۴٬۰۶۴
ویرایش
خط ۱: | خط ۱: | ||
نكته اساسى در [[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] كه دست دشمنان را به كلى بسته است تعيين خط امامت تا روز قيامت وانحصار آن در دوازده امام از نسل پيامبر صلى الله عليه و آله است. | |||
در برابر چنين اقدام دقيقى كه خدا و رسول فرموده اند، يكى از ترفندهايى كه در صحيفه ملعونه دوم - كه پس از غدير در مدينه و در خانه [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] توسط رؤساى [[منافقین]] نوشته شد - به كار گرفته شد | در برابر چنين اقدام دقيقى كه خدا و رسول فرموده اند، يكى از ترفندهايى كه در صحيفه ملعونه دوم - كه پس از غدير در مدينه و در خانه [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] توسط رؤساى [[منافقین]] نوشته شد - به كار گرفته شد | ||
خط ۴۰: | خط ۳۹: | ||
خداوند كه خلافت را منحصر در دوازده امام فرموده در واقع آنان را با تقوى ترين مردم هر زمان معرفى نموده است. واقعاً بايد پرسيد: كداميک از خلفاى سقيفه نشان دادند كه باتقواترين مردم هستند؟ | خداوند كه خلافت را منحصر در دوازده امام فرموده در واقع آنان را با تقوى ترين مردم هر زمان معرفى نموده است. واقعاً بايد پرسيد: كداميک از خلفاى سقيفه نشان دادند كه باتقواترين مردم هستند؟ | ||
و بايد سؤال كرد: در زمان هر يک از ائمه عليهم السلام چه كسى را با تقوى تر از آن امام معصوم مى توان | و بايد سؤال كرد: در زمان هر يک از ائمه عليهم السلام چه كسى را با تقوى تر از آن امام معصوم مى توان يافت<ref>حجرات /۱۳؛ واقعه قرآنى غدير: ص ۱۹۳؛ ژرفاى غدير: ص ۱۷۶؛ غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۲۵.</ref>؟ | ||
سلمان رحمة الله علیه به همراه گروهی از قریش در مسجد نشسته بود. آنها دربارهی اصل و نسب خودشان سخن میگفتند و بر یکدیگر فخرفروشی میکردند. تا اینکه به سلمان رحمة الله علیه رسیدند». | سلمان رحمة الله علیه به همراه گروهی از قریش در مسجد نشسته بود. آنها دربارهی اصل و نسب خودشان سخن میگفتند و بر یکدیگر فخرفروشی میکردند. تا اینکه به سلمان رحمة الله علیه رسیدند». | ||
خط ۴۶: | خط ۴۵: | ||
عمربنخطاب از او پرسید: «به من بگو: تو کیستی و پدرت کیست و اصل و نسبت چیست»؟ سلمان رحمة الله علیه پاسخ داد: «من سلمانبنعبدالله هستم. قبلاً گمراه بودم. خداوند به وسیلهی حضرت محمّد صلی الله علیه و آله مرا هدایت کرد. دارای عائله و خانواده بودم (پرهزینه بودم) خداوند به وسیلهی پیامبرش مرا بینیاز کرد. غلام بودم، خداوند به وسیلهی پیامبرش مرا آزاد کرد. این اصل و نسب من است». درحالیکه سلمان برای آنها سخن میگفت، پیامبر صلی الله علیه و آله به سوی آنها آمد. سلمان رحمة الله علیه همهی ماجرا را برای آن حضرت تعریف کرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: | عمربنخطاب از او پرسید: «به من بگو: تو کیستی و پدرت کیست و اصل و نسبت چیست»؟ سلمان رحمة الله علیه پاسخ داد: «من سلمانبنعبدالله هستم. قبلاً گمراه بودم. خداوند به وسیلهی حضرت محمّد صلی الله علیه و آله مرا هدایت کرد. دارای عائله و خانواده بودم (پرهزینه بودم) خداوند به وسیلهی پیامبرش مرا بینیاز کرد. غلام بودم، خداوند به وسیلهی پیامبرش مرا آزاد کرد. این اصل و نسب من است». درحالیکه سلمان برای آنها سخن میگفت، پیامبر صلی الله علیه و آله به سوی آنها آمد. سلمان رحمة الله علیه همهی ماجرا را برای آن حضرت تعریف کرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: | ||
«ای قریش! حسب و نسب مرد، دین اوست و جوانمردیاش به اخلاقش و اصل و ریشه او، عقل اوست. پروردگار در قرآن کریم فرموده است:{{متن قرآن|إِنَّا خَلقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وأُنثَی وجَعَلنَاکُمْ شُعُوبًا وقَبَائِل لتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللهِ أَتْقَاکُمْ.}} سپس فرمود: «ای سلمان ! هیچ کدام از آنها جز بر اساس میزان تقوا و پرهیزگاریاش بر تو برتری ندارد. چنانکه پرهیزگاری از آن تو باشد، تو از همهی آنها برتری»<ref>تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۵۴؛ الکافی، ج۸، ص۱۸۱؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۳۸۱؛ الأمالی للطوسی، ص۱۴۷؛ کشف الغمهًْ، ج۱، ص۳۸۸.</ref> | «ای قریش! حسب و نسب مرد، دین اوست و جوانمردیاش به اخلاقش و اصل و ریشه او، عقل اوست. پروردگار در قرآن کریم فرموده است:{{متن قرآن|إِنَّا خَلقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وأُنثَی وجَعَلنَاکُمْ شُعُوبًا وقَبَائِل لتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللهِ أَتْقَاکُمْ.}} سپس فرمود: «ای سلمان! هیچ کدام از آنها جز بر اساس میزان تقوا و پرهیزگاریاش بر تو برتری ندارد. چنانکه پرهیزگاری از آن تو باشد، تو از همهی آنها برتری»<ref>تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۵۴؛ الکافی، ج۸، ص۱۸۱؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۳۸۱؛ الأمالی للطوسی، ص۱۴۷؛ کشف الغمهًْ، ج۱، ص۳۸۸.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:قرآن و غدیر]] | [[رده:قرآن و غدیر]] |
ویرایش