سقیفه: تفاوت میان نسخه‌ها

 
خط ۶۸۸: خط ۶۸۸:
آنگاه پيامبر صلى الله عليه و آله در دنباله خبرش فرمود: ابليس پس از بيعت ابوبكر از مسجد خارج مى شود و شياطين را جمع مى‏ كند. آنان در برابر او به سجده مى ‏افتند و مى‏ گويند:
آنگاه پيامبر صلى الله عليه و آله در دنباله خبرش فرمود: ابليس پس از بيعت ابوبكر از مسجد خارج مى شود و شياطين را جمع مى‏ كند. آنان در برابر او به سجده مى ‏افتند و مى‏ گويند:


اى آقاى ما واى بزرگ ما ! تو بودى كه آدم را از [[بهشت]] بيرون كردى! او هم مى ‏گويد: كدام امت بعد از پيامبرشان گمراه نشدند؟ هرگز! شما گمان كرديد كه مرا بر اينان راهى نيست؟
اى آقاى ما واى بزرگ ما! تو بودى كه آدم را از [[بهشت]] بيرون كردى! او هم مى ‏گويد: كدام امت بعد از پيامبرشان گمراه نشدند؟ هرگز! شما گمان كرديد كه مرا بر اينان راهى نيست؟


چگونه ديديد مرا هنگامى كه با آنان كارى كردم كه اطاعت على را كه خدا و رسول به آنان امر كرده بود رها كردند؟!<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۶۳؛ كتاب سليم: ص ۱۴۵؛ مدينة المعاجز: ج ۲ ص ۲۴۳.</ref>
چگونه ديديد مرا هنگامى كه با آنان كارى كردم كه اطاعت على را كه خدا و رسول به آنان امر كرده بود رها كردند؟!<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۶۳؛ كتاب سليم: ص ۱۴۵؛ مدينة المعاجز: ج ۲ ص ۲۴۳.</ref>
خط ۷۵۵: خط ۷۵۵:
عمر به جاى پاسخ آن قدر او را زد كه عمامه از سرش افتاد، و سپس او را زندانى كرد. بعد از آن هر روز او را بيرون مى ‏آورد و صد ضربه مى ‏زد. آخر الأمر آن مرد گفت: گويا شلاق تو تأثير خود را كرده است كه ديگر درباره قرآن سؤال نكنم!!
عمر به جاى پاسخ آن قدر او را زد كه عمامه از سرش افتاد، و سپس او را زندانى كرد. بعد از آن هر روز او را بيرون مى ‏آورد و صد ضربه مى ‏زد. آخر الأمر آن مرد گفت: گويا شلاق تو تأثير خود را كرده است كه ديگر درباره قرآن سؤال نكنم!!


عمر او را از زندان بيرون آورد و سوار بر شترى بى‏ جهاز نمود، مستقيماً از [[مدینه]] به [[بصره]] تبعيد كرد، و دستور داد كسى با او صحبت نكند و همنشين او نشود، و درباره او گفت: اين شخص دنبال علم است، ولى اشتباه رفته است!!!<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۳۷۰ ح ۲۲۴.</ref>
عمر او را از زندان بيرون آورد و سوار بر شترى بى‏ جهاز نمود، مستقيماً از [[مدینه]] به بصره تبعيد كرد، و دستور داد كسى با او صحبت نكند و همنشين او نشود، و درباره او گفت: اين شخص دنبال علم است، ولى اشتباه رفته است!!!<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۳۷۰ ح ۲۲۴.</ref>


روز ديگر [[عبدالله بن عباس|ابن‏ عباس]] را مى‏ بينيم كه به معاويه وارث سقيفه مى ‏گويد: آيا ما را از قرائت [[ارتباط غدیر با قرآن|قرآن]] مانع مى‏ شوى؟ معاويه گفت: نه.
روز ديگر [[عبدالله بن عباس|ابن‏ عباس]] را مى‏ بينيم كه به معاويه وارث سقيفه مى ‏گويد: آيا ما را از قرائت [[ارتباط غدیر با قرآن|قرآن]] مانع مى‏ شوى؟ معاويه گفت: نه.
خط ۹۱۹: خط ۹۱۹:
اهل سقيفه كه روز اول يک چهره بيشتر نداشتند، اينک به سه چهره شاخص و صدها چهره رنگ يافته -  كه تحت همان سه چهره خلاصه مى‏ شدند -  به جنگ غديريان آمدند.
اهل سقيفه كه روز اول يک چهره بيشتر نداشتند، اينک به سه چهره شاخص و صدها چهره رنگ يافته -  كه تحت همان سه چهره خلاصه مى‏ شدند -  به جنگ غديريان آمدند.


اينان كه در روز اول باطن خود را كتمان مى‏كردند و فقط پشت سر غاصبين به نفع آنان شعار مى‏ دادند، اكنون جهت‏ گيرى هم نموده و نشان دادند كه براى چه به نفع اصحاب سقيفه شعار مى‏ دادند.
اينان كه در روز اول باطن خود را كتمان مى‏ كردند و فقط پشت سر غاصبين به نفع آنان شعار مى‏ دادند، اكنون جهت‏ گيرى هم نموده و نشان دادند كه براى چه به نفع اصحاب سقيفه شعار مى‏ دادند.


اينان در قالب چند گروه خودنمايى كردند:
اينان در قالب چند گروه خودنمايى كردند:
خط ۹۳۳: خط ۹۳۳:
گروهى اظهار محبت شديد نسبت به [[اسلام]] و پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ كردند و با اين همه در مقابل صاحب غدير ايستاده بودند!!
گروهى اظهار محبت شديد نسبت به [[اسلام]] و پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ كردند و با اين همه در مقابل صاحب غدير ايستاده بودند!!


گروهى بغض و عناد خود را نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله كتمان نمى‏كردند. عده‏اى مبانى تازه كه صراحت در ضديت با قرآن و پيامبر صلى الله عليه و آله داشت مطرح مى‏ كردند و در عين حال خود را وفادار به اسلام مى ‏دانستند و از همان ديدگاه به جنگ اميرالمؤمنين ‏عليه السلام آمده بودند!!
گروهى بغض و عناد خود را نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله كتمان نمى‏كردند. عده‏ اى مبانى تازه كه صراحت در ضديت با قرآن و پيامبر صلى الله عليه و آله داشت مطرح مى‏ كردند و در عين حال خود را وفادار به اسلام مى ‏دانستند و از همان ديدگاه به جنگ اميرالمؤمنين ‏عليه السلام آمده بودند!!


== غلبه اهل حق بر سقيفه<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۸۹، ۱۹۰ - ۱۹۴.</ref> ==
== غلبه اهل حق بر سقيفه<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۸۹، ۱۹۰ - ۱۹۴.</ref> ==
خط ۹۶۶: خط ۹۶۶:
حزب الله غدير با مظلوميت هميشگى خود، هر روز جمعيت بيشترى را بر گِرد محور خويش جمع نموده و اين نشان غلبه الهى اين حزب خدايى است. سقيفه به خيال خود چراغراه ابدى اسلام را در آغاز راه خاموش كرد تا براى هميشه خيالش راحت باشد، حتى اجازه نداد بدن پيامبر صلى الله عليه و آله غسل داده و دفن شود و بدين سرعت راه خود را جايگزين راه غدير نمود. سقيفه براى فرداهاى خود نيز فكرهاى لازم را كرده بود و ادامه دهندگان آن خط و توسعه دهندگان آن برنامه را نيز پيش‏ بينى كرده بود.
حزب الله غدير با مظلوميت هميشگى خود، هر روز جمعيت بيشترى را بر گِرد محور خويش جمع نموده و اين نشان غلبه الهى اين حزب خدايى است. سقيفه به خيال خود چراغراه ابدى اسلام را در آغاز راه خاموش كرد تا براى هميشه خيالش راحت باشد، حتى اجازه نداد بدن پيامبر صلى الله عليه و آله غسل داده و دفن شود و بدين سرعت راه خود را جايگزين راه غدير نمود. سقيفه براى فرداهاى خود نيز فكرهاى لازم را كرده بود و ادامه دهندگان آن خط و توسعه دهندگان آن برنامه را نيز پيش‏ بينى كرده بود.


سقيفه به خيال خود چنان موفق پيش مى‏رفت كه وقتى على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام به همراه همسر و فرزندانش چند شب شخصاً بر در خانه [[مهاجرین]] و [[انصار]] رفتند تا براى احياى غدير اقدامى كنند، فقط چهل نفر پاسخ مثبت دادند، و از آن چهل نفر در روز موعود فقط چهار نفر آمدند<ref>كتاب سليم: ص ۱۴۸.</ref>، و عملاً نشان داده شد كه {{متن عربی|ارْتَدَّ النّاسُ بَعْدَ رَسُولِ‏ اللَّه ‏صلى الله عليه و آله الاّ ارْبَعَةٌ}}تحقق يافته<ref>كتاب سليم: ص ۱۶۲؛ بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۷ - ۲۵۹.</ref>، و اين منتهى آرزوى سقيفه بود.
سقيفه به خيال خود چنان موفق پيش مى‏رفت كه وقتى على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام به همراه همسر و فرزندانش چند شب شخصاً بر در خانه [[مهاجرین]] و [[انصار]] رفتند تا براى احياى غدير اقدامى كنند، فقط چهل نفر پاسخ مثبت دادند، و از آن چهل نفر در روز موعود فقط چهار نفر آمدند<ref>كتاب سليم: ص ۱۴۸.</ref>، و عملاً نشان داده شد كه {{متن عربی|ارْتَدَّ النّاسُ بَعْدَ رَسُولِ‏ اللَّه ‏صلى الله عليه و آله الاّ ارْبَعَةٌ}} تحقق يافته<ref>كتاب سليم: ص ۱۶۲؛ بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۷ - ۲۵۹.</ref>، و اين منتهى آرزوى سقيفه بود.


از آن روز سقيفه با نشاط بيشترى آينده ‏ها را تخمين مى‏زد و برايش برنامه‏ ريزى مى ‏كرد. از يک سو براى انزواى بيشتر اهل‏ بيت‏ عليهم السلام اموال ايشان از فدک و غير آن را به تصرف خود در آورد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۹ ص ۱۰۶ - ۴۱۵.</ref>
از آن روز سقيفه با نشاط بيشترى آينده ‏ها را تخمين مى‏زد و برايش برنامه‏ ريزى مى ‏كرد. از يک سو براى انزواى بيشتر اهل‏ بيت‏ عليهم السلام اموال ايشان از فدک و غير آن را به تصرف خود در آورد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۹ ص ۱۰۶ - ۴۱۵.</ref>
خط ۹۷۲: خط ۹۷۲:
از سوى ديگر اقدام به بدعت گذارى در دين و محو آثار آن دينى نمود كه به سوى اهل‏ بيت‏ عليهم السلام سوق مى‏ داد.
از سوى ديگر اقدام به بدعت گذارى در دين و محو آثار آن دينى نمود كه به سوى اهل‏ بيت‏ عليهم السلام سوق مى‏ داد.


در مرحله بعد [[عمر بن خطاب|عمر]] و [[عثمان بن عفّان|عثمان]] و [[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] را به نوبت در صف [[جانشین|خلافت]] قرار داد و راه را بر على‏ عليه السلام بست.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۵۱۸ و ج ۳۱ ص ۱۴۹ - ۱۶۱، ۶۰ - ۷۸.</ref>
در مرحله بعد عمر و [[عثمان بن عفّان|عثمان]] و معاویه را به نوبت در صف [[جانشین|خلافت]] قرار داد و راه را بر على‏ عليه السلام بست.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۵۱۸ و ج ۳۱ ص ۱۴۹ - ۱۶۱، ۶۰ - ۷۸.</ref>


آنگاه اهانت و ناسزاگويى و لعنت نسبت به صاحب غدير يعنى على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام و خاندانش را آغاز كرد و در صدر خطبه‏ هاى نماز جمعه در كشورى به وسعت ثُلث كره زمين اين برنامه را توسعه داد!!<ref>شرح نهج البلاغة: ج ۱۱ ص ۴۴؛ كتاب سليم: ص ۳۱۴.</ref>
آنگاه اهانت و ناسزاگويى و لعنت نسبت به صاحب غدير يعنى على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام و خاندانش را آغاز كرد و در صدر خطبه‏ هاى نماز جمعه در كشورى به وسعت ثُلث كره زمين اين برنامه را توسعه داد!!<ref>شرح نهج البلاغة: ج ۱۱ ص ۴۴؛ كتاب سليم: ص ۳۱۴.</ref>
خط ۱٬۰۱۰: خط ۱٬۰۱۰:
آيا اين غلبه جز با عنايت پروردگار ممكن است؟ آيا مصداق آيه {{متن عربی|الا ان حِزْبَ اللَّه هُمُ الْغالِبُونَ}} جز شيعيان على مى‏ توانند باشند؟
آيا اين غلبه جز با عنايت پروردگار ممكن است؟ آيا مصداق آيه {{متن عربی|الا ان حِزْبَ اللَّه هُمُ الْغالِبُونَ}} جز شيعيان على مى‏ توانند باشند؟


آيا «حِزْبَ» و «الله» و «غالب» زيباتر از اين كنار هم جمع مى ‏شوند؟
آيا {{متن قرآن|حِزْبَ}} و {{متن قرآن|الله}} و {{متن عربی|غالب}}زيباتر از اين كنار هم جمع مى ‏شوند؟


== فتنه ‏ها به نام سقيفه<ref>ژرفاى غدير: ص ۵۲ .</ref> ==
== فتنه ‏ها به نام سقيفه<ref>ژرفاى غدير: ص ۵۲ .</ref> ==
خط ۱٬۰۷۴: خط ۱٬۰۷۴:
وقتى قائم ما قيام كند آن قرآن را ظاهر مى ‏نمايد و مردم را بر عمل به آن وادار مى‏كند و سنت طبق آن جارى مى‏ شود.<ref>بحار الانوار: ج ۹۲ ص ۴۲ ح ۲.</ref>
وقتى قائم ما قيام كند آن قرآن را ظاهر مى ‏نمايد و مردم را بر عمل به آن وادار مى‏كند و سنت طبق آن جارى مى‏ شود.<ref>بحار الانوار: ج ۹۲ ص ۴۲ ح ۲.</ref>


اين مخالفت اولِ [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] با تدبر در قرآن و دريافت باطن و تأويل آن بود.
اين مخالفت اولِ [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و عمر با تدبر در قرآن و دريافت باطن و تأويل آن بود.


عمر در مراحل بعد به شدت مردم را از سؤال درباره معانى قرآن منع مى‏ كرد، و هر كس درباره قرآن چيزى مى ‏پرسيد او را مورد ضرب و عقوبت قرار مى ‏داد، تا آنجا كه ابن‏ عباس يک يا دو سال كامل جرئت كوچک ‏ترين گفتگويى درباره قرآن نداشت.<ref>الصراط المستقيم: ج ۳ ص ۱۵.</ref>
عمر در مراحل بعد به شدت مردم را از سؤال درباره معانى قرآن منع مى‏ كرد، و هر كس درباره قرآن چيزى مى ‏پرسيد او را مورد ضرب و عقوبت قرار مى ‏داد، تا آنجا كه ابن‏ عباس يک يا دو سال كامل جرئت كوچک ‏ترين گفتگويى درباره قرآن نداشت.<ref>الصراط المستقيم: ج ۳ ص ۱۵.</ref>
خط ۱٬۰۸۲: خط ۱٬۰۸۲:
با اين زمينه خالى از مفسران حقيقى قرآن، بسيارى از جاهلان و نااهلان دست به كار تفسير قرآن و بيان معانى آن شدند، تا آنجا كه گاهى به عنوان بيان باطن آن عرض اندام مى ‏كردند.
با اين زمينه خالى از مفسران حقيقى قرآن، بسيارى از جاهلان و نااهلان دست به كار تفسير قرآن و بيان معانى آن شدند، تا آنجا كه گاهى به عنوان بيان باطن آن عرض اندام مى ‏كردند.


باز هم لطف خداوند شامل حال شيعيان و مؤمنين حقيقى شد كه ائمه‏ عليهم السلام خزانه‏داران علم الهى هر از چند گاهى در فرصت‏ هاى مناسب آن پارچه در هم پيچيده مهر شده را باز مى‏ كردند و كلماتى اطمينان دهنده بر قلب ‏ها از آن مى‏ خواندند و دريچه‏ هاى كوچكى از قرآن به روى ما باز مى‏كردند، كه كتاب حاضر نيز از همان كلمات نورانى بر گرفته است.
باز هم لطف خداوند شامل حال شيعيان و مؤمنين حقيقى شد كه ائمه‏ عليهم السلام خزانه ‏داران علم الهى هر از چند گاهى در فرصت‏ هاى مناسب آن پارچه در هم پيچيده مهر شده را باز مى‏ كردند و كلماتى اطمينان دهنده بر قلب ‏ها از آن مى‏ خواندند و دريچه‏ هاى كوچكى از قرآن به روى ما باز مى‏كردند، كه كتاب حاضر نيز از همان كلمات نورانى بر گرفته است.


== لشكر سقيفه<ref>اسرار غدير: ص ۳۰۵. چهارده قرن با غدير: ص ۱۷. واقعه قرآنى غدير: ص ۲۰۷ - ۲۰۹.</ref> ==
== لشكر سقيفه<ref>اسرار غدير: ص ۳۰۵. چهارده قرن با غدير: ص ۱۷. واقعه قرآنى غدير: ص ۲۰۷ - ۲۰۹.</ref> ==
خط ۱٬۰۹۱: خط ۱٬۰۹۱:
آنگاه طناب برگردن صاحب غدير افكندند، و با اين قتل عامِ غديريان، به خيال خام خود فاتحه غدير را خواندند!!
آنگاه طناب برگردن صاحب غدير افكندند، و با اين قتل عامِ غديريان، به خيال خام خود فاتحه غدير را خواندند!!


== ماجراى سقيفه<ref>اسرار غدير: ص ۳۰۵. چهارده قرن با غدير: ص ۱۷. واقعه قرآنى غدير: ص ۲۰۷ - ۲۰۹. ژرفاى غدير: ص ۱۸۰ - ۱۸۲.</ref> ==
== ماجراى سقيفه<ref>اسرار غدير: ص ۳۰۵؛ چهارده قرن با غدير: ص ۱۷؛واقعه قرآنى غدير: ص ۲۰۷ - ۲۰۹. ژرفاى غدير: ص ۱۸۰ - ۱۸۲.</ref> ==
 [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و عمر چنان براى غصب [[جانشین|خلافت]] مجهز بودند كه به محض شهادت پيامبر صلى الله عليه و آله حتى به غسل و تدفين حضرت اعتنا نكردند، و در حالى كه جنازه حضرت در چند قدمى [[مسجد]] روى زمين بود و هنوز به خاک سپرده نشده بود، ماجراى خلافت را -  با مقدماتى كه آماده كرده بودند -  به نفع خود فيصله دادند.
 [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و عمر چنان براى غصب [[جانشین|خلافت]] مجهز بودند كه به محض شهادت پيامبر صلى الله عليه و آله حتى به غسل و تدفين حضرت اعتنا نكردند، و در حالى كه جنازه حضرت در چند قدمى [[مسجد]] روى زمين بود و هنوز به خاک سپرده نشده بود، ماجراى خلافت را -  با مقدماتى كه آماده كرده بودند -  به نفع خود فيصله دادند.


خط ۱٬۳۷۱: خط ۱٬۳۷۱:


=== ۹. منصوب كردن خليفه چه فرق ‏هايى با سپردن آن به شورا داشت؟ ===
=== ۹. منصوب كردن خليفه چه فرق ‏هايى با سپردن آن به شورا داشت؟ ===
نصب خليفه توسط [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] با يک كلمه تمام مى‏ شود، ولى وقتى بنابر شورا باشد قوانين مفصلى مى‏ خواهد تا آنگونه نشود كه بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله، قائلين به شورا آن را چند نوع اجرا كردند!؟
نصب خليفه توسط پیامبر صلی الله علیه و آله با يک كلمه تمام مى‏ شود، ولى وقتى بنابر شورا باشد قوانين مفصلى مى‏ خواهد تا آنگونه نشود كه بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله، قائلين به شورا آن را چند نوع اجرا كردند!؟


بر فرض اينكه خلافت شورايى باشد، چطور مى‏شود كه براى اين قانونِ زير بنايى، هيچ حديث و نشانه ‏اى در احاديث و قرآن وارد نشده باشد كه كيفيت اين شورا و تركيب آن و چگونگى جمع ‏بندى بين آراء و امثال آن را گفته باشد.
بر فرض اينكه خلافت شورايى باشد، چطور مى‏شود كه براى اين قانونِ زير بنايى، هيچ حديث و نشانه ‏اى در احاديث و قرآن وارد نشده باشد كه كيفيت اين شورا و تركيب آن و چگونگى جمع ‏بندى بين آراء و امثال آن را گفته باشد.
خط ۱٬۳۸۰: خط ۱٬۳۸۰:


== مشاركت در ظلم سقيفه<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۴۵ - ۲۴۹.</ref> ==
== مشاركت در ظلم سقيفه<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۴۵ - ۲۴۹.</ref> ==
   درباره مشاركت در ظلم سقيفه رواياتى وارد شده كه محدوده ‏هاى آن را نشان مى‏ دهد، و بايد هر مسلمانى مواظب باشد كه مبادا حركتى از او سر زند كه معنايش امضا بر [[صحیفه ملعونه]] باشد.
   درباره مشاركت در ظلم سقيفه رواياتى وارد شده كه محدوده ‏هاى آن را نشان مى‏ دهد، و بايد هر مسلمانى مواظب باشد كه مبادا حركتى از او سر زند كه معنايش امضا بر صحیفه ملعونه باشد.


در دعاها و زيارات ائمه ‏عليهم السلام نيز با دقت تمام اين مسئله مورد توجه قرار گرفته، كه نمونه‏ هايى از آن را ذكر مى ‏كنيم<ref>به زيارت‏ هاى اميرالمؤمنين و امام حسين و امام زمان‏ عليهم السلام و دعاى صنمى قريش مراجعه شود.</ref>:
در دعاها و زيارات ائمه ‏عليهم السلام نيز با دقت تمام اين مسئله مورد توجه قرار گرفته، كه نمونه‏ هايى از آن را ذكر مى ‏كنيم<ref>به زيارت‏ هاى اميرالمؤمنين و امام حسين و امام زمان‏ عليهم السلام و دعاى صنمى قريش مراجعه شود.</ref>:
خط ۱٬۴۰۸: خط ۱٬۴۰۸:
در اين موارد با ارجاع ضمير به اهل‏ بيت ‏عليهم السلام عباراتى از اين قبيل به كار رفته است:
در اين موارد با ارجاع ضمير به اهل‏ بيت ‏عليهم السلام عباراتى از اين قبيل به كار رفته است:


«مُخالِفيهِمْ»: مخالفين آنان، «خاذِليهِمْ»: خوار كنندگانشان، «ظالِميهِمْ»: ظلم كنندگان به ايشان، «قاتِليهِمْ»: قاتلينشان، «المُتابِعينَ عَدُوَّهَمْ»: پيروان دشمنانشان، «ناصِرى عَدُوِّهِمْ»: يارى كنندگان دشمنانشان، «غاصِبيهِمْ»: غصب كنندگان مقام آنان، «جاحِدى وِلايَتِهِمْ»: منكرين ولايت آنان، «المُظاهِرينَ عَلَيْهِمْ»: همدست شوندگان بر ضد آنان، «مَنْ نَصَبَ لَهُمْ حَرْباً»: كسانى كه رايت جنگ در برابر ايشان برافراشتند، «الْحادينَ عَنْهُمْ»: اعراض كنندگان از اهل ‏بيت ‏عليهم السلام، «مُنازِليهِمْ»: درگير شوندگان با آنان، «دافِعيهِمْ عَنْ مَقامِهِمْ»: كسانى كه آنان را از مقامشان دور كردند، «مُزيليهِمْ عَنْ مَراتِبِهِمْ»: كسانى كه آنان را از رتبه بلندشان كنار زدند، «الْمُمَهِّدينَ لِاعْدائِهِمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِهِمْ»: كسانى كه با آماده سازى شرايطِ جنگ با ايشان زمينه را براى دشمنانشان مهيا كردند، «الْقاعِدينَ مَقْعَدَهُمْ»: كسانى كه در جايگاه آنان نشستند، «مَنِ اسْتَحَلَّتْ دِمائَهُمْ»: كسانى كه خون آنان را حلال شمردند، «مَنِ اسْتَباحَ حَريمَهُمْ»: كسانى كه حريم آنان را مورد هجوم و تاراج قرار دادند.
{{متن عربی|مُخالِفيهِمْ}}: مخالفين آنان، {{متن عربی|خاذِليهِمْ}}: خوار كنندگانشان، {{متن عربی|ظالِميهِمْ}}: ظلم كنندگان به ايشان، {{متن عربی|قاتِليهِمْ}}: قاتلينشان، {{متن عربی|المُتابِعينَ عَدُوَّهَمْ}}: پيروان دشمنانشان، {{متن عربی|ناصِرى عَدُوِّهِمْ}}: يارى كنندگان دشمنانشان،{{متن عربی|غاصِبيهِمْ}}: غصب كنندگان مقام آنان، {{متن عربی|جاحِدى وِلايَتِهِمْ}}: منكرين ولايت آنان، {{متن عربی|المُظاهِرينَ عَلَيْهِمْ}}: همدست شوندگان بر ضد آنان، {{متن عربی|مَنْ نَصَبَ لَهُمْ حَرْباً}}: كسانى كه رايت جنگ در برابر ايشان برافراشتند، {{متن عربی|الْحادينَ عَنْهُمْ}}: اعراض كنندگان از اهل ‏بيت ‏عليهم السلام،{{متن عربی|مُنازِليهِمْ}}: درگير شوندگان با آنان، {{متن عربی|دافِعيهِمْ عَنْ مَقامِهِمْ}}: كسانى كه آنان را از مقامشان دور كردند، {{متن عربی|مُزيليهِمْ عَنْ مَراتِبِهِمْ}}: كسانى كه آنان را از رتبه بلندشان كنار زدند،{{متن عربی|الْمُمَهِّدينَ لِاعْدائِهِمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِهِمْ}}: كسانى كه با آماده سازى شرايطِ جنگ با ايشان زمينه را براى دشمنانشان مهيا كردند، {{متن عربی|الْقاعِدينَ مَقْعَدَهُمْ}}: كسانى كه در جايگاه آنان نشستند، {{متن عربی|مَنِ اسْتَحَلَّتْ دِمائَهُمْ}}: كسانى كه خون آنان را حلال شمردند،{{متن عربی|مَنِ اسْتَباحَ حَريمَهُمْ}}: كسانى كه حريم آنان را مورد هجوم و تاراج قرار دادند.


==== د) اصول اعتقادى منحرف ====
==== د) اصول اعتقادى منحرف ====
خط ۱٬۴۲۹: خط ۱٬۴۲۹:
در بيان عموميت پيروان صحيفه ملعونه نسبت به زمان ‏ها و مكان‏ ها، و حتى موجودات از جن و انس، عبارات قابل توجهى ديده مى‏شود كه همه طرفداران و ياوران صحيفه و سقيفه تا روز قيامت از اولين و آخرين، بلكه از همه خلايق را در بر مى‏ گيرد:
در بيان عموميت پيروان صحيفه ملعونه نسبت به زمان ‏ها و مكان‏ ها، و حتى موجودات از جن و انس، عبارات قابل توجهى ديده مى‏شود كه همه طرفداران و ياوران صحيفه و سقيفه تا روز قيامت از اولين و آخرين، بلكه از همه خلايق را در بر مى‏ گيرد:


{{متن عربی|اللهمَّ الْعَنْ اوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ»، «مِنَ الْجِنِّ وَ الانْسِ مِنَ الاوَّلينَ وَ الاخِرينَ»، «مِنَ الْخَلائِقِ اجْمَعينَ الى يَوْمِ الدّينِ}}كه معناى مجموع اين سه عبارت چنين مى ‏شود: خدايا، اولين ظالم حق آل محمد تا آخرين تابعين او بر اين ظلم را از جن و انس، از همه خلايق اولين و آخرين تا روز [[قیامت]] را لعنت كن.
{{متن عربی|اللهمَّ الْعَنْ اوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ»، «مِنَ الْجِنِّ وَ الانْسِ مِنَ الاوَّلينَ وَ الاخِرينَ»، «مِنَ الْخَلائِقِ اجْمَعينَ الى يَوْمِ الدّينِ}}كه معناى مجموع اين سه عبارت چنين مى ‏شود: خدايا، اولين ظالم حق آل محمد تا آخرين تابعين او بر اين ظلم را از جن و انس، از همه خلايق اولين و آخرين تا روز قیامت را لعنت كن.


== مقاومت غدير در برابر سقيفه<ref>اسرار غدير: ص ۳۰۶؛ چهارده قرن با غدير: ص ۱۸.</ref> ==
== مقاومت غدير در برابر سقيفه<ref>اسرار غدير: ص ۳۰۶؛ چهارده قرن با غدير: ص ۱۸.</ref> ==
۴٬۰۶۴

ویرایش