۲۱٬۹۷۲
ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴٬۶۷۱: | خط ۴٬۶۷۱: | ||
اگر در غدير اعلان نزديكى رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله عاملى قوى براى اشتياق مردم شد تا غدير و مسئله جانشينى پيامبرصلى الله عليه وآله را پيگير باشند، امروز نيز نزديكى ظهور حضرت بقيه اللَّه الاعظم عليه السلام مى تواند عاملى مؤثر براى احساس نياز مردم نسبت به ولايت دوازده امام معصوم عليهم السلام باشد كه ركن آن غدير است، و مدار غدير بر محور آن بوده است. | اگر در غدير اعلان نزديكى رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله عاملى قوى براى اشتياق مردم شد تا غدير و مسئله جانشينى پيامبرصلى الله عليه وآله را پيگير باشند، امروز نيز نزديكى ظهور حضرت بقيه اللَّه الاعظم عليه السلام مى تواند عاملى مؤثر براى احساس نياز مردم نسبت به ولايت دوازده امام معصوم عليهم السلام باشد كه ركن آن غدير است، و مدار غدير بر محور آن بوده است. | ||
'''دوم: ولايت مطلقه رسول اللَّه صلى الله عليه وآله مقدمه غدير''' | |||
اگر در غدير يادآورى صاحب اختيارى خدا و رسول مقدمه مناسبى براى ولايت صاحب غدير بود، امروز نيز اقرار همه موحدين به ولايت مطلقه الهى و اقرار مسلمانان به ولايت مطلقه رسول اللَّه صلى الله عليه وآله، مى تواند بهترين مقدمه براى درك صحيح صاحب اختيارى دوازده امام معصوم عليهم السلام باشد، كه ولايتشان در غدير به صراحت و براى هميشه دنيا تا روز قيامت اعلام شد. | |||
'''سوم: فضائل اهلبيت عليهم السلام براى باور غدير''' | |||
اگر در غدير يادآورى فرموده هاى گذشته خدا و رسول - مانند حديث ثقلين خاطر نشان خوبى براى »مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ« بود، امروز نيز يادآورى صدها فراز از آيات و فرمايشات پيامبرصلى الله عليه وآله درباره ولايت اهلبيت عليهم السلام مى تواند باور غدير را در ذهن مسلمانان آسان نمايد، و به راحتى آن را هضم كنند و بپذيرند، و بدانند كه غدير تثبيت حقيقت ولايت است و مسئله تازه اى در دين ما نيست. | |||
'''چهارم: استقلال تبليغى براى تثبيت غدير''' | |||
اگر در غدير جداسازى مراسم حج از مراسم سه روزه اعلان ولايت صورت گرفت تا مستقل ديده شود و ارزش آن جداگانه محاسبه شود، امروز نيز بايد غدير پرونده خاص خود را داشته باشد و به طور مستقل درباره اش تبليغ شود و شعارهايش مشخص باشد. | |||
اين مى تواند بدان معنى باشد كه در درياى فضايل على عليه السلام، غدير پررنگ تر از همه بايد نشان داده شود. در فضاى اعتقادى ما نيز بايد غدير به عنوان نقطه حساسى معرفى شود كه بدون آن هيچ عملى پذيرفته نيست. غدير در فرازهاى تاريخ اسلام بايستى مقطعى شناخته شود كه هرگز تكرار نشده است. در دنياى ادبيات دينى ما غدير بايد جايگاهى داشته باشد كه يازده جلد »الغدير« به خاطر آن تأليف شود. | |||
متقابلاً مخاطبين نيز بايد بدانجا برسند كه پرونده اى جداگانه براى غدير در زندگى خود باز كنند و ابعاد مختلف آن را بياموزند و در مسير زندگى خود وارد نمايند. نتيجه اين استقلال غدير آن است كه هر فرد معتقد به پيامبرصلى الله عليه وآله با صداى بلند اعلام كند: »غديريَم، سقيفه اى نيستَم« ! يعنى آن كسى كه براى غدير صفحه خاصى در زندگى خود دارد، »صِراطَ الْمُسْتَقيمَ« را از »مَغْضُوبٌ عَلَيْهِمْ« و »ضالّينَ« جدا كرده است. يعنى اگر با غدير آشنا شده و آشتى كرده، از سقيفه فاصله گرفته و با آن قهر كرده است. يعنى در يك دل فقط يك پرونده باز خواهد بود كه اگر آن پرونده مفتوح غدير باشد، دفتر سقيفه بسته است و راهى در قلب ندارد. | |||
'''پنجم: با عجله و بى درنگ براى تبليغ غدير''' | |||
اگر بلافاصله بعد از حج و با سرعت تمام مراسم غدير آماده شد، و پيامبرصلى الله عليه وآله منتظر بازديدها و سؤالات مردم نماند؛ اين به ما مى آموزد كه درباره غدير تعجيلى بايد، و امروز دير شده است و تا فرداها منتظر ماندن جفاست. بى درنگ بايد آغاز كرد و بى صبرانه بايد نتايج را دنبال كرد و از ثانيه ها بايد حداكثر استفاده را برد. | |||
== پانویس == | == پانویس == |