۴٬۰۶۴
ویرایش
خط ۲۷۹: | خط ۲۷۹: | ||
{{متن عربی|وَ ذلِكَ اللَّعْنُ لا يُفارِقُهُمْ: فِى الدُّنْيا يَلْعَنُهُمْ خِيارُ عِبادِ اللَّهِ، وَ فِى الْآخِرَةِ يَبْتَلُونَ بِشَدائِدِ عِقابِ اللَّهِ}} <ref>عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 156.</ref>: آن لعنت از آنان جدا نمىشود: در دنيا برگزيدگانِ بندگان خدا آنان را لعنت مىكنند، و در آخرت مبتلا به عذابهاى شديد خدا گرفتار مىشوند. | {{متن عربی|وَ ذلِكَ اللَّعْنُ لا يُفارِقُهُمْ: فِى الدُّنْيا يَلْعَنُهُمْ خِيارُ عِبادِ اللَّهِ، وَ فِى الْآخِرَةِ يَبْتَلُونَ بِشَدائِدِ عِقابِ اللَّهِ}} <ref>عوالم العلوم: ج 15/ 3 ص 156.</ref>: آن لعنت از آنان جدا نمىشود: در دنيا برگزيدگانِ بندگان خدا آنان را لعنت مىكنند، و در آخرت مبتلا به عذابهاى شديد خدا گرفتار مىشوند. | ||
=== چهارم: مسخره منافقين در قيامت === | ==== چهارم: مسخره منافقين در قيامت ==== | ||
پيداست كه استهزاء منافقين در آخرت به سزاى استهزاى آنان در دنيا، ربطى به عذابهاى گوناگون آنان به خاطر ساير توطئهها و اعمالشان ندارد. امام كاظم عليه السلام در ادامه تبيين آيه | پيداست كه استهزاء منافقين در آخرت به سزاى استهزاى آنان در دنيا، ربطى به عذابهاى گوناگون آنان به خاطر ساير توطئهها و اعمالشان ندارد. امام كاظم عليه السلام در ادامه تبيين آيه {{متن قرآن|اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ}} مىفرمايد<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۲۶- ۲۲۹.</ref>: «پس از آنكه خداوند آن منافقين را در محل لعنت و خوارى مستقر مىكند و با انواع عجيب عذاب معذب مىنمايد، و از سوى ديگر مؤمنين را در بهشت در حضور پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله مستقر مىفرمايد، مؤمنين را در موقعيتى قرار مىدهد كه اين مسخره كنندگان و عذاب هايشان را ببينند. يكى از لذتهاى آنان شماتت به منافقين خواهد بود همان گونه كه از نعمتهاى بهشت لذت مىبرند، و اين در حالى است كه آن منافقين كافر را با اسم و صفتشان مىشناسند! | ||
مؤمنين آنان را در جهنم مشاهده مىكنند در حالى كه عدهاى از آنان در نيش افعىهاى جهنم گرفتارند و عدهاى ديگر در پنجه درندگان آن بازيچه آنان قرار گرفتهاند، و گروهى زير تازيانهها و عمودها ضربه مىخورند و بعضى در درياى حميم جهنم غوطه ورند و شعلههاى جهنم آنان را زجر مىدهد و هر يك در عذابى گرفتارند. | مؤمنين آنان را در جهنم مشاهده مىكنند در حالى كه عدهاى از آنان در نيش افعىهاى جهنم گرفتارند و عدهاى ديگر در پنجه درندگان آن بازيچه آنان قرار گرفتهاند، و گروهى زير تازيانهها و عمودها ضربه مىخورند و بعضى در درياى حميم جهنم غوطه ورند و شعلههاى جهنم آنان را زجر مىدهد و هر يك در عذابى گرفتارند. | ||
از سوى ديگر منافقين از ميان آتش همان مؤمنين را مشاهده مىكنند كه در دنيا به خاطر ولايت اهل بيت آنان را مسخره مىكردند. آنان را مىبينند كه گروهى بر فرشهاى بهشتى نشستهاند، و گروهى ديگر از ميوههاى آن استفاده مىكنند، و عدهاى در قصرها يا باغها يا تفريحگاههاى آن لذت مىبرند و حور العين و كنيزان و غلامان و پسران و دختران در حضور آنان به خدمت ايستادهاند و گِرد ايشان مىچرخند، و از سوى ديگر ملائكه خدا از محضر الهى براى آنان هدايا مىآورند و مىگويند: | از سوى ديگر منافقين از ميان آتش همان مؤمنين را مشاهده مىكنند كه در دنيا به خاطر ولايت اهل بيت آنان را مسخره مىكردند. آنان را مىبينند كه گروهى بر فرشهاى بهشتى نشستهاند، و گروهى ديگر از ميوههاى آن استفاده مىكنند، و عدهاى در قصرها يا باغها يا تفريحگاههاى آن لذت مىبرند و حور العين و كنيزان و غلامان و پسران و دختران در حضور آنان به خدمت ايستادهاند و گِرد ايشان مىچرخند، و از سوى ديگر ملائكه خدا از محضر الهى براى آنان هدايا مىآورند و مىگويند: {{متن قرآن|سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ}} «سلام بر شما به خاطر صبرى كه نموديد و خوب خانه عاقبتى است». | ||
در چنين موقعيتى آن مؤمنين كه بر اين كافرينِ منافق مشرِف هستند، مىگويند: | در چنين موقعيتى آن مؤمنين كه بر اين كافرينِ منافق مشرِف هستند، مىگويند: | ||
خط ۲۹۴: | خط ۲۹۴: | ||
پيش مىآيند و از بين شعلههاى آتش دوان دوان جلو مىآيند، ولى مأموران عذاب از پشت سر به آنان مىرسند و با عمودها و شلاقها آنان را مىزنند، ولى آنان همچنان پيش مىآيند. آنگاه كه به نظرشان مىآيد به آن درها رسيدهاند آنها را بسته بر روى خود مىيابند و آنچه برايشان مىماند شعلههاى آتش است كه با عمودها بر سر آنان فرود مىآيد و آنان را به قعر جهنم مىفرستد. | پيش مىآيند و از بين شعلههاى آتش دوان دوان جلو مىآيند، ولى مأموران عذاب از پشت سر به آنان مىرسند و با عمودها و شلاقها آنان را مىزنند، ولى آنان همچنان پيش مىآيند. آنگاه كه به نظرشان مىآيد به آن درها رسيدهاند آنها را بسته بر روى خود مىيابند و آنچه برايشان مىماند شعلههاى آتش است كه با عمودها بر سر آنان فرود مىآيد و آنان را به قعر جهنم مىفرستد. | ||
با ديدن اين منظره، آن مؤمنين از خوشحالى خنده كنان روى فرشهايى كه نشستهاند بر پشت مىافتند و آنان را مسخره مىكنند، و اين معناى | با ديدن اين منظره، آن مؤمنين از خوشحالى خنده كنان روى فرشهايى كه نشستهاند بر پشت مىافتند و آنان را مسخره مىكنند، و اين معناى {{متن قرآن|اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ}} است و اين همان است كه خداوند مىفرمايد: {{متن قرآن|فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ عَلَى الْأَرَائِكِ يَنْظُرُونَ}} <ref>مطففين/۳۴- ۳۵.</ref>: «امروز كسانى كه ايمان آوردهاند به كفار مىخندند در حالى كه از فراز تختها نگاه مىكنند». | ||
=== تحليل اعتقادى دوم === | === تحليل اعتقادى دوم === | ||
خط ۳۰۴: | خط ۳۰۴: | ||
عبارتى كه در دو مورد از اين داستان بلند به چشم مىخورد يكى از كوتاهترين و پر محتواترين جملات در معناى «ولايت مطلقه اميرالمؤمنين عليه السلام» است: | عبارتى كه در دو مورد از اين داستان بلند به چشم مىخورد يكى از كوتاهترين و پر محتواترين جملات در معناى «ولايت مطلقه اميرالمؤمنين عليه السلام» است: | ||
'''۱.عَلِىٌّ الَّذى اوْقَفَهُ مَوْقِفَهُ وَ اقامَهُ مَقامَهُ وَ اناطَ مَصالِحَ الدّينِ وَ الدُّنْيا كُلَّها بِهِ | '''۱.'''{{متن عربی|عَلِىٌّ الَّذى اوْقَفَهُ مَوْقِفَهُ وَ اقامَهُ مَقامَهُ وَ اناطَ مَصالِحَ الدّينِ وَ الدُّنْيا كُلَّها بِهِ}} <ref>عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۶۰.</ref>: على عليه السلام كه او را در جاى خود قرار داد و مقام خود را به او سپرد و در همه مصالح دين و دنيا او را ضابطه و ملاك قرار داد. | ||
'''۲.لَمْ يَنْظُرُوا فى امْرِ مُحَمَّدٍ صلَّى اللَّه عليه و آله حَقَّ النَّظَرِ فَيَعْرِفُوا نُبُوَّتَهُ وَ يَعْرِفُوا بِهِ صِحَّةَ ما اناطَهُ بِعَلِىٍّ مِنْ امْرِ الدّينِ وَ الدُّنْيا | '''۲.'''{{متن عربی|لَمْ يَنْظُرُوا فى امْرِ مُحَمَّدٍ صلَّى اللَّه عليه و آله حَقَّ النَّظَرِ فَيَعْرِفُوا نُبُوَّتَهُ وَ يَعْرِفُوا بِهِ صِحَّةَ ما اناطَهُ بِعَلِىٍّ مِنْ امْرِ الدّينِ وَ الدُّنْيا}}<ref>عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۶۱.</ref>: منافقين آن گونه كه بايد در پيامبرى محمد فكر نكردند تا به نبوت او معرفت پيدا كنند، و بدين وسيله صحت اين مسئله را دريابند كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله ضابطه امر دين و دنيا را على عليه السلام قرار داد. | ||
خلاصه اين دو عبارت آن است كه براى اطمينان كامل بشر به هر اقدامى كه در امور دنيا يا دين خود مىنمايد، خداوند يك ضابطه قطعى قرار داده كه بايد تنها ملاك سنجش قرار گيرد، و آن مقام عصمت است كه صاحب آن پس از پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله اميرالمؤمنين عليه السلام و بعد از آن حضرت يازده امام عليهم السلام هستند. اينجاست كه معناى | خلاصه اين دو عبارت آن است كه براى اطمينان كامل بشر به هر اقدامى كه در امور دنيا يا دين خود مىنمايد، خداوند يك ضابطه قطعى قرار داده كه بايد تنها ملاك سنجش قرار گيرد، و آن مقام عصمت است كه صاحب آن پس از پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله اميرالمؤمنين عليه السلام و بعد از آن حضرت يازده امام عليهم السلام هستند. اينجاست كه معناى{{متن عربی|عَلِىٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِىٍّ}}<ref>بحار الانوار: ص ۲۸ ص ۱۹۰.</ref> روشن مىشود كه بايد حق را با على عليه السلام شناخت نه على عليه السلام را با حق. او ضابطه و مناط و ميزان و كاشف و مبيِّن حق است. بايد به دو لب مبارك او چشم دوخت كه در تعيين حق چه مىفرمايد و بايد منتظر بود كه او به كدام سو اشارت مىنمايد. | ||
==== ۲.تشبيه غاصبين خلافت به مدعيان خدايى ==== | ==== ۲.تشبيه غاصبين خلافت به مدعيان خدايى ==== | ||
خط ۳۱۵: | خط ۳۱۵: | ||
متمردانى همچون فرعون و نمرود در اين جهان در حد ادعاى خدايى اظهار وجود كردند. همان خدايى كه به ابليس و فرعون و نمرود و ساير طاغيان عالم مهلت داد، به ابوبكر و عمر و عثمان و معاويه و يزيد و بقيه هم دستانشان مهلت داد، در برابر ذات بى نياز او عرض وجود كنند و در مقابل فرمانش اوامر صادر كنند و نماينده تام الاختيار او را مظلوم نمايند. عبارتى كه اين مطلب را در اين داستان بلند بيان مىكند چنين است: | متمردانى همچون فرعون و نمرود در اين جهان در حد ادعاى خدايى اظهار وجود كردند. همان خدايى كه به ابليس و فرعون و نمرود و ساير طاغيان عالم مهلت داد، به ابوبكر و عمر و عثمان و معاويه و يزيد و بقيه هم دستانشان مهلت داد، در برابر ذات بى نياز او عرض وجود كنند و در مقابل فرمانش اوامر صادر كنند و نماينده تام الاختيار او را مظلوم نمايند. عبارتى كه اين مطلب را در اين داستان بلند بيان مىكند چنين است: | ||
{{متن عربی|يا عَلِىُّ، انَّ الَّذى امْهَلَهُمْ مَعَ كُفْرِهِمْ وَ فِسْقِهِمْ وَ تَمَرُّدِهِمْ مِنْ طاعَتِكَ هُوَ الَّذى امْهَلَ فِرْعَوْنَ ذَا الْاوْتادِ وَ نُمْرُودَ بْنَ كَنْعانَ وَ مَنِ ادَّعَى الْالهِيَّةَ مِنْ ذَوِى الطُّغْيانِ وَ اطْغَى الطُّغاةِ ابْليسَ رَأْسَ اهْلِ الضَّلالاتِ.}}<ref>عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۵۸.</ref> | |||
اى على، آن كه با اين كفر و فسق و تمرّدِ منافقين از اطاعت تو، به آنان مهلت داده، همان خدايى است كه به فرعون صاحب ميخها و نمرود و طاغيانى كه ادعاى خدايى كردند و طاغىترين طاغيان ابليس- رئيس همه سردمداران گمراهى- مهلت داده است. | اى على، آن كه با اين كفر و فسق و تمرّدِ منافقين از اطاعت تو، به آنان مهلت داده، همان خدايى است كه به فرعون صاحب ميخها و نمرود و طاغيانى كه ادعاى خدايى كردند و طاغىترين طاغيان ابليس- رئيس همه سردمداران گمراهى- مهلت داده است. |
ویرایش