زنان راوی غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۴۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۴
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۹: خط ۴۹:


ام‏ سلمه يكى از دو زن پيامبر صلى الله عليه و آله است كه حديث غدير را روايت كرده است. او ماجراى غدير را چنين باز مى‏ گويد:
ام‏ سلمه يكى از دو زن پيامبر صلى الله عليه و آله است كه حديث غدير را روايت كرده است. او ماجراى غدير را چنين باز مى‏ گويد:
اخذ رسول ‏الله‏ صلى الله عليه و آله بيد على‏ عليه السلام بغدير خم، فرفعها حتى رأينا بياض ابطيه. فقال:  مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ ..."
ثم قال: ايها الناس، انى مخلف فيكم الثقلين: كتاب الله و عترتى، و لن يفترقا حتى يردا علىّ الحوض<ref>الغدیر، ج ۱، ص‏۱۷ و ۱۸؛ ملحقات احقاق الحق، ص‏۵۳؛ معجم رجال الحدیث، ج‏۲۳، ص‏۱۷۷.</ref>:


در غدير خم رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله دست على‏ عليه السلام را بالا برد، تا آنجا كه سفيدى زير بغلش را ديديم.
در غدير خم رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله دست على‏ عليه السلام را بالا برد، تا آنجا كه سفيدى زير بغلش را ديديم.


آنگاه فرمود: هر كس من مولاى او هستم، پس على‏ عليه السلام مولاى او است.
آنگاه فرمود: <blockquote>{{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ}}؛ «هر كس من مولاى او هستم، پس على‏ عليه السلام مولاى او است.»</blockquote>سپس فرمود: <blockquote>{{متن عربی|أَيُّهَا النَّاس‏ إِنِّي‏ مُخَلِّفٌ‏ فِيكُمُ‏ الثَّقَلَيْنِ‏ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي وَ لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْض‏}}؛ «اى مردم، من دو چيز گران بها در ميان شما به جاى مى‏ گذارم: كتاب خدا و عترتم. اين دو هرگز از هم جدا نخواهند شد، تا وقتى كنار حوض نزد من آيند.» <ref>الغدیر، ج ۱، ص‏۱۷ و ۱۸؛ ملحقات احقاق الحق، ص‏۵۳؛ معجم رجال الحدیث، ج‏۲۳، ص‏۱۷۷.</ref></blockquote>ام ‏سلمه از معدود كسانى است كه بعد از شهادت نبى اكرم‏ صلى الله عليه و آله در خط ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام باقى ماند.
 
سپس فرمود: اى مردم، من دو چيز گران بها در ميان شما به جاى مى‏ گذارم: كتاب خدا و عترتم. اين دو هرگز از هم جدا نخواهند شد، تا وقتى كنار حوض نزد من آيند.
 
ام ‏سلمه از معدود كسانى است كه بعد از شهادت نبى اكرم‏ صلى الله عليه و آله در خط ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام باقى ماند.
 
او به فرزندش چنين وصيت كرد:
 
يا بنىّ، الزمه. فلا و اللَّه ما رأيت بعد نبيك ‏صلى الله عليه و آله اماماً غيره: پسركم، همراهش (على‏ عليه السلام) باش، به خدا قسم بعد از پيامبرت‏ صلى الله عليه و آله امامى غير او نديدم.<ref>اعلام النساء، ص ۶۵۱Y بصائر الدرجات، ص‏۱۸۳، ح ۴. </ref>


همچنين ام ‏سلمه روايات ديگرى نيز درباره اميرالمؤمنين ‏عليه السلام از پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله نقل كرده است.<ref>مانند «من سب علیا فقد سبنى و من سبنى فقد سب الله تعالى‏» (المستدرك على الصحیحین، ج‏۳، ص ۱۲۱) و «قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم كانى دعیت فاجیب و انى تارك فیكم الثقلین احدهما اكبر من الاخر كتاب الله عز و جل حبل ممدود من السماء الى الارض و عترتى اهل بیتى فانظروا كیف تخلفونى فیهما». اعلام ‏النساء، ص ۶۳۴ نقل از امالى شیخ طوسى، ج ۲، ص ۹۲; كشف الغمه، ج‏۲، ص ۳۲، ارجح المطالب، ص ۳۳۸، از طریق ابن‏ عقده.</ref>
او به فرزندش چنين وصيت كرد:<blockquote>{{متن عربی|يَا بُنَيَّ الْزَمْهُ فَلَا وَ اللَّهِ‏ مَا رَأَيْتُ‏ بَعْدَ نَبِيِّكَ‏ إِمَاماً غَيْرَهُ}}؛ «فرزندم، همراهش (على‏ عليه السلام) باش، به خدا قسم بعد از پيامبرت‏ صلى الله عليه و آله امامى غير او نديدم.» <ref>اعلام النساء، ص ۶۵۱Y بصائر الدرجات، ص‏۱۸۳، ح ۴. </ref></blockquote>همچنين ام ‏سلمه روايات ديگرى نيز درباره اميرالمؤمنين ‏عليه السلام از پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله نقل كرده است.<ref>مانند «من سب علیا فقد سبنى و من سبنى فقد سب الله تعالى‏» (المستدرك على الصحیحین، ج‏۳، ص ۱۲۱) و «قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم كانى دعیت فاجیب و انى تارك فیكم الثقلین احدهما اكبر من الاخر كتاب الله عز و جل حبل ممدود من السماء الى الارض و عترتى اهل بیتى فانظروا كیف تخلفونى فیهما». اعلام ‏النساء، ص ۶۳۴ نقل از امالى شیخ طوسى، ج ۲، ص ۹۲; كشف الغمه، ج‏۲، ص ۳۲، ارجح المطالب، ص ۳۳۸، از طریق ابن‏ عقده.</ref>


== اسماء بنت عميس ==
== اسماء بنت عميس ==
خط ۱۳۲: خط ۱۲۰:
[[عایشه بنت سعد]] بيشتر روايت ‏هايش را از پدرش [[سعد بن ابی وقاص (ابواسحاق)|سعد بن ابی‏ وقاص]]<ref>ابواسحاق سعد بن ‏ابى ‏وقاص در سال ۵۴ - ۵۸ و عایشه بنت‏ سعد در سال‏۱۱۷ وفات یافتند. نسایى روایت وى را نقل كرده است. به خصائص نسایى، ص‏۳ مراجعه شود.</ref> نقل مى‏ كند، و نزد [[ابن حجر عسقلانی|ابن‏ حجر]] از راويان موثق به شمار مى‏ رود.<ref>التقريب (ابن‏ حجر)، ص ۴۷۳.</ref>
[[عایشه بنت سعد]] بيشتر روايت ‏هايش را از پدرش [[سعد بن ابی وقاص (ابواسحاق)|سعد بن ابی‏ وقاص]]<ref>ابواسحاق سعد بن ‏ابى ‏وقاص در سال ۵۴ - ۵۸ و عایشه بنت‏ سعد در سال‏۱۱۷ وفات یافتند. نسایى روایت وى را نقل كرده است. به خصائص نسایى، ص‏۳ مراجعه شود.</ref> نقل مى‏ كند، و نزد [[ابن حجر عسقلانی|ابن‏ حجر]] از راويان موثق به شمار مى‏ رود.<ref>التقريب (ابن‏ حجر)، ص ۴۷۳.</ref>


او روايت غدير را از زبان پدرش چنين بازگو مى‏ كند: كُنَّا مَعَ رسول ‏الله‏ صلى الله عليه و آله بطريق مكة و هو متوجه اليها (كذا فى النسخ و الصحيح: و هو متوجه الى المدينة).
او روايت غدير را از زبان پدرش چنين بازگو مى‏ كند:  


فلما بلغ غدير خم، وقف للناس، ثم ردّ من تبعه و لحقه من تخلّف. فلما اجتمع الناس اليه قال: ايها الناس، من وليكم؟ قالوا: اللَّه و رسوله، ثلاثاً. ثم اخذ بيد على‏ عليه السلام فأقامه، ثم قال:
{{متن عربی|كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِطَرِيقِ مَكَّةَ وَ هُوَ مُتَوَجِّهُ اليها ( كَذَا فِى النَّسْخَ وَ الصَّحِيحِ : وَ هُوَ مُتَوَجِّهُ الَىَّ الْمَدِينَةِ ) فَلَمَّا بَلَغَ غَدِير خُمٍّ ، وَقَفَ لِلنَّاسِ ، ثُمَّ رَدَّ مَنْ تَبِعَهُ وَ لَحِقَهُ مَنْ تَخلف.
فَلَمَّا اجْتَمَعَ النَّاسُ اليه قَالَ : أَيُّهَا النَّاسُ ، مَنْ وَلِيُّكُمْ ؟
قالُوا : اللَّهَ وَ رَسُولُهُ ، ثَلَاثاً . ثُمَّ اخُذَ بِيَدِ عَلَى عَلَيْهِ السَّلَامُ فَأَقَامَهُ ، ثُمَّ قَالَ : مَنْ كَانَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَلِيُّهُ فَهَذَا وَلِيُّهُ . اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ ، وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ}}


من كان الله و رسوله وليه فهذا وليه. اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه <ref>الغدیر، ج ۱، ص ۳۸- ۴۱؛ خصائص نسائى، ص ۱۸ و ۲۵. عایشه بنت‏ سعد احادیث دیگرى راجع به فضایل امیرمؤمنان دارد، به اسنى المطالب، ص ۵۲ و ملحقات احقاق الحق، ص‏۱۸۹ و ۱۹۰ رجوع كنید.</ref>:
<ref>الغدیر، ج ۱، ص ۳۸- ۴۱؛ خصائص نسائى، ص ۱۸ و ۲۵. عایشه بنت‏ سعد احادیث دیگرى راجع به فضایل امیرمؤمنان دارد، به اسنى المطالب، ص ۵۲ و ملحقات احقاق الحق، ص‏۱۸۹ و ۱۹۰ رجوع كنید.</ref>


با [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|رسول‏ خدا صلی الله علیه و آله]] در راه مكه بوديم و او به سوى [[مکّه]] توجه داشت (در نسخه‏ هاى صحيح مى‏ خوانيم كه به مدينه توجه داشت).
با [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|رسول‏ خدا صلی الله علیه و آله]] در راه مكه بوديم و او به سوى [[مکّه]] توجه داشت (در نسخه‏ هاى صحيح مى‏ خوانيم كه به مدينه توجه داشت).