آيه ۷۹ بقره و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== «فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ الله لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً»<ref>بقره /  ۷۹. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۹۵. ژرفاى غدير: ص ۱۶۷. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۱۳-۴۲۸.</ref> ==
== «فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ الله لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً»<ref>بقره/۷۹؛ واقعه قرآنى غدير: ص ۱۹۵؛ ژرفاى غدير: ص ۱۶۷؛ غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۱۳-۴۲۸.</ref> ==
پس از بازگشت از [[غدیر]] به [[مدینه]] و اجتماع ۳۴ نفر از رؤساى منافقين در خانه [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]]، متن [[صحیفه ملعونه دوم]] به عنوان اساسنامه -  و به عبارت ديگر قانون اساسىِ‏ سقيفه تصويب شد.
پس از بازگشت از [[غدیر]] به [[مدینه]] و اجتماع ۳۴ نفر از رؤساى منافقين در خانه [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]]، متن [[صحیفه ملعونه دوم]] به عنوان اساسنامه -  و به عبارت ديگر قانون اساسىِ‏ سقيفه تصويب شد.


خط ۱۴: خط ۱۴:
اين از سوى خداست، تا با آن مبلغ كمى به دست آورند. واى بر آنان از آنچه دست‏هايشان مى ‏نويسد و واى بر آنان از آنچه كسب مى‏ كنند».
اين از سوى خداست، تا با آن مبلغ كمى به دست آورند. واى بر آنان از آنچه دست‏هايشان مى ‏نويسد و واى بر آنان از آنچه كسب مى‏ كنند».


آنگاه فرمود: كسانى كه در اين امت چنين صحيفه‏ اى را نوشته ‏اند شباهت دارند به آنان كه خدا مى‏ فرمايد: {{متن قرآن|يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ اِذْ يُبَيِّتُونَ ما لايَرْضى مِنَ الْقَوْلِ وَ كانَ اللَّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطاً}}<ref>نساء /  ۱۰۸.</ref>:
آنگاه فرمود: كسانى كه در اين امت چنين صحيفه‏ اى را نوشته ‏اند شباهت دارند به آنان كه خدا مى‏ فرمايد: {{متن قرآن|يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ اِذْ يُبَيِّتُونَ ما لايَرْضى مِنَ الْقَوْلِ وَ كانَ اللَّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطاً}}<ref>نساء/۱۰۸.</ref>:


«از مردم مخفى مى‏ كنند اما از خدا مخفى نمى‏ كنند و خدا ناظر آنان است هنگامى كه شب را سحر مى ‏كنند در سخنى كه خدا راضى نيست، و خدا به آنچه انجام مى‏ دهند احاطه دارد».
«از مردم مخفى مى‏ كنند اما از خدا مخفى نمى‏ كنند و خدا ناظر آنان است هنگامى كه شب را سحر مى ‏كنند در سخنى كه خدا راضى نيست، و خدا به آنچه انجام مى‏ دهند احاطه دارد».
خط ۲۰۷: خط ۲۰۷:
به عبارت ديگر قوام هر دينى با اصول و پايه‏ هاى آن است كه آسان ‏ترين راه براى از ميان برداشتن آن دين تغيير در آن مبانى است.
به عبارت ديگر قوام هر دينى با اصول و پايه‏ هاى آن است كه آسان ‏ترين راه براى از ميان برداشتن آن دين تغيير در آن مبانى است.


صحيفه اول و دوم دقيقاً با اين هدف نوشته شد، كه پايه ‏هاى اصلى اسلام در آن به صراحت مورد دستكارى قرار گرفت، و دقيقاً آنچه مورد رضاى خدا نبود{{متن عربی|ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ}} جاى فرامين الهى را گرفت.<ref>درباره متن صحيفه ملعونه به: غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۲۶-۱۲۹.</ref>
صحيفه اول و دوم دقيقاً با اين هدف نوشته شد، كه پايه ‏هاى اصلى اسلام در آن به صراحت مورد دستكارى قرار گرفت، و دقيقاً آنچه مورد رضاى خدا نبود {{متن قرآن|ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ}}جاى فرامين الهى را گرفت.<ref>درباره متن صحيفه ملعونه به: غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۲۶-۱۲۹.</ref>


امام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در اين باره مى ‏فرمايد:
امام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در اين باره مى ‏فرمايد:
خط ۲۱۳: خط ۲۱۳:
خداوند تعالى در قرآن داستان تغيير دهندگان دين را بيان كرده آنجا كه مى‏ فرمايد:
خداوند تعالى در قرآن داستان تغيير دهندگان دين را بيان كرده آنجا كه مى‏ فرمايد:


{{متن قرآن|إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرْضَىٰ مِنَ الْقَوْلِ}}:«آنگاه كه براى تدوين آنچه خدا راضى نيست شبانه گرد هم جمع مى‏ شوند»،
{{متن قرآن|إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرْضَىٰ مِنَ الْقَوْلِ}}:  


كه اين سخنان مربوط به بعد از فقدان پيامبر صلى الله عليه و آله است، امورى كه پايه‏ هاى باطلشان را با آنها بر پا مى‏ كنند، چنانكه يهود و نصارى بعد از فقدان حضرت موسى و عيسى ‏عليهما السلام انجام دادند و تورات و انجيل را تغيير دادند، و هر سخنى را از موقعيت خود تحريف كردند ... .<ref>بحار الانوار: ج ۸۹ ص ۴۴ و ج ۹۰ ص ۱۱۳؛ الاحتجاج: ج ۱ ص ۳۷۱.</ref>
«آنگاه كه براى تدوين آنچه خدا راضى نيست شبانه گرد هم جمع مى‏ شوند»،كه اين سخنان مربوط به بعد از فقدان پيامبر صلى الله عليه و آله است، امورى كه پايه‏ هاى باطلشان را با آنها بر پا مى‏ كنند، چنانكه يهود و نصارى بعد از فقدان حضرت موسى و عيسى ‏عليهما السلام انجام دادند و تورات و انجيل را تغيير دادند، و هر سخنى را از موقعيت خود تحريف كردند ... .<ref>بحار الانوار: ج ۸۹ ص ۴۴ و ج ۹۰ ص ۱۱۳؛ الاحتجاج: ج ۱ ص ۳۷۱.</ref>


==== ششم: صحيفه ‏اى مثل صحيفه جاهليت ====
==== ششم: صحيفه ‏اى مثل صحيفه جاهليت ====
خط ۲۴۹: خط ۲۴۹:
دقت در اين كلام پيامبر صلى الله عليه و آله پاسخ كامل همان سؤال است و در مجموع شش جواب از شش ديدگاه است:
دقت در اين كلام پيامبر صلى الله عليه و آله پاسخ كامل همان سؤال است و در مجموع شش جواب از شش ديدگاه است:


===== پاسخ اول: {{متن عربی|يُمَتِّعُهُمْ لِيَبْتَلِيَهُمْ}}: «آنان را (از دنيا) برخوردار مى‏ كند تا امتحانشان كند». =====
===== پاسخ اول: يُمَتِّعُهُمْ لِيَبْتَلِيَهُمْ: «آنان را (از دنيا) برخوردار مى‏ كند تا امتحانشان كند». =====
خداوند از اول روزگار بنا را بر نابودى فورى ظالمين نگذاشته، بلكه آنان را آزاد گذاشته تا امتحان خود را پس دهند. چنانكه قابيل و نمرود و شدّاد و فرعون را مدتى در زمين مهلت داد، در حالى كه مى ‏توانست به مجرد ادعاى نابجا نابودشان كند.
خداوند از اول روزگار بنا را بر نابودى فورى ظالمين نگذاشته، بلكه آنان را آزاد گذاشته تا امتحان خود را پس دهند. چنانكه قابيل و نمرود و شدّاد و فرعون را مدتى در زمين مهلت داد، در حالى كه مى ‏توانست به مجرد ادعاى نابجا نابودشان كند.


===== پاسخ دوم: {{متن عربی|وَ يَبْتَلِىَ مَنْ يَأْتى بَعْدَهُمْ}}: «تا كسانى را كه بعد از آنان مى‏آيند امتحان كند». =====
===== پاسخ دوم: وَ يَبْتَلِىَ مَنْ يَأْتى بَعْدَهُمْ: «تا كسانى را كه بعد از آنان مى ‏آيند امتحان كند». =====
اگر خدا راه ظالمين و گمراهان را مسدود كند وسيله ‏اى براى امتحان مردم نمى‏ ماند.
اگر خدا راه ظالمين و گمراهان را مسدود كند وسيله ‏اى براى امتحان مردم نمى‏ ماند.


خط ۲۷۲: خط ۲۷۲:
جدا كردن خبيث از طيب از اهداف اصلى آوردن بشر به دنياست. اگر اين دوران نبود تا بشر باطن خود را نشان دهد، در روز قيامت هر كس براى خود ادعايى داشت و خبيثان خباثت خود را نمى ‏پذيرفتند و همه هوس بهشت را داشتند، در حالى كه بهشت جاى پاكان است.<ref>در اين باره مراجعه شود به: غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۴۰-۲۵۳، كه مفصل بحث شد.</ref>
جدا كردن خبيث از طيب از اهداف اصلى آوردن بشر به دنياست. اگر اين دوران نبود تا بشر باطن خود را نشان دهد، در روز قيامت هر كس براى خود ادعايى داشت و خبيثان خباثت خود را نمى ‏پذيرفتند و همه هوس بهشت را داشتند، در حالى كه بهشت جاى پاكان است.<ref>در اين باره مراجعه شود به: غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۴۰-۲۵۳، كه مفصل بحث شد.</ref>


خداوند پاكانى چون محمد و على و فاطمه و حسن و حسين و نُه امام از فرزندان حسين‏ عليهم السلام را در يک سوى اين جهان قرار داده، و در سوى ديگر ناپاكانى چون [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] و [[عثمان بن عفّان|عثمان]] و [[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] و [[یزید بن معاویه|یزید]] و [[بنی ‏اميه]] و [[بنی‏ عباس]] را در ديدگاه فكر و انديشه و عمل مردم قرار داده است.
خداوند پاكانى چون محمد و على و فاطمه و حسن و حسين و نُه امام از فرزندان حسين‏ عليهم السلام را در يک سوى اين جهان قرار داده، و در سوى ديگر ناپاكانى چون [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و عمر و [[عثمان بن عفّان|عثمان]] و معاویه و [[یزید بن معاویه|یزید]] و بنی امیه و [[بنی‏ عباس]] را در ديدگاه فكر و انديشه و عمل مردم قرار داده است.


حق انتخاب را چنان آزادانه به مردم داده كه آن كشش ‏هاى درونىِ سعادت و شقاوت و پاكى و خباثت به صورت تمام عيار خود را نشان دهند و باطن‏ ها به ظهور رسد و خبيث و طيب خود را به دست خود معرفى كنند و بر خودشان هم مخفى نماند كه چه موجودى هستند!
حق انتخاب را چنان آزادانه به مردم داده كه آن كشش ‏هاى درونىِ سعادت و شقاوت و پاكى و خباثت به صورت تمام عيار خود را نشان دهند و باطن‏ ها به ظهور رسد و خبيث و طيب خود را به دست خود معرفى كنند و بر خودشان هم مخفى نماند كه چه موجودى هستند!
۴٬۰۶۴

ویرایش