بهشت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۳۱۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۲۱
نیمه
بدون خلاصۀ ویرایش
(نیمه)
خط ۷۶: خط ۷۶:




7.  آيه »إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ«××× 1 حجر /  46 45. غدير در قرآن: ج 2 ص 360 359 255 354. ×××
== <big>آيه «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ»<ref><big>حجر /  46،45. غدير در قرآن: ج 2 ص 360،359،255،354.</big></ref></big> ==
<big>در خطابه غدير آياتى از قرآن به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ديده مى‏ شود. مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏ هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده است.</big>


  در خطابه غدير آياتى از قرآن به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين‏عليه السلام ديده مى‏شود. مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين‏عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى شك و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى »ايمان به غيب« رسيده است.
<big>آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على ‏عليه السلام با سلام بهشتى.</big>


<big>اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله ۶  آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۴۵ و ۴۶ سوره حجر و آيه ۷۳ سوره زمر است:</big>


آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على‏عليه السلام با سلام بهشتى.
<big>«إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ، ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ» :</big>


<big>«متقين در بهشت‏ها و چشمه سارها هستند. با سلام و امنيت داخل آن شويد» .</big>


اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله 6 آيه است، كه از جمله اين آيات آيه 45 و 46 سوره حجر و آيه 73 سوره زمر است:
<big>«وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ»<ref><big>زمر /  73.</big> </ref>:</big>


»إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ، ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ« :
<big>«كسانى كه تقوا پيشه كردند گروه گروه به سوى بهشت برده مى‏ شوند تا هنگامى كه به آن مى‏ رسند و درهاى آن باز مى‏ شود، خزانه دارانش به آنها مى‏ گويند: سلام بر شما، پاكيزه شديد، پس براى هميشه داخل آن شويد ».</big>


<big><br />اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:</big>


»متقين در بهشت‏ها و چشمه سارها هستند. با سلام و امنيت داخل آن شويد« .
=== <big> متن خطبه غدير</big> ===
الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنِينَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ، يَقُولُونَ «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ» :


بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏ شوند و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مى‏ آيند و مى‏ گويند: «سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد» .<big><ref>اسرار غدير: ص 152 بخش 7. </ref></big>


»وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ«××× 1 زمر /  73. ×××:
=== <big> موقعيت تاريخى</big> ===
<big>در خطبه غدير پس از آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله از اصل مسئله امامت فراغت يافت به معرفى دوستان و دشمنان امامت پرداخت. در اين فراز از اواسط خطبه مسئله ورودِ با جلالت آنان به بهشت را با اقتباس از دو آيه قرآن در كلام خود بيان فرمود.</big>


<big>در اين تركيبِ كلام آيه سوره حجر از صورت امر و ضمير «ها» در كلمه «ادخلوها» به صورت غايب و ذكر كلمه «جنت» آمده و «يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ» شده است. قسمت آخر آيه سوره زمر نيز با تصرفى در كلمات، به جاى «قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها» جمله «تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بالتسليم» آمده و سپس بقيه آيه عيناً ذكر شده است.</big>


»كسانى كه تقوا پيشه كردند گروه گروه به سوى بهشت برده مى‏شوند تا هنگامى كه به آن مى‏رسند و درهاى آن باز مى‏شود، خزانه دارانش به آنها مى‏گويند: سلام بر شما، پاكيزه شديد، پس براى هميشه داخل آن شويد.
=== <big> موقعيت قرآنى</big> ===
<big>آيات سوره حجر ضمن اتمام حجت‏ هاى خدا بر ابليس است كه وقتى بر آدم سجده نكرد مورد مؤاخذه قرار گرفت تا آنجا كه خدا به او فرمود: وعده ‏گاه گمراه شوندگان به دست تو جهنم است، و در مقابل وعده ‏گاه متقين بهشت است كه با سلامتى وارد آن خواهند شد.</big>


<big>آيه سوره زمر در زمينه ترسيم روز قيامت است كه از آيه ۶۸ آغاز مى‏ شود و از نفخه صور بيان مى‏ كند تا نوبت به جهنم و بهشت مى‏ رسد كه متقين به سمت بهشت برده مى‏ شوند و خزانه دارانش با سلام و تحيت آنان را وارد مى ‏كنند و بشارت ابديت به آنان مى‏ دهند، و دنباله مطلب تا آخر اين سوره ادامه مى‏ يابد.</big>


اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
=== <big> تحليل اعتقادى</big> ===
<big>از جهت تفسيرى دو نقطه مهم در كلام مبارک پيامبرصلى الله عليه وآله پيرامون اين دو آيه در خطبه غدير نهفته است: يكى ارتباط تقوى و ولايت، و ديگرى تشريفات خاص براى ورود با جلالت شيعيان به بهشت.</big>


<big>اما مورد دوم كه تشريفات ورود شيعيان به بهشت است و از تضمين دو آيه مزبور در اين قسمت از خطابه غدير قابل توجه است، عنايت خاص پروردگار در روز قيامت به كسانى است كه ولايت ائمه‏ عليهم السلام را پذيرفته ‏اند.</big>


1-  متن خطبه غدير
<big>لطف اين كرامت در آن است كه اين اقليت در آن غوغاى اكثريت تقوى را و ترس از خدا را فراموش نكردند و امر الهى درباره صاحب اختيارشان را به گوش جان خريدند و بر ديده منت نهادند و از خداى خود براى چنين نعمتى سپاسگزارى كردند.</big>


الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنِينَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ، يَقُولُونَ »سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ« :
<big>در روز قيامت نوبت خداست كه سرفرازى اين اقليت مظلوم را بر همه معلوم نمايد و به رخ آن اكثريت ظالم بكشد.</big>


<big>در اين دو آيه، چهار عنايت الهى به شيعيان اهل‏بيت‏ عليهم السلام -  كه مظهر تقوايند -  چنين آمده است:</big>


بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏شوند و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مى‏آيند و مى‏گويند: »سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد« .××× 2 اسرار غدير: ص 152 بخش 7. ×××
# <big>با سلام وارد بهشت مى‏ شوند.</big>
# <big>در آن غوغاى محشر در امن و امانند.</big>
# <big>بهشت در انتظار قدوم آنان است، و به محض آمدن درهاى بهشت به رويشان باز مى‏ شود.</big>
# <big>ملائكه مؤكل بر بهشت براى آنان سه خبر خوش دارند: سلام بر شما! پاكيزه شديد! تا ابد در بهشت خواهيد بود!</big>


<big><br />البته احاديث بسيار مفصلى درباره كرامت خداوند درباره شيعيان در روز قيامت وارد شده، تا آنجا كه همه مردم جهان در آن روز آرزو مى ‏كنند كه ‏اى كاش از «فاطميين» و «علويين» بودند و به آن همه عنايت الهى دست مى ‏يافتند.<ref><big>در اين باره به جلد 8 بحار الانوار مراجعه شود.</big></ref></big>


2-  موقعيت تاريخى
== <big> آيه «أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ . ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ...»<ref><big>اعراف /  49. غدير در قرآن: ج 2 ص 163-168 .</big></ref></big> ==
<big>با در نظر گرفتن اينكه غدير مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده و در قسمت آيات نازل شده در غدير ذكر شد، آياتى هم در ضمن كلام به صورت اشاره آمده و منظور از آنها بيان شده است. اين موارد در تفسير ۱۸ آيه است، كه از جمله اين آيات، آيه ۴۹ سوره اعراف و آيه ۷۲ سوره توبه و آيه ۲۳ و ۲۴ سوره رعد و آيه ۷۱ سوره زخرف است:</big>


در خطبه غدير پس از آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله از اصل مسئله امامت فراغت يافت به معرفى دوستان و دشمنان امامت پرداخت. در اين فراز از اواسط خطبه مسئله ورودِ با جلالت آنان به بهشت را با اقتباس از دو آيه قرآن در كلام خود بيان فرمود.
<big>«أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ، ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ» :</big>


در اين تركيبِ كلام آيه سوره حجر از صورت امر و ضمير »ها« در كلمه »ادخلوها« به صورت غايب و ذكر كلمه »جنت« آمده و »يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ« شده است. قسمت آخر آيه سوره زمر نيز با تصرفى در كلمات، به جاى »قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها« جمله »تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بالتسليم« آمده و سپس بقيه آيه عيناً ذكر شده است.
<big>«آيا اينان هستند كه قسم ياد كرديد خدا رحمتى به آنان نمى‏ رساند؟ داخل بهشت شويد كه ترسى بر شما نيست و محزون نمى ‏شويد» .</big>


<big>«وَعَدَ اللَّه الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّه أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»<ref> <big>توبه /  72.</big> </ref>:</big>


3-  موقعيت قرآنى
<big>«خداوند به مردان و زنان مؤمن وعده كرده بهشت‏ هايى را كه در آن نهر هايى جارى است و در آن هميشگى خواهند بود و مسكن ‏هاى پاكيزه ‏اى كه در بهشت ‏هاى عدن است و رضايتى از سوى پروردگار كه بالاتر است. اين است رستگارى عظيم» .</big>


آيات سوره حجر ضمن اتمام حجت‏هاى خدا بر ابليس است كه وقتى بر آدم سجده نكرد مورد مؤاخذه قرار گرفت تا آنجا كه خدا به او فرمود: وعده‏گاه گمراه شوندگان به دست تو جهنم است، و در مقابل وعده‏گاه متقين بهشت است كه با سلامتى وارد آن خواهند شد.
<big>«جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ. سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ»<ref><big>رعد /  24،23.</big> </ref>:</big>


<big>«بهشت ‏هاى عدن كه آنان و هركس از پدران و همسران و فرزندانشان كه صلاحيت داشته باشند داخل آن مى‏ گردند و ملائكه از هر درى بر آنان وارد مى ‏شوند. سلام بر شما به خاطر آنچه صبر كرديد و خانه عاقبت خوبى است» .</big>


آيه سوره زمر در زمينه ترسيم روز قيامت است كه از آيه 68 آغاز مى‏شود و از نفخه صور بيان مى‏كند تا نوبت به جهنم و بهشت مى‏رسد كه متقين به سمت بهشت برده مى‏شوند و خزانه دارانش با سلام و تحيت آنان را وارد مى‏كنند و بشارت ابديت به آنان مى‏دهند، و دنباله مطلب تا آخر اين سوره ادامه مى‏يابد.
<big>«يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ»<ref>زخرف /  71. </ref>:</big>


<big>«كاسه‏ هايى از طلا و ظرف‏ هايى بر آنان گردانده مى‏ شود كه در آنهاست آنچه دل‏ ها بخواهد و چشم ‏ها لذت ببرد و شما در آن هميشگى خواهيد بود» .</big>


4-  تحليل اعتقادى
<big>اين آيات از سه بُعد قابل بررسى است:</big>


از جهت تفسيرى دو نقطه مهم در كلام مبارك پيامبرصلى الله عليه وآله پيرامون اين دو آيه در خطبه غدير نهفته است: يكى ارتباط تقوى و ولايت، و ديگرى تشريفات خاص براى ورود با جلالت شيعيان به بهشت.
=== <big> متن روايت</big> ===
<big>لَمَّا اعْتَرَضَ الْحارِثُ الْفِهْرىُّ وَ طَلِبَ الْعَذابَ مِنَ اللَّه انْ كانَ مُحَمَّدٌ صادِقاً وَ قُتِلَ بِعَذابٍ مِنَ السَّماءِ وَ نَزَلَتْ «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ...» قالَ النَّبِىّ‏صلى الله عليه وآله لاصْحابِهِ: رَأَيْتُمْ؟ قالُوا: نَعَمْ.</big>


<big>قالَ: وَ سَمِعْتُمْ؟ قالُوا: نَعَمْ. قالَ: «طوبى لِمَنْ والاهُ وَ الْوَيْلُ لِمَنْ عاداهُ. كَأَنّى انْظُرُ الى عَلِىٍّ وَ شيعَتِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُزَفُّونَ عَلى نُوقٍ مِنْ رياضِ الْجَنَّةِ شَبابٌ مُتَوَّجُونَ مُكَحَّلُونَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ قَدْ ايِّدُوا بِرِضْوانٍ مِنَ اللَّه اكْبَرُ، ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ؛ حَتّى سَكَنُوا حَظيرَةَ الْقُدْسِ مِنْ جِوارِ رَبِّ الْعالَمينَ، لَهُمْ فيها ما تَشْتَهِى الانْفُسُ وَ تَلَذُّ الاعْيُنُ وَ هُمْ فيها خالِدُونَ؛ وَ يَقُولُ لَهُمُ الْمَلائِكَةُ: سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» :</big>


اما مورد دوم كه تشريفات ورود شيعيان به بهشت است و از تضمين دو آيه مزبور در اين قسمت از خطابه غدير قابل توجه است، عنايت خاص پروردگار در روز قيامت به كسانى است كه ولايت ائمه‏عليهم السلام را پذيرفته‏اند.
<big>آنگاه كه حارث فهرى اعتراض كرد و گفت: اگر محمد راست مى‏ گويد عذاب بر من نازل شود، و عذاب نازل شد و او را كشت و آيه «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ» نازل شد، پيامبرصلى الله عليه وآله به اصحابش فرمود: ديديد؟ گفتند: آرى. فرمود: و شنيديد؟ گفتند: آرى.</big>


<big>فرمود: خوشا به حال كسى كه ولايت او را بپذيرد و واى بر كسى كه با او دشمنى كند. گويا على و شيعيانش را مى‏ بينم كه روز قيامت سوار بر شترها بين باغ ‏هاى بهشت با جلالت برده مى ‏شوند در حالى كه جوان سال و خوش سيما هستند و تاج بر سر با چشمان سرمه كشيده ‏اند.</big>


لطف اين كرامت در آن است كه اين اقليت در آن غوغاى اكثريت تقوى را و ترس از خدا را فراموش نكردند و امر الهى درباره صاحب اختيارشان را به گوش جان خريدند و بر ديده منت نهادند و از خداى خود براى چنين نعمتى سپاسگزارى كردند.
<big>نه ترسى بر آنان است و نه محزون مى‏ شوند؛ و با رضايت پروردگار كه مهم ‏تر و بزرگ‏ تر است تأييد مى‏ شوند و آن است رستگارى عظيم، تا آنكه در پناهگاه قدس از جوار پروردگار عالم ساكن شوند كه در آنجا آنچه دل بخواهد و ديده لذت ببرد برايشان آماده است و در آن دائمى خواهند بود. ملائكه به آنان مى‏ گويند: «سلام بر شما به خاطر صبرى كه نموديد، و خوب خانه نهايى براى خود به دست آورديد» .<ref><big>بحار الانوار: ج 37 ص 167.</big></ref></big>


در روز قيامت نوبت خداست كه سرفرازى اين اقليت مظلوم را بر همه معلوم نمايد و به رخ آن اكثريت ظالم بكشد.
=== <big> موقعيت تاريخى</big> ===
<big>آخرين ساعات از برنامه سه روزه غدير است. كم كم برنامه بيعت نيز به پايان رسيده است و مردم آماده مى‏ شوند تا خيمه‏ ها را جمع كنند و براى حركت به سوى مدينه نيمه باقيمانده راه را پيش گيرند. در چنين موقعيتى دوازده نفر از منافقين به رياست حارث فهرى نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آمدند.</big>


<big>اينان با رگ‏ هاى ورم كرده از كينه، معترضانه پرسيدند: آيا ولايت على را از سوى خداوند آوردى يا از پيش خود گفتى؟!! پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: از طرف خداوند اين دستور را به شما ابلاغ نمودم.</big>


در اين دو آيه، چهار عنايت الهى به شيعيان اهل‏بيت‏عليهم السلام -  كه مظهر تقوايند -  چنين آمده است:
<big>اين متعصبين كه شالوده ذهن و افكارشان جاهليت بود گفتند: خدايا، اگر محمد راست مى ‏گويد بلاى آسمانى بر ما نازل كن!! اين درخواستِ برخاسته از نفاق و كفر و استكبار در برابر ذات الهى فوراً پاسخ داده شد و بلاى آسمانى بر سر همه آنان نازل شد و هلاكشان كرد و دوازده جنازه بى‏ جان از غضب الهى، جلوى ديدگان يكصد و بيست هزار نفر روى زمين افتادند، و مردم داغى جهنم را از عمق جانشان احساس كردند.<ref><big>بحار الانوار: ج 37 ص 167،162،136. عوالم العلوم: ج 3/15 ص 144،129،57،56. الغدير: ج 1 ص 193. همچنين مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج 1 ص 389.</big> </ref></big>


<big>در چنين شرايطى پيامبرصلى الله عليه وآله با استفاده از فرصت پيش آمده، فضيلتِ پذيرندگان ولايت علوى در بهشت را با اقتباس از چهار آيه قرآن در كلامى مختصر بيان فرمود و آيات را به گونه ‏اى با كلام خويش تركيب فرمود كه مظهرى از فصاحت محمدى را جلوه ‏گر ساخت.</big>


1. با سلام وارد بهشت مى‏شوند.
<big>آيه سوره اعراف (لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ)۱۲ بار در قرآن با تفاوتى مختصر آمده است و همه اين موارد در توصيف اهل بهشت است.</big>


2. در آن غوغاى محشر در امن و امانند.
<big>آيه سوره توبه (رِضْوانٌ مِنَ اللَّه أَكْبَرُ) پس از آنكه نعمت‏ هاى بهشتى را مى‏ شمارد، نعمت بالاترى را به ميان مى‏ آورد كه رضايت پروردگار است.</big>


3. بهشت در انتظار قدوم آنان است، و به محض آمدن درهاى بهشت به رويشان باز مى‏شود.
<big>آيه سوره رعد (سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ) تحيّت و تهنيت الهى به اهل بهشت هنگام ورود به آن است.</big>


4. ملائكه مؤكل بر بهشت براى آنان سه خبر خوش دارند:
<big>آيه سوره زخرف (فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ) بيانگر نعمت نامتناهى و متنوع و دلخواه بهشت است كه شامل تمام خواسته ‏هاى لذت بخش بشر است.</big>


سلام بر شما!
<big>مى‏ بينيم كه اين چهار آيه جوانب مختلف نعمت‏ هاى بهشتى را بيان كرده و اينک پيامبرصلى الله عليه وآله همه اين جوانب را درباره پذيرندگان «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» كنار هم چيده به آنان هديه مى‏ كند.</big>


پاكيزه شديد!
=== <big> تحليل اعتقادى</big> ===
<big>در تحليل اين موقعيت قرآنى در غدير بايد گفت: منظره ايجاد شده پس از مرگ حارث فهرى با بلاى آسمانى، يادآور بهشت و جهنم براى آن جمعيت يكصد و بيست هزار نفرى و همه نسل‏ هاى تاريخ بود، چرا كه عذاب دنيا نمونه ‏اى از عذاب آخرت است آنگاه كه در پاسخ به عصيان در برابر اوامر الهى باشد.</big>


تا ابد در بهشت خواهيد بود!
<big>در آنجا مردم جهنمِ دشمنان على ‏عليه السلام را به چشم خود ديدند چنانكه حضرت فرمود: شنيديد؟ ديديد؟! اكنون بهترين موقعيت براى گريزى به بهشت بود تا آن سوى قضيه را نيز در نظر خود مجسم كنند.</big>


<big>عظمتى كه پيامبر صلى الله عليه وآله از كيفيت حضور شيعيان على‏ عليه السلام ترسيم فرموده روح تازه در جان ‏هاى خسته آنان كه از جنايت‏ هاى سقيفه جراحت‏ ها بر تن دارند مى‏ دمد. ابتدا مى‏ فرمايد: «خوشا به حالشان» ! سپس به «يُزَفُّونَ» اشاره مى‏ كند، يعنى با عظمت و جلال آنان را مى ‏برند. آنگاه «مُتَوَّجُونَ» را مطرح مى‏ فرمايد كه تاجِ كرامت و شرف بر سر دارند.</big>


البته احاديث بسيار مفصلى درباره كرامت خداوند درباره شيعيان در روز قيامت وارد شده، تا آنجا كه همه مردم جهان در آن روز آرزو مى‏كنند كه‏اى كاش از »فاطميين« و »علويين« بودند و به آن همه عنايت الهى دست مى‏يافتند.××× 1 در اين باره به جلد 8 بحار الانوار مراجعه شود. ×××
<big>در دنباله اين توصيف اشارات قرآنى آغاز مى ‏شود: خوف و حزنى ندارند، بالاتر از نعمت‏ هاى بهشت، خداى بزرگ از آنان راضى است چرا كه «رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً» ، و چه سعادتى از اين بالاتر كه فوز عظيم نصيبشان شده است.</big>


<big>آنگاه مقام بهشتى آنان را فراتر از ساير اهل بهشت در جوار پروردگار و در حظيرة القدس ذكر مى‏ نمايد، جايى كه خداوند والاترين بهشتيان را در آن جاى داده و اختيار مطلق لذات را به آنان سپرده و در واقع بهشت را به آنان ارزانى داشته است.</big>


8.  آيه »أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ . ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ...«××× 2 اعراف /  49. غدير در قرآن: ج 2 ص 168  - 163. ×××
<big>و اين همه آنگاه مضاعف مى‏ شود كه بدانند پايانى بر آن نيست و خالدون هست. از زيباترين فرازهاى قرآنى سلام خداوند است كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اينجا به اولياى على‏ عليه السلام بشارت داده است. «سلام بر شما به خاطر آنچه صبر كرديد» . خوشامدگويى ملائكه از طرف خداوند بر نقطه صبر متمركز است.</big>


  با در نظر گرفتن اينكه غدير مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده و در قسمت آيات نازل شده در غدير ذكر شد، آياتى هم در ضمن كلام به صورت اشاره آمده و منظور از آنها بيان شده است. اين موارد در تفسير 18 آيه است، كه از جمله اين آيات، آيه 49 سوره اعراف و آيه 72 سوره توبه و آيه 23 و 24 سوره رعد و آيه 71 سوره زخرف است:
<big>صبرى بزرگ، در سايه صبر على‏ عليه السلام! تحملى به سياهى طنابى كه بر گردن صاحب ولايت انداختند! بردبارى با محتواىِ «اوَ تُضْرَبُ الزَّهْراءُ نَهْراً»؟<ref><big>نوائب الدهور: ج 3 ص 158.</big> </ref> دندان روى جگر گذاشتن به سختىِ «صَبَرْتُ وَ فِى الْعَيْنِ قَذى وَ فِى الْحَلْقِ شَجى» .<ref><big>مناقب ابن شهرآشوب: ج 2 ص 48.</big> </ref>عرقِ شرمسارى با حرارتِ «فَلَقَدْ عَزَّ عَلَى ابْنِ ابى‏ طالِبٍ انْ يَسْوَدَّ مَتْنَ فاطِمَةَ ضَرْباً فَلا يَثُورَ الى عَقيلَتِهِ وَ لا يَصِرَّ دُونَ حَليلَتِهِ» .<ref><big>نوائب الدهور: ج 3 ص 158.</big> </ref></big>


»أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ، ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ« :
<big>صبرى تلخ ‏تر از زهر، كه صداى سيلى بر چهره ماه و غلاف شمشير بر پهلو و ميخ در بر سينه و تازيانه بر بازو همراه آن باشد! كمر خم شده از تحملى كه با گذشت ۷۵ شبِ تاريک از يک روزِ پر قساوت، هنگامِ غسل خونِ تازه از پهلو، خونِ كبود شده بر بازو و كتف، صداى اشک على‏ عليه السلام را به گوش عالم برساند.</big>


<big>صبرى فراتر از صبر كه بر پاى منبر صاحب غدير به جاى ذكر فضيلت او، لعن بر او شنيدن و اين همه خون جگر را با پاره‏ هاى جگر به خواهر سپردن!</big>


»آيا اينان هستند كه قسم ياد كرديد خدا رحمتى به آنان نمى‏رساند؟ داخل بهشت شويد كه ترسى بر شما نيست و محزون نمى‏شويد« .
<big>صبرى كه صبر از شنيدنش اشكريز است، آنگاه كه غدير را با جوانمردان و شير خوارانش در كربلا پيش چشم كودكان و خواهرانش سر بريدند و بوسه خواهر را بر حلقوم بريده رساندند، و ديده دخترانش را بر سر بريده حسرتناک گذاشتند.</big>


<big>صبرى بزرگ‏ تر از صبر، كه مادر صبر آن را آفريد و از كربلا تا شام با خود برد و با موى سپيد به كربلا باز گردانيد.</big>


»وَعَدَ اللَّه الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّه أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ«××× 1 توبه /  72. ×××:
<big>صبرى كه امامان غدير را جام زهر نوشانيد و كاسه اشک گرفت. صبرى كه دوازدهمين نور صابرش با ناله‏ اى بلند مى‏ فرمايد: «لاَنْدُبَنَّكَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لاَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً» ، و به عظمت آن بانو قسم ياد مى ‏كند كه «لا تَرانِى اتَّخَذْتُ لا وَ عُلاها، بَعْدَ بَيْتِ الاحْزانِ بَيْتَ سُرُورٍ» .</big>


<big>سلام بر صبرى كه چهارده قرن سيلاب اشک به همراه آورده، و درود بر شيعيان على‏ عليه السلام كه كاسه چشمشان پر از خونِ دل است.</big>


»خداوند به مردان و زنان مؤمن وعده كرده بهشت‏هايى را كه در آن نهرهايى جارى است و در آن هميشگى خواهند بود و مسكن‏هاى پاكيزه‏اى كه در بهشت‏هاى عدن است و رضايتى از سوى پروردگار كه بالاتر است. اين است رستگارى عظيم« .
<big>سلام بر شما اى شيعيان صابرى كه در هر كجاى جهان به پاى صاحب غدير و براى خشنودى مبلِّغ اعظم غدير اهانت‏ ها مى‏ شنويد و مورد حمله قرار مى‏ گيريد و شما را به مسخره مى‏ گيرند، اما هرگز دست از ريسمان الهىِ محمد و على و فاطمه ‏عليهم السلام بر نمى ‏داريد.</big>


<big>ملائكه در انتظارتان درب بهشت را گلباران مى‏ كنند تا با قدوم شما تحيّتى بزرگ تقديمتان نمايند: «سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» !</big>


»جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ. سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ«××× 2 رعد /  24 23. ×××:
== <big> آيه «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا . فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ...»<ref><big>فاطر / 32-35 . غدير در قرآن: ج 3 ص 364-369 .</big> </ref></big> ==
<big>يكى از جلوه‏ هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسير آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است.</big>


<big>در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته ‏هايى از مسئله غدير به چشم مى‏ خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى‏ شود. در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏ هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:</big>


»بهشت‏هاى عدن كه آنان و هركس از پدران و همسران و فرزندانشان كه صلاحيت داشته باشند داخل آن مى‏گردند و ملائكه از هر درى بر آنان وارد مى‏شوند. سلام بر شما به خاطر آنچه صبر كرديد و خانه عاقبت خوبى است« .
<big>«ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا، فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ. جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ. وَ قالُوا الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا غفور شَكُورٌ. الَّذِى  أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ» :</big>


<big>«سپس كتاب را به كسانى از بندگانمان كه برگزيديم به ارث رسانديم. عده ‏اى از آنان ظالم به نفس خويش بودند و عده‏ اى ميانه رو، و عده‏ اى پيشتاز به سوى خيرات با اجازه خدا، كه اين فضيلت بزرگ است. بهشت عدن كه وارد آن مى ‏شوند، كه در آن با دستبند هايى از طلا و نيز با مرواريد مزين مى‏ شوند، و لباسشان در آنجا حرير است. آنان مى ‏گويند: خدا را شكر كه اندوه را از ما برد. پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است. خدايى كه با فضل خود ما را به خانه اقامت آورد كه در آن به ما رنج و خستگى نمى‏ رسد» .</big>


»يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ«××× 3 زخرف /  71. ×××:
<big>اين آيه و دعاى مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:</big>


=== <big> متن دعا</big> ===
<big>در نمازى كه از امام صادق ‏عليه السلام در اعمال روز غدير وارد شده، دعايى بعد از نماز خوانده مى‏ شود كه فرازى از آن چنين است:</big>


»كاسه‏هايى از طلا و ظرف‏هايى بر آنان گردانده مى‏شود كه در آنهاست آنچه دل‏ها بخواهد و چشم‏ها لذت ببرد و شما در آن هميشگى خواهيد بود« .
<big>... وَ اجْعَلْ مَحْيانا خَيْرَ الْمَحْيا وَ مَماتَنا خَيْرَ الْمَماتِ وَ مُنْقَلَبَنا خَيْرَ الْمُنْقَلَبِ عَلى مُوالاةِ اوْلِيائِكَ وَ الْبَرائَةِ مِنْ اعْدائِكَ، حَتّى تَتَوَفّانا وَ انْتَ عَنّا راضٍ قَدْ اوْجَبْتَ لَنَا الْخُلُودَ فى جَنَّتِكَ بِرَحْمَتِكَ وَ الْمَثْوى فى جِوارِكَ وَ الانابَةَ الى دارِ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِكَ، لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ<ref><big>عوالم العلوم: ج 3/15 ص 219. الاقبال: ص 475.</big></ref>:</big>


اين آيات از سه بُعد قابل بررسى است:
<big>...خدايا، زندگى ما را بهترين زندگى و مرگ ما را بهترين مردن و محل بازگشت ما را بهترين مكان قرار ده با ولايت اوليائت و بيزارى از دشمنانت، تا آنكه ما را از دنيا ببرى در حالى كه از ما راضى هستى، و با رحمت و فضل خويش دائمى بودن در بهشت و سكونت در جوارت و بازگشت به محل دائمى اقامت را بر ما واجب فرمايى؛ آنجايى كه در آن رنج و خستگى به ما نمى‏ رسد.</big>


=== <big> نتيجه اعتقادى</big> ===
<big>در آخر اين فراز از دعاى روز غدير، آخرين قسمت از آيات مذكور تضمين شده است. در اين تضمين با تغيير ضماير جمله «الَّذِى أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ» در آيه، به صورت «الانابَةَ الى دارِ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِكَ» آمده است و بقيه آيه لفظ به لفظ مطابق است.</big>


1-  متن روايت
==== <big> الف. بهشت و رضوان اللَّه براى اهل ولايت</big> ====
<big>با توجه به اينكه كمال دين و تمام نعمت و رضايت رب، همگى براى رسيدن به بهشتى است كه نتيجه رضوان اللَّه است؛ خداوند در آيه ‏اى از قرآن حال بندگان پذيرنده چنين دينى را بيان مى ‏كند و مى‏گويد: «كتاب را براى بندگان برگزيده باقى گذاشتيم» .</big>


لَمَّا اعْتَرَضَ الْحارِثُ الْفِهْرىُّ وَ طَلِبَ الْعَذابَ مِنَ اللَّه انْ كانَ مُحَمَّدٌ صادِقاً وَ قُتِلَ بِعَذابٍ مِنَ السَّماءِ وَ نَزَلَتْ »سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ...« قالَ النَّبِىّ‏صلى الله عليه وآله لاصْحابِهِ: رَأَيْتُمْ؟ قالُوا: نَعَمْ.
<big>آنگاه بهشت را براى آنان توصيف مى‏ كند و اشاره مى ‏فرمايد كه وقتى وارد آن شوند با لسانِ شكر نتيجه كار خود را مى‏ بينند.</big>


<big>اكنون انطباق آن آيه بر پذيرندگان ولايت در اين دعا به معناى آن است كه در واقع اهل ولايت با خيال راحت در بهشت ساكن خواهند شد و نتيجه اعتقاد خود را خواهند ديد و به راحتى و آرامش ابدى دست خواهند يافت.</big>


قالَ: وَ سَمِعْتُمْ؟ قالُوا: نَعَمْ. قالَ: »طوبى لِمَنْ والاهُ وَ الْوَيْلُ لِمَنْ عاداهُ. كَأَنّى انْظُرُ الى عَلِىٍّ وَ شيعَتِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُزَفُّونَ عَلى نُوقٍ مِنْ رياضِ الْجَنَّةِ شَبابٌ مُتَوَّجُونَ مُكَحَّلُونَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ قَدْ ايِّدُوا بِرِضْوانٍ مِنَ اللَّه اكْبَرُ، ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ؛ حَتّى سَكَنُوا حَظيرَةَ الْقُدْسِ مِنْ جِوارِ رَبِّ الْعالَمينَ، لَهُمْ فيها ما تَشْتَهِى الانْفُسُ وَ تَلَذُّ الاعْيُنُ وَ هُمْ فيها خالِدُونَ؛ وَ يَقُولُ لَهُمُ الْمَلائِكَةُ: سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ« :
==== <big> ب. عظمت شيعه در بهشت</big> ====
<big>در اينجا حديث مفصلى كه امام صادق‏ عليه السلام از پدرانش از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نقل كرده<ref> <big>بحار الانوار: ج 65 ص 71 ح 131.</big> </ref> جلوه بسيار زيبايى از اين عظمت شيعه در بهشت را به تصوير مى‏ كشد، كه خلاصه‏ اى از آن را مى ‏آوريم:</big>


<big>هنگامى كه آيه «طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ» بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد، مقداد نزد آن حضرت آمد و پرسيد: يا رسول‏ اللَّه، طوبى چيست؟ حضرت فرمود: درختى در بهشت است كه اسب سوار تندرو صد سال زير سايه آن مى‏ تازد و هنوز به آخر آن نمى ‏رسد ... ، زير سايه آن مجالس شيعيان على‏ عليه السلام است كه در آنجا جمع مى ‏شوند. روزى از روزها كه در سايه آن گفتگو مى ‏كنند، ملائكه همراه اسبانى نزد آنان مى‏ آيند و آنان را دعوت مى‏ كنند تا براى سلام به پروردگار به جاى خاصى بيايند.</big>


آنگاه كه حارث فهرى اعتراض كرد و گفت: اگر محمد راست مى‏گويد عذاب بر من نازل شود، و عذاب نازل شد و او را كشت و آيه »سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ« نازل شد، پيامبرصلى الله عليه وآله به اصحابش فرمود: ديديد؟ گفتند: آرى. فرمود: و شنيديد؟ گفتند: آرى.
<big>هر يک سوار بر آن مركب‏ ها مى‏ شوند و در يک صف طولانى حركت مى‏ كنند تا به محل موعود مى‏ رسند. در آنجا عرضه مى ‏دارند: رَبَّنا انْتَ السَّلامُ وَ مِنْكَ السَّلامُ وَ لَكَ يَحِقُّ الْجَلالُ وَ الاكْرامُ. خداوند در پاسخ آنان مى‏ فرمايد: انَا السَّلامُ وَ مِنِّى السَّلامُ وَ لى يَحِقُّ الْجَلالُ وَ الاكْرامُ. مرحبا به بندگانم كه سفارش مرا درباره اهل‏ بيت حفظ كردند و حق مرا مراعات نمودند، و با ايمان به غيب امر مرا عملى كردند، و در همه حال نسبت به دستورات من دلسوزانه عمل كردند.</big>


<big>آنان مى ‏گويند: قسم به عزت و جلالت ما آن گونه كه حق عظمت توست كارى انجام نداده ‏ايم و حق تو را ادا نكرده ‏ايم. به ما اجازه سجده بده.</big>


فرمود: خوشا به حال كسى كه ولايت او را بپذيرد و واى بر كسى كه با او دشمنى كند. گويا على و شيعيانش را مى‏بينم كه روز قيامت سوار بر شترها بين باغ‏هاى بهشت با جلالت برده مى‏شوند در حالى كه جوان سال و خوش سيما هستند و تاج بر سر با چشمان سرمه كشيده‏اند.
<big>خداوند عزوجل به آنان مى ‏فرمايد: اكنون ديگر زحمت عبادت را از شما برداشته ‏ام و بدن‏ هاى شما را براى آسايش به خودتان سپرده ‏ام، چرا كه زمان بلندى بدن هايتان را به عبادت من واداشتيد و خود را به سختى انداختيد.</big>


<big>اكنون به آسايش و رحمت من رسيده ‏ايد، پس هر چه مى ‏خواهيد درخواست كنيد و از من بخواهيد تا آرزوهايتان را برآورم. امروز هم نمى‏ خواهم جزاى اعمال شما را بدهم، بلكه با رحمت و كرامت و بخشش و شأن عظيم خود و به خاطر محبت شما به اهل ‏بيت محمد جزايتان مى ‏دهم.</big>


نه ترسى بر آنان است و نه محزون مى‏شوند؛ و با رضايت پروردگار كه مهم‏تر و بزرگ‏تر است تأييد مى‏شوند و آن است رستگارى عظيم، تا آنكه در پناهگاه قدس از جوار پروردگار عالم ساكن شوند كه در آنجا آنچه دل بخواهد و ديده لذت ببرد برايشان آماده است و در آن دائمى خواهند بود. ملائكه به آنان مى‏گويند: »سلام بر شما به خاطر صبرى كه نموديد، و خوب خانه نهايى براى خود به دست آورديد« .××× 1 بحار الانوار: ج 37 ص 167. ×××
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در اينجا فرمود: اى مقداد، محبين على غرق در عطايا و مواهبى الهى مى ‏شوند، تا آنجا كه شيعيان ضعيف و مقصر نيز از خدا به اندازه همه دنيا درخواست مى‏ كنند و خدا به آنها عنايت مى‏ كند. با اين همه خداوند به آنان مى‏ فرمايد: در خواسته‏ هايتان كوتاهى كرديد و به كمتر از آنچه سزاوارتان بود راضى شديد. اكنون به موهبت ‏هاى پروردگارتان بنگريد.</big>


<big>اينجاست كه قبّه ‏ها (گنبدها و طاق‏ها)و قصرهايى در اعلا عليين ظاهر مى‏ شود كه از ياقوت سرخ و سبز و سفيد و زرد است و نور افشانى مى‏ كند كه در كنار هر يک دو باغ بهشتى است.</big>


2-  موقعيت تاريخى
<big>وقتى مى‏ خواهند وارد منازلشان شوند آنان را سوار بر مركب‏ هايى از نور مى ‏برند. همين كه وارد منازلشان شدند ملائكه را مى‏ يابند كه به آنان از طرف پروردگار تهنيت مى‏ گويند!</big>


آخرين ساعات از برنامه سه روزه غدير است. كم كم برنامه بيعت نيز به پايان رسيده است و مردم آماده مى‏شوند تا خيمه‏ها را جمع كنند و براى حركت به سوى مدينه نيمه باقيمانده راه را پيش گيرند. در چنين موقعيتى دوازده نفر از منافقين به رياست حارث فهرى نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آمدند.
اينان با رگ‏هاى ورم كرده از كينه، معترضانه پرسيدند: آيا ولايت على را از سوى خداوند آوردى يا از پيش خود گفتى؟!! پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: از طرف خداوند اين دستور را به شما ابلاغ نمودم.
اين متعصبين كه شالوده ذهن و افكارشان جاهليت بود گفتند: خدايا، اگر محمد راست مى‏گويد بلاى آسمانى بر ما نازل كن!! اين درخواستِ برخاسته از نفاق و كفر و استكبار در برابر ذات الهى فوراً پاسخ داده شد و بلاى آسمانى بر سر همه آنان نازل شد و هلاكشان كرد و دوازده جنازه بى‏جان از غضب الهى، جلوى ديدگان يكصد و بيست هزار نفر روى زمين افتادند، و مردم داغى جهنم را از عمق جانشان احساس كردند.××× 2 بحار الانوار: ج 37 ص 167 162 136. عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 144 129  57 56. الغدير: ج 1 ص 193. همچنين مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج 1 ص 389. ×××
در چنين شرايطى پيامبرصلى الله عليه وآله با استفاده از فرصت پيش آمده، فضيلتِ پذيرندگان ولايت علوى در بهشت را با اقتباس از چهار آيه قرآن در كلامى مختصر بيان فرمود و آيات را به گونه‏اى با كلام خويش تركيب فرمود كه مظهرى از فصاحت محمدى را جلوه‏گر ساخت.
آيه سوره اعراف )لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ( 12 بار در قرآن با تفاوتى مختصر آمده است و همه اين موارد در توصيف اهل بهشت است.
آيه سوره توبه )رِضْوانٌ مِنَ اللَّه أَكْبَرُ( پس از آنكه نعمت‏هاى بهشتى را مى‏شمارد، نعمت بالاترى را به ميان مى‏آورد كه رضايت پروردگار است.
آيه سوره رعد )سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ( تحيّت و تهنيت الهى به اهل بهشت هنگام ورود به آن است.
آيه سوره زخرف )فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ( بيانگر نعمت نامتناهى و متنوع و دلخواه بهشت است كه شامل تمام خواسته‏هاى لذت بخش بشر است.
مى‏بينيم كه اين چهار آيه جوانب مختلف نعمت‏هاى بهشتى را بيان كرده و اينك پيامبرصلى الله عليه وآله همه اين جوانب را درباره پذيرندگان »مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ« كنار هم چيده به آنان هديه مى‏كند.
3-  تحليل اعتقادى
در تحليل اين موقعيت قرآنى در غدير بايد گفت: منظره ايجاد شده پس از مرگ حارث فهرى با بلاى آسمانى، يادآور بهشت و جهنم براى آن جمعيت يكصد و بيست هزار نفرى و همه نسل‏هاى تاريخ بود، چرا كه عذاب دنيا نمونه‏اى از عذاب آخرت است آنگاه كه در پاسخ به عصيان در برابر اوامر الهى باشد.
در آنجا مردم جهنمِ دشمنان على‏عليه السلام را به چشم خود ديدند چنانكه حضرت فرمود: شنيديد؟ ديديد؟! اكنون بهترين موقعيت براى گريزى به بهشت بود تا آن سوى قضيه را نيز در نظر خود مجسم كنند.
عظمتى كه پيامبرصلى الله عليه وآله از كيفيت حضور شيعيان على‏عليه السلام ترسيم فرموده روح تازه در جان‏هاى خسته آنان كه از جنايت‏هاى سقيفه جراحت‏ها بر تن دارند مى‏دمد. ابتدا مى‏فرمايد: »خوشا به حالشان« ! سپس به »يُزَفُّونَ« اشاره مى‏كند، يعنى با عظمت و جلال آنان را مى‏برند. آنگاه »مُتَوَّجُونَ« را مطرح مى‏فرمايد كه تاجِ كرامت و شرف بر سر دارند.
در دنباله اين توصيف اشارات قرآنى آغاز مى‏شود: خوف و حزنى ندارند، بالاتر از نعمت‏هاى بهشت، خداى بزرگ از آنان راضى است چرا كه »رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً« ، و چه سعادتى از اين بالاتر كه فوز عظيم نصيبشان شده است.
آنگاه مقام بهشتى آنان را فراتر از ساير اهل بهشت در جوار پروردگار و در حظيرة القدس ذكر مى‏نمايد، جايى كه خداوند والاترين بهشتيان را در آن جاى داده و اختيار مطلق لذات را به آنان سپرده و در واقع بهشت را به آنان ارزانى داشته است.
و اين همه آنگاه مضاعف مى‏شود كه بدانند پايانى بر آن نيست و خالدون هست. از زيباترين فرازهاى قرآنى سلام خداوند است كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اينجا به اولياى على‏عليه السلام بشارت داده است. »سلام بر شما به خاطر آنچه صبر كرديد« . خوشامدگويى ملائكه از طرف خداوند بر نقطه صبر متمركز است.
صبرى بزرگ، در سايه صبر على‏عليه السلام! تحملى به سياهى طنابى كه بر گردن صاحب ولايت انداختند! بردبارى با محتواىِ »اوَ تُضْرَبُ الزَّهْراءُ نَهْراً« ؟××× 1 نوائب الدهور: ج 3 ص 158. ××× دندان روى جگر گذاشتن به سختىِ »صَبَرْتُ وَ فِى الْعَيْنِ قَذى وَ فِى الْحَلْقِ شَجى« .××× 2 مناقب ابن شهرآشوب: ج 2 ص 48. ××× عرقِ شرمسارى با حرارتِ »فَلَقَدْ عَزَّ عَلَى ابْنِ ابى‏طالِبٍ انْ يَسْوَدَّ مَتْنَ فاطِمَةَ ضَرْباً فَلا يَثُورَ الى عَقيلَتِهِ وَ لا يَصِرَّ دُونَ حَليلَتِهِ« .××× 3 نوائب الدهور: ج 3 ص 158. ×××
صبرى تلخ‏تر از زهر، كه صداى سيلى بر چهره ماه و غلاف شمشير بر پهلو و ميخ در بر سينه و تازيانه بر بازو همراه آن باشد! كمر خم شده از تحملى كه با گذشت 75 شبِ تاريك از يك روزِ پر قساوت، هنگامِ غسل خونِ تازه از پهلو، خونِ كبود شده بر بازو و كتف، صداى اشك على‏عليه السلام را به گوش عالم برساند.
صبرى فراتر از صبر كه بر پاى منبر صاحب غدير به جاى ذكر فضيلت او، لعن بر او شنيدن و اين همه خون جگر را با پاره‏هاى جگر به خواهر سپردن!
صبرى كه صبر از شنيدنش اشكريز است، آنگاه كه غدير را با جوانمردان و شير خوارانش در كربلا پيش چشم كودكان و خواهرانش سر بريدند و بوسه خواهر را بر حلقوم بريده رساندند، و ديده دخترانش را بر سر بريده حسرتناك گذاشتند.
صبرى بزرگ‏تر از صبر، كه مادر صبر آن را آفريد و از كربلا تا شام با خود برد و با موى سپيد به كربلا باز گردانيد.
صبرى كه امامان غدير را جام زهر نوشانيد و كاسه اشك گرفت. صبرى كه دوازدهمين نور صابرش با ناله‏اى بلند مى‏فرمايد: »لاَنْدُبَنَّكَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لاَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً« ، و به عظمت آن بانو قسم ياد مى‏كند كه »لا تَرانِى اتَّخَذْتُ لا وَ عُلاها، بَعْدَ بَيْتِ الاحْزانِ بَيْتَ سُرُورٍ« .
سلام بر صبرى كه چهارده قرن سيلاب اشك به همراه آورده، و درود بر شيعيان على‏عليه السلام كه كاسه چشمشان پر از خونِ دل است.
سلام بر شما اى شيعيان صابرى كه در هر كجاى جهان به پاى صاحب غدير و براى خشنودى مبلِّغ اعظم غدير اهانت‏ها مى‏شنويد و مورد حمله قرار مى‏گيريد و شما را به مسخره مى‏گيرند، اما هرگز دست از ريسمان الهىِ محمد و على و فاطمه‏عليهم السلام بر نمى‏داريد.
ملائكه در انتظارتان درب بهشت را گلباران مى‏كنند تا با قدوم شما تحيّتى بزرگ تقديمتان نمايند: »سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ« !
9.  آيه »ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا . فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ...«××× 1 فاطر /  35  - 32. غدير در قرآن: ج 3 ص 369  - 364. ×××
  يكى از جلوه‏هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسير آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است.
در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته‏هايى از مسئله غدير به چشم مى‏خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى‏شود. در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:
»ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا، فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ. جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ. وَ قالُوا الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا غفور شَكُورٌ. الَّذِى  أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ« :
»سپس كتاب را به كسانى از بندگانمان كه برگزيديم به ارث رسانديم. عده‏اى از آنان ظالم به نفس خويش بودند و عده‏اى ميانه رو، و عده‏اى پيشتاز به سوى خيرات با اجازه خدا، كه اين فضيلت بزرگ است. بهشت عدن كه وارد آن مى‏شوند، كه در آن با دستبندهايى از طلا و نيز با مرواريد مزين مى‏شوند، و لباسشان در آنجا حرير است. آنان مى‏گويند: خدا را شكر كه اندوه را از ما برد. پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است. خدايى كه با فضل خود ما را به خانه اقامت آورد كه در آن به ما رنج و خستگى نمى‏رسد« .
اين آيه و دعاى مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:
1-  متن دعا
در نمازى كه از امام صادق‏عليه السلام در اعمال روز غدير وارد شده، دعايى بعد از نماز خوانده مى‏شود كه فرازى از آن چنين است:
... وَ اجْعَلْ مَحْيانا خَيْرَ الْمَحْيا وَ مَماتَنا خَيْرَ الْمَماتِ وَ مُنْقَلَبَنا خَيْرَ الْمُنْقَلَبِ عَلى مُوالاةِ اوْلِيائِكَ وَ الْبَرائَةِ مِنْ اعْدائِكَ، حَتّى تَتَوَفّانا وَ انْتَ عَنّا راضٍ قَدْ اوْجَبْتَ لَنَا الْخُلُودَ فى جَنَّتِكَ بِرَحْمَتِكَ وَ الْمَثْوى فى جِوارِكَ وَ الانابَةَ الى دارِ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِكَ، لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ××× 1 عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 219. الاقبال: ص 475. ×××:
...خدايا، زندگى ما را بهترين زندگى و مرگ ما را بهترين مردن و محل بازگشت ما را بهترين مكان قرار ده با ولايت اوليائت و بيزارى از دشمنانت، تا آنكه ما را از دنيا ببرى در حالى كه از ما راضى هستى، و با رحمت و فضل خويش دائمى بودن در بهشت و سكونت در جوارت و بازگشت به محل دائمى اقامت را بر ما واجب فرمايى؛ آنجايى كه در آن رنج و خستگى به ما نمى‏رسد.
2-  نتيجه اعتقادى
در آخر اين فراز از دعاى روز غدير، آخرين قسمت از آيات مذكور تضمين شده است. در اين تضمين با تغيير ضماير جمله »الَّذِى أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ« در آيه، به صورت »الانابَةَ الى دارِ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِكَ« آمده است و بقيه آيه لفظ به لفظ مطابق است.
الف. بهشت و رضوان اللَّه براى اهل ولايت
با توجه به اينكه كمال دين و تمام نعمت و رضايت رب، همگى براى رسيدن به بهشتى است كه نتيجه رضوان اللَّه است؛ خداوند در آيه‏اى از قرآن حال بندگان پذيرنده چنين دينى را بيان مى‏كند و مى‏گويد: »كتاب را براى بندگان برگزيده باقى گذاشتيم« .
آنگاه بهشت را براى آنان توصيف مى‏كند و اشاره مى‏فرمايد كه وقتى وارد آن شوند با لسانِ شكر نتيجه كار خود را مى‏بينند.
اكنون انطباق آن آيه بر پذيرندگان ولايت در اين دعا به معناى آن است كه در واقع اهل ولايت با خيال راحت در بهشت ساكن خواهند شد و نتيجه اعتقاد خود را خواهند ديد و به راحتى و آرامش ابدى دست خواهند يافت.
ب. عظمت شيعه در بهشت
در اينجا حديث مفصلى كه امام صادق‏عليه السلام از پدرانش از اميرالمؤمنين‏عليه السلام نقل كرده××× 1 بحار الانوار: ج 65 ص 71 ح 131. ××× جلوه بسيار زيبايى از اين عظمت شيعه در بهشت را به تصوير مى‏كشد، كه خلاصه‏اى از آن را مى‏آوريم:
هنگامى كه آيه »طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ« بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد، مقداد نزد آن حضرت آمد و پرسيد: يا رسول‏اللَّه، طوبى چيست؟ حضرت فرمود:
درختى در بهشت است كه اسب سوار تندرو صد سال زير سايه آن مى‏تازد و هنوز به آخر آن نمى‏رسد ... ، زير سايه آن مجالس شيعيان على‏عليه السلام است كه در آنجا جمع مى‏شوند. روزى از روزها كه در سايه آن گفتگو مى‏كنند، ملائكه همراه اسبانى نزد آنان مى‏آيند و آنان را دعوت مى‏كنند تا براى سلام به پروردگار به جاى خاصى بيايند.
هر يك سوار بر آن مركب‏ها مى‏شوند و در يك صف طولانى حركت مى‏كنند تا به محل موعود مى‏رسند. در آنجا عرضه مى‏دارند: رَبَّنا انْتَ السَّلامُ وَ مِنْكَ السَّلامُ وَ لَكَ يَحِقُّ الْجَلالُ وَ الاكْرامُ. خداوند در پاسخ آنان مى‏فرمايد: انَا السَّلامُ وَ مِنِّى السَّلامُ وَ لى يَحِقُّ الْجَلالُ وَ الاكْرامُ. مرحبا به بندگانم كه سفارش مرا درباره اهل‏بيت حفظ كردند و حق مرا مراعات نمودند، و با ايمان به غيب امر مرا عملى كردند، و در همه حال نسبت به دستورات من دلسوزانه عمل كردند.
آنان مى‏گويند: قسم به عزت و جلالت ما آن گونه كه حق عظمت توست كارى انجام نداده‏ايم و حق تو را ادا نكرده‏ايم. به ما اجازه سجده بده.
خداوند عزوجل به آنان مى‏فرمايد: اكنون ديگر زحمت عبادت را از شما برداشته‏ام و بدن‏هاى شما را براى آسايش به خودتان سپرده‏ام، چرا كه زمان بلندى بدن هايتان را به عبادت من واداشتيد و خود را به سختى انداختيد.
اكنون به آسايش و رحمت من رسيده‏ايد، پس هر چه مى‏خواهيد درخواست كنيد و از من بخواهيد تا آرزوهايتان را برآورم. امروز هم نمى‏خواهم جزاى اعمال شما را بدهم، بلكه با رحمت و كرامت و بخشش و شأن عظيم خود و به خاطر محبت شما به اهل‏بيت محمد جزايتان مى‏دهم.
پيامبرصلى الله عليه وآله در اينجا فرمود: اى مقداد، محبين على غرق در عطايا و مواهبى الهى مى‏شوند، تا آنجا كه شيعيان ضعيف و مقصر نيز از خدا به اندازه همه دنيا درخواست مى‏كنند و خدا به آنها عنايت مى‏كند. با اين همه خداوند به آنان مى‏فرمايد: در خواسته‏هايتان كوتاهى كرديد و به كمتر از آنچه سزاوارتان بود راضى شديد. اكنون به موهبت‏هاى پروردگارتان بنگريد.
اينجاست كه قبّه‏ها )گنبدها و طاق‏ها( و قصرهايى در اعلا عليين ظاهر مى‏شود كه از ياقوت سرخ و سبز و سفيد و زرد است و نور افشانى مى‏كند كه در كنار هر يك دو باغ بهشتى است.
وقتى مى‏خواهند وارد منازلشان شوند آنان را سوار بر مركب‏هايى از نور مى‏برند. همين كه وارد منازلشان شدند ملائكه را مى‏يابند كه به آنان از طرف پروردگار تهنيت مى‏گويند!