آيه ۱۵۳ انعام و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:
برخی محققان استفاده از آیه ۱۵۳ سوره انعام در متن خطبه غدیر را از سه جهت مورد تحلیل اعتقادی قرار داده‌اند:
برخی محققان استفاده از آیه ۱۵۳ سوره انعام در متن خطبه غدیر را از سه جهت مورد تحلیل اعتقادی قرار داده‌اند:


==== جهت اول: معرفى جهت گيرى و محتواى صراط مستقيم ====
=== جهت اول: معرفى جهت‌گيرى و محتواى صراط مستقيم ===
در تعيين هدف و پايه ‏هاى فكرى صراط مستقيم و راه‏ هاى دستيابى به آنها، در چند جمله به هم پيوسته از مصدر كل امر و نهى جهان -  يعنى خداوند آغاز مى‏ كند كه خداوند در درجه اول به من امر و نهى فرموده است.
پیامبر صلی الله علیه و آله در تعيين هدف و پايه‌‏هاى فكرى صراط مستقيم و راه‏‌هاى دستيابى به آن، در چند جمله به هم پيوسته از خداوند آغاز مى‏‌كند؛ اینکه خداوند در درجه اول به من امر و نهى کرده است. در مرحله دوم اينكه من به على‏ عليه السلام امر و نهى نموده‌ام، به‌ضميمه اينكه اين عمل من هم به دستور خدا بوده است. سپس نتيجه مى‏‌گيرد كه علم همه امر و نهى‌‏هاى الهى نزد على‏ عليه السلام است. در اينجاست كه صراط مستقيم ظاهر مى‏‌شود: اینکه امر و نهى على‏ عليه السلام عيناً امر و نهى خداست و با اطاعت از او خدا را اطاعت شده است. آنگاه همه مطلب را در يک جمله خلاصه مى‏‌كند: به‌سوى اهداف على‏ عليه السلام حركت كنيد و کامل او را بپذيرد.  


در مرحله دوم اينكه من به على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام امر و نهى نموده ‏ام، به ضميمه اينكه اين برنامه من هم به دستور خدا بوده است.
در پايان اين قسمت، نوبتِ به ميان آوردن آيه مى‏‌رسد: «راه‏‌هاى مختلف شما را از راه او منحرف نكند»، اولاً كلمه {{قرآن|سَبِيلِهِ}} در قرآن را به {{متن عربی|سَبيلُ عَلِىٍّ|ترجمه=راه علی}} تفسير فرموده و ثانياً {{قرآن|سُبُل}} را به راه‌هاى ضلالت در برابر راه على ‏عليه السلام [[تفسیر]] كرده است. نتيجه‏‌گيرى نهايى چنين مى‌شود كه وقتى على ‏عليه السلام راهنمای کامل منصوب از سوی خداوند است، هرگونه پيروى از راه ديگر به‌معناى متفرق‌كردن جمعيت عظيمى است كه همه در راه مستقيمى به‌سوى والاترين هدف در حركت‏ هستند.
 
سپس نتيجه مى‏ گيرد كه علم همه امر و نهى ‏هاى الهى نزد على‏ عليه السلام است.
 
اينجاست كه صراط مستقيم پر رنگ و شفاف ظاهر مى‏ شود كه امر و نهى على‏ عليه السلام عيناً امر و نهى خداست و با اطاعت از او خدا را اطاعت كرده ‏ايم.
 
آنگاه همه مطلب را در يک جمله خلاصه مى‏ كند كه به سوى اهداف على‏ عليه السلام حركت كنيد و دربست و كامل عيار او را بپذيرد.در پايان اين فراز، نوبتِ به ميان آوردن آيه مى‏ رسد كه مى ‏تواند ثمره عكس ‏العملى مطالب قبل باشد. وقتى مى ‏فرمايد:
 
«راه‏ هاى مختلف شما را از راه او منحرف نكند»، اولاً كلمه {{قرآن|سَبِيلِهِ}} در قرآن را به {{قرآن|سَبيلُ عَلِىٍّ}} تفسير فرموده و ثانياً {{قرآن|سُبُل}} را به راه ‏هاى ضلالت در برابر راه على ‏عليه السلام [[تفسیر]] كرده است.
 
نتيجه‏ گيرى نهايى چنين مى ‏شود كه وقتى على ‏عليه السلام تمام راهنماهاى راه حق و هدايت را از طرف خداوند دارد و آماده است تا شما را رهنمون گردد، هر گونه پيروى از راه ديگر -  اعم از كفر يا ضلالت -  به معناى متفرق كردن جمعيت عظيمى است كه همه در راه مستقيمى به سوى والاترين هدف در حركت‏ اند.
 
اين يك دلسوزى جدى است كه چرا با وجود راه اصيل على‏ عليه السلام مردم به اين سو و آن سو كشانده شوند و متفرق گردند؟!
 
چرا بايد مردم به بيراهه ‏ها و كجراهه توجه كنند ولى به راه راست توجه نكنند! چرا چنين اتحاد عظيمى را كه رهبر آن و راه آن و بنياد آن شناخته شده است رها كنند و از اختلاف و تفرقه لذت ببرند؟
 
چرا دو دَستى با اولى بيعت كنند<ref>كتاب سليم: ص ۱۴۴.</ref> و اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را طناب بر گردن براى بيعت با او ببرند؟ چرا دومى را با جهلش -  كه هر روز جلوه ‏اى از آن بروز مى ‏كرد<ref>الغدير: ج ۶ ص۸۳ - ۳۳۳.</ref> - خليفه خود قرار دهند و معدن علم الهى على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را خانه‏ نشين كنند؟
 
چرا با دريايى از جهل باز هم سراغ سومى را بگيرند و با او بيعت كنند، تا كعب الاحبار يهودى را بر كرسى علم مسلمانان بنشاند و على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام همچنان در عُزلت باشد؟
 
چرا در خلافت ظاهرى على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام نيز حسرتِ جويندگانِ علم از سينه سرشار او را، بر دلش بگذارند؟


==== جهت دوم: معرفى هدايتگران به صراط مستقيم ====
==== جهت دوم: معرفى هدايتگران به صراط مستقيم ====
۱٬۶۲۶

ویرایش