پرش به محتوا

اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸٬۹۹۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== <big>آيه «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّه الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلاّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ...»</big><ref>آل عمران/19. غدير در قرآن: ج 2 ص147-159.</ref> ==
== <big>آيه «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ الله الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلاّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ...»</big><ref>آل عمران/19. غدير در قرآن: ج 2 ص147-159.</ref> ==
<big>با در نظر گرفتن اينكه غدير مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده و در قسمت آيات نازل شده در غدير ذكر شد، آياتى هم در ضمن كلام به صورت اشاره آمده و منظور از آنها بيان شده است. اين موارد در تفسير 18 آيه است، كه از جمله اين آيات، آيه 19 و 85 سوره آل عمران است:</big>
<big>با در نظر گرفتن اينكه غدير مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده و در قسمت آيات نازل شده در غدير ذكر شد، آياتى هم در ضمن كلام به صورت اشاره آمده و منظور از آنها بيان شده است. اين موارد در تفسير 18 آيه است، كه از جمله اين آيات، آيه 19 و 85 سوره آل عمران است:</big>


خط ۲۹۱: خط ۲۹۱:
<big>يكى از مسائلى كه پس از اعلام نزديكى شهادت پيامبرصلى الله عليه وآله و طبعاً در روزها و ماه‏ ها و سال‏ هاى اول پس از رحلت آن حضرت، اسلام را تهديد مى‏ كرد و مى‏بايست به طور شفاف براى مردم بيان مى ‏شد اقتدار اسلام و نشان دادن پابرجايى اسلام به ملل جهان بود.</big>
<big>يكى از مسائلى كه پس از اعلام نزديكى شهادت پيامبرصلى الله عليه وآله و طبعاً در روزها و ماه‏ ها و سال‏ هاى اول پس از رحلت آن حضرت، اسلام را تهديد مى‏ كرد و مى‏بايست به طور شفاف براى مردم بيان مى ‏شد اقتدار اسلام و نشان دادن پابرجايى اسلام به ملل جهان بود.</big>


<big>در دولت ‏ها و مللِ جهانِ آن روز، اين مسئله مطرح بود كه بعد از پيامبر معظم اسلام‏ صلى الله عليه وآله سرنوشت اسلام چه خواهد شد؟ اينجا بود كه نقطه غدير پاسخى به همه آنان بود. ص389</big>
<big>در دولت ‏ها و مللِ جهانِ آن روز، اين مسئله مطرح بود كه بعد از پيامبر معظم اسلام‏ صلى الله عليه وآله سرنوشت اسلام چه خواهد شد؟ اينجا بود كه نقطه غدير پاسخى به همه آنان بود.</big>
 
== <big>اولين مسلمان در خطبه غدير</big><ref>اسرار غدير: ص 206. اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص 13. سخنرانى استثنائى غدير: ص157، 170.</ref> ==
<big>از جمله نكاتى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير در مورد فضائل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بيان داشتند اول بودن و پيشگامى على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام در دين خداست، كه اين موضع در جهات زير متبلور شده است:</big>
 
<big>اول كسى است كه اسلام را قبول كرد.</big>
 
<big>اول كسى است كه خدا را عبادت كرد.</big>
 
<big>اول كسى است كه نماز خواند.</big>
 
<big>اين موارد در فرازى از بخش سوم خطبه غدير آمده است. پيامبرصلى الله عليه وآله سابقه على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را به ميان آورد و سبقت او در ايمان، فداكارى او در شب هجرت و نماز او در اولين روزهاى اسلام را يادآور شد:</big>
 
<big>اَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ، لَمْ يَسْبِقْهُ اِلَى الايمانِ بى اَحَدٌ، وَ الَّذى فَدى رَسُولَ اللَّهِ بِنَفْسِهِ، وَ الَّذى كانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لا اَحَدَ يَعْبُدُ اللَّهَ مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَيْرُهُ. اَوَّلُ النّاسِ صَلاةً وَ اَوَّلُ مَنْ عَبَدَ اللَّهَ مَعى. اَمَرْتُهُ عَنِ اللَّهِ اَنْ يَنامَ فى مَضْجَعى، فَفَعَلَ فادِياً لى بِنَفْسِهِ:</big>
 
<big>على اول كسى است كه به خدا و رسولش ايمان آورد و هيچ كس در ايمانِ به من بر او سبقت نگرفت. اوست كه با جان خود در راه رسول خدا فداكارى كرد. اوست كه با پيامبر خدا بود در حالى كه هيچ كس از مردان همراه او خدا را عبادت نمى ‏كرد. اولين مردم در نماز گزاردن، و اول كسى است كه با من خدا را عبادت كرد. از طرف خداوند به او امر كردم تا در خوابگاه من بخوابد، او هم در حالى كه جانش را فداى من كرده بود در جاى من خوابيد.</big>
 
<big>در همين رابطه سليم نقل مى‏ كند: ابوذر و سلمان و مقداد برايم نقل كردند، و سپس از على ‏عليه السلام شنيدم. آنان گفتند: مردى بر على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام فخر نمود. پيامبرصلى الله عليه وآله به على‏ عليه السلام فرمود: اى على، تو بر همه عرب فخر كن<ref>در كتاب فضائل شاذان عبارت چنين است: اى على، بر اهل شرق و غرب و عجم و عرب فخر كن. </ref>كه تو از نظر پسر عمو و پدر و برادر از همه بزرگوارتر هستى. تو خودت و نَسَبَت و همسرت و فرزندانت و عمويت از همه بزرگوارتريد. تو در تقديم جان و مالت از همه بالاتر، و در بردبارى از همه كامل ‏تر، و در اسلام از همه پيشتر و از نظر علم از همه بيشتر هستى.<ref>كتاب سليم: حديث 6.</ref></big>
 
== <big>پيشرفت اسلام</big><ref>اسرار غدير: ص 22. </ref> ==
<big>پيشينه تركيب مسلمين تا روز غدير، مسئله ‏اى است كه بسيارى از سؤالات مربوط غدير را پاسخ مى ‏دهد. بايد تركيب جامعه مسلمين را پس از ورود پيامبرصلى الله عليه وآله به مدينه و استقبال از حضرت و پيدا شدن پايگاهى امن براى مسلمين دنبال كرد كه روز به روز عده مسلمانان زيادتر مى‏ شد.</big>
 
<big>سرعت پيشرفت به حدى بود كه گروه گروه و گاهى تمامى يک قبيله مسلمان مى‏ شدند. از اطراف و اكناف نيز خدمت پيامبرصلى الله عليه وآله مى‏رسيدند و اسلام را مى‏ پذيرفتند.</big>
 
<big>بدين ترتيب تركيب جمعيت مسلمين تغييرى اساسى يافت، و شامل مشركين و يهود و نصاراى تازه مسلمان شد و قبايل و گروه ‏هاى گوناگونى را در بر گرفت.</big>
 
<big>در ميان اين عده، بعضى از روى تبعيّت از رؤساى قبائل و عده ‏اى به قصد شركت در جنگ ‏ها و به دست آوردن غنائم و برخى براى كسب موقعيت‏ هاى اجتماعى و امثال آن مسلمان مى‏ شدند.</big>
 
<big>آنگاه كه جنگ‏ هاى پيامبرصلى الله عليه وآله بالا گرفت و مسلمين در جنبه‏ هاى اجتماعى و نظامى قوت گرفتند و در جنگ ‏ها فاتح شدند، افراد زيادى به عنوان حفظ جان و مال خود مسلمان شدند، و عده‏ اى هم خود را به اكثريت ملحق كردند تا رسوا نشوند.</big>
 
<big>البته مسلمانان مخلص و فداكار بسيار بودند، و همان ‏ها بودند كه مانع كارشكنى ‏هاى منافقين و هوسرانى ‏هاى دنياپرستان مى ‏شدند.</big>
 
<big>در سال آخر عمر پيامبرصلى الله عليه وآله در بين چنين تركيب جمعيتى مسلمانان مراسم غدير اجرا شد و كسانى كه مقابل منبر حضرت بودند شامل همه انواع ذكر شده از مسلمين بودند، و چاره‏ اى هم جز اين نبود كه اين [[اتمام حجت]] عظيم در بين همان جمعيت انجام شود.</big>
 
<big>به همين دليل نيز آنچه بعد حضرت در مانع سازى از اجراى غدير اتفاق افتاد جاى تعجبى ندارد، اگرچه بسيارى از نسل‏ هاى بعدى مسلمين در اعتقاد به غدير از همين اتمام حجت بهره بردند.<ref>بحار الانوار: ج 19 ص104-133 و ج20 همه صفحات و ج 21 ص1-90.</ref></big>
 
== <big>تنها دين الهى در خطبه غدير</big><ref>واقعه قرآنى غدير: ص 89 . </ref> ==
<big>پس از بيان حديث غدير توسط پيامبرصلى الله عليه وآله و نزول آيه «اليوم اكملت لكم دينكم»، حضرت براى اينكه ثابت كند دينى جز با ولايت على‏ عليه السلام پذيرفته نيست، دو آيه ديگر از قرآن را شاهد گرفت:</big>
 
<big>يكى آيه 19 سوره آل عمران: «اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللَّهِ اْلاِسْلامُ»: «دين نزد خدا فقط اسلام است»، و ديگرى آيه 85 سوره آل عمران: «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ»:</big>
 
<big>«هر كس دينى غير از اسلام برگزيند هرگز خدا از او قبول نخواهد كرد و او در آخرت از زيانكاران است».</big>
 
<big>انضمام اين دو آيه به آيه اكمال بدان معنى بود كه دين فقط اسلام است و غير اسلام مورد قبول خدا نيست، و آن دينى كه خدا به نام اسلام پذيرفته آن است كه غدير و ولايت در آن است و جانشينان پيامبرش تا روز قيامت دوازده امام‏ عليهم السلام هستند. اينجا بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله نفس راحتى كشيد و خطاب به خداوند عرضه داشت: «خدايا تو را شاهد مى ‏گيرم كه من ابلاغ نمودم».</big>
 
== <big>ثمرات اسلام در خطبه غدير</big><ref>ژرفاى غدير: ص52-57.</ref> ==
<big>اسلام فقط دين 23 ساله يا صد ساله نبود، بلكه طبق وعده پروردگار خاتم اديان بود و مى‏بايست تا آخرين روز دنيا و آغاز قيامت به عنوان تنها دين الهىِ مورد قبول خداوند بر گستره جهان بدرخشد.</big>
 
<big>لذا در غدير اهداف روشن و والايى براى آينده آن -  كه تاكنون چهارده قرن از آن گذشته -  پيش‏بينى شد. آنچه در غدير به عنوان عصاره ختم نبوت، براى امت عظيم اسلام در طول زمان‏ ها و به وسعت مكان‏ ها، در نظر گرفته شد در جهات زير قابل ترسيم است:</big>
 
=== <big>امامت</big> ===
<big>محور غدير امامت بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله است كه با ژرف‏نگرى و آينده ‏بينى دقيق -  كه در هيچ يك از اديان و ملل جهان نظير ندارد -  پيش ‏بينى شده است. اين پيش‏ بينى ‏ها در جهات زير قابل توجه است:</big>
 
==== <big>جهت اول: انتخاب بهترين مولى</big> ====
<big>يافتن فردى مناسب براى يک مقام تا وقتى در اختيار بشر باشد احتمال خطا در آن راه دارد. وقتى مسئله به عظمت جانشينى پيامبرصلى الله عليه وآله باشد كوچک ‏ترين اشتباه بزرگ‏ ترين ضررها را به دنبال خواهد داشت.</big>
 
<big>در اين مرحله خدا بر مسلمانان منت گذاشت و اين انتخاب را خود بر عهده گرفت. بر همه واضح است كه انتخاب خداوند نه تنها احتمال اشتباه ندارد، بلكه قطعاً بهترين انتخابى خواهد بود كه فوق آن تصور نمى‏ شود.</big>
 
==== <big>جهت دوم: معرفى دوازده امام‏ عليهم السلام تا آخر دنيا</big> ====
<big>نكته بسيار مهم و قابل توجه در غدير، يكسره كردن مسئله جانشينى پيامبرصلى الله عليه وآله تا آخرين روز دنيا بود.</big>
 
<big>در غدير فقط اميرالمؤمنين‏ عليه السلام معرفى نشد، بلكه دوازده امام معصوم ‏عليهم السلام به عنوان سلسله لا ينقطع امامت تعيين شدند.</big>
 
<big>البته بايد هم چنين مى ‏شد، زيرا آنچه درباره تعيين جانشين اول پيامبر صلى الله عليه وآله ضرورت داشت دقيقاً در مراحل بعد نيز تا آخر دنيا مورد توجه بود، و به همان دليل پيامبرصلى الله عليه وآله رشته جانشينى خود تا روز قيامت را در غدير بيان كردند و دوازده امام‏ عليهم السلام را يكجا به مردم معرفى نمودند، و بر حضور آنان به عنوان امام در همه اعصار تأكيد كردند و امامت هركس ديگرى را به هر دليلى و در هر مقامى و با هر نسبتى به صراحت نفى كردند.</big>
 
==== <big>جهت سوم: تعيين امام معصوم</big> ====
<big>بشر هميشه در جستجوى راهى است كه او را قطعاً به هدف برساند، و اين دست يافتنى نيست مگر در سايه مصونيت از خطاهاى عمدى و سهوى. بين تمام اديان و مذاهب جهان تنها مذهب شيعه است كه مى ‏تواند اين ادعا را با ضمانت الهى داشته باشد.</big>
 
<big>يعنى امامان معصوم‏ عليهم السلام رهبران و مقتدايان دينى ما هستند كه از طرف خداوند عصمتشان از هر خطايى تضمين شده است. در سايه عصمت، شيعه مطمئن است راهى كه در پيش گرفته درست بوده و همان است كه خداوند از بندگانش طلب كرده است. اين پايه‏ اى بود كه در غدير با عبارات مختلف از آن ياد شد.</big>
 
==== <big>جهت چهارم: معدن علم</big> ====
<big>تأكيدى كه در غدير براى مقام امامت بود اطمينان دادن به مردم درباره اتصال علم اهل‏ بيت‏ عليهم السلام به علم الهى بود. پيداست نيازهاى علمى مردم گستره ‏اى به وسعت زمان‏ ها و مكان‏ ها و موضوعات مختلف دارد، و با توجه به بى ‏نهايت بودن علم جا دارد سؤالات علمى را هم نامتناهى تعبير كنيم.</big>
 
<big>در برابر چنين نيازى جز درياى بيكران علم كه سرچشمه آن علم خداوند باشد و هم از سوى او به عنوان علم لدنّى به ايشان عطا شده باشد راه ديگرى نيست، چرا كه بشر عادى محدود و گنجايش علمش معين است.</big>
 
<big>در غدير پاسخى بلند به اين نياز عظيم داده شد و خداوند با ضمانت خويش، پيامبر و دوازده امام‏ عليهم السلام را معادن علم خود توصيف كرد و تأكيد نمود كه در هر باره‏ اى نياز داشتيد از ايشان سؤال كنيد، و آنان هيچ نيازى به علم و عالم ندارند.</big>
 
==== <big>جهت پنجم: ولايت مطلقه الهيه</big> ====
<big>امامت و ولايت در هر حدى محدود باشد در ماوراى آن حد زير سؤال مى‏رود، و مشكلاتى كه در صورت عدم تعيين امام قابل پيش‏ بينى است در همان محدوده مطرح مى ‏شود.</big>
 
<big>لذا در غدير پس از ضمانت هاى مختلفى مانند افضليت، عصمت و علم كه از طرف پروردگار درباره دوازده امام ‏عليهم السلام داده شد، اختيار مطلق در امور دين و دنياى مردم از جهات مختلف به دست مقام عصمت سپرده شد كه به عنوان نايبان خداوند در زمين عمل مى ‏كنند.</big>
 
==== <big>جهت ششم: حضرت مهدى ‏عليه السلام</big> ====
<big>پيداست كه با حضور منافقان و مسلمانان ضعيف العقيده، جنبه عملى امامت غدير به آسانى قابل تحقق نيست. لذا در غدير -  يعنى روزى كه اصل امامت مطرح شد -  اين پيش ‏بينى به صراحت اعلام شد تا يک مسلمان پس از اعتقاد به امامت، بداند كه اين اعتقاد -  طبق وعده خداوند -  روزى محقق خواهد شد اگر چه آن روز دير باشد؛ و آن روزى است كه حضرت مهدى ‏عليه السلام ظهور كند. اين مسئله دو جهت مهم اعتقادى را تأمين مى‏ كند:</big>
 
 
<big>الف) اعتقاد يک مؤمن بر مبنايى استوار و ريشه ‏دار قرار دارد، و محقق نشدن اعتقاد او در اجتماع ضررى به اصل آن نمى ‏زند.</big>
 
<big>قلب او مطمئن است كه مى‏تواند پاسخگوى عقيده‏ اى باشد كه در دل دارد و طبق آن در محدوده ‏اى كه امكان دارد عمل مى ‏كند.</big>
 
<big>ب) با انتظار تحقق عينى اين اعتقاد و وقوع آن در زمان ظهور حضرت مهدى‏ عليه السلام، مقايسه‏ اى روشن بين عقيده خود و ديگران خواهد يافت و لذت آن را چند برابر خواهد چشيد.</big>
 
=== <big>منابع و مراجع دينى</big> ===
<big>مسلمان به عنوان دينى كه انتخاب كرده ملتزم به دستوراتى است كه از سوى صاحب شريعت به او مى ‏رسد، و اين الزامِ اعتقادى او را وادار مى ‏كند تا هر چه بيشتر در جستجوى فرامين الهى باشد.</big>
 
<big>با در نظر گرفتن اينكه ممكن است فكرهاى بشرى و عقل ‏هاى كوتاه در صدد انحراف و تحريف حقايق دينى باشند، آن نياز و اين خط در غدير به صورتى عميق پيش‏ بينى شده است:</big>
 
==== <big>پيش ‏بينى اول: حلال و حرام غير قابل تغيير</big> ====
<big>اسلام به عنوان دينى غير قابل تغيير با پايه‏ هايى استوار -  كه حلال و حرام آن تا روز قيامت به قوّت خود باقى خواهد بود -  مطرح شده است، و تصريح شده كه حلال و حرام آن است كه خدا آن را حلال و حرام اعلام كند.</big>
 
==== <big>پيش ‏بينى دوم: اهل‏ بيت ‏عليهم السلام مبيّن حلال و حرام</big> ====
<big>قرآن و عترت به عنوان تنها مرجع دينى مردم معرفى شده و كيفيت مراجعه به آن ها نيز تعليم داده شده است. بدين صورت كه قرآن كتاب دائمى و متقن پروردگار است و پيامبر و امامان‏ عليهم السلام در كنار قرآن دو نقش اساسى دارند:</big>
 
 
<big>الف) مبيِّن و مفسِّر قرآنند و با همان عصمت و علمى كه دارند مفاهيم و معارف گوناگون قرآن را در اختيار مردم قرار مى ‏دهند.</big>
 
<big>ب) ادامه آنچه در قرآن گفته نشده و يا به صورت مجمل بيان شده توسط آنان بايد ارائه شود تا مصونيت قطعى احكام الهى از هر تحريف و اشتباهى ضمانت شده باشد. لذا تعابيرى از قبيل «لن يفترقا» و يا «كل واحد منهما مُنبِئٌ عن صاحبه» در صدد پايه‏ ريزى اعتقادى در غدير بوده است.</big>
 
=== <big>آينده مسلمين</big> ===
ص396
 
 


== <big>پانویس</big> ==
== <big>پانویس</big> ==