۲۱٬۹۷۲
ویرایش
خط ۲۷۶: | خط ۲۷۶: | ||
<big>كتاب ديگرى از اين مؤلفان آمده كه با نام «پرتوى از غدير در كلام اميرالمؤمنين عليه السلام» است و خلاصه اين كتاب مى باشد.</big> | <big>كتاب ديگرى از اين مؤلفان آمده كه با نام «پرتوى از غدير در كلام اميرالمؤمنين عليه السلام» است و خلاصه اين كتاب مى باشد.</big> | ||
== گزيده خطبه غدير اميرالمؤمنين عليه السلام <ref>غدير تجلی گاه ولايت (سيد حسين اسحاقى) : ۶۹ - ۵۸ . </ref> == | |||
<big>ممكن است افراد بسيارى در طول تاريخ از حادثه غدير و اهميت آن سخن گفته و از آن تعاريفى ارائه داده باشند، اما هيچ يک از اين سخنان نمى توانند بيانگر عظمت و شكوه غدير باشد، زيرا تنها كسانى مى توانند تعريف جامع از وقايع و حوادث عرضه نمايند كه خود پديد آورنده آن باشند.</big> | |||
<big>بنابراين، تنها زيبنده خدا و پيامبر صلى الله عليه وآله و امیرالمؤمنین عليه السلام است كه غدير را به بهترين شكل معرفى نمايند.</big> | |||
<big>امیرالمؤمنین عليه السلام نيز در خطبه غدير به تفسير و تحليل عظيم اين واقعه تاريخى پرداختند. معرفى اين خطبه كه در گوشه و كنار برخى از كتاب هاى ادعيه و روايات در غربت به سر مى برد! خالى از فايده نيست. خطبه اى كه حضرتش در يكى از روزهاى جمعه مصادف با روز عيد غدير ايراد فرمودند، كه با حمد و ثناى الهى و با كلمات و جملاتى پرمعنى و شهادت به وحدانيت ذات اقدس الهى و بيان برخى از صفات ثبوتيه و سلبيه بارى تعالى شروع مى شود. پس از تشريح اهميت نبوت و رسالت، به بيان مسئله امامت و مقام امامان مى پردازند و درباره جايگاه واقعى ائمه عليهم السلام و خلقت و نشو و نماى وجودى آنها سخن مى گويند.</big> | |||
<big>در ادامه به نقش پراهميت خود مى پردازند و در كنار حجت ظاهر، شاهدى ديگر را بر حقانيت خود مطرح مى فرمايند. پس از آن، اهميت روز جمعه و عيد غدير را خاطر نشان مى سازند و فلسفه روز جمعه و اعمال مستحب آن را بيان مى نمايند. آنگاه به ارتباط توحيد، نبوت و ولايت و دين با يكديگر اشاره مى كنند و آثار و ثمرات معرفى ولىّ در واقعه غدير را به تفصيل بيان مى كنند.</big> | |||
<big>پس از آن نصايح و پندهاى ارزشمندى مى دهند، و با استناد به آيات قرآن مردم را به اطاعت خدا و رعايت تقوى و دورى از گناه تشويق مى نمايند. سپس در بيان معناى استكبار، استكبار را سرپيچى از پيروى كسى كه مى بايست اطاعت شود مى دانند، و به تفسير «طريق» و «صراط» و «سبيل اللَّه» مى پردازند و مى فرمايند كه منم صراط و سبيل اللَّه و منم نور الانوار.</big> | |||