۴٬۰۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
اين تسلسلِ مراحل اسلام و ارتباط نهايى آن با غدير در كلام امام باقر و امام صادق عليه السلام چنين ترسيم شده است: | اين تسلسلِ مراحل اسلام و ارتباط نهايى آن با غدير در كلام امام باقر و امام صادق عليه السلام چنين ترسيم شده است: | ||
كلام خداوند{{متن قرآن|أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ}}: يعنى: آيا به تو نفهمانيديم جانشينت كيست؟ آيا او را يار تو و خوار كننده دشمن تو قرار نداديم؟ همان دشمنى كه كمر تو را مى شكست. | كلام خداوند{{متن قرآن|أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ}}: «آیا سینه ات را [به نوری از سوی خود] گشاده نکردیم؟» يعنى: آيا به تو نفهمانيديم جانشينت كيست؟ آيا او را يار تو و خوار كننده دشمن تو قرار نداديم؟ همان دشمنى كه كمر تو را مى شكست. | ||
آيا از نسل على فرزندان انبياء را قرار نداده كه هدايت يافته اند؟ | آيا از نسل على فرزندان انبياء را قرار نداده كه هدايت يافته اند؟ | ||
{{متن قرآن|وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ}}تا آنجا كه هر جا نام من (خدا) برده شود تو هم (اى پيامبر) همراه من نام برده مى شوى؟ | {{متن قرآن|وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ}}: «و آوازه ات را برایت بلند نکردیم؟» تا آنجا كه هر جا نام من (خدا) برده شود تو هم (اى پيامبر) همراه من نام برده مى شوى؟ | ||
هرگاه از دنياى خود فارغ شدى على را براى ولايت منصوب كن تا به وسيله او از اختلاف هدايت يابند.<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref> | هرگاه از دنياى خود فارغ شدى على را براى ولايت منصوب كن تا به وسيله او از اختلاف هدايت يابند.<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref> | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
در حديث فوق فرازهاى سوره انشراح، انسجام مقام نبوت و ولايت را در مسير ۲۳ ساله رسالت نشان داده است. در حديثى ديگر به جزئيات بيشترى از اين ارتباط پرداخته شده است: | در حديث فوق فرازهاى سوره انشراح، انسجام مقام نبوت و ولايت را در مسير ۲۳ ساله رسالت نشان داده است. در حديثى ديگر به جزئيات بيشترى از اين ارتباط پرداخته شده است: | ||
{{متن قرآن|أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ}}: | {{متن قرآن|أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ}}: «آیا سینه ات را [به نوری از سوی خود] گشاده نکردیم؟» | ||
فرمود: به وسيله على عليه السلام كه او را جانشين تو قرار داديم. | |||
آنگاه كه مكه را فتح كرد و قريش به اسلام داخل شدند، خداوند سينه پيامبر صلى الله عليه و آله و باطن او را گشايش عنايت فرمود. | آنگاه كه مكه را فتح كرد و قريش به اسلام داخل شدند، خداوند سينه پيامبر صلى الله عليه و آله و باطن او را گشايش عنايت فرمود. | ||
{{متن قرآن|وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ}}: | {{متن قرآن|وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ}}: «و بار گرانت را فرو ننهادیم؟» فرمود: به وسيله على، جنگى را كه كمرت را مى شكست يعنى بار آن بر كمرت سنگينى مى كرد از دوشت برداشتيم. | ||
{{متن قرآن|وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ}}»: «و آوازه ات را برایت بلند نکردیم؟» | |||
فرمود: هرگاه نام من(خدا) برده شود نام تو هم ذكر مى شود، و اين همان كلام مردم است كه مى گويند: | |||
{{متن عربی|اشْهَدُ انْ لا الهَ الاَّ اللَّه، وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه}} | {{متن عربی|اشْهَدُ انْ لا الهَ الاَّ اللَّه، وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه}} | ||
سپس مى فرمايد:{{متن قرآن|إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً}} | سپس مى فرمايد:{{متن قرآن|إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً}} «پس بی تردید با دشواری آسانی است.» | ||
فرمود: مادامى كه در سختى بودى آسانى برايت آمد. | |||
{{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ}}: «پس هنگامی که [از کار بسیار مهم تبلیغ] فراغت می یابی، به عبادت و دعا بکوش» | |||
فرمود: آنگاه كه از حجةالوداع فراغت يافتى اميرالمؤمنين را منصوب كن.{{متن قرآن|وَ إِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ}}: «و مشتاقانه به سوی پروردگارت رو آور.»<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۳؛ تفسيرالقمى: ج ۲ ص ۴۲۸.</ref> | |||
=== منظور از فراغت و منصوب كردن === | === منظور از فراغت و منصوب كردن === |
ویرایش