نقاط برجسته در واقعه غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
بشر را راهنمایی بهترین است}}
بشر را راهنمایی بهترین است}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
الف. اعلان عمومی


== اعلان عمومی ==
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بعد از هجرت به مدینه منوره، سه بار به مکه مشرّف شده‌اند: بار اوّل در سال هشتم، پس از صلح حدیبیّه به عنوان انجام «عمره القضا» وارد مکّه شدند؛ ولی هرگز برای حضور در این عمره اعلان عام نداد و جمعیت زیادی هم شرکت نکرد؛ بار دوم در سال نهم هجری به عنوان «فتح مکّه» وارد این شهر شد که مجموع جمعیّت را حدود ۱۰ هزار نفر تشکیل می‌داد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بعد از هجرت به مدینه منوره، سه بار به مکه مشرّف شده‌اند: بار اوّل در سال هشتم، پس از صلح حدیبیّه به عنوان انجام «عمره القضا» وارد مکّه شدند؛ ولی هرگز برای حضور در این عمره اعلان عام نداد و جمعیت زیادی هم شرکت نکرد؛ بار دوم در سال نهم هجری به عنوان «فتح مکّه» وارد این شهر شد که مجموع جمعیّت را حدود ۱۰ هزار نفر تشکیل می‌داد.


خط ۲۵: خط ۲۵:
این حج، به نام «حجه الوداع» (آخرین حجّ پیامبر صلی الله علیه و آله) «حجه البلاغ»، به خاطر نزول آیه تبلیغ، «حجه الکمال» به خاطر نزول آیه (اَکْمَلْتُ لَکُم) و «حجه التمام» به خاطر (اَتْمَمْتُ عَلَیکُم نِعْمَتِی) نامیده شده است (۴) که خود این مسئله، به نوعی یک برجستگی برای غدیر به حساب می‌آید.
این حج، به نام «حجه الوداع» (آخرین حجّ پیامبر صلی الله علیه و آله) «حجه البلاغ»، به خاطر نزول آیه تبلیغ، «حجه الکمال» به خاطر نزول آیه (اَکْمَلْتُ لَکُم) و «حجه التمام» به خاطر (اَتْمَمْتُ عَلَیکُم نِعْمَتِی) نامیده شده است (۴) که خود این مسئله، به نوعی یک برجستگی برای غدیر به حساب می‌آید.


ب. کیفیت خروج و همراه بردن خانواده
== کیفیت خروج و همراه بردن خانواده ==
 
کیفیّت خروج حضرت از مدینه، موج‌آفرین بود، گفتار علاّمه امینی در این‌باره به این صورت است: «فَخَرَجَ صلّی الله علیه وآله مِنَ المَدِینَهِ مُغْتَسِلاً مُتدهِّناً مُتَرَجِّلاً مُتجَرِّداً فِی ثَوبین صحاریین اِزارٍ و رداءٍ؛ (۵) پیامبر صلی الله علیه و آله از مدینه خارج شد در حالی که غسل کرده بود و روغن زده بود، با پای پیاده و بدون لباس، بلکه فقط دو جامه‌ای که نماد سفیدی داشته به عنوان ازار و رداء (یعنی همان لباس احرامی) بر تن کرده بود».
کیفیّت خروج حضرت از مدینه، موج‌آفرین بود، گفتار علاّمه امینی در این‌باره به این صورت است: «فَخَرَجَ صلّی الله علیه وآله مِنَ المَدِینَهِ مُغْتَسِلاً مُتدهِّناً مُتَرَجِّلاً مُتجَرِّداً فِی ثَوبین صحاریین اِزارٍ و رداءٍ؛ (۵) پیامبر صلی الله علیه و آله از مدینه خارج شد در حالی که غسل کرده بود و روغن زده بود، با پای پیاده و بدون لباس، بلکه فقط دو جامه‌ای که نماد سفیدی داشته به عنوان ازار و رداء (یعنی همان لباس احرامی) بر تن کرده بود».


خط ۳۳: خط ۳۲:
در کنار این حالت رسول خدا صلی الله علیه و آله مسئله دیگری که قابل توجه بود، حضور تمام بانوان آن حضرت در این سفر بود «وَأَخْرَجَ مَعَهُ نِسَاءَ کُلِّهِنَّ فِی الْهَوْدَاج؛ (۶)و با رسول خدا صلی الله علیه و آله همه زنانش در هوداج خارج شدند.» و همین‌طور فرزندان آن حضرت از جمله حضور شخص فاطمه زهراعلیها السلام در این حج و در جریان غدیر. (۷)
در کنار این حالت رسول خدا صلی الله علیه و آله مسئله دیگری که قابل توجه بود، حضور تمام بانوان آن حضرت در این سفر بود «وَأَخْرَجَ مَعَهُ نِسَاءَ کُلِّهِنَّ فِی الْهَوْدَاج؛ (۶)و با رسول خدا صلی الله علیه و آله همه زنانش در هوداج خارج شدند.» و همین‌طور فرزندان آن حضرت از جمله حضور شخص فاطمه زهراعلیها السلام در این حج و در جریان غدیر. (۷)


ج. هجوم مردم به سوی اسلام
== هجوم مردم به سوی اسلام ==
 
مسئله دیگری که در «غدیر» خیزش ایجاد کرد، این بود که بعد از فتح مکه،‌ در اواخر سال نهم و آغاز سال دهم هجری، مردم جزیره العرب؛ از طوائف و قبایل، فوج فوج به اسلام روی آوردند: (وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فی‏ دینِ اللَّهِ أَفْواجاً)؛ (۸) «و مردم را می‌بینی که گروه گروه وارد دین خدا می‌شوند». (9)
مسئله دیگری که در «غدیر» خیزش ایجاد کرد، این بود که بعد از فتح مکه،‌ در اواخر سال نهم و آغاز سال دهم هجری، مردم جزیره العرب؛ از طوائف و قبایل، فوج فوج به اسلام روی آوردند: (وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فی‏ دینِ اللَّهِ أَفْواجاً)؛ (۸) «و مردم را می‌بینی که گروه گروه وارد دین خدا می‌شوند». (9)


هجوم این طوائف و قبایل به سوی اسلام، نقش زیادی در حضور جمعیّت بیش‏تر و حداکثری در حجه الوداع و ایجاد موج در جریان غدیر داشت؛ وگرنه در سال نهم کلّ جمعیتی که در فتح مکّه حضور داشتند فقط ده هزار نفر بود با این که اعلام عمومی برای شرکت در جنگ و فتح مکّه داده شده بود؛ ولی پس از گرایش قبایل به اسلام، یک مرتبه این جمعیّت در سال بعد به ده برابر افزایش می‌یابد و برجستگی خاصی ایجاد می‌کند.
هجوم این طوائف و قبایل به سوی اسلام، نقش زیادی در حضور جمعیّت بیش‏تر و حداکثری در حجه الوداع و ایجاد موج در جریان غدیر داشت؛ وگرنه در سال نهم کلّ جمعیتی که در فتح مکّه حضور داشتند فقط ده هزار نفر بود با این که اعلام عمومی برای شرکت در جنگ و فتح مکّه داده شده بود؛ ولی پس از گرایش قبایل به اسلام، یک مرتبه این جمعیّت در سال بعد به ده برابر افزایش می‌یابد و برجستگی خاصی ایجاد می‌کند.


د. خطبه در منا
== خطبه در منا ==
 
از حرکتهای خیزش برانگیز دیگر غدیر، خطبه‌هایی است که حضرت قبل از خطبه غدیر عنوان فرموده است. یکی از آنها خطبه‌ای است که در منا ایراد شده است.
از حرکتهای خیزش برانگیز دیگر غدیر، خطبه‌هایی است که حضرت قبل از خطبه غدیر عنوان فرموده است. یکی از آنها خطبه‌ای است که در منا ایراد شده است.


پیامبر صلی الله علیه و آله در این خطبه، ابتدا به امنیّت اجتماعی مسلمین از نظر جان و مال و آبرو اشاره نمودند و سپس به خونهای به ناحق ریخته و اموال به غارت رفته در دوران جاهلیّت اشاره کردند… آن‌گاه مردم را از اختلاف و دشمنی بعد از خود برحذر داشتند و به چند مسئله تصریح فرمودند:
پیامبر صلی الله علیه و آله در این خطبه، ابتدا به امنیّت اجتماعی مسلمین از نظر جان و مال و آبرو اشاره نمودند و سپس به خونهای به ناحق ریخته و اموال به غارت رفته در دوران جاهلیّت اشاره کردند… آن‌گاه مردم را از اختلاف و دشمنی بعد از خود برحذر داشتند و به چند مسئله تصریح فرمودند:


یک: نزدیک بودن مرگ حضرت
=== یک: نزدیک بودن مرگ حضرت ===
 
«فَإِنِّی لَا أَدْرِی لَعَلِّی لَا أَلْقَاکُمْ بَعْدَ عَامِی هَذَا؛ (۱۰) به راستی من نمی‌دانم، شاید بعد از این سال شما را ملاقات نکنم.»
«فَإِنِّی لَا أَدْرِی لَعَلِّی لَا أَلْقَاکُمْ بَعْدَ عَامِی هَذَا؛ (۱۰) به راستی من نمی‌دانم، شاید بعد از این سال شما را ملاقات نکنم.»


دو: خبر از ارتداد برخی افراد
=== دو: خبر از ارتداد برخی افراد ===
 
«أَلَا وَ إِنَّهُ سَیَرِدُ عَلَیَّ الْحَوْضَ مِنْکُمْ رِجَالٌ فَیُدْفَعُونَ عَنِّی فَأَقُولُ رَبِّ أَصْحَابِی فَیُقَالُ یَا مُحَمَّدُ إِنَّهُمْ أَحْدَثُوا بَعْدَکَ وَ غَیَّرُوا سُنَّتَکَ فَأَقُولُ سُحْقاً سُحْقاً؛ (۱۱) هشیار باشید! به زودی گروهی از مردان شما بر من کنار حوض (کوثر) وارد می‌شوند، پس از من دور می‌شوند، لذا می‌گویم: پروردگارا [اینها] اصحاب من هستند. پس گفته می‌شود: ای محمد! آنها بعد از [رحلت] تو، بدعت‌گذاری کردند و سنّتت را تغییر دادند. پس می‌گویم: دور باد از رحمت خدا، دور باد.»
«أَلَا وَ إِنَّهُ سَیَرِدُ عَلَیَّ الْحَوْضَ مِنْکُمْ رِجَالٌ فَیُدْفَعُونَ عَنِّی فَأَقُولُ رَبِّ أَصْحَابِی فَیُقَالُ یَا مُحَمَّدُ إِنَّهُمْ أَحْدَثُوا بَعْدَکَ وَ غَیَّرُوا سُنَّتَکَ فَأَقُولُ سُحْقاً سُحْقاً؛ (۱۱) هشیار باشید! به زودی گروهی از مردان شما بر من کنار حوض (کوثر) وارد می‌شوند، پس از من دور می‌شوند، لذا می‌گویم: پروردگارا [اینها] اصحاب من هستند. پس گفته می‌شود: ای محمد! آنها بعد از [رحلت] تو، بدعت‌گذاری کردند و سنّتت را تغییر دادند. پس می‌گویم: دور باد از رحمت خدا، دور باد.»


سه: تذکر مکرر حدیث ثقلین
=== سه: تذکر مکرر حدیث ثقلین ===
حضرت بارها حدیث ثقلین را یادآوری کرد، در بخشی از خطبه منا فرمود: «أَلَا وَ إِنِّی قَدْ تَرَکْتُ فِیکُمْ أَمْرَیْنِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی فَإِنَّهُ قَدْ نَبَّأَنِیَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ أَنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ أَلَا فَمَنْ اعْتَصَمَ بِهِمَا فَقَدْ نَجَا وَ مَنْ خَالَفَهُمَا فَقَدْ هَلَکَ أَلَا هَلْ بَلَّغْتُ؛ (۱۲) توجه کنید دو امر در بین شما باقی می‌گذارم، اگر به آن دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی‌شوید، کتاب خدا و عترت و اهل بیتم. به راستی خدای ریزبین و آگاه به من خبر داد که آن دو هرگز از هم جدا نمی‌شوند تا در حوض (کوثر) بر من وارد شوند. بیدار باشید! هر کس به آن دو چنگ زند، نجات یافته و هر کس مخالفت کند، هلاک شده است. آیا من [پیام خداوند را] رساندم؟» همه گفتند: بلی.


حضرت بارها حدیث ثقلین را یادآوری کرد، در بخشی از خطبه منا فرمود: «أَلَا وَ إِنِّی قَدْ تَرَکْتُ فِیکُمْ أَمْرَیْنِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی فَإِنَّهُ قَدْ نَبَّأَنِیَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ أَنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ أَلَا فَمَنْ اعْتَصَمَ بِهِمَا فَقَدْ نَجَا وَ مَنْ خَالَفَهُمَا فَقَدْ هَلَکَ أَلَا هَلْ بَلَّغْتُ؛ (۱۲) توجه کنید دو امر در بین شما باقی می‌گذارم، اگر به آن دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی‌شوید، کتاب خدا و عترت و اهل بیتم. به راستی خدای ریزبین و آگاه به من خبر داد که آن دو هرگز از هم جدا نمی‌شوند تا در حوض (کوثر) بر من وارد شوند. بیدار باشید! هر کس به آن دو چنگ زند، نجات یافته و هر کس مخالفت کند، هلاک شده است. آیا من [پیام خداوند را] رساندم؟» همه گفتند: بلی.
== خطبه مسجد خیف ==
در آخرین روز ایّام تشریق در منا، سوره نصر نازل شد. حضرت ندا داد که مردم برای نماز جماعت در مسجد «خیف» اجتماع کنند. بعد از حمد و ثنای الهی در ابتدای خطبه تأکید فرمودند که گفته‌های او را خوببه‏خاطر بسپارند و حاضران به غائبان برسانند.حضرت فرمود: «نَضَّرَ اللَّهُ اَمْرَ مَنْ سَمِعَ مَقَالَتِی فَوَعَاهَا وَ بَلَّغَهَا مَنْ لَمْ یَسْمَعْهَا فَرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ غَیْرُ فَقِیهٍ وَ رُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَى مَنْ هُوَ أَفْقَه‏؛ (۱۳) خدا نیکو گرداند امر و کار کسی را که سخنان مرا می‌شنود، سپس آن را حفظ می‌کند و به کسانی که حضور نداشتند، می‏رساند. پس چه بسیار کسانی که حامل فقه و آگاهی هستند؛ اما خود غیر دانا هستند و چه بسیار کسانی که حامل فقه و آگاهی هستند به کسانی که از آنها برتر و داناتر است».


هـ . خطبه مسجد خیف
پیامبر صلی الله علیه و آله در ادامه خطبه به اخلاص در عمل و دل‌سوزی برای امام مسلمین و دوری از تفرقه سفارش نمود و اعلام کرد که تمام مسلمانان در برابر حقوق و قوانین الهی یکسان می‌باشند.


در آخرین روز ایّام تشریق در منا، سوره نصر نازل شد. حضرت ندا داد که مردم برای نماز جماعت در مسجد «خیف» اجتماع کنند. بعد از حمد و ثنای الهی در ابتدای خطبه تأکید فرمودند که گفته‌های او را خوببه‏خاطر بسپارند و حاضران به غائبان برسانند.حضرت فرمود: «نَضَّرَ اللَّهُ اَمْرَ مَنْ سَمِعَ مَقَالَتِی فَوَعَاهَا وَ بَلَّغَهَا مَنْ لَمْ یَسْمَعْهَا فَرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ غَیْرُ فَقِیهٍ وَ رُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَى مَنْ هُوَ أَفْقَه‏؛ (۱۳) خدا نیکو گرداند امر و کار کسی را که سخنان مرا می‌شنود، سپس آن را حفظ می‌کند و به کسانی که حضور نداشتند، می‏رساند. پس چه بسیار کسانی که حامل فقه و آگاهی هستند؛ اما خود غیر دانا هستند و چه بسیار کسانی که حامل فقه و آگاهی هستند به کسانی که از آنها برتر و داناتر است».
آن‌گاه بار دیگر حدیث ثقلین را یادآوری نمود:  


پیامبر صلی الله علیه و آله در ادامه خطبه به اخلاص در عمل و دل‌سوزی برای امام مسلمین و دوری از تفرقه سفارش نمود و اعلام کرد که تمام مسلمانان در برابر حقوق و قوانین الهی یکسان می‌باشند. آن‌گاه بار دیگر حدیث ثقلین را یادآوری نمود: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ. قَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الثَّقَلَانِ؟ فَقَالَ: کِتَابُ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلُ بَیْتِی، فَإِنَّهُ قَدْ نَبَّأَنِیَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ أَنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ کَإِصْبَعَیَّ هَاتَیْنِ وَ جَمَعَ بَیْنَ سَبَّابَتَیْهِ وَ لَا أَقُولُ کَهَاتَیْنِ وَ جَمَعَ بَیْنَ سَبَّابَتِهِ وَ الْوُسْطَى فَتَفْضُلُ هَذِهِ عَلَى هَذِهِ؛ (۱۴) ای مردم! بیدار باشید. به راستی من در بین شما دو چیز گرانبها می‌گذارم. گفتند: یا رسول الله! ثقلین چیست؟ فرمود: کتاب خدا و عترتم؛ اهل بیتم. به راستی [خدای] ریزبین و آگاه به من خبر داده است که آن دو از هم جدا نمی‌شوند تا در کنار حوض (کوثر) بر من وارد شوند مثل این دو انگشت. آنگاه بین دو انگشت شهادت خود جمع کرد. (و آن دو را کنار هم قرار داد) و نمی‌گویم، مانند انگشت شهادت و وسط است که یکی بر دیگری برتری دارد».
«أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ. قَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الثَّقَلَانِ؟ فَقَالَ: کِتَابُ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلُ بَیْتِی، فَإِنَّهُ قَدْ نَبَّأَنِیَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ أَنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ کَإِصْبَعَیَّ هَاتَیْنِ وَ جَمَعَ بَیْنَ سَبَّابَتَیْهِ وَ لَا أَقُولُ کَهَاتَیْنِ وَ جَمَعَ بَیْنَ سَبَّابَتِهِ وَ الْوُسْطَى فَتَفْضُلُ هَذِهِ عَلَى هَذِهِ؛ (۱۴) ای مردم! بیدار باشید. به راستی من در بین شما دو چیز گرانبها می‌گذارم. گفتند: یا رسول الله! ثقلین چیست؟ فرمود: کتاب خدا و عترتم؛ اهل بیتم. به راستی [خدای] ریزبین و آگاه به من خبر داده است که آن دو از هم جدا نمی‌شوند تا در کنار حوض (کوثر) بر من وارد شوند مثل این دو انگشت. آنگاه بین دو انگشت شهادت خود جمع کرد. (و آن دو را کنار هم قرار داد) و نمی‌گویم، مانند انگشت شهادت و وسط است که یکی بر دیگری برتری دارد».


تکرار حدیث ثقلین واقعاً مؤثر بود؛ شاهدش این است که عده‌ای به‏خوبی مقصود پیامبر صلی الله علیه و آله را از این اقدامات متوجه شدند؛ از اینرو دست به توطئه زدند. در این زمینه می‌خوانیم: «فَاجْتَمَعَ قَوْمٌ مِنْ أَصْحَابِهِ وَ قَالُوا: یُرِیدُ مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله أَنْ یَجْعَلَ الْإِمَامَهَ فِی أَهْلِ بَیْتِهِ فَخَرَجَ مِنْهُمْ أَرْبَعَهُ نَفَرٍ إِلَى مَکَّهَ وَ دَخَلُوا الْکَعْبَهَ وَ تَعَاهَدُوا وَ تَعَاقَدُوا وَ کَتَبُوا فِیمَا بَیْنَهُمْ کِتَاباً إِنْ أَمَاتَ اللَّهُ مُحَمَّداً أَوْ قَتَلَهُ أَنْ لَا یَرُدُّوا هَذَا الْأَمْرَ فِی أَهْلِ بَیْتِهِ أَبَداً فَأَنْزَلَ اللَّهُتَعَالَی عَلَی نَبِیِّهِ فِی ذَلِکَ (أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ أَمْ یَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ بَلى‏ وَ رُسُلُنا لَدَیْهِمْ یَکْتُبُونَ)؛ (۱۵) گروهی از صحابه اجتماع کردند و گفتند: محمد اراده کرده که امامت را در اهل بیت خود قرار دهد. پس چهار نفر از آنها به سمت مکّه رفتند و داخل کعبه رفته و عهد و پیمان بستند و پیمان‌نامه‌ای نوشتند که اگر خدا، پیامبر را از دنیا برد و یا کشته شد، نگذارند به هیچ وجه خلافت به اهل بیت او برگردد. پس خداوند بلندمرتبه در این رابطه این آیه را بر پیامبرش نازل فرمود: «بلکه آنها تصمیم محکم بر توطئه گرفتند ما نیز اراده محکمی [درباره آنها] داریم. آیا آنان می‌پندارند که ما اسرار نهانی و سخنان درگوشی آنان را نمی‌شنویم؟ آری، رسولان (و فرشتگان) ما نزد آنها هستند و می‌نویسند.»
تکرار حدیث ثقلین واقعاً مؤثر بود؛ شاهدش این است که عده‌ای به‏خوبی مقصود پیامبر صلی الله علیه و آله را از این اقدامات متوجه شدند؛ از اینرو دست به توطئه زدند. در این زمینه می‌خوانیم: «فَاجْتَمَعَ قَوْمٌ مِنْ أَصْحَابِهِ وَ قَالُوا: یُرِیدُ مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله أَنْ یَجْعَلَ الْإِمَامَهَ فِی أَهْلِ بَیْتِهِ فَخَرَجَ مِنْهُمْ أَرْبَعَهُ نَفَرٍ إِلَى مَکَّهَ وَ دَخَلُوا الْکَعْبَهَ وَ تَعَاهَدُوا وَ تَعَاقَدُوا وَ کَتَبُوا فِیمَا بَیْنَهُمْ کِتَاباً إِنْ أَمَاتَ اللَّهُ مُحَمَّداً أَوْ قَتَلَهُ أَنْ لَا یَرُدُّوا هَذَا الْأَمْرَ فِی أَهْلِ بَیْتِهِ أَبَداً فَأَنْزَلَ اللَّهُتَعَالَی عَلَی نَبِیِّهِ فِی ذَلِکَ (أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ أَمْ یَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ بَلى‏ وَ رُسُلُنا لَدَیْهِمْ یَکْتُبُونَ)؛ (۱۵) گروهی از صحابه اجتماع کردند و گفتند: محمد اراده کرده که امامت را در اهل بیت خود قرار دهد. پس چهار نفر از آنها به سمت مکّه رفتند و داخل کعبه رفته و عهد و پیمان بستند و پیمان‌نامه‌ای نوشتند که اگر خدا، پیامبر را از دنیا برد و یا کشته شد، نگذارند به هیچ وجه خلافت به اهل بیت او برگردد. پس خداوند بلندمرتبه در این رابطه این آیه را بر پیامبرش نازل فرمود: «بلکه آنها تصمیم محکم بر توطئه گرفتند ما نیز اراده محکمی [درباره آنها] داریم. آیا آنان می‌پندارند که ما اسرار نهانی و سخنان درگوشی آنان را نمی‌شنویم؟ آری، رسولان (و فرشتگان) ما نزد آنها هستند و می‌نویسند.»
خط ۶۷: خط ۶۴:
در واقع این افراد (۱۶) تلاشهایی انجام دادند که جلو حرکت عظیم پیامبر صلی الله علیه و آله را بگیرند؛ ولی با عنایت الهی موفق نشدند.
در واقع این افراد (۱۶) تلاشهایی انجام دادند که جلو حرکت عظیم پیامبر صلی الله علیه و آله را بگیرند؛ ولی با عنایت الهی موفق نشدند.


و. خطبه غدیر
== خطبه غدیر ==
 
خطبه غدیر و انتخاب محل آن و نکاتی که در آن مطرح شد موجهایی در حادثه غدیر ایجاد کرد که به اهمّ آنها اشاره می‌شود:
خطبه غدیر و انتخاب محل آن و نکاتی که در آن مطرح شد موجهایی در حادثه غدیر ایجاد کرد که به اهمّ آنها اشاره می‌شود:


۱٫ دستور به توقف در جحفه
=== ۱. دستور به توقف در جحفه ===
 
پیامبر صلی الله علیه و آله در جحفه، محلّ‌ غدیر خم دستور به توقف داد، به آنهایی که از آنجا گذشته بودند، ‌دستور داد که برگردند و منتظر ماندند تا افرادی که نرسیده‌اند، به آنان ملحق شوند. این نشان می‌دهد که مسئله آن قدر مهم بود که همه افراد باید حضور داشته باشند.
پیامبر صلی الله علیه و آله در جحفه، محلّ‌ غدیر خم دستور به توقف داد، به آنهایی که از آنجا گذشته بودند، ‌دستور داد که برگردند و منتظر ماندند تا افرادی که نرسیده‌اند، به آنان ملحق شوند. این نشان می‌دهد که مسئله آن قدر مهم بود که همه افراد باید حضور داشته باشند.


۲٫ اعلام نزدیک بودن رحلت
=== ۲. اعلام نزدیک بودن رحلت ===
 
تذکر این نکته که رحلت آن حضرت نزدیک است و به زودی دعوت حق را لبیک می‌گوید، این خود نشان از آن دارد که در پی مطرح کردن جانشین خویش می‌باشد. در متن خطبه غدیر می‌خوانیم: «وَ إِنِّی أَوْشَکَ أَنْ أُدْعَى فَأُجِیبَ فَمَا أَنْتُمْ قَائِلُونَ قَالُوا نَصَحْتَ؛ (۱۷)و بدانید که من نزدیک است که [به سوی حق] دعوت شوم، پس اجابت کنم [و از دنیا بروم]، حال شما چه می‌گویید؟ گفتند: نصیحت کردی [و خیرخواه بودی]».
تذکر این نکته که رحلت آن حضرت نزدیک است و به زودی دعوت حق را لبیک می‌گوید، این خود نشان از آن دارد که در پی مطرح کردن جانشین خویش می‌باشد. در متن خطبه غدیر می‌خوانیم: «وَ إِنِّی أَوْشَکَ أَنْ أُدْعَى فَأُجِیبَ فَمَا أَنْتُمْ قَائِلُونَ قَالُوا نَصَحْتَ؛ (۱۷)و بدانید که من نزدیک است که [به سوی حق] دعوت شوم، پس اجابت کنم [و از دنیا بروم]، حال شما چه می‌گویید؟ گفتند: نصیحت کردی [و خیرخواه بودی]».


این جملات از چند جهت محرّک بود؛ اوّلاً عاطفه دوستداران پیامبر را تحریک می‌کرد که رحلت آن حضرت نزدیک است و این خود زمینه پذیرش بیش‏تر سخنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را فراهم می‌ساخت. ثانیاً مردم را به این پرسش وا می‌داشت که چرا حضرت خبر نزدیک شدن مرگ خود را به مردم می‌گوید، حتماً هدف و غرضی دارد. ثالثاً ذهن کنجکاو مردم را به این سو سوق می‌داد که بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله چه کسی باید خلیفه و جانشین او باشد، و خود این حالت توجه مردم را به سوی سخنان حضرت بیش‏تر جذب می‌کرد.
این جملات از چند جهت محرّک بود؛ اوّلاً عاطفه دوستداران پیامبر را تحریک می‌کرد که رحلت آن حضرت نزدیک است و این خود زمینه پذیرش بیش‏تر سخنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را فراهم می‌ساخت. ثانیاً مردم را به این پرسش وا می‌داشت که چرا حضرت خبر نزدیک شدن مرگ خود را به مردم می‌گوید، حتماً هدف و غرضی دارد. ثالثاً ذهن کنجکاو مردم را به این سو سوق می‌داد که بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله چه کسی باید خلیفه و جانشین او باشد، و خود این حالت توجه مردم را به سوی سخنان حضرت بیش‏تر جذب می‌کرد.


۳٫ تذکر مجدد حدیث ثقلین
=== ۳. تذکر مجدد حدیث ثقلین ===
 
«أیُّهَا الناس قد خَلَّفْتُ فِیکُمْ مَا اِنْ تَمَسَّکْتُم بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی: کِتَابَ الله وَاَهل بیتی، ألاَ وَ اِنَّ اللَّطِیفَ الْخَبِیرَ أخْبَرَنِی: أنَّهُمَا لَمْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض … اِنَّ اللهَ مسائلکم کَیْفَ فِی کِتَابِهِ وَأهْلَ بَیْتِی؛ (۱۸) ای مردم! بیدار باشید. در بین شما چیزی را جا گذاشتم که اگر به آن تمسک جویید، بعد از من گمراه نمی‌شوید: کتاب خدا و اهل بیتم. آگاه باشید (خدای) ریزبین و خیلی آگاه به من خبر داده که آن دو از هم جدا نمی‌شوند تا بر من کنار حوض (کوثر) وارد شوند. به راستی خداوند از شما خواهد پرسید که بعد از من با کتابش و اهل بیتم چگونه رفتار کردید». جالب اینکه در این نقل به جای «ثقلین» «ما» آمده. در واقع قرآن و اهل بیت یک چیز شمرده شده‌اند!
«أیُّهَا الناس قد خَلَّفْتُ فِیکُمْ مَا اِنْ تَمَسَّکْتُم بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی: کِتَابَ الله وَاَهل بیتی، ألاَ وَ اِنَّ اللَّطِیفَ الْخَبِیرَ أخْبَرَنِی: أنَّهُمَا لَمْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض … اِنَّ اللهَ مسائلکم کَیْفَ فِی کِتَابِهِ وَأهْلَ بَیْتِی؛ (۱۸) ای مردم! بیدار باشید. در بین شما چیزی را جا گذاشتم که اگر به آن تمسک جویید، بعد از من گمراه نمی‌شوید: کتاب خدا و اهل بیتم. آگاه باشید (خدای) ریزبین و خیلی آگاه به من خبر داده که آن دو از هم جدا نمی‌شوند تا بر من کنار حوض (کوثر) وارد شوند. به راستی خداوند از شما خواهد پرسید که بعد از من با کتابش و اهل بیتم چگونه رفتار کردید». جالب اینکه در این نقل به جای «ثقلین» «ما» آمده. در واقع قرآن و اهل بیت یک چیز شمرده شده‌اند!


۴٫ چه کسانی بر جان مؤمن ولایت دارند؟
=== ۴. چه کسانی بر جان مؤمن ولایت دارند؟ ===
 
نکته دیگری که برجستگی ایجاد کرد، مطرح کردن این پرسش بود که چه کسانی بر جان و مال مؤمنین ولایت دارند؟ خود پرسش و جواب گرفتن از مردم، وجدانها را بیدار می‌کند، در نتیجه موج ایجاد می‌کند: «أیُّهَا النَّاسُ مَنْ‌ أوْلَی النَّاسِ بِالْمُؤْمِنِینَ؟ قَالُوا: اللهُ وَرَسُولُهُ أعْلَمُ. قَالَ: أوْلَی النَّاسِ بِالْمُؤْمِنِینَ أهْلُ بَیْتِی، یَقُولُ ذَلِکَ ثَلاَثَ مِرْآت…؛ (۱۹) ای مردم! چه کسانی برترین مردم هستند نسبت به مؤمنین [و بر آنها ولایت دارند]؟ گفتند: خدا و رسول او داناترند. فرمود: برترین مردم نسبت به مؤمنین،‌ اهل بیت من هستند. و این را سه بار فرمود».
نکته دیگری که برجستگی ایجاد کرد، مطرح کردن این پرسش بود که چه کسانی بر جان و مال مؤمنین ولایت دارند؟ خود پرسش و جواب گرفتن از مردم، وجدانها را بیدار می‌کند، در نتیجه موج ایجاد می‌کند: «أیُّهَا النَّاسُ مَنْ‌ أوْلَی النَّاسِ بِالْمُؤْمِنِینَ؟ قَالُوا: اللهُ وَرَسُولُهُ أعْلَمُ. قَالَ: أوْلَی النَّاسِ بِالْمُؤْمِنِینَ أهْلُ بَیْتِی، یَقُولُ ذَلِکَ ثَلاَثَ مِرْآت…؛ (۱۹) ای مردم! چه کسانی برترین مردم هستند نسبت به مؤمنین [و بر آنها ولایت دارند]؟ گفتند: خدا و رسول او داناترند. فرمود: برترین مردم نسبت به مؤمنین،‌ اهل بیت من هستند. و این را سه بار فرمود».


این جملات خیلی می‌تواند تأثیرگذار باشد؛ هم از این جهت که ولایت کلّی اهل بیت را مطرح نموده است و هم از این جهت که سه بار مسئله را تکرار نموده است.
این جملات خیلی می‌تواند تأثیرگذار باشد؛ هم از این جهت که ولایت کلّی اهل بیت را مطرح نموده است و هم از این جهت که سه بار مسئله را تکرار نموده است.


۵٫ آیات مطرح شده در خطبه غدیر (۲۰)
=== ۵. آیات مطرح شده در خطبه غدیر (۲۰) ===
 
دل را ولا و حبّ علی باصفا کند
دل را ولا و حبّ علی باصفا کند


خط ۱۰۳: خط ۹۴:
مسئله دیگری که در جریان غدیر، موج ایجاد کرد، آیاتی است که در متن خطبه به کار برده شده است؛ به عنوان نمونه:
مسئله دیگری که در جریان غدیر، موج ایجاد کرد، آیاتی است که در متن خطبه به کار برده شده است؛ به عنوان نمونه:


۱٫ آیه تبلیغ:(یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاس‏)؛ (۲۱) «ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است،‌ کاملاً [به مردم] برسان،‌ و اگر این کار را نکنی، رسالت او را انجام نداده‌ای،‌ خداوند تو را از [خطرات احتمالی] مردم نگاه می‌دارد». (22)
=== آیه تبلیغ: ===
(یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاس‏)؛ (۲۱) «ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است،‌ کاملاً [به مردم] برسان،‌ و اگر این کار را نکنی، رسالت او را انجام نداده‌ای،‌ خداوند تو را از [خطرات احتمالی] مردم نگاه می‌دارد». (22)


۲٫ آیه ولایت:(إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ)؛ (۲۳) «سرپرست و ولیّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‌اند، همانها که نماز را برپا می‌دارند، و در حال رکوع زکات می‌دهند». (24)
=== آیه ولایت: ===
(إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ)؛ (۲۳) «سرپرست و ولیّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‌اند، همانها که نماز را برپا می‌دارند، و در حال رکوع زکات می‌دهند». (24)


مرتضی را دان ولیّ اهل ایمان تا ابد
مرتضی را دان ولیّ اهل ایمان تا ابد
خط ۱۱۱: خط ۱۰۴:
چون ز دیوان ابد دارد مثال «انّما»
چون ز دیوان ابد دارد مثال «انّما»


۳٫ رسول خدا صلی الله علیه و آلهفرمود: ای مردم‌! قرآن بیان می‌کند که امامان بعد از او (علی علیه السلام) فرزندان او هستند و من نیز به شما اعلام کردم که آنان از [نسل] من و او هستند. آنجا که خداوند عزیز و جلیل می‌فرماید: (کَلِمَهً باقِیَهً فی‏ عَقِبِه‏)؛ (۲۵) «کلمه پاینده در نسل او».
=== آیه کلمه باقیه: ===
 
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای مردم‌! قرآن بیان می‌کند که امامان بعد از او (علی علیه السلام) فرزندان او هستند و من نیز به شما اعلام کردم که آنان از [نسل] من و او هستند. آنجا که خداوند عزیز و جلیل می‌فرماید: (کَلِمَهً باقِیَهً فی‏ عَقِبِه‏)؛ (۲۵) «کلمه پاینده در نسل او».
۴٫ آیه بیعت:(إِنَّ الَّذینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدیهِمْ فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلى‏ نَفْسِهِ)؛ (۲۶) «کسانی که با تو بیعت می‌کنند [در حقیقت] تنها با خدا بیعت می‌نمایند و دست خدا بالای دست آنهاست، پس هر کس پیمان‌شکنی کند، تنها بر زیان خود پیمان شکسته است.»


و همین‌طور آیات اکمال،‌ افشای منافقین (۲۷) و در پایان اشاره فرمود که آیات بی‌شماری درباره علی علیه السلام در قرآن نازل شده است،‌ آنجا که فرمود: «و آیه خشنودی [پروردگار] جز درباره او نازل نشده است. و مخاطبه خداوند با مؤمنان آغازش با او (علی علیه السلام) است. آیه مدحی در قرآن نازل نشده است مگر او داخل آن است و در «هل اتی» بهشت را برای او شهادت داده است و سوره «هل اتی» درباره غیر او [و اهل بیتش] نازل نشده است و جز او به وسیله آن مدح نشده است». (28)
=== آیه بیعت: ===
(إِنَّ الَّذینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدیهِمْ فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلى‏ نَفْسِهِ)؛ (۲۶) «کسانی که با تو بیعت می‌کنند [در حقیقت] تنها با خدا بیعت می‌نمایند و دست خدا بالای دست آنهاست، پس هر کس پیمان‌شکنی کند، تنها بر زیان خود پیمان شکسته است.»


۵٫ مطرح نمودن امامت امامان و حضرت مهدی علیه السلام
=== آیات دیگر ===
همین‌طور آیات اکمال،‌ افشای منافقین (۲۷) و در پایان اشاره فرمود که آیات بی‌شماری درباره علی علیه السلام در قرآن نازل شده است،‌ آنجا که فرمود: «و آیه خشنودی [پروردگار] جز درباره او نازل نشده است. و مخاطبه خداوند با مؤمنان آغازش با او (علی علیه السلام) است. آیه مدحی در قرآن نازل نشده است مگر او داخل آن است و در «هل اتی» بهشت را برای او شهادت داده است و سوره «هل اتی» درباره غیر او [و اهل بیتش] نازل نشده است و جز او به وسیله آن مدح نشده است». (28)


== مطرح نمودن امامت امامان و حضرت مهدی علیه السلام ==
نکته دیگری که موج‌آفرین بود، مطرح نمودن امامت تمامی امامان دوازده‌گانه در خطبه غدیر است، برخلاف آنچه که در اذهان عمومی جا گرفته است، حضرت بر امامت تمامی امامان در بیش از شش مورد تصریح نموده است. (۲۹) از جمله فرمود: «ثُمَّ مِنْ بَعْدِی عَلِیٌّ وَلِیُّکُمْ وَ إِمَامُکُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ رَبِّکُمْ ثُمَّ الْإِمَامَهُ فِی ذُرِّیَّتِی مِنْ وُلْدِهِ إِلَى یَوْمِ تَلْقَوْنَ اللَّهَ عَزَّ اسْمُهُ وَ رَسُولُه‏؛ (۳۰) سپس بعد از من، علی علیه السلام ولیّ و امام شما به فرمان خداست. سپس امامت در نسل من از فرزندان علی علیه السلام تا روزی که خدا و رسولش را ملاقات کنید، می‌باشد».
نکته دیگری که موج‌آفرین بود، مطرح نمودن امامت تمامی امامان دوازده‌گانه در خطبه غدیر است، برخلاف آنچه که در اذهان عمومی جا گرفته است، حضرت بر امامت تمامی امامان در بیش از شش مورد تصریح نموده است. (۲۹) از جمله فرمود: «ثُمَّ مِنْ بَعْدِی عَلِیٌّ وَلِیُّکُمْ وَ إِمَامُکُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ رَبِّکُمْ ثُمَّ الْإِمَامَهُ فِی ذُرِّیَّتِی مِنْ وُلْدِهِ إِلَى یَوْمِ تَلْقَوْنَ اللَّهَ عَزَّ اسْمُهُ وَ رَسُولُه‏؛ (۳۰) سپس بعد از من، علی علیه السلام ولیّ و امام شما به فرمان خداست. سپس امامت در نسل من از فرزندان علی علیه السلام تا روزی که خدا و رسولش را ملاقات کنید، می‌باشد».


و همین‌طور امامت حضرت مهدی علیه السلام و دست‌آوردهای حکومت او که در خطبه غدیر مطرح کرده است؛ مثل: «مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّی نَبِیٌّ وَ عَلِیٌّ وَصِیِّی أَلَا إِنَّ خَاتَمَ الْأَئِمَّهِ مِنَّا الْقَائِمُ الْمَهْدِی‏؛ (۳۱) ای مردم! به راستی من نبی، و علی وصیّ من است. بدانید که آخرین امامان از ما، مهدی قائم است…».
و همین‌طور امامت حضرت مهدی علیه السلام و دست‌آوردهای حکومت او که در خطبه غدیر مطرح کرده است؛ مثل: «مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّی نَبِیٌّ وَ عَلِیٌّ وَصِیِّی أَلَا إِنَّ خَاتَمَ الْأَئِمَّهِ مِنَّا الْقَائِمُ الْمَهْدِی‏؛ (۳۱) ای مردم! به راستی من نبی، و علی وصیّ من است. بدانید که آخرین امامان از ما، مهدی قائم است…».


۶٫ تأکید و تجسّمی نمودن حادثه
== تأکید و تجسّمی نمودن حادثه ==
 
امر دیگری که برجستگی آفرید، تأکید و تکرار ولایت علی علیه السلام بود. علاّمه امینی در بخش دیگر از خطبه غدیر به نقل از اهل سنّت نقل می‌کند که «پیامبر فرمود: «إِنَّ اللَّهَ مَوْلَایَ وَ أَنَا مَوْلَى الْمُؤْمِنِینَ وَ أَنَا أَوْلَى بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ فَمَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاه‏؛ (۳۲)یَقُولُهَا ثَلاَثَ مَرَّاتِ وَفِِی لَفْظِ اَحْمَد اِمَامِ الْحَنَابِلَه: أرْبَعَ مَرَّات؛ به راستی خدا، مولای من است و من، مولا و سرپرست مؤمنان هستم،‌ و بر آنها از خودشان اولی می‌باشم. پس هر کس من مولا و سرپرست او بوده‌ام، علی مولا و سرپرست اوست». پیامبر صلی الله علیه و آله این جمله را سه بار و بنا بر قول احمد، امام حنابله چهار بار تکرار نمود.
امر دیگری که برجستگی آفرید، تأکید و تکرار ولایت علی علیه السلام بود. علاّمه امینی در بخش دیگر از خطبه غدیر به نقل از اهل سنّت نقل می‌کند که «پیامبر فرمود: «إِنَّ اللَّهَ مَوْلَایَ وَ أَنَا مَوْلَى الْمُؤْمِنِینَ وَ أَنَا أَوْلَى بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ فَمَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاه‏؛ (۳۲)یَقُولُهَا ثَلاَثَ مَرَّاتِ وَفِِی لَفْظِ اَحْمَد اِمَامِ الْحَنَابِلَه: أرْبَعَ مَرَّات؛ به راستی خدا، مولای من است و من، مولا و سرپرست مؤمنان هستم،‌ و بر آنها از خودشان اولی می‌باشم. پس هر کس من مولا و سرپرست او بوده‌ام، علی مولا و سرپرست اوست». پیامبر صلی الله علیه و آله این جمله را سه بار و بنا بر قول احمد، امام حنابله چهار بار تکرار نمود.


خط ۱۳۱: خط ۱۲۵:
راستی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بحث ولایت و امامت، سنگ تمام گذاشت و با روشهای گوناگون مسئله را تبیین نمود. حتی اهل بیت) را در جریان نزول آیه تطهیر و حدیث کساء زیر عبا‌ قرار داد، و فرمود: اینها اهل بیت من هستند،‌ تا عده‌ای نیایند و بگویند که همسران پیامبر نیز داخل اهل بیت می‌باشند [چنانکه گفتند]. در اینجا نیز دست علی را بالا برد تا بر همه روشن شود که مقصود، علی بن ابی طالب است». (33)
راستی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بحث ولایت و امامت، سنگ تمام گذاشت و با روشهای گوناگون مسئله را تبیین نمود. حتی اهل بیت) را در جریان نزول آیه تطهیر و حدیث کساء زیر عبا‌ قرار داد، و فرمود: اینها اهل بیت من هستند،‌ تا عده‌ای نیایند و بگویند که همسران پیامبر نیز داخل اهل بیت می‌باشند [چنانکه گفتند]. در اینجا نیز دست علی را بالا برد تا بر همه روشن شود که مقصود، علی بن ابی طالب است». (33)


۷٫ تأکید بر اعلان به دیگران
== تأکید بر اعلان به دیگران ==
 
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در طول عمر مبارکش دهها خطبه ایراد نموده است که در هیچ یک از آنها جز آنچه مربوط به ولایت و امامت می‌شود، تأکید نکرده است که حاضران به غائبان برسانند و نسل امروز به نسل فردا.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در طول عمر مبارکش دهها خطبه ایراد نموده است که در هیچ یک از آنها جز آنچه مربوط به ولایت و امامت می‌شود، تأکید نکرده است که حاضران به غائبان برسانند و نسل امروز به نسل فردا.


خط ۱۴۳: خط ۱۳۶:
«فَقُولُوا بِأَجْمَعِکُمْ… نَحْنُ نُؤَدِّی ذَلِکَ عَنْکَ الدَّانِیَ وَ الْقَاصِیَ مِنْ أَوْلَادِنَا وَ أَهَالِینَا نُشْهِدُ اللَّهَ بِذَالِکَ وَ کَفَى‏ بِاللَّهِ شَهِیداً وَ أَنْتَ عَلَیْنَا بِهِ شَهِیدٌ؛ (۳۶) سپس همگی بگویید … [ای رسول خدا، این مطالب خطبه غدیر را] از طرف تو به نزدیک و دور از فرزندانمان و فامیلهایمان می‌رسانیم، و خدا را بر آن شاهد می‌گیریم. خداوند در شاهد بودن کفایت می‌کند و تو نیز بر این اقرار، شاهد هستی».
«فَقُولُوا بِأَجْمَعِکُمْ… نَحْنُ نُؤَدِّی ذَلِکَ عَنْکَ الدَّانِیَ وَ الْقَاصِیَ مِنْ أَوْلَادِنَا وَ أَهَالِینَا نُشْهِدُ اللَّهَ بِذَالِکَ وَ کَفَى‏ بِاللَّهِ شَهِیداً وَ أَنْتَ عَلَیْنَا بِهِ شَهِیدٌ؛ (۳۶) سپس همگی بگویید … [ای رسول خدا، این مطالب خطبه غدیر را] از طرف تو به نزدیک و دور از فرزندانمان و فامیلهایمان می‌رسانیم، و خدا را بر آن شاهد می‌گیریم. خداوند در شاهد بودن کفایت می‌کند و تو نیز بر این اقرار، شاهد هستی».


۸٫ تاج‌گذاری با عمامه «سحاب»
== تاج‌گذاری با عمامه «سحاب» ==
 
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در جریان غدیر خم، عمّامه خود «سحاب» را به عنوان تاج افتخار بر سر امام علی علیه السلام، نهاد. محمد جوینی از امام باقر علیه السلام در این زمینه چنین نقل کرده است:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در جریان غدیر خم، عمّامه خود «سحاب» را به عنوان تاج افتخار بر سر امام علی علیه السلام، نهاد. محمد جوینی از امام باقر علیه السلام در این زمینه چنین نقل کرده است:


خط ۱۵۵: خط ۱۴۷:
عمّامه گذاردن از این جهت مؤثر است که اوّلاً در مردم شوق و شادی ایجاد می‌کند و ثانیاً نشانه رسیدن به مقامی است همچون امامت و وصایت. (۴۰)
عمّامه گذاردن از این جهت مؤثر است که اوّلاً در مردم شوق و شادی ایجاد می‌کند و ثانیاً نشانه رسیدن به مقامی است همچون امامت و وصایت. (۴۰)


۹٫ تأکید بر بیعت گرفتن رسمی
== تأکید بر بیعت گرفتن رسمی ==
 
حضرت در متن خطبه غدیر، بر بیعت‌گیری و بیعت کردن مردم پای فشرد، که این نکته نیز موج‌آفرین است؛ چون می‌فهماند که بحث امامت و پیشوایی مطرح است نه فقط دوستی و محبت؛ لذا فرمود: «ای مردم! من برایتان بیان کردم و به شما فهمانیدم، و این علی است که بعد ازمن به شما می‌فهماند. بدانید که من بعد از پایان خطابه‌ام، شما را به دست دادن با خودم به عنوان بیعت با او و اقرار به او، و بعد از من به دست دادن با خود او فرا می‌خوانم. بدانید که من با خدا بیعت کرده‌ام و علی با من بیعت کرده است، و من از جانب خداوند برای او از شما بیعت می‌گیرم… .
حضرت در متن خطبه غدیر، بر بیعت‌گیری و بیعت کردن مردم پای فشرد، که این نکته نیز موج‌آفرین است؛ چون می‌فهماند که بحث امامت و پیشوایی مطرح است نه فقط دوستی و محبت؛ لذا فرمود: «ای مردم! من برایتان بیان کردم و به شما فهمانیدم، و این علی است که بعد ازمن به شما می‌فهماند. بدانید که من بعد از پایان خطابه‌ام، شما را به دست دادن با خودم به عنوان بیعت با او و اقرار به او، و بعد از من به دست دادن با خود او فرا می‌خوانم. بدانید که من با خدا بیعت کرده‌ام و علی با من بیعت کرده است، و من از جانب خداوند برای او از شما بیعت می‌گیرم… .


خط ۱۶۹: خط ۱۶۰:
خداوند متعال علاوه بر دستوراتی که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله داده بود، آیاتی را نیز مستقیماً نازل نمود که هر یک برای حادثه غدیر موج‌آفرین بود.
خداوند متعال علاوه بر دستوراتی که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله داده بود، آیاتی را نیز مستقیماً نازل نمود که هر یک برای حادثه غدیر موج‌آفرین بود.


۱٫ نزول سوره نصر در منا
۱. نزول سوره نصر در منا


علامه مجلسی نقل کرده است که در روزهای آخر ایّام تشریق، سوره نصر (اِذَا جَاءَ نَصْرُ اللهِ وَالْفَتْح…)؛ بر پیامبر نازل شد که هم روی‌آوردن مردم به اسلام را و هم به نحوی نزدیک‌ بودن رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را گوشزد می‌کند.
علامه مجلسی نقل کرده است که در روزهای آخر ایّام تشریق، سوره نصر (اِذَا جَاءَ نَصْرُ اللهِ وَالْفَتْح…)؛ بر پیامبر نازل شد که هم روی‌آوردن مردم به اسلام را و هم به نحوی نزدیک‌ بودن رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را گوشزد می‌کند.


۲٫ نزول آیه تبلیغ
۲. نزول آیه تبلیغ


پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «ای مردم! من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل کرده، کوتاهی نکرده‌ام. جبرئیل سه مرتبه بر من نازل شده و از طرف خداوند سلام رسانده… و مرا مأمور نموده که آنچه وحی شده است، بیان کنم. خداوند چنین وحی کرده است: «ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت نازل شده، ابلاغ کن و اگر انجام ندهی، رسالت او را نرسانده‌ای و خداوند تو را از مردم حفظ می‌کند». (42)
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «ای مردم! من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل کرده، کوتاهی نکرده‌ام. جبرئیل سه مرتبه بر من نازل شده و از طرف خداوند سلام رسانده… و مرا مأمور نموده که آنچه وحی شده است، بیان کنم. خداوند چنین وحی کرده است: «ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت نازل شده، ابلاغ کن و اگر انجام ندهی، رسالت او را نرسانده‌ای و خداوند تو را از مردم حفظ می‌کند». (42)
خط ۱۸۷: خط ۱۷۸:
سه. خبر از اینکه اعلام این امر مخالفان سرسختی دارد؛ ولی خداوند، پیامبر را از توطئه دشمنان محافظت می‌کند.
سه. خبر از اینکه اعلام این امر مخالفان سرسختی دارد؛ ولی خداوند، پیامبر را از توطئه دشمنان محافظت می‌کند.


۳٫ نزول آیه اکمال دین و اتمام نعمت.
۳. نزول آیه اکمال دین و اتمام نعمت.


۴٫ نزول آیه (سأل سائل).
۴. نزول آیه (سأل سائل).