آيه ۶۱ زخرف و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
موقعیت تاریخی نزول‌ آیه ۶۱ سوره زخرف چنین ترسیم شده است: در سفر [[حجةالوداع]]، قافله غدير در منا آماده اعلان ولایت می‌شد؛ پيش از حركت در مسجد خیف، نزول هفت آيه قرآن پس از يک سخنرانى كوتاه درباره مقام على بن ابی‌طالب ‏عليه السلام، هشداری جدى از سوى خداوند برای درک عظمت غدیر توسط مردم بود؛ آیاتی كه هر يک پشتوانه يكى از [[ثقلین(حدیث)|ثقلین]] بود.<ref>غدیر در قرآن، ج۱، ص۵۰.</ref>
موقعیت تاریخی نزول‌ آیه ۶۱ سوره زخرف چنین ترسیم شده است: در سفر [[حجةالوداع]]، قافله غدير در منا آماده اعلان ولایت می‌شد؛ پيش از حركت در مسجد خیف، نزول هفت آيه قرآن پس از يک سخنرانى كوتاه درباره مقام على بن ابی‌طالب ‏عليه السلام، هشداری جدى از سوى خداوند برای درک عظمت غدیر توسط مردم بود؛ آیاتی كه هر يک پشتوانه يكى از [[ثقلین(حدیث)|ثقلین]] بود.<ref>غدیر در قرآن، ج۱، ص۵۰.</ref>


یکی از این آیات هفت‌گانه آیه ۶۱ سوره زخرف بود: {{قرآن|وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ ۚ هَٰذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ|ترجمه=آن علمى براى ساعتِ معهود است پس درباره آن شک نكنيد و از من پيروى كنيد كه اين راه راست است}}.
یکی از این آیات هفت‌گانه آیه ۶۱ سوره زخرف بود: {{قرآن|وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ ۚ هَٰذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ|ترجمه=آن علمى براى ساعتِ معهود است پس درباره آن شک نكنيد و از من پيروى كنيد كه اين راه راست است}}. بقیه آن هفت آیه یکی آیات ۴۱ تا ۴۴ سوره زخرف و دو آیه دیگر [[آيه ۹۳ و ۹۴ مؤمنون و غدیر|آیات ۹۳ و ۹۴ سوره مؤمنون]] بود.
 
بقیه آن هفت آیه یکی آیات ۴۱ تا ۴۴ سوره زخرف و دو آیه دیگر [[آيه ۹۳ و ۹۴ مؤمنون و غدیر|آیات ۹۳ و ۹۴ سوره مؤمنون]] بود.
==تحلیل اعتقادی آیه==
==تحلیل اعتقادی آیه==
درباره تحلیل اعتقادی نزول آیه ۶۱ سوره زخرف چنین گفته شده است: این آیه معرفى على‏ عليه السلام به‌عنوان تنها راه نجات و«نشانه و علمى براى قيامت» است. در تفاسیر آمده كه منظور از اين آيه على بن ابى‏‌طالب‏ عليه السلام است.<ref>الطرائف، ج۱، ص۱۴۳؛ تأويل الآيات الظاهره، ص۵۴۲؛ بحارالانوار، ج۳۲، ص۲۹۱، ح۲۴۴؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۸۳؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۶۹؛ شواهد التنزيل، ج۲، ص۲۱۶-۲۱۷.</ref>
درباره تحلیل اعتقادی نزول آیه ۶۱ سوره زخرف چنین گفته شده است: این آیه معرفى على‏ عليه السلام به‌عنوان تنها راه نجات و«نشانه و علمى براى قيامت» است. در تفاسیر آمده كه منظور از اين آيه على بن ابى‏‌طالب‏ عليه السلام است.<ref>الطرائف، ج۱، ص۱۴۳؛ تأويل الآيات الظاهره، ص۵۴۲؛ بحارالانوار، ج۳۲، ص۲۹۱، ح۲۴۴؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۸۳؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۶۹؛ شواهد التنزيل، ج۲، ص۲۱۶-۲۱۷.</ref>
خط ۲۶: خط ۲۴:


سپس اين آيه نازل شد: «بگو: پروردگارا، اگر آنچه آنان وعده داده مى‌‏شوند به من نشان دادى مرا در بين قوم ظالمان قرار مده». در پى آن چنين نازل شد: «تمسک نما به آنچه -درباره على- بر تو وحى شد، كه تو بر راه راست هستى»؛ و اين آيه نازل شد كه على نشانه روز قيامت است، و نيز نازل شد: «و او يادآورى براى تو و قومت است و به‌زودى -درباره على- مورد سؤال قرار خواهيد گرفت».<ref>الطرائف، ج۱، ص۱۴۳؛ تأويل الآيات الظاهره، ص۵۴۲؛ تأويل الآيات الظاهره، ص۵۴۴-۵۴۵؛ بحارالانوار، ج۳۲، ص۱۹۳، ح۱۴۱؛ بحارالانوار، ج۳۲، ص۲۹۱، ح۲۴۴؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۲۳؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۸۳؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۶۹؛ شواهد التنزيل، ج۲، ص۲۱۶-۲۱۷.</ref>
سپس اين آيه نازل شد: «بگو: پروردگارا، اگر آنچه آنان وعده داده مى‌‏شوند به من نشان دادى مرا در بين قوم ظالمان قرار مده». در پى آن چنين نازل شد: «تمسک نما به آنچه -درباره على- بر تو وحى شد، كه تو بر راه راست هستى»؛ و اين آيه نازل شد كه على نشانه روز قيامت است، و نيز نازل شد: «و او يادآورى براى تو و قومت است و به‌زودى -درباره على- مورد سؤال قرار خواهيد گرفت».<ref>الطرائف، ج۱، ص۱۴۳؛ تأويل الآيات الظاهره، ص۵۴۲؛ تأويل الآيات الظاهره، ص۵۴۴-۵۴۵؛ بحارالانوار، ج۳۲، ص۱۹۳، ح۱۴۱؛ بحارالانوار، ج۳۲، ص۲۹۱، ح۲۴۴؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۲۳؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۸۳؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۶۹؛ شواهد التنزيل، ج۲، ص۲۱۶-۲۱۷.</ref>
=== نتايج آيات ولايت على‏ عليه السلام در مِنا ===
==نتايج اعتقادی آيات: على‏ عليه السلام صراط مستقيم تا قيامت==
چهار هدف از آيات نازل شده در مِنا قابل استفاده است:
برخی محققان سه هدف از آيات نازل‌شده ۴۱ تا ۴۴ سوره زخرف در مِنا استفاده کرده‌اند: ولايت على ‏عليه السلام وحى الهى و صراط مستقيم است و بايد اين راه راست در غدير معرفى می‌شد، اگر چه خطر دشمنان آشكارا احساس مى‏‌شد. اين وعده در آيه چهارم در مِنا نازل شد و با تفسيرى كه حضرت درباره آن فرمود، مورد تأكيد قرار گرفت؛ به‌خصوص بعد از سه آيه قبل كه درباره دشمنان آمده بود.
 
الف) جانشينى و نيابت مطلق على‏ عليه السلام از پيامبر صلى الله عليه و آله، به خصوص در مقابله با فتنه‏ هاى منافقين و دشمنان اسلام، كه در انتظار رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله و خالى شدن عرصه براى فتنه‏ هايشان لحظه شمارى مى‏ كردند.
 
اين مهم با نزول آيه اول و تفسير آن اعلام شد:
 
«فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ» بِعَلِىِّ بْنِ ابى‏ طالِبٍ. در طول عمر سى ساله اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بعد از رحلت پيامبر صلى الله عليه وآله -  حتى دوران ۲۵ ساله خانه‏ نشينى حضرت‏ حضور پيامبرگونه على‏ عليه السلام بود كه در برابر بسيارى از فتنه‏ ها ايستاد و از پيشروى بسيارى ديگر مانع شد، و اين مقابله در جنگ‏ هاى جمل و صفين و نهروان به اعلا درجه ظهور رسيد.
 
ب) نشان دادن نمونه‏ هايى از عذاب الهى بر دشمنان در غدير، كه نمونه بارز آن ماجراى حارث فِهرى در انكار مقام ولايت و فرود سنگ آسمانى بر سر او بود كه خداوند قدرت خود را در غدير در حضور پيامبرش نشان داد.
 
اين مطلب با نزول دو آيه بعدى پيش بينى شد: «أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِى وَعَدْناهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ» ، و نيز آيه «قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّى ما يُوعَدُونَ. رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِى فِى الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ» .
 
ج) ولايت على ‏عليه السلام وحى الهى و صراط مستقيم است، و بايد اين راه راست در غدير معرفى شود، اگر چه خطر دشمنان آشكارا احساس مى‏ شود.
 
اين وعده در آيه چهارم در مِنا نازل شد و با تفسيرى كه حضرت درباره آن فرمود، مورد تأكيد قرار گرفت؛ به خصوص بعد از سه آيه قبل كه درباره دشمنان آمده بود.
 
آيه چهارم چنين است:
 
«فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِى أُوحِىَ إِلَيْكَ -  فى امْرِ عَلِىٍّ -  إِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ».
 
د) ولايت على‏ عليه السلام براى مسلمانان آمده و درباره آن مورد بازخواست قرار خواهند گرفت. آيه پنجم بيدار باش مسلمين بود كه قوم پيامبرند، آنجا كه فرمود: «وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ» عن على بن ابى‏ طالب.
 
=== على‏ عليه السلام صراط مستقيم تا قيامت ===
آيه ديگرى كه در اين مقطع غدير نازل شده، آيه ۶۱ از سوره زخرف است: «وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ».
 
با توجه به متن حديث و دقت در اينكه جابر از نزول آيات خبر مى‏ دهد و تفسير آن را هم در ضمن آن بيان مى‏ كند، درمى‏ يابيم كه وقتى به اين قسمت از كلام مى‏ رسد به گونه ‏اى سخن مى‏ گويد كه از آن نزول آيه فهميده مى ‏شود. جابر مى ‏گويد:
 
... ثُمَّ نَزَلَتْ: «فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِى أُوحِىَ إِلَيْكَ -  فى امْرِ عَلِىٍّ -  إِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» ، وَ انَّ عَلِيّاً لَعِلْمٌ لِلسّاعَةِ، «وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ» عَنْ عَلِىِّ بْنِ ابى‏ طالِبٍ.
 
معناى عبارت فوق چنين مى‏ شود:
 
سپس اين آيه نازل شد: «فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِى ...»، و اينكه على علم و نشانه روز قيامت است، و اين آيه كه «وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ...».
 
بنابراين مورد دوم از اين سه آيه را -  اگر چه به صورت تفسير شده بيان كرده -  ولى عطف با واو به اين معنى است كه اين آيه هم نازل شده است.
 
بايد توجه داشت كه از اين آيه فقط جمله اول آن (وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ) در مِنا نازل شده است. تناسب آن هم عبارت «صراط مستقيم» است كه در آخر اين آيه وجود دارد و عيناً در آخر آيه قبل نيز هست:
 
«فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِى أُوحِىَ إِلَيْكَ -  فى امْرِ عَلِىٍّ -  إِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ».
 
از سوى ديگر آيه بعد از اين عبارت هم درباره قيامت است و هم تشابه سياق دارد:
 
«وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ». حتى در نسخه ديگرى از همين روايتِ جابر عبارت به صورت متصل به آيه چنين است:
 
وَ انَّ عَلِيّاً عليه السلام لَعِلْمٌ لِلسّاعَةِ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ لَسَوْفَ تُسْأَلُونَ عَنْ مَحَبَّةِ عَلِىّ‏ عليه السلام:
 
على ‏عليه السلام علمى براى ساعت معهود است براى تو و قومت، و به زودى درباره محبت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام مورد سؤال قرار خواهيد گرفت.<ref>بحار الانوار: ج ۳۲ ص ۲۹۱ ح ۲۴۴.</ref>
 
با آوردن صورت تفسير شده آيه: وَ انَّ عَلِيّاً عليه السلام لَعِلْمٌ لِلسّاعَةِ، از يك سو ضمير در آيه «وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ» را تفسير نموده و از سوى ديگر زمينه براى آيه بعد را كه مربوط به سؤال درباره على ‏عليه السلام در قيامت است آماده ساخته، و از جهتى ديگر «صراط مستقيم» را در آيه قبل معنى كرده است.
 
قابل توجه است كه جمله «وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ» از عبارات خاص قرآنى است كه در هيچ مورد ديگرى به چشم نمى‏ خورد، و روايات متعددى نيز در تفسير آن به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام وارد شده است.
 
در حديثى مى ‏فرمايد: «خداوند اهميت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و عظمت مقام او نزد خود را ذكر كرده آنجا كه مى‏ فرمايد: «وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ ...»:
 
«و على علم و نشانه قيامت است»، «فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ»: «پس درباره قيامت شک نكنيد و پيرو من باشيد كه اين راه مستقيم است»: يعنى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام.<ref>بحار الانوار: ج ۹ ص ۲۳۶ ح ۱۳۱ و ج ۳۵ ص ۳۱۹ ح ۱۶.</ref>
 
از [[امام صادق‏ علیه السلام]] درباره كلام خداوند:
 
«وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ» سؤال كردند، فرمود: از اين آيه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام قصد شده است. و بعد شاهد آوردند كه پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: يا عَلِىُّ، انْتَ عَلَمُ هذِهِ الامَّةِ.<ref>تأويل الآيات: ص ۵۵۲ .</ref>
 
با توجه به اين احاديث كلمه «علم» در آيه اگر با كسره عين و سكون لام (عِلْم) خوانده شود به اين معنى مى‏ شود كه على‏ عليه السلام عِلمى براى قيامت است، و چه بسا چنين معنى شود كه وجود آن حضرت باعث علم و يقين و اطمينان به روز قيامت است.
 
ولى اگر كلمه «علم» را با فتحه عين و لام (عَلَم) بخوانيم به معناى نشانه و علامت روز قيامت مى‏ شود. اگرچه هر دو معنى به هم نزديک است ولى به عنوان دقت در جهات ادبى هر دو صورت ذكر شد.


با يک جمع‏ بندى خلاصه تفسير آيه با توجه به مرجع ضمير اول در «إِنَّهُ لَعِلْمٌ ...» چنين مى ‏شود:
با توجه به متن حديث و دقت در اينكه جابر از نزول آيات خبر مى‏‌دهد و تفسير آن را هم در ضمن آن بيان مى‏‌كند، روشن می‌شود كه وقتى به اين قسمت از كلام مى‏‌رسد به‌گونه‌‏اى سخن مى‏‌گويد كه از آن نزول آيه فهميده مى‌‏شود. در نسخه ديگرى از همين روايتِ جابر عبارت به‌صورت متصل به آيه چنين است: {{متن عربی|وَ انَّ عَلِيّاً عليه السلام لَعِلْمٌ لِلسّاعَةِ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ لَسَوْفَ تُسْأَلُونَ عَنْ مَحَبَّةِ عَلِىّ‏ عليه السلام|ترجمه=على ‏عليه السلام علمى براى ساعت معهود است براى تو و قومت، و به‌زودى درباره محبت على بن ابى‌طالب‏ عليه السلام مورد سؤال قرار خواهيد گرفت}}.<ref>بحارالانوار، ج۳۲، ص۲۹۱، ح۲۴۴.</ref>


«على بن ابى‏ طالب نشانه روز قيامت است، پس با چنين علامتى درباره قيامت شک و شبهه به دل راه ندهيد، و امر مرا پيروى كنيد كه اين -  يعنى على‏ عليه السلام -  راه راست است» .
قابل توجه است كه جمله {{قرآن|وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ}} از عبارات خاص قرآنى است كه در هيچ مورد ديگرى به‌چشم نمى‏‌خورد و روايات متعددى به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام تفسیر شده است؛ از جمله:


اما اينكه چگونه على‏ عليه السلام نشانه قيامت است جلوه ‏ها و مظاهر گوناگونى دارد كه هر يک از آنها فصلى از اعتقاد ماست، ولى بطور اشاره مى‏ گوييم كه زندگى على‏ عليه السلام و تقواى او و سفارشات او به تقوى يادآور قيامت بود و على‏ عليه السلام و يارانش تابلوى بلند معتقدين به حساب الهى بودند؛ همان گونه كه دشمنانش مظهر بى‏ اعتقادى به روز جزا بودند.
* در حديثى مى‌فرمايد: «خداوند اهميت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و عظمت مقام او نزد خود را ذكر كرده آنجا كه مى‏‌فرمايد: «و همانا آن، نشانه‌اى براى [فهم‌] رستاخيز است». «پس درباره قيامت شک نكنيد و پيرو من باشيد كه اين راه مستقيم است»: يعنى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام.<ref>بحارالانوار، ج۹، ص۲۳۶، ح۱۳۱؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۳۱۹، ح۱۶.</ref>
* از [[امام صادق‏ علیه السلام]] درباره كلام خداوند: «و همانا آن، نشانه‌اى براى [فهم‌] رستاخيز است» سؤال كردند، فرمود: از اين آيه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام قصد شده است. و بعد شاهد آوردند كه پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: يا عَلِىُّ، انْتَ عَلَمُ هذِهِ الامَّةِ.<ref>تأويل الآيات الظاهره: ص۵۵۲.</ref> با توجه به واژه «عِلْم» در آیه، معنى آیه این است كه على‏ عليه السلام عِلمى براى قيامت است و چه بسا چنين معنى چنین باشد كه وجود آن حضرت باعث علم، يقين و اطمينان به روز قيامت است. ولى اگر كلمه «عَلَم» باشد، به‌معناى نشانه و علامت روز قيامت مى‏‌شود.


محبت و ولايت على ‏عليه السلام كليد بهشت، و بغض او كليد جهنم است. در روز قيامت حساب مردم جهان به دست على‏ عليه السلام است و پل صراط در اختيار اوست.<ref>در اين باره مراجعه شود به كتاب «غدير در قرآن» : ج ۱ ص ۳۷۵،۲۹۷ و ج ۲ ص ۳۶۰،۳۴۴،۷۱.</ref>
اما اينكه چگونه على‏ عليه السلام نشانه قيامت است، جلوه‌‏ها گوناگونى دارد؛ از جمله اینکه زندگى على‏ عليه السلام، تقواى او  و سفارشات او به تقوا يادآور قيامت بود و على‏ عليه السلام و نمونه کامل معتقدان به حساب الهى بودند؛ همان‌گونه كه دشمنانش مظهر بى‏‌اعتقادى به روز جزا بودند. محبت و ولايت على ‏عليه السلام كليد بهشت و بغض او كليد جهنم است. در روز قيامت حساب مردم جهان به‌دست على‏ عليه السلام است و پل صراط در اختيار اوست.<ref>برای اطلاع بیشتر نگاه کنید: «غدير در قرآن»، ج۱، ص۲۹۵؛ «غدير در قرآن»، ج۱، ص۳۷۵؛ «غدير در قرآن»، ج۲، ص۷۱؛ «غدير در قرآن»، ج۲، ص۳۴۴.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
۱٬۶۲۶

ویرایش