آيه ۱۷۲ اعراف و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:


== آیه در متن دعا ==
== آیه در متن دعا ==
آیه ۱۷۳ سوره اعراف در متن دعايى كه بعد از نماز روز عيد غدير از [[امام صادق‏ علیه السلام]] وارد شده آمده است:
عین آیه ۱۷۳ سوره اعراف در متن دعايى كه بعد از نماز روز عيد غدير از [[امام صادق‏ علیه السلام]] وارد شده آمده است:


{{متن عربی|وَ مَنَنْتَ عَلَيْنا بِشَهادَةِ الاخْلاصِ لَكَ بِوِلايَةِ اوْلِيائِكَ، الْهُداةِ مِنْ بَعْدِ النَّذيرِ الْمُنْذِرِ السِّراجِ الْمُنيرِ وَ أَكْمَلْتَ لَنَا الدّينَ بِمُوالاتِهِمْ وَ الْبَراءَةِ مِنْ عَدُوِّهِمْ، وَ أَتْمَمْتَ عَلَيْنَا النِّعَمَ بِالَّذى جَدَّدْتَ لَنا عَهْدَكَ، وَ ذَكَّرْتَنا ميثاقَكَ الْمَأْخُوذَ مِنّا فى مُبْتَدَءِ خَلْقِكَ إِيّانا وَ جَعَلْتَنا مِنْ أَهْلِ الإِجابَةِ، وَ ذَكَّرْتَنَا الْعَهْدَ وَ الْميثاقَ وَ لَمْ تُنْسِنا ذِكْرَكَ، فَإِنَّكَ قُلْتَ}}: {{قرآن|وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِى آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا}} {{متن عربی|بِمَنِّكَ بِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ رَبُّنا، وَ إِنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ نَبِيَّنا، وَ إِنَّ عَلِيّاً اميرَالْمُؤْمِنينَ وَلِيُّنا وَ مَوْلانا، وَ شَهِدْنا بِالْوِلايَةِ لِوَلِيِّنا وَ مَوْلانا مِنْ ذُرِّيَّةِ نَبِيِّكَ مِنْ صُلْبِ وَلِيِّنا وَ مَوْلانا عَلِىِّ بْنِ أَبى‏ طالِبٍ أَميرِالْمُؤْمِنينَ|ترجمه=و با شهادت اخلاص براى تو بر ما منت گذاشته‌‏اى با ولايت اوليائت، هدايتگران بعد از پيامبر ترساننده منذر كه چراغ تابان است، و دين ما را با ولايت آنان و بيزارى از دشمنانشان كامل كرده‌اى، و نعمتت را بر ما تمام كردى با پيمانى كه با ما تجديد نمودى و به ما يادآور شدى ميثاقى را كه در ابتداى خلقتت از ما گرفته‌اى، و ما را از اهل اجابت قرار دادى و عهد و پيمان را به يادمان آوردى و آن را از خاطر ما به فراموشى نسپردى چنان كه فرموده‌‏اى: «آنگاه كه پروردگار تو از بنى‌آدم -از صلب آنان- نسل آنان را گرفت و آنان را بر خودشان شاهد قرار داد كه آيا من پروردگار شما نيستم؟ گفتند: آرى، شهادت داديم». خدايا به لطف تو شهادت مى‌‏دهيم كه تو خدايى و جز تو اى پروردگار ما خدايى نيست، و محمد بنده و پيامبر تو و نبى ماست، و على اميرالمؤمنين ولى و صاحب اختيار ماست؛ و شهادت مى‌دهيم به ولايت آنان كه ولى و صاحب اختيار ما از نسل پيامبرت از صلب ولى و مولاى ما على بن ابى‏‌طالب هستند}}.<ref>البلد الامین، ص۲۶۰.</ref>
{{متن عربی|وَ مَنَنْتَ عَلَيْنا بِشَهادَةِ الاخْلاصِ لَكَ بِوِلايَةِ اوْلِيائِكَ، الْهُداةِ مِنْ بَعْدِ النَّذيرِ الْمُنْذِرِ السِّراجِ الْمُنيرِ وَ أَكْمَلْتَ لَنَا الدّينَ بِمُوالاتِهِمْ وَ الْبَراءَةِ مِنْ عَدُوِّهِمْ، وَ أَتْمَمْتَ عَلَيْنَا النِّعَمَ بِالَّذى جَدَّدْتَ لَنا عَهْدَكَ، وَ ذَكَّرْتَنا ميثاقَكَ الْمَأْخُوذَ مِنّا فى مُبْتَدَءِ خَلْقِكَ إِيّانا وَ جَعَلْتَنا مِنْ أَهْلِ الإِجابَةِ، وَ ذَكَّرْتَنَا الْعَهْدَ وَ الْميثاقَ وَ لَمْ تُنْسِنا ذِكْرَكَ، فَإِنَّكَ قُلْتَ}}: {{قرآن|وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِى آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا}} {{متن عربی|بِمَنِّكَ بِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ رَبُّنا، وَ إِنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ نَبِيَّنا، وَ إِنَّ عَلِيّاً اميرَالْمُؤْمِنينَ وَلِيُّنا وَ مَوْلانا، وَ شَهِدْنا بِالْوِلايَةِ لِوَلِيِّنا وَ مَوْلانا مِنْ ذُرِّيَّةِ نَبِيِّكَ مِنْ صُلْبِ وَلِيِّنا وَ مَوْلانا عَلِىِّ بْنِ أَبى‏ طالِبٍ أَميرِالْمُؤْمِنينَ|ترجمه=و با شهادت اخلاص براى تو بر ما منت گذاشته‌‏اى با ولايت اوليائت، هدايتگران بعد از پيامبر ترساننده منذر كه چراغ تابان است، و دين ما را با ولايت آنان و بيزارى از دشمنانشان كامل كرده‌اى، و نعمتت را بر ما تمام كردى با پيمانى كه با ما تجديد نمودى و به ما يادآور شدى ميثاقى را كه در ابتداى خلقتت از ما گرفته‌اى، و ما را از اهل اجابت قرار دادى و عهد و پيمان را به يادمان آوردى و آن را از خاطر ما به فراموشى نسپردى چنان كه فرموده‌‏اى: «آنگاه كه پروردگار تو از بنى‌آدم -از صلب آنان- نسل آنان را گرفت و آنان را بر خودشان شاهد قرار داد كه آيا من پروردگار شما نيستم؟ گفتند: آرى، شهادت داديم». خدايا به لطف تو شهادت مى‌‏دهيم كه تو خدايى و جز تو اى پروردگار ما خدايى نيست، و محمد بنده و پيامبر تو و نبى ماست، و على اميرالمؤمنين ولى و صاحب اختيار ماست؛ و شهادت مى‌دهيم به ولايت آنان كه ولى و صاحب اختيار ما از نسل پيامبرت از صلب ولى و مولاى ما على بن ابى‏‌طالب هستند}}.<ref>البلد الامین، ص۲۶۰.</ref>


=== نتيجه اعتقادى ===
== تحلیل اعتقادى آیه در دعا ==
در اين فراز از دعاى روز غدير نُه آيه قرآن مورد استشهاد قرار گرفته كه بعضى عيناً و بعضى به اشاره و بعضى به صورت تضمين در كلام است:
 
==== اول: آيه اكمال{{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي...}} <ref>مائده/۳.</ref> ====
كه به صورت خطاب، تضمين در كلام شده و با عبارت {{متن عربی|اَتْمَمْتَ عَلَيْنا نِعْمَتَكَ}} در اوائل دعا و در فرازهاى بعدى با عبارت {{متن عربی|اكْمَلْتَ لَنَا الدّينَ}} و {{متن عربی|اَتْمَمْتَ عَلَيْنَا النِّعَمَ}} ذكر شده است.
 
==== دوم و سوم: آيه {{قرآن|لَتُسْئَلُنَ ...}} و آيه {{قرآن|وَ قِفُوهُمْ ...}}<ref>به ترتیب: تکاثر/۸وصافات/۲۴.</ref> ====
كه عيناً آورده شده و در آخر دعا بار ديگر با عبارت {{متن عربی|تَمامَ نِعْمَتِكَ الَّتى عَنْها يُسْأَلُ عِبادُكَ اذْ هُمْ مَوْقُوفُونَ وَ عَنِ النَّعيمِ مَسْئُولُونَ}} به آن اشاره شده است.
 
==== چهارم: آيه{{قرآن|إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ ...}}<ref>رعد/۷.</ref> ====
كه به صورت اشاره با عبارت {{متن عربی|الْهُداةِ مِنْ بَعْدِ النَّذيرِ الْمُنْذِرِ}} آمده است.
 
==== پنجم: آيه ميثاق{{قرآن|وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِى آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ...}}<ref>اعراف/۱۷۲.</ref> ====
كه ابتدا با اشاره آمده و سپس عين آيه آورده شده است.که همین آیه مورد بحث می باشد.
 
==== ششم: آيه {{قرآن|فِى أُمِّ الْكِتابِ ...}}<ref>زخرف/ ۴.</ref> ====
كه به صورت تضمين در كلام خطابى و با عبارت {{متن عربی|جَعَلْتَهُ فى امِّ الْكِتابِ لَدَيْكَ ..}}. آورده شده است.
 
==== هفتم :آيه{{قرآن|لَقَدْ رَأى مِنْ آياتِ رَبِّهِ الْكُبْرى}}<ref>نجم/۱۸.</ref> ====
كه با تعبير{{متن عربی|آيَةً مِنْ آياتِكَ الْكُبْرى}}به آن اشاره شده است.
 
==== هشتم: آيات اول سوره {{قرآن|عَمَّ يَتَساءَلُونَ}}<ref>نبأ/۲و۳.</ref> ====
كه عيناً آورده شده است.
 
==== نهم آيه:{{قرآن|قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ...}}<ref>ص/ ۶۷ .</ref> ====
كه به صورت معرفه و غايب با عبارت: {{متن عربی|النَّبَأُ الْعَظيمُ الَّذى هُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ وَ عَنْهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ مُعْرِضُونَ وَ عَنْهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ مَسْئُولُونَ}} ذكر شده است.
 
=== نکات قرآنی در متن دعا ===
از اين فراز دعاى روز غدير چهار نكته قرآنى استفاده مى‏ شود، كه به بيان آنها مى ‏پردازيم:
 
==== نكته اول: تفسير آيه «اكمال» ====
در اين قسمت از دعاى غدير به تفسير معناى دو بُعد اكمال دين و اتمام نعمت به صورت جداگانه پرداخته است.
 
===== الف) كمال دين =====
در اين باره ولايت و برائت را ملازم و دخيل در كمال دين مى‏ داند و مى‏ فرمايد:
 
{{متن عربی|اكْمَلْتَ لَنَا الدّينَ بِمُوالاتِهِمْ وَ الْبَراءَةِ مِنْ عَدُوِّهِمْ}}يعنى دين را با ولايت [[معصومین علیهم السلام|اهل‏ بیت ‏علیهم السلام]] و بيزارى از دشمنانشان براى ما كامل فرمودى.
 
اين بدان معنى است كه قبول ولايت و صاحب اختيارى امامان معصوم‏ عليهم السلام هنگامى نزد خدا دين كامل است كه از دشمنان و مخالفان ايشان برائت و بيزارى داشته باشيم، و دين آنان را با دين دشمنانشان قابل جمع ندانيم.
 
به عبارت ديگر اگر با پذيرش ولايت آنان دين كامل مى‏ شود لازمه ‏اش آن است كه با پذيرش ولايت غير آنان از اين كمال سقوط مى‏ كند.
 
===== ب) تمام نعمت =====
درباره اتمام نعمتِ خداوند دو عبارت در اين دعا به چشم مى‏ خورد:
 
'''اول:''' جمله {{متن عربی|اتْمَمْتَ عَلَيْنا نِعْمَتَكَ بِمُوالاةِ اوْلِيائِكَ الْمَسْؤُولِ عَنْهُمْ عِبادَكَ}}
 
معناى اين عبارت آن است كه ولايتِ واجب شده بر ما درباره امامان به اندازه ‏اى مهم است كه خدا بندگان را در اين باره مورد سؤال قرار خواهد داد، و هيچ كس نمى ‏تواند از پاسخ چنين سؤالى شانه خالى كند.
 
'''دوم:''' جمله {{متن عربی|اتْمَمْتَ عَلَيْنا نِعْمَتَكَ بِالَّذى جَدَّدْتَ لَنا عَهْدَكَ وَ ميثاقَكَ الْمَأْخُوذَ مِنّا فى مُبْتَدَءِ خَلْقِكَ ايّانا}}.
 
ارزش اين اتمام نعمت آن است كه نعمت سابقه‏ دار خداوند متعال در روز اول خلقت بار ديگر به ما يادآورى مى‏ شود.
 
در اين يادآورى دو جهت باعث اتمام نعمت است: يكى به ياد آوردن عهد و پيمان روز الَست، و ديگرى تجديد پيمان و اعلان وفادارى بر آن، كه هر دو عظمت اين نعمت را بر ما روشن مى‏ نمايد.
 
==== نكته دوم: تفسير آيه {{قرآن|أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ}} ====
قرآن تصريح دارد كه در ابتداى خلقت انسان، همه بنى آدم به صورت ذرّاتى در پيشگاه خداوند اقرارهايى داشته ‏اند.
قرآن تصريح دارد كه در ابتداى خلقت انسان، همه بنى آدم به صورت ذرّاتى در پيشگاه خداوند اقرارهايى داشته ‏اند.


خط ۱۱۷: خط ۶۲:


{{متن عربی|أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ}}؟ گفتند:{{متن عربی|بَلَى}}. فرمود: {{متن عربی|وَ مُحَمَّدٌ رَسُولى}}؟ گفتند:{{متن عربی|بَلَى}}.فرمود: {{متن عربی|وَ عَلِىُّ بْنُ ابى‏ طالِبٍ وَصِيّى}}؟ در اينجا [[اکثریت]] مردم جز عده كمى ابا كردند از اينكه پاسخ مثبت دهند به خاطر تكبر و سركشى از ولايت تو، و آن عده كم - كه جداً كم بودند - اصحاب يمين هستند.<ref>امالى الطوسى؛ ص ۲۳۲. اليقين: ص ۲۱۴.</ref>
{{متن عربی|أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ}}؟ گفتند:{{متن عربی|بَلَى}}. فرمود: {{متن عربی|وَ مُحَمَّدٌ رَسُولى}}؟ گفتند:{{متن عربی|بَلَى}}.فرمود: {{متن عربی|وَ عَلِىُّ بْنُ ابى‏ طالِبٍ وَصِيّى}}؟ در اينجا [[اکثریت]] مردم جز عده كمى ابا كردند از اينكه پاسخ مثبت دهند به خاطر تكبر و سركشى از ولايت تو، و آن عده كم - كه جداً كم بودند - اصحاب يمين هستند.<ref>امالى الطوسى؛ ص ۲۳۲. اليقين: ص ۲۱۴.</ref>
==== نكته سوم: اوصاف قرآنى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ====
در اين فراز از دعاى روز غدير، چهار صفت از اوصاف بلند اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ذكر شده كه همه برگرفته از متن قرآن و طبق آياتى است كه به آن حضرت تفسير شده است:
===== الف){{متن عربی|عَلِىٌّ حَكِيمٌ}} =====
{{متن عربی|عَبْدُكَ الَّذى انْعَمْتَ عَلَيْهِ وَ جَعَلْتَهُ فى امِّ الْكِتابِ لَدَيْكَ عَلِيّاً حَكيماً}}.
اين جمله اشاره به آيه ۴ سوره زخرف است، و معنايش آن است كه خداوند از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در لوح محفوظ به عنوان {{متن عربی|عَلِىٌّ حَكِيمٌ}} ياد كرده، و آن حضرت نزد خدا چنين مقامى دارد.
در احاديث متعددى از امام صادق و امام كاظم و امام رضا عليهم السلام نقل شده كه مقصود از اين آيه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است.
جالب است كه اين فضيلت را از لسان يكى از اصحاب اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در حالى كه حضرت در ميدان جنگ بر بالين او آمده بود بشنويم.
در جنگ جمل زيد بن صوحان به ميدان رفت و پس از جنگ نمايانى بر زمين افتاد.
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بالاى سر او آمد و كنارش نشست و فرمود: اى زيد، خدا تو را رحمت كند، كه هزينه‏ ات كم اما كمكت بسيار بود.
زيد سرش را به سمت حضرت بلند كرد و عرضه داشت:
يا اميرالمؤمنين، خدا تو را جزاى خير دهد. به خدا قسم تو را نشناختم مگر كسى كه به خدا آگاهى دارى و در لوح محفوظ {{متن عربی|عَلِىٌّ حَكِيمٌ}} هستى، و خدا در سينه تو جلوه عظيم دارد.<ref>الغارات؛ ج ۲ ،ص ۸۹۴ .</ref>
===== ب){{متن عربی|آيَةٌ كُبرَى}} =====
{{متن عربی|وَ جَعَلْتَهُ آيَةً لِنَبِيِّكَ وَ آيَةً مِنْ آياتِكَ الْكُبْرى}}.
اين جمله اشاره به آيات سوره نجم است كه معراج پيامبر صلى الله عليه و آله را ترسيم مى ‏كند و اينكه در آن شب خداوند آيات بزرگ را به رسولش نشان داد، آنجا كه مى‏ فرمايد:
{{قرآن|لَقَدْ رَأى مِنْ آياتِ رَبِّهِ الْكُبْرى}}. اين فراز دعا نشان مى‏ دهد كه در آن شب يكى از آيات كبراى الهی-بلكه اكبر آيات الهى -  به پيامبر صلى الله عليه و آله نشان داده شده است.
وجود مبارک اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين باره مى‏ فرمايد: {{متن عربی|مَا لِلَّهِ نَبَأٌ اَعْظَمُ مِنِّى وَ مَا لِلَّهِ آيَةٌ اَكْبَرُ مِنِّى}}: خداوند خبرى عظيم‏تر از من ندارد، و براى خداوند آيت و نشانه ‏اى بزرگ‏تر از من نيست.<ref>بحار الانوار؛ ج ۳۶ ،ص ۱ ،ح ۲.</ref>
===== ج) {{متن عربی|نَبَأٌ عَظِيمٌ}} =====
{{متن عربی|جَعَلْتَهُ النَّبَأَ الْعَظيمَ الَّذى هُمْ فيهِ مُخْتَلِفُونَ وَ النَّبَأَ الْعَظيمَ الَّذى هُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ}}.
عنوان{{متن عربی|نَبَأٌ عَظِيمٌ}} در دو جاى قرآن مطرح شده و هر دو به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام تفسير شده است؛ يكى در سوره «ص» كه در پى آن مسئله اعراض مردم از اين نبأ عظيم مطرح شده است.
ديگرى در سوره «نبأ» كه در پى آن سخن از اختلاف مردم درباره آن به ميان آمده است.
در اين فراز از دعاى غدير با در نظر گرفتن اينكه مردم درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام اختلاف كرده ‏اند و اكثريتى از او اعراض نموده ‏اند، با صداى بلند اعلام مى ‏كنيم كه خدايا؛{{متن عربی|شَهِدْنا بِالْوِلايَةِ لِوَلِيِّنا وَ مَوْلَانَا}}، و ما درباره او هيچ اختلافى نداريم و هرگز از او اعراض نكرده ‏ايم؛ و اگر اختلاف داريم با كسانى است كه ولايت او را قبول نمى ‏كنند و از آن حضرت روي گردانند.
در اينجا به ابعادى از مسئله {{متن عربی|نَبَأٌ عَظِيمٌ}} از لسان مبارک اميرالمؤمنين‏ عليه السلام گوش مى‏ سپاريم كه اسرارى از آن را براى ما نشان مى ‏دهد.
'''۱-'''آن حضرت ارتباط مستقيم {{متن عربی|نَبَأٌ عَظِيمٌ}}را با غدير چنين بيان فرموده است:
{{متن عربی|اَنَا النَّبَأُ الْعَظِيمُ، اَلَّذِى اَكْمَلَ اللَّهُ تَعَالَى بِهِ الدِّينَ يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ. اَنَا الَّذِى قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَ آلِه: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ}}:<ref>الفضائل (شاذان)؛ ص ۸۴ .</ref>من هستم آن خبر عظيمى كه خداوند تعالى در روز غدير خم به وسيله آن دين را كامل كرد. من كسى هستم كه پيامبر صلى الله عليه و آله درباره ام فرمود:«هر كس من صاحب اختيار اويم على صاحب اختيار اوست».
'''۲-'''در كلامى ديگر آن حضرت به بيان {{متن عربی|هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ}} مى ‏پردازد و با اشاره به برنامه عظيم غدير سزاى اين اختلاف ناروا را به قيامت واگذار مى‏ نمايد، آنجا كه مى ‏فرمايد:
به خدا قسم منم آن نبأ عظيمى كه درباره آن اختلاف كرديد و بر سر ولايت من به نزاع پرداختيد، و پس از آنكه ولايت مرا پذيرفتيد از آن بازگشتيد، و با تجاوز خود هلاک شديد بعد از آنكه با شمشير من نجات يافتيد، و در روز غدير دانستيد، و روز قيامت نتيجه آنچه انجام داديد را خواهيد دانست.<ref>بحار الانوار؛ ج ۳۶ ،ص ۳.</ref>
'''۳-'''آن حضرت در سخنى ديگر به اعراض امت ‏ها از ولايت خود{{متن عربی|هُم عَنْهُ مُعْرِضُونَ}} اشاره كرده مى‏ فرمايد:
به خدا قسم من هستم آن نبأ عظيمى كه همه امت‏ ها -به هر زبانى كه بودند- درباره آن اختلاف كردند؛ و فضيلت من بر امت‏ هاى گذشته - با اختلاف زبان‏ هاى آنان -  عرضه شد، ولى به فضل من اقرار نكردند.<ref>بحار الانوار؛ ج ۳۶ ،ص۱ - ۴. تفسير فرات؛ ص ۵۳۳ .</ref>
'''۴-'''همچنين در فرمايش ديگرى دامنه {{متن عربی|نَبَأٌ عَظِيمٌ}} را به قيامت كشانده مى ‏فرمايد:
{{متن عربی|اَنَا النَّبَأُ الْعَظيمُ؛ اَقِفُ بَيْنَ الْجَنَّةِ وَ النّارِ وَ اَقُولُ: هَذَا لِى وَ هَذَا لَكَ}}:
من خبر عظيم هستم. بين بهشت و جهنم مى ‏ايستم و (خطاب به آتش) مى‏ گويم: اين شخص مربوط به من، و اين ديگرى متعلق به توست.<ref>الصراط المستقيم؛ ج ۱ ،ص ۲۷۹.</ref>
===== د) {{متن عربی|مَسؤُولٌ عَنهُ}} =====
{{متن عربی|وَ عَنْهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ مَسْؤُولُونَ وَ تَمامَ نِعْمَتِكَ الَّتى مِنْها يُسْأَلُ عِبادُكَ}}.
خداوند در روز قيامت همه مردم را مورد سؤال قرار خواهد داد و از آنان سؤالات مختلفى به اقتضاى حالشان در دنيا خواهد پرسيد، اما يک سؤال را از همه مى‏ پرسد و آن ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است، چنانكه در اين فراز دعا بدان تصريح شده است ودر نکته بعدی به آن اشاره خواهیم کرد.
==== نكته چهارم: سؤال از ولايت ====
چند فراز از دعاى روز غدير اشاره به مسئله سؤال از مردم در روز قيامت مى‏ نمايد و به همه اخطار مى ‏دهد كه براى چنان روزى پاسخ خود را آماده كنند.
اين مطلب در قالب تصريح و اشاره و تفسير دو آيه قرآن در عبارات زير از اين دعا آمده است:
===== '''عبارت اول:''' =====
{{متن عربی|اتْمَمْتَ عَلَيْنا نِعْمَتَكَ بِمُوالاةِ اوْلِيائِكَ الْمَسْؤُولِ عَنْهُمْ عِبادُكِ فَانَّكَ قُلْتَ}}:{{قرآن|ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ}}<ref>تکاثر/۸.</ref> {{متن عربی|وَ قُلْتَ}}:{{قرآن|وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ}}<ref>صافات/۲۴.</ref>.
===== '''عبارت دوم:''' =====
{{متن عربی|عَنْهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ مَسْؤُولُونَ، وَ تَمامَ نِعْمَتِكَ الَّتى عَنْها يُسْأَلُ عِبادُكَ اذْ هُمْ مَوْقُوفُونَ وَ عَنِ النَّعيمِ مَسْؤُولُونَ}}.
اين فرازها تصريح مى‏ كند كه خداوند در روز قيامت درباره نعمت ولايت از مردم سؤال خواهد كرد و در اين باره همه متوقف خواهند شد و بدون پاسخ به كسى اجازه عبور نخواهند داد.
[[امام صادق‏ علیه السلام]] مقايسه بين نعمت ولايت با ساير نعمت‏ ها را در مجلسى كه اصحاب خود را مهمان كرده بود، بيان فرمود. ماجرا از آنجا آغاز شد كه بر سر سفره حضرت غذايى آوردند كه اصحاب تا آن روز نظيرش را نديده بودند.
حضرت از يكى از آنان پرسيد: غذاى ما را چگونه ديدى؟ پاسخ داد: يابن رسول‏ اللَّه، هرگز مثل اين را نخورده ‏ام و گمان نمى ‏كنم بعداً هم نظير آن را بخورم.
در اين حال اشک از ديدگان آن مرد جارى شد! امام صادق‏ عليه السلام علت گريه را پرسيد، او گفت: آيه ‏اى از كتاب خدا مرا به گريه درآورد.
حضرت سؤال كرد: كدام آيه؟ عرض كرد: كلام خداوند كه مى ‏فرمايد: {{قرآن|ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ}}<ref>تکاثر/۸.</ref>، و سپس گفت:ترسيدم اين نعمت هم از آن نعمت‏ هايى باشد كه خدا درباره آن از ما سؤال خواهد كرد.
امام‏ عليه السلام خنديد به گونه‏ اى كه دندان‏ هاى مبارک نمايان شد، و فرمود:
درباره غذاى لذيذ و لباس نرم و بوى خوش مورد سؤال قرار نمى ‏گيرى! همه اينها براى ما خلق شده و ما براى آنها خلق شده ‏ايم، و هدف اين است كه با آنها آنچه اطاعت خداست انجام دهيم.
عرض كرد: يابن رسول‏ اللَّه! پس منظور از [[نعيم]] كه مورد سؤال قرار خواهد گرفت، چيست؟
امام ‏عليه السلام فرمود: حب على و عترتش كه خداوند در روز قيامت درباره آن از مردم سؤال خواهد كرد، كه سپاسگزارى شما نسبت به من چگونه بود، آنگاه كه با حب على و عترتش به شما نعمت دادم.<ref>تفسير فرات؛ ص ۶۰۶ .</ref>
پيامبر صلى الله عليه و آله در بيان آيه {{قرآن|وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ}}<ref>صافات/۲۴.</ref> برات آزادى از آتش جهنم را مطرح كرد كه به نام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است، و فرمود: روز قيامت كه مى ‏شود خداوند دو ملائكه را امر مى ‏كند تا كنار صراط بنشينند.
آنگاه هيچ كس نمى‏ تواند از آنجا عبور كند مگر با برات اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب، و هر كس كه برات اميرالمؤمنين همراه او نباشد خداوند گلوى او را گرفته در آتش مى ‏اندازد؛ و اين همان كلام خداست كه مى‏ فرمايد: {{قرآن|وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ}}<ref>همان.</ref> پرسيدند: معناى برات اميرالمؤمنين چيست؟ فرمود:{{متن عربی|لَا اِلَهَ اِلاَّ اللَّهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ، اَمِيرُالْمُؤْمِنينَ وَصِىُّ رَسُولِ‏ اللَّهِ}}.<ref>التحصين (ابن طاووس)؛ ص ۵۵۹ .</ref>
در كلام ديگرى پيامبر صلى الله عليه و آله حضور خود و على‏ عليه السلام را بر سر پل صراط براى سؤال از مردم اعلان كرد و فرمود:
«روز قيامت كه مى‏ شود من و على بر پل صراط مى ‏ايستيم در حالى كه در دست هر يک از ما شمشيرى است. هيچ يک از خلق خدا از آنجا عبور نمى‏ كند مگر آنكه از او درباره ولايت على سؤال خواهيم كرد.اگر چيزى از آن را داشت نجات مى‏ يابد و رستگار مى‏ شود و گرنه گردن او را مى‏ زنيم و او را در آتش مى ‏اندازيم.سپس پيامبر صلى الله عليه و آله اين آيه را تلاوت فرمود: {{قرآن|وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ}}.<ref>بحار الانوار؛ ج ۲۴ ،ص ۲۷۳.</ref><ref>اعراف /  ۱۷۲. غدير در قرآن؛ ج ۳ ،ص۴۳۴ - ۴۴۶.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
۱٬۶۲۶

ویرایش