۲۶٬۳۸۲
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== چند اشاره == | == چند اشاره == | ||
۱ـ بدون تردید موضوع غدیر خم از مهمترین نقطههای عطف در تاریخ رسالت پیامبر اکرم | ۱ـ بدون تردید موضوع غدیر خم از مهمترین نقطههای عطف در تاریخ رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است و هر چند معرّفی امیرالمؤمنین علیه السلام به عنوان امام و خلیفه، بارها و به مناسبتهای مختلف حتی از نخستین سالهای بعثت از طرف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله انجام یافته بود، امّا آنچه پیامبرصلی الله علیه و آله در غدیر خم مأموریت انجام آن را داشت، جایگاهی بس عظیم و روشن دارد. اگر به موقعیت تاریخی این حادثه و روش ابلاغ و تأکید مجدد این مأموریت و جوانب آن عنایت شود، و اگر به حجم عظیمی از تاریخ و فرهنگ اسلامی که این واقعه درخشان به خود اختصاص داده نگریسته شود، به عظمت این نقطه عطف، بیشتر پی خواهیم برد. | ||
آنچه در هجده ذیالحجه رخ داد علاوه بر آنکه بخش وسیعی از کتابهای تاریخی و حدیثی مسلمانان را به خود اختصاص داد، حجم عظیمی از آفرینشهای ادبی را از همان ساعات نخست تاکنون به وجود آورده است. شعرهای بسیاری سروده شد و هنوز نیز این چشمه، جوشش دارد. سخنان بسیاری از پیامبر اکرم | آنچه در هجده ذیالحجه رخ داد علاوه بر آنکه بخش وسیعی از کتابهای تاریخی و حدیثی مسلمانان را به خود اختصاص داد، حجم عظیمی از آفرینشهای ادبی را از همان ساعات نخست تاکنون به وجود آورده است. شعرهای بسیاری سروده شد و هنوز نیز این چشمه، جوشش دارد. سخنان بسیاری از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مقاطع مختلف بیست و سه سال رسالت و حتی بیش از آن برجای مانده است. بسیاری از رهنمودهای آن حضرت نیز گرفتار سیاستهایی شد که از سر عمد و گاه برخاسته از جهل، نقل و نشر آنها را به صلاح نمیدیدند! در این میان آنچه در غدیر خم پیش آمد با اینکه از جانب دستهای آشکار و پنهان، بیشترین انگیزه برای به فراموشی سپرده شدن آن وجود داشت، امّا به خواست الهی، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به گونهای این مأموریت را به انجام رساند که هیچ روایتی را نمیتوان نشان داد که سلسله سند و طرق روایت آن به زیادی طرق روایت غدیر باشد. | ||
۲ـ حدیث غدیر را احمد بن حنبل از چهل طریق، و طبری از هفتاد و چند طریق، و ابنعقده از صد و پنج طریق، و ابوسعید سجستانی از صد و بیست و پنج طریق نقل کرده است. برخی نیز گفتهاند که صد و پنجاه طریق دارد. ابوالعلاء عطّار همدانی، (متوفای ۵۶۹ هـ. ق) میگفته است: «من این حدیث را از دویست و پنجاه طریق روایت میکنم».[۱] | ۲ـ حدیث غدیر را احمد بن حنبل از چهل طریق، و طبری از هفتاد و چند طریق، و ابنعقده از صد و پنج طریق، و ابوسعید سجستانی از صد و بیست و پنج طریق نقل کرده است. برخی نیز گفتهاند که صد و پنجاه طریق دارد. | ||
ابوالعلاء عطّار همدانی، (متوفای ۵۶۹ هـ. ق) میگفته است: «من این حدیث را از دویست و پنجاه طریق روایت میکنم».[۱] | |||
علاّمه امینی، که کتاب گرانقدر و حجت بالغه «الغدیر» را در همین زمینه نوشته است، نام صد و ده نفر از صحابه رسول خدا(ص) را آورده که ماجرای غدیر را به اجمال یا تفصیل گزارش کردهاند. هیچیک از وقایع و سخنان پیامبر(ص) را نمیتوان یافت که این تعداد از صحابه حضرت(ص) آن را بازگو کرده باشند. همو نام هشتاد و چهار نفر از تابعین را برشمرده است که در شمار راویان غدیرند. همّت این عالم سترگ توانسته است نام سیصد و شصت نفر از دانشمندانی که حدیث غدیر را گزارش کردهاند نیز فهرست کند و این تعداد جدای از آنچه است که عالمان شیعه به انجام رساندهاند. اگر به آنچه گفته شد، فهرست دهها کتابی که مستقلاً در این باره از نخستین قرنهای اسلامی نگاشته شده است اضافه شود، عظمت غدیر را در دستگاه فکری، اعتقادی، تاریخی و فرهنگی مسلمانان بیش از پیش خواهیم یافت. | علاّمه امینی، که کتاب گرانقدر و حجت بالغه «الغدیر» را در همین زمینه نوشته است، نام صد و ده نفر از صحابه رسول خدا(ص) را آورده که ماجرای غدیر را به اجمال یا تفصیل گزارش کردهاند. هیچیک از وقایع و سخنان پیامبر(ص) را نمیتوان یافت که این تعداد از صحابه حضرت(ص) آن را بازگو کرده باشند. همو نام هشتاد و چهار نفر از تابعین را برشمرده است که در شمار راویان غدیرند. همّت این عالم سترگ توانسته است نام سیصد و شصت نفر از دانشمندانی که حدیث غدیر را گزارش کردهاند نیز فهرست کند و این تعداد جدای از آنچه است که عالمان شیعه به انجام رساندهاند. اگر به آنچه گفته شد، فهرست دهها کتابی که مستقلاً در این باره از نخستین قرنهای اسلامی نگاشته شده است اضافه شود، عظمت غدیر را در دستگاه فکری، اعتقادی، تاریخی و فرهنگی مسلمانان بیش از پیش خواهیم یافت. | ||
خط ۲۱۰: | خط ۲۱۲: | ||
فدخلته فاذا أنا بقصر من زمرّد أخضر مجوّف لم أر أحسن منه، و علیه باب من یاقوته حمراء مکلّله باللؤلؤ و علی الباب ستر فرفعت رأسی فاذا مکتوب علی الستر: «شیعه علیّ هم الفائزون»، فقلت: حبیبی جبرئیل لمن هذا؟ فقال: «یا محمد لابن عمّک و وصیّک علیّ بن ابیطالب(ع)، یحشر الناس کلّهم یوم القیامه حفاه عراه الاّ شیعه علیّ و یدعی الناس بأسماء امّهاتهم ما خلأ شیعه علیّ فانّهم یدعون بأسماء آبائهم»، فقلت: حبیبی جبرئیل و کیف ذاک؟ قال: «لاّنهم أحبّوا علیّاً فطاب مولدهم».[۳۴] | فدخلته فاذا أنا بقصر من زمرّد أخضر مجوّف لم أر أحسن منه، و علیه باب من یاقوته حمراء مکلّله باللؤلؤ و علی الباب ستر فرفعت رأسی فاذا مکتوب علی الستر: «شیعه علیّ هم الفائزون»، فقلت: حبیبی جبرئیل لمن هذا؟ فقال: «یا محمد لابن عمّک و وصیّک علیّ بن ابیطالب(ع)، یحشر الناس کلّهم یوم القیامه حفاه عراه الاّ شیعه علیّ و یدعی الناس بأسماء امّهاتهم ما خلأ شیعه علیّ فانّهم یدعون بأسماء آبائهم»، فقلت: حبیبی جبرئیل و کیف ذاک؟ قال: «لاّنهم أحبّوا علیّاً فطاب مولدهم».[۳۴] | ||
[۱]. الغدیر، ج۱، ص | [۱]. الغدیر، ج۱، ص ۱۵۸. | ||
[۲]. الغدیر، ج۱، ص | [۲]. الغدیر، ج۱، ص ۱۹۶. | ||
[۳]. الغدیر، ج۱، ص | [۳]. الغدیر، ج۱، ص ۱۶۶–۱۸۶. | ||
[۴]. اقبال الاعمال الحسنه، سید بن طاوس، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ج۲، ص ۲۳۹٫ | [۴]. اقبال الاعمال الحسنه، سید بن طاوس، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ج۲، ص ۲۳۹٫ |