم؟ مسلمانان در پاسخ گفتند: چرا هستى. | اى گروه مسلمانان، آيا من از شما به خودتان سزاوارتر نيستم؟ مسلمانان در پاسخ گفتند: چرا هستى. | ||
حضرت فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلىٌّ مَولاهُ. اللَّهُمَّ وَالِ مَن وَالاهُ وَ عَادِ مَن عَاداهُ: | حضرت فرمود: {{متن عربی|مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلىٌّ مَولاهُ. اللَّهُمَّ وَالِ مَن وَالاهُ وَ عَادِ مَن عَاداهُ}}: | ||
هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است. خدايا، با هر كس با او دوستى كند دوستى كن، و با هر كس با او دشمنى كند دشمنى كن. | هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است. خدايا، با هر كس که با او دوستى كند دوستى كن، و با هر كس که با او دشمنى كند دشمنى كن. | ||
شيعيان مى گويند: «مَولى» به معناى «اَولى بالتصرّف» است، و اَولى به تصرّف بودن عين [[امامت]] است. | شيعيان مى گويند: «مَولى» به معناى «اَولى بالتصرّف» است، و اَولى به تصرّف بودن عين [[امامت]] است. | ||
و اما پاسخ سخنان دهلوى به طور مختصر: | '''و اما پاسخ سخنان دهلوى به طور مختصر:''' | ||
نخستين اشكال در سخن دهلوى اين است كه احاديث شريف نبوى را - | نخستين اشكال در سخن دهلوى اين است كه احاديث شريف نبوى را - كه به جانشينى و [[ولایت]] مطلق اميرمؤمنان عليه السلام دلالت مى كنند - در دوازده حديث منحصر كرده است. | ||
اين خود انكار حقيقتى آشكار است. ما نمى دانيم كه آيا اين حصرى عقلى است يا استقرايى؟ اما عقل، كه در مانند اين قضايا و مباحث راهى به حكم و داورى ندارد. | اين خود انكار حقيقتى آشكار است. ما نمى دانيم كه آيا اين حصرى عقلى است يا استقرايى؟ اما عقل، كه در مانند اين قضايا و مباحث راهى به حكم و داورى ندارد. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
هر چند كه سخن او در اين باره به تصريح مى ماند؛ آنجا كه در كتاب «الصواقع»<ref>در مورد كتاب «الصواقع» ر.ک: الذريعة: ج ۳ ص ۱۷۷ (مترجم).</ref> مى نويسد: | هر چند كه سخن او در اين باره به تصريح مى ماند؛ آنجا كه در كتاب «الصواقع»<ref>در مورد كتاب «الصواقع» ر.ک: الذريعة: ج ۳ ص ۱۷۷ (مترجم).</ref> مى نويسد: | ||
«مطلب چهارم: در ابطال استدلال رافضه به اينكه امامِ پس از پيامبر صلى الله عليه و آله على عليه السلام است، به احاديث [[اهل سنت]] كه شمارش دوازده حديث است؛نخست: حديثى است كه بُرَيدة بن حُصَيب و ديگران [[فرهنگ غدیر در تاریخ|روایت]] كرده اند...». | |||
ولى دهلوى از شدت امانتدارى اش! اين احاديث را به تصريح در عددى كه ياد كرده منحصر كرده است. آرى، روش او در ديگر قضاياى روشن و مسائل آشكار چنين است. | ولى دهلوى از شدت امانتدارى اش! اين احاديث را به تصريح در عددى كه ياد كرده منحصر كرده است. آرى، روش او در ديگر قضاياى روشن و مسائل آشكار چنين است. |
ویرایش