جانشین: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۰۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ نوامبر ۲۰۲۱
خط ۴۷۵: خط ۴۷۵:


<big>امام صادق‏ عليه السلام فرمود: قسم به خدايى كه محمدصلى الله عليه وآله را به حق برانگيخت، همانا شياطين بر سر مؤمنان هجوم آورند، بيشتر و فراوان‏ تر از زنبورهايى كه بر (يک قطعه) گوشت باشند (تا او را به معصيت افكنند و از ولايت دور سازند) . اما مؤمن هرگز از دين و اعتقادش كاسته نشود. <ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۵.</ref></big>
<big>امام صادق‏ عليه السلام فرمود: قسم به خدايى كه محمدصلى الله عليه وآله را به حق برانگيخت، همانا شياطين بر سر مؤمنان هجوم آورند، بيشتر و فراوان‏ تر از زنبورهايى كه بر (يک قطعه) گوشت باشند (تا او را به معصيت افكنند و از ولايت دور سازند) . اما مؤمن هرگز از دين و اعتقادش كاسته نشود. <ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۵.</ref></big>


==== <big>نتيجه</big> ====
جريان غدير، جريانى است جاودان، به قدمت «اللَّه هو الولى» . ذات مقدسى كه هميشه بوده و هميشه خواهد بود. به عبارت ديگر: او هميشه ولىّ است و ولايت پروردگار هيچ گاه تعطيل نبوده و هيچ گاه تعطيل نخواهد شد. ولايت انبياء و اهل‏ بيت‏ عليهم السلام -  كه اولياء خدا هستند -  نمايش ولايت پروردگار در روى زمين است.


نتيجه
خداى سبحان -  كه مهربان و حكيم است -  نقشه هدايت انسان را بسيار زيبا طراحى نموده است. در اين نقشه هدايت، انبيا عليهم السلام هاديان امت هستند، و پس از ايشان اوصيائشان عهده‏ دار هدايت امت اند. پس هر نبى وصى پس از خود را معرفى مى‏ كند، و پيامبر خاتم ‏صلى الله عليه وآله نيز در غدير چنين نموده است.
 
جريان غدير، جريانى است جاودان، به قدمت »اللَّه هو الولى« . ذات مقدسى كه هميشه بوده و هميشه خواهد بود. به عبارت ديگر: او هميشه ولىّ است و ولايت پروردگار هيچ گاه تعطيل نبوده و هيچ گاه تعطيل نخواهد شد. ولايت انبياء و اهل‏بيت‏عليهم السلام -  كه اولياء خدا هستند -  نمايش ولايت پروردگار در روى زمين است.
 
 
خداى سبحان -  كه مهربان و حكيم است -  نقشه هدايت انسان را بسيار زيبا طراحى نموده است. در اين نقشه هدايت، انبياعليهم السلام هاديان امت هستند، و پس از ايشان اوصيائشان عهده‏دار هدايت امت اند. پس هر نبى وصى پس از خود را معرفى مى‏كند، و پيامبر خاتم‏صلى الله عليه وآله نيز در غدير چنين نموده است.
 


پس سرّ غدير همان ولايتى است كه از ابتداى تاريخ تا قيامت ادامه دارد، و سرّ ولايت هدايت است كه دليل آفرينش انسان است.
پس سرّ غدير همان ولايتى است كه از ابتداى تاريخ تا قيامت ادامه دارد، و سرّ ولايت هدايت است كه دليل آفرينش انسان است.


== خلافت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در زمان پيامبرصلى الله عليه وآله ==
يكى از سؤالاتى كه در حاشيه غدير مطرح مى‏ شود اين است: چرا پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله در زمان حيات خود خلافت را عملاً به حضرت على‏ عليه السلام نسپردند تا از مشكلات بعدى پيشگيرى شود؟


۱۶.  خلافت اميرالمؤمنين‏عليه السلام در زمان پيامبرصلى الله عليه وآله
پاسخ: در ضمن حجةالوداع و قبل از غدير خم پيامبرصلى الله عليه وآله دستور دادند تا طى مراسمى يكايک اصحاب بر حضرت على‏ عليه السلام وارد شوند و با عبارت «السلام عليك يا اميرالمؤمنين» به حضرت سلام دهند.
 
   يكى از سؤالاتى كه در حاشيه غدير مطرح مى‏شود اين است: چرا پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله در زمان حيات خود خلافت را عملاً به حضرت على‏عليه السلام نسپردند تا از مشكلات بعدى پيشگيرى شود؟
 
 
پاسخ: در ضمن حجةالوداع و قبل از غدير خم پيامبرصلى الله عليه وآله دستور دادند تا طى مراسمى يكايك اصحاب بر حضرت على‏عليه السلام وارد شوند و با عبارت »السلام عليك يا اميرالمؤمنين« به حضرت سلام دهند.
 
 
چنين مراسمى غير از اين نوبت، دو بار ديگر نيز به امر رسول‏خداصلى الله عليه وآله صورت گرفت. اين كار به آن معنى بود كه پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله به امر پروردگار در زمان حيات خود على بن ابى‏طالب‏عليه السلام را حاكم و اميرالمؤمنين اعلام فرموده است.
 
 
حتى يك بار كه پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله دستور فوق الذكر را بيان كردند، شخصى در همانجا پرسيد: يا رسول‏اللَّه! آيا در حال زنده بودن شما على‏عليه السلام را اميرالمؤمنين بناميم؟ پاسخ حضرت مثبت بود. اين سؤال نشان مى‏دهد كه افراد از چنين مراسمى در مى‏يافتند كه حتى در زمان حيات رسول‏خداصلى الله عليه وآله اطاعت از حضرت على‏عليه السلام بر آنها واجب گرديده است.
 
 
مهم‏تر اينكه قبل از غدير خم و با نزول آيه ولايت -  يعنى آيه ۵۵ سوره مائده -  در واقع خداوند به صراحت اعلام داشته بود كه علاوه بر رسول‏خداصلى الله عليه وآله، حضرت على‏عليه السلام نيز )كه در آيه مذكور وصف صدقه دادن در ركوع مورد اشاره قرار گرفته بود( داراى منصب ولايت بر مؤمنان مى‏باشد، نه آنكه پس از شهادت رسول‏خداصلى الله عليه وآله اين ولايت ايجاد خواهد شد.
 
 
البته بايد توجه داشت ولايت پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله شامل همه مؤمنان از جمله حضرت على‏عليه السلام بوده و هست. اما ولايت اميرالمؤمنين‏عليه السلام، رسول‏خداصلى الله عليه وآله را در بر نمى‏گيرد. لذا اگر چه در زمان حيات رسول‏خداصلى الله عليه وآله حضرت على‏عليه السلام بر مؤمنان ولايت داشتند، ولى خودشان تحت ولايت رسول‏خداصلى الله عليه وآله بودند. لذا مادامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در ميان مسلمانان بودند، حكومت در اختيار حضرتش قرار داشت.
 
۱۷.  خلافت در قرآن××× ۱ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۵۵  - ۱۴۷. ×××
 
   پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش دوم خطبه غدير وحى خاص براى ابلاغ ولايت را بيان فرمود. حضرت با مقدمه‏اى آيه نازل شده را -  كه آيه ۶۷ سوره مائده است -  قرائت فرمود و با صراحت فرمود كه بر من چنين وحى شده است: »يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ«؛ و در حين قرائت كلمه »ما اُنْزِلَ« را تفسير كرد كه منظور خلافت على بن ابى‏طالب است.
 
 
فَاَوْحى اِلَىَّ: »بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ فى عَلِىٍّ، يَعْنى فِى الْخِلافَةِ لِعَلِىِّ بْنِ اَبى‏طالِبٍ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ« :
 
 
خداوند به من چنين وحى كرده است: »بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ...« : »اى پيامبر ابلاغ كن آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده درباره على، يعنى خلافت على بن ابى‏طالب و اگر انجام ندهى رسالت او را نرسانده‏اى، و خداوند تو را از مردم حفظ مى‏كند« .
 
 
۱۸.  خلافت ظاهرى اميرالمؤمنين‏عليه السلام××× ۲ غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۶۶  - ۳۶۱. ×××
 
   در خطابه غدير آياتى از قرآن به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين‏عليه السلام ديده مى‏شود. مواردى از قبيل:
 
 
مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين‏عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى‏شك و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى »ايمان به غيب« رسيده، و آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على‏عليه السلام با سلام بهشتى، كه همه اينها در خلافت ظاهرى اميرالمؤمنين‏عليه السلام تحقق يافت.
 
 
اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله ۶ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۱۳۷ سوره اعراف است:
 
 
»وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتِى بارَكْنا فِيها وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى عَلى بَنِى‏إِسْرائِيلَ بِما صَبَرُوا وَ دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ«××× ۱ اعراف /  ۱۳۷. ×××:
 
 
»قومى را كه ضعيف شمرده مى‏شدند وارث مشرق و مغرب زمين نموديم كه آن را مبارك گردانيديم؛ و وعده نيك خدا براى بنى‏اسرائيل به انجام رسيد به خاطر صبرى كه كردند و آنچه فرعون و قومش ساخته بودند و بناهايى را كه بالا برده بودند در هم كوبيديم« .


چنين مراسمى غير از اين نوبت، دو بار ديگر نيز به امر رسول‏خداصلى الله عليه وآله صورت گرفت. اين كار به آن معنى بود كه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله به امر پروردگار در زمان حيات خود على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام را حاكم و اميرالمؤمنين اعلام فرموده است.


اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
حتى يک بار كه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله دستور فوق الذكر را بيان كردند، شخصى در همانجا پرسيد: يا رسول‏ اللَّه! آيا در حال زنده بودن شما على ‏عليه السلام را اميرالمؤمنين بناميم؟ پاسخ حضرت مثبت بود. اين سؤال نشان مى‏ دهد كه افراد از چنين مراسمى در مى ‏يافتند كه حتى در زمان حيات رسول‏خداصلى الله عليه وآله اطاعت از حضرت على ‏عليه السلام بر آنها واجب گرديده است.


مهم‏ تر اينكه قبل از غدير خم و با نزول آيه ولايت -  يعنى آيه ۵۵ سوره مائده -  در واقع خداوند به صراحت اعلام داشته بود كه علاوه بر رسول‏خداصلى الله عليه وآله، حضرت على ‏عليه السلام نيز (كه در آيه مذكور وصف صدقه دادن در ركوع مورد اشاره قرار گرفته بود) داراى منصب ولايت بر مؤمنان مى ‏باشد، نه آنكه پس از شهادت رسول‏خداصلى الله عليه وآله اين ولايت ايجاد خواهد شد.


۱-  متن خطبه غدير
البته بايد توجه داشت ولايت پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله شامل همه مؤمنان از جمله حضرت على ‏عليه السلام بوده و هست. اما ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام، رسول‏خداصلى الله عليه وآله را در بر نمى ‏گيرد. لذا اگر چه در زمان حيات رسول‏خداصلى الله عليه وآله حضرت على‏ عليه السلام بر مؤمنان ولايت داشتند، ولى خودشان تحت ولايت رسول‏خداصلى الله عليه وآله بودند. لذا مادامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در ميان مسلمانان بودند، حكومت در اختيار حضرتش قرار داشت.


فَأَنْزَلَ اللَّه عَلى نَبِيِّهِ يَوْمَ الدَّوْحِ ما بَيَّنَ عَنْ ارادَتِهِ فى خُلَصائِهِ وَ ذَوِى اجْتِبائِهِ وَ امَرَهُ بِالْبَلاغِ ... . فَكَمَّلَ اللَّه دينَهُ وَ اقَرَّ عَيْنَ نَبِيِّهِ وَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُتابِعينَ وَ كانَ ما قَدْ شَهِدَهُ بَعْضُكُمْ وَ بَلَغَ بَعْضُكُمْ وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه الْحُسْنى عَلَى الصّابِرينَ وَ دَمَّرَ اللَّه ما صَنَعَ فِرْعَوْنُ وَ هامانُ وَ قارُونُ وَ جُنُودُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ:
== خلافت در قرآن <ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۵۵  - ۱۴۷.</ref> ==
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش دوم خطبه غدير وحى خاص براى ابلاغ ولايت را بيان فرمود. حضرت با مقدمه‏ اى آيه نازل شده را -  كه آيه ۶۷ سوره مائده است -  قرائت فرمود و با صراحت فرمود كه بر من چنين وحى شده است: «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ»؛ و در حين قرائت كلمه «ما اُنْزِلَ» را تفسير كرد كه منظور خلافت على بن ابى‏ طالب است.</big>


<big>فَاَوْحى اِلَىَّ: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ فى عَلِىٍّ، يَعْنى فِى الْخِلافَةِ لِعَلِىِّ بْنِ اَبى ‏طالِبٍ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ» :</big>


خداوند در روز غدير بر پيامبرش نازل كرد آنچه از اراده‏اش درباره بندگان خالص و انتخاب شدگانش پرده برداشت و به او دستور ابلاغ داد ... . پس خداوند دين خود را كامل كرد و چشم پيامبرش و مؤمنين و تابعين را روشن نمود، )واقعه غدير( اتفاق افتاد كه بعضى از شما در آن حاضر بوديد و براى بعضى از شما خبر آن رسيد، و وعده نيك خدا براى صابران به انجام رسيد؛ و آنچه فرعون و هامان و قارون و لشكريانش ساخته بودند و بناهايى را كه بالا برده بودند درهم كوبيد.××× ۱ بحار الانوار: ج ۹۴ ص ۱۱۵ ح ۸ . الاقبال: ص ۴۶۲. مصباح المتهجد: ص ۷۵۵. مصباح كفعمى: ص ۶۹۸ . ×××
<big>خداوند به من چنين وحى كرده است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ...» : «اى پيامبر ابلاغ كن آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده درباره على، يعنى خلافت على بن ابى ‏طالب و اگر انجام ندهى رسالت او را نرسانده ‏اى، و خداوند تو را از مردم حفظ مى ‏كند» .</big>


== <big> خلافت ظاهرى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام <ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۶۶  - ۳۶۱.</ref></big> ==
<big>در خطابه غدير آياتى از قرآن به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ديده مى‏ شود. مواردى از قبيل:</big>


۲-  موقعيت تاريخى
<big>مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه ‏هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى ‏شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده، و آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على‏ عليه السلام با سلام بهشتى، كه همه اينها در خلافت ظاهرى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام تحقق يافت.</big>


حدود سى سال پس از واقعه غدير، در روز جمعه‏اى كه عيد غدير بود، اميرالمؤمنين‏عليه السلام در كوفه جشن غدير را بر پا كرد و به همين مناسبت شخصاً سخنرانى مفصلى ايراد نمود و در آن مطالب بسيار مهمى درباره غدير بيان فرمود. در قسمتى از اين خطابه، حضرت با اشاره‏اى به گذشته خلافت مغصوب و سردمداران آن اجمالى از نزول آيه »بَلِّغْ« و آيه »اكْمال« را ذكر فرمود و براى بيان چگونگى اتمام حجت الهى آيه ۱۳۷ سوره اعراف را به صورت اقتباس در كلام خويش آورد.
<big>اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله ۶ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۱۳۷ سوره اعراف است:</big>


<big>«وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتِى بارَكْنا فِيها وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى عَلى بَنِى ‏إِسْرائِيلَ بِما صَبَرُوا وَ دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ»<ref>اعراف /  ۱۳۷.</ref> :</big>


در قرآن »كَلِمَتُ رَبِّكَ« آمده كه حضرت »كَلِمَةُ اللَّه« تعبير كرد، و نيز در قرآن »بِما صَبَرُوا« آمده كه حضرت »عَلَى الصّابِرينَ« فرمود و سپس بقيه آيه را كه »دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ ...« است از صيغه متكلم به صورت غايب آورد. آنگاه به جاى »فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ« فرعون و هامان و قارون و لشكريان آنان را ذكر كرد و فرمود: »وَ دَمَّرَ اللَّه ما صَنَعَ فِرْعَوْنُ وَ هامانُ وَ قارُونُ وَ جُنُودُهُ« ، و سپس آخر آيه را عيناً آورد كه »وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ« است.
<big>«قومى را كه ضعيف شمرده مى‏ شدند وارث مشرق و مغرب زمين نموديم كه آن را مبارک گردانيديم؛ و وعده نيک خدا براى بنى‏ اسرائيل به انجام رسيد به خاطر صبرى كه كردند و آنچه فرعون و قومش ساخته بودند و بناهايى را كه بالا برده بودند در هم كوبيديم» .</big>


<big>اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:</big>


۳موقعيت قرآنى
'''<big>۱متن خطبه غدير</big>'''


اين آيه در قرآن در زمينه داستان حضرت موسى‏عليه السلام و فرعون است كه از آيه ۱۰۳ در سوره اعراف آغاز شده و از ابتداى ظهور و بعثت آن حضرت و سخنانش با فرعون تا داستان ساحران و منتهى شدن ماجرا به پيگيرى شديد فرعون درباره حضرت موسى‏عليه السلام و اصحابش ذكر شده، و سپس به گرفتارى ياران فرعون به قحطى و طوفان و ملخ و شپش و قورباغه و خون و درخواست آنان كه در صورت از ميان رفتن اين بلاها ايمان بياورند و ايمان نياوردن آنان پس از رفع بلا اشاره شده تا مى‏رسد به آنجا كه فرعون و يارانش در دريا غرق شدند، و خداوند مشرق و مغرب زمين را در اختيار مستضعفين قرار داد.
<big>فَأَنْزَلَ اللَّه عَلى نَبِيِّهِ يَوْمَ الدَّوْحِ ما بَيَّنَ عَنْ ارادَتِهِ فى خُلَصائِهِ وَ ذَوِى اجْتِبائِهِ وَ امَرَهُ بِالْبَلاغِ ... . فَكَمَّلَ اللَّه دينَهُ وَ اقَرَّ عَيْنَ نَبِيِّهِ وَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُتابِعينَ وَ كانَ ما قَدْ شَهِدَهُ بَعْضُكُمْ وَ بَلَغَ بَعْضُكُمْ وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه الْحُسْنى عَلَى الصّابِرينَ وَ دَمَّرَ اللَّه ما صَنَعَ فِرْعَوْنُ وَ هامانُ وَ قارُونُ وَ جُنُودُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ:</big>


<big>خداوند در روز غدير بر پيامبرش نازل كرد آنچه از اراده ‏اش درباره بندگان خالص و انتخاب شدگانش پرده برداشت و به او دستور ابلاغ داد ... . پس خداوند دين خود را كامل كرد و چشم پيامبرش و مؤمنين و تابعين را روشن نمود، (واقعه غدير) اتفاق افتاد كه بعضى از شما در آن حاضر بوديد و براى بعضى از شما خبر آن رسيد، و وعده نيک خدا براى صابران به انجام رسيد؛ و آنچه فرعون و هامان و قارون و لشكريانش ساخته بودند و بناهايى را كه بالا برده بودند درهم كوبيد.<ref>بحار الانوار: ج ۹۴ ص ۱۱۵ ح ۸ . الاقبال: ص ۴۶۲. مصباح المتهجد: ص ۷۵۵. مصباح كفعمى: ص ۶۹۸ .</ref></big>


در اين فراز كه اواسط آيه ۱۳۷ و آيه محل استشهاد است، خداوند كامل شدن كلمة اللَّه و وعده نيك خود را بر بنى‏اسرائيل اعلام مى‏فرمايد و اينكه آنچه فرعون و قومش بنا كرده بودند نابود شده است.
'''<big>۲-  موقعيت تاريخى</big>'''


<big>حدود سى سال پس از واقعه غدير، در روز جمعه ‏اى كه عيد غدير بود، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در كوفه جشن غدير را بر پا كرد و به همين مناسبت شخصاً سخنرانى مفصلى ايراد نمود و در آن مطالب بسيار مهمى درباره غدير بيان فرمود. در قسمتى از اين خطابه، حضرت با اشاره ‏اى به گذشته خلافت مغصوب و سردمداران آن اجمالى از نزول آيه «بَلِّغْ» و آيه «اكْمال» را ذكر فرمود و براى بيان چگونگى اتمام حجت الهى آيه ۱۳۷ سوره اعراف را به صورت اقتباس در كلام خويش آورد.</big>


۴-  تحليل اعتقادى
<big>در قرآن «كَلِمَتُ رَبِّكَ» آمده كه حضرت «كَلِمَةُ اللَّه» تعبير كرد، و نيز در قرآن «بِما صَبَرُوا» آمده كه حضرت «عَلَى الصّابِرينَ» فرمود و سپس بقيه آيه را كه «دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ ...» است از صيغه متكلم به صورت غايب آورد. آنگاه به جاى «فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ» فرعون و هامان و قارون و لشكريان آنان را ذكر كرد و فرمود: «وَ دَمَّرَ اللَّه ما صَنَعَ فِرْعَوْنُ وَ هامانُ وَ قارُونُ وَ جُنُودُهُ» ، و سپس آخر آيه را عيناً آورد كه «وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ» است.</big>


آنچه به عنوان تفسير آيه از اين اقتباس قابل استفاده است به اين جهت باز مى‏گردد كه آيا منظور حضرت از جمله »وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه ...« واقعه غدير است يا تحقق عينى غدير پس از ۲۵ سال غصب خلافت كه با در دست گرفتن خلافت توسط اميرالمؤمنين‏عليه السلام صورت گرفت. البته هر دو احتمال به معناى تحقق فرمان الهى در جامعه است، ولى جهت گيرى آن متفاوت است كه هر يك را جداگانه مورد بررسى قرار مى‏دهيم:
'''<big>۳-  موقعيت قرآنى</big>'''


<big>اين آيه در قرآن در زمينه داستان حضرت موسى‏ عليه السلام و فرعون است كه از آيه ۱۰۳ در سوره اعراف آغاز شده و از ابتداى ظهور و بعثت آن حضرت و سخنانش با فرعون تا داستان ساحران و منتهى شدن ماجرا به پيگيرى شديد فرعون درباره حضرت موسى‏ عليه السلام و اصحابش ذكر شده، و سپس به گرفتارى ياران فرعون به قحطى و طوفان و ملخ و شپش و قورباغه و خون و درخواست آنان كه در صورت از ميان رفتن اين بلاها ايمان بياورند و ايمان نياوردن آنان پس از رفع بلا اشاره شده تا مى ‏رسد به آنجا كه فرعون و يارانش در دريا غرق شدند، و خداوند مشرق و مغرب زمين را در اختيار مستضعفين قرار داد.</big>


الف. »تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه« يعنى واقعه غدير
<big>در اين فراز كه اواسط آيه ۱۳۷ و آيه محل استشهاد است، خداوند كامل شدن كلمة اللَّه و وعده نيک خود را بر بنى ‏اسرائيل اعلام مى‏ فرمايد و اينكه آنچه فرعون و قومش بنا كرده بودند نابود شده است.</big>


اين تفسير از نظر معنى ارتباط مستقيمى با آيه »الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى« دارد و ادا كننده همان معنى است، و در واقع باز مى‏گردد به زحمات ۲۳ ساله پيامبرصلى الله عليه وآله كه بسيارى از كفار و مشركين و منافقين بر سر راه حضرت مانع ايجاد مى‏كردند، ولى خداوند پيامبرش را سفارش به صبر نمود، و در اثر صبر برنامه رسالت حضرت تا مرحله نهايى آن كه اعلام ولايت بود پيش رفت و از طرف خدا امامان صابرى همچون خود پيامبرصلى الله عليه وآله براى امت انتخاب شدند و وعده خدا به انجام رسيد و توطئه‏هاى دشمنان شكست خورد. اين تفسير در روايت مفصلى از امام صادق‏عليه السلام چنين آمده است:
'''<big>۴-  تحليل اعتقادى</big>'''


پيامبرصلى الله عليه وآله صبر در برابر مشركين را پيشه كرده بود تا آنكه نام خداوند تعالى را به زبان آورده و ذات اقدس او را تكذيب كردند. آن حضرت به خداوند عرضه داشت: »درباره جانم و خاندانم و آبرويم صبر كردم ولى در برابر سخن زشت نسبت به خدايم صبر و تحمل ندارم« . خداوند اين آيه را نازل كرد: »... فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ« : »بر آنچه مى‏گويند صبر كن« ، اين بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله بر همه ناراحتى‏ها صبر كرد.
<big>آنچه به عنوان تفسير آيه از اين اقتباس قابل استفاده است به اين جهت باز مى‏ گردد كه آيا منظور حضرت از جمله «وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه ...» واقعه غدير است يا تحقق عينى غدير پس از ۲۵ سال غصب خلافت كه با در دست گرفتن خلافت توسط اميرالمؤمنين‏ عليه السلام صورت گرفت. البته هر دو احتمال به معناى تحقق فرمان الهى در جامعه است، ولى جهت گيرى آن متفاوت است كه هر يک را جداگانه مورد بررسى قرار مى‏ دهيم:</big>


'''<big><br />الف. «تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه» يعنى واقعه غدير</big>'''


سپس خداوند او را به امامان از خاندانش بشارت داد و آنان را موصوف به صبر نمود و گفت: »وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ« : »ما آنان را امامانى قرار داديم كه به امر ما هدايت مى‏كنند آنگاه كه صبر كردند و به آيات ما يقين داشتند« . ... خداوند هم اين صبر پيامبرصلى الله عليه وآله را مورد تشكر قرار داد و اين آيه را نازل كرد: »وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى عَلى بَنِى‏إِسْرائِيلَ بِما صَبَرُوا وَ دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ« : »كلمه نيك پروردگارِ تو بر بنى‏اسرائيل كامل شد به خاطر صبرى كه نمودند و آنچه فرعون و قومش ساختند و بناهايى كه بالا بردند در هم كوبيديم« . پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: اين آيه بشارت و انتقام است.××× ۱ بحار الانوار: ج ۹ ص ۲۰۳. ×××
<big>اين تفسير از نظر معنى ارتباط مستقيمى با آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى» دارد و ادا كننده همان معنى است، و در واقع باز مى ‏گردد به زحمات ۲۳ ساله پيامبرصلى الله عليه وآله كه بسيارى از كفار و مشركين و منافقين بر سر راه حضرت مانع ايجاد مى ‏كردند، ولى خداوند پيامبرش را سفارش به صبر نمود، و در اثر صبر برنامه رسالت حضرت تا مرحله نهايى آن كه اعلام ولايت بود پيش رفت و از طرف خدا امامان صابرى همچون خود پيامبرصلى الله عليه وآله براى امت انتخاب شدند و وعده خدا به انجام رسيد و توطئه ‏هاى دشمنان شكست خورد. اين تفسير در روايت مفصلى از امام صادق‏ عليه السلام چنين آمده است:</big>


<big>پيامبرصلى الله عليه وآله صبر در برابر مشركين را پيشه كرده بود تا آنكه نام خداوند تعالى را به زبان آورده و ذات اقدس او را تكذيب كردند. آن حضرت به خداوند عرضه داشت: «درباره جانم و خاندانم و آبرويم صبر كردم ولى در برابر سخن زشت نسبت به خدايم صبر و تحمل ندارم» . خداوند اين آيه را نازل كرد: «... فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ» : «بر آنچه مى‏ گويند صبر كن» ، اين بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله بر همه ناراحتى‏ ها صبر كرد.</big>


اكنون اين كلام امام صادق‏عليه السلام را ضميمه كلام اميرالمؤمنين‏عليه السلام در جشن غدير -  كه در آغاز اين بحث ذكر شد -  مى‏نماييم آنجا كه حضرت با ذكر واقعه غدير آيه »تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى« را معنى كرد.
<big>سپس خداوند او را به امامان از خاندانش بشارت داد و آنان را موصوف به صبر نمود و گفت: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ» : «ما آنان را امامانى قرار داديم كه به امر ما هدايت مى ‏كنند آنگاه كه صبر كردند و به آيات ما يقين داشتند» . ... خداوند هم اين صبر پيامبرصلى الله عليه وآله را مورد تشكر قرار داد و اين آيه را نازل كرد: «وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى عَلى بَنِى ‏إِسْرائِيلَ بِما صَبَرُوا وَ دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ» : «كلمه نيک پروردگارِ تو بر بنى‏ اسرائيل كامل شد به خاطر صبرى كه نمودند و آنچه فرعون و قومش ساختند و بناهايى كه بالا بردند در هم كوبيديم» . پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: اين آيه بشارت و انتقام است. <ref>بحار الانوار: ج ۹ ص ۲۰۳.</ref></big>


<big>اكنون اين كلام امام صادق ‏عليه السلام را ضميمه كلام اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در جشن غدير -  كه در آغاز اين بحث ذكر شد -  مى‏ نماييم آنجا كه حضرت با ذكر واقعه غدير آيه «تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى» را معنى كرد.</big>


نتيجه اين دو كلام آن است كه با آن همه تلاش كفار در آغاز راه اسلام و همه توطئه‏هاى منافقين در سال‏هاى اخير اسلام، به خصوص توطئه‏گران صحيفه و سقيفه كه در سال آخر عمر پيامبرصلى الله عليه وآله و به خصوص همزمان با غدير نقشه‏هاى بسيارى را طراحى كردند و حتى نقشه قتل حضرت را ريختند، اما با همه اينها خداوند صبر عظيم رسولش را به ثمر نشاند و وعده خود را با معرفى على بن ابى‏طالب و يازده امام‏عليهم السلام بعد از او در غدير به مقام عمل رساند، و تلاش‏هاى مذبوحانه فرعون و هامان و قارون امت و دار و دسته آنان را در ايجاد مانع از چنين مراسمى بى‏ثمر قرار داد.
<big>نتيجه اين دو كلام آن است كه با آن همه تلاش كفار در آغاز راه اسلام و همه توطئه‏ هاى منافقين در سال‏ هاى اخير اسلام، به خصوص توطئه‏ گران صحيفه و سقيفه كه در سال آخر عمر پيامبرصلى الله عليه وآله و به خصوص همزمان با غدير نقشه ‏هاى بسيارى را طراحى كردند و حتى نقشه قتل حضرت را ريختند، اما با همه اينها خداوند صبر عظيم رسولش را به ثمر نشاند و وعده خود را با معرفى على بن ابى ‏طالب و يازده امام ‏عليهم السلام بعد از او در غدير به مقام عمل رساند، و تلاش ‏هاى مذبوحانه فرعون و هامان و قارون امت و دار و دسته آنان را در ايجاد مانع از چنين مراسمى بى‏ ثمر قرار داد.</big>


ب. »تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه« يعنى دوران خلافت ظاهرى اميرالمؤمنين‏عليه السلام
'''<big>ب. «تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه» يعنى دوران خلافت ظاهرى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام</big>'''


اين تفسير باز مى‏گردد به معناى »صابرين« و »فرعون و هامان و قارون« در اين آيه، كه از كلام اميرالمؤمنين‏عليه السلام استفاده مى‏شود. حضرت در بخش اولِ كلامى كه نقل شد داستان غدير را بيان مى‏فرمايد تا آنجا كه مى‏فرمايد: در آن ماجرا بعضى از شما حاضر بوديد و به بعضى از شما خبر آن رسيد.
<big>اين تفسير باز مى‏ گردد به معناى «صابرين» و «فرعون و هامان و قارون» در اين آيه، كه از كلام اميرالمؤمنين ‏عليه السلام استفاده مى ‏شود. حضرت در بخش اولِ كلامى كه نقل شد داستان غدير را بيان مى‏ فرمايد تا آنجا كه مى ‏فرمايد: در آن ماجرا بعضى از شما حاضر بوديد و به بعضى از شما خبر آن رسيد.</big>


<big>آنگاه در صدد بيان زمان خود بر مى‏ آيد و اينكه از غدير تا آن روز چه فراز و نشيبى طى شده و اكنون كه خلافت در اختيار حضرت قرار گرفته اكثريت همراه حضرت هستند و عده كمى هنوز در راه راست قرار نگرفته ‏اند و به زودى خداوند آنان را از ميان بر مى ‏دارد. اين تفاصيل را حضرت چنين بيان مى ‏كند:</big>


آنگاه در صدد بيان زمان خود بر مى‏آيد و اينكه از غدير تا آن روز چه فراز و نشيبى طى شده و اكنون كه خلافت در اختيار حضرت قرار گرفته اكثريت همراه حضرت هستند و عده كمى هنوز در راه راست قرار نگرفته‏اند و به زودى خداوند آنان را از ميان بر مى‏دارد. اين تفاصيل را حضرت چنين بيان مى‏كند: