خطبه غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۳۳: خط ۲۳۳:
دو اقدام عملى پيامبر صلى الله عليه و آله در اثناء خطبه، كه بر فراز منبر انجام دادند و تا آن روز سابقه نداشت اشتهار غدير را دو چندان كرد:
دو اقدام عملى پيامبر صلى الله عليه و آله در اثناء خطبه، كه بر فراز منبر انجام دادند و تا آن روز سابقه نداشت اشتهار غدير را دو چندان كرد:


يكى بر سر دست بلند كردن على‏ عليه السلام و در آن حال گفتنِ «مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَولاهُ»، و ديگرى بيعت لسانى كه با گفتن اقرار نامه غدير توسط آن حضرت و تكرار آن توسط مردم عملى شد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۱  - ۲۰۷. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۱۴ و ج ۳ ص ۵۵۸ .</ref>
يكى بر سر دست بلند كردن على‏ عليه السلام و در آن حال گفتنِ {{متن عربی|مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَولاهُ}} و ديگرى بيعت لسانى كه با گفتن اقرار نامه غدير توسط آن حضرت و تكرار آن توسط مردم عملى شد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۱  - ۲۰۷؛ اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۱۴ و ج ۳ ص ۵۵۸ .</ref>


== اقرار مخاطبينِ خطبه غدير<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۸۴ .</ref>==
== اقرار مخاطبينِ خطبه غدير<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۸۴ .</ref>==
در آخرين فراز از مرحله سوم خطبه غدير كه فرازهاى بسيار مهمى از آن به مخاطبين انتقال يافته بود، جا داشت احساس مقام نبوت از مراحل گذشته بر لسان مباركش جارى شود. اين بود كه حضرت فرمود:   
در آخرين فراز از مرحله سوم خطبه غدير كه فرازهاى بسيار مهمى از آن به مخاطبين انتقال يافته بود، جا داشت احساس مقام نبوت از مراحل گذشته بر لسان مباركش جارى شود. اين بود كه حضرت فرمود:   


«اَلا وَ قَدْ اَدَّيْتُ، اَلا وَ قَدْ بَلَّغْتُ، اَلا وَ قَدْ اَسْمَعْتُ، اَلا وَ قَدْ اَوْضَحْتُ»:   
{{متن عربی|اَلا وَ قَدْ اَدَّيْتُ، اَلا وَ قَدْ بَلَّغْتُ، اَلا وَ قَدْ اَسْمَعْتُ، اَلا وَ قَدْ اَوْضَحْتُ}}:   


«الا كه من وظيفه خويش را به انجام رساندم. الا كه من ابلاغ نمودم. الا كه من شنوانيدم. الا كه من بيان نمودم».  
«الا كه من وظيفه خويش را به انجام رساندم. الا كه من ابلاغ نمودم. الا كه من شنوانيدم. الا كه من بيان نمودم».  
خط ۲۴۹: خط ۲۴۹:
همه سخنرانى ‏هاى پيامبر صلى الله عليه و آله براى ابلاغ دستورات پروردگار بود، اما در هيچ كدام خداوند دستور خاصى براى ابلاغ نداده بود. وقتى حكمى مانند نماز و امثال آن بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل مى ‏شد به معناى آن بود كه آن را به مردم برساند، و نياز نبود كه امر خاصى هم بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شود كه امر نماز را به مردم ابلاغ كن.
همه سخنرانى ‏هاى پيامبر صلى الله عليه و آله براى ابلاغ دستورات پروردگار بود، اما در هيچ كدام خداوند دستور خاصى براى ابلاغ نداده بود. وقتى حكمى مانند نماز و امثال آن بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل مى ‏شد به معناى آن بود كه آن را به مردم برساند، و نياز نبود كه امر خاصى هم بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شود كه امر نماز را به مردم ابلاغ كن.


اما در مسئله ولايت، گذشته از اصل مسئله كه بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده بود، براى ابلاغ آن امر خاص ديگرى نازل شد و آن آيه ۶۷ سوره مائده بود: «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»: «اى پيامبر، برسان آنچه در حق على از پروردگارت بر تو نازل شده و اگر انجام ندهى رسالت او را نرسانده ‏اى، و خداوند تو را از مردم حفظ مى‏ كند».
اما در مسئله ولايت، گذشته از اصل مسئله كه بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده بود، براى ابلاغ آن امر خاص ديگرى نازل شد و آن آيه ۶۷ سوره مائده بود: {{متن قرآن|يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ}}: «اى پيامبر، برسان آنچه در حق على از پروردگارت بر تو نازل شده و اگر انجام ندهى رسالت او را نرسانده ‏اى، و خداوند تو را از مردم حفظ مى‏ كند».


پيامبر صلى الله عليه و آله با توجه به همين امر خاص، مراسم غدير را ترتيب داد تا ابلاغ اين حكم به شكل خاصى انجام پذيرد. اقدام بديعى كه در سخنرانى غدير انجام گرفت آن بود كه در همان آغاز سخن -  پس از حمد و ثنا -  پيامبر صلى الله عليه و آله به صراحت اعلام كرد كه اين سخنرانى به خاطر نزول آن دستور است، آنجا كه فرمود: اُؤَدّى ما اَوْحى بِهِ اِلَىَّ: من اكنون در حال اداى وظيفه نسبت به مطلبى هستم كه خدا بر من وحى فرموده است.
پيامبر صلى الله عليه و آله با توجه به همين امر خاص، مراسم غدير را ترتيب داد تا ابلاغ اين حكم به شكل خاصى انجام پذيرد. اقدام بديعى كه در سخنرانى غدير انجام گرفت آن بود كه در همان آغاز سخن -  پس از حمد و ثنا -  پيامبر صلى الله عليه و آله به صراحت اعلام كرد كه اين سخنرانى به خاطر نزول آن دستور است، آنجا كه فرمود:{{متن عربی|اُؤَدّى ما اَوْحى بِهِ اِلَىَّ}}: من اكنون در حال اداى وظيفه نسبت به مطلبى هستم كه خدا بر من وحى فرموده است.


آنگاه به توضيح آن تبليغ پرداخت و در پايان فرمود: «فَاَوْحى اِلَىَّ: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...»: «خدا بر من وحى كرده كه اى رسول ابلاغ كن آنچه از پروردگار بر تو نازل شده ...».
آنگاه به توضيح آن تبليغ پرداخت و در پايان فرمود: {{متن عربی|فَاَوْحى اِلَىَّ}}: {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...}}: «خدا بر من وحى كرده كه اى رسول ابلاغ كن آنچه از پروردگار بر تو نازل شده ...».


و تصريح كرد كه موضوع اين ابلاغ ولايت على ‏عليه السلام است.
و تصريح كرد كه موضوع اين ابلاغ ولايت على ‏عليه السلام است.
خط ۲۷۴: خط ۲۷۴:
در هيچ يک از پيام رسانى‏ هاى پيامبر صلى الله عليه و آله سابقه ندارد كه خداوند سپاس نامه اى براى پيامبرش فرستاده باشد؛ اگر چه در واقع خداوند هميشه سپاسگزار پيامبر معظم‏ صلى الله عليه و آله بوده كه بار سنگين ختم رسالت را بر دوش كشيده است.
در هيچ يک از پيام رسانى‏ هاى پيامبر صلى الله عليه و آله سابقه ندارد كه خداوند سپاس نامه اى براى پيامبرش فرستاده باشد؛ اگر چه در واقع خداوند هميشه سپاسگزار پيامبر معظم‏ صلى الله عليه و آله بوده كه بار سنگين ختم رسالت را بر دوش كشيده است.


از آنجا كه دستور ابلاغ غدير در گونه ‏اى خاص و سنگين با خطاب «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»، و با تأكيد «واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»، و با خوف و رجاء «وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ» نازل شده بود، تشكرنامه پرمعنايى از سوى پروردگار غدير براى مبلغ اعظم آن فرستاده شد، و از آن همه تلاش و فداكارى و تسليم محض در برابر فرمان الهى تقدير شد.
از آنجا كه دستور ابلاغ غدير در گونه ‏اى خاص و سنگين با خطاب {{متن قرآن|يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}} و با تأكيد {{متن قرآن|واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ}} و با خوف و رجاء {{متن قرآن|وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ}} نازل شده بود، تشكرنامه پرمعنايى از سوى پروردگار غدير براى مبلغ اعظم آن فرستاده شد، و از آن همه تلاش و فداكارى و تسليم محض در برابر فرمان الهى تقدير شد.


جبرئيل نازل شد و آيه سوم سوره قلم را آورد: «وَ اِنَّ لَكَ لأََجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ»: «براى تو اجرى بى ‏منت خواهد بود»، و اين به معناى عظمت كارى بود كه جز پيامبر صلى الله عليه و آله كسى را ياراى بر دوش كشيدن آن نبود، و در دلسوزانه ‏ترين شكل به اجرا در آمده بود.
جبرئيل نازل شد و آيه سوم سوره قلم را آورد: {{متن قرآن|وَ اِنَّ لَكَ لأََجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ}}: «براى تو اجرى بى ‏منت خواهد بود»، و اين به معناى عظمت كارى بود كه جز پيامبر صلى الله عليه و آله كسى را ياراى بر دوش كشيدن آن نبود، و در دلسوزانه ‏ترين شكل به اجرا در آمده بود.


در نگاهى ديگر اين سپاس اعلام رضايت خداوند از كيفيت عمل به آيه «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...» بود، و امضاى برنامه‏ اى بود كه مجرى فرامين الهى در غدير به اجرا درآورد.<ref>تفسير فرات: ص ۴۹۵.</ref>
در نگاهى ديگر اين سپاس اعلام رضايت خداوند از كيفيت عمل به آيه {{متن قرآن|يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...}}بود، و امضاى برنامه‏ اى بود كه مجرى فرامين الهى در غدير به اجرا درآورد.<ref>تفسير فرات: ص ۴۹۵.</ref>


و اما برنامه دوم پيام خاص الهى پس از خطابه غدير بود. اكنون نوبت آن بود كه مُهر قبولى پروردگار درباره غدير، جلوه خود را در ارتباط مردم با خداوند نشان دهد، بدين معنى كه اگر خداى غدير خطابه پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير را امضا كرده، روزى هم براى بازخواست اين تأييد الهى وجود خواهد داشت.
و اما برنامه دوم پيام خاص الهى پس از خطابه غدير بود. اكنون نوبت آن بود كه مُهر قبولى پروردگار درباره غدير، جلوه خود را در ارتباط مردم با خداوند نشان دهد، بدين معنى كه اگر خداى غدير خطابه پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير را امضا كرده، روزى هم براى بازخواست اين تأييد الهى وجود خواهد داشت.
خط ۲۸۴: خط ۲۸۴:
اين پيام يكى از پيش بينى ‏هاى جالب غدير بود كه هدف از برنامه عظيم غدير را به مردم فهمانيد و مردم را با مجرد شنيدن خطابه رها نكرد.پس از خطابه، پيامبر صلى الله عليه و آله پيام خاص الهى را -  كه جبرئيل آورده بود -  به مردم ابلاغ كرد و چنين فرمود: اى مردم، خدا به من سلام رسانده مى‏ فرمايد: «امروز دين شما را كامل كردم ... و بعد از اين حكمى به شما نازل نمى‏ كنم. نماز و زكات و روزه و حج را بر شما نازل كردم و اين ولايت پنجمى است، و آن چهار حكم را بدون ولايت قبول نمى ‏نمايم».
اين پيام يكى از پيش بينى ‏هاى جالب غدير بود كه هدف از برنامه عظيم غدير را به مردم فهمانيد و مردم را با مجرد شنيدن خطابه رها نكرد.پس از خطابه، پيامبر صلى الله عليه و آله پيام خاص الهى را -  كه جبرئيل آورده بود -  به مردم ابلاغ كرد و چنين فرمود: اى مردم، خدا به من سلام رسانده مى‏ فرمايد: «امروز دين شما را كامل كردم ... و بعد از اين حكمى به شما نازل نمى‏ كنم. نماز و زكات و روزه و حج را بر شما نازل كردم و اين ولايت پنجمى است، و آن چهار حكم را بدون ولايت قبول نمى ‏نمايم».


پيش ‏بينى چنين بود كه اين پيام در متن خطبه نباشد و به طور جداگانه و به عنوان تفسير «الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ ...» پس از ختم كلام در خطابه ارائه گردد، تا به طور جداگانه در خاطره ‏ها بماند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۷.</ref> برنامه سوم و چهارم، ظهور [[جبرئیل]] در غدير و ماجراى سنگ آسمانى بر دشمن غدير حارث فهرى بود.
پيش ‏بينى چنين بود كه اين پيام در متن خطبه نباشد و به طور جداگانه و به عنوان تفسير{{متن قرآن|الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ ...}} پس از ختم كلام در خطابه ارائه گردد، تا به طور جداگانه در خاطره ‏ها بماند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۷.</ref> برنامه سوم و چهارم، ظهور [[جبرئیل]] در غدير و ماجراى سنگ آسمانى بر دشمن غدير حارث فهرى بود.


== اولين كتاب در ثبت خطبه غدير<ref>غدير در آئينه كتاب: ص ۱۲.</ref> ==
== اولين كتاب در ثبت خطبه غدير<ref>غدير در آئينه كتاب: ص ۱۲.</ref> ==
خط ۲۹۴: خط ۲۹۴:
بعد از آن مردم ناظر بودند كه پيامبر صلى الله عليه و آله بر فراز آن [[سخنرانی|منبر]] ايستادند و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را فرا خواندند و به او دستور دادند بالاى منبر بيايد و در سمت راستش بايستد.  
بعد از آن مردم ناظر بودند كه پيامبر صلى الله عليه و آله بر فراز آن [[سخنرانی|منبر]] ايستادند و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را فرا خواندند و به او دستور دادند بالاى منبر بيايد و در سمت راستش بايستد.  


قبل از شروع خطبه، [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] يک پله پائين ‏تر بر فراز منبر در طرف راست حضرت ايستاده بودند و دست پيامبر صلى الله عليه و آله بر شانه آن حضرت بود.   
قبل از شروع خطبه، امیرالمؤمنین علیه السلام يک پله پائين ‏تر بر فراز منبر در طرف راست حضرت ايستاده بودند و دست پيامبر صلى الله عليه و آله بر شانه آن حضرت بود.   


سپس حضرت نگاهى به راست و چپ جمعيت نموده و منتظر شد تا مردم كاملاً جمع شوند. زنان نيز در قسمتى از مجلس نشستند كه پيامبر صلى الله عليه و آله را به خوبى مى‏ ديدند.   
سپس حضرت نگاهى به راست و چپ جمعيت نموده و منتظر شد تا مردم كاملاً جمع شوند. زنان نيز در قسمتى از مجلس نشستند كه پيامبر صلى الله عليه و آله را به خوبى مى‏ ديدند.   
خط ۳۰۷: خط ۳۰۷:
يک گونه متفاوت از بلاغ و ابلاغ در خطبه غدير، چنان نهيبى بر مردم در شناخت صراط مستقيم زد كه تا ابد كسى قادر به آوردن نظير آن نخواهد بود.
يک گونه متفاوت از بلاغ و ابلاغ در خطبه غدير، چنان نهيبى بر مردم در شناخت صراط مستقيم زد كه تا ابد كسى قادر به آوردن نظير آن نخواهد بود.


پيامبر صلى الله عليه و آله با يک جمله كوتاه اذهان مردم را متوجه سوره ‏اى از قرآن نمود كه همه مردم روزانه حداقل ده بار آن را در نمازهاى خود مى‏ خوانند، و آن سوره حمد بود كه نماز بدون آن شكل نمى ‏گيرد. در اين سوره همه مردم از پروردگارشان درخواست هدايت به راه راست را مى‏ نمايند و مى ‏گويند: «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ».
پيامبر صلى الله عليه و آله با يک جمله كوتاه اذهان مردم را متوجه سوره ‏اى از قرآن نمود كه همه مردم روزانه حداقل ده بار آن را در نمازهاى خود مى‏ خوانند، و آن سوره حمد بود كه نماز بدون آن شكل نمى ‏گيرد. در اين سوره همه مردم از پروردگارشان درخواست هدايت به راه راست را مى‏ نمايند و مى ‏گويند: {{متن قرآن|اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ}}


اكنون سؤال اين است كه آيا درخواست كننده اين حاجت نبايد بداند كه اين صراط مستقيم كدام است؟ آيا «اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» كيانند، و منظور از «مَغْضُوب عَلَيْهِمْ» چه كسانى هستند و «ضالّين» كدامند؟
اكنون سؤال اين است كه آيا درخواست كننده اين حاجت نبايد بداند كه اين صراط مستقيم كدام است؟ آيا {{متن قرآن|اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ}} كيانند، و منظور از {{متن قرآن|مَغْضُوب عَلَيْهِمْ}} چه كسانى هستند و {{متن قرآن|ضالّين}}كدامند؟


بنابر اين سخنى كه پيامبر صلى الله عليه و آله بايد با مقدمات بسيارى مردم را براى درک آن آماده مى‏ كرد، با يک اشاره به سوره حمد به هدف زد؛ و همه را متوجه كرد كه اگر روزانه ده بار از خداوند هدايت به راه راست را التماس مى‏ كنيد اين صراط مستقيم منم و پس از من امامان هستند.
بنابر اين سخنى كه پيامبر صلى الله عليه و آله بايد با مقدمات بسيارى مردم را براى درک آن آماده مى‏ كرد، با يک اشاره به سوره حمد به هدف زد؛ و همه را متوجه كرد كه اگر روزانه ده بار از خداوند هدايت به راه راست را التماس مى‏ كنيد اين صراط مستقيم منم و پس از من امامان هستند.


حضرت پس از قرائت كامل سوره حمد فرمود: «فِىَّ نَزَلَتْ وَ فيهِمْ وَ اللَّهِ نَزَلَتْ، وَ لَهُمْ عَمَّتْ، وَ اِيّاهُمْ خَصَّتْ»: اين سوره درباره من نازل شده، و به خدا قسم درباره امامان نازل شده است.
حضرت پس از قرائت كامل سوره حمد فرمود: {{متن قرآن|فِىَّ نَزَلَتْ وَ فيهِمْ وَ اللَّهِ نَزَلَتْ، وَ لَهُمْ عَمَّتْ، وَ اِيّاهُمْ خَصَّتْ}}: اين سوره درباره من نازل شده، و به خدا قسم درباره امامان نازل شده است.


به طور عموم شامل آنان است و به طور خاص درباره آنان است.اين سياق از كلام يكى از بليغ‏ ترين شكل‏ هاى ابلاغ در فصيح‏ ترين و بديع ‏ترين گونه آن بود، كه در خطابه غدير به نمايش گذاشته شد.
به طور عموم شامل آنان است و به طور خاص درباره آنان است.اين سياق از كلام يكى از بليغ‏ ترين شكل‏ هاى ابلاغ در فصيح‏ ترين و بديع ‏ترين گونه آن بود، كه در خطابه غدير به نمايش گذاشته شد.
خط ۳۶۴: خط ۳۶۴:
جالب‏ تر از آن گونه ‏هاى مختلف تبليغى اين برنامه ‏ها بود كه هر يک از مخاطبين را با زاويه جديدى از اهداف غدير آشنا مى‏ كرد؛ و در واقع هر يک از آنها مكمل خطابه غدير بود.
جالب‏ تر از آن گونه ‏هاى مختلف تبليغى اين برنامه ‏ها بود كه هر يک از مخاطبين را با زاويه جديدى از اهداف غدير آشنا مى‏ كرد؛ و در واقع هر يک از آنها مكمل خطابه غدير بود.


اين بدان معنا بود كه خطيب اعظم «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ ...» نه تنها راضى نمى ‏شود مخاطبين حاضر و غايبش با كوچک ترين ابهامى از برابر منبر او برخيزند، بلكه مى‏ خواهد درک كامل و تفاهم تمام عيارى از اهداف بلند مدت خود ارائه دهد؛ تا هم راه سوء استفاده را مسدود نمايد و هم راه تشكيک را ببندد.
اين بدان معنا بود كه خطيب اعظم {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ ...}}نه تنها راضى نمى ‏شود مخاطبين حاضر و غايبش با كوچک ترين ابهامى از برابر منبر او برخيزند، بلكه مى‏ خواهد درک كامل و تفاهم تمام عيارى از اهداف بلند مدت خود ارائه دهد؛ تا هم راه سوء استفاده را مسدود نمايد و هم راه تشكيک را ببندد.


از سوى ديگر ارائه كامل‏ ترين شكل ممكن از يک سخنرانى بود كه مخاطبين را اشباع تمام عيار مى‏ نمود، و آنان را با جزئيات و ظرائفِ اهدافى كه از اين خطابه در نظر بود آشنا مى ‏كرد.
از سوى ديگر ارائه كامل‏ ترين شكل ممكن از يک سخنرانى بود كه مخاطبين را اشباع تمام عيار مى‏ نمود، و آنان را با جزئيات و ظرائفِ اهدافى كه از اين خطابه در نظر بود آشنا مى ‏كرد.
خط ۳۷۶: خط ۳۷۶:
اين ابعاد چهارگانه مجموعه ‏اى بود كه به صورت ضميمه خطابه غدير تأثير عجيبى در ماندگارى و حفظ آن در خاطره‏ ها داشت و باعث انتشار عجيب خبر غدير در كوتاه ‏ترين زمان ممكن شد، كه در پايان همين بخش به تفصيل آن خواهيم پرداخت.
اين ابعاد چهارگانه مجموعه ‏اى بود كه به صورت ضميمه خطابه غدير تأثير عجيبى در ماندگارى و حفظ آن در خاطره‏ ها داشت و باعث انتشار عجيب خبر غدير در كوتاه ‏ترين زمان ممكن شد، كه در پايان همين بخش به تفصيل آن خواهيم پرداخت.


==  تبليغ غدير با استناد به خطبه غدير<ref>غدير در آئينه كتاب: ص ۲۹. تبليغ غدير در سيره معصومين‏ عليهم السلام: ص ۸۰ - ۸۳، ۸۹، ۹۰، ۱۱۸، ۱۱۹، ۲۰۴، ۲۰۵.</ref> ==
==  تبليغ غدير با استناد به خطبه غدير<ref>غدير در آئينه كتاب: ص ۲۹؛ تبليغ غدير در سيره معصومين‏ عليهم السلام: ص ۸۰ - ۸۳، ۸۹، ۹۰، ۱۱۸، ۱۱۹، ۲۰۴، ۲۰۵.</ref> ==
يكى از موضوعاتى كه در تأليف يا ساير فعاليت‏ هاى فرهنگى غدير بسيار اهميت دارد خطبه غدير است.
يكى از موضوعاتى كه در تأليف يا ساير فعاليت‏ هاى فرهنگى غدير بسيار اهميت دارد خطبه غدير است.


تبليغ غدير با استناد به ركن اصلى آن كه خطابه يک ساعته پيامبر صلى الله عليه و آله است، از روش‏هايى است كه در تبليغ غدير توسط معصومين ‏عليهم السلام موارد متعددى دارد.
تبليغ غدير با استناد به ركن اصلى آن كه خطابه يک ساعته پيامبر صلى الله عليه و آله است، از روش‏هايى است كه در تبليغ غدير توسط معصومين ‏عليهم السلام موارد متعددى دارد.


از متن خطبه هم اكثراً استناد به جمله «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ» است كه قُلّه و اوج كلام و پيام اصلى غدير است. در واقع استدلال به لُبِّ غدير و هدف اصلى آن و تابلوى بلندش يكى از روش ‏هايى است كه در اتمام حجت‏ هاى مربوط به غدير جلب توجه مى‏ كند.
از متن خطبه هم اكثراً استناد به جمله{{متن عربی|مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ}}است كه قُلّه و اوج كلام و پيام اصلى غدير است. در واقع استدلال به لُبِّ غدير و هدف اصلى آن و تابلوى بلندش يكى از روش ‏هايى است كه در اتمام حجت‏ هاى مربوط به غدير جلب توجه مى‏ كند.


شايد بتوان گفت: چون اين جمله غدير بين همه مسلّم است و هر كس هر اندازه از غدير را انكار كرده حداقل اين جمله را پذيرفته، لذا استناد به جمله مزبور در احتجاج‏ ها بسيار به چشم مى ‏خورد.
شايد بتوان گفت: چون اين جمله غدير بين همه مسلّم است و هر كس هر اندازه از غدير را انكار كرده حداقل اين جمله را پذيرفته، لذا استناد به جمله مزبور در احتجاج‏ ها بسيار به چشم مى ‏خورد.
خط ۳۹۱: خط ۳۹۱:
هفت روز پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام رو در روى غاصبين خلافت در مسجد اولين اتمام حجت خود را با مطرح كردن خطابه غدير و بيان جزئيات آن آغاز كرد و فرمود:خداوند تعالى مرا به وصايت پيامبر صلى الله عليه و آله اختصاص داد و به خلافت او در امتش برگزيد ... .
هفت روز پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام رو در روى غاصبين خلافت در مسجد اولين اتمام حجت خود را با مطرح كردن خطابه غدير و بيان جزئيات آن آغاز كرد و فرمود:خداوند تعالى مرا به وصايت پيامبر صلى الله عليه و آله اختصاص داد و به خلافت او در امتش برگزيد ... .


پيامبر صلى الله عليه و آله به حجةالوداع رفت و سپس به غدير خم آمد. در آنجا شبيه منبرى براى او ساخته شد و بر فراز آن رفت و بازوى مرا گرفت و بلند كرد به حدى كه سفيدى زير بغلش ديده شد و در آن مجلس با صداى بلند فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ.<ref>روضه كافى: ص ۲۷. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۸ ح ۷۲.</ref>
پيامبر صلى الله عليه و آله به حجةالوداع رفت و سپس به غدير خم آمد. در آنجا شبيه منبرى براى او ساخته شد و بر فراز آن رفت و بازوى مرا گرفت و بلند كرد به حدى كه سفيدى زير بغلش ديده شد و در آن مجلس با صداى بلند فرمود: {{متن عربی|مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ.}}<ref>روضه كافى: ص ۲۷. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۸ ح ۷۲.</ref>


۲. نشر متن كامل خطابه غدير صد سال پس از واقعه خفقان سقيفه و بنى ‏اميه اين آرزو را بر دل دوستان غدير گذاشت كه جزئيات مفصل ماجرا را از لبان مبارک امام معصوم بشنوند. با انقراض بنى‏ اميه و قبل از تسلط بنى‏ عباس، فرصت مناسبى بود تا امام پنجم غدير براى اولين بار جزئياتى از محل خطابه و كيفيت آماده ‏سازى آن را بازگو كند و متن كامل خطبه را در اختيار دوستداران غدير قرار دهد.
۲. نشر متن كامل خطابه غدير صد سال پس از واقعه خفقان سقيفه و بنى ‏اميه اين آرزو را بر دل دوستان غدير گذاشت كه جزئيات مفصل ماجرا را از لبان مبارک امام معصوم بشنوند. با انقراض بنى‏ اميه و قبل از تسلط بنى‏ عباس، فرصت مناسبى بود تا امام پنجم غدير براى اولين بار جزئياتى از محل خطابه و كيفيت آماده ‏سازى آن را بازگو كند و متن كامل خطبه را در اختيار دوستداران غدير قرار دهد.
خط ۳۹۷: خط ۳۹۷:
اين يعنى به ما بفهماند كه واقعه‏ اى در سه روز با خطابه ‏اى به طول بيش از يک ساعت، چه نعمت عظيمى در تاريخ اعتقادى ماست كه تا قيامت موظف به نشر و ابلاغ آن به نسل‏ هاى بعد هستيم.امام باقر عليه السلام در شرح مفصلى از ماجراى غدير، ساخت منبر غدير را اين گونه شرح داد:
اين يعنى به ما بفهماند كه واقعه‏ اى در سه روز با خطابه ‏اى به طول بيش از يک ساعت، چه نعمت عظيمى در تاريخ اعتقادى ماست كه تا قيامت موظف به نشر و ابلاغ آن به نسل‏ هاى بعد هستيم.امام باقر عليه السلام در شرح مفصلى از ماجراى غدير، ساخت منبر غدير را اين گونه شرح داد:


پيامبر صلى الله عليه و آله از جاده اصلى به سمت مسجد غدير آمد كه در آنجا درختانى بود. حضرت دستور داد زير آن درختان پاكسازى شود و سنگ‏ هايى را شبيه منبر روى هم بچينند تا در حال خطابه مشرف بر مردم باشد.آنگاه مردم از هر سو در برابر منبر جمع شدند و پيامبر صلى الله عليه و آله بر فراز آن سنگ‏ ها ايستاد و خطابه را چنين آغاز كرد: «الحَمدُ للَّهِ الَّذى عَلا فى تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فى تَفَرُّدِهِ وَ جَلَّ فى سُلطانِهِ...».<ref>احتجاج: ج ۱ ص ۶۶ . بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۱ ح ۸۶ .</ref>
پيامبر صلى الله عليه و آله از جاده اصلى به سمت مسجد غدير آمد كه در آنجا درختانى بود. حضرت دستور داد زير آن درختان پاكسازى شود و سنگ‏ هايى را شبيه منبر روى هم بچينند تا در حال خطابه مشرف بر مردم باشد.آنگاه مردم از هر سو در برابر منبر جمع شدند و پيامبر صلى الله عليه و آله بر فراز آن سنگ‏ ها ايستاد و خطابه را چنين آغاز كرد: {{متن عربی|الحَمدُ للَّهِ الَّذى عَلا فى تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فى تَفَرُّدِهِ وَ جَلَّ فى سُلطانِهِ...}}<ref>احتجاج: ج ۱ ص ۶۶؛ بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۱ ح ۸۶ .</ref>


۳. شرح كيفيت خطابه غدير دويست سال پس از ماجرابا جنايات سقيفه، امامان غدير كِى مى‏ توانستند روز غدير را به زيارت صاحب غدير اختصاص دهند، تا چه رسد به اينكه زيارتنامه غديرى به مردم بياموزند؟ در جايى كه خفقان بنى ‏عباس به اوج خود رسيده و متوكل‏ ها دشمنى خود را با صاحب غدير علنى كرده ‏اند؛ و اينک دهمين امام غدير را از مدينه به سامرا تبعيد كرده ‏اند.
۳. شرح كيفيت خطابه غدير دويست سال پس از ماجرابا جنايات سقيفه، امامان غدير كِى مى‏ توانستند روز غدير را به زيارت صاحب غدير اختصاص دهند، تا چه رسد به اينكه زيارتنامه غديرى به مردم بياموزند؟ در جايى كه خفقان بنى ‏عباس به اوج خود رسيده و متوكل‏ ها دشمنى خود را با صاحب غدير علنى كرده ‏اند؛ و اينک دهمين امام غدير را از مدينه به سامرا تبعيد كرده ‏اند.
خط ۴۰۷: خط ۴۰۷:
من شهادت مى ‏دهم كه پيامبر صلى الله عليه و آله آنچه درباره تو از سوى خدا نازل شده بود ابلاغ كرد و امر خدا را امتثال نمود و [[اطاعت]] و ولايت تو را بر امتش واجب كرد و براى تو از آنان [[بیعت]] گرفت و تو را صاحب اختيار مؤمنين قرار داد، همان گونه كه خداوند اين مقام را براى تو قرار داد. سپس خدا را بر اين مطلب شاهد گرفت و فرمود: آيا فرمان الهى را به شما رساندم؟ گفتند: آرى رساندى.
من شهادت مى ‏دهم كه پيامبر صلى الله عليه و آله آنچه درباره تو از سوى خدا نازل شده بود ابلاغ كرد و امر خدا را امتثال نمود و [[اطاعت]] و ولايت تو را بر امتش واجب كرد و براى تو از آنان [[بیعت]] گرفت و تو را صاحب اختيار مؤمنين قرار داد، همان گونه كه خداوند اين مقام را براى تو قرار داد. سپس خدا را بر اين مطلب شاهد گرفت و فرمود: آيا فرمان الهى را به شما رساندم؟ گفتند: آرى رساندى.


فرمود: خدايا شاهد باش و تو براى شاهد بودن و قضاوت بين بندگان كافى هستى. من شهادت مى‏ دهم كه خداوند به پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد تا صاحب اختيارىِ تو را بر امت علناً اعلام كند تا مقام شامخ تو را بلندتر نمايد و برهان و دليل تو را اعلان نمايد و سخنان باطل را خط بطلان كشد و عذرها را قطع نمايد.آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله از فتنه فاسقين نگران شد و تقيه از منافقين را مطرح نمود، پروردگار جهان بر او وحى فرستاد كه «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعصِمُكَ مِنَ النّاسِ».
فرمود: خدايا شاهد باش و تو براى شاهد بودن و قضاوت بين بندگان كافى هستى. من شهادت مى‏ دهم كه خداوند به پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد تا صاحب اختيارىِ تو را بر امت علناً اعلام كند تا مقام شامخ تو را بلندتر نمايد و برهان و دليل تو را اعلان نمايد و سخنان باطل را خط بطلان كشد و عذرها را قطع نمايد.آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله از فتنه فاسقين نگران شد و تقيه از منافقين را مطرح نمود، پروردگار جهان بر او وحى فرستاد كه {{متن قرآن|يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعصِمُكَ مِنَ النّاسِ}}


اين بود كه آن حضرت سنگينى سفر را بر خود هموار نمود و در شدت گرماى ظهر بپاخاست و خطبه ‏اى ايراد كرد و شنوانيد و ندا كرد و رسانيد.
اين بود كه آن حضرت سنگينى سفر را بر خود هموار نمود و در شدت گرماى ظهر بپاخاست و خطبه ‏اى ايراد كرد و شنوانيد و ندا كرد و رسانيد.


سپس از همه آنان پرسيد: آيا رسانيدم؟ گفتند: آرى به خدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش. سپس پرسيد: آيا من نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر نبوده ‏ام؟ گفتند: آرى. پس دست تو را گرفت و فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ وَ انصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخذُل مَن خَذَلَهُ.<ref>مصباح المتهجد: ص ۶۹۱ . بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰.</ref>
سپس از همه آنان پرسيد: آيا رسانيدم؟ گفتند: آرى به خدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش. سپس پرسيد: آيا من نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر نبوده ‏ام؟ گفتند: آرى. پس دست تو را گرفت و فرمود:{{متن عربی|مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ وَ انصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخذُل مَن خَذَلَهُ.}}<ref>مصباح المتهجد: ص ۶۹۱؛ بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰.</ref>


ولى به آنچه خداوند درباره تو بر پيامبرش نازل كرد جز عده كمى [[ایمان]] نياوردند؛ و اكثرشان جز زيان كارى چيزى به دست نياوردند ... .<ref>مصباح المتهجد: ص ۶۹۱ . بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰.</ref>
ولى به آنچه خداوند درباره تو بر پيامبرش نازل كرد جز عده كمى [[ایمان]] نياوردند؛ و اكثرشان جز زيان كارى چيزى به دست نياوردند ... .<ref>مصباح المتهجد: ص ۶۹۱؛ بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰.</ref>


۴. استفاده از انواع ابزارهاى فرهنگ ‏سازى براى غدير يكى از پيش بينى‏ هاى عجيب براى آينده غدير، فرهنگ ‏سازى آن با انواع [[اتمام حجت]] است بر مخاطبين متفاوتى كه براى آن فرض مى‏ شود، كه در اين فراز خطابه غدير آمده است:
۴. استفاده از انواع ابزارهاى فرهنگ ‏سازى براى غدير يكى از پيش بينى‏ هاى عجيب براى آينده غدير، فرهنگ ‏سازى آن با انواع [[اتمام حجت]] است بر مخاطبين متفاوتى كه براى آن فرض مى‏ شود، كه در اين فراز خطابه غدير آمده است:


فَاعلَموا مَعاشِرَ النّاسِ ذلِكَ فيهِ وَ افهَموهُ، وَ اعلَموا اَنَّ اللَّهَ قَد نَصَبَهُ لَكُم وَلِيّاً وَ اِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَى المُهاجِرينَ وَ الاَنصارِ وَ عَلَى التّابِعينَ لَهُم بِاِحسانٍ، وَ عَلَى البادى وَ الحاضِرِ، وَ عَلَى العَجَمِىِّ وَ العَرَبِىِّ، وَ الحُرِّ وَ المَملُوكِ وَ الصَّغيرِ وَ الكَبيرِ، وَ عَلَى الاَبيَضِ وَ الاَسوَدِ، وَ عَلى كُلِّ مُوَحِّدٍ ماضٍ حُكمُهُ، جازٍ قَولُهُ، نافِذٌ اَمرُهُ<ref>خطبه غدير: بخش سوم.</ref>:
{{متن عربی|فَاعلَموا مَعاشِرَ النّاسِ ذلِكَ فيهِ وَ افهَموهُ، وَ اعلَموا اَنَّ اللَّهَ قَد نَصَبَهُ لَكُم وَلِيّاً وَ اِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَى المُهاجِرينَ وَ الاَنصارِ وَ عَلَى التّابِعينَ لَهُم بِاِحسانٍ، وَ عَلَى البادى وَ الحاضِرِ، وَ عَلَى العَجَمِىِّ وَ العَرَبِىِّ، وَ الحُرِّ وَ المَملُوكِ وَ الصَّغيرِ وَ الكَبيرِ، وَ عَلَى الاَبيَضِ وَ الاَسوَدِ، وَ عَلى كُلِّ مُوَحِّدٍ ماضٍ حُكمُهُ، جازٍ قَولُهُ، نافِذٌ اَمرُهُ}}<ref>خطبه غدير: بخش سوم.</ref>:


اى مردم، اين مطلب را درباره او بدانيد و بفهميد، و بدانيد كه خداوند او را براى شما صاحب اختيار و امامى قرار داده كه اطاعتش را واجب نموده بر مهاجرين و انصار و بر تابعين آنان به نيكى، و بر روستايى و شهرى، و بر عجمی و عربی، و بر آزاد و بنده، و بر بزرگ و كوچک، و بر سفيد و سياه.
اى مردم، اين مطلب را درباره او بدانيد و بفهميد، و بدانيد كه خداوند او را براى شما صاحب اختيار و امامى قرار داده كه اطاعتش را واجب نموده بر مهاجرين و انصار و بر تابعين آنان به نيكى، و بر روستايى و شهرى، و بر عجمی و عربی، و بر آزاد و بنده، و بر بزرگ و كوچک، و بر سفيد و سياه.
خط ۴۳۷: خط ۴۳۷:
۱. ايستادن پيامبر صلى الله عليه و آله بر فراز منبر پس از نداى عمومى پيامبر صلى الله عليه و آله براى اجتماع صد و بيست هزار نفرى مسلمانان و اقامه نماز ظهر به جماعت، همه منتظر برنامه بعدى بودند.سومين مرحله قرار گرفتن بر فراز منبر بود كه به گونه ‏اى استثنائى انجام شد. پيامبر صلى الله عليه و آله برخاست و به سمت منبر رفت و قدم بر پله‏ هاى آن گذاشت و تا آخرين نقطه بالا رفت و بر فراز آن ايستاد. مردم كه منتظر نشستن آن حضرت بر فراز منبر بودند، با تعجب از ايستادن آن حضرت بر بلنداى منبر متوجه گونه ‏اى فوق العاده از سخنرانى شدند كه در شرف وقوع بود.
۱. ايستادن پيامبر صلى الله عليه و آله بر فراز منبر پس از نداى عمومى پيامبر صلى الله عليه و آله براى اجتماع صد و بيست هزار نفرى مسلمانان و اقامه نماز ظهر به جماعت، همه منتظر برنامه بعدى بودند.سومين مرحله قرار گرفتن بر فراز منبر بود كه به گونه ‏اى استثنائى انجام شد. پيامبر صلى الله عليه و آله برخاست و به سمت منبر رفت و قدم بر پله‏ هاى آن گذاشت و تا آخرين نقطه بالا رفت و بر فراز آن ايستاد. مردم كه منتظر نشستن آن حضرت بر فراز منبر بودند، با تعجب از ايستادن آن حضرت بر بلنداى منبر متوجه گونه ‏اى فوق العاده از سخنرانى شدند كه در شرف وقوع بود.


۲. على ‏عليه السلام بر فراز منبر مرحله چهارم آن بود كه در برابر چشمان متعجب مردم -  كه اكنون با دقت خاصى منبر را زير نظر داشتند -  پيامبر صلى الله عليه و آله اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را فراخواند تا بالاى منبر بيايد. مردم شاهد بودند كه على ‏عليه السلام به دنبال پيامبر صلى الله عليه و آله از منبر بالا رفت و در سمت راست پيامبر صلى الله عليه و آله يک پله پايين‏ تر ايستاد، در حالى كه احتراماً كمى متمايل به سمت آن حضرت بود.در حالى كه ايستادن دو نفر بر فراز منبر براى مردم سؤال برانگيز شده بود، مرحله پنجم آن برنامه عملى شد و پيامبر صلى الله عليه و آله دست مبارک را بر شانه على‏ عليه السلام گذاشت، تا توجه مردم كاملاً به سوى منبر و منظره بديعى كه ايجاد شده بود جلب شود.<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷ و ج ۳۷ ص ۲۰۹. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۰۲،۳۰۱،۹۷،۴۴.</ref>
۲. على ‏عليه السلام بر فراز منبر مرحله چهارم آن بود كه در برابر چشمان متعجب مردم -  كه اكنون با دقت خاصى منبر را زير نظر داشتند -  پيامبر صلى الله عليه و آله اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را فراخواند تا بالاى منبر بيايد. مردم شاهد بودند كه على ‏عليه السلام به دنبال پيامبر صلى الله عليه و آله از منبر بالا رفت و در سمت راست پيامبر صلى الله عليه و آله يک پله پايين‏ تر ايستاد، در حالى كه احتراماً كمى متمايل به سمت آن حضرت بود.در حالى كه ايستادن دو نفر بر فراز منبر براى مردم سؤال برانگيز شده بود، مرحله پنجم آن برنامه عملى شد و پيامبر صلى الله عليه و آله دست مبارک را بر شانه على‏ عليه السلام گذاشت، تا توجه مردم كاملاً به سوى منبر و منظره بديعى كه ايجاد شده بود جلب شود.<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷ و ج ۳۷ ص ۲۰۹؛ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۰۲،۳۰۱،۹۷،۴۴.</ref>


۳. آغاز سخنرانى تاريخى غدير اكنون غدير براى اولين بار شاهد اجتماع عظيم بشرى در برابر منبرى از سنگ بود، در حالى كه دو نفر بر فراز آن در مقابل جمعيت ايستاده بودند.
۳. آغاز سخنرانى تاريخى غدير اكنون غدير براى اولين بار شاهد اجتماع عظيم بشرى در برابر منبرى از سنگ بود، در حالى كه دو نفر بر فراز آن در مقابل جمعيت ايستاده بودند.
خط ۴۴۳: خط ۴۴۳:
همه در سكوتى ابهت انگيز چشم به لبانى دوخته بودند كه بزرگ‏ترين پيام الهى را براى بشريت با فصيح ‏ترين لسان آماده بازگويى داشت.در انتظار آغاز سخن، نفس‏ها در سينه ‏ها حبس شده بود تا خاتم انبیاء صلى الله عليه و آله سخنرانى تاريخى و آخرين و بلندترين خطابه رسمى خود را براى جهانيان آغاز كند.
همه در سكوتى ابهت انگيز چشم به لبانى دوخته بودند كه بزرگ‏ترين پيام الهى را براى بشريت با فصيح ‏ترين لسان آماده بازگويى داشت.در انتظار آغاز سخن، نفس‏ها در سينه ‏ها حبس شده بود تا خاتم انبیاء صلى الله عليه و آله سخنرانى تاريخى و آخرين و بلندترين خطابه رسمى خود را براى جهانيان آغاز كند.


[[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] با نام مبارک خداوند تعالى سخنرانى تاريخى خود را آغاز كرد، كه بيش از يک ساعت به طول انجاميد. اين خطابه بلند كه آميخته با بيش از ۱۰۰ آيه قرآن بود طى يازده مرحله حساب شده، اهداف و پيام ‏هاى خود را مطرح كرد و به تبيين آنها پرداخت؛ و در همه مراحل انتقال از مطلبى به موضوع ديگر در فصيح ‏ترين و دقيق‏ ترين گونه خود انجام گرفت.
پیامبر صلی الله علیه و آله با نام مبارک خداوند تعالى سخنرانى تاريخى خود را آغاز كرد، كه بيش از يک ساعت به طول انجاميد. اين خطابه بلند كه آميخته با بيش از ۱۰۰ آيه قرآن بود طى يازده مرحله حساب شده، اهداف و پيام ‏هاى خود را مطرح كرد و به تبيين آنها پرداخت؛ و در همه مراحل انتقال از مطلبى به موضوع ديگر در فصيح ‏ترين و دقيق‏ ترين گونه خود انجام گرفت.


بر هر شيعه بلكه مسلمان واجب است كه از فراسوى چهارده قرن، به همان عظمت و ابهت خود را در برابر منبر غدير احساس كند كه حاضرين در برابر آن خطيب معظَّم چشم و گوش خود را به خطابه آسمانى او سپرده بودند. سخنرانى غدير را در گونه‏ اى استثنائى و فوق ‏العاده بنگرد، و عظمت جلوه‏گر شده در خطابه غدير را ارج نهد.
بر هر شيعه بلكه مسلمان واجب است كه از فراسوى چهارده قرن، به همان عظمت و ابهت خود را در برابر منبر غدير احساس كند كه حاضرين در برابر آن خطيب معظَّم چشم و گوش خود را به خطابه آسمانى او سپرده بودند. سخنرانى غدير را در گونه‏ اى استثنائى و فوق ‏العاده بنگرد، و عظمت جلوه‏گر شده در خطابه غدير را ارج نهد.


همچنين بر خود واجب بداند كه با تحليل مرحله به مرحله كلام ختم نبوت كه «اِنْ هُوَ اِلاّ وَحْىٌ يُوحى» است، قلب و فكر و روح خود را با انوار متشعشع از فراز منبر غدير منوَّر سازد.
همچنين بر خود واجب بداند كه با تحليل مرحله به مرحله كلام ختم نبوت كه {{متن قرآن|اِنْ هُوَ اِلاّ وَحْىٌ يُوحى}}است، قلب و فكر و روح خود را با انوار متشعشع از فراز منبر غدير منوَّر سازد.


== تدابير امنيتى خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۹ - ۳۴.</ref> ==
== تدابير امنيتى خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۹ - ۳۴.</ref> ==
۴٬۰۶۴

ویرایش