۲۱٬۹۷۲
ویرایش
اجتهاد (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها
←چهارم - اجتهاد چيست؟
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
*سخن ابن حجر دربارۀ لعن معاويه. | *سخن ابن حجر دربارۀ لعن معاويه. | ||
===چهارم - اجتهاد چيست؟=== | ===چهارم - اجتهاد چيست؟=== | ||
*سخن آمدى و ابن رشد در بيان معناى اجتهاد و شروط آن و راه شناخت احكام شريعت‌ها. 60- | **سخن آمدى و ابن رشد در بيان معناى اجتهاد و شروط آن و راه شناخت احكام شريعت‌ها. 60- | ||
*نگاهى در اجتهاد معاويه. | *نگاهى در اجتهاد معاويه. | ||
*نگاه كن به آن كسى كه سورۀ بقره را در دوازده سال حفظ كرد، و بعد از اينكه توانست در آن مدّت سوره را حفظ كند به خاطر شكر اين نعمتى كه بعد از كوششهاى فراوان به او داده شد، شترى قربانى كرد! | **نگاه كن به آن كسى كه سورۀ بقره را در دوازده سال حفظ كرد، و بعد از اينكه توانست در آن مدّت سوره را حفظ كند به خاطر شكر اين نعمتى كه بعد از كوششهاى فراوان به او داده شد، شترى قربانى كرد! | ||
*سنّت: | *سنّت: | ||
*گمان مى‌كنى كه بهرۀ معاويه از علم حديث كه سنّت رسول خدا صلى الله عليه و آله، يعنى سخن، عمل و تقرير آن حضرت است چقدر مى‌باشد؟! | **گمان مى‌كنى كه بهرۀ معاويه از علم حديث كه سنّت رسول خدا صلى الله عليه و آله، يعنى سخن، عمل و تقرير آن حضرت است چقدر مى‌باشد؟! | ||
*معاويه مى‌گفت: «احاديث رسول خدا را نقل نكنيد، مگر حديثى كه در زمان عمر نقل شده است». | **معاويه مى‌گفت: «احاديث رسول خدا را نقل نكنيد، مگر حديثى كه در زمان عمر نقل شده است». | ||
*چه زمانى معاويه براى اخذ روايات وآموختن تعاليم اسلام وقت خالى داشت؟! | **چه زمانى معاويه براى اخذ روايات وآموختن تعاليم اسلام وقت خالى داشت؟! | ||
*در حديثى آمده است: «معاويه كسى را به نزد عبداللّٰه بن عمر فرستاد و گفت: اگر به من خبر برسد كه حديث مى‌گويى گردنت را مى‌زنم». | **در حديثى آمده است: «معاويه كسى را به نزد عبداللّٰه بن عمر فرستاد و گفت: اگر به من خبر برسد كه حديث مى‌گويى گردنت را مى‌زنم». | ||
*نگاهى به احاديث معاويه: | *نگاهى به احاديث معاويه: | ||
*احاديث غير تكرارى معاويه چهل و هفت عدد است. | **احاديث غير تكرارى معاويه چهل و هفت عدد است. | ||
*اجماع: | *اجماع: | ||
*بيا به معاويه و سخنان وى، و دروغهاى او، و اعمال و جرايم او، و فقه و اجتهاد وى نظاره كنيم كه آيا بر چيزى از آنها اجماعى وجود دارد؟! | **بيا به معاويه و سخنان وى، و دروغهاى او، و اعمال و جرايم او، و فقه و اجتهاد وى نظاره كنيم كه آيا بر چيزى از آنها اجماعى وجود دارد؟! | ||
*قياس. | *قياس. | ||
*اين چه اجتهادى است؟! | **اين چه اجتهادى است؟! | ||
*كدام اجتهاد براى معاويه مباح كرد كه به على عليه السلام، كفر و گمراهى و ظلم و ستم و خباثت و حسد و ديگر صفات رذيله را به دروغ نسبت دهد؟! و كدام... و كدام... 75- | **كدام اجتهاد براى معاويه مباح كرد كه به على عليه السلام، كفر و گمراهى و ظلم و ستم و خباثت و حسد و ديگر صفات رذيله را به دروغ نسبت دهد؟! و كدام... و كدام... 75- | ||
*معناى سخن پيامبر صلى الله عليه و آله: «الولد للفراش». | **معناى سخن پيامبر صلى الله عليه و آله: «الولد للفراش». | ||
*اين مجتهد كيست؟!: | *اين مجتهد كيست؟!: | ||
*او فرزند هند جگر خوار است، كسى كه حرمت الهى را شكست و از حدود او، تجاوز نمود و... | **او فرزند هند جگر خوار است، كسى كه حرمت الهى را شكست و از حدود او، تجاوز نمود و... | ||
*ابن حزم و ابن تيميّه و ابن كثير و پيروان آنها گمان مى‌كنند وى مجتهدى داراى اجر و پاداش است، و ابن حجر مى‌نويسد: «همانا او خليفۀ حقّ و امام راستى است»! | **ابن حزم و ابن تيميّه و ابن كثير و پيروان آنها گمان مى‌كنند وى مجتهدى داراى اجر و پاداش است، و ابن حجر مى‌نويسد: «همانا او خليفۀ حقّ و امام راستى است»! | ||
*ما اجتهاد آنها (معاويه و پيروانش) را باور نداريم، بلكه سخن مقبلى را مى‌گوييم. | **ما اجتهاد آنها (معاويه و پيروانش) را باور نداريم، بلكه سخن مقبلى را مى‌گوييم. | ||
*سخنانى در مذمّت معاويه از پيامبر صلى الله عليه و آله و اصحاب او. | **سخنانى در مذمّت معاويه از پيامبر صلى الله عليه و آله و اصحاب او. | ||
*تو مخيّر هستى كه هر كدام از اين دو ديدگاه را برگزينى: ديدگاه خدا و رسولش و اصحاب مجتهد و عادل وى، وديدگاه ابن حزم و ابن كثير و ابن تيميّه و مانند آنها. | **تو مخيّر هستى كه هر كدام از اين دو ديدگاه را برگزينى: ديدگاه خدا و رسولش و اصحاب مجتهد و عادل وى، وديدگاه ابن حزم و ابن كثير و ابن تيميّه و مانند آنها. | ||
*امر دوّم: دومين دفاع ابن حجر از معاويه سخن وى در صواعق است. | **امر دوّم: دومين دفاع ابن حجر از معاويه سخن وى در صواعق است. | ||
*رواياتى كه ابن حجر در فضيلت معاويه ذكر كرده، و پاسخ آنها. | **رواياتى كه ابن حجر در فضيلت معاويه ذكر كرده، و پاسخ آنها. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||