۴٬۰۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== آيه «مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ...»<ref>ناس / | == آيه «مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ...»<ref>ناس / ۵،۴؛ غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۲۹ - ۴۳۱.</ref> == | ||
امیرالمؤمنین علیه السلام آن امامى است كه پیامبر صلی الله علیه و آله او را سبب [[امتحان الهى با اميرالمؤمنين عليه السلام|امتحان امت]] قرار داد و فرمود: {{متن عربی|لَوْ لا انْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى}}: | |||
اى على، اگر تو نبودى مؤمنين بعد از من شناخته نمى شدند. | اى على، اگر تو نبودى مؤمنين بعد از من شناخته نمى شدند. | ||
خط ۶: | خط ۶: | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله فصلى از مراسم غدير و خطابه آن را به [[دشمنان اهل بیت و غدیر|دشمنان ائمه علیهم السلام]] اختصاص داده تا مردود شوندگان از امتحان علوى بدانند چه آينده اى در انتظار آنان است. | پيامبر صلى الله عليه و آله فصلى از مراسم غدير و خطابه آن را به [[دشمنان اهل بیت و غدیر|دشمنان ائمه علیهم السلام]] اختصاص داده تا مردود شوندگان از امتحان علوى بدانند چه آينده اى در انتظار آنان است. | ||
اقتباس از چند آيه و تضمين آياتى ديگر براى اين منظور، روى هم ۱۵ آيه را عنوان اين بخش قرار داده است. | |||
در اين آيات از يک سو اوصاف و رفتار اعداء [[معصومین علیهم السلام|اهل بیت علیهم السلام]] در دنيا مطرح شده، كه ثابت قدم نبودن آنان در ايمان و گفتگوهاى نارواى آنان و متكبر بودن آنان ذكر شده است. | در اين آيات از يک سو اوصاف و رفتار اعداء [[معصومین علیهم السلام|اهل بیت علیهم السلام]] در دنيا مطرح شده، كه ثابت قدم نبودن آنان در ايمان و گفتگوهاى نارواى آنان و متكبر بودن آنان ذكر شده است. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۱۵ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۴ و ۵ سوره ناس است: | اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۱۵ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۴ و ۵ سوره ناس است: | ||
{{متن قرآن|مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ، الَّذِى يُوَسْوِسُ فِى صُدُورِ النَّاسِ}}: «(به خدا پناه مى برم) از شر وسوسه كننده منقبض شونده از ذكر خدا، كه در سينه هاى مردم وسوسه مى كند». | |||
اين آيات از سه بُعد قابل بررسى است: | اين آيات از سه بُعد قابل بررسى است: | ||
=== متن روايت === | === متن روايت === | ||
{{متن عربی|مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ الَّذِى يُوَسْوِسُ فِى صُدُورِ النَّاسِ}}{{متن عربی|يَوْمَ الْغَديرِ لَمّا اقامَ اميرَالْمُؤْمِنينَ عليه السلام النَّبِىّ صلى الله عليه وآله لِلنّاسِ، وَ كانَ (عُمَرُ) اذا خَلا قالَ لِلنّاسِ: ما يَأْلُو انْ يُذِلَّ قُرَيْشَ لابْنِ ابى طالِبٍ وَ وُلْدِهِ}}<ref>مثالب النواصب (نسخه خطى): ص ۳۵۶.</ref>: | |||
آيه | آيه {{متن قرآن|مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ}} درباره روز غدير است كه پيامبر صلى الله عليه و آله اميرالمؤمنين عليه السلام را براى مردم منصوب فرمود. | ||
در آنجا عمر در خلوت به مردم مى گفت: از اينكه قريش را براى پسر ابوطالب و فرزندانش ذليل كند هيچ كوتاهى نمى كند. | در آنجا عمر در خلوت به مردم مى گفت: از اينكه قريش را براى پسر ابوطالب و فرزندانش ذليل كند هيچ كوتاهى نمى كند. | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
خطابه غدير پايان يافته و قرار است مردم سه روز در غدير متوقف باشند تا مراسم [[بیعت]] يكصد و بيست هزار نفر انجام پذيرد. عده اى و در رأس آنان دومى شروع به شايعه پراكنى در بين مردم نمودند و از راه هاى مختلف القاء شبهه مى كردند. | خطابه غدير پايان يافته و قرار است مردم سه روز در غدير متوقف باشند تا مراسم [[بیعت]] يكصد و بيست هزار نفر انجام پذيرد. عده اى و در رأس آنان دومى شروع به شايعه پراكنى در بين مردم نمودند و از راه هاى مختلف القاء شبهه مى كردند. | ||
امام صادق علیه السلام اين فراز ماجراى غدير را ضمن تفسير آيه اى چنين بيان مى فرمايد: | |||
هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير اميرالمؤمنين عليه السلام را براى مردم منصوب فرمود، دومى شروع به وسوسه اندازى كرد. | هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير اميرالمؤمنين عليه السلام را براى مردم منصوب فرمود، دومى شروع به وسوسه اندازى كرد. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
و اين است | و اين است | ||
معناى | معناى{{متن قرآن|مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ الَّذِى يُوَسْوِسُ فِى صُدُورِ النَّاسِ}}: «(به خدا پناه مى برم) از شر وسوسه انداز خنّاس (منقبض شونده از ذكر خدا) كه در سينه هاى مردم وسوسه مى كند». | ||
=== تحليل اعتقادى === | === تحليل اعتقادى === | ||
در اين بيان امام صادق عليه السلام به دو جهت از اوصاف دومى اشاره مى نمايد. | در اين بيان امام صادق عليه السلام به دو جهت از اوصاف دومى اشاره مى نمايد. | ||
يكى | يكى {{متن عربی|وَسْواس}} و ديگرى{{متن عربی|خَنّاس}} به تشكيک انداختن مردم و شايعه پراكنى و شبهه اندازى ابزارى بود كه دومى و دار و دسته اش در طول زندگى منافقانه شان براى انحراف مردم به كار گرفتند. | ||
اين بدان جهت است كه تصريح به كفر هميشه باعث رفتن آبروى منافق است، اما ايجاد تردّد در دل ها اسلحه اى قوى و مؤثر در برابر مردم ضعيف الايمان است. | اين بدان جهت است كه تصريح به كفر هميشه باعث رفتن آبروى منافق است، اما ايجاد تردّد در دل ها اسلحه اى قوى و مؤثر در برابر مردم ضعيف الايمان است. | ||
صفت | صفت{{متن عربی|خَنّاس}} كه درباره شيطان هم به كار رفته، به معناى كسى است كه وقتى ياد خدا را مى شنود گرفته مى شود و تحملش تمام مى گردد. | ||
اين صفتى است كه امام صادق عليه السلام درباره عمر فرموده و آيه را به او [[مفسّرین|تفسیر]] كرده است. | اين صفتى است كه امام صادق عليه السلام درباره عمر فرموده و آيه را به او [[مفسّرین|تفسیر]] كرده است. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
حديث امام باقر عليه السلام در تفسير سوره فلق نيز بهترين شاهد مدعاست. | حديث امام باقر عليه السلام در تفسير سوره فلق نيز بهترين شاهد مدعاست. | ||
آن حضرت درباره | آن حضرت درباره{{متن قرآن|قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ}}فرمود: | ||
خداوند مخلوقى بدتر از كسانى كه با اوليائش و اميرالمؤمنين و فرزندانش دشمنى كنند، خلق نكرده است. | خداوند مخلوقى بدتر از كسانى كه با اوليائش و اميرالمؤمنين و فرزندانش دشمنى كنند، خلق نكرده است. | ||
سپس درباره | سپس درباره {{متن قرآن|وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ}}فرمود: منظور دومى است كه نسبت به اميرالمؤمنين عليه السلام در فضيلتى كه خدا به او داده حسد كرد.<ref>مثالب النواصب: ص ۳۵۶.</ref> | ||
== منبع == | == منبع == |
ویرایش