آيه ۴۶ حجر و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
== آیه در متن خطبه ==
== آیه در متن خطبه ==
آیه ۴۶ سوره حجر در متن خطبه غدیر چنین آمده است: {{متن عربی|الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنِينَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليم|ترجمه=بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در امنیت وارد بهشت می‌شوند و فرشتگان با سلام به ملاقات آنان مى‌‏آيند}}.<ref>اسرار غدیر، ص۱۵۲، بخش ۷.</ref>
آیه ۴۶ سوره حجر در متن خطبه غدیر چنین آمده است: {{متن عربی|الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنِينَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليم|ترجمه=بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در امنیت وارد بهشت می‌شوند و فرشتگان با سلام به ملاقات آنان مى‌‏آيند}}.<ref>اسرار غدیر، ص۱۵۲، بخش ۷.</ref>
==='''موقعيت تاريخى'''===
در خطبه غدیر پس از آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله از اصل مسئله [[امامت]] فراغت يافت به معرفى دوستان و [[دشمنان اهل بیت علیهم السلام|دشمنان]] امامت پرداخت. در اين فراز از اواسط خطبه مسئله ورودِ با جلالت آنان به بهشت را با اقتباس از دو آيه قرآن در كلام خود بيان فرمود.


در اين تركيبِ كلام آيه سوره حجر از صورت امر و ضمير«ها» در كلمه{{قرآن|ادخلوها}} به صورت غايب و ذكر كلمه «جنت» آمده و {{قرآن|يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ}} شده است. قسمت آخر آيه سوره زمر نيز با تصرفى در كلمات، به جاى {{قرآن|قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها}} جمله {{قرآن|تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بالتسليم}} آمده و سپس بقيه آيه عيناً ذكر شده است.
== '''موقعيت تاريخى استفاده از آیه''' ==
موقعیت تاریخی استفاده از آیه ۴۶ سوره حجر چنین ترسیم شده است: در [[خطبه غدیر]] پس از آنكه پيامبر صلى الله عليه وآله از تبیین اصل مسئله [[امامت]] فراغت يافت، به معرفى دوستان و [[دشمنان اهل بیت علیهم السلام|دشمنان]] امامت پرداخت. در اين قسمت از اواسط خطبه مسئله واردشدن باشکوه دوستان امامت به بهشت را با اقتباس از دو آيه قرآن در كلام خود بيان کرد: آیه ۴۶ سوره حجر و [[آیه ۷۳ زمر و غدیر|آیه ۷۳ سوره زمر]] که با تغییراتی متناسب با کلام پیامبر در خطبه آمده است.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۵۴.</ref>


{{قرآن|مَعاشِرَ النّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَكُمْ اكْثَرُ الاوَّلينَ}}: موقعیت قرآنی
== موقعیت قرآنی ==
آیه ۴۶ سوره حجر، ضمن ضمن اتمام‌حجت‏‌هاى خدا بر ابليس آمده كه وقتى بر آدم سجده نكرد مورد مؤاخذه قرار گرفت. ضمن این مؤاخذه خدا به او فرمود: وعده‏‌گاه گمراه‌شوندگان به‌دست تو جهنم است؛ در مقابل، وعده‏‌گاه پرهیزکاران بهشت است كه با سلامتى وارد آن خواهند شد.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۵۵.</ref>


آيات سوره حجر ضمن [[اتمام حجت]]‏ هاى خدا بر ابليس است كه وقتى بر آدم سجده نكرد مورد مؤاخذه قرار گرفت تا آنجا كه خدا به او فرمود: وعده‏ گاه گمراه شوندگان به دست تو جهنم است، و در مقابل وعده‏ گاه متقين بهشت است كه با سلامتى وارد آن خواهند شد.
== '''تحليل اعتقادى آیه در خطبه''' ==
درباره تحلیل اعتقادی قرارگرفتن آیه ۴۶ سوره حجر در متن خطبه غدیر چنین گفته شده است: از جهت تفسيرى دو نقطه مهم در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله پيرامون اين آيه در خطبه غدير نهفته است: يكى ارتباط تقوا و ولايت و ديگرى تشريفات خاص براى ورود باشکوه شيعيان به بهشت.


آيه سوره زمر در زمينه ترسيم روز قيامت است كه از آيه ۶۸ آغاز مى‏ شود و از نفخه صور بيان مى‏ كند تا نوبت به جهنم و بهشت مى‏ رسد كه متقين به سمت بهشت برده مى‏ شوند و خزانه دارانش با سلام و تحيت آنان را وارد مى‏ كنند و بشارت ابديت به آنان مى‏ دهند، و دنباله مطلب تا آخر اين سوره ادامه مى ‏يابد.
در مورد ارتباط تقوا و ولايت بايد گفت: موضوع اين آيه، بنابر آیه قبلی (آیه ۴۵ حجر)، «متقين» است كه پيامبر صلى الله عليه وآله آن را به دوستان دوازده امام‏ عليهم السلام تأويل کرده است. نكته مهم ارتباط تقوا و ولايت است كه طبعاً نقطه مقابل آن تلازم بى‌تقوايى با نپذيرفتن ولايت خواهد بود. «تقوا» به‌معناى ترس از خدا و اطاعت از فرامين اوست، و اصل آن از «وقى» به معناى «حفظ از خطر» است، كه در تقواى اصطلاحى منظور از خطر همان عذاب الهى و آتش جهنم است، كه باعث ترس از خدا و عمل به دستورات او مى‏ شود.
==='''تحليل اعتقادى'''===
از جهت تفسيرى دو نقطه مهم در كلام مبارک پيامبر صلى الله عليه و آله پيرامون اين دو آيه در خطبه غدير نهفته است: يكى ارتباط تقوى و ولايت، و ديگرى تشريفات خاص براى ورود با جلالت شيعيان به بهشت.
 
در مورد ارتباط تقوى و ولايت بايد گفت: موضوع اين دو آيه در قرآن «متقين»هستند كه پيامبرصلى الله عليه وآله آن را به اوليا و دوستان دوازده امام‏ عليهم السلام تأويل فرموده است. نكته بسيار مهم ارتباط تقوى و ولايت است كه طبعاً نقطه مقابل آن تلازم بى ‏تقوايى با نپذيرفتن ولايت خواهد بود.
 
دريافت دقيق از اين ارتباط نياز به توضيحى درباره معناى تقوى دارد كه بايد با در نظر گرفتن موارد كاربرد و تأثير آن در زندگى و نيز نتايج و اهداف مطلوب از آن بيان شود.
 
«تقوى» به معناى ترس از خدا و اطاعت از فرامين اوست، و اصل آن از «وقى» به معناى «حفظ از خطر» است، كه در تقواى اصطلاحى منظور از خطر همان عذاب الهى و آتش جهنم است، كه باعث ترس از خدا و عمل به دستورات او مى‏ شود.


با توجه به معناى دقيقى كه ذكر شد تقوى فقط در عمل خود را نشان نمى دهد تا هنگام گناه ما را باز دارد، بلكه ظهور آثار تقوى در دو موقعيت در زندگى انسان‏ها بروز مى‏ كند: يكى در مقام اعتقاد و فكر است و ديگرى در مقام عمل، كه در مقام عمل نيز تأثير يافته از گناه قلب و فكر است.
با توجه به معناى دقيقى كه ذكر شد تقوى فقط در عمل خود را نشان نمى دهد تا هنگام گناه ما را باز دارد، بلكه ظهور آثار تقوى در دو موقعيت در زندگى انسان‏ها بروز مى‏ كند: يكى در مقام اعتقاد و فكر است و ديگرى در مقام عمل، كه در مقام عمل نيز تأثير يافته از گناه قلب و فكر است.
۱٬۷۶۸

ویرایش