شاهد: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ دسامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
در مكتب شيعه، پذيرش مسئله جانشينى امام على ‏عليه السلام به عنوان امام در امر هدايت دينى و سياسى مردم، امرى الهى و وصيت پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله در روز غدير خم به آن، امرى قطعى و متواتر است. اما برخى از مورخان در ثبت و ضبط گزارش ‏هاى جزئى اين واقعه اهتمام داشته، و برخى به صورت كلى آن را ثبت نموده‏ اند.
در مكتب شيعه، پذيرش مسئله جانشينى امام على ‏عليه السلام به عنوان امام در امر هدايت دينى و سياسى مردم، امرى الهى و وصيت پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله در روز غدير خم به آن، امرى قطعى و متواتر است. اما برخى از مورخان در ثبت و ضبط گزارش ‏هاى جزئى اين واقعه اهتمام داشته، و برخى به صورت كلى آن را ثبت نموده‏ اند.


جمعيت حاضر در روز غدير و يا جمعيت همراه پيامبرصلى الله عليه وآله از مدينه به مكه از جمله امور جزئى است كه موجب اختلاف نظر مورخان و محدثان شده است. بنابراين، برخى منابع روايى و تاريخى شيعه پذيرش مسئله جانشينى امام على‏ عليه السلام به عنوان امام در امر هدايت دينى و سياسى مردم امرى الهى، و وصيت پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله در روز غدير خم به آن امرى قطعى و متواتر است.
جمعيت حاضر در روز غدير و يا جمعيت همراه پيامبرصلى الله عليه وآله از مدينه به مكه از جمله امور جزئى است كه موجب اختلاف نظر مورخان و محدثان شده است. بنابراين، برخى منابع روايى و تاريخى شيعه پذيرش مسئله [[جانشینی]] امام على‏ عليه السلام به عنوان امام در امر هدايت دينى و سياسى مردم امرى الهى، و وصيت پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله در روز غدير خم به آن امرى قطعى و متواتر است.


اما برخى از مورخان در ثبت و ضبط گزارش‏ هاى جزئى اين واقعه اهتمام داشته، و برخى به صورت كلى آن را ثبت نموده‏ اند. از اين رو اهميت دارد تا براى تبيين دقيق ‏تر، به جزئيات اين مسئله پرداخته شود.
اما برخى از مورخان در ثبت و ضبط گزارش‏ هاى جزئى اين واقعه اهتمام داشته، و برخى به صورت كلى آن را ثبت نموده‏ اند. از اين رو اهميت دارد تا براى تبيين دقيق ‏تر، به جزئيات اين مسئله پرداخته شود.
خط ۲۲: خط ۲۲:
'''واقعه غدير خم'''
'''واقعه غدير خم'''


رويداد تاريخى غدير خم بر اساس گزارش منابع فريقين در هجدهم ذى‏ الحجه سال دهم هجرت<ref>الخصال: ج ۲ ص ۳۹۵. تاريخ يعقوبى: ج ۱ ص ۵۰۸ . مناقب آل ابى‏ طالب (ابن شهرآشوب) : ج ۳ ص ۲۷. البداية والنهاية: ج ۵ ص ۲۰۹.</ref> در روز يكشنبه <ref>البداية و النهاية: ج ۵ ص ۲۰۹: الثامن ‏عشر من ذى‏ الحجه عامئذ، و كان يوم الأحد بغدير خم تحت شجرة هناك. فبيّن فيها اشياء، و ذكر من فضل على‏عليه السلام و امانته و ... .</ref>رخ داده است. ابن‏ اثير به نقل يكى از شاهدان عينى غدير خم، زمان اين اجتماع بزرگ را بعد از نماز ظهر گزارش كرده است. طى اين گزارش ابوالطفيل مى‏ گويد: در حجةالوداع همراه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله بوديم كه هنگام ظهر دستور داد مكانى را براى نماز مهيا كنيم و خارها را جمع كنيم. بعد از آن نماز خوانديم، و پيامبرصلى الله عليه وآله بعد از نماز دست على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را گرفت و فرمود: من كنت مولاه فهذا على‏ عليه السلام مولاه.<ref>اسد الغابة: ج ۵ ص ۲۵۲: نشهد انا اقبلنا مع رسول ‏اللَّه‏ صلى الله عليه وآله من حجةالوداع. حتى اذا كان الظهر، خرج رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله فأمر بشجرات فشددن، و القى عليهن ثوب. ثم نادى: الصلاة. فخرجنا فصلّينا. ثم قام فحمد اللَّه تعالى و اثنى عليه، ثم قال: يا ايها الناس، اتعلمون ان اللَّه عزوجل مولاى و انا مولى المؤمنين، و انى اولى بكم من انفسكم؟ يقول ذلك مراراً. قلنا: نعم، و هو آخذ بيدك يقول: من كنت مولاه فعلى مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. ثلاث مرات.</ref> و در آن روز گرما طاقت فرسا بود.<ref>اقبال الاعمال: ص ۴۵۶: و قد بلغنا غدير خم فى وقت لو طرح اللحم فيه على الارض لانشوى. الهداية الكبرى: ص ۱۰۳: و قد علمت انه كان يوماً شديد القيظ؛ يشيب فيه الطفل... . شرح الاخبار: ج ۱ ص ۹۹: و ذلك فى يوم ما اتى علينا يوم اشد حرّاً منه.</ref>  
رويداد تاريخى غدير خم بر اساس گزارش منابع فريقين در هجدهم ذى‏ الحجه سال دهم هجرت<ref>الخصال: ج ۲ ص ۳۹۵. تاريخ يعقوبى: ج ۱ ص ۵۰۸ . مناقب آل ابى‏ طالب (ابن شهرآشوب) : ج ۳ ص ۲۷. البداية والنهاية: ج ۵ ص ۲۰۹.</ref> در روز يكشنبه <ref>البداية و النهاية: ج ۵ ص ۲۰۹: الثامن ‏عشر من ذى‏ الحجه عامئذ، و كان يوم الأحد بغدير خم تحت شجرة هناك. فبيّن فيها اشياء، و ذكر من فضل على‏عليه السلام و امانته و ... .</ref>رخ داده است. ابن‏ اثير به نقل يكى از شاهدان عينى غدير خم، زمان اين اجتماع بزرگ را بعد از نماز ظهر گزارش كرده است. طى اين گزارش ابوالطفيل مى‏ گويد: در [[حجةالوداع]] همراه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله بوديم كه هنگام ظهر دستور داد مكانى را براى نماز مهيا كنيم و خارها را جمع كنيم. بعد از آن نماز خوانديم، و پيامبرصلى الله عليه وآله بعد از نماز دست على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را گرفت و فرمود: من كنت مولاه فهذا على‏ عليه السلام مولاه.<ref>اسد الغابة: ج ۵ ص ۲۵۲: نشهد انا اقبلنا مع رسول ‏اللَّه‏ صلى الله عليه وآله من حجةالوداع. حتى اذا كان الظهر، خرج رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله فأمر بشجرات فشددن، و القى عليهن ثوب. ثم نادى: الصلاة. فخرجنا فصلّينا. ثم قام فحمد اللَّه تعالى و اثنى عليه، ثم قال: يا ايها الناس، اتعلمون ان اللَّه عزوجل مولاى و انا مولى المؤمنين، و انى اولى بكم من انفسكم؟ يقول ذلك مراراً. قلنا: نعم، و هو آخذ بيدك يقول: من كنت مولاه فعلى مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. ثلاث مرات.</ref> و در آن روز گرما طاقت فرسا بود.<ref>اقبال الاعمال: ص ۴۵۶: و قد بلغنا غدير خم فى وقت لو طرح اللحم فيه على الارض لانشوى. الهداية الكبرى: ص ۱۰۳: و قد علمت انه كان يوماً شديد القيظ؛ يشيب فيه الطفل... . شرح الاخبار: ج ۱ ص ۹۹: و ذلك فى يوم ما اتى علينا يوم اشد حرّاً منه.</ref>  


درباره مكان غدير خم ياقوت حموى در «معجم البلدان» مى ‏نويسد: غدير از «غدر» به معناى فريب گرفته شده است، زيرا غدير جايى است كه انسان از كنار آن عبور مى‏ كند و آبى در آنجا مى‏ بيند. اما وقتى نزد آن مى‏ رود آن را خشك و بى‏ آب مى ‏يابد و از تشنگى مى ‏ميرد؛ كه منظور همان سراب است كه به اين مسئله انسان را فريب مى‏ دهد.<ref>معجم البلدان: ج ۴ ص ۱۸۸: و قال بعض اهل اللغه: الغدير فعيل من الغدر، و ذاك ان الانسان يمرّ به و فيه ماء. فربّما جاء ثانياً طمعاً فى ذلك الماء. فاذا جاءه وجده يابساً فيموت عطشاً.</ref>  
درباره مكان غدير خم ياقوت حموى در «معجم البلدان» مى ‏نويسد: غدير از «غدر» به معناى فريب گرفته شده است، زيرا غدير جايى است كه انسان از كنار آن عبور مى‏ كند و آبى در آنجا مى‏ بيند. اما وقتى نزد آن مى‏ رود آن را خشك و بى‏ آب مى ‏يابد و از تشنگى مى ‏ميرد؛ كه منظور همان سراب است كه به اين مسئله انسان را فريب مى‏ دهد.<ref>معجم البلدان: ج ۴ ص ۱۸۸: و قال بعض اهل اللغه: الغدير فعيل من الغدر، و ذاك ان الانسان يمرّ به و فيه ماء. فربّما جاء ثانياً طمعاً فى ذلك الماء. فاذا جاءه وجده يابساً فيموت عطشاً.</ref>  
خط ۲۰۶: خط ۲۰۶:
'''نقد و بررسى'''
'''نقد و بررسى'''


گر چه نام كسى در سند اين گزارش نيامده است و به كسى منتسب نيست، اما به ذكر جمعيت همراه پيامبرصلى الله عليه وآله از مدينه تأكيد دارد. از آنجا كه اين نويسندگان در ميان تمامى اقوال جمعيت حاضر در غدير اين چند قول را نقل كرده‏ اند، مى‏توان گفت: دليل اين پذيرش از سوى آنان توجه رسول‏ خداصلى الله عليه وآله به حضور حداكثرى مردم است. زيرا اين نويسندگان اشاره مى‏ كنند كه حتى با وجود نيامدن برخى، تعداد زيادى به حج رفتند. بنابراين به نظر آنان اين قول قابل ذكر و مورد توجه است، زيرا اگر اين تعداد جمعيت حضور نداشت، به يقين اهل‏ سنت نسبت به بيان آن اهتمام مى‏ ورزيدند.
گر چه نام كسى در سند اين گزارش نيامده است و به كسى منتسب نيست، اما به ذكر جمعيت همراه پيامبرصلى الله عليه وآله از مدينه تأكيد دارد. از آنجا كه اين نويسندگان در ميان تمامى اقوال جمعيت حاضر در غدير اين چند قول را نقل كرده‏ اند، مى ‏توان گفت: دليل اين پذيرش از سوى آنان توجه رسول‏ خداصلى الله عليه وآله به حضور حداكثرى مردم است. زيرا اين نويسندگان اشاره مى‏ كنند كه حتى با وجود نيامدن برخى، تعداد زيادى به حج رفتند. بنابراين به نظر آنان اين قول قابل ذكر و مورد توجه است، زيرا اگر اين تعداد جمعيت حضور نداشت، به يقين اهل‏ سنت نسبت به بيان آن اهتمام مى‏ ورزيدند.


لازم به ذكر است كه اين روايت با رواياتى كه تعداد جمعيت را كم ذكر مى ‏كند در تعارض است. اما مؤيداتى همانند هفتاد هزار و نود هزار را دارد.
لازم به ذكر است كه اين روايت با رواياتى كه تعداد جمعيت را كم ذكر مى ‏كند در تعارض است. اما مؤيداتى همانند هفتاد هزار و نود هزار را دارد.
خط ۲۲۰: خط ۲۲۰:
'''جمع‏ بندى'''
'''جمع‏ بندى'''


غدير خم و اعلام ولايت امام على‏ عليه السلام از سوى رسول‏ خداصلى الله عليه وآله خبرى متواتر است، و هدف عمده رسول‏ خداصلى الله عليه وآله از آخرين حج اتمام و اكمال دين با بيان امر امامت بود. براى اين امر مهم لازم بود تا جمعيت قابل توجهى در آن حضور يابند. دليل بر اين سخن دعوت ايشان از مردم اطراف و اكناف مدينه براى رفتن به حج بود. با محوريت قدرت نبوى و فراگيرى اسلام و نابودى شرك و قدرت قريش.
غدير خم و اعلام ولايت امام على‏ عليه السلام از سوى رسول‏ خداصلى الله عليه وآله خبرى متواتر است، و هدف عمده رسول‏ خداصلى الله عليه وآله از آخرين حج اتمام و [[اكمال دین]] با بيان امر امامت بود. براى اين امر مهم لازم بود تا جمعيت قابل توجهى در آن حضور يابند. دليل بر اين سخن دعوت ايشان از مردم اطراف و اكناف مدينه براى رفتن به حج بود. با محوريت قدرت نبوى و فراگيرى اسلام و نابودى شرك و قدرت قريش.


گرايش مردم به اسلام و حضور در مدينه و يا ارتباط با مركز قدرت، باعث كثرت جمعيت نومسلمانان شده بود. بنابراين طبيعى مى ‏نمايد كه جمعيت مسلمانان از آمار اوليه حاضرين در جهادها بيشتر شود.
گرايش مردم به اسلام و حضور در مدينه و يا ارتباط با مركز قدرت، باعث كثرت جمعيت نومسلمانان شده بود. بنابراين طبيعى مى ‏نمايد كه جمعيت مسلمانان از آمار اوليه حاضرين در جهادها بيشتر شود.
خط ۲۳۴: خط ۲۳۴:
احتمال مى‏ رود بين هفتاد هزار و نود هزار تصحيفى رخ داده و جابجايى نقطه صورت گرفته باشد. در اين صورت معنى عوض مى ‏شود. در صورت عدم پذيرش تصحيف، گزارش هفتاد هزار نفر از اعتبار و نقل محكم‏ترى برخوردار است.
احتمال مى‏ رود بين هفتاد هزار و نود هزار تصحيفى رخ داده و جابجايى نقطه صورت گرفته باشد. در اين صورت معنى عوض مى ‏شود. در صورت عدم پذيرش تصحيف، گزارش هفتاد هزار نفر از اعتبار و نقل محكم‏ترى برخوردار است.


اكنون با توجه به بررسى روايات و گزارش‏هاى تاريخى مى ‏توان گفت: جمعيت همراه رسول‏ خداصلى الله عليه وآله از مدينه هفتاد هزار نفر بوده است.
اكنون با توجه به بررسى روايات و گزارش‏ هاى تاريخى مى ‏توان گفت: جمعيت همراه رسول‏ خداصلى الله عليه وآله از مدينه هفتاد هزار نفر بوده است.


اين تعداد جمعيت غدير خم نيست، زيرا تعداد سپاه همراه امام على ‏عليه السلام -  كه از يمن عازم مكه و بعد مدينه بودند -  مورد اشاره قرار نگرفته و احتمال وجود كسانى كه قصد حضور در مدينه را داشته باشند و يا كسانى كه در بين راه از رسول‏ خداصلى الله عليه وآله جدا شده ‏اند در روايت نيامده است.
اين تعداد جمعيت غدير خم نيست، زيرا تعداد سپاه همراه امام على ‏عليه السلام -  كه از يمن عازم مكه و بعد مدينه بودند -  مورد اشاره قرار نگرفته و احتمال وجود كسانى كه قصد حضور در مدينه را داشته باشند و يا كسانى كه در بين راه از رسول‏ خداصلى الله عليه وآله جدا شده ‏اند در روايت نيامده است.
خط ۲۶۵: خط ۲۶۵:
'''تغافل اكثريت مردم از غدير'''
'''تغافل اكثريت مردم از غدير'''


فراموشى جرم نيست، اما تغافل جنايت بر عليه حقيقت است؛ به خصوص اگر فرياد حق‏طلبى مظلوم به گوش شاهد رسيده باشد.
فراموشى جرم نيست، اما تغافل جنايت بر عليه حقيقت است؛ به خصوص اگر فرياد حق‏ طلبى مظلوم به گوش شاهد رسيده باشد.


جالب‏تر هنگامى است كه اين فراموشى زدگى دستجمعى باشد و همه حاضرانِ واقعه چشم در چشم يكديگر لب از ابراز حقيقت فرو بندند، و شرم و حيا و حتى وجدان را زير پا گذارند.
جالب‏تر هنگامى است كه اين فراموشى زدگى دستجمعى باشد و همه حاضرانِ واقعه چشم در چشم يكديگر لب از ابراز حقيقت فرو بندند، و شرم و حيا و حتى وجدان را زير پا گذارند.
خط ۳۱۵: خط ۳۱۵:
'''اقرار جمعيت به غدير در مسجد پيامبرصلى الله عليه وآله'''
'''اقرار جمعيت به غدير در مسجد پيامبرصلى الله عليه وآله'''


اگر همه حاضران مسجد نبوى كه دويست نفر آنان از مهاجر وانصار باشند، به فاصله بيست سال بعد از واقعه غدير، قسم ياد كنند كه در غدير بوده‏اند و «مَن كُنتُ مَولاهُ ...» را شنيده ‏اند، آيا اين بهترين شاهد بر شهرت خبر غدير نيست؟ به خصوص آنكه غاصب سوم حق غدير زنده باشد و حكومت را در دست داشته باشد، و با اين همه صحابه حاضر به چنين شهادت و گواهى باشند!!
اگر همه حاضران مسجد نبوى كه دويست نفر آنان از مهاجر وانصار باشند، به فاصله بيست سال بعد از [[واقعه غدیر]]، قسم ياد كنند كه در غدير بوده ‏اند و «مَن كُنتُ مَولاهُ ...» را شنيده ‏اند، آيا اين بهترين شاهد بر شهرت خبر غدير نيست؟ به خصوص آنكه غاصب سوم حق غدير زنده باشد و حكومت را در دست داشته باشد، و با اين همه صحابه حاضر به چنين شهادت و گواهى باشند!!


اين اتفاق هنگامى افتاد كه در زمان عثمان مجلس بزرگى در مسجد نبوى با حضور صحابه تشكيل شد. اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در اين مجلس داستان غدير را به طور بسيار مفصل بيان فرمود، و مردم را قسم داد كه اگر در اين ماجرا حاضر بوده يا آن را شنيده‏ اند گواهى دهند. قسمتى از كلام حضرت در تبليغ غدير چنين بود:
اين اتفاق هنگامى افتاد كه در زمان عثمان مجلس بزرگى در مسجد نبوى با حضور صحابه تشكيل شد. اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در اين مجلس داستان غدير را به طور بسيار مفصل بيان فرمود، و مردم را قسم داد كه اگر در اين ماجرا حاضر بوده يا آن را شنيده‏ اند گواهى دهند. قسمتى از كلام حضرت در تبليغ غدير چنين بود: