آيات ۹۶ و ۹۷ مریم و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۱: خط ۲۱:
موقعیت تاریخی نزول آیات ۹۶ و ۹۷ سوره مریم در رخداد غدیر چنین ترسیم شده است: روز هفدهم ذى‌‏الحجه و پس از اتمام اعمال حج در [[حجةالوداع]]، كاروان پيامبر صلى الله عليه و آله در راه بازگشت به‌سوى غدير به وادى «قُدَيد» رسيد كه تا غدير كمتر از يک روز ديگر فاصله داشت.<ref>عوالم العلوم؛ ج۲/۱۵، ص۳۹؛ عوالم العلوم؛ ج۲/۱۵، ص۵۱.</ref> آبادى «قديد» در آغاز وادى قرار داشت و «غدير خم» در انتهاى همين وادى بود. با ورود به آبادى كاروان توقف كرد و مردم براى استراحت از راهى كه شبانه طى شده بود پياده شدند. با نزول كاروان در قديد و فرا رسيدن هنگام نماز، صف‏‌ها آماده شد. پيامبر بعد از نماز صداى خود را بلند كرد به‌گونه‌‏اى كه همه بشنوند و مطلبی درباره محبت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود.<ref>غدیر در قرآن، ج۱، ص۷۴.</ref>
موقعیت تاریخی نزول آیات ۹۶ و ۹۷ سوره مریم در رخداد غدیر چنین ترسیم شده است: روز هفدهم ذى‌‏الحجه و پس از اتمام اعمال حج در [[حجةالوداع]]، كاروان پيامبر صلى الله عليه و آله در راه بازگشت به‌سوى غدير به وادى «قُدَيد» رسيد كه تا غدير كمتر از يک روز ديگر فاصله داشت.<ref>عوالم العلوم؛ ج۲/۱۵، ص۳۹؛ عوالم العلوم؛ ج۲/۱۵، ص۵۱.</ref> آبادى «قديد» در آغاز وادى قرار داشت و «غدير خم» در انتهاى همين وادى بود. با ورود به آبادى كاروان توقف كرد و مردم براى استراحت از راهى كه شبانه طى شده بود پياده شدند. با نزول كاروان در قديد و فرا رسيدن هنگام نماز، صف‏‌ها آماده شد. پيامبر بعد از نماز صداى خود را بلند كرد به‌گونه‌‏اى كه همه بشنوند و مطلبی درباره محبت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود.<ref>غدیر در قرآن، ج۱، ص۷۴.</ref>


در دو روايت تصريح شده كه نزول امر ولايت در موسم حج بوده و پيامبر صلى الله عليه و آله شش روز بعد از آن صبر كرد كه [[آیه ۱۲ هود و غدیر|آيه ۱۲ سوره هود]] نازل شد و بعد از آن حضرت تا غدير صبر كرد. از يک سو كارشكنى‌هاى [[منافقین|منافقين]] فكر پيامبر صلى الله عليه و آله را به خود مشغول داشت؛ از سوى ديگر اجراى دقيق مهم‌ترين برنامه رسالت، ايجاد و حفظ شرايط لازم براى اجراى آن را مى‏‌طلبید. در قدید که آخرين منزل قبل از غدير بود ۱۴ آيه درباره غدير نازل شد كه از دو سوره قرآن است. نزول اين آيات در كنار دو برنامه دقيق براى آماده‌سازى فكرى مردم قبل از غدير بود كه عكس‌العمل‌هايى را نيز به همراه داشت. برخی محققان با مطالعۀ دقيق و جمع‌بندى كامل روايات، آنچه در اين مرحله از واقعۀ غدير در قُدَيد به وقوع پيوسته را چنین صورت‌بندی کرده‌اند:<ref>غدیر در قرآن، ج۱، ص۷۴.</ref>
در دو روايت تصريح شده كه نزول امر ولايت در موسم حج بوده و پيامبر صلى الله عليه و آله شش روز بعد از آن صبر كرد كه [[آیه ۱۲ هود و غدیر|آيه ۱۲ سوره هود]] نازل شد و بعد از آن حضرت تا غدير صبر كرد. از يک سو كارشكنى‌هاى [[منافقین|منافقين]] فكر پيامبر صلى الله عليه و آله را به خود مشغول داشت؛ از سوى ديگر اجراى دقيق مهم‌ترين برنامه رسالت، ايجاد و حفظ شرايط لازم براى اجراى آن را مى‏‌طلبید.  
 
== روند رخدادها ==
در قدید که آخرين منزل قبل از غدير بود ۱۴ آيه درباره غدير نازل شد كه از دو سوره قرآن از جمله آیات ۹۶ و ۹۷ سوره مریم بود. نزول اين آيات در كنار دو برنامه دقيق براى آماده‌سازى فكرى مردم قبل از غدير بود كه عكس‌العمل‌هايى را نيز به همراه داشت. برخی محققان با مطالعۀ دقيق و جمع‌بندى كامل روايات، آنچه در اين مرحله از واقعۀ غدير در قُدَيد به وقوع پيوسته را چنین صورت‌بندی کرده‌اند:<ref>غدیر در قرآن، ج۱، ص۷۴.</ref>


=== دعا براى محبت اميرالمؤمنين عليه السلام در دل مردم ===
=== دعا براى محبت اميرالمؤمنين عليه السلام در دل مردم ===
خط ۴۲: خط ۴۵:


اين‌گونه بود كه يک در منزل قبل از غدير، نزول آيات الهى موجب بيداری مردم شد، تا فرداى آن روز با چشم و گوش باز به استقبال غدير بروند؛ همان‌گونه كه تسلاى قلب پيامبر صلى الله عليه و آله در برابر اعمال [[منافقین|منافقين]] بود، كه عزم راسخ آن حضرت را براى اعلان ولايت در آينده‌‏اى به فاصله كمتر از ۲۴ ساعت به همه نشان مى‌‏داد.<ref>غدیر در قرآن، ج۱، ص۸۱.</ref>
اين‌گونه بود كه يک در منزل قبل از غدير، نزول آيات الهى موجب بيداری مردم شد، تا فرداى آن روز با چشم و گوش باز به استقبال غدير بروند؛ همان‌گونه كه تسلاى قلب پيامبر صلى الله عليه و آله در برابر اعمال [[منافقین|منافقين]] بود، كه عزم راسخ آن حضرت را براى اعلان ولايت در آينده‌‏اى به فاصله كمتر از ۲۴ ساعت به همه نشان مى‌‏داد.<ref>غدیر در قرآن، ج۱، ص۸۱.</ref>
=== تحليل اعتقادى ===
با در نظر گرفتن شأن نزول اين آيات و روشن شدن مرجع ضميرها از فرمايش امام صادق‏ عليه السلام، تفسير گونه ‏اى بر چهره اين آيات مى ‏توان نوشت كه عمق آنها را روشن مى ‏سازد.
ناگفته پيداست كه جهت گيرى اين آيات به سوى مخالفين غدير و ولايت و خلافتِ بلافصل و تمام عيار اميرالمؤمنين عليه السلام بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله است، و با تفاصيلى كه در اين فرازهاى قرآنى آمده منافقين ضربه ‏هاى كوبنده ‏اى از طرف خداوند دريافت كرده ‏اند، و براى طالبين حقيقت همه چيز روشن شده است.
همه اين مطالب را در يک قدمى غدير از لسان خداوند شنيدن ارزشى چند برابر بدان مى‏ دهد كه به عنوان يک سند تاريخى و آينه ‏اى براى سنجش آينده‏ هاى نزديک پس از غدير كارآيى دارد.
در اينجا يک بار ديگر ترجمه آيات مزبور به صورت تفسير شده -  با توجه به كلام امام صادق‏ عليه السلام كه در بالا ذكر شد -  تقديم مى ‏شود:
شايد تو بخواهى اعلام ولايت را ترک كنى و سينه ‏ات از سخن ابوبكر و عمر به تنگ آيد كه گفتند:
«كاش به جاى ولايت گنجى بر او نازل مى‏ شد يا ملائكه‏ اى با او همراه مى ‏گشت».
ولى از اين برخوردها نگران مباش چرا كه وظيفه تو انذار و ترساندن مردم از جهنم با ابلاغ پيام الهى است و بقيه امور به خداوند مربوط مى ‏شود.
و يا اينكه به تو مى‏ گويند:«ولايت را از پيش خود درآورده ‏اى و به خدا نسبت دروغ مى ‏دهى! بگو اگر اين مسئله ولايت افتراء است، پس شما هم ده سوره بياوريد و از هركس مى ‏خواهيد كمک بگيريد!
اگر نتوانستيد معلوم مى ‏شود همان گونه كه ساير فرازهاى قرآن از جانب خداست مسئله ولايت هم از خدا سرچشمه گرفته است.
آنان هرگز با چنين پيشنهادى موافقت نمى‏ كنند و اين دليل است كه ولايت با علم الهى نازل شده، و مشكل در اين است كه آيا شما سر تسليم فرود مى ‏آوريد يا نه؟!
ابوبكر و عمر و هوادارانشان در پىِ زندگى دنيا و زينت آن بوده ‏اند و بنا نيست خدا مانع كسى از رسيدن به منافع دنيوى شود، و مسلماً چنين كسانى از نظر دنيا ضرر نمى‏ كنند، ولى در آخرت جز آتش در انتظارشان نيست و آنچه به نام اسلام انجام داده ‏اند پوچ و باطل خواهد بود.
پيامبر صلى الله عليه و آله با برهان و دليلى از سوى پروردگارش ولايت را آورد و در پى او على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام شاهد او بود.
قبل از او هم كتاب موسى (تورات) شاهد بر ولايت بود، و اهل تورات به ولايت على‏ عليه السلام ايمان داشتند، اما اهل سقيفه و پيروانشان كه از احزاب‏ اند و به ولايت على‏ عليه السلام كافرند، وعده گاه شان آتش جهنم است.
بنابراين درباره ولايت نيازى به بحث و جدال نيست، چرا كه حقى از سوى پروردگار است و اين براى همه روشن است ولى اكثر مردم نمى‏ خواهند آن را بپذيرند.
هيچ كس ظالم ‏تر از ابوبكر و عمر و سردمداران سقيفه نيست كه دروغ ‏هايى را به خدا افترا مى‏ بندند، چنانكه با تكذيب آنچه درباره ولايت على‏ عليه السلام نازل شده دستورات الهى را نفى مى‏ كنند و مطالب جعلى به لسان پيامبر صلى الله عليه و آله نسبت مى‏ دهند كه «نبوت و خلافت در يک خاندان جمع نمى‏ شود».
اينان گمان نكنند پرونده ‏اى با خدا ندارند، بلكه روزى با ادعاهايشان نزد خدا آورده مى‏ شوند و امامان كه شاهدان خدا بر مردم هستند كذب و افتراى آنان را در پيشگاه الهى ثابت خواهند كرد.
خدا [[سقیفه]] و پيروانش را -  كه ظالمين حق آل محمد عليهم السلام هستند -  لعنت كند.
ابوبكر و عمر و همدستانشان كسانى بودند كه جلوى راه خدا -كه ولايت دوازده امام ‏عليهم السلام تا آخرين روز دنياست - مانع ايجاد كردند، و با خلافت غاصبانه خود امت اسلام را به كجروى و انحراف كشاندند، و ريشه همه اين ها بى‏ اعتقادى به آخرت بود.
با همه آنچه ابوبكر و عمر و ساير دشمنان ولايت قدرتمندانه بر ضد ولايت انجام دادند، ولى چنين نيست كه بتوانند همه را در برابر اقدامات خود عاجز كنند، چرا كه هر چه باشد تحت ولايت الهى و قدرت او هستند، و خدا عذاب آنان را چندين برابر خواهد نمود. اينان طاقت شنيدن حق و ديدن حقايق ولايت را نداشتند، و اين حسادت و كفر كارشان را بدينجا كشانيد.
آنان كه در مقابل ولايت على‏ عليه السلام قد عَلَم كردند سرمايه وجود خود را از دست دادند و درباره آن ضرر كردند، و در عاقبت كار كه از اين جهان رفتند تمام دروغ ‏ها و افتراهايى كه نسبت مى‏ دادند از آنان جدا شد و ديگر منفعتى برايشان نداشت، بلكه با مرگشان و آغاز زندگى آخرت از همه زيان کارتر بودند.
شيعيان و پذيرندگان ولايت على‏ عليه السلام كه به ولايت ايمان آورده و عمل صالح انجام مى‏ دهند و در برابر پروردگارشان خاضعانه سر تسليم فرود مى ‏آوردند، اينان اهل بهشتند و در آن دائمى خواهند بود.
با در نظر گرفتن دو گروه دشمنان و پذيرندگان ولايت على ‏عليه السلام، نسبت و مقايسه اين دو دسته به يكديگر همانند كور در برابر بينا و كر در برابر شنواست.
آيا اين دو گروه مساوى هستند؟ با اين فاصله ‏اى كه بين دو گروه ذكر شد آيا هنوز بيدار نمى‏ شويد؟!
با آنچه خوانديم جا دارد بگوييم:
اى غدير عزيز، چه طاق نصرتى كه خداوند براى تو بر پا كرده است! اين طاق بلند را با آيات زيبا و تابلوهاى بلند قرآنش تزيين كرده، و يد قدرت خويش را براى حفاظت از آن فراز آورده، و جمعيت صد و بيست هزار نفرى حجاج را دعوت نامه رسمى داده، و اين گونه ما را براى حضور در اين دعوت جهانى آماده كرده است.<ref>غدير در قرآن، ج۱، ص۸۱-۷۲؛ واقعه قرآنى غدير، ص۶۳-۶۱.</ref>
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۲٬۱۶۴

ویرایش