محتوای زیارت غدیریه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱٬۷۴۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۷۷: خط ۵۷۷:
خداوند خلقى را افزون‏تر از فرشتگان نيافريده است. روزانه هفتاد هزار فرشته به بيت‏ المعمور فرود مى ‏آيند و طواف مى ‏كنند. سپس به زمين فرود آمده و كعبه را طواف مى‏ كنند. چون كعبه را طواف كردند، به حرم رسول‏ الله ‏صلى الله عليه و آله آمده و به آن حضرت سلام مى‏ كنند. پس از آن به حرم حسين‏ عليه السلام آمده و به آن حضرت سلام مى‏ كنند. سپس به آسمان رفته و گروه ديگرى مثل آنان فرود مى ‏آيند. همين طور تا روز زستاخيز.
خداوند خلقى را افزون‏تر از فرشتگان نيافريده است. روزانه هفتاد هزار فرشته به بيت‏ المعمور فرود مى ‏آيند و طواف مى ‏كنند. سپس به زمين فرود آمده و كعبه را طواف مى‏ كنند. چون كعبه را طواف كردند، به حرم رسول‏ الله ‏صلى الله عليه و آله آمده و به آن حضرت سلام مى‏ كنند. پس از آن به حرم حسين‏ عليه السلام آمده و به آن حضرت سلام مى‏ كنند. سپس به آسمان رفته و گروه ديگرى مثل آنان فرود مى ‏آيند. همين طور تا روز زستاخيز.


و آن حضرت فرمود: هر كس قبر اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را با معرفت و بدون كبر و غرور زيارت كند، خداوند براى او پاداش يكصد هزار شهيد مقرّر مى‏ فرمايد، و گناهان گذشته و آينده او را مى‏آمرزد، و در روز قيامت در ميان كسانى برانگيخته مى ‏شود كه در امان هستند، و حساب بر او آسان گرفته مى‏ شود. فرشتگان هنگام زيارت به پيشواز او مى‏ روند، و زمانى كه از زيارت برگردد او را تا منزلش همراهى میكنند. اگر بيمار شد عيادتش مى‏ كنند، و اگر بميرد در حالى كه برايش از خدا طلب بخشش نموده او را تا قبرش تشييع مى‏كنند.
و آن حضرت فرمود: هر كس قبر اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را با معرفت و بدون كبر و غرور زيارت كند، خداوند براى او پاداش يكصد هزار شهيد مقرّر مى‏ فرمايد، و گناهان گذشته و آينده او را مى‏آمرزد، و در روز قيامت در ميان كسانى برانگيخته مى ‏شود كه در امان هستند، و حساب بر او آسان گرفته مى‏ شود. فرشتگان هنگام زيارت به پيشواز او مى‏ روند، و زمانى كه از زيارت برگردد او را تا منزلش همراهى میكنند. اگر بيمار شد عيادتش مى‏ كنند، و اگر بميرد در حالى كه برايش از خدا طلب بخشش نموده او را تا قبرش تشييع مى ‏كنند.
 
 


كسى كه آن حضرت را با پاى پياده زيارت كند ثواب و پاداش بيشترى دارد. امام صادق‏ عليه السلام فرمود: من زار اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ماشياً، كتب اللَّه له بكل خطوة حجة و عمرة. فان رجع ماشياً كتب الله له بكل خطوة حجتين و عمرتين<ref>وسائل الشيعة: ج ۱۴ ص ۳۸۰ ح ۱.</ref>: هر كس اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را با پاى پياده زيارت كند، خداوند براى هر قدم، ثواب يک حج و يک عمره برايش مقرر مى‏ فرمايد. و اگر با پاى پياده بر گردد، خداوند براى هر قدم ثواب دو حج و دو عمره برايش مقرّر مى ‏فرمايد.
كسى كه آن حضرت را با پاى پياده زيارت كند ثواب و پاداش بيشترى دارد. امام صادق‏ عليه السلام فرمود: من زار اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ماشياً، كتب اللَّه له بكل خطوة حجة و عمرة. فان رجع ماشياً كتب الله له بكل خطوة حجتين و عمرتين<ref>وسائل الشيعة: ج ۱۴ ص ۳۸۰ ح ۱.</ref>: هر كس اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را با پاى پياده زيارت كند، خداوند براى هر قدم، ثواب يک حج و يک عمره برايش مقرر مى‏ فرمايد. و اگر با پاى پياده بر گردد، خداوند براى هر قدم ثواب دو حج و دو عمره برايش مقرّر مى ‏فرمايد.
خط ۶۰۶: خط ۶۰۴:


امام صادق ‏عليه السلام پس از خواندن دعايى كه در پايان دو ركعت نماز ظهر عيد غدير آمده، براى رفع نيازمندى‏ ها به زيارت جد بزرگوارشان حضرت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام رفتند، و زيارتى را -  كه ذكر آن گذشت -  در آنجا خواندند.<ref>الصحيفة الصادقية: ص ۱۱۰.</ref>
امام صادق ‏عليه السلام پس از خواندن دعايى كه در پايان دو ركعت نماز ظهر عيد غدير آمده، براى رفع نيازمندى‏ ها به زيارت جد بزرگوارشان حضرت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام رفتند، و زيارتى را -  كه ذكر آن گذشت -  در آنجا خواندند.<ref>الصحيفة الصادقية: ص ۱۱۰.</ref>


'''ب) زيارت امين الله'''
'''ب) زيارت امين الله'''
خط ۶۱۷: خط ۶۱۴:


اللهُمَّ فَاجعَل نَفسى مُطمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ، راضيَةً بِقَضائِكَ، مُولَعَةً بِذِكرِكَ وَ دُعائِكَ، مُحِبَّةً لِصَفوَةِ أوليائِكَ، مَحبُوبَةً فى أرضِكَ وَ سَمائِكَ، صابِرَةً عَلى نُزولِ بَلائِكَ، شاكِرَةً لِفَواضِلِ نَعمائِكَ، ذاكِرَةً لِسوابِغِ آلائِكَ، مُشتاقَةً إلى فَرحَةِ لِقائِكَ، مُتَزَوِّدَةً التَقوى لِيَومِ جَزائِكَ، مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ أولِيائِكَ، مُفارِقَةً لِأَخلاقِ أعدائِكَ، مَشغُولَةً عَنِ الدُنيا بِحَمدِكَ وَ ثَنائِكَ.
اللهُمَّ فَاجعَل نَفسى مُطمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ، راضيَةً بِقَضائِكَ، مُولَعَةً بِذِكرِكَ وَ دُعائِكَ، مُحِبَّةً لِصَفوَةِ أوليائِكَ، مَحبُوبَةً فى أرضِكَ وَ سَمائِكَ، صابِرَةً عَلى نُزولِ بَلائِكَ، شاكِرَةً لِفَواضِلِ نَعمائِكَ، ذاكِرَةً لِسوابِغِ آلائِكَ، مُشتاقَةً إلى فَرحَةِ لِقائِكَ، مُتَزَوِّدَةً التَقوى لِيَومِ جَزائِكَ، مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ أولِيائِكَ، مُفارِقَةً لِأَخلاقِ أعدائِكَ، مَشغُولَةً عَنِ الدُنيا بِحَمدِكَ وَ ثَنائِكَ.




خط ۱٬۱۸۹: خط ۱٬۱۸۷:
غدير را ناديده گرفته و سازشكارى پيشه كرده بود؟
غدير را ناديده گرفته و سازشكارى پيشه كرده بود؟


سستى و ضعف از خود نشان مى‏داد؟!
سستى و ضعف از خود نشان مى ‏داد؟!
 
 
 
هرگز!! على‏ عليه السلام بالاتر از آن است كه چنين نسبت‏ هايى به او داده شود! او خدا را در نظر داشت و اين همه صبر دستور برادرش رسول ‏الله‏ صلى الله عليه وآله بود. اما بدانيد كه در كنار صبرش [[اتمام حجت]] را به اعلى درجه رسانده، لحظه ‏اى از بزرگ ‏ترين امر به معروف الهى يعنى غدير دست برنمى‏داشت و درباره آن هيچ كوتاهى نكرد. اين فراز زيارت غدير برگ ديگرى از اعتقاد ماست كه می‏گويد:
 
اَشهَدُ اَنَّكَ مَا اتَّقَيتَ ضارِعاً وَ لا اَمسَكتَ عَن حَقِّكَ جازِعاً وَ لا اَحجَمتَ عَن مُجاهَدَةِ غاصِبيكَ ناكِلاً وَ لا اَظهَرتَ الرِّضا بِخِلافِ ما يُرضِى اللَّهَ مُداهِناً وَ لا وَهَنتَ لِما اَصابَكَ فى سَبيلِ اللَّهِ وَ لا ضَعُفتَ وَ لاَ استَكَنتَ عَن طَلَبِ حَقِّكَ مُراقِباً. مَعاذَ اللَّهِ اَن تَكونَ كَذلِكَ، بَل اِذ ظُلِمتَ احتَسَبتَ رَبَّكَ وَ فَوَّضتَ اِلَيهِ اَمرَكَ وَ ذَكَّرتَهُم فَمَا ادَّكَروا وَ وَعَظتَهُم فَمَا اتَّعَظوا وَ خَوَّفتَهُم فَما تَخَوَّفوا<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۱.</ref>:
 
شهادت می‏دهم كه تو از روى ذلت [[تقیه]] نكردى، و به خاطر ترس از حق خود امساک نكردى، و به عنوان عقب‏ نشينى از جهاد با غاصبين حقت خوددارى نكردى، و به عنوان سازشكارى مطلبى بر خلاف رضاى خدا اظهار نكردى، و در مقابل آنچه در راه خدا به تو رسيد سستى نكردى و ضعف نشان ندادى و به عنوان انتظار از طلب حق خود ناتوانى نشان ندادى. معاذ الله كه تو چنين باشى! بلكه وقتى مظلوم شدى براى خدا صبر كردى و كار خود را به او سپردى، و ظالمان را متذكر شدى ولى نخواستند بياد بياورند، و آنان را موعظه كردى ولى در آنان اثر نكرد، و آنان را از خدا ترسانيدى ولى نترسيدند!
 
'''۴. فرهنگ ‏سازى «لعنت بر دشمن غدير»'''
 
در روزهايى كه ما نبوديم صاحب غدير چه مصيبت‏ هايى به پاى آن كشيد؟ امروز نوبت ماست كه برايش بسوزيم و غديرش را روى چشمانمان نگه داريم. اين است كه با ياد على‏ عليه السلام و غدير، از فراسوى چهارده قرن با تمام وجود لعنت مى ‏كنيم شكنندگان حرمتش را و جدايى اندازان بين على‏ عليه السلام و حقش را !
 
 
 
براى غديريان امروز يک دنيا تعجب است كه نه تنها حق او را غصب كنند، بلكه او را با [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و عمر كه غاصب حقش بودند يكسان بدانند! اين نكته ‏هاى زيباى فرهنگى را در فقرات زير از زيارت غدير مى ‏آموزيم:
 
لَعَنَ اللَّهُ مُستَحِلِّى الحُرمَةِ مِنكَ وَ ذائِدِى الحَقِّ عَنكَ، وَ اَشهَدُ اَنَّهُمُ الاَخسَرُونَ الَّذينَ تَلفَحُ وُجُوهَهُمُ النّارُ وَ هُم فيها كالِحُونَ. لَعَنَ اللَّهُ مَن ساواكَ بِمَن ناواكَ. لَعَنَ اللَّهُ مَن عَدَلَ بِكَ مَن فَرَضَ اللَّهُ عَلَيهِ وِلايَتَكَ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۳.</ref>:
 
خدا لعنت كند آنان كه حرمت تو را شكستند و حقت را از تو دور كردند. شهادت مى‏ دهم كه آنان از همه زيانكارترند، آنان كه حرارت آتش به صورت‏ هايشان مى‏خورد و در آن با چهره گرفته و عبوس هستند. خدا لعنت كند كسى را كه تو را با آن كسى كه در مقابل تو ايستاد مساوى بداند! خدا لعنت كند كسى كه تو را با آنكه خداوند ولايتت را بر او واجب كرده مساوى بداند!
 
در فقرات ديگرى از زيارت غدير می‏خوانيم:
 
اللّهُمَّ ... ، العَن مَن غَصَبَ وَلِيِّكَ حَقَّهُ وَ اَنكَرَ عَهدَهُ وَ جَحَدَهُ بَعدَ اليَقينِ وَ الاِقرارِ بِالوِلايَةِ لَهُ يَومَ اَكمَلتَ لَهُ الدّينَ:
 
خدايا لعنت كن كسانى را كه حق وليّت را غصب كردند و پيمان او را انكار نمودند و بعد از يقين و اقرار به ولايت او در روزى كه دين را برايش كامل كردى، آن را انكار كردند.
 
'''۵. فرهنگ ‏سازى «غلبه غدير بر باطل»'''
 
هر كس پيامبر صلى الله عليه وآله را دوست دارد بداند كه غدير حاجت پيامبر صلى الله عليه وآله به درگاه الهى بود كه خدايش به او عنايت فرمود؛ و بداند كه با غدير بر همه اباطيل قلم بطلان كشيده شد و براى هيچ كس عذرى نماند. منافقين نقشه‏ اى بسيارى داشتند كه غدير همه آنها را باطل كرد و بر همه آنها غالب شد.
 
اگر چه آن روز عده كمى واقعاً به غدير ايمان آوردند، اما اتمام حجتى شد كه در آينده ‏هاى هزاران ساله تاريخ خط مشى بسيارى از مردم را روشن ساخت و ميليون ها انسان را هدايت كرد. فقرات زير از زيارت غدير گوياى اين حقايق است:
 
اِنَّ اللَّهَ تَعالَى استَجابَ لِنَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ فيكَ دَعوَتَهُ، ثُمَّ اَمَرَهُ بِاِظهارِ ما اَولاكَ لاُمَّتِهِ اِعلاءً لِشَأنِكَ وَ اِعلاناً لِبُرهانِكَ وَ دَحضاً لِلاَباطيلِ وَ قَطعاً لِلمَعاذيرِ. فَلَمّا اَشفَقَ مِن فِتنَةِ الفاسِقينَ وَ اتَّقى فيكَ المُنافِقينَ اَوحى اِلَيهِ رَبُّ العالَمينَ: «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعصِمُكَ مِنَ النّاسِ».
 
فَوَضَعَ عَلى نَفسِهِ اَوزارَ المَسيرِ وَ نَهَضَ فى رَمضاءِ الهَجيرِ فَخَطَبَ وَ اَسمَعَ وَ نادى فَاَبلَغَ، ثُمَّ سَأَلَهُم اَجمَعَ فَقالَ: هَل بَلَّغتُ؟ فَقالوا: اللَّهُمَّ بَلى. فَقالَ: اللّهُمَّ اشهَد. ثُمَّ قالَ: اَلَستُ اَولى بِالمُؤمِنينَ مِن اَنفُسِهِم؟ فَقالُوا: بَلى.
 
فَاَخَذَ بِيَدِكَ وَ قالَ: «مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَولاهُ، اللَّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ وَ انصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخذُل مَن خَذَلَهُ». فَما آمَنَ بِما اَنزَلَ اللَّهُ فيكَ عَلى نَبِيِّهِ اِلاّ قَليلٌ وَ لا زادَ اَكثَرَهُم غَيرَ تَخسيرٍ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۳.</ref>:
 
خداوند تعالى دعاى پيامبرش را درباره تو مستجاب كرد، و به او دستور داد تا ولايت تو را بر امت اظهار كند تا مقام تو را بلندمرتبه و دليل تو را اعلام كرده باشد و سخنان باطل را كوبيده و عذرهاى بى‏ جا را ريشه كن كرده باشد. آنگاه كه از فتنه فاسقان احساس خطر كرد و از منافقين درباره تو ترسيد، پروردگار جهان به او چنين وحى كرد: «اى پيامبر، برسان آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر نرسانى رسالت او را نرسانده ‏اى، و خداوند تو را از شر مردم حفظ میكند».
 
پيامبر صلى الله عليه وآله سختىِ سفر را متحمل شد و در شدت حرارت ظهر بپاخاست و خطبه‏اى ايراد كرد و شنوانيد و ندا كرد و رسانيد. سپس از همه آنها پرسيد: آيا رسانيدم؟ گفتند: آرى به خدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش. سپس پرسيد: آيا من نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر نبوده ‏ام؟ گفتند: آرى.
 
پس دست على‏ عليه السلام را گرفت و فرمود: «هر كس من صاحب اختيار او بوده ‏ام اين على صاحب اختيار اوست. خدايا دوست بدار هر كس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد، و يارى كن هر كس او را يارى كند و خوار كن هر كس او را خوار كند». ولى به آنچه خداوند درباره تو بر پيامبرش نازل كرد جز عده كمى ايمان نياوردند و اكثرشان جز زيانكارى براى خود زياد نكردند.
 
'''۶. فرهنگ ‏سازى «شناخت انواع دشمنان غدير»'''
 
وقتى «حق» -  يعنى «غدير» -  ثابت شد، كسى كه رو در روى آن بايستد با كسى كه آن را قبول نكند يكسان است؛ زيرا به گونه‏ اى از اقرار به حق سر باز می‏زند.
 
آنجا كه «عَلِىٌّ مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَلِىّ‏ عليه السلام»، هر كس با على‏ عليه السلام جنگيده يا على ‏عليه السلام با او جنگيده در «ضد غدير» بودن يكسان است. هر كسى به هر شكلى به جاى اينكه «مَعَ الحق» باشد در موضع «عَلَى الحق» يعنى ضد غدير قرار گيرد مورد انزجار و بيزارى ماست. در اين باره فرقى نيست بين كسانى كه با سكوت خود در مقام دفاع از حق غدير، و يا با رضايت به آنچه ضد غدير است، و يا با جنگ بر عليه غدير مخالفت خود را با آن نشان داده‏ اند؛ و يا حتى با مقايسه صاحب غدير با كسانى كه چنين حقى ندارند حق غدير را ضايع كرده‏ اند.
 
اگر ما درباره حق غدير اين گروه‏ ها را لعن نكنيم بايد بدانيم كه در اعتقاد خودمان مشكل وجود دارد، و بايد چاره‏اى براى مشكل اعتقادى خود بينديشيم تا مفهوم «مَعَ الحق» يعنى با حق بودن و «مَعَ على‏ عليه السلام» يعنى با على بودن را در دقيق ‏ترين معنى در وجود خود پياده كنيم. اين آموزش اعتقادى در فرازهاى زير از زيارت غدير آمده است:
 
اللَّهُمَّ اِنّا نَعلَمُ اَنَّ هذا هُوَ الحَقُّ مِن عِندِكَ، فَالعَن مَن عارَضَهُ وَ استَكبَرَ وَ كَذَّبَ بِهِ وَ كَفَرَ «وَ سَيَعلَمُ الَّذينَ ظَلَموا اَىَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبونَ». لَعنَةُ اللَّهِ وَ لَعنَةُ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ اَجمَعينَ عَلى مَن سَلَّ سَيفَهُ عَلَيكَ وَ سَلَلتَ سَيفَكَ عَلَيهِ -  يا اَميرَالمُؤمِنينَ -  مِنَ المُشرِكينَ وَ المُنافِقينَ اِلى يَومِ الدّينِ، وَ عَلى مَن رَضِىَ بِما ساءَكَ وَ لَم يُكرِههُ وَ اَغمَضَ عَينَهُ وَ لَم يُنكِر اَو اَعانَ عَلَيكَ بِيَدٍ اَو لِسانٍ اَو قَعَدَ عَن نَصرِكَ اَو خَذَلَ عَنِ الجِهادِ مَعَكَ اَو غَمَطَ فَضلَكَ وَ جَحَدَ حَقَّكَ اَو عَدَلَ بِكَ مَن جَعَلَكَ اللَّهُ اَولى بِهِ مِن نَفسِهِ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۴.</ref>:
 
خدايا، ما مى‏ دانيم كه اين حقى از جانب توست. پس لعنت كن هر كس با آن معارضه كند و در مقابل آن سر [[تعظیم]] فرود نياورد و آن را [[تکذیب]] كند و كافر شود. به زودى آنان كه ظلم كردند خواهند دانست كه به كجا باز خواهند گشت. يا اميرالمؤمنين، لعنت خدا و لعنت همه ملائكه و انبيائش بر كسى كه تو بر او شمشير كشيدى و كسى كه بر تو شمشير كشيد از مشركين و منافقين تا روز قيامت. و بر كسى كه به آنچه تو را ناراحت میكند راضى باشد و او را ناراحت نكند، و بر كسى كه در برابر آنچه تو را ناراحت میكند چشم پوشى مى‏ نمايد و نهى از منكر نمى ‏كند، و بر كسى كه عليه تو با دست يا زبان كمک كرده يا از يارى تو خوددارى كرده يا از [[جهاد]] همراه تو ديگران را منع كرده يا [[فضیلت]] تو را كوچک شمرده و حق تو را انكار نموده يا كسى را كه خداوند تو را صاحب اختيار بر او قرار داده با تو برابر بداند.


== كتابنامه زيارت غدير<ref>غدير در آئينه كتاب.</ref> ==
يكى از شاخه ‏هاى موضوعى غدير، زيارت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در روز غدير است. در همين راستا، محققين و مؤلفين كتبى را به رشته تحرير درآورده ‏اند. البته كتاب ‏هاى بسيارى چاپ شده كه زيارت غدير را با [[ترجمه]] فارسى آورده‏ اند، و گاهى نيز با مقدمه‏ اى كوتاه است. در اينجا به فهرستى از كتاب‏ هايى درباره زيارت غدير اشاره مى‏ كنيم:


هرگز!! على‏عليه السلام بالاتر از آن است كه چنين نسبت‏هايى به او داده شود! او خدا را در نظر داشت و اين همه صبر دستور برادرش رسول‏اللَّه‏صلى الله عليه وآله بود. اما بدانيد كه در كنار صبرش اتمام حجت را به اعلى درجه رسانده، لحظه‏اى از بزرگ‏ترين امر به معروف الهى يعنى غدير دست برنمى‏داشت و درباره آن هيچ كوتاهى نكرد. اين فراز زيارت غدير برگ ديگرى از اعتقاد ماست كه مى‏گويد:
- در پيشگاه امام پارسايان، محمدرضا بحرينى، فارسى، چاپى، دليل ما، قم، چاپ اول، سال ۱۳۸۸ ش، وزيرى، ۶۱۶ ص. در اين كتاب، با محوريت زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در روز غدير، هر فراز از زيارت را آورده و در مورد آن به طور بسيار مفصل و عميق سخن گفته است. مباحثى در مورد پيامبر صلى الله عليه وآله و ابعاد وجودى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، فتنه‏ ها و رنج‏ها و برائت از دشمنان و... ، و در هر كدام از اين بخش‏ها به طور مفصل و گسترده مطالبى را بيان داشته است. عناوين اين كتاب از اين قرار است:




اَشهَدُ اَنَّكَ مَا اتَّقَيتَ ضارِعاً وَ لا اَمسَكتَ عَن حَقِّكَ جازِعاً وَ لا اَحجَمتَ عَن مُجاهَدَةِ غاصِبيكَ ناكِلاً وَ لا اَظهَرتَ الرِّضا بِخِلافِ ما يُرضِى اللَّهَ مُداهِناً وَ لا وَهَنتَ لِما اَصابَكَ فى سَبيلِ اللَّهِ وَ لا ضَعُفتَ وَ لاَ استَكَنتَ عَن طَلَبِ حَقِّكَ مُراقِباً. مَعاذَ اللَّهِ اَن تَكونَ كَذلِكَ، بَل اِذ ظُلِمتَ احتَسَبتَ رَبَّكَ وَ فَوَّضتَ اِلَيهِ اَمرَكَ وَ ذَكَّرتَهُم فَمَا ادَّكَروا وَ وَعَظتَهُم فَمَا اتَّعَظوا وَ خَوَّفتَهُم فَما تَخَوَّفوا××× 1 بحار الانوار: ج 97 ص 361. ×××:
'''پيشگفتار:''' ارزيابى سند زيارت غديريّه: ۱. ابوعبدالله ابن المشهدى ۲. ابوالفضل شاذان بن جبرئيل قمى ۳. محمد بن ابى‏القاسم الطبرى ۴. جناب «ابوعلى» ۵. شيخ الطائفه محمد بن حسن طوسى ۶ . محمد بن محمد بن نعمان ۷. ابوالقاسم جعفر بن قولويه ۸ . محمد بن يعقوب الكلينى ۹. على بن ابراهيم ۱۰. ابراهيم بن هاشم القمى ۱۱. ابوالقاسم حسين بن روح بن ابى‏ بحر نوبختى، ۱۲. حضرت هادى و حضرت عسكرى‏ عليهما السلام .




شهادت مى‏دهم كه تو از روى ذلت تقيه نكردى، و به خاطر ترس از حق خود امساك نكردى، و به عنوان عقب‏نشينى از جهاد با غاصبين حقت خوددارى نكردى، و به عنوان سازشكارى مطلبى بر خلاف رضاى خدا اظهار نكردى، و در مقابل آنچه در راه خدا به تو رسيد سستى نكردى و ضعف نشان ندادى و به عنوان انتظار از طلب حق خود ناتوانى نشان ندادى. معاذ اللَّه كه تو چنين باشى! بلكه وقتى مظلوم شدى براى خدا صبر كردى و كار خود را به او سپردى، و ظالمان را متذكر شدى ولى نخواستند بياد بياورند، و آنان را موعظه كردى ولى در آنان اثر نكرد، و آنان را از خدا ترسانيدى ولى نترسيدند!
'''بخش اول:''' آنچه را يک زائر بايد بداند: زيارت مأثوره، ولايت اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام باب ايمان، اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام همانند كعبه، توجه به حق مسلّم حضرت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و حفظ وحدت اسلامى، نياز به رهبر، سفر به كوى يار و اعراض از اغيار، اثر زيارت، ريشه ‏هاى ايمان نزد شيعه، معرفت به نبى اكرم ‏صلى الله عليه وآله، نبوت منصبى ايهابى است، معناى وحى و چگونگى آن، نياز انسان به وحى، نياز انسان به علم و تربيت، راه معرفت و شناخت سفيران الهى، نمونه‏ هايى از معجزات انبيا عليهم السلام، اجابت دعاى پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله، زندگى پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه و آله ‏سراسر اعجاز است، آيين پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله قبل از نبوت، پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله رحمة للعالمين.


معرفت مقام و منزلت ائمه ‏عليهم السلام، ائمه هدى‏ عليهم السلام تافته جدا بافته، چرا اميرمؤمنان‏ عليه السلام برتر از انبياى الهى است؟ اطاعت و معصيت امام معصوم، اطاعت و معصيت حق تعالى است، كسب سعادت و معرفت به فضل ائمه ‏عليهم السلام، دوستدار اهل ‏بيت‏ عليهم السلام كيست و نشانه محبت به آنان چيست؟ اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام برهان نبوت، چگونگى شهادت خداوند و گواهى دارنده «علم الكتاب» بر رسالت پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله، آنان كه در قرآن مورد صلوات الهى قرار گرفته ‏اند، مفهوم سلام، سلام بر آل‏ ياسين، تحيّت فرشتگان، نظارت بر اعمال، ورود به زيارت، احساس حضور.


4-  فرهنگ‏سازى »لعنت بر دشمن غدير«
'''بخش دوم:''' رسول اكرم ‏صلى الله عليه وآله پيامبر اُمّى: خاتميت پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله، قرآن و بيان سرنوشت انسان، قرآن كتاب عمل، پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله كانون اعجاز، پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله آغازگر ولايت مطلقه، ولايت نبوى.


در روزهايى كه ما نبوديم صاحب غدير چه مصيبت‏هايى به پاى آن كشيد؟ امروز نوبت ماست كه برايش بسوزيم و غديرش را روى چشمانمان نگه داريم. اين است كه با ياد على‏عليه السلام و غدير، از فراسوى چهارده قرن با تمام وجود لعنت مى‏كنيم شكنندگان حرمتش را و جدايى اندازان بين على‏عليه السلام و حقش را !
'''بخش سوم:''' ابعاد وجودى حضرت اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام: امارت اميرمؤمنان‏ عليه السلام، اعطاى مقام امارت به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، سيادت اميرالمؤمنين على ‏عليه السلام، اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام سيّد الاولياء، اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام سيّد المؤمنين، اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام سيّد الصادقين، امامت و ولايت تداوم نبوت و رسالت، آيا پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله براى خود جانشينى نصب نفرموده است؟ اميرالمؤمنين‏ عليه السلام‏وارث علوم انبياء، ولايت اميرمؤمنان ‏عليه السلام، عبادت بدون ولايت!


امامت هم اصل است و هم فرع، توحيد بدون ولايت! اميرالمؤمنين ‏عليه السلام امين اسرار خداوند، اميرمؤمنان‏ عليه السلام دين استوار الهى، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام صراط مستقيم الهى، اميرالمؤمنين ‏عليه السلام خبر عظيم، اميرالمؤمنين ‏عليه السلام سابق در ايمان، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام برادر پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله، يگانگى و همانندى نبىّ و وصىّ، پيمان بر ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، جان پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله در خطر است!


براى غديريان امروز يك دنيا تعجب است كه نه تنها حق او را غصب كنند، بلكه او را با ابوبكر و عمر كه غاصب حقش بودند يكسان بدانند! اين نكته‏هاى زيباى فرهنگى را در فقرات زير از زيارت غدير مى‏آموزيم:
پيمان با خدا، پاسخ به يک شبهه، رويداد عظيم غدير خم، خطبه غديريه، ترجمه خطبه غديريه، ميثاقى مهم با خدا، انكار ولايت اميرمؤمنان ‏عليه السلام ايمان را زايل مى‏سازد، پيروى از اميرمؤمنان‏ عليه السلام، عدم اطاعت از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مساوى با گمراهى است، طلب [[هدایت]]، مبارزه با نفس، منافقان در زمان پيامبر صلى الله عليه وآله، در سقيفه چه گذشت؟ حمايت اندكى از اصحاب از اميرمؤمنان‏ عليه السلام، اميرالمؤمنين ‏عليه السلام برترين مجاهد، اتمام حجت.


اميرالمؤمنين ‏عليه السلام برترين صابر، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نخستين مؤمن، عزت حقيقى، انكار اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام انكار خداوند متعال است، انكار ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به مفهوم عدم اطاعت از خداوند متعال است، چرا انكار اميرمؤمنان‏ عليه السلام انكار خدا و رسول اوست؟ معارف ايمانى پرتوى از دانش اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، شقاوت سرانجام انكاركنندگان ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام، [[حدیث منزلت]]، برترى مجاهدان بر ديگران، ثناى اميرمؤمنان‏ عليه السلام، اخلاص اميرمؤمنان‏ عليه السلام در عبادت خداوند متعال، دعاى پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله در حق اميرمؤمنان‏ عليه السلام.


لَعَنَ اللَّهُ مُستَحِلِّى الحُرمَةِ مِنكَ وَ ذائِدِى الحَقِّ عَنكَ، وَ اَشهَدُ اَنَّهُمُ الاَخسَرُونَ الَّذينَ تَلفَحُ وُجُوهَهُمُ النّارُ وَ هُم فيها كالِحُونَ. لَعَنَ اللَّهُ مَن ساواكَ بِمَن ناواكَ. لَعَنَ اللَّهُ مَن عَدَلَ بِكَ مَن فَرَضَ اللَّهُ عَلَيهِ وِلايَتَكَ××× 1 بحار الانوار: ج 97 ص 363. ×××:
خوددارى از پذيرش حق و افزايش خسران، چرا نام اميرالمؤمنين ‏عليه  قرآن نيامده است؟ آنان كه پس از رحلت پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله به راه ارتداد رفتند، آيه ولايت، همراهى با «شاهدان»، استوارى در راه حق، اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ‏نخستين عابد و برترين زاهد، فضيلت ايثار، برترين ايثار، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مصداق بارز محسنين، مومن و فاسق برابر نيستند، ائمه هدى‏ عليهم السلام دانايان به كتاب خدا، فضايل حيدر كرّار عليه السلام در مصاف با خصم، حيدر كرّار عليه السلام در جنگ خندق، فضايل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در احد، فضايل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در جنگ حنين، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در [[خیبر|جنگ خیبر]]، سياست اميرمؤمنان ‏عليه السلام.




خدا لعنت كند آنان كه حرمت تو را شكستند و حقت را از تو دور كردند. شهادت مى‏دهم كه آنان از همه زيانكارترند، آنان كه حرارت آتش به صورت‏هايشان مى‏خورد و در آن با چهره گرفته و عبوس هستند. خدا لعنت كند كسى را كه تو را با آن كسى كه در مقابل تو ايستاد مساوى بداند! خدا لعنت كند كسى كه تو را با آنكه خداوند ولايتت را بر او واجب كرده مساوى بداند!
'''بخش چهارم:''' فتنه‏ ها و رنج ‏ها: پيمان ‏شكنان، پيمان‏ شكنان، محصول سياست سقيفه، همراهى با اميرمؤمنان‏عليه السلام، دشمن على‏عليه السلام دشمن خداست، ارزش يار باوفا، غصب فدك، آيه تطهير، اهل‏ بيت‏ عليهم السلام چه كسانى هستند؟ فدك چيست؟ آيا حضرت صديقه طاهره‏عليها السلام در احتجاج با ابوبكر و احقاق حق خويش پيروز گرديد يا شكست خورد؟ چرا اميرالمؤمنين‏عليه السلام فدك را در زمان حكومت خود متصرّف نگرديد؟


در فقرات ديگرى از زيارت غدير مى‏خوانيم:
حكم اختصاصى، تأسّى به پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله، دادگاه عدل الهى، صبر امام‏عليه السلام در سقيفه و قيام در دوران خلافت: الف) خوف ارتداد مردم


اللّهُمَّ ... ، العَن مَن غَصَبَ وَلِيِّكَ حَقَّهُ وَ اَنكَرَ عَهدَهُ وَ جَحَدَهُ بَعدَ اليَقينِ وَ الاِقرارِ بِالوِلايَةِ لَهُ يَومَ اَكمَلتَ لَهُ الدّينَ:
ب) تنهايى امام‏ عليه السلام و فقدان ياوران
 
ج) پيمان نبوى
 
د) مردم بايد سوى امام ‏عليه السلام بروند. اتمام حجّت و دعوت پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله نسبت به امامت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام، واقعه صفين، چرا ابوموسى؟ مارقين يا از دين بيرون روندگان، شبهات فكرى خوارج، نبردهاى داخلى، مدح ما و مقام امام‏عليه السلام! مدح اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در قرآن كريم، نبرد براى تأويل قرآن، در انتظار شهادت.




خدايا لعنت كن كسانى را كه حق وليّت را غصب كردند و پيمان او را انكار نمودند و بعد از يقين و اقرار به ولايت او در روزى كه دين را برايش كامل كردى، آن را انكار كردند.
'''بخش پنجم:''' برائت از دشمنان اميرالمؤمنين‏عليه السلام: لعن و نفرين، لعن در قرآن، دشمنان اميرمؤمنان‏عليه السلام مصاديق ملعونين در قرآن! لعن در بيان پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله، منكر ولايت اميرالمؤمنين‏عليه السلام كافر است، دشمنى با اميرالمؤمنين‏عليه السلام موجب لعن است، كفر دشمنان اميرالمؤمنين‏عليه السلام در روايات شيعه، كفر يعنى چه؟ فرجام كلام، نمايه‏ها، نمايه آيات كريمه قرآن، نمايه اشخاص، نمايه كتاب‏ها، منابع و مآخذ.


== پانویس ==
== پانویس ==