۴٬۰۶۴
ویرایش
(←پانویس) |
|||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
=== موقعيت تاريخى === | === موقعيت تاريخى === | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله در اواسط خطبه غدير كه از اصل اعلان | پيامبر صلى الله عليه و آله در اواسط خطبه غدير كه از اصل اعلان ولایت فراغت يافت، به عنوان مقدمه اى براى شناخت و معرفى دوستان و [[دشمنان اهل بیت و غدیر|دشمنان اهل بیت علیهم السلام]]، مسئله امتحان الهى و هدف از آن را درباره غدير مطرح فرمود تا مردم خود را در معرض چنين امتحانى بدانند. | ||
آن حضرت اين مهم را با | آن حضرت اين مهم را با اقتباس از نيمه اول آيه ۱۷۹ سوره آل عمران مطرح مى فرمايد و آن را در كلام خود تضمين مى نمايد. | ||
اين آيه در قرآن با عبارت{{متن قرآن|لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ}}آمده، و در خطبه {{متن عربی|لِيَذَرَكُمْ}} آمده تا جنبه خطاب حفظ شود. | اين آيه در قرآن با عبارت{{متن قرآن|لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ}}آمده، و در خطبه {{متن عربی|لِيَذَرَكُمْ}} آمده تا جنبه خطاب حفظ شود. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
چه قبل از غدير و چه در برنامه غدير و چه بعد از آن بسيارى بودند كه با چرب زبانى حتى خود را از ديگران جلو مى انداختند و اظهار سرور از اين مقام اهل بيت عليهم السلام مى نمودند، ولى در روزهاى امتحان جلوه ديگر خود را خيلى زود نشان دادند. | چه قبل از غدير و چه در برنامه غدير و چه بعد از آن بسيارى بودند كه با چرب زبانى حتى خود را از ديگران جلو مى انداختند و اظهار سرور از اين مقام اهل بيت عليهم السلام مى نمودند، ولى در روزهاى امتحان جلوه ديگر خود را خيلى زود نشان دادند. | ||
آيا جاى تعجب نيست كه تاريخ نشان دهد اولين كسانى كه در غدير با اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت نمودند و خود را از ديگران جلو انداختند، همان هايى بودند كه زودتر از همه آن بيعت را شكستند و پيش از همه پيمان خود را زير پا گذاشتند. آنان عبارت بودند از [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبكر]]، | آيا جاى تعجب نيست كه تاريخ نشان دهد اولين كسانى كه در غدير با اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت نمودند و خود را از ديگران جلو انداختند، همان هايى بودند كه زودتر از همه آن بيعت را شكستند و پيش از همه پيمان خود را زير پا گذاشتند. آنان عبارت بودند از [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبكر]]، عمر، [[عثمان بن عفّان|عثمان]]، [[طلحة بن عبیدالله تمیمی|طلحه]] و [[زبیر بن عوام قرشی|زبیر]]، كه بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله يكى پس از ديگرى رو در روى امیرالمؤمنین علیه السلام ايستادند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۹۵.</ref> | ||
جالبتر اينكه عمر بعد از بيعت اين كلمات را بر زبان آورد كه گويا از همه خوشحاتر است: {{متن عربی|بَخٍ بَخٍ لَكَ يَابْنَ ابى طالِبٍ! هَنيئاً لَكَ! اصْبَحْتَ مَوْلاىَ وَ مَوْلى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ}}: «افتخار برايت باد، گوارايت باد، اى پسر ابیطالب! خوشا به حالت اى اباالحسن، اكنون مولاى من و مولاى هر مرد و زن مؤمنى شده اى»!!<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۶۵ .</ref> | جالبتر اينكه عمر بعد از بيعت اين كلمات را بر زبان آورد كه گويا از همه خوشحاتر است: {{متن عربی|بَخٍ بَخٍ لَكَ يَابْنَ ابى طالِبٍ! هَنيئاً لَكَ! اصْبَحْتَ مَوْلاىَ وَ مَوْلى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ}}: «افتخار برايت باد، گوارايت باد، اى پسر ابیطالب! خوشا به حالت اى اباالحسن، اكنون مولاى من و مولاى هر مرد و زن مؤمنى شده اى»!!<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۶۵ .</ref> |
ویرایش