ابلیس و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در ادامه كلامش فرمود: پيامبرصلى الله عليه وآله به من خبر داد: آن هنگام كه مردم بعد از وفات من بيعت تو را بشكنند، ابليس اصحابش را جمع مى‏ كند و آنان در مقابل او به سجده در مى‏ آيند و مى ‏گويند:‏آقاى ما، اى بزرگِ ما، تو بودى كه آدم را از بهشت بيرون كردى!
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در ادامه كلامش فرمود: پيامبرصلى الله عليه وآله به من خبر داد: آن هنگام كه مردم بعد از وفات من بيعت تو را بشكنند، ابليس اصحابش را جمع مى‏ كند و آنان در مقابل او به سجده در مى‏ آيند و مى ‏گويند:‏آقاى ما، اى بزرگِ ما، تو بودى كه آدم را از بهشت بيرون كردى!


ابليس مى‏ گويد: كدام امت بعد از پيامبرشان گمراه نشدند؟! هرگز! شما گمان مى‏ كنيد من بر اينان سلطه و راهى ندارم؟! چگونه ديديد مرا هنگامى كه كارى كردم تا امر خدا و پيامبر را درباره اطاعتِ على بن ابى ‏طالب كنار گذاردند؟<ref>كتاب سليم: ح ۵۷۹ . روضه كافى: ص ۳۴۳ ح ۵۴۱ .</ref>بيعت شيطانى سقيفه<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۲۰  - ۲۱۷ ۲۱۲ - ۲۱۰.</ref>غدير همان اندازه كه يك اعتقاد بود يك دستور نيز بود. دستورى به گستردگى جوانب مختلف آن، كه مجموعه ‏اى از ايمان و اطاعت و پيمان در يك سو و حمد و سپاس و تشكر از اين نعمت در سوى ديگرِ آن به چشم مى‏ خورد. اين فرامين خاص كه در غدير به مردم داده شد وظايف آنان را در آن مقطع خاص به عنوان مقدمه ‏اى براى آينده‏ ها تعيين كرد.
ابليس مى‏ گويد: كدام امت بعد از پيامبرشان گمراه نشدند؟! هرگز! شما گمان مى‏ كنيد من بر اينان سلطه و راهى ندارم؟! چگونه ديديد مرا هنگامى كه كارى كردم تا امر خدا و پيامبر را درباره اطاعتِ على بن ابى ‏طالب كنار گذاردند؟<ref>كتاب سليم: ح ۵۷۹ . روضه كافى: ص ۳۴۳ ح ۵۴۱ .</ref>
 
بسيار جالب است كه آيات قرآن پشتيبانِ اين اوامر غديرى است كه مستقيماً در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله بدانها استشهاد شده است. آياتى كه به اين عنوان در غدير به صورت تركيب و تضمين در كلام حضرت ديده مى‏ شود ۱۰ آيه است، كه يكى از آنها آيه ۱۰ سوره فتح است:
 
‹‹إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه، يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّه فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً›› <ref>فتح /  ۱۰.</ref> ‹‹كسانى كه با تو بيعت مى‏ كنند در واقع با خدا بيعت مى‏ كنند. دست خداوند بر روى دست آنان است. پس هر كس بيعت را بشكند اين شكستن بر ضرر خود اوست، و هر كس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد خداوند به او اجر عظيمى عنايت خواهد كرد››.
 
'''متن خطبه غدير در اين باره چنين است:'''
 
پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير فرمود: الا وَ انّى عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتى ادْعُوكُمْ الى مُصافَقَتى عَلى بَيْعَتِهِ وَ اْلاِقْرارِ بِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدى. الا وَ انّى قَدْ بايَعْتُ اللَّه وَ عَلِىٌّ قَدْ بايَعَنى، وَ انَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّه عَزَّ وَجَلَّ: »إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه، يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّه فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً:
 
بدانيد كه من پس از پايان خطابه ‏ام شما را به دست دادن با من به عنوان بيعت با او و اقرار به او، و بعد از من به دست دادن با خود او فرا مى‏ خوانم. بدانيد كه من با خدا بيعت كرده‏ ام و على با من بيعت كرده است، و من از جانب خداوند براى او از شما بيعت مى‏ گيرم.(خداوند مى‏ فرمايد:‹‹كسانى كه با تو بيعت مى‏ كنند در واقع با خدا بيعت مى‏ كنند. دست خداوند بر روى دست آنان است. پس هر كس بيعت را بشكند اين شكستن بر ضرر خود اوست، و هر كس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد خداوند به او اجر عظيمى عنايت خواهد كرد››.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۴ بخش ۹.</ref>
 
... مَعاشِرَ النّاسِ، ما تَقُولُونَ؟ فَإِنَّ اللَّه يَعْلَمُ كُلَّ صَوْتٍ وَ خافِيَةَ كُلِّ نَفْسٍ ... ، وَ مَنْ بايَعَ فَإِنَّما يُبايِعُ اللَّه،‹‹يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ››.
 
مَعاشِرَ النّاسِ، فَبايِعُوا اللَّه وَ بايِعُونى وَ بايِعُوا عَلِيّاً اميرَالْمُؤْمِنينَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ الائِمَّةَ مِنْهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ كَلِمَةً باقِيَةً؛ يُهْلِكُ اللَّه مَنْ غَدَرَ وَ يَرْحَمُ مَنْ وَفى‹‹فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّه فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً››:
 
اى مردم چه مى‏ گوييد؟ خداوند هر صدايى و پنهانى‏ هاى هر كسى را مى‏  داند ... ، و هر كس بيعت كند در حقيقت با خدا بيعت مى‏ نمايد، در اين بيعت دست خدا بالاى دست بيعت كنندگان است.
 
اى مردم، با خدا بيعت كنيد و با من بيعت نماييد و با على اميرالمؤمنين و حسن و حسين و امامان از نسل آنان در دنيا و آخرت به عنوان امامتى كه در نسل ايشان باقى است بيعت كنيد. خداوند بيعت شكنان را هلاك مى‏ نمايد و وفاداران را مورد رحمت قرار مى ‏دهد.
 
هر كس بيعت را بشكند به ضرر خويش شكسته است و هر كس وفا كند به آنچه با خدا عهد بسته خداوند به او اجر عظيمى عنايت مى‏ فرمايد.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۹ بخش ۱۱.</ref>
 
در اينجا سه نكته قابل ذكر است:
 
=== ۱-بيعت الهىِ غدير و بيعت شيطانىِ سقيفه ===
جا دارد با سابقه اى كه از مفهوم و كيفيت بيعت در اسلام در ذهن داريم، مقايسه ‏اى بين بيعت الهىِ غدير و بيعت سقيفه را نشان دهيم تا معلوم شود مسير اسلام از كدام شفافيت به كدام تاريكى فرو رفت.
 
دو بيعت در تاريخ اسلام در برابر يكديگر قرار گرفت كه هر يك مسيرى بر ضدّ ديگرى داشت: بيعت غدير و بيعت سقيفه، و همان مردمى كه در غدير بيعت كرده بودند تن به بيعت سقيفه دادند. اين جرم نابخشودنى بود كه امتى را گمراه كرد و ادامه آن تا امروز و فردا اسلام آثار سوء خود را بر جاى گذاشته و مى ‏گذارد.
 
اين جرم از آن جهت نابخشودنى است كه بيعت با خدا در غدير را با بيعت سقيفه شكستند، و اين در حالى بود كه نه تنها فضاى شيطانى بر سقيفه حاكم بود بلكه ابليس شخصاً در آنجا حضور يافت و بيعت بر ضد على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را افتتاح كرد!!
 
=== ۲-سند شيطانى بودن سقيفه ===
سلمان فارسى درگير و دار غصب خلافت سرى به سقيفه و مسجد پيامبرصلى الله عليه وآله زد و ابوبكر را ديد كه بر فراز منبر پيامبرصلى الله عليه وآله نشسته و مردم با او به عنوان خليفه بيعت مى كنند. فوراً نزد اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بازگشت در حالى كه آن حضرت مشغول غسل بدن مبارك پيامبرصلى الله عليه وآله بود و عرضه داشت: ابوبكر هم اكنون بر فراز منبر است و مردم به اين اكتفا نمى‏ كنند كه با يك دست او بيعت كنند بلكه با هر دو دست راست و چپ او بيعت مى‏ كنند!!
 
در آن حال اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: اى سلمان، فهميدى اولين كسى كه بر فراز منبر با او بيعت كرد چه كسى بود؟ عرض كرد: در سقيفه بنى‏ ساعده ديدم اول كسى كه با او بيعت كرد مغيرة بن شعبه بود و سپس بشير بن سعيد و ابوعبيده جراح و عمر بن خطاب و سالم مولى ابى‏ حذيفه و معاذ بن جبل به ترتيب با او بيعت كردند.
 
اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فرمود: درباره اينان از تو سؤال نكردم. اولين كسى كه بر فراز منبر پيامبرصلى الله عليه وآله با او بيعت كرد كه بود؟
 
عرض كرد: پيرمرد سالخورده‏ اى را ديدم كه بر عصايش تكيه داده بود و بر پيشانيش جاى سجده بود و پيش از همه پا بر پله منبر گذاشت در حالى كه گريه مى‏كرد و مى‏گفت: شكر خداى را كه مرا نميراند تا تو را در اين مكان ديدم! دستت را براى بيعت جلو بيار! ابوبكر دست خود پيش آورد و آن پيرمرد با او بيعت كرد و سپس گفت: امروز روزى است مثل روز آدم! آنگاه از منبر پايين آمد و از مسجد خارج شد.
 
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: اى سلمان، او را شناختى؟ سلمان عرض كرد: نه، ولى طرز صحبت او مرا ناراحت كرد؛ گويى رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله را به مسخره ياد مى‏كرد.
 
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: او ابليس لعنه اللَّه است. پيامبرصلى الله عليه وآله به من خبر داده كه ابليس و بزرگان اصحابش هنگام منصوب كردن آن حضرت مرا به امر خداوند حاضر بودند كه به مردم اعلام كرد من نسبت به آنان از خودشان صاحب اختيارترم و به آنان دستور داد كه حاضران به غايبان خبر دهند.
 
در آنجا شياطين و مريدان ابليس رو به او كردند و گفتند: اين امت مورد رحمت قرار گرفته و از انحرافات مصون شدند، و ديگر نه تو و نه ما به آنان راهى نداريم چرا كه پناه و امام خود بعد از پيامبرشان را شناختند. ابليس محزون و افسرده از آنان جدا شد.
 
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام سپس فرمود: پيامبرصلى الله عليه وآله بعداً به من فرمود: مردم در سقيفه بنى ‏ساعده با ابوبكر بيعت مى‏ كنند بعد از آنكه با حق ما و دليل ما انصار را مغلوب مى‏ نمايند. سپس به مسجد مى‏ آيند و اول كسى كه بر فراز منبر من با او بيعت مى ‏كند ابليس به صورت پيرمرد سالخورده‏ اى است كه جاى سجده بر پيشانى اوست و همين سخنان را خواهد گفت.
 
سپس از مسجد بيرون مى‏رود و ياران و شياطين و بزرگان آنان را جمع مى‏ كند. آنان در برابر او به سجده در مى‏ آيند و مى‏ گويند: اى آقاى ما واى بزرگ ما، تو بودى كه آدم را از بهشت بيرون كردى!! ابليس مى‏گويد: كدام امت بعد از پيامبر خود گمراه نشدند؟! هرگز! شما گمان كرديد كه من بر اينان قدرت و راهى ندارم؟! چگونه ديديد كارى را كه با آنان به انجام رساندم و ترك كردند آنچه خدا و رسول به آنان دستور داده بودند كه اطاعت على را نمايند!<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۶۳ ۲۶۲. كتاب سليم: ص ۱۴۵ ۱۴۴. در حديث ديگرى نيز اين مطلب ذكر شده است. به بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۵۵ ح ۱۳ مراجعه شود.</ref>
 
=== ۳-اكنون با غدير در برابر سقيفه ===
اينك مناسب است يك بار ديگر الهى بودن بيعت غدير را در ذهن مرور كنيم:
 
پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: انَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ.
 
و فرمود: من مأمور شده ‏ام از شما بيعت بگيرم و با شما دست بدهم براى پذيرش آنچه از سوى خدا آورده ‏ام.
 
و نيز فرمود: خداوند عز و جل به من دستور داده كه از زبان شما اقرار بگيرم.
 
و بعد فرمود: وَ مَنْ بايَعَ فَانَّما يُبايِعُ اللَّه.
 
و در نهايت دستور داد و فرمود: فَبايِعُوا اللَّه.
 
با اين مقايسه، خدايا تو را سپاسگزاريم كه ما را از دينى كه به دست شيطان پايه‏ گذارى شد رهانيدى و بر بيعت با خود پايدار فرمودى. چگونه از تو تشكر كنيم كه از ميان ظلمات هزار و چهارصد ساله سقيفه، چشمان دل ما را بر انوار مبارك غدير منور ساختى و دستان ناقابل ما را به بيعت با مقام ذوالجلالت و چهارده جانشينت در زمين مشرّف فرمودى؟! هدايتى به خير بزرگ در برابر شر عظيم، كه هرگز از آن باز نخواهيم گشت و به هدايت خود تا ابد افتخار خواهيم كرد.


== تلاش شيطان براى اغواى شيعيان<ref>اسرار غدير: ص ۷۱.</ref> ==
== تلاش شيطان براى اغواى شيعيان<ref>اسرار غدير: ص ۷۱.</ref> ==
خط ۹۹: خط ۳۶:
سپس لحظاتى سر مبارك را پايين انداخت، و بعد سر خود را بلند كرده فرمود:‹‹اى انصار، فرزندان خود را بر محبت على عرضه كنيد. اگر پاسخ مثبت دادند فرزند شما هستند، و اگر نپذيرفتند فرزند شما نيستند››.<ref>علل الشرائع: ص ۱۴۲. بحار الانوار: ج ۱۸ ص ۸۸ و ج ۲۷ ص ۱۵۱ و ج ۳۹ ص ۱۷۴ و ج ۶۰ ص ۲۳۶. مستدرك الوسائل: ج ۲ ص ۳۹.</ref>
سپس لحظاتى سر مبارك را پايين انداخت، و بعد سر خود را بلند كرده فرمود:‹‹اى انصار، فرزندان خود را بر محبت على عرضه كنيد. اگر پاسخ مثبت دادند فرزند شما هستند، و اگر نپذيرفتند فرزند شما نيستند››.<ref>علل الشرائع: ص ۱۴۲. بحار الانوار: ج ۱۸ ص ۸۸ و ج ۲۷ ص ۱۵۱ و ج ۳۹ ص ۱۷۴ و ج ۶۰ ص ۲۳۶. مستدرك الوسائل: ج ۲ ص ۳۹.</ref>


==    دشمنى شيطان با غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۴۵.</ref> ==
== دشمنى شيطان با غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۴۵.</ref> ==
  با برنامه ‏ريزى جامع براى سخنرانى استثنائى غدير و گام‏هاى سخن در اين خطابه جهانى، اين پيش‏ بينى‏ ها و آن تداركات با كيفيت و محتوايى كه خطابه غدير داشت و برنامه‏ هايى كه پس از سخنرانى انجام شد، در بهترين فرض ممكن به ثمر رسيد؛ به گونه‏ اى كه نتايج آن براى قرن‏ ها باقى ماند و نسل ‏هاى آينده بشريت آن را به همان عظمت تلقى كردند و نتيجه گرفتند.
  با برنامه ‏ريزى جامع براى سخنرانى استثنائى غدير و گام‏هاى سخن در اين خطابه جهانى، اين پيش‏ بينى‏ ها و آن تداركات با كيفيت و محتوايى كه خطابه غدير داشت و برنامه‏ هايى كه پس از سخنرانى انجام شد، در بهترين فرض ممكن به ثمر رسيد؛ به گونه‏ اى كه نتايج آن براى قرن‏ ها باقى ماند و نسل ‏هاى آينده بشريت آن را به همان عظمت تلقى كردند و نتيجه گرفتند.