۲۱٬۸۲۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== آماده سازی غدیر<ref>اسرار غدیر: ص۴۸. واقعه قرآنی غدیر: ص۷۱.</ref> == | == آماده سازی غدیر<ref>اسرار غدیر: ص۴۸. واقعه قرآنی غدیر: ص۷۱.</ref> == | ||
در روز هيجدهم ذى الحجة در مسير بازگشت از [[حجةالوداع]]، ساعتى بيش تا ظهر نمانده بود كه بركه زيباى غدیر با درختان كهنسالش از دور نمايان شد. بركه اى كه معروف بود و همه مردم آن را مى شناختند و مسافران بسيارى براى استراحت در سفرهاى خود كنار آن آمده بودند. | |||
آب نماى درياچه مانندِ بزرگى كه براى مصرف آب آن [[كاروان]] صد و بيست هزار نفرى كافى بود. | |||
پنج درخت كهنسال از نوع سَمُر (كُنار) كه در شنزارها مى رويد و مانند درخت چنار بالا مى رود و سايه مى اندازد. آن پنج درخت در يک رديف جلوى بركه كنار يكديگر قرار داشتند و سايبانى گسترده در آن وادى ايجاد كرده بودند. | |||
زمين باز جلوى درختان كه در واقع مسير سيل بود و عبور آب، آن را مسطح كرده بود و اكنون خشک بود و براى استراحت مردم مكان مناسبى را آماده كرده بود. | |||
كاروان در انتظار دستورى از سوى پيامبر صلى الله عليه وآله بود. حضرت مسير خود را از سمت راست جاده به سمت غدير تغيير داد و به عنوان نقطه آغاز مراسم غدير فرمود: «اَيُّهَا النّاسُ، اَجيبُوا داعِىَ اللَّه، اَنَا رَسُولُ اللَّهِ» : اى مردم، دعوت كننده خدا را اجابت كنيد كه من پيام آور خدايم.<ref>عوالم العلوم: ج۳/۱۵ ص۵۱، ۵۲.</ref> | |||
كاروان نيز به دنبال پيامبر صلى الله عليه وآله مسير حركت را به سمت راست جاده تغيير دادند و به سمت درختان و بركه غدير پيش آمدند. آن حضرت با نزديک شدن به غدير فرمود: «اَنيخُوا راحِلَتى، فَوَاللَّه ما اَبْرَحُ هذَا الْمَكانَ حَتى اُبَْلِّغَ رِسالَةَ رَبّى» : اينجا شتر مرا بخوابانيد، كه از اين مكان حركت نخواهم كرد تا رسالت پروردگار را ابلاغ نمايم.<ref>بحارالانوار: ج۳۷ ص۱۵۱.</ref> | |||
پيامبر صلى الله عليه وآله همزمان با اين اعلان، فوراً افرادى را مأمور كرد تا مواظب پراكنده شدن كاروان باشند. از يک سو فرمان داد تا منادى ندا كند: «همه مردم متوقف شوند، و آنان كه پيشتر رفته اند باز گردند، و آنان كه پشت سر هستند خود را برسانند» تا آهسته آهسته همه جمعيت در محل از پيش تعيين شده جمع گردند. | |||
آن حضرت همزمان با اين اعلام گروهى را فرستاد تا پيش رفتگان را باز گردانند و به آنان درباره بازگرداندن ابوبكر و عمر به طور خاص سفارش كرد! مأموران به سرعت تاختند و آن گروه را كه به سركردگى ابوبكر و عمر تا نزديكى هاى جُحفه پيش رفته بودند به سمت غدير بازگرداندند و پيامبر صلى الله عليه وآله آن دو نفر را به شدت مورد مؤاخذه قرار داد. | |||
اين گونه بود كه دومين نقشه منافقين با آنكه اجرا شد ولى با اقدام به موقع پيامبر صلى الله عليه وآله خنثى گرديد.<ref>بحارالانوار: ج۲۸ ص۹۹ و ج۳۷ ص۲۰۴.</ref> | |||
از سوى ديگر پيامبر صلى الله عليه وآله دستور داد كسى زير پنج درخت كهنسالى كه در آنجا بود نرود، تا آن مكان براى برنامه سه روزه غدير آماده سازى شود. | |||
پس از اين دستورات همه مركب ها متوقف شدند و كاروان ها كنار بركه غدير در گستره بيابان پياده شدند، و هر يک براى خود جايى پيدا كردند و شتران خود را خواباندند. عده اى فرش و زيرانداز براى خود پهن كردند، و عده اى ديگر خيمه برپا نمودند، و كم كم همه جمعيت در گوشه و كنار منطقه مستقر شدند. | |||
شدت گرما در اثر حرارت آفتاب و داغى زمين به حدى بود كه مردم -و حتى خود حضرت- گوشه اى از لباسشان را بر سر انداخته و گوشه اى از آن را زير پاى خود قرار داده بودند، و عده اى از شدت گرما عباى خود را به پايشان پيچيده بودند!<ref>بحارالانوار: ج۲۱ ص۳۸۷ و ج۳۷ ص۱۷۳، ۲۰۳، ۲۰۴ و ج۹۸ ص۲۹۸. عوالم العلوم: ج۳/۱۵ ص۵۰، ۶۰، ۷۵، ۷۹، ۸۰، ۳۰۱.</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == |