احتجاج امام باقر علیه السلام با غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
خط ۵: خط ۵:
«ای محمّد! خداوند می‌فرماید من هیچ پیامبری از پیامبران گذشته را قبض روح نکردم مگر پس از کمال دین و اتمام حجّتم، و برای تو تنها دو موضوع باقی مانده که باید آن دو را به مردم ابلاغ نمایی، یکی حکم حجّ و دیگری موضوع ولایت و خلافت است؛ زیرا من تا به حال زمین را خالی از حجّت قرار نداده‌ام و هرگز هم خالی نخواهم گذاشت‏.»</blockquote>و سپس به تفصیل اتفاقات روز عید غدیر و سخنرانی پیامبر را نقل نمودند.
«ای محمّد! خداوند می‌فرماید من هیچ پیامبری از پیامبران گذشته را قبض روح نکردم مگر پس از کمال دین و اتمام حجّتم، و برای تو تنها دو موضوع باقی مانده که باید آن دو را به مردم ابلاغ نمایی، یکی حکم حجّ و دیگری موضوع ولایت و خلافت است؛ زیرا من تا به حال زمین را خالی از حجّت قرار نداده‌ام و هرگز هم خالی نخواهم گذاشت‏.»</blockquote>و سپس به تفصیل اتفاقات روز عید غدیر و سخنرانی پیامبر را نقل نمودند.


== در پاسخ به حسن بصری<ref>بحارالانوار: ج ۳۷ ص ۱۴۰ ح ۳۴.</ref> ==
== در پاسخ به حسن بصری<ref>تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۳۳۳؛ شواهد التنزیل، ج‏۱، ص ۲۵۴؛ البرهان، حج ۲، ص ۳۳۸؛ بحارالانوار، ج ۳۷ ص ۱۴۰ ح ۳۴.</ref> ==
امام باقر علیه‌السلام برای مردم صحبت می‌کردند که مردی از اهل بصره به نام عثمان اعشی بپاخاست و عرض کرد: یابن رسول‌اللَّه، حسن بصری آیه {{قرآن|یا أیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَه‏}}<ref>مائده/ ۶۷.</ref>را می‌خواند و می‌گوید درباره مردی نازل شده و نام او را نمی‌گوید!
امام باقر علیه‌السلام برای مردم صحبت می‌کردند که مردی از اهل بصره به نام عثمان اعشی بپاخاست و عرض کرد: یابن رسول‌اللَّه، حسن بصری آیه {{قرآن|یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاس‏}}<ref>مائده/ ۶۷.</ref>را می‌خواند و می‌گوید درباره مردی نازل شده و نام او را نمی‌گوید!
حضرت فرمودند:او را چه شده است خدا نمازش را قبول نکند. اگر می‌خواست خبر می‌داد دربارهٔ چه کسی نازل شده است.
 
حضرت فرمودند: او را چه شده است خدا نمازش را قبول نکند. اگر می‌خواست خبر می‌داد دربارهٔ چه کسی نازل شده است.


جبرئیل بر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله نازل شد و عرض کرد: خداوند به شما امر می‌کند امتتان را راهنمایی کنید که ولیّشان کیستند و این آیه را نازل فرمود.
جبرئیل بر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله نازل شد و عرض کرد: خداوند به شما امر می‌کند امتتان را راهنمایی کنید که ولیّشان کیستند و این آیه را نازل فرمود.


پیامبر صلی اللَّه علیه و آله هم قیام کردند و دست (امیرالمؤمنین) علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام را گرفتند و بلند کردند و فرمودند: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ}}.
پیامبر صلی اللَّه علیه و آله هم قیام کردند و دست (امیرالمؤمنین) علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام را گرفتند و بلند کردند و فرمودند: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ}}.
== در پاسخ به ذکر نام اهل بیت در قرآن<ref>تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۲۵۰؛ بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۲۱۱.</ref> ==
 
امام باقر علیه‌السلام به ابوبصیر فرمودند: آیه {{قرآن|أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم‏}} دربارهٔ حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام نازل شده است.
== در پاسخ به ذکر نام اهل بیت در قرآن<ref>تفسیر فرات، ص ۱۱۰؛ تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۲۵۰؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۱۹۱؛ بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۲۱۱.</ref> ==
امام باقر علیه‌السلام به ابوبصیر فرمودند: آیه {{قرآن|أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم‏}} دربارهٔ حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام نازل شده است.


ابوبصیر عرض کرد: مردم به ما می‌گویند: چرا خداوند نام امیرالمؤمنین علیه السلام و اهل‌بیتشان علیهم السلام را در کتابش ذکر نکرده است؟
ابوبصیر عرض کرد: مردم به ما می‌گویند: چرا خداوند نام امیرالمؤمنین علیه السلام و اهل‌بیتشان علیهم السلام را در کتابش ذکر نکرده است؟


حضرت فرمودند: به مردم بگویید: خداوند نماز را بر پیامبرش نازل کرده و سه و چهار رکعت بودن آن را ذکر نکرده تا آنکه پیامبر صلی اللَّه علیه و آله آن را برای مردم تفسیر نموده‌اند. (و همچنین زکات و حج را)، و نیز نازل کرده {{قرآن|أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم‏}}<ref>نساء/ ۵۹.</ref>که دربارهٔ حضرت امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام است. (دربیان کلمه «اولی الامر») پیامبر صلی اللَّه علیه و آله دربارهٔ امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرموده‌اند: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه‏}}، و نیز فرموده‌اند: «شمارا به کتاب خدا و اهل بیتم وصیت می‌کنم …».
حضرت فرمودند: به مردم بگویید: خداوند نماز را بر پیامبرش نازل کرده و سه و چهار رکعت بودن آن را ذکر نکرده تا آنکه پیامبر صلی اللَّه علیه و آله آن را برای مردم تفسیر نموده‌اند. (و همچنین زکات و حج را)، و نیز نازل کرده {{قرآن|أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم‏}}<ref>نساء/ ۵۹.</ref>که دربارهٔ حضرت امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام است. (دربیان کلمه «اولی الامر») پیامبر صلی اللَّه علیه و آله دربارهٔ امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرموده‌اند: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه‏}}، و نیز فرموده‌اند: «شمارا به کتاب خدا و اهل بیتم وصیت می‌کنم …».


اگر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله سکوت می‌کردند و اهل آیهٔ «اولی الامر» را معرفی نمی‌کردند آل‌عباس و آل‌عقیل و دیگران آن را ادعا می‌کردند!! …
اگر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله سکوت می‌کردند و اهل آیهٔ «اولی الامر» را معرفی نمی‌کردند آل‌عباس و آل‌عقیل و دیگران آن را ادعا می‌کردند!! …
خط ۲۳: خط ۲۵:
وقتی پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از دنیا رفت امیرالمؤمنین علیه‌السلام صاحب اختیار مردم بودند … چون پیامبر صلی اللَّه علیه و آله ولایت ایشان را به مردم ابلاغ فرموده و ایشان را منصوب نموده بود.
وقتی پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از دنیا رفت امیرالمؤمنین علیه‌السلام صاحب اختیار مردم بودند … چون پیامبر صلی اللَّه علیه و آله ولایت ایشان را به مردم ابلاغ فرموده و ایشان را منصوب نموده بود.


== بی انصافی مردم با غدیر<ref>بحارالانوار: ج ۲۱ ص ۲۳۹.</ref> ==
== بی انصافی مردم با غدیر<ref>التفسیر العسکری علیه السلام، ص ۵۶۲؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۳۳۰؛ بحارالانوار، ج ۲۱، ص ۲۳۹.</ref> ==
امام باقر علیه‌السلام بعنوان بیان مفهوم و حدود ولایت و برائت با استناد به حدیث غدیر فرمودند:
امام باقر علیه‌السلام به عنوان بیان مفهوم و حدود ولایت و برائت با استناد به حدیث غدیر فرمودند:
 
چقدر این امت نسبت به حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام ظلم و بی‌انصافی کرده‌اند! چیزی که به سایر صحابه دادند از علیّ منع می‌کنند با اینکه علیّ افضل ایشان است، چگونه منزلتی که برای دیگران قائل شده‌اند برای او ردّ می‌کنند؟
 
یکی پرسید: این چگونه است ای فرزند رسول خدا؟
 
حضرت فرمود: زیرا شما مخالفین، دوستانِ ابوبکر را دوست دارید و از دشمنان او- هرکس که باشد- بیزاری می‌جویید، و دوستان عمر را دوست دارید و از دشمنان او- هرکس که باشد- بیزاری می‌جویید، و دوستان عثمان را دوست دارید و از دشمنان او- هر کس که باشد- بیزاری می‌جویید. ولی وقتی نوبت به حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌رسد می‌گویید:
 
دوستانش را دوست داریم ولی از دشمنانش بیزاری نمی‌جوییم بلکه آنان را هم دوست داریم! چگونه چنین ادعایی برایشان صحیح است در حالی که پیامبر صلی اللَّه علیه و آله می‌فرمایند: {{متن عربی|اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَه‏}}، ولی می‌بینی که با دشمنان ایشان دشمنی نمی‌کنند و خوارکنندگان ایشان را خوار نمی‌کنند. این انصاف نیست.
 
مطلب دیگر اینکه: ایشان به محض برخورد با مطلبی که به دعای رسول خدا مختصّ علیّ شده و کرامتی که نزد خدا بدست آورده همه را انکار می‌کنند ولی همان مطالب را درباره دیگر صحابه می‌پذیرند، چه چیزی علیّ را از دیگر صحابه ممنوع ساخته؟!
 
مثلًا عمر بن خطّاب، اگر نقل شود: عمر در مدینه به منبر خطبه می‌خواند که ناگاه در خلال سخنرانی فریاد زد: ای ساریه؛ کوه!. اطرافیان به شگفت آمده و گفتند: این چه مطلبی در خطبه بود؟ پس در اتمام خطبه و نماز گفتند: منظورت از مطلب «ای ساریه، کوه!» چه بود؟ !.
 
گفت: بدانید که من در حال ایراد خطبه بودم ناگاه دیده‌ام به جایی افتاد که برادران شما در نهاوند در حال نبرد با کافرانند، و امیرشان سعد بن ابی وقّاص است، پس خداوند برای من تمام حجاب و پرده‌ها را گشوده و دیده‌ام را نیرو داده تا اینکه ایشان را مشاهده نمودم که همگی در مقابل کوهی در آنجا به صف شده‌اند، ناگاه گروهی از کافران آمدند تا ساریه و دیگران را از پشت محاصره کرده و همه را بکشند، پس فریاد کنان گفتم: ای ساریه، کوه! تا در پشت آن پناه گرفته و مانع محاصره آنان شود، سپس به جنگ پرداخته و در آخر خداوند أهل ایمان را بر کافران چیره ساخت و سرزمینهایشان را برای آنان فتح فرمود. این ساعت را بخاطر بسپارید، که همین مطالب که گفتم به شما خواهد رسید. و میان مدینه و نهاوند بیش از پنجاه روز راه بود.


{{متن عربی|يَا عِبَادَ اللَّهِ مَا أَكْثَرَ ظُلْمَ كَثِيرٍ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِين عليه السلام وَ أَقَلَّ إِنْصَافَهُمْ لَهُ يَمْنَعُونَ هَذَا مَا يُعْطُونَهُ سَائِرَ الصَّحَابَةِ وِ أَمِير الْمُؤْمِنِين عليه السلام أَفْضَلُهُمْ فَكَيْفَ يُمْنَعُ مَنْزِلَةً يُعْطُونَهَا غَيْرَه‏؛}} چقدر این امت نسبت به حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام ظلم و بی‌انصافی کرده‌اند! سپس حضرت بعنوان نمونه فرمودند:
امام باقر علیه السّلام فرمود: <blockquote>{{متن عربی|فَإِذَا كَانَ مِثْلُ هَذَا لِعُمَرَ فَكَيْفَ لَا يَكُونُ مِثْلُ هَذَا لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ؟ وَ لَكِنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يُنْصِفُونَ بَلْ يُكَابِرُون‏}}.


شما مخالفین، دوستانِ ابوبکر را دوست دارید و از دشمنان او- هرکس که باشد- بیزاری می‌جویید، و دوستان عمر را دوست دارید و از دشمنان او- هرکس که باشد- بیزاری می‌جویید، و دوستان عثمان را دوست دارید و از دشمنان او- هر کس که باشد- بیزاری می‌جویید. ولی وقتی نوبت به حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌رسد می‌گویید: دوستانش را دوست داریم ولی از دشمنانش بیزاری نمی‌جوییم بلکه آنان را هم دوست داریم! چگونه چنین ادعایی برایشان صحیح است در حالی که پیامبر صلی اللَّه علیه و آله می‌فرمایند: {{متن عربی|اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله‏}}، ولی می‌بینی که با دشمنان ایشان دشمنی نمی‌کنند و خوارکنندگان ایشان را خوار نمی‌کنند. این انصاف نیست.
«اگر چنین داستانی برای عمر باشد، چرا نمی‌شود برای علیّ نیز رخ داده باشد، ولی چه حاصل که اینان جماعتی بی انصاف بلکه أهل ستیزه اند!»</blockquote>


== تعجب از سؤال درباره معنای غدیر<ref>اثبات الهداة: ج ۳، ص ۳۷ ح ۱۴۰.</ref> ==
== تعجب از سؤال درباره معنای غدیر<ref>اثبات الهداة: ج ۳، ص ۳۷ ح ۱۴۰.</ref> ==