۲۱٬۹۷۲
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
مخالفان نیز این را به خوبی فهمیدهاند؛ لذا از همان آغاز تلاش کردند (و در حدّی موفق شدند) که داستان غدیر را تأویل و توجیه نمایند؛ چرا که اگر فقط امامت امیرمؤمنان مطرح بود، ممکن بود به نوعی آن را پذیرا شوند، ولی از آنچه ترس داشتند و دارند، ادامه کار، و تداوم امامت و ولایت در طول تاریخ است که سخت مخالفان را خلع سلاح میکرده است؛ بنابراین، به سختی در مقابل آن قرار گرفتند و از اوّل زیر بار نرفتند تا جلوی استمرار آن را نیز بگیرند. | مخالفان نیز این را به خوبی فهمیدهاند؛ لذا از همان آغاز تلاش کردند (و در حدّی موفق شدند) که داستان غدیر را تأویل و توجیه نمایند؛ چرا که اگر فقط امامت امیرمؤمنان مطرح بود، ممکن بود به نوعی آن را پذیرا شوند، ولی از آنچه ترس داشتند و دارند، ادامه کار، و تداوم امامت و ولایت در طول تاریخ است که سخت مخالفان را خلع سلاح میکرده است؛ بنابراین، به سختی در مقابل آن قرار گرفتند و از اوّل زیر بار نرفتند تا جلوی استمرار آن را نیز بگیرند. | ||
شبیه آن چیزی که در فدک اتفاق افتاد، که از اوّل زیر بار سخنان فاطمه زهرا علیهاالسلام نرفتند تا ناچار به پذیرش سخنان منطقی بعدی آن بانو نشوند. ابن ابیالحدید به این نکته اشاره دارد، آنجا که میگوید: از استاد بزرگ و مدرس بغداد (علی بن الفار) پرسیدم: آیا زهرا علیهاالسلام در ادعای خود [در مورد داستان فدک] راستگو بوده؟ استادم گفت: بلی! گفتم: خلیفه میدانست او زنی راستگوست؟ گفت: بلی! گفتم: پس چرا خلیفه حق مسلّم او را در اختیارش نگذاشت؟ در این موقع، استاد لبخندی زد و با کمال وقار گفت: اگر آن روز سخن او را میپذیرفت، و روی این جهت که او یک زن راستگو [و معصومه] بود، بدون در خواست شاهد، فدک را به وی بازمیگردانید، فردا او از این موقعیّت به سود شوهر خود علی استفاده میکرد و میگفت: خلافت مربوط به شوهرم علی است، و او در این موقع، ناچار بود خلافت را به علی تفویض کند؛ زیرا او را (با این اقدام خود) راستگو دانسته بود، ولی خلیفه برای اینکه باب تقاضا و مناظرات بسته شود، او را از حق مسلّم خود ممنوع [و محروم] ساخت.<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱۶، ص ۲۸۴؛ ر.ک. پژوهشی عمیق پیرامون زندگی علی علیهالسلام، ص ۳۱۳–۳۱۴.</ref> | شبیه آن چیزی که در فدک اتفاق افتاد، که از اوّل زیر بار سخنان فاطمه زهرا علیهاالسلام نرفتند تا ناچار به پذیرش سخنان منطقی بعدی آن بانو نشوند. ابن ابیالحدید به این نکته اشاره دارد، آنجا که میگوید: از استاد بزرگ و مدرس بغداد (علی بن الفار) پرسیدم: آیا زهرا علیهاالسلام در ادعای خود [در مورد داستان فدک] راستگو بوده؟ | ||
استادم گفت: بلی! گفتم: خلیفه میدانست او زنی راستگوست؟ | |||
گفت: بلی! گفتم: پس چرا خلیفه حق مسلّم او را در اختیارش نگذاشت؟ در این موقع، استاد لبخندی زد و با کمال وقار گفت: اگر آن روز سخن او را میپذیرفت، و روی این جهت که او یک زن راستگو [و معصومه] بود، بدون در خواست شاهد، فدک را به وی بازمیگردانید، فردا او از این موقعیّت به سود شوهر خود علی استفاده میکرد و میگفت: خلافت مربوط به شوهرم علی است، و او در این موقع، ناچار بود خلافت را به علی تفویض کند؛ زیرا او را (با این اقدام خود) راستگو دانسته بود، ولی خلیفه برای اینکه باب تقاضا و مناظرات بسته شود، او را از حق مسلّم خود ممنوع [و محروم] ساخت.<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱۶، ص ۲۸۴؛ ر.ک. پژوهشی عمیق پیرامون زندگی علی علیهالسلام، ص ۳۱۳–۳۱۴.</ref> | |||
همین قصه درباره امامت تکرار شد؛ از اوّل زیر بار «الف» امامت نرفتند تا از «با» و «تا» و… نیز شانه خالی کنند. | همین قصه درباره امامت تکرار شد؛ از اوّل زیر بار «الف» امامت نرفتند تا از «با» و «تا» و… نیز شانه خالی کنند. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۹: | ||
=== الف. روایاتی که امامان را دوازده نفر معرّفی میکند === | === الف. روایاتی که امامان را دوازده نفر معرّفی میکند === | ||
در صحیح مسلم از جابر بن سمره نقل شده که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند: {{متن عربی|لا يزالُ هذَا الاْمْرُ عَزيزا اِلي اثْنَيْ عَشَرَ خَلِيفَة… كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيشٍ}}؛<ref>صحیح مسلم، ج ۳، ص ۱۴۵۳.</ref> پیوسته امر امامت خواهد بود با وجود دوازده خلیفه… که همگی آنان از قریش میباشند.» | |||
شعبی از مسروق نقل کرده که ما نزد عبدالله بن مسعود نشسته بودیم، در حالی که او برای ما قرآن میخواند. مردی به او گفت: آیا از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله پرسیدید که چند نفر بر این امت خلافت خواهند کرد؟ | |||
در صحیح بخاری نیز آمده که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: {{متن عربی|يكونُ بَعْدي اِثْنا عَشَرَ اَميرا… | عبدالله در جواب گفت: بلی، ما پرسیدیم «فَقالَ اِثْنا عَشَرَ بِعَدَدِ نُقَباءِ بَنی اِسْرائیلَ؛<ref>مسند احمد حنبل، ج ۶، ص ۳۲۱؛ ر.ک. مجمع الزوائد، ج ۵، ص ۱۹۰؛ مسند ابویعلی موصلی، ج ۸، ص ۴۴۴.</ref> پس فرمود: دوازده نفر به تعداد پیشوایان بنی اسرائیل.» | ||
در صحیح بخاری نیز آمده که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: {{متن عربی|يكونُ بَعْدي اِثْنا عَشَرَ اَميرا… كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْش}}<ref>صحیح بخاری، ج ۹، ص ۱۰۱.</ref> بعد از من [برای امت] دوازده امیر خواهد بود که همگی آنها از قریش هستند.» | |||
=== ب. روایاتی که به اسم ائمه تصریح دارند === | === ب. روایاتی که به اسم ائمه تصریح دارند === | ||
علاوه بر منابع بیشمار شیعه، در مدارک اهل سنت نیز (با همه کنترلهایی که انجام پذیرفته) روایاتی داریم که در آنها به نام مبارک ائمه اطهار علیهمالسلام تصریح شده است که به دو مورد اشاره میشود: | علاوه بر منابع بیشمار شیعه، در مدارک اهل سنت نیز (با همه کنترلهایی که انجام پذیرفته) روایاتی داریم که در آنها به نام مبارک ائمه اطهار علیهمالسلام تصریح شده است که به دو مورد اشاره میشود: | ||
جوینی نقل کرده که نعثل یهودی به پیامبر صلیاللهعلیهوآله عرض کرد: از وصی خود به ما خبر بده؛ چرا که برای تمامی پیامبران وصی و جانشین بوده است، و نبی ما یوشع بن نون را وصی خود قرار داد. | |||
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در جواب فرمود: | |||
همانا وصی و خلیفه بعد از من علی بن ابی طالب [علیهماالسلام] است و بعد از او دو فرزندش حسن و حسین [علیهماالسلام] و بعد از آن دو، نه امام دیگر از صلب حسین[علیهالسلام] هستند. | |||
نعثل میگوید: ای محمد نام آن نه نفر را برایم بگو! پیامبر هم نام یکایک آنها را بیان کرد.»<ref>فرائد السمطین، ج ۲، ص ۱۳۴.</ref> | |||
خوارزمی از سلمان نقل میکند: به حضور پیامبر صلیاللهعلیهوآله شرفیاب شدیم که حسین علیهالسلام در آغوش او بود. چشمان او را بوسید و فرمود: | |||
{{متن عربی|اِنَّك سَيدٌ اَبُو سادَةٍ، اِنَّك اِمامٌ ابْنُ اِمامٍ اِنَّك حُجّةٌ ابْنُ حُجَّةٍ اَبُو حُجَجٍ تِسْعَةٍ مِنْ صُلْبِكَ تاسِعُهُمْ قائِمُهُمْ}}؛<ref>مقتل الحسین علیهالسلام، ج ۱، ص ۱۴۶.</ref> به راستی تو سید و پدر سادات هستی، تو خود امام و فرزند امام هستی، تو خود حجت و فرزند حجت [خدایی] و پدر نه حجت از نسل خود هستی که نهمین آنها قائم آنهاست.» | |||
هر چند با تأسف باید گفت که عدهای از راویان و مورخان اهل سنت برای سرپوش گذاشتن بر واقعیات از نقل این گونه روایات فرار کردهاند، و برخی از آنهایی هم که نقل کردهاند، توجیهات غیرقابل قبولی برای آن ارائه نمودهاند؛ در حالی که احادیث فوق و مشابه آن جز با عقائد شیعه اثناعشری با هیچ عقیده و مذهبی سازگاری ندارد. | هر چند با تأسف باید گفت که عدهای از راویان و مورخان اهل سنت برای سرپوش گذاشتن بر واقعیات از نقل این گونه روایات فرار کردهاند، و برخی از آنهایی هم که نقل کردهاند، توجیهات غیرقابل قبولی برای آن ارائه نمودهاند؛ در حالی که احادیث فوق و مشابه آن جز با عقائد شیعه اثناعشری با هیچ عقیده و مذهبی سازگاری ندارد. | ||
خط ۶۷: | خط ۸۱: | ||
در پایان، جا دارد به ژرف اندیشی علامه امینی از عمق جان تحسین گفت که آن همه برای حدیث و خطبه غدیر و تبیین منابع و روات و شاعران آن سرمایهگذاری کرد؛ چرا که او به خوبی فهمیده بود که جریان غدیر خلاصه تاریخ بشریت و تعیین سرنوشت آدمیت در طول تاریخ است و غدیرخم اثبات امامت و ولایت امامان معصوم علیهمالسلام برای تمام انسانهاست.<ref>مبلغان، دی و بهمن ۱۳۸۳، شماره ۶۲.</ref> | در پایان، جا دارد به ژرف اندیشی علامه امینی از عمق جان تحسین گفت که آن همه برای حدیث و خطبه غدیر و تبیین منابع و روات و شاعران آن سرمایهگذاری کرد؛ چرا که او به خوبی فهمیده بود که جریان غدیر خلاصه تاریخ بشریت و تعیین سرنوشت آدمیت در طول تاریخ است و غدیرخم اثبات امامت و ولایت امامان معصوم علیهمالسلام برای تمام انسانهاست.<ref>مبلغان، دی و بهمن ۱۳۸۳، شماره ۶۲.</ref> | ||
== منبع == | |||
مجله مبلغان، سال ۱۳۸۲، شماره۶۲. | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۷۳: | خط ۸۸: | ||
== فهرست منابع == | == فهرست منابع == | ||
شرح نهج البلاغه؛ ابن ابی الحدید معتزلی، م۶۵۶ق، قم: مکتبة آیت الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق. | {{منابع}} | ||
* شرح نهج البلاغه؛ ابن ابی الحدید معتزلی، م۶۵۶ق، قم: مکتبة آیت الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق. | |||
بحارالانوار؛ محمدباقر مجلسی، م۱۱۱۰ق، بیروت: داراحیاء التراث العربی، مؤسسة الوفا، ۱۴۰۳ق. | * بحارالانوار؛ محمدباقر مجلسی، م۱۱۱۰ق، بیروت: داراحیاء التراث العربی، مؤسسة الوفا، ۱۴۰۳ق. | ||
* صحیح مسلم؛ مسلم بن حجاج نیشابوری، م۲۶۱ق، بیروت: داراحیاء التراث العربی، بیتا. | |||
صحیح مسلم؛ مسلم بن حجاج نیشابوری، م۲۶۱ق، بیروت: داراحیاء التراث العربی، بیتا. | * مسند أحمد بن حنبل؛ أحمد بن حنبل الشیبانی، م۲۴۱ق، مصر: مؤسسة قرطبة، بیتا. | ||
* صحیح بخاری؛ محمد بن اسماعیل بخاری، م ۲۵۶ق، دمشق: دارطوق النجاة، اول، ۱۴۲۲ق. | |||
مسند أحمد بن حنبل؛ أحمد بن حنبل الشیبانی، م۲۴۱ق، مصر: مؤسسة قرطبة، بیتا. | * پژوهشی عمیق پیرامون زندگی علی علیهالسلام؛ جعفر سبحانی، تهران: نشر جهانآرا، ۱۳۷۰ش. | ||
* مسند ابوبعلی موصلی؛ احمد بن علی ابو یعلی، م ۳۰۷ق، دمشق: دار المأمون، ۱۴۱۰ | |||
صحیح بخاری؛ محمد بن اسماعیل بخاری، م ۲۵۶ق، دمشق: دارطوق النجاة، اول، ۱۴۲۲ق. | * مجمع الزوائد؛ علی بن ابی بکر بن سلیمان الهیثمی المصری، م۸۰۷ق، تحقیق: محمد عبدالقادر احمد عطا، بیروت: درالکتب العلیمه، بیتا. | ||
* فرائد السمطین، ابراهیم بن محمد حموی جوینی، م۷۲۲ق، بیروت: مؤسسة المحمودی، ۱۳۰۸ق. | |||
پژوهشی عمیق پیرامون زندگی علی علیهالسلام؛ جعفر سبحانی، تهران: نشر جهانآرا، ۱۳۷۰ش. | * مقتل الحسین علیهالسلام، موفق بن احمد اخطب خوارزمی، م۵۶۸ق، قم: انوار الهدی، دوم، ۱۴۲۳ق. | ||
* عوالم العلوم؛ شیخ عبدالله بحرانی، م۱۱۴۸ق، قم: مؤسسة الامام المهدی علیه السلام، اول، ۱۴۰۵ق. | |||
مسند ابوبعلی موصلی؛ احمد بن علی ابو یعلی، م ۳۰۷ق، دمشق: دار المأمون، ۱۴۱۰ | {{پایان منابع}} | ||
مجمع الزوائد؛ علی بن ابی بکر بن سلیمان الهیثمی المصری، م۸۰۷ق، تحقیق: محمد عبدالقادر احمد عطا، بیروت: درالکتب العلیمه، بیتا. | |||
فرائد السمطین، ابراهیم بن محمد حموی جوینی، م۷۲۲ق، بیروت: مؤسسة المحمودی، ۱۳۰۸ق. | |||
مقتل الحسین علیهالسلام، موفق بن احمد اخطب خوارزمی، م۵۶۸ق، قم: انوار الهدی، دوم، ۱۴۲۳ق. | |||
عوالم العلوم؛ شیخ عبدالله بحرانی، م۱۱۴۸ق، قم: مؤسسة الامام المهدی علیه السلام، اول، ۱۴۰۵ق. | |||