۴٬۰۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←پانویس) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== آيه «ما كانَ اللَّه لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ...»<ref>آل عمران / | == آيه «ما كانَ اللَّه لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ...»<ref>آل عمران/۱۷۹؛ غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۳۶ - ۲۵۳.</ref> == | ||
بزرگ ترين [[امتحان الهى با اميرالمؤمنين عليه السلام|امتحان بشريت]] در [[غدیر]] مطرح شد. امتحانى همه جانبه كه | بزرگ ترين [[امتحان الهى با اميرالمؤمنين عليه السلام|امتحان بشريت]] در [[غدیر]] مطرح شد. امتحانى همه جانبه كه اتمام حجت آن به نحو اكمل انجام گرفت و براى هيچ كس به هيچ دليل و بهانه اى راه گريز نماند. | ||
در اين امتحان عظيم، هم جهاتى كه مى توانست سر منشأ آزمايش باشد متعدد بود، و هم عللى كه مى توانست انگيزه شيطانى براى سقوط در امتحان باشد در جلوه هاى مختلف به ميان آمد. | در اين امتحان عظيم، هم جهاتى كه مى توانست سر منشأ آزمايش باشد متعدد بود، و هم عللى كه مى توانست انگيزه شيطانى براى سقوط در امتحان باشد در جلوه هاى مختلف به ميان آمد. | ||
پیامبر صلی الله علیه و آله در [[خطبه غدیر]]، اين شرايط امتحان را براى مردم تبيين فرمود تا با آمادگى كامل به استقبال آن بروند. اين آينده تلخِ امتحان را حضرتش در غدير به اشاره و صراحت پيش بينى فرمود، و مراحل چنين امتحان بزرگى را با استشهاد به ۱۱ آيه تضمين شده در خطبه غدير بيان فرمود. | |||
از آيه ۱۷۹ سوره آل عمران است: | از آيه ۱۷۹ سوره آل عمران است: | ||
{{متن قرآن|ما كانَ اللَّه لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ ما كانَ اللَّه لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَ لكِنَّ اللَّه يَجْتَبِى مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ، فَآمِنُوا بِاللَّه وَ رُسُلِهِ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ}}: | |||
«خداوند مؤمنين را به حال خود رها نخواهد كرد تا آنكه خبيث را از پاكيزه جدا كند، و خداوند شما را بر غيب مطلع نمى كند، ولى خدا از پيامبرانش هر كس را بخواهد انتخاب مى كند. پس به خدا و پيامبرانش ايمان آوريد، و اگر ايمان آوريد و تقوى پيشه كنيد براى شما اجر عظيمى خواهد بود» . | «خداوند مؤمنين را به حال خود رها نخواهد كرد تا آنكه خبيث را از پاكيزه جدا كند، و خداوند شما را بر غيب مطلع نمى كند، ولى خدا از پيامبرانش هر كس را بخواهد انتخاب مى كند. پس به خدا و پيامبرانش ايمان آوريد، و اگر ايمان آوريد و تقوى پيشه كنيد براى شما اجر عظيمى خواهد بود» . | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
=== متن خطبه غدير === | === متن خطبه غدير === | ||
مَعاشِرَ النّاسِ، انَّ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَكُنْ لِيَذَرَكُمْ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ، وَ ما كانَ اللَّه لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ: | {{متن عربی|مَعاشِرَ النّاسِ، انَّ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَكُنْ لِيَذَرَكُمْ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ، وَ ما كانَ اللَّه لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ}}: | ||
اى مردم، خداوند عز و جل شما را به حال خود رها نخواهد كرد تا آنكه خبيث را از پاكيزه جدا كند، و خداوند شما را بر غيب مطلع نمى كند.<ref>سرار غدير: ص ۱۵۰ بخش ۶ .</ref> | اى مردم، خداوند عز و جل شما را به حال خود رها نخواهد كرد تا آنكه خبيث را از پاكيزه جدا كند، و خداوند شما را بر غيب مطلع نمى كند.<ref>سرار غدير: ص ۱۵۰ بخش ۶ .</ref> | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
آن حضرت اين مهم را با [[اقتباس]] از نيمه اول آيه ۱۷۹ سوره آل عمران مطرح مى فرمايد و آن را در كلام خود تضمين مى نمايد. | آن حضرت اين مهم را با [[اقتباس]] از نيمه اول آيه ۱۷۹ سوره آل عمران مطرح مى فرمايد و آن را در كلام خود تضمين مى نمايد. | ||
اين آيه در قرآن با عبارت | اين آيه در قرآن با عبارت{{متن قرآن|لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ}}آمده، و در خطبه {{متن عربی|لِيَذَرَكُمْ}} آمده تا جنبه خطاب حفظ شود. | ||
=== موقعيت قرآنى === | === موقعيت قرآنى === | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==== نكته اول: لزوم آزمايش درباره ولايت ==== | ==== نكته اول: لزوم آزمايش درباره ولايت ==== | ||
از عبارت | از عبارت {{متن عربی|عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ}} استفاده مى شود كه خدا مردم را به همين ظواهرى كه از خود بروز داده اند رها نمى كند و بايد باطن ها و ضماير آشكار گردد؛ و اين از طرف خداوند قطعى است و گذشت درباره آن معنى ندارد. | ||
چه قبل از غدير و چه در برنامه غدير و چه بعد از آن بسيارى بودند كه با چرب زبانى حتى خود را از ديگران جلو مى انداختند و اظهار سرور از اين مقام اهل بيت عليهم السلام مى نمودند، ولى در روزهاى امتحان جلوه ديگر خود را خيلى زود نشان دادند. | چه قبل از غدير و چه در برنامه غدير و چه بعد از آن بسيارى بودند كه با چرب زبانى حتى خود را از ديگران جلو مى انداختند و اظهار سرور از اين مقام اهل بيت عليهم السلام مى نمودند، ولى در روزهاى امتحان جلوه ديگر خود را خيلى زود نشان دادند. | ||
آيا جاى تعجب نيست كه تاريخ نشان دهد اولين كسانى كه در غدير با اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت نمودند و خود را از ديگران جلو انداختند، همان هايى بودند كه زودتر از همه آن بيعت را شكستند و پيش از همه پيمان خود را زير پا گذاشتند. آنان عبارت بودند از [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبكر]]، [[عمر بن خطاب|عمر]]، [[عثمان بن عفّان|عثمان]]، [[طلحة بن عبیدالله تمیمی|طلحه]] و [[زبیر بن عوام قرشی|زبیر]]، كه بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله يكى پس از ديگرى رو در روى | آيا جاى تعجب نيست كه تاريخ نشان دهد اولين كسانى كه در غدير با اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت نمودند و خود را از ديگران جلو انداختند، همان هايى بودند كه زودتر از همه آن بيعت را شكستند و پيش از همه پيمان خود را زير پا گذاشتند. آنان عبارت بودند از [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبكر]]، [[عمر بن خطاب|عمر]]، [[عثمان بن عفّان|عثمان]]، [[طلحة بن عبیدالله تمیمی|طلحه]] و [[زبیر بن عوام قرشی|زبیر]]، كه بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله يكى پس از ديگرى رو در روى امیرالمؤمنین علیه السلام ايستادند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۹۵.</ref> | ||
جالبتر اينكه عمر بعد از بيعت اين كلمات را بر زبان آورد كه گويا از همه خوشحاتر است: | جالبتر اينكه عمر بعد از بيعت اين كلمات را بر زبان آورد كه گويا از همه خوشحاتر است: {{متن عربی|بَخٍ بَخٍ لَكَ يَابْنَ ابى طالِبٍ! هَنيئاً لَكَ! اصْبَحْتَ مَوْلاىَ وَ مَوْلى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ}}: «افتخار برايت باد، گوارايت باد، اى پسر ابیطالب! خوشا به حالت اى اباالحسن، اكنون مولاى من و مولاى هر مرد و زن مؤمنى شده اى»!!<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۶۵ .</ref> | ||
در غدير صد و بيست هزار نفر با پيامبر صلى الله عليه وآله و اميرالمؤمنين عليه السلام [[بیعت|بيعت]] كردند كه قبل از آن هم بارها به ولايت على عليه السلام اقرار كرده بودند. | در غدير صد و بيست هزار نفر با پيامبر صلى الله عليه وآله و اميرالمؤمنين عليه السلام [[بیعت|بيعت]] كردند كه قبل از آن هم بارها به ولايت على عليه السلام اقرار كرده بودند. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
آيا نبايد معلوم شود كسى كه دهان خود را از چنين مضمون والايى پر مى كند صادق است يا نه؟ | آيا نبايد معلوم شود كسى كه دهان خود را از چنين مضمون والايى پر مى كند صادق است يا نه؟ | ||
آيا نبايد معلوم می شد اين قلب ها با كينه اى عميق | آيا نبايد معلوم می شد اين قلب ها با كينه اى عميق فاطمه علیها السلام را بين در و ديوار قرار خواهند داد؟ | ||
آيا نبايد روشن مى شد كه اين جانها از احراق بيت ولايت لذت مى برند؟ | آيا نبايد روشن مى شد كه اين جانها از احراق بيت ولايت لذت مى برند؟ | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
آيا نبايد اهل عالم خبر شوند كه اين دستان بيعت كننده جلوه ياس عصمت را با سيلى خونرنگ مى كنند، و همين دست ها طناب بر گردن صاحب غدير انداخته او را براى بيعت با ابوبكر مى كشند؟ | آيا نبايد اهل عالم خبر شوند كه اين دستان بيعت كننده جلوه ياس عصمت را با سيلى خونرنگ مى كنند، و همين دست ها طناب بر گردن صاحب غدير انداخته او را براى بيعت با ابوبكر مى كشند؟ | ||
با مرورى بر نمونه هاى فوق معناى آيه قرآن در خطابه غدير به خوبى در روحمان جا باز مى كند كه | با مرورى بر نمونه هاى فوق معناى آيه قرآن در خطابه غدير به خوبى در روحمان جا باز مى كند كه {{متن عربی|انَّ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَكُنْ لِيَذَرَكُمْ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ}} و ما از عمق جان خدا را مى خوانيم كه: | ||
اى ربّ عدل حكيم، ميليون ها بار از تو سپاسگزاريم كه با امتحان هاى كمرشكن خود پس از پيامبر صلى الله عليه و آله، حقايق عظيمى را به ما نماياندى و اسرارى از تاريخ حيات آن حضرت و فرمايشات او را به ما فهماندى، و با اين آزمايش بزرگ ما را در برابر انحرافات و ضلالت ها چون فولاد آبديده نمودى؛ به گونه اى كه هر توطئه و ضلالتى را شعبه اى از [[سقیفه]] مى دانيم، و ادامه دهندگانِ راهِ صحيفه را از همين رهگذر مى شناسيم. | اى ربّ عدل حكيم، ميليون ها بار از تو سپاسگزاريم كه با امتحان هاى كمرشكن خود پس از پيامبر صلى الله عليه و آله، حقايق عظيمى را به ما نماياندى و اسرارى از تاريخ حيات آن حضرت و فرمايشات او را به ما فهماندى، و با اين آزمايش بزرگ ما را در برابر انحرافات و ضلالت ها چون فولاد آبديده نمودى؛ به گونه اى كه هر توطئه و ضلالتى را شعبه اى از [[سقیفه]] مى دانيم، و ادامه دهندگانِ راهِ صحيفه را از همين رهگذر مى شناسيم. | ||
==== نكته دوم: معناى خبيث و طيب ==== | ==== نكته دوم: معناى خبيث و طيب ==== | ||
جمله | جمله{{متن قرآن|حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ}} كه مقصد نهايى معرفى شده به معناى ظهور عميق ترين زواياى وجودى هر كس از نظر ايمان و كفر است و از جهاتى مرتبط با جهات روحانى و جسمانى انسان است. | ||
درباره «خبيث» و «طیّب» اين نكته قابل توجه است كه اگر ما «طيّب» را به معناى خوبِ خالص بگيريم كه هيچ غل و غش و فساد و پستى در آن راه ندارد و خير محض از آن مى جوشد، در اين صورت آنچه درجه اى از خالص بودن كمتر باشد به همان درجه «خبيث» خواهد بود. | درباره «خبيث» و «طیّب» اين نكته قابل توجه است كه اگر ما «طيّب» را به معناى خوبِ خالص بگيريم كه هيچ غل و غش و فساد و پستى در آن راه ندارد و خير محض از آن مى جوشد، در اين صورت آنچه درجه اى از خالص بودن كمتر باشد به همان درجه «خبيث» خواهد بود. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
==== نكته سوم: منشأ طهارت و خباثت ==== | ==== نكته سوم: منشأ طهارت و خباثت ==== | ||
از مجموعه بالا مى توان نتيجه گرفت كه «خبيث» و «طيب» مربوط به ذاتيات و اصالت هاى فرد است كه از روز | از مجموعه بالا مى توان نتيجه گرفت كه «خبيث» و «طيب» مربوط به ذاتيات و اصالت هاى فرد است كه از روز {{متن قرآن|أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ}}آغاز مى شود، و به پاكى و ناپاكى نسل هاى بعد مى رسد و از آنجا به طهارت مولد منتهى مى شود و انسانى با ذات طيب يا خبيث قدم در اين جهان مى گذارد. | ||
امورى كه اين انسان در دوران عمر خود با آن ها برخورد مى كند و عكس العمل هايش در مقابل آنها از آن خميره نشأت مى گيرد. | امورى كه اين انسان در دوران عمر خود با آن ها برخورد مى كند و عكس العمل هايش در مقابل آنها از آن خميره نشأت مى گيرد. | ||
در اين عكس العمل هاى انسان مسايل بسيارى هست كه ارزش مهمى ندارد و خداوند هم اصرارى در بروز آنها ندارد، ولى امر ولايت همان است كه خداوند تا عمقِ درون هر كس را درباره آن ظاهر نكند او را رها نمى كند و اين همان معنى است كه مى فرمايد: | در اين عكس العمل هاى انسان مسايل بسيارى هست كه ارزش مهمى ندارد و خداوند هم اصرارى در بروز آنها ندارد، ولى امر ولايت همان است كه خداوند تا عمقِ درون هر كس را درباره آن ظاهر نكند او را رها نمى كند و اين همان معنى است كه مى فرمايد:{{متن قرآن|لَمْ يَكُنْ لِيَذَرَكُمْ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ ...}} | ||
اميرالمؤمنين عليه السلام اين آزمايش الهى را چنين ترسيم می فرمايد: انَّ امْرَنا اهْلَ الْبَيْتِ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لا يَعْرِفُهُ وَ لا يُقِرُّ بِهِ الاّ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ اوْ نَبِىٌّ مُرْسَلٌ اوْ مُؤْمِنٌ نَجيبٌ امْتَحَنَ اللَّه قَلْبَهُ لِلايمانِ. | اميرالمؤمنين عليه السلام اين آزمايش الهى را چنين ترسيم می فرمايد: {{متن عربی|انَّ امْرَنا اهْلَ الْبَيْتِ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لا يَعْرِفُهُ وَ لا يُقِرُّ بِهِ الاّ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ اوْ نَبِىٌّ مُرْسَلٌ اوْ مُؤْمِنٌ نَجيبٌ امْتَحَنَ اللَّه قَلْبَهُ لِلايمانِ.}} | ||
يعنى: امر ولايت ما اهل بيت سخت و پيچيده است كه آن را نمى شناسد و بدان اقرار نمى كند مگر [[ملائکه]] مقرب يا پيامبر مرسل يا مؤمن نجيبى كه خداوند قلب او را براى [[ایمان]] امتحان كرده باشد.<ref>بحار الانوار: ج ۲ ص ۱۹۶.</ref> | يعنى: امر ولايت ما اهل بيت سخت و پيچيده است كه آن را نمى شناسد و بدان اقرار نمى كند مگر [[ملائکه]] مقرب يا پيامبر مرسل يا مؤمن نجيبى كه خداوند قلب او را براى [[ایمان]] امتحان كرده باشد.<ref>بحار الانوار: ج ۲ ص ۱۹۶.</ref> | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
اينها همه حاكى از عمق اين آزمايش و پيچيده بودن آن است كه حضور در آن نياز به پشتوانه اى قوى دارد. | اينها همه حاكى از عمق اين آزمايش و پيچيده بودن آن است كه حضور در آن نياز به پشتوانه اى قوى دارد. | ||
آنگاه | آنگاه امیرالمؤمنین علیه السلام در فرازى ديگر از سخنان دُرَربارش نتيجه شيرين اين آزمايش الهى را چنين بيان مى نمايد: | ||
ما مِنْ عَبْدٍ مِنْ عَبيدِ اللَّه مِمَّنِ امْتَحَنَ اللَّه قَلْبَهُ لِلايمانِ الاّ وَ يَجِدُ حُبَّنا | {{متن عربی|ما مِنْ عَبْدٍ مِنْ عَبيدِ اللَّه مِمَّنِ امْتَحَنَ اللَّه قَلْبَهُ لِلايمانِ الاّ وَ يَجِدُ حُبَّنا اهْلَ الْبَيْتِ عَلى قَلْبِهِ فَهُوَ يُحِبُّنا، وَ ما مِنْ عَبْدٍ مِنْ عَبيدِ اللَّه مِمَّنْ سَخِطَ اللَّه عَلَيْهِ الاّ وَ يَجِدُ بُغْضَنا عَلى قَلْبِهِ فَهُوَ يُبْغِضُنا}}: | ||
هيچ بندهاى از بندگان خدا نيست كه خداوند قلب او را از جهت ايمان امتحان كرده باشد مگر آنكه محبت ما اهل بيت را در قلب خويش مى يابد و در نتيجه ما را دوست دارد، و هيچ بنده اى از بندگان خدا نيست كه خدا بر او غضب كرده باشد و از او ناراضى باشد مگر آنكه بغض و عداوت ما را در قلب خويش مىيابد، و در نتيجه ما را دشمن مى دارد.<ref>مناقب اميرالمؤمنين عليه السلام | هيچ بندهاى از بندگان خدا نيست كه خداوند قلب او را از جهت ايمان امتحان كرده باشد مگر آنكه محبت ما اهل بيت را در قلب خويش مى يابد و در نتيجه ما را دوست دارد، و هيچ بنده اى از بندگان خدا نيست كه خدا بر او غضب كرده باشد و از او ناراضى باشد مگر آنكه بغض و عداوت ما را در قلب خويش مىيابد، و در نتيجه ما را دشمن مى دارد.<ref>مناقب اميرالمؤمنين عليه السلام: ج ۲ ص ۱۰۶؛ الغارات: ج ۲ ص ۹۱۱.</ref> | ||
==== تحليل اعتقادى دوم ==== | ==== تحليل اعتقادى دوم ==== |
ویرایش