آيه ۷۹ بقره و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '<references />' به '{{پانویس}}')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۸: خط ۸:
سپس اين آيات را تلاوت فرمود:
سپس اين آيات را تلاوت فرمود:


«فَوَيْلٌ لِلَّذينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْديهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَليلاً، فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ اَيْديهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ»<ref>بقره /  ۷۹.</ref>:
{{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلَّذينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْديهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَليلاً، فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ اَيْديهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ}}<ref>بقره/۷۹.</ref>:


«واى بر كسانى كه نوشته‏ اى را به دست خويش مى‏ نويسند و سپس مى‏ گويند:
«واى بر كسانى كه نوشته‏ اى را به دست خويش مى‏ نويسند و سپس مى‏ گويند:
خط ۱۶: خط ۱۶:
آنگاه فرمود: كسانى كه در اين امت چنين صحيفه‏ اى را نوشته ‏اند شباهت دارند به آنان كه خدا مى‏ فرمايد:
آنگاه فرمود: كسانى كه در اين امت چنين صحيفه‏ اى را نوشته ‏اند شباهت دارند به آنان كه خدا مى‏ فرمايد:


«يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ اِذْ يُبَيِّتُونَ ما لايَرْضى مِنَ الْقَوْلِ وَ كانَ اللَّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطاً»<ref>نساء /  ۱۰۸.</ref>:
{{متن عربی|يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ اِذْ يُبَيِّتُونَ ما لايَرْضى مِنَ الْقَوْلِ وَ كانَ اللَّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطاً}}<ref>نساء /  ۱۰۸.</ref>:


«از مردم مخفى مى‏ كنند اما از خدا مخفى نمى‏ كنند و خدا ناظر آنان است هنگامى كه شب را سحر مى ‏كنند در سخنى كه خدا راضى نيست، و خدا به آنچه انجام مى‏ دهند احاطه دارد».
«از مردم مخفى مى‏ كنند اما از خدا مخفى نمى‏ كنند و خدا ناظر آنان است هنگامى كه شب را سحر مى ‏كنند در سخنى كه خدا راضى نيست، و خدا به آنچه انجام مى‏ دهند احاطه دارد».
خط ۳۶: خط ۳۶:
على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام آن امامى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را سبب امتحان امت قرار داد و فرمود:
على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام آن امامى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را سبب امتحان امت قرار داد و فرمود:


لَوْ لا انْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى: اى على، اگر تو نبودى مؤمنين بعد از من شناخته نمى ‏شدند.
{{متن عربی|لَوْ لا انْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى}}: اى على، اگر تو نبودى مؤمنين بعد از من شناخته نمى ‏شدند.


پيامبر صلى الله عليه و آله فصلى از مراسم غدير و خطابه آن را به دشمنان ائمه‏ عليهم السلام اختصاص داده، تا مردود شوندگان از امتحان علوى بدانند چه آينده‏ اى در انتظار آنان است.
پيامبر صلى الله عليه و آله فصلى از مراسم غدير و خطابه آن را به دشمنان ائمه‏ عليهم السلام اختصاص داده، تا مردود شوندگان از امتحان علوى بدانند چه آينده‏ اى در انتظار آنان است.


[[اقتباس]] از چند آيه و تضمين آياتى ديگر براى اين منظور، روى هم ۱۵ آيه را عنوان اين بخش قرار داده است.
اقتباس از چند آيه و تضمين آياتى ديگر براى اين منظور، روى هم ۱۵ آيه را عنوان اين بخش قرار داده است.


در اين آيات از يک سو اوصاف و رفتار اعداء اهل‏ بيت ‏عليهم السلام در دنيا مطرح شده، كه ثابت قدم نبودن آنان در ايمان و گفتگوهاى نارواى آنان و متكبر بودن آنان ذكر شده است.
در اين آيات از يک سو اوصاف و رفتار اعداء اهل‏ بيت ‏عليهم السلام در دنيا مطرح شده، كه ثابت قدم نبودن آنان در ايمان و گفتگوهاى نارواى آنان و متكبر بودن آنان ذكر شده است.
خط ۴۸: خط ۴۸:
اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۱۵ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۷۹ سوره بقره و آيه ۱۰۸ سوره نساء است:
اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۱۵ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۷۹ سوره بقره و آيه ۱۰۸ سوره نساء است:


«فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّه لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ»:
{{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّه لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ}}


«واى بر كسانى كه كتاب را به دست خود مى ‏نويسند، سپس مى‏ گويند اين از طرف خداست تا در مقابل آن پول كمى بگيرند.
«واى بر كسانى كه كتاب را به دست خود مى ‏نويسند، سپس مى‏ گويند اين از طرف خداست تا در مقابل آن پول كمى بگيرند.
خط ۵۴: خط ۵۴:
واى بر آنان از آنچه دستانشان مى ‏نويسد و واى بر آنان از آنچه كسب مى‏ كنند».
واى بر آنان از آنچه دستانشان مى ‏نويسد و واى بر آنان از آنچه كسب مى‏ كنند».


«يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّه وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ وَ كانَ اللَّه بِما يَعْمَلُونَ مُحِيطاً»<ref>نساء /  ۱۰۸.</ref>:
{{متن قرآن|يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّه وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ وَ كانَ اللَّه بِما يَعْمَلُونَ مُحِيطاً}}<ref>نساء /  ۱۰۸.</ref>:


«از مردم مى‏ ترسند ولى از خدا نمى ‏ترسند، و خدا همراه آنان است هنگامى كه شبانه توطئه مى ‏كنند گفتارى را كه خدا بدان راضى نيست و خداوند به آنچه انجام مى ‏دهند احاطه دارد».
«از مردم مى‏ ترسند ولى از خدا نمى ‏ترسند، و خدا همراه آنان است هنگامى كه شبانه توطئه مى ‏كنند گفتارى را كه خدا بدان راضى نيست و خداوند به آنچه انجام مى ‏دهند احاطه دارد».
خط ۹۲: خط ۹۲:
در آيات بعد سهل‏ انگارى آنان نسبت به آتش جهنم را مطرح مى‏ كند؛ و سپس از آنان به عنوان كسانى كه گناهشان آنان را از هر سو فرا گرفته نام مى ‏برد كه در جهنم دائمى خواهند بود.
در آيات بعد سهل‏ انگارى آنان نسبت به آتش جهنم را مطرح مى‏ كند؛ و سپس از آنان به عنوان كسانى كه گناهشان آنان را از هر سو فرا گرفته نام مى ‏برد كه در جهنم دائمى خواهند بود.


آيه سوره نساء درباره كسانى است كه خداوند آنان را با عنوان «خيانت كاران به خود» مطرح مى ‏كند و با تعجب از اينكه كار خود را از مردم مخفى مى‏ كنند ولى از خدا پنهان نمى‏ كنند، مجلس شبانه آنان بر ضد خدا را يادآور مى‏ شود و جمله «إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ» را به ميان آورد.
آيه سوره نساء درباره كسانى است كه خداوند آنان را با عنوان «خيانت كاران به خود» مطرح مى ‏كند و با تعجب از اينكه كار خود را از مردم مخفى مى‏ كنند ولى از خدا پنهان نمى‏ كنند، مجلس شبانه آنان بر ضد خدا را يادآور مى‏ شود و جمله {{متن قرآن|إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ}} را به ميان آورد.


=== موقعيت تاريخى دوم ===
=== موقعيت تاريخى دوم ===
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
به به! چه كسى مثل توست، در حالى كه امين اين امت شده ‏اى!!
به به! چه كسى مثل توست، در حالى كه امين اين امت شده ‏اى!!


سپس حضرت اين آيه را تلاوت فرمود: «فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ...»:
سپس حضرت اين آيه را تلاوت فرمود: {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ...}}:


«واى بر كسانى كه نوشته را به دست خود مى ‏نويسند و سپس مى ‏گويند: اين از جانب خداست، تا آن را به قيمت ارزانى بفروشند.
«واى بر كسانى كه نوشته را به دست خود مى ‏نويسند و سپس مى ‏گويند: اين از جانب خداست، تا آن را به قيمت ارزانى بفروشند.
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:


گروهى از اين امت شباهت پيدا كرده‏ اند به آنچه در كلام خداست كه «يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّه ...»:
گروهى از اين امت شباهت پيدا كرده‏ اند به آنچه در كلام خداست كه {{متن قرآن|يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّه ...}}:


«از مردم مخفى مى‏ كنند ولى از خدا مخفى نمى‏ كنند، و خدا با آنان است آنگاه كه شبانه دور هم بر سر كلامى كه خدا راضى نيست جمع مى‏ شوند، و خداوند به آنچه انجام مى ‏دهند احاطه دارد».
«از مردم مخفى مى‏ كنند ولى از خدا مخفى نمى‏ كنند، و خدا با آنان است آنگاه كه شبانه دور هم بر سر كلامى كه خدا راضى نيست جمع مى‏ شوند، و خداوند به آنچه انجام مى ‏دهند احاطه دارد»


سپس فرمود: همين امروز گروهى در امت من صبح كرده ‏اند كه به اهل اين آيه شباهت دارند، در صحيفه‏ اى كه بر ضد ما در جاهليت نوشتند و در كعبه آويختند! خداوند تعالى آنان را از زندگى آسوده برخوردار مى‏ كند تا امتحانشان كند، و كسانى را كه بعد از آنان مى‏ آيند نيز امتحان كند تا جدا كردن خبيث و طيب انجام گيرد.
سپس فرمود: همين امروز گروهى در امت من صبح كرده ‏اند كه به اهل اين آيه شباهت دارند، در صحيفه‏ اى كه بر ضد ما در جاهليت نوشتند و در كعبه آويختند! خداوند تعالى آنان را از زندگى آسوده برخوردار مى‏ كند تا امتحانشان كند، و كسانى را كه بعد از آنان مى‏ آيند نيز امتحان كند تا جدا كردن خبيث و طيب انجام گيرد.
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
اگر نبود كه خداوند به من دستور داده كه از معرفى آنان اعراض كنم -  به خاطر مسئله ‏اى كه مى‏ خواهد به انجام رساند -  آنان را پيش مى‏ آوردم و گردنشان را مى‏ زدم!
اگر نبود كه خداوند به من دستور داده كه از معرفى آنان اعراض كنم -  به خاطر مسئله ‏اى كه مى‏ خواهد به انجام رساند -  آنان را پيش مى‏ آوردم و گردنشان را مى‏ زدم!


به خدا قسم وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله اين سخنان را فرمود آن گروه را ديديم كه چنان لرزه بر اندامشان افتاده بود كه حواس خود را از دست داده بودند، و بر احدى از آنان كه آن روز در مجلس حاضر بودند مخفى نماند كه حضرت با آن كلام آنان را قصد كرده بود و آن نمونه‏ هايى كه از قرآن تلاوت فرمود به خاطر آنان مطرح كرده بود.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۰۲-۱۰۵. كشف اليقين: ص ۱۳۷. ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۱۲-۱۳۵.</ref>
به خدا قسم وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله اين سخنان را فرمود آن گروه را ديديم كه چنان لرزه بر اندامشان افتاده بود كه حواس خود را از دست داده بودند، و بر احدى از آنان كه آن روز در مجلس حاضر بودند مخفى نماند كه حضرت با آن كلام آنان را قصد كرده بود و آن نمونه‏ هايى كه از قرآن تلاوت فرمود به خاطر آنان مطرح كرده بود.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۰۲-۱۰۵؛ كشف اليقين: ص ۱۳۷؛ ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۱۲-۱۳۵.</ref>


در روايت ديگرى امام باقرعليه السلام پايه ‏گذاران اين مجلس مخفى را كه سر از سقيفه در آورد صريحاً معرفى مى‏ كند، و درباره كلام خداوند تبارک و تعالى:
در روايت ديگرى امام باقرعليه السلام پايه ‏گذاران اين مجلس مخفى را كه سر از سقيفه در آورد صريحاً معرفى مى‏ كند، و درباره كلام خداوند تبارک و تعالى:


«إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ»: «آنگاه كه شبانه درباره كلامى كه خدا به آن راضى نبود جمع شدند»، فرمود: يعنى ابوبكر و عمر و معاذ بن جبل و ابوعبيده جراح.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۱۶ ح ۸۰ ، ص ۲۷۱ ح ۱۴۱. تفسير العياشى: ج ۱ ص ۲۷۵. المحتضر: ص ۵۷ . كافى: ج ۸ ص ۳۳۴ ح ۵۲۵ .</ref>
{{متن قرآن|إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ}}: «آنگاه كه شبانه درباره كلامى كه خدا به آن راضى نبود جمع شدند»، فرمود: يعنى ابوبكر و عمر و معاذ بن جبل و ابوعبيده جراح.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۱۶ ح ۸۰ ، ص ۲۷۱ ح ۱۴۱؛ تفسير العياشى: ج ۱ ص ۲۷۵؛ المحتضر: ص ۵۷؛ كافى: ج ۸ ص ۳۳۴ ح ۵۲۵ .</ref>


=== تحليل اعتقادى ===
=== تحليل اعتقادى ===
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:


==== اول: نسبت دادن صحيفه به خدا! ====
==== اول: نسبت دادن صحيفه به خدا! ====
«يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّه».
{{متن قرآن|يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّه}}


آنچه را كه با دست نوشته ‏اند براى آنكه هنگام عرضه به مردم ارزش پيدا كند و مردم بدان اعتماد كنند عنوان خدايى به آن مى ‏دهند و مى‏ گويند از طرف خداست.
آنچه را كه با دست نوشته ‏اند براى آنكه هنگام عرضه به مردم ارزش پيدا كند و مردم بدان اعتماد كنند عنوان خدايى به آن مى ‏دهند و مى‏ گويند از طرف خداست.
خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:
اين مسئله ‏اى است كه با ظرافت و حيله‏ گرى تمام در آغاز صحيفه دوم پشتوانه محتواى آن قرار داده شده است.كسانى كه مى‏ خواهند خلافت على‏ عليه السلام را غصب كنند، نه تنها از خجالت سر به زير نيفكنده ‏اند بلكه با كمال جسارت آن را جزئى از اسلام معرفى كرده ‏اند، و براى برقرارى ارتباط بين غصب و اسلام! عنوان «اصحاب محمد صلى الله عليه و آله» را به كار گرفته ‏اند.
اين مسئله ‏اى است كه با ظرافت و حيله‏ گرى تمام در آغاز صحيفه دوم پشتوانه محتواى آن قرار داده شده است.كسانى كه مى‏ خواهند خلافت على‏ عليه السلام را غصب كنند، نه تنها از خجالت سر به زير نيفكنده ‏اند بلكه با كمال جسارت آن را جزئى از اسلام معرفى كرده ‏اند، و براى برقرارى ارتباط بين غصب و اسلام! عنوان «اصحاب محمد صلى الله عليه و آله» را به كار گرفته ‏اند.


عين عبارت در آغاز صحيفه چنين است:هذا مَا اتَّفَقَ عَلَيْهِ الْمَلَأُ مِنْ اصْحابِ مُحَمَّدٍ رَسُولِ‏ اللَّه مِنَ الْمُهاجِرينَ وَ الانْصارِ الَّذينَ مَدَحَهُمُ اللَّه فى كِتابِهِ عَلى لِسانِ نَبِيِّهِ، وَ اتَّفَقُوا جَميعاً بَعْدَ انْ اجْهَدُوا رَأْيَهُمْ وَ تَشاوَرُوا فى امْرِهِمْ وَ كَتَبُوا هذِهِ الصَّحيفَةَ نَظَراً مِنْهُمْ الَى الاسْلامِ وَ اهْلِهِ عَلى غابِرِ الايّامِ وَ باقِى الدُّهُورِ لِيَقْتَدِىَ بِهِمْ مَنْ يَأْتى مِنَ الْمُسْلِمينَ مِنْ بَعْدِهِمْ<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۰۳. همچنين متن كامل اين صحيفه در كتاب «غدير در قرآن» آمده است: غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۲۶-۱۲۹.</ref>:
عين عبارت در آغاز صحيفه چنين است:{{متن عربی|هذا مَا اتَّفَقَ عَلَيْهِ الْمَلَأُ مِنْ اصْحابِ مُحَمَّدٍ رَسُولِ‏ اللَّه مِنَ الْمُهاجِرينَ وَ الانْصارِ الَّذينَ مَدَحَهُمُ اللَّه فى كِتابِهِ عَلى لِسانِ نَبِيِّهِ، وَ اتَّفَقُوا جَميعاً بَعْدَ انْ اجْهَدُوا رَأْيَهُمْ وَ تَشاوَرُوا فى امْرِهِمْ وَ كَتَبُوا هذِهِ الصَّحيفَةَ نَظَراً مِنْهُمْ الَى الاسْلامِ وَ اهْلِهِ عَلى غابِرِ الايّامِ وَ باقِى الدُّهُورِ لِيَقْتَدِىَ بِهِمْ مَنْ يَأْتى مِنَ الْمُسْلِمينَ مِنْ بَعْدِهِمْ}}<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۰۳؛ همچنين متن كامل اين صحيفه در كتاب «غدير در قرآن» آمده است: غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۲۶-۱۲۹.</ref>:


اين نوشته ‏اى است كه گروه مهمى از اصحاب محمد رسول‏ اللَّه از مهاجرين و انصار بر آن متفق شده ‏اند، همان مهاجر و انصارى كه خداوند در قرآنش و بر لسان پيامبرش آنان را ستوده است.
اين نوشته ‏اى است كه گروه مهمى از اصحاب محمد رسول‏ اللَّه از مهاجرين و انصار بر آن متفق شده ‏اند، همان مهاجر و انصارى كه خداوند در قرآنش و بر لسان پيامبرش آنان را ستوده است.
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:
آنان بعد از آنكه آخرين تلاش را در رأى خود به كار گرفتند و در مسئله خود به مشورت پرداختند، و اين صحيفه را با در نظر داشتن صلاح اسلام و اهل آن در ايام گذشته و باقيمانده روزگار نوشتند، تا كسانى از مسلمانان كه بعد از آنان مى‏ آيند به آنان اقتدا كنند.
آنان بعد از آنكه آخرين تلاش را در رأى خود به كار گرفتند و در مسئله خود به مشورت پرداختند، و اين صحيفه را با در نظر داشتن صلاح اسلام و اهل آن در ايام گذشته و باقيمانده روزگار نوشتند، تا كسانى از مسلمانان كه بعد از آنان مى‏ آيند به آنان اقتدا كنند.


مى ‏بينيم كه با سوء استفاده از كلمه «اتَّفَقَ» و «اصْحاب» و «مَدَحَهُمُ اللَّه» و «اجْهَدُوا رَأْيَهُمْ» و «نَظَراً مِنْهُمْ الَى الاسْلامِ» و «لِيَقْتَدِىَ» جلوه ‏هاى مثبتى به كار خود داده ‏اند، تا نسل ‏هاى آينده آنان را دلسوزان خود بپندارند.
مى ‏بينيم كه با سوء استفاده از كلمه {{متن عربی|اتَّفَقَ» و «اصْحاب» و «مَدَحَهُمُ اللَّه» و «اجْهَدُوا رَأْيَهُمْ» و «نَظَراً مِنْهُمْ الَى الاسْلامِ» و «لِيَقْتَدِىَ}} جلوه ‏هاى مثبتى به كار خود داده ‏اند، تا نسل ‏هاى آينده آنان را دلسوزان خود بپندارند.


==== دوم: جنايتى عظيم به خاطر دنيا «لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً». ====
==== دوم: جنايتى عظيم به خاطر دنيا «لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً». ====
خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:
اگر آن سوزاندن قابل جبران بود، ائمه‏ عليهم السلام هيزم آن را نزد خود نگاه نمى ‏داشتند چنان كه امام صادق‏ عليه السلام مى ‏فرمايد:
اگر آن سوزاندن قابل جبران بود، ائمه‏ عليهم السلام هيزم آن را نزد خود نگاه نمى ‏داشتند چنان كه امام صادق‏ عليه السلام مى ‏فرمايد:


ثُمَّ يُحْرِقُهُما بِالْحَطَبِ الَّذى جَمَعاهُ لِيُحْرِقا بِهِ عَلِيّاً وَ فاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ‏ عليهم السلام، وَ ذلِكَ الْحَطَبُ عِنْدَنا نَتَوارَثُهُ<ref>دلائل الامامة: ص ۲۴۲.</ref>:
{{متن عربی|ثُمَّ يُحْرِقُهُما بِالْحَطَبِ الَّذى جَمَعاهُ لِيُحْرِقا بِهِ عَلِيّاً وَ فاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ‏ عليهم السلام، وَ ذلِكَ الْحَطَبُ عِنْدَنا نَتَوارَثُهُ}}<ref>دلائل الامامة: ص ۲۴۲.</ref>:


سپس آن دو نفر را با هيزمى كه براى سوزاندن على و فاطمه و حسنين جمع كردند مى ‏سوزاند، و آن هيزم نزد ماست و براى يكديگر به ارث مى‏ گذاريم.
سپس آن دو نفر را با هيزمى كه براى سوزاندن على و فاطمه و حسنين جمع كردند مى ‏سوزاند، و آن هيزم نزد ماست و براى يكديگر به ارث مى‏ گذاريم.
خط ۱۶۹: خط ۱۶۹:


==== سوم: واى بر صحيفه از كربلا! ====
==== سوم: واى بر صحيفه از كربلا! ====
«فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ».صحيفه ملعونه نادرترين مورد از اقدامات مخفيانه ‏اى است كه سر از عظيم ‏ترين جنايات بر آورد كه بشريت را به خاك مصيبت نشاند و صداى «واى حسين» آن به آسمان‏ها رسيد، چنانكه امام صادق‏ عليه السلام فرمود: اذا كُتِبَ الْكِتابُ قُتِلَ الْحُسَيْنُ‏ عليه السلام: آنگاه كه صحيفه نوشته شد حسين‏ عليه السلام كشته شد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۳۶۵ و ج ۲۸ ص ۱۲۳.</ref>
{{متن عربی|فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ}}.صحيفه ملعونه نادرترين مورد از اقدامات مخفيانه ‏اى است كه سر از عظيم ‏ترين جنايات بر آورد كه بشريت را به خاك مصيبت نشاند و صداى «واى حسين» آن به آسمان‏ها رسيد، چنانكه امام صادق‏ عليه السلام فرمود:{{متن عربی|اذا كُتِبَ الْكِتابُ قُتِلَ الْحُسَيْنُ‏ عليه السلام}}: آنگاه كه صحيفه نوشته شد حسين‏ عليه السلام كشته شد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۳۶۵ و ج ۲۸ ص ۱۲۳.</ref>


در محرم سال يازدهم هجرى -  اندكى پس از غدير -  در خانه ابوبكر در مدينه صحيفه دوم كه اساسنامه سقيفه بود تنظيم شد و دقيقاً پنجاه سال بعد از آن در محرم سال ۶۱ هجرى سيدالشهداء عليه السلام به شهادت رسيد.
در محرم سال يازدهم هجرى -  اندكى پس از غدير -  در خانه ابوبكر در مدينه صحيفه دوم كه اساسنامه سقيفه بود تنظيم شد و دقيقاً پنجاه سال بعد از آن در محرم سال ۶۱ هجرى سيدالشهداء عليه السلام به شهادت رسيد.
خط ۱۷۸: خط ۱۷۸:


==== چهارم: صحيفه مخفى از غير خدا! ====
==== چهارم: صحيفه مخفى از غير خدا! ====
«يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّه».
{{متن عربی|يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّه}}


بى ‏اعتمادى منافقين به يكديگر در حدى است كه كارشان را به تناقض در گفتار و عمل و دو رنگى حتى در بين خود منجر مى‏ كند، و برخوردهايى از خود نشان مى‏ دهند كه قابل استهزا و خنده ‏آور است.
بى ‏اعتمادى منافقين به يكديگر در حدى است كه كارشان را به تناقض در گفتار و عمل و دو رنگى حتى در بين خود منجر مى‏ كند، و برخوردهايى از خود نشان مى‏ دهند كه قابل استهزا و خنده ‏آور است.
خط ۱۹۴: خط ۱۹۴:
همه اينها يک علت بيشتر ندارد و آن بى‏ اعتمادى شديد جوّ نفاق حتى نسبت به يكديگر است؛ و آنگاه كه نوبت به محكم ‏كارى مى‏رسد براى الزام يكديگر مجبور از به كار گرفتن چيزهايى هستند كه قابل اعتماد باشد.
همه اينها يک علت بيشتر ندارد و آن بى‏ اعتمادى شديد جوّ نفاق حتى نسبت به يكديگر است؛ و آنگاه كه نوبت به محكم ‏كارى مى‏رسد براى الزام يكديگر مجبور از به كار گرفتن چيزهايى هستند كه قابل اعتماد باشد.


دقيقاً مانند بسيارى از ظالمين و غارتگران دنيا كه وقتى بخواهند امانتى را نزد كسى قرار دهند بهترين و پاك‏ترين افراد جامعه را انتخاب مى‏ كنند، در حالى كه اگر روزى صلاحشان اقتضا كند ممكن است به همان اشخاص نيز ظلم روا دارند.اكنون جا دارد همه اهل عالم از هر دين و آيينى بر اصحاب صحيفه بخندند و آنان را مسخره كنند، كه در خانه خدا بر ضد صاحب خانه پيمان بستند و در خانه او پيمان‏ نامه نوشتند و در حضور او آن را امضا كردند (وَ هُوَ مَعَهُمْ).
دقيقاً مانند بسيارى از ظالمين و غارتگران دنيا كه وقتى بخواهند امانتى را نزد كسى قرار دهند بهترين و پاك‏ترين افراد جامعه را انتخاب مى‏ كنند، در حالى كه اگر روزى صلاحشان اقتضا كند ممكن است به همان اشخاص نيز ظلم روا دارند.اكنون جا دارد همه اهل عالم از هر دين و آيينى بر اصحاب صحيفه بخندند و آنان را مسخره كنند، كه در خانه خدا بر ضد صاحب خانه پيمان بستند و در خانه او پيمان‏ نامه نوشتند و در حضور او آن را امضا كردند {{متن عربی|وَ هُوَ مَعَهُمْ}}


و اصل پيمان ‏نامه را هم به او سپردند كه خدا امين و شاهدشان باشد.
و اصل پيمان ‏نامه را هم به او سپردند كه خدا امين و شاهدشان باشد.
خط ۲۰۳: خط ۲۰۳:


==== پنجم: صحيفه ملعونه نمونه‏اى از كار امت‏ هاى گذشته ====
==== پنجم: صحيفه ملعونه نمونه‏اى از كار امت‏ هاى گذشته ====
«إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ».
{{متن عربی|إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ}}


آغاز انحراف امت‏ها از دستكارى اصول و مبانى هر دينى آغاز شده تا به همه جوانب آن سرايت كرده است.
آغاز انحراف امت‏ها از دستكارى اصول و مبانى هر دينى آغاز شده تا به همه جوانب آن سرايت كرده است.
خط ۲۰۹: خط ۲۰۹:
به عبارت ديگر قوام هر دينى با اصول و پايه‏ هاى آن است كه آسان ‏ترين راه براى از ميان برداشتن آن دين تغيير در آن مبانى است.
به عبارت ديگر قوام هر دينى با اصول و پايه‏ هاى آن است كه آسان ‏ترين راه براى از ميان برداشتن آن دين تغيير در آن مبانى است.


صحيفه اول و دوم دقيقاً با اين هدف نوشته شد، كه پايه ‏هاى اصلى اسلام در آن به صراحت مورد دستكارى قرار گرفت، و دقيقاً آنچه مورد رضاى خدا نبود (ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ) جاى فرامين الهى را گرفت.<ref>درباره متن صحيفه ملعونه به: غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۲۶-۱۲۹.</ref>
صحيفه اول و دوم دقيقاً با اين هدف نوشته شد، كه پايه ‏هاى اصلى اسلام در آن به صراحت مورد دستكارى قرار گرفت، و دقيقاً آنچه مورد رضاى خدا نبود{{متن عربی|ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ}} جاى فرامين الهى را گرفت.<ref>درباره متن صحيفه ملعونه به: غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۲۶-۱۲۹.</ref>


امام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در اين باره مى ‏فرمايد:
امام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در اين باره مى ‏فرمايد:
خط ۲۱۵: خط ۲۱۵:
خداوند تعالى در قرآن داستان تغيير دهندگان دين را بيان كرده آنجا كه مى‏ فرمايد:
خداوند تعالى در قرآن داستان تغيير دهندگان دين را بيان كرده آنجا كه مى‏ فرمايد:


«إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ»:
{{متن قرآن|إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرْضَىٰ مِنَ الْقَوْلِ}}:«آنگاه كه براى تدوين آنچه خدا راضى نيست شبانه گرد هم جمع مى‏ شوند»،


«آنگاه كه براى تدوين آنچه خدا راضى نيست شبانه گرد هم جمع مى‏ شوند»، كه اين سخنان مربوط به بعد از فقدان پيامبر صلى الله عليه و آله است، امورى كه پايه‏ هاى باطلشان را با آنها بر پا مى‏ كنند، چنانكه يهود و نصارى بعد از فقدان حضرت موسى و عيسى ‏عليهما السلام انجام دادند و تورات و انجيل را تغيير دادند، و هر سخنى را از موقعيت خود تحريف كردند ... .<ref>بحار الانوار: ج ۸۹ ص ۴۴ و ج ۹۰ ص ۱۱۳. الاحتجاج: ج ۱ ص ۳۷۱.</ref>
كه اين سخنان مربوط به بعد از فقدان پيامبر صلى الله عليه و آله است، امورى كه پايه‏ هاى باطلشان را با آنها بر پا مى‏ كنند، چنانكه يهود و نصارى بعد از فقدان حضرت موسى و عيسى ‏عليهما السلام انجام دادند و تورات و انجيل را تغيير دادند، و هر سخنى را از موقعيت خود تحريف كردند ... .<ref>بحار الانوار: ج ۸۹ ص ۴۴ و ج ۹۰ ص ۱۱۳؛ الاحتجاج: ج ۱ ص ۳۷۱.</ref>


==== ششم: صحيفه ‏اى مثل صحيفه جاهليت ====
==== ششم: صحيفه ‏اى مثل صحيفه جاهليت ====
۴٬۰۶۴

ویرایش