قرآن و رویداد غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
در رویداد «غدیر» گذشته بر آیه «تبلیغ» یعنی آیه: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>مائده/۶۷.</ref> دو آیه دیگر نازل شده و به حادثه رنگ ابدی و جاودانی بخشیده است. این دو آیه عبارتند از:
در رویداد «غدیر» گذشته بر آیه «تبلیغ» یعنی آیه: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>مائده/۶۷.</ref> دو آیه دیگر نازل شده و به حادثه رنگ ابدی و جاودانی بخشیده است. این دو آیه عبارتند از:
۱. آیه اکمال دین
۲. آیه سؤال عذاب


اینک پیرامون هر دو آیه به بحث و گفتگو می‌پردازیم:<ref>آيت الله جعفر سبحانى.</ref>
اینک پیرامون هر دو آیه به بحث و گفتگو می‌پردازیم:<ref>آيت الله جعفر سبحانى.</ref>
خط ۶۰: خط ۶۴:
۱- الولایة تألیف طبری (متوفای ۳۱۰ ه).  
۱- الولایة تألیف طبری (متوفای ۳۱۰ ه).  


۲- تفسیر ابن کثیر شامی، (۷۷۴ ه') ج ۲، ص ۱۴.
۲- تفسیر ابن کثیر شامی، (۷۷۴ ق) ج ۲، ص ۱۴.


۳- تفسیر الدرالمنثور سیوطی شافعی، متوفای (۹۱۱ ه') ج ۲، ص ۲۵۹ و الاتقان، ج ۱، ص ۳۱ (طه ۱۳۶۰).  
۳- تفسیر الدرالمنثور سیوطی شافعی، متوفای (۹۱۱ ق) ج ۲، ص ۲۵۹ و الاتقان، ج ۱، ص ۳۱ (طه ۱۳۶۰).  


۴- تاریخ ابوبکر خطیب بغدادی، متوفای (۴۳) ج ۸، ص ۲۹۰.  
۴- تاریخ ابوبکر خطیب بغدادی، متوفای (۴۳ق) ج ۸، ص ۲۹۰.  


۵- شیخ الاسلام حموینی، در فراید السمطین باب ۱۳.  
۵- شیخ الاسلام حموینی، در فراید السمطین باب ۱۳.  


۶- خوارزمی، متوفای (۵۶۸ ه) در مناقب ص ۸۰ و ۹۴.
۶- خوارزمی، متوفای (۵۶۸ ق) در مناقب ص ۸۰ و ۹۴.


۷- تاریخ ابن کثیر، ج ۵، ص ۲۱۰۱.
۷- تاریخ ابن کثیر، ج ۵، ص ۲۱۰۱.


۸- تذکره سبط ابن جوزی حنفی، متوفای (۶۵۴) ص ۱۸.
۸- تذکره سبط ابن جوزی حنفی، متوفای (۶۵۴ق) ص ۱۸.


علامه عالیقدر مرحوم امینی در کتاب جاوید «الغدیر» ج ۱، ص ۲۳۰ به بعد، اقوال و روایات وارد از طریق اهل سنت را که همگی گواهی می‌دهند که آیه «الیوم اکملت» در روز غدیر نازل شده است به تفصیل نقل کرده است… اما روایات شیعه درباره شأن نزول آیه شریفه، در کتابهای مربوط به امامت و در تفاسیر معتبر موجود می‌باشد.
علامه عالیقدر مرحوم امینی در کتاب جاوید «الغدیر» ج ۱، ص ۲۳۰ به بعد، اقوال و روایات وارد از طریق اهل سنت را که همگی گواهی می‌دهند که آیه «الیوم اکملت» در روز غدیر نازل شده است به تفصیل نقل کرده است… اما روایات شیعه درباره شأن نزول آیه شریفه، در کتابهای مربوط به امامت و در تفاسیر معتبر موجود می‌باشد.


نکاتی چند در مورد آیه
=== نکاتی چند در مورد آیه ===
۱- گروهى از مفسران مانند فخر رازى در «مفاتیح الغیب» و آلوسى در «روح المعانى» و عبده در «المنار» نقل میکند که پیامبر پس از نزول این آیه، بیش از هشتاد و یک روز عمر نکرد.


هرگاه وفات رسول خدا (طبق نقل کلینی در کافی و نقل اهل سنت) روز دوازدهم ربیع اتفاق افتاده باشد، روز نزول آیه، روز هیجدهم ذی الحجه، روز غدیر خواهد بود. البته مشروط بر اینکه روز غدیر، و روز وفات پیامبر را حساب نکنیم، و دو ماه از سه ماه را پشت سر هم، ۲۹ روز بگیریم.
هرگاه وفات رسول خدا (طبق نقل کلینی در کافی و نقل اهل سنت) روز دوازدهم ربیع اتفاق افتاده باشد، روز نزول آیه، روز هیجدهم ذی الحجه، روز غدیر خواهد بود. البته مشروط بر اینکه روز غدیر، و روز وفات پیامبر را حساب نکنیم، و دو ماه از سه ماه را پشت سر هم، ۲۹ روز بگیریم.
۲. بسیارى از روایات که نزول آیه را روز غدیر معرفى می ‏کنند، یادآور می ‏شوند که پیامبر پس از نصب على علیه السلام براى خلافت چنین فرمود:


{{متن عربی|اللَّهُ‏ أَكْبَرُ عَلَى‏ إِكْمَالِ‏ الدِّينِ‏، وَ إِتْمَامِ‏ النِّعْمَةِ، وَ رِضَى الرَّبِّ بِرِسَالَتِي وَ بِالْوَلَايَةِ لِعَلِيٍّ مِنْ بَعْدِي}}<ref>به کتاب شریف «الغدیر» ج ۱، صفحات ۱۱۲ مراجعه فرمائید.</ref>
{{متن عربی|اللَّهُ‏ أَكْبَرُ عَلَى‏ إِكْمَالِ‏ الدِّينِ‏، وَ إِتْمَامِ‏ النِّعْمَةِ، وَ رِضَى الرَّبِّ بِرِسَالَتِي وَ بِالْوَلَايَةِ لِعَلِيٍّ مِنْ بَعْدِي}}<ref>به کتاب شریف «الغدیر» ج ۱، صفحات ۱۱۲ مراجعه فرمائید.</ref>


«سپاس خداوندی را بر تکمیل آئین، و اتمام نعمت، و رضایت او بر رسالت من و ولایت علی(ع) پس از من».
« سپاس خداوندى را بر تکمیل آئین، و اتمام نعمت، و رضایت او بر رسالت من و ولایت على علیه السلام پس از من ».
 
همان‌طور که ملاحظه می‌کنید: پیامبر، مضمون آیه مورد بحث را در کلام خود وارد کرده است و این خود می‌رساند که آیه یاد شده درباره روز غدیر نازل گردیده است.
 
این حادثه و مانند آنها که تاریخ یادآور آنها است، حاکی است که افرادی در آغاز اسلام درباره مسئله خلافت و جانشینی رسول گرامی، حساسیت خاصی داشتند و برای انکار آن حد و مرزی نمی‌شناختند.
 
به خاطر چنین شرائط حاکم بر جوّ نزول آیه، و برای محافظت آیه از هر نوع تحریف و تغییر، از یک اصل عقلائی پیروی شده است، و آن پوشانیدن شیئی نفیس با یک رشته امور ساده که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد.
 
در این‌جا رسول گرامی به فرمان خدا مأمور است آیه مربوط به جانشینی را در میان مطالب ساده قرار دهد تا کمتر مورد توجه مخالفان سرسخت قرار گیرد و از این طریق این سند الهی به دست آیندگان برسد.
 
و همگی می‌دانیم وضع و قرارگیری هر آیه ای در هر جایی از سوره‌ها به فرمان پیامبر و دستور او بوده است و اصولاً جمع‌آوری قرآن به همین صورت، مدرکی جز دستور پیامبر ندارد، و تاریخ جمع‌آوری قرآن به وسیله یاران او، فاقد ارزش تاریخی است و فقط کار یاران او نگارش قرآن به لهجه واحدی و طرد دیگر لهجه‌ها بوده است. مشروح این قسمت را باید در تاریخ قرآن خواند. ۲- بسیاری از روایات که نزول آیه را روز غدیر معرفی می‌کنند، یادآور می‌شوند که پیامبر پس از نصب علی(ع) برای خلافت چنین فرمود: ۱- گروهی از مفسران مانند فخر رازی در «مفاتیح الغیب» و آلوسی در «روح المعانی» و عبده در «المنار» نقل می‌کند که پیامبر پس از نزول این آیه، بیش از هشتاد و یک روز عمر نکرد. ۳- در حالی که این دلائل قطع آور، بر استقلال آیه گواهی می‌دهند ولی خود آیه در لابلای احکام مربوط به گوشت‌های حلال و حرام قرار گرفته است، و نکته آن برافراد آگاه از اوضاع صدر اسلام مخفی و پنهان نیست زیرا تاریخ و حدیث صحیح گواهی می‌دهند که پیامبر خواست، وصیت‌نامه ای برای امت خود تنظیم کند که پس از وی گمراه نشوند وقتی شخصیت‌های متنفذ پی بردند که پیامبر می‌خواهد درباره خلافت مطلبی بنویسد فوراً او را به هذیان گوئی متهم کردند. ۶
 
آیه سؤال عذاب‏
 
سومین آیه‌ای که پیرامون حادثه «غدیر» نازل شده، آیه «سؤال عذاب است.
 
توضیح اینکه وقتی پیامبر گرامی علی(ع) را به عنوان خلیفه در روز غدیر خم، به خلافت نصب نمود، این خبر در اطراف منتشر شد، «نعمان بن حارث فهری» خدمت پیامبر آمد و گفت: ما را به یکتائی خدا دعوت کردی، ما نیز گواهی دادیم، سپس دستور دادی نماز و روزه و حج و زکات انجام دهیم، انجام دادیم، به این اندازه راضی نشدی حتی این جوان را (اشاره به علی(ع) کرد) به جانشینی خود نصب کردی آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از جانب خدا؟
 
پیامبر فرمود: سوگند به خدائی که خدائی جز او نیست، از جانب خدا است در این موقع نعمان صورت خود را ازپیامبر برگردانید و گفت:
 
«اللهم ان هذاهو الحق من عندک فامطِر علینا حجارة من السماء» ۷
 
«خداوند! اگر این سخن حق، و از جانب تو است سنگی از آسمان بر ما فرودآر».
 
وقتی سخن او به پایان رسید ناگهان سنگی از آسمان فرود آمد و او را کشت و در این باره آیه‌های یاد شده در زیر فرود آمد:
 
«سال سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع. من الله ذی المعارج» ۸
 
«درخواست کننده درخواست عذاب کرد و واقع شد، این عذاب مخصوص کافران است و هیچ‌کس نمی‌تواند آن را دفع کند از سوی خداوند که دارای فرشتگانی است که به آسمان سعود می‌کنند»۹.
 
شأن نزول یاد شده را مفسران و محدثان شیعه و گروهی از اهل سنت که تعداد آنها به سی نفر می‌رسد نقل کرده‌اند که می‌توان از خصوصیات آنها با مراجعه به کتاب «الغدیر» آگاه شد. ۱۰
 
شأن نزول یاد شده مورد پذیرش علمأ اسلام بوده جز اینکه «ابن تیمیه» که با خاندان رسالت رابطه خوبی ندارد، در کتاب «منهاج السنة» که به راستی باید آن را «منهاج البدعة» نامید، با طرح اشکالات هفت‌گانه به انکار و تکذیب آن برخاسته است و مرحوم علامه امینی در نخستین جلد «الغدیر» به مجموع ایرادهای او پاسخ منطقی داده است و ما به صورت فشرده به نقل اجمالی این پرسش‌ها و پاسخ‌ها می‌پردازیم:
 
پاسخ: اولاً: در روایت سیره حلبی و سبط ابن جوزی و غیره وارد شده است که نعمان در مسجد مدینه حضور پیامبر رسید و این گفتگو را انجام داد.


و ثانیاً: ابطح در لغت عرب به سرزمین شنزار گفته می‌شود و هر نقطه ای را که سیل از آن عبور می‌کند، «ابطح» می‌گویند در این مورد مراجعه به کتابهای لغت کافی است.
همان طور که ملاحظه می ‏کنید: پیامبر، مضمون آیه مورد بحث را در کلام خود وارد کرده است و این خود می ‏رساند که آیه یاد شده درباره روز غدیر نازل گردیده است .


پاسخ: میزان در توصیف سوره‌های به مکی و مدنی بودن اکثریت آیات هر سوره است چه بسیار سوره هائی است که مکی است ولی برخی از آیات آن در مدینه نازل شده و بالعکس و با مراجعه به قرآن هائی که در بلاد عربی چاپ شده و در آغاز هر سوره به مکی و مدنی بودن آن سوره اشاره شده، این مطلب روشن می‌گردد.
۳- در حالى که این دلائل قطع آور، بر استقلال آیه گواهى می ‏دهند ولى خود آیه در لابلاى احکام مربوط به گوشت‏هاى حلال و حرام قرار گرفته است، و نکته آن برافراد آگاه از اوضاع صدر اسلام مخفى و پنهان نیست؛ زیرا تاریخ و حدیث صحیح گواهى می ‏دهند که پیامبر خواست، وصیت‏نامه ‏اى براى امت خود تنظیم کند که پس از وى گمراه نشوند وقتى شخصیت‏هاى متنفذ پى بردند که پیامبر می ‏خواهد درباره خلافت مطلبى بنویسد فوراً او را به هذیان گوئى متهم کردند.<ref>این مطلب در کتاب‏هاى تاریخ و حدیث آمده است و بخارى، آن را در نقاط مختلفى ازصحیح خود نقل کرده ازآن جمله، ج ۱، کتاب «العلم» ص ۲۲، و مسلم در صحیح خود ج ۲، ص ۱۴ کتاب «وصایا» نیز آورده است .</ref>


پاسخ: این اشکال به راستی اشکال کودکانه است زیرا سخن پیرامون نزول این آیه نیست، (ناگفته نماند که این آیه پس از جنگ بدر نازل شده است)، بلکه سخن درباره آیه «سأل سائل بعذاب واقع» است و نزول آیه نخست پس از حادثه ارتباطی به نزول دومی در آن مقطع ندارد.
این حادثه و مانند آنها که تاریخ یادآور آنها است، حاکى است که افرادى در آغاز اسلام درباره مسئله خلافت و جانشینى رسول گرامى، حساسیت خاصى داشتند و براى انکار آن حد و مرزى نمی ‏شناختند.به خاطر چنین شرائط حاکم بر جوّ نزول آیه، و براى محافظت آیه از هر نوع تحریف و تغییر، از یک اصل عقلائى پیروى شده است، و آن پوشانیدن شیئى نفیس با یک رشته امور ساده که کمتر مورد توجه قرار می ‏گیرد.


پاسخ: سیاق آیه حاکی است که مقصود عذابی است که گروهی را نابود سازد، بسان عذابهائی که قرآن در تاریخ پیامبران یادآور می‌شود، نه عذاب یک فرد آن هم به درخواست خود وگرنه تاریخ گواهی می‌دهد که افرادی با نفرین پیامبر هلاک شده‌اند مانند «اسود بن مطلب» و «و مالک بن طلاله» و غیره.
در این جا رسول گرامى به فرمان خدا مأمور است آیه مربوط به جانشینى را در میان مطالب ساده قرار دهد تا کمتر مورد توجه مخالفان سرسخت قرار گیرد و از این طریق این سند الهى به دست آیندگان برسد. همگى می ‏دانیم وضع و قرارگیرى هر آیه ‏اى در هر جایى از سوره ‏ها به فرمان پیامبر و دستور او بوده است و اصولاً جمع آورى قرآن به همین صورت، مدرکى جز دستور پیامبر ندارد، و تاریخ جمع آورى قرآن به وسیله یاران او، فاقد ارزش تاریخى است و فقط کار یاران او نگارش قرآن به لهجه واحدى و طرد دیگر لهجه ‏ها بوده است. مشروح این قسمت را باید در تاریخ قرآن خواند.


پاسخ: حادثه‌ای که مربوط به یک فرد تعلق دارد با آنچه که مربوط به یک جمعیت انبوه است فرق روشنی دارد، گذشته بر این برای نقل سرگذشت دومی دواعی فراوانی وجود داشت در حالی که درباره فضائل امام دواعی براخفای آن بود با این وضع اگر سی دانشمند مبرز آنرا نقل کرده‌اند باید آنرا مربوط به عنایت الهی دانست که از این طریق به حفظ حجت خود پرداخته است.
== '''آیه سؤال عذاب‏''' ==
سومین آیه ‏اى که پیرامون حادثه «غدیر» نازل شده، آیه «سؤال عذاب است. توضیح اینکه وقتى پیامبر گرامى على علیه السلام را به عنوان خلیفه در روز غدیر خم، به خلافت نصب نمود، این خبر در اطراف منتشر شد، «نعمان بن حارث فهرى» خدمت پیامبر آمد و گفت: ما را به یکتائى خدا دعوت کردى، ما نیز گواهى دادیم، سپس دستور دادى نماز و روزه و حج و زکات انجام دهیم، انجام دادیم، به این اندازه راضى نشدى حتى این جوان را (اشاره به على علیه السلام کرد) به جانشینى خود نصب کردى. آیا این سخنى است از ناحیه خودت یا از جانب خدا ؟


پاسخ: شأن نزول حاکی است که او نه تنها در برابر پیامبر تسلیم نبود، بلکه تسلیم خود را در برابر خدا نیز از دست داده بود زیرا گفت: اگر نصب علی برخلافت از جانب خدا است عذابی بر او فرود آید، چه ارتدادی بالاتر از این.
پیامبر فرمود: سوگند به خدائى که خدائى جز او نیست، از جانب خدا است در این موقع نعمان صورت خود را ازپیامبر برگردانید و گفت:{{متن عربی|‏ اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا الَّذِي يَقُولُهُ مُحَمَّدٌ ص‏ هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ- فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ‏ السَّماءِ- أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَلِيمٍ‏}}


پاسخ: تعداد یاران پیامبر بیش از آن است که در کتابها و تراجم آمده است و کسانی که به تاریخ صحابه پرداخته‌اند هر کدام به اندازه اطلاعات خود، توانسته است اسامی گروهی را ضبط کند و مراجعه به مقدمه کتابهای «الاستیعاب» و «اسدالغابه»، «والاصایة» و استدرک هائی که بر این کتابها نوشته شده است روشنگر این مطلب است. ۱۳
۷«خداوند! اگر این سخن حق، و از جانب تو است سنگى از آسمان بر ما فرودآر».وقتى سخن او به پایان رسید ناگهان سنگى از آسمان فرود آمد و او را کشت و در این باره آیه ‏هاى یاد شده در زیر فرود آمد:«سال سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع. من الله ذى المعارج» ۸«درخواست کننده درخواست عذاب کرد و واقع شد، این عذاب مخصوص کافران است و هیچ کس نمی ‏تواند آن را دفع کند از سوى خداوند که داراى فرشتگانى است که به آسمان سعود می کنند»۹.شأن نزول یاد شده را مفسران و محدثان شیعه و گروهى از اهل سنت که تعداد آنها به سى نفر می ‏رسد نقل کرده‏ اند که می ‏توان از خصوصیات آنها با مراجعه به کتاب «الغدیر» آگاه شد. ۱۰شأن نزول مورد اتفاق همه:شأن نزول یاد شده مورد پذیرش علمأ اسلام بوده جز اینکه «ابن تیمیه» که با خاندان رسالت رابطه خوبى ندارد، در کتاب «منهاج السنة» که به راستى باید آن را «منهاج البدعة» نامید، با طرح اشکالات هفت‏گانه به انکار و تکذیب آن برخاسته است و مرحوم علامه امینى در نخستین جلد «الغدیر» به مجموع ایرادهاى او پاسخ منطقى داده است و ما به صورت فشرده به نقل اجمالى این پرسش‏ها و پاسخ‏ها می ‏پردازیم:۱- سرگذشت غدیر پس از مراجعت از «حجةالوداع» بوده است در حالى که در شأن نزول دارد که نعمان در «ابطح» خدمت پیامبر رسید، و ابطح از آن سرزمین مکه استپاسخ:اولاً: در روایت سیره حلبى و سبط ابن جوزى و غیره وارد شده است که نعمان در مسجد مدینه حضور پیامبر رسید و این گفتگو را انجام داد.ثانیاً: ابطح در لغت عرب به سرزمین شنزار گفته می ‏شود و هر نقطه‏ اى را که سیل از آن عبور می ‏کند، «ابطح» می گویند در این مورد مراجعه به کتابهاى لغت کافى است .۲- سوره معارج مکى است و ده سال پیش از حادثه غدیر نازل شده است در این صورت چگونه می ‏تواند ناظر به حادثه ‏اى باشد که پس از واقعه غدیر رخ داده است .پاسخ:میزان در توصیف سوره‏ هاى به مکى و مدنى بودن اکثریت آیات هر سوره است چه بسیار سوره‏ هائى است که مکى است ولى برخى از آیات آن در مدینه نازل شده و بالعکس و با مراجعه به قرآن هائى که در بلاد عربى چاپ شده و در آغاز هر سوره به مکى و مدنى بودن آن سوره اشاره شده، این مطلب روشن می ‏گردد.۳- آیه «واذ قالوا اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فامطر علینا حجارة من السماء» ۱۱ پس از جنگ بدر و پیش از حادثه غدیر نازل شده است .پاسخ: این اشکال به راستى اشکال کودکانه است زیرا سخن پیرامون نزول این آیه نیست، (ناگفته نماند که این آیه پس از جنگ بدر نازل شده است)، بلکه سخن درباره آیه «سأل سائل بعذاب واقع» است و نزول آیه نخست پس از حادثه ارتباطى به نزول دومى در آن مقطع ندارد.۴- وجود پیامبر به حکم آیه «و ما کان الله لیعذ بهم و انت فیهم و ما کان الله معذبهم و هم یستغفرون» ۱۲ امان از عذاب است با وجود پیامبر، عذاب نازل نمی ‏شود.پاسخ: سیاق آیه حاکى است که مقصود عذابى است که گروهى را نابود سازد، بسان عذابهائى که قرآن در تاریخ پیامبران یادآور می ‏شود، نه عذاب یک فرد آن هم به درخواست خود وگرنه تاریخ گواهى می ‏دهد که افرادى با نفرین پیامبر هلاک شده ‏اند مانند «اسود بن مطلب» و «و مالک بن طلاله» و غیره.۵- اگر چنین حادثه‏اى رخ داده باشد باید بسان سرگذشت «اصحاب فیل» معروف گردد.پاسخ: حادثه‏اى که مربوط به یک فرد تعلق دارد با آنچه که مربوط به یک جمعیت انبوه است فرق روشنى دارد، گذشته بر این براى نقل سرگذشت دومى دواعى فراوانى وجود داشت در حالى که درباره فضائل امام دواعى براخفاى آن بود با این وضع اگر سى دانشمند مبرز آنرا نقل کرده ‏اند باید آنرا مربوط به عنایت الهى دانست که از این طریق به حفظ حجت خود پرداخته است .۶- نعمان طبق شأن نزول، اصول پنجگانه را پذیرفته بود، در این صورت چگونه بر او عذاب فرود آمد؟پاسخ: شأن نزول حاکى است که او نه تنها در برابر پیامبر تسلیم نبود، بلکه تسلیم خود را در برابر خدا نیز از دست داده بود زیرا گفت: اگر نصب على برخلافت از جانب خدا است عذابى بر او فرود آید، چه ارتدادى بالاتر از این .۷- در کتابهاى مربوط به ضبط اسامى صحابه، نامى از نعمان بن حارث نیست .پاسخ: تعداد یاران پیامبر بیش از آن است که در کتابها و تراجم آمده است و کسانى که به تاریخ صحابه پرداخته ‏اند هر کدام به اندازه اطلاعات خود، توانسته است اسامى گروهى را ضبط کند و مراجعه به مقدمه کتابهاى «الاستیعاب» و «اسدالغابه»، «والاصایة» و استدرک هائى که بر این کتابها نوشته شده است روشنگر این مطلب است.۱۳


___________________________________________________
___________________________________________________
۲۵۱

ویرایش