۲۱٬۹۷۲
ویرایش
(←پانویس) |
|||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
فرازهایی از آن خطبه، فهرست وار و به ترتیب، عبارتند از: | فرازهایی از آن خطبه، فهرست وار و به ترتیب، عبارتند از: | ||
حمد خدا؛ بیان اوصاف و توانمندیهای خداوند سبحان؛ بیان اینکه خداوند به پیامبر، امر فرموده که فرمان او را به مردم بگوید (لاَنَّهُ قَدْ اَعْلَمَنی انّی اِنْ لماَبْلُغ مَا اَنزلَ اِلیَّ فَمَابَلَّغْتُ رِسالَتی… فَاَوْحَی اِلیَّ بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم یَا اَیُّها الرَّسول بَلِّغْ مَا اُنْزِلَ اِلَیکَ مِنْ رَبِّک وَ اِنْ لمتَفْعَل فَمَابَلَّغْتَ رِسَالَته…)؛ بیان اینکه جبرئیل سهبار بر پیامبر نازل شد تا پیام خدا را برساند؛ بیان اینکه منزلت علی علیه السلام برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مانند منزلت هارون برای موسی علیه السلام است؛ گله پیامبر از وجود منافقان بسیار و صرفنظر از ذکر نام آنان به دلیل بزرگواری آن حضرت؛ تأکید مجدد بر نقص رسالت در صورت عدم ابلاغ دستور خداوند؛ | * حمد خدا؛ | ||
* بیان اوصاف و توانمندیهای خداوند سبحان؛ | |||
* بیان اینکه خداوند به پیامبر، امر فرموده که فرمان او را به مردم بگوید (لاَنَّهُ قَدْ اَعْلَمَنی انّی اِنْ لماَبْلُغ مَا اَنزلَ اِلیَّ فَمَابَلَّغْتُ رِسالَتی… فَاَوْحَی اِلیَّ بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم یَا اَیُّها الرَّسول بَلِّغْ مَا اُنْزِلَ اِلَیکَ مِنْ رَبِّک وَ اِنْ لمتَفْعَل فَمَابَلَّغْتَ رِسَالَته…)؛ | |||
* بیان اینکه جبرئیل سهبار بر پیامبر نازل شد تا پیام خدا را برساند؛ | |||
* بیان اینکه منزلت علی علیه السلام برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مانند منزلت هارون برای موسی علیه السلام است؛ | |||
* گله پیامبر از وجود منافقان بسیار و صرفنظر از ذکر نام آنان به دلیل بزرگواری آن حضرت؛ | |||
* تأکید مجدد بر نقص رسالت در صورت عدم ابلاغ دستور خداوند؛ | |||
بررسی خطبه غدیر که ما فقط بهعناوینی از آن اشاره کردیم، بهخوبی مبین نصب الاهی امیرالمومنین علیه السلام بهعنوان وصی نبی اکرم صلی الله علیه و آله است و بحث درباره این مطلب که عبارت «مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَهَذا عَلیٌ مَولاهُ» بهمعنای دوستی آن حضرت است، نه ولایت و امامتِ ایشان، امری بسیار مضحک و بیپایه و اساس است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این خطبه، بارها نام علی علیه السلام و اولاد او را برده است و رسماً ایشان را وصی، خلیفه، مبین و مفسر دین و منصوب از جانب باری تعالی میخواند و بیعت با او را بیعت با خدا میداند، آیا باز میتوان در وصی بودن امام علی علیه السلام برای نبی اکرم صلی الله علیه و آله تردید کرد؟ | * نصب علی علیه السلام بهعنوان امام از طرف خداوند؛ | ||
* لزوم اطاعت از او و حرمت مخالفت با او (فَاعْلَموُا معَاشِرَ النَّاس اِنَّ اللهَ قَدْ نَصَبَهُ لَکُم وَلیّاً وَ اِمَاماً مُفْتَرِضاً طَاعَتُهُ عَلیَ المهاجِرینَ وَ الانْصار و عَلی التَّابِعینَ لهم بِاحسانٍ وَ عَلیَ الْبَادِی وَ الحاضِر وَ علیَ الاعْجَمی وَ العَربی و الحُرِّ وَ الممْلوک وَ الصَّغِیر وَ الکَبیر…)؛ | |||
* تأکید مجدد بر امامت علی علیه السلام و اولاد ایشان (ثُمَّ مِنْ بَعدی عَلیٌ وَلیُّکُم وَ اِمامُکُم بِامرِ الله رَبُّکُم ثُمَّ الامامَة فی ذُرُّیَّتی مِنْ وُلْدِهِ اِلی یومِ الْقِیامةٍ)؛ | |||
* تعلیم همه حلال ها و حرام ها و همه علوم به علی علیه السلام ؛ | |||
* اشاره به اول مسلمان بودن علی علیه السلام و اولین فدایی پیامبر صلی الله علیه و آله بودن؛ | |||
* برتر قرار دادن علی علیه السلام و تعیین ایشان به امامت از طرف خداوند سبحان (وَ اقْبِلوُهُ فَقَدْ نَصَبَهُ اللهُ مَعَاشِرَ النَّاسِ اِنَّهُ اِمَامٌ مِنَ اللهِ)؛ | |||
* ورود مخالف علی علیه السلام به جهنم؛ | |||
* کافر محسوب شدن کسی که به این امر شک کند؛ | |||
* افضل بودن علی علیه السلام از مردم؛ | |||
* بیان خبر جبرئیل که دشمن علی علیه السلام ملعون و مغضوب است (مَلْعُونٌ ملعونٌ، مَغْضُوبٌ مغضوبٌ، مَنْ رَدَّ قَوْلی هذا وَ لمیُوَافِقهُ، اَلاَ أِنَّ جِبرَئَیل خَبَّرَنی عَنِ اللهِ تَعالیَ بِذلک وَ یَقوُلُ مَنْ عَادی عَلِیّاً وَ لمیَتَوَلَّهُ فَعَلِیْهِ لَعْنَتی وَ غَضَبی)؛ | |||
* دعوت به پیروی از محکمات و پرهیز از متشابهات قرآن؛ | |||
* دست علی علیه السلام را بلند کردن و گفتن: مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا عَلیٌ مَوْلاهُ وَ هُوَ عَلیُّ بنُ اَبیطالِب اَخِی وَ وَصِیّی؛ | |||
* نامیدن علی علیه السلام و اولادش بهعنوان ثقل اصغر و معرفی قرآن بهعنوان ثقل اکبر؛ | |||
* ودیعه بودن علی و اولادش در میان مردم؛ | |||
* بیان اینکه حق رسالت با این اعلام، ادا شد؛ | |||
* بیان اینکه این اعلام از جانب خداوند است و غیر از علی علیه السلام کسی لایق این سمت نیست (اِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ قَالَ وَ اَنَا قُلْتُ عَنِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ اَلاَ اِنَّهُ لَیْسَ اَمِیرُالمؤمِنینَ غَیرَ اَخِی وَ لاَتَحِلُّ اِمْرَةُ المْؤمِنینَ بَعْدِی لِاَحَدٍ غَیْرَهُ)؛ | |||
* تأکید مجدد پیامبر صلی الله علیه و آله بر حقانیت علی علیه السلام (هَذا عَلیٌ اَخِی وَ وَصیّی وَ وَاعِی عِلْمِی وَ خَلِیْفَتی عَلی اُمَّتی وَ عَلی تَفْسِیرِ کِتابِ الله عَزَّوَجَلَّ)؛ | |||
* دعا در حق محبان و لعن مخالفان علی علیه السلام ؛ | |||
* شاهد گرفتن خداوند بر اینکه تفسیر اسلام برعهده علی علیه السلام است تا دین کامل شود (... بِمَا اَکْمَلْتَ لِعِبَادِکَ مِنْ دِینِهِمْ وَ اَتْمَمْتَ عَلَیْهِمْ نِعْمَتَکَ وَ رَضیتَ لهَمُ الاسلامَ دِیناً فَقُلْتَ وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیرَ الاسلامِ دِیناً فَلَنْیُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فی الآخِرَةِ مِنَ الخاسِرین)؛ | |||
* تأکید مجدد بر اکمال دین با امامت علی علیه السلام (اِنَّما اَکْمَلَ اللهُ عَزوجلَّ دِیْنَکُمْ بِاِمَامَتِهِ)؛ | |||
* به کار بردن صفاتی مانند تقی، نقی، هادی، مهدی و… برای علی علیه السلام ؛ | |||
* معرفی علی علیه السلام و اولاد او بهعنوان برترین و بهترین اوصیا (نَبِیُّکُمْ خَیْرُ نَبِیٍّ وَ وَصِیُّهُ خَیْرُ وَصِیٍّ وَ بَنُوهُ خَیْرُ الاوْصِیاء)؛ | |||
* معرفی دشمن علی علیه السلام بهعنوان دشمن خدا؛ | |||
* تأکید بر اینکه سوره مبارکه عصر در مورد علی علیه السلام است؛ | |||
* بیان اینکه پس از مرگِ پیامبر صلی الله علیه و آله به عقب برنگردید؛ | |||
* ذکر مجدد صفات پسندیده علی علیه السلام ؛ | |||
* بیان اینکه صحیفه، نزد علی علیه السلام است؛ | |||
* قرار دادن امامت در اولاد او تا قیامت؛ | |||
* تأکید دوباره بر امامت او (هذا علیٌ اِمامُکُمْ وَ وَلیُّکُم وَ هو مَواعِیدُ الله)؛ | |||
* تأکید مجدد بر وجود امامت پس از علی علیه السلام در اولادش (اَنَا صِراطُ اللهِ المستقیمُ الذی اَمَرَکُمْ بِاتِّبَاعِهِ ثم عَلیٌّ مِنْ بَعْدِی ثم وُلْدِی مِنْ صُلْبِهِ اَئِمةٌ یَهْدوُنَ اِلیَ الحقِّ)؛ | |||
* خواندن سوره حمد؛ | |||
* معرفی دشمنان علی بهعنوان منافق؛ | |||
* وعده ورود بدون حساب به بهشت به پیروان علی علیه السلام (یَدْخُلونَ الجَنَّةَ بِغَیرِ حسابٍ)؛ | |||
* تأکید مجدد بر عذاب جهنم برای مخالفان علی علیه السلام ؛ | |||
* تأکید مجدد بر وصایت علی علیه السلام (اِنِّی نَبِیٌ وَ عَلیٌّ وَصِیّی)؛ | |||
* نامیدن مهدی علیه السلام فرزند علی علیه السلام بهعنوان آخرین امام در سلسله اوصیا (و اِنَّ خَاِتمَ الاَئِمَّةِ مِنَّا الْقائِمُ المهدِی صَلواةُ اللهِ علیه)؛ | |||
* بیان دوباره فضایل علی علیه السلام (اَلّاَ أَنَّهُ ناصِرُ دِینِ اللهِ، اَلّاَ أنَّهُ خِیَرَةُ اللهِ، اَلّاَ أَنَّهُ وارِثُ کُلِّ عِلمٍ…)؛ | |||
* معرفی علی علیه السلام بهعنوان آخرین وصی و حجت دین خدا (وَ لاَحُجَّةَ بَعْدَه)؛ | |||
* وجود همه علوم نزد او؛ | |||
* سفارش به فریضه حج، اقامه نماز و پرداخت زکات؛ | |||
* بیان اینکه علی علیه السلام مبین دستورات دینی است (فَعَلیٌّ وَلیُّکُم وَ مُبَیِّنٌ لَکُمْ)؛ | |||
* تأکید مجدد بر امامت او و اولادش؛ نام بردن از قائم دین (قَائِمُهُمُ المهدی)؛ | |||
* تأکید بر نماز، زکات، امر به معروف، نهی از منکر، توجه به قیامت و لزوم اقرار به امامت علی علیه السلام (الاِقْرارَ بِمَا عَقَدْتُ لِعَلیٍّ مِنْ اِمْرَةِ المؤمِنین)؛ | |||
* تأکید مجدد بر امامت در صلب علی علیه السلام ؛ | |||
* نام بردن از امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام بهعنوان بزرگان جوانان بهشت (و اَنَّهُما سَیِّدا شَبابِ اَهلِ الجَنَّه)؛ | |||
* امام بودن آنان (وَ اَنَّهُمَا الامامانِ بَعدَ اَبِیهِمِا عَلیٍّ)؛ | |||
* خود را پدر آنان خواندن (و اَنَا اَبُوهُمَا قَبْلَهُ)؛ | |||
* شاهد گرفتن خدا و ملائکه بر این امر (کَفیَ بِاللهِ شَهیداً… وَ مَلائِکةُ اللهِ وَ جُنُودُهُ و عَبِیدُهُ)؛ | |||
* بیان اینکه بیعت کننده با علی بیعت کننده با خداست (مَنْ بَایَعَ فَاِنمَّاَ یُبَایِعُ اللهَ عزَّوجلَّ)؛ | |||
* لزوم بیعت با علی، حسن و حسین علیه السلام و اولاد ایشان (بایِعوُا عَلِیّاً وَ الحسنَ و الحسینَ و الائِمَّةَ کَلِمَةً طَیِّبَةً بَاقُیَةً)؛ | |||
* لزومِ خواندن علی علیه السلام بهنام امیرالمؤمنین (سَلِّموُا عَلیَ عَلیٍّ بِاِمْرَةِ المؤمنینَ)؛ | |||
* ذکر مناقب آن حضرت در قرآن (اِنَّ فَضَائِلَ عَلیِّ بنِ ابیطالبٍ عِنْدَ اللهِ عزّوجلَّ وَ قَدْ اَنْزَلهَا فی الْقُرآنِ اَکْثَرُ مِنْ اَنْ اُحْصِیَهَا فی مَقامٍ واحدٍ) | |||
* سرانجام تأکید مجدد بر ورود بیعت کنندگان و محبان علی علیه السلام به بهشت. | |||
* این فهرستی از عناوین خطبه غدیر بود که مرتبط با بحث وصایت امام علی علیه السلام است. | |||
غدیر، مصداق آیه «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِیناً».<ref>مائده، ۳.</ref> است. بررسی خطبه غدیر که ما فقط بهعناوینی از آن اشاره کردیم، بهخوبی مبین نصب الاهی امیرالمومنین علیه السلام بهعنوان وصی نبی اکرم صلی الله علیه و آله است و بحث درباره این مطلب که عبارت «مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَهَذا عَلیٌ مَولاهُ» بهمعنای دوستی آن حضرت است، نه ولایت و امامتِ ایشان، امری بسیار مضحک و بیپایه و اساس است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این خطبه، بارها نام علی علیه السلام و اولاد او را برده است و رسماً ایشان را وصی، خلیفه، مبین و مفسر دین و منصوب از جانب باری تعالی میخواند و بیعت با او را بیعت با خدا میداند، آیا باز میتوان در وصی بودن امام علی علیه السلام برای نبی اکرم صلی الله علیه و آله تردید کرد؟ | |||
از اینرو باید زحمات افرادی چون میرحامد حسین صاحب عقباتالانوار، علامه امینی صاحب الغدیر و دیگر بزرگان را ستود که ثابت کردند این حدیث شریف در منابع سنی نیز به چند طریق ذکر شده است و همه ایشان ناگزیر از پذیرش وصایت حضرت امیر علیه السلام برای نبی اکرم صلی الله علیه و آله هستند. | از اینرو باید زحمات افرادی چون میرحامد حسین صاحب عقباتالانوار، علامه امینی صاحب الغدیر و دیگر بزرگان را ستود که ثابت کردند این حدیث شریف در منابع سنی نیز به چند طریق ذکر شده است و همه ایشان ناگزیر از پذیرش وصایت حضرت امیر علیه السلام برای نبی اکرم صلی الله علیه و آله هستند. |