رویداد غدیر از منظر خاورشناسان: تفاوت میان نسخه‌ها

جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
جمعیت فریاد سر دادند: آری، چنین است ای فرستاده خدا. سپس آن حضرت دست علی علیه السلام را گرفت و اعلام نمود:
جمعیت فریاد سر دادند: آری، چنین است ای فرستاده خدا. سپس آن حضرت دست علی علیه السلام را گرفت و اعلام نمود:


مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ علیه السلام مَوْلَاهُ: هر کس من مولای او هستم، این علی علیه السلام مولای او است.
{{متن عربی|مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ}}: هر کس من مولای او هستم، این علی علیه السلام مولای او است.


سپس پیامبر صلی الله علیه و آله رحلت قریب‌الوقوع خود را اعلام کرد، و به مؤمنان سفارش نمود تا به قرآن و اهل بیتش علیهم السلام وفادار بمانند.
سپس پیامبر صلی الله علیه و آله رحلت قریب‌الوقوع خود را اعلام کرد، و به مؤمنان سفارش نمود تا به قرآن و اهل بیتش علیهم السلام وفادار بمانند.
خط ۲۹: خط ۲۹:
این مطالب چکیده بخش‌های مهمی از واقعه غدیر خم است. در اینجا به چند مطلب پرداخته می‌شود:
این مطالب چکیده بخش‌های مهمی از واقعه غدیر خم است. در اینجا به چند مطلب پرداخته می‌شود:


بررسی کوتاه رویکرد خاورشناسان در مطالعه تفکر شیعه.
-بررسی کوتاه رویکرد خاورشناسان در مطالعه تفکر شیعه.


- رویکرد مورد استفاده خاورشناسان در بررسی رویداد غدیر خم به‌طور خاص.
- رویکرد مورد استفاده خاورشناسان در بررسی رویداد غدیر خم به‌طور خاص.
خط ۹۷: خط ۹۷:
کاملاً روشن است که هیچ‌یک از این جریان‌ها نتوانسته پژوهشگران غربی را به قلب و عمق تعالیم یا ادبیات شیعه برساند، چون بیشتر آنچه آنان درباره تفکر شیعه مورد مطالعه قرار داده‌اند از طریق منابع غیر شیعی بوده است.
کاملاً روشن است که هیچ‌یک از این جریان‌ها نتوانسته پژوهشگران غربی را به قلب و عمق تعالیم یا ادبیات شیعه برساند، چون بیشتر آنچه آنان درباره تفکر شیعه مورد مطالعه قرار داده‌اند از طریق منابع غیر شیعی بوده است.


هاجسون به خاطر توجهش به این نکته شایسته ستایش است. وی می‌گوید:
هاجسون به خاطر توجهش به این نکته شایسته ستایش است. وی می‌گوید:<blockquote>همه این جریان‌ها به‌طور نسبی، با وجود اینکه به مطالعه تفکر شیعه تمایل داشتند، در کم توجهی به مناطق مرکزی «هلال حاصل خیز»<ref>هلال حاصل خیز، به عربی: هلال خصیب، یعنی داسه بارور، نام بخش تاریخی از خاورمیانه و در برگیرنده بخش‌های خاوری دریای مدیترانه، میانرودان و مصر باستان می‌باشد. این نام نخستین بار از سوی جیمز هنری بریستد باستان‌شناس دانشگاه شیکاگو بر این بخش از جهان گذارده شد. داسه بارور با رودهای نیل، دجله، فرات و رود اردن سیرات می‌شود. این منطقه از باختر به دریای مدیترانه، از شمال به بیابان سوریه، و از دیگر سویی به شبه جزیره عربستان و خلیج فارس و دیگر بخش‌های مدیترانه محدود می‌شود. داسه بارور امروز کشورهای مصر، اسرائیل، لبنان و نیز کرانه باختری رود اردن و نوار غزّه و بخش‌هایی از اردن، سوریه، عراق، جنوب شرقی ترکیه، غرب و جنوب غربی ایران را در بر می‌گیرد. جمعیت داسه بارور را امروز نزدیک به ۱۲۰ میلیون یا دست کم یک چهارم جمعیت کل خاورمیانه تخمین می‌زنند.</ref> و ایران مشترک بودند.</blockquote>یعنی همان مناطقی که تمایل بر آن بود که بیشتر دور از نفوذ غرب باشد.
 
همه این جریان‌ها به‌طور نسبی، با وجود اینکه به مطالعه تفکر شیعه تمایل داشتند، در کم توجهی به مناطق مرکزی «هلال حاصل خیر»<ref>هلال حاصل خیز، به عربی: هلال خصیب، یعنی داسه بارور، نام بخش تاریخی از خاورمیانه و در برگیرنده بخش‌های خاوری دریای مدیترانه، میانرودان و مصر باستان می‌باشد. این نام نخستین بار از سوی جیمز هنری بریستد باستان‌شناس دانشگاه شیکاگو بر این بخش از جهان گذارده شد. داسه بارور با رودهای نیل، دجله، فرات و رود اردن سیرات می‌شود. این منطقه از باختر به دریای مدیترانه، از شمال به بیابان سوریه، و از دیگر سوی‌ها به شبه جزیره عربستان و خلیج فارس و دیگر بخش‌های مدیترانه محدود می‌شود. داسه بارور امروز کشورهای مصر، اسرائیل، لبنان و نیز کرانه باختری رود اردن و نوار غزّه و بخش‌هایی از اردن، سوریه، عراق، جنوب شرقی ترکیه، غرب و جنوب غربی ایران را در بر می‌گیرد. جمعیت داسه بارور را امروز نزدیک به ۱۲۰ میلیون یا دست کم یک چهارم جمعیت کل خاورمیانه تخمین می‌زنند.</ref> و ایران مشترک بودند.
 
یعنی همان مناطقی که تمایل بر آن بود که بیشتر دور از نفوذ غرب باشد.


پس از جنگ اول جهانی «جریان قاهره ای مطالعات اسلامی» به تمام معنی جریان اسلام گرایان شد. در حالی که به نظر می‌رسد جریان‌های دیگر مطالعات اسلامی بیشتر دارای اهمیت محلی شدند.
پس از جنگ اول جهانی «جریان قاهره ای مطالعات اسلامی» به تمام معنی جریان اسلام گرایان شد. در حالی که به نظر می‌رسد جریان‌های دیگر مطالعات اسلامی بیشتر دارای اهمیت محلی شدند.
خط ۱۳۶: خط ۱۳۲:
این سه مرحله، پاسخ سنتی و مرسوم متکلمان اهل سنت را در مواجهه با برهان‌های شیعیان تشکیل می‌دهد.
این سه مرحله، پاسخ سنتی و مرسوم متکلمان اهل سنت را در مواجهه با برهان‌های شیعیان تشکیل می‌دهد.


نقل عبارتی از ترجمه ای که «روزنتال» از «مقدمه ابن خلدون» انجام داده، کافی است تا دیدگاه ما را ثابت کند ابن خلدون بخش زیر را از کتاب «الملل و النحل» شهرستانی - که کتابی برای شرح فرقه‌های مرتد اسلامی است - نقل می‌کند؛ طبق نظر ابن خلدون شیعیان معتقد اند علی علیه السلام کسی است که حضرت محمد صلی الله علیه و آله او را برای [[جانشین|خلافت]] پس از خود منصوب کرده است.
نقل عبارتی از ترجمه ای که «روزنتال» از «مقدمه ابن خلدون» انجام داده، کافی است تا دیدگاه ما را ثابت کند. ابن خلدون بخش زیر را از کتاب «الملل و النحل» شهرستانی - که کتابی برای شرح فرقه‌های مرتد اسلامی است - نقل می‌کند؛ طبق نظر ابن خلدون شیعیان معتقد اند علی علیه السلام کسی است که حضرت محمد صلی الله علیه و آله او را برای [[جانشین|خلافت]] پس از خود منصوب کرده است.


شیعه بخشی از متون روایی را در حمایت از این عقیده نقل می‌کند. از آنجا که رهبران اهل سنت و راویان احکام دینی با این متون آشنایی ندارند می‌گویند:
شیعه بخشی از متون روایی را در حمایت از این عقیده نقل می‌کند. از آنجا که رهبران اهل سنت و راویان احکام دینی با این متون آشنایی ندارند می‌گویند:
خط ۱۵۴: خط ۱۵۰:
سؤال: چرا اینان و بسیاری دیگر از پژوهشگران غربی واقعه غدیر خم را در نظر نگرفته‌اند؟
سؤال: چرا اینان و بسیاری دیگر از پژوهشگران غربی واقعه غدیر خم را در نظر نگرفته‌اند؟


پاسخ: چون پژوهشگران غربی در تحقیقشان بیشتر به آثار ضد شیعه تکیه داشته‌اند. طبیعی است که واقعه غدیر خم را نادیده گرفته باشند. «ال. وکسیا واگلیری» یکی از همکاران چاپ دوم «دایرة المعارف اسلام» (۱۹۵۳ م) می‌نویسد:
پاسخ: چون پژوهشگران غربی در تحقیقشان بیشتر به آثار ضد شیعه تکیه داشته‌اند. طبیعی است که واقعه غدیر خم را نادیده گرفته باشند. «ال. وکسیا واگلیری» یکی از همکاران چاپ دوم «دایرة المعارف اسلام» (۱۹۵۳ م) می‌نویسد:<blockquote>بیشتر منابعی که اساس دانش ما خاورشناسان را درباره زندگانی پیامبر صلی الله علیه و آله شکل می‌دهد مانند سیره ابن هشام، تاریخ طبری، طبقات ابن سعد و…، از توقف حضرت محمد صلی الله علیه و آله در غدیر خم با سکوت می‌گذرند!


بیشتر منابعی که اساس دانش ما خاورشناسان را درباره زندگانی پیامبر صلی الله علیه و آله شکل می‌دهد مانند سیره ابن هشام، تاریخ طبری، طبقات ابن سعد و…، از توقف حضرت محمد صلی الله علیه و آله در غدیر خم با سکوت می‌گذرند!
اگر هم آن را بیان نمایند، درباره گفتار حضرت محمد صلی الله علیه و آله چیزی نمی‌گویند، زیرا نویسندگان این منابع آشکارا می‌ترسیدند که ناخواسته با ارائه اطلاعات مورد نیاز متکلمان شیعه، خشم اهل سنتی را که در قدرت بودند برانگیزند، زیرا متکلمان شیعه از این کلمات و سخنان برای حمایت از فرضیه حق خلافت علی علیه السلام بهره می‌بردند و استدلال می‌کردند.</blockquote>در نتیجه، شرح حال نگاران غربی ای که زندگی‌نامه حضرت محمد صلی الله علیه و آله را نوشته‌اند و کارشان بر اساس این منابع بوده، به همان ترتیب به آنچه در غدیر خم اتفاق افتاد هیچ اشاره ای نمی‌کنند!
 
اگر هم آن را بیان نمایند، درباره گفتار حضرت محمد صلی الله علیه و آله چیزی نمی‌گویند، زیرا نویسندگان این منابع آشکارا می‌ترسیدند که ناخواسته با ارائه اطلاعات مورد نیاز متکلمان شیعه، خشم اهل سنتی را که در قدرت بودند برانگیزند، زیرا متکلمان شیعه از این کلمات و سخنان برای حمایت از فرضیه حق خلافت علی علیه السلام بهره می‌بردند و استدلال می‌کردند.
 
در نتیجه، شرح حال نگاران غربی ای که زندگی‌نامه حضرت محمد صلی الله علیه و آله را نوشته‌اند و کارشان بر اساس این منابع بوده، به همان ترتیب به آنچه در غدیر خم اتفاق افتاد هیچ اشاره ای نمی‌کنند!


در اینجا به افراد معدودی از دانشمندان غربی می‌رسیم که حدیث یا واقعه غدیر خم را ذکر کرده‌اند.
در اینجا به افراد معدودی از دانشمندان غربی می‌رسیم که حدیث یا واقعه غدیر خم را ذکر کرده‌اند.
خط ۱۸۶: خط ۱۷۸:
گلدزیهر پس از اشاره [[محمد بن عیسی تِرمِذی (ابوعیسی)|ترمذی]] و [[نسایی|نسائی]]، در پانوشت کتاب خود به عنوان منابع حدیث غدیر خم، می‌گوید:
گلدزیهر پس از اشاره [[محمد بن عیسی تِرمِذی (ابوعیسی)|ترمذی]] و [[نسایی|نسائی]]، در پانوشت کتاب خود به عنوان منابع حدیث غدیر خم، می‌گوید:


نسائی - آن طور که مشهور است - گرایشات علوی داشته، و ترمذی نیز در مجموعه خود احادیثی را که به نفع علی علیه السلام بوده گردآوری نموده است. به عنوان نمونه [[حدیث طیر]].<ref>مترجم: یکی از دلایل تقدم و افضلیت علی علیه السلام بر صحابه رسول‌الله صلی الله علیه و آله و کافّه افراد خلق حدیثی است صحیح و متواتر به نام حدیث طیر (مرغ)، که انس بن مالک روایت کرده، و محدثین شیعه و سنی آن را از طرق گوناگون و به اسناد معتبر نقل کرده‌اند. ابوعبدالرحمن احمد بن شعیب نسائی صاحب صحیح نسائی در «خصائص امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام» متن حدیث طیر را چنین آورده است: اخبرنا زکریا بن یحیی، قال: اخبرنا مشهر بن عبدالملک، عن عیسی بن عمر، عن السدی، عن انس بن مالک: ان النبی صلی الله علیه وآله کان عنده طائر، فقال: اللهم ائتنی بأحبّ خلقک الیک، یأکل معی من هذا الطیر. فجاء ابوبکر فردّه. ثم جاء عمر فردّه. ثم جاء علی علیه السلام فأذن له:
نسائی - آن طور که مشهور است - گرایشات علوی داشته، و ترمذی نیز در مجموعه خود احادیثی را که به نفع علی علیه السلام بوده گردآوری نموده است. به عنوان نمونه [[حدیث طیر]].<ref>مترجم: یکی از دلایل تقدم و افضلیت علی علیه السلام بر صحابه رسول‌الله صلی الله علیه و آله و کافّه افراد خلق حدیثی است صحیح و متواتر به نام حدیث طیر (مرغ)، که انس بن مالک روایت کرده، و محدثین شیعه و سنی آن را از طرق گوناگون و به اسناد معتبر نقل کرده‌اند. ابوعبدالرحمن احمد بن شعیب نسائی صاحب صحیح نسائی در «خصائص امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام» متن حدیث طیر را چنین آورده است: اخبرنا زکریا بن یحیی، قال: اخبرنا مشهر بن عبدالملک، عن عیسی بن عمر، عن السدی، عن انس بن مالک: ان النبی صلی الله علیه وآله کان عنده طائر، فقال: اللهم ائتنی بأحبّ خلقک الیک، یأکل معی من هذا الطیر. فجاء ابوبکر فردّه. ثم جاء عمر فردّه. ثم جاء علی علیه السلام فأذن له: برای پیامبر صلی الله علیه و آله مرغی آورده بودند. آن حضرت فرمود: خدایا محبوب‌ترین خلق خود را نزد من بفرست تا از این مرغ بخورد. ابوبکر آمد ولی پیامبرصلی الله علیه وآله او را نپذیرفت. سپس عمر آمد، او را هم نپذیرفت. ولی وقتی علی‌علیه السلام آمد اجازه فرمود داخل شود.</ref>
 
برای پیامبر صلی الله علیه و آله مرغی آورده بودند. آن حضرت فرمود: خدایا محبوب‌ترین خلق خود را نزد من بفرست تا از این مرغ بخورد. ابوبکر آمد ولی پیامبرصلی الله علیه وآله او را نپذیرفت. سپس عمر آمد، او را هم نپذیرفت. ولی وقتی علی‌علیه السلام آمد اجازه فرمود داخل شود.</ref>


درباره این هم پاسخ قدیمی و مرسوم مشابهی است، که طبق آن متکلمان [[اهل سنت]] با اعلام عدم وثاقت راویان چنین احادیثی آنان را غیرقابل اعتماد معرفی می‌کنند، یا به شدت شیعیان را به جعل روایات متهم می‌کنند.
درباره این هم پاسخ قدیمی و مرسوم مشابهی است، که طبق آن متکلمان [[اهل سنت]] با اعلام عدم وثاقت راویان چنین احادیثی آنان را غیرقابل اعتماد معرفی می‌کنند، یا به شدت شیعیان را به جعل روایات متهم می‌کنند.
خط ۲۶۲: خط ۲۵۲:
اخیراً علامه سید عبدالعزیز طباطبایی بیان کرده که شاید هیچ حدیثی نباشد که مانند [[حدیث غدیر]] توسط این تعداد زیاد از [[صحابه]] - که می‌بینیم شمارشان به ۱۲۰ نفر می‌رسد - نقل شده باشد.
اخیراً علامه سید عبدالعزیز طباطبایی بیان کرده که شاید هیچ حدیثی نباشد که مانند [[حدیث غدیر]] توسط این تعداد زیاد از [[صحابه]] - که می‌بینیم شمارشان به ۱۲۰ نفر می‌رسد - نقل شده باشد.


با این وجود، او با مقایسه این تعداد افراد با مجموع افرادی که در غدیر خم حاضر بوده‌اند، بیان می‌دارد که این ۱۲۰ نفر تنها ۱۰ درصد از جمعیت حاضرین هستند. و از این رو به حق، عنوان «حدیث الغدیر، رواته کثیرون للغایة، قلیلون للغایة»<ref>راویان حدیث غدیر، بسیار زیاد و بسیار کم.
با این وجود، او با مقایسه این تعداد افراد با مجموع افرادی که در غدیر خم حاضر بوده‌اند، بیان می‌دارد که این ۱۲۰ نفر تنها ۱۰ درصد از جمعیت حاضرین هستند. و از این رو به حق، عنوان {{متن عربی|حدیث الغدیر، رواته کثیرون للغایة، قلیلون للغایة}}<ref>راویان حدیث غدیر، بسیار زیاد و بسیار کم.


مترجم: یعنی راویان حدیث غدیر نسبت به راویان دیگر احادیث بسیار بیشتر اند، ولی همان تعداد نفر بخش اندکی از افرادی هستند که در غدیر خم شاهد ماجرا بوده‌اند.</ref> را به مقاله اش داده است.
مترجم: یعنی راویان حدیث غدیر نسبت به راویان دیگر احادیث بسیار بیشتر اند، ولی همان تعداد نفر بخش اندکی از افرادی هستند که در غدیر خم شاهد ماجرا بوده‌اند.</ref> را به مقاله اش داده است.


==== شعبان و تفسیر جدید او ====
==== شعبان و تفسیر جدید او ====
در میان آثار اخیر دانشمندان غرب درباره تاریخ اسلام، کتاب «تاریخ اسلام ۶۰۰–۷۵۰ پس از میلاد» نوشته‌ام. ای. شعبان با عنوان فرعی «یک تفسیر جدید» قابل توجه است.
در میان آثار اخیر دانشمندان غرب درباره تاریخ اسلام، کتاب «تاریخ اسلام ۶۰۰–۷۵۰ پس از میلاد» نوشته ام. ای. شعبان با عنوان فرعی «یک تفسیر جدید» قابل توجه است.


نویسنده در آن ادعا می‌کند نه تنها اسنادی نو یافته و استفاده کرده، بلکه اسنادی را که چندین دهه معروف و مورد استفاده بوده را مورد بازنگری قرار داده است.
نویسنده در آن ادعا می‌کند نه تنها اسنادی نو یافته و استفاده کرده، بلکه اسنادی را که چندین دهه معروف و مورد استفاده بوده را مورد بازنگری قرار داده است.
خط ۳۶۶: خط ۳۵۶:
همچنین باید در نظر داشت که این حادثه ۲۵ سال بعد از رویداد غدیر خم اتفاق افتاده، و در طول این مدت صدها شاهد عینی به مرگ طبیعی یا در نبردهایی که طی دوران حکومت دو خلیفه اول اتفاق افتاد در گذشتند.
همچنین باید در نظر داشت که این حادثه ۲۵ سال بعد از رویداد غدیر خم اتفاق افتاده، و در طول این مدت صدها شاهد عینی به مرگ طبیعی یا در نبردهایی که طی دوران حکومت دو خلیفه اول اتفاق افتاد در گذشتند.


این حقیقت را نیز بر این قضیه بیفزایید که این حادثه در کوفه ای رخ داد که از مرکز تجمع اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله - یعنی مدینه - خیلی دور بود. خود این اتفاق که در [[کوفه]] و در سال ۳۵ هجری روی داد، توسط ۴ تن از صحابه و ۱۴ تن از تابعان نقل شده و در بیشتر کتب تاریخی و روایی ثبت شده است.<ref>برای ارجاع کامل مراجعه شود به: الغدیر: ج ۱ ص ۱۶۶–۱۸۶.</ref>
این حقیقت را نیز بر این قضیه بیفزایید که این حادثه در کوفه ای رخ داد که از مرکز تجمع اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله - یعنی مدینه - خیلی دور بود. خود این اتفاق که در [[کوفه]] و در سال ۳۵ هجری روی داد، توسط ۴ تن از صحابه و ۱۴ تن از تابعان نقل شده و در بیشتر کتب تاریخی و روایی ثبت شده است.<ref>برای ارجاع کامل مراجعه شود به: الغدیر، ج ۱، ص ۱۶۶–۱۸۶.</ref>


'''در نتیجه'''، به‌طور طبیعی، رفتار جامعه مدینه پس از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله، اعلام انتصاب امام علی علیه السلام در غدیر خم را غیر محتمل و بی‌اعتبار نمی‌نماید. من فکر می‌کنم این کافی است تا آقای شعبان متوجه شود که تفسیر او جدید نیست، بلکه به نظر من نمونه همان مرحله اول پاسخ مرسوم متکلمان اهل سنت است؛ که انکار صریح رخداد یا حدیثی است که دیدگاه شیعه را تأیید می‌کند. همان روشی که توسط پژوهشگران غربی ای که درباره اسلام پژوهش می‌کنند مورد اقتباس قرار گرفته است.
'''در نتیجه'''، به‌طور طبیعی، رفتار جامعه مدینه پس از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله، اعلام انتصاب امام علی علیه السلام در غدیر خم را غیر محتمل و بی‌اعتبار نمی‌نماید. من فکر می‌کنم این کافی است تا آقای شعبان متوجه شود که تفسیر او جدید نیست، بلکه به نظر من نمونه همان مرحله اول پاسخ مرسوم متکلمان اهل سنت است؛ که انکار صریح رخداد یا حدیثی است که دیدگاه شیعه را تأیید می‌کند. همان روشی که توسط پژوهشگران غربی ای که درباره اسلام پژوهش می‌کنند مورد اقتباس قرار گرفته است.
۴٬۰۶۴

ویرایش