۴٬۰۶۴
ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
در [[صحیفه ملعونه دوم]] - كه پس از غدير در [[مدینه]] و در خانه [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] توسط رؤساى [[منافقین]] نوشته شد - رسماً غدير انكار شده است! جالب اينكه در اينجا بار ديگر استناد به آيه قرآن را براى اثبات ادعاى باطل به كار گرفتند و آن را دليل بر پيروى مردم از مرام [[سقیفه]] قرار دادند.<ref>احزاب /۲۱؛ ژرفاى غدير: ص ۱۶۹؛ ژرفاى غدير: ص ۱۷۱؛ واقعه قرآنى غدير: ص ۱۹۳. </ref> | |||
در [[صحیفه ملعونه دوم]] - كه پس از غدير در [[مدینه]] و در خانه [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] توسط رؤساى [[منافقین]] نوشته شد - رسماً غدير انكار شده است! جالب اينكه در اينجا بار ديگر استناد به آيه قرآن را براى اثبات ادعاى باطل به كار گرفتند و آن را دليل بر پيروى مردم از مرام [[سقیفه]] قرار دادند. | |||
آيا پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير خلافت را بر عهده مسلمين گذاشت؟ | آيا پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير خلافت را بر عهده مسلمين گذاشت؟ | ||
خط ۱۴: | خط ۱۳: | ||
{{قرآن|لَقَدْ كانَ لَكُمْ فى رَسُولِ اللَّهِ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُو اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرِ}}: | {{قرآن|لَقَدْ كانَ لَكُمْ فى رَسُولِ اللَّهِ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُو اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرِ}}: | ||
«یقیناً برای شما در [روش و رفتار] پیامبر خدا الگوی نیکویی است برای کسی که همواره به خدا و روز قیامت امید دارد؛ و خدا را بسیار یاد می کند.»<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص۱۰۲-۱۱۱ و ج ۲۹ ص ۱۰۳ و ج ۳۰ ص ۲۷۱،۲۱۶.</ref> | |||
ابنمسعود نقل میکند: مردم در مسجد کوفه با هم مباحثه و محاجّه کرده و میگفتند: «چرا امیرالمؤمنین علیه السلام با آن سه نفر مقاتله و منازعه نکرد همانطوری که با طلحه و زبیر و عایشه و معاویه مخاصمه فرمود»؟ این خبر به سمع مبارک امیرالمؤمنین علیه السلام رسید. امر فرمود منادی ندا کرده و بگوید: {{متن عربی|الصّلاهًْ جامعه}} [یعنی برای نماز در مسجد گرد هم آیید] وقتی مردم اجتماع نمودند، حضرت بالای منبر رفته و حمد خدا و ثنای الهی را به جا آورده سپس فرمود: | ابنمسعود نقل میکند: مردم در مسجد کوفه با هم مباحثه و محاجّه کرده و میگفتند: «چرا امیرالمؤمنین علیه السلام با آن سه نفر مقاتله و منازعه نکرد همانطوری که با طلحه و زبیر و عایشه و معاویه مخاصمه فرمود»؟ این خبر به سمع مبارک امیرالمؤمنین علیه السلام رسید. امر فرمود منادی ندا کرده و بگوید: {{متن عربی|الصّلاهًْ جامعه}} [یعنی برای نماز در مسجد گرد هم آیید] وقتی مردم اجتماع نمودند، حضرت بالای منبر رفته و حمد خدا و ثنای الهی را به جا آورده سپس فرمود: | ||
خط ۴۰: | خط ۳۹: | ||
و از حضرت محمّد صلی الله علیه و آله نیز تبعیّت کردهام چه آنکه آن حضرت از خوف دشمنانش گریخت و پناه به غار برد و من در بستر آن جناب خوابیدم. اگر بگویید؛ بدون هیچ خوفی از دشمنان حضرت گریخت، کافر میشوید و اگر بگویید از خوف گریخت و من در بسترش خوابیده و آن جناب از ترس آنها به غار پناه برد من که وصیّ او هستم سزاوارتر هستم به خوف».<ref>تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۱۱۰؛ بحار الأنوار، ج۲۹، ص۴۳۸؛ علل الشرایع، ج۱، ص۱۴۸</ref> | و از حضرت محمّد صلی الله علیه و آله نیز تبعیّت کردهام چه آنکه آن حضرت از خوف دشمنانش گریخت و پناه به غار برد و من در بستر آن جناب خوابیدم. اگر بگویید؛ بدون هیچ خوفی از دشمنان حضرت گریخت، کافر میشوید و اگر بگویید از خوف گریخت و من در بسترش خوابیده و آن جناب از ترس آنها به غار پناه برد من که وصیّ او هستم سزاوارتر هستم به خوف».<ref>تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۱۱۰؛ بحار الأنوار، ج۲۹، ص۴۳۸؛ علل الشرایع، ج۱، ص۱۴۸</ref> | ||
گفتهاند که آیهی{{متن قرآن|لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}} دربارهی | گفتهاند که آیهی{{متن قرآن|لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}} دربارهی ثعلبة بنحاطب [که یکی از انصار بود]، نازل شده است: او به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: «دعا کن تا خدا به من مالی بدهد». پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «ای ثعلبه! مالی اندک که بتوانی شکر آن را بهجا آوری بهتر از مال بسیاری است که طاقت آن [و همّت ادای حقّ آن] را نداشته باشی؛ آیا رسول خدا [که مالی ندارد] برای تو اسوه و نمونهای نیکو نیست؟ سوگند به خدایی که جانم به دست اوست، اگر میخواستم که کوهها برای من زر و سیم شود، میشد»!<ref>تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۲، ص۱۱۴؛ بحار الأنوار، ج۲۲، ص۴۰.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:قرآن و غدیر]] | [[رده:قرآن و غدیر]] |
ویرایش