آيه ۱ نصر و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
گفته شده که اولين مسئله‏‌اى كه پس از نزول سوره نصر و شنيدن خبر رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله به ذهن همه خطور كرد جانشينى حضرت بود كه صريح‏‌ترين زمينه فكرى براى غدير بود. اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله سراغ سلمان فارسى رفتند و از او -كه به پيامبر صلى الله عليه و آله نزديک‌تر بود-  خواستند تا از حضرت بپرسد: «امور ما را به كه مى‌سپارى و محل رجوع ما چه كسى خواهد بود و محبوب‏‌ترين افراد نزد تو كيست»؟ در پاسخ اين سؤال، حضرت تعلّلى نموده تا سه بار آن را به تأخير انداخت و گويا مردم را نسبت به مسئله حساس‏‌تر و نسبت به پاسخ آن تشنه‌تر مى‏‌کرد. پس از این تأمل گفت: «برادرم و وزيرم و جانشينم در اهل‏ بيتم و بهترين كسى كه بعد از خود باقى مى‏‌گذارم كه دَيْن مرا ادا مى‏‌كند و به وعده‏‌هاى من وفا مى‏‌نمايد، على بن ابى‏‌طالب است».<ref>تفسير فرات: ص ۶۱۳؛ شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۱۱ ح ۱۸۳؛ ترجمة الامام على‏ عليه السلام من تاريخ دمشق: ج ۱ ص ۱۳۰. </ref>
گفته شده که اولين مسئله‏‌اى كه پس از نزول سوره نصر و شنيدن خبر رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله به ذهن همه خطور كرد جانشينى حضرت بود كه صريح‏‌ترين زمينه فكرى براى غدير بود. اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله سراغ سلمان فارسى رفتند و از او -كه به پيامبر صلى الله عليه و آله نزديک‌تر بود-  خواستند تا از حضرت بپرسد: «امور ما را به كه مى‌سپارى و محل رجوع ما چه كسى خواهد بود و محبوب‏‌ترين افراد نزد تو كيست»؟ در پاسخ اين سؤال، حضرت تعلّلى نموده تا سه بار آن را به تأخير انداخت و گويا مردم را نسبت به مسئله حساس‏‌تر و نسبت به پاسخ آن تشنه‌تر مى‏‌کرد. پس از این تأمل گفت: «برادرم و وزيرم و جانشينم در اهل‏ بيتم و بهترين كسى كه بعد از خود باقى مى‏‌گذارم كه دَيْن مرا ادا مى‏‌كند و به وعده‏‌هاى من وفا مى‏‌نمايد، على بن ابى‏‌طالب است».<ref>تفسير فرات: ص ۶۱۳؛ شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۱۱ ح ۱۸۳؛ ترجمة الامام على‏ عليه السلام من تاريخ دمشق: ج ۱ ص ۱۳۰. </ref>


== پیامدی دیگر پس از نزول ==
== پیامد دوم نزول ==
دومين پيامد نزول سوره نصر آن بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را فرا خواند و با اشاره به سزاوارى على ‏عليه السلام به مقام خلافت به او فرمود:
به نظر برخی محققان، دومين پيامد نزول سوره نصر آن بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را فرا خواند و با اشاره به سزاوارى على ‏عليه السلام به مقام خلافت به او فرمود:«يا على، آنچه بدان وعده داده شده بودم فرا رسید و مردم گروه‌گروه در دين خدا داخل شدند. هيچكس از تو سزاوارتر به قرارگرفتن در مقام من نيست، به‌خاطر پيشتربودن تو در اسلام و نزديكى تو با من و دامادى تو نسبت به من و اينكه سيده زنان جهان نزد توست. و قبل از آن حمايت‏‌هايى كه پدرت ابوطالب درباره من داشت و گرفتارى‏‌هايى كه هنگام نزول قرآن به‌خاطرش متحمل شد...».<ref>بحار الانوار: ج ۴۰ ص ۸۵؛ شرح نهج البلاغة: ج ۹ ص ۱۷۴؛ ينابيع المودة: ج ۲ ص ۴۹۵ ح ۳۸۹. </ref>
 
«يا على، آنچه بدان وعده داده شده بودم فرا رسید و مردم گروه گروه در دين خدا داخل شدند.
 
هيچكس از تو سزاوارتر به قرار گرفتن در مقام من نيست، به خاطر پيشتر بودن تو در اسلام و نزديكى تو با من و دامادى تو نسبت به من و اينكه سيده زنان جهان نزد توست، و قبل از آن حمايت‏ هايى كه پدرت ابوطالب درباره من داشت و گرفتارى‏ هايى كه هنگام نزول قرآن به خاطرش متحمل شد...».<ref>بحار الانوار: ج ۴۰ ص ۸۵؛ شرح نهج البلاغة: ج ۹ ص ۱۷۴؛ ينابيع المودة: ج ۲ ص ۴۹۵ ح ۳۸۹. </ref>


== پیامد سوم نزول ==
سومين عكس ‏العمل پيامبر صلى الله عليه و آله به نزول سوره نصر آن بود كه در فرصت باقيمانده از آخرين روز مراسم حج، مردم را كنار مسجد خيف در منا جمع كرد و سخنرانى مفصلى براى آنان ايراد كرد. در اين سخنرانى پس از حمد و ثناى الهى به چند مسئله اجتماعى اشاره نمود، و با ذكر آيات ۳۶ و ۳۷ سوره توبه اشاره به ابطال برخى مسائل جاهلى مانند رباى [[جاهلیت و نفاق صحابه|جاهلیت]] و خونريزى‏ هاى آن زمان و مطالبى از اين دست فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۹ ص ۱۵۰، ج ۳۲ ص ۳۶۳،۳۱۷،۲۹۴،۲۹۱،۲۹۰، ج ۳۶ ص ۲۳، ج ۳۷ ص ۱۱۴؛ امالى طوسى: ص ۵۰۳؛ مجمع البيان: ج ۹ ص ۷۲؛ تفسير فرات: ص ۲۸۰. </ref>
سومين عكس ‏العمل پيامبر صلى الله عليه و آله به نزول سوره نصر آن بود كه در فرصت باقيمانده از آخرين روز مراسم حج، مردم را كنار مسجد خيف در منا جمع كرد و سخنرانى مفصلى براى آنان ايراد كرد. در اين سخنرانى پس از حمد و ثناى الهى به چند مسئله اجتماعى اشاره نمود، و با ذكر آيات ۳۶ و ۳۷ سوره توبه اشاره به ابطال برخى مسائل جاهلى مانند رباى [[جاهلیت و نفاق صحابه|جاهلیت]] و خونريزى‏ هاى آن زمان و مطالبى از اين دست فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۹ ص ۱۵۰، ج ۳۲ ص ۳۶۳،۳۱۷،۲۹۴،۲۹۱،۲۹۰، ج ۳۶ ص ۲۳، ج ۳۷ ص ۱۱۴؛ امالى طوسى: ص ۵۰۳؛ مجمع البيان: ج ۹ ص ۷۲؛ تفسير فرات: ص ۲۸۰. </ref>


۲۲۱

ویرایش