مفسّرین: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۶: خط ۸۶:
در فرازى ديگر يكى از عوامل سقوط در امتحان را منت گذاشتن بر خدا و رسول در قبول ولايت دانست كه اين غرور به دنبال خود شكستى عظيم دارد.
در فرازى ديگر يكى از عوامل سقوط در امتحان را منت گذاشتن بر خدا و رسول در قبول ولايت دانست كه اين غرور به دنبال خود شكستى عظيم دارد.


در قسمتى ديگر حسد نسبت به مقام شامخ ولايت را از عوامل سقوط در امتحان الهى اعلام كرد.
در قسمتى ديگر حسد نسبت به مقام شامخ ولايت را از عوامل سقوط در [[امتحان الهی]] اعلام كرد.


اينها سرفصل‏ هاى اين موضوع بودند كه با مطرح كردن آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله -  كه ۱۱ آيه است -  در اينجا ذكر مى ‏كنيم، و البته هر كدام در محل خود در عنوان «قرآن» آمده است:
اينها سرفصل‏ هاى اين موضوع بودند كه با مطرح كردن آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله -  كه ۱۱ آيه است -  در اينجا ذكر مى ‏كنيم، و البته هر كدام در محل خود در عنوان «قرآن» آمده است:
خط ۳۶۱: خط ۳۶۱:
در بين اين تأكيدات، پيامبرصلى الله عليه وآله حلال و حرام را به طور كلى مطرح مى‏ كند، و اينكه درباره جزئيات آنها بايد به امامان‏ عليهم السلام مراجعه شود.
در بين اين تأكيدات، پيامبرصلى الله عليه وآله حلال و حرام را به طور كلى مطرح مى‏ كند، و اينكه درباره جزئيات آنها بايد به امامان‏ عليهم السلام مراجعه شود.


اينها سرفصل‏هاى اين موضوع بودند كه با مطرح كردن هفت آيه تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله در اينجا ذكر مى‏ كنيم، كه البته هر كدام در محل خود در عنوان «قرآن»آمده است:
اينها سرفصل ‏هاى اين موضوع بودند كه با مطرح كردن هفت آيه تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله در اينجا ذكر مى‏ كنيم، كه البته هر كدام در محل خود در عنوان «قرآن»آمده است:


'''سوره نساء'''<ref>آيه ۸۲</ref>
'''سوره نساء'''<ref>آيه ۸۲</ref>
خط ۸۴۸: خط ۸۴۸:
‹‹وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّه ظَنَّ السَّوْءِ، عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّه عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِيراً››<ref>فتح /  ۶ . </ref>
‹‹وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّه ظَنَّ السَّوْءِ، عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّه عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِيراً››<ref>فتح /  ۶ . </ref>


‹‹تا خداوند عذاب نمايد مردان و زنان منافق و مشرك را كه به خدا بد گمانند. بر آنان باد بلاى بد و خدا بر آنان غضب كرده و لعنتشان نموده و برايشان جهنم را آماده ساخته و بد پايانى خواهد بود›› .
‹‹تا خداوند [[عذاب]] نمايد مردان و زنان منافق و مشرک را كه به خدا بد گمانند. بر آنان باد بلاى بد و خدا بر آنان غضب كرده و لعنتشان نموده و برايشان جهنم را آماده ساخته و بد پايانى خواهد بود›› .


آيا منافقين غير از آن دورويانى بودند كه آنچه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله از آنان خواست پذيرفتند، ولى تا آن حضرت چشم از جهان فرو بست و به شهادت رسيد همه را زير پا گذاشتند و علناً و بى‏ محابا فرامين حضرتش را نقض كردند و بناى سقيفه و غصب خلافت را چيدند؟
آيا منافقين غير از آن دورويانى بودند كه آنچه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله از آنان خواست پذيرفتند، ولى تا آن حضرت چشم از جهان فرو بست و به شهادت رسيد همه را زير پا گذاشتند و علناً و بى‏ محابا فرامين حضرتش را نقض كردند و بناى سقيفه و غصب خلافت را چيدند؟
خط ۸۶۱: خط ۸۶۱:


== رضايت خدا در قرآن<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۸۶  - ۱۷۹. </ref> ==
== رضايت خدا در قرآن<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۸۶  - ۱۷۹. </ref> ==
پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش چهارم خطبه غدير مدح قرآنى بسيار بلندى درباره مولاى منصوب در غدير يعنى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بر زبان آورد، كه كتاب آسمانى را يك پارچه به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام مرتبط ساخت. پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله  و اين مهم را در چهار مرحله بيان فرمود.
پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش چهارم [[خطبه غدیر]] مدح قرآنى بسيار بلندى درباره مولاى منصوب در غدير يعنى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بر زبان آورد، كه كتاب آسمانى را يک پارچه به [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] مرتبط ساخت. پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله  و اين مهم را در چهار مرحله بيان فرمود.


حضرت در ابتدا اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام را عزيزترين و نزديك‏ترين شخص نزد خود معرفى كرد، و سپس به صراحت فرمود: ‹‹خداى عز و جل و من از او راضى هستيم››.
حضرت در ابتدا اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام را عزيزترين و نزديك‏ترين شخص نزد خود معرفى كرد، و سپس به صراحت فرمود: ‹‹خداى عز و جل و من از او راضى هستيم››.


آنگاه همه موارد آيات رضايت در قرآن را درباره على‏ عليه السلام دانست و فرمود: ‹‹هيچ آيه رضايتى در قرآن نازل نشده مگر درباره او››، و اين گونه به مردم فهمانيد كه جانشين من كسى است كه رضايت خدا و من از او ضمانت شده است.
آنگاه همه موارد آيات رضايت در [[قرآن]] را درباره على‏ عليه السلام دانست و فرمود: ‹‹هيچ آيه رضايتى در قرآن نازل نشده مگر درباره او››، و اين گونه به مردم فهمانيد كه جانشين من كسى است كه رضايت خدا و من از او ضمانت شده است.


مَعاشِرَ النّاسِ، هذا عَلِىٌّ، اَنْصَرُكُمْ لى وَ اَحَقُّكُمْ بى وَ اَقْرَبُكُمْ اِلَىَّ وَ اَعَزُّكُمْ عَلَىَّ، وَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اَنَا عَنْهُ راضِيانِ. وَ ما نَزَلَتْ آيَةُ رِضىً فِى الْقُرْآنِ اِلاّ فيهِ:
مَعاشِرَ النّاسِ، هذا عَلِىٌّ، اَنْصَرُكُمْ لى وَ اَحَقُّكُمْ بى وَ اَقْرَبُكُمْ اِلَىَّ وَ اَعَزُّكُمْ عَلَىَّ، وَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اَنَا عَنْهُ راضِيانِ. وَ ما نَزَلَتْ آيَةُ رِضىً فِى الْقُرْآنِ اِلاّ فيهِ:
خط ۸۷۲: خط ۸۷۲:


==غدير روز تفسير قرآن<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۲۹۹. </ref> ==
==غدير روز تفسير قرآن<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۲۹۹. </ref> ==
عناوين بر گرفته از آيات غدير در معرفى فرهنگ غدير در ماجرا و خطبه غدير و كلمات معصومين‏ عليهم السلام، ۲۲عنوان است كه به ترتيب از كليات آغاز مى‏ شود و با در نظر گرفتن مراحل وقوع ماجراى غدير به دنبال يكديگر اتفاق افتاده است. يكى از آنها ‹‹روز تفسير قرآنى›› است:
عناوين بر گرفته از آيات غدير در معرفى فرهنگ غدير در ماجرا و [[خطبه غدیر]] و كلمات معصومين‏ عليهم السلام، ۲۲عنوان است كه به ترتيب از كليات آغاز مى‏ شود و با در نظر گرفتن مراحل وقوع ماجراى غدير به دنبال يكديگر اتفاق افتاده است. يكى از آنها ‹‹روز تفسير قرآنى›› است:


غدير آن روزى بود كه در يك ۲۴ ساعت، انواع تفسير قرآن از دو لب مبارك آورنده قرآن يعنى پيامبرصلى الله عليه وآله شنيده شد. پنج آيه قرآن به طور كلى در سراسر قرآن تفسير شد:
غدير آن روزى بود كه در يک ۲۴ ساعت، انواع تفسير قرآن از دو لب مبارک آورنده قرآن يعنى پيامبرصلى الله عليه وآله شنيده شد. پنج آيه قرآن به طور كلى در سراسر قرآن تفسير شد:


سه سوره كامل از قرآن در قسمتى ديگر تفسير شد.
سه سوره كامل از قرآن در قسمتى ديگر تفسير شد.
خط ۸۸۵: خط ۸۸۵:


==مدح اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در قرآن<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۸۶  - ۱۷۹.</ref> ==
==مدح اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در قرآن<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۸۶  - ۱۷۹.</ref> ==
پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش چهارم خطبه غدير، همه گونه ستايش خدايى از بندگانش را كه در قرآن آمده متعلق به على ‏عليه السلام دانست و فرمود: ‹‹هيچ آيه مدحى در قرآن نازل نشده مگر درباره او››.
[[پیامبر صلی الله علیه و آله]] در فرازى از بخش چهارم [[خطبه غدیر]]، همه گونه ستايش خدايى از بندگانش را كه در [[قرآن]] آمده متعلق به على ‏عليه السلام دانست و فرمود: ‹‹هيچ آيه مدحى در قرآن نازل نشده مگر درباره او››.


وَ لا نَزَلَتْ آيَةُ مَدْحٍ فِى الْقُرآنِ اِلاّ فيهِ:
وَ لا نَزَلَتْ آيَةُ مَدْحٍ فِى الْقُرآنِ اِلاّ فيهِ:
خط ۸۹۲: خط ۸۹۲:


==مراحل حضور قرآن در غدير <ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۱۲ ۱۱. </ref> ==
==مراحل حضور قرآن در غدير <ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۱۲ ۱۱. </ref> ==
يكى از معارف قرآنى و تفسيرى غدير، مسير نزول آيات قرآن در غدير است. ضرورت اين مبحث از آن جهت است كه ذهنيتى از مسير قرآنى ماجراى غدير پيدا شود و يك جمع‏ بندى از مجموع آن را در نظر گرفته شود.
يكى از معارف قرآنى و تفسيرى غدير، مسير نزول آيات قرآن در غدير است. ضرورت اين مبحث از آن جهت است كه ذهنيتى از مسير قرآنى ماجراى غدير پيدا شود و يک جمع‏ بندى از مجموع آن را در نظر گرفته شود.


در اين باره بايد بدانيم كه واقعه غدير با مقدماتى حساب شده از مدينه آغاز شد و در طول سفر حج آماده ‏سازى فكرى و عملى براى آن ادامه يافت، تا در روز چهاردهم ذى ‏الحجة سال دهم هجرى رسماً فرمان اجراى آن صادر شد.
در اين باره بايد بدانيم كه واقعه غدير با مقدماتى حساب شده از مدينه آغاز شد و در طول سفر حج آماده ‏سازى فكرى و عملى براى آن ادامه يافت، تا در روز چهاردهم ذى ‏الحجة سال دهم هجرى رسماً فرمان اجراى آن صادر شد.


در همه اين مراحل آنچه به عنوان پيش‏ بينى يك برنامه كامل عيار درباره اعلام ولايت لازم بود، در نظر گرفته شد. اعجاب برانگيزتر از همه، نزول آيات قرآنى در رابطه با غدير بود كه خداوند آن را در متن قرآن جاى داد، و پيامبرصلى الله عليه وآله در سايه تفسير همان آيات مقدمه ‏چينى لازم براى برنامه عظيم غدير را تدارك ديد.
در همه اين مراحل آنچه به عنوان پيش‏ بينى يک برنامه كامل عيار درباره اعلام ولايت لازم بود، در نظر گرفته شد. اعجاب برانگيزتر از همه، نزول آيات قرآنى در رابطه با غدير بود كه خداوند آن را در متن قرآن جاى داد، و پيامبرصلى الله عليه وآله در سايه تفسير همان آيات مقدمه ‏چينى لازم براى برنامه عظيم غدير را تدارک ديد.


بنابراين مسير نزول آيات غدير از مدينه آغاز مى ‏شود و تا مكه مى ‏رود و از آنجا با مراسم حج همراه مى شود. با پايان حج حركت به سوى غدير خم آغاز مى‏ شود و با رسيدن به سرزمين خم، پيامبرصلى الله عليه وآله سخنرانى مفصل خود را برگزار مى‏ كند و سپس مراسم سه روزه غدير آغاز مى‏ شود.
بنابراين مسير نزول آيات غدير از مدينه آغاز مى ‏شود و تا مكه مى ‏رود و از آنجا با مراسم حج همراه مى شود. با پايان حج حركت به سوى غدير خم آغاز مى‏ شود و با رسيدن به سرزمين خم، پيامبرصلى الله عليه وآله سخنرانى مفصل خود را برگزار مى‏ كند و سپس مراسم سه روزه غدير آغاز مى‏ شود.
خط ۹۰۶: خط ۹۰۶:
فهرستى از مراحل نزول آيات قرآن در غدير از اين قرار است، كه البته هر كدام در عنوان خود آمده است:
فهرستى از مراحل نزول آيات قرآن در غدير از اين قرار است، كه البته هر كدام در عنوان خود آمده است:


۱. نزول آيات قرآن از مدينه تا مكه.
۱. نزول آيات [[قرآن]] از مدينه تا مکه.


۲. نزول آيات قرآن در ايام حج.
۲. نزول آيات قرآن در ايام حج.
خط ۹۱۲: خط ۹۱۲:
۳. نزول آيات قرآن در مكه پس از حج.
۳. نزول آيات قرآن در مكه پس از حج.


۴. نزول آيات قرآن از مكه تا غدير.
۴. نزول آيات قرآن از مكه تا [[غدیر]].


۵ . نزول آيات قرآن در خطابه غدير.
۵ . نزول آيات قرآن در خطابه غدير.
خط ۹۲۳: خط ۹۲۳:


==معصومين ‏عليهم السلام تنها مفسّرين قرآن<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۷۸  - ۱۷۱ ۱۷۰  - ۱۵۷  ۵۲. اسرار غدير: ص ۲۱۹  ۵۳  ۵۲. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۲۹۸. واقعه قرآنى غدير: ص ۸۹ .</ref> ==
==معصومين ‏عليهم السلام تنها مفسّرين قرآن<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۷۸  - ۱۷۱ ۱۷۰  - ۱۵۷  ۵۲. اسرار غدير: ص ۲۱۹  ۵۳  ۵۲. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۲۹۸. واقعه قرآنى غدير: ص ۸۹ .</ref> ==
پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از خطبه غدير، سخن از تفسير قرآن به ميان آورد، و با توجه دادن به اهميت آن على ‏عليه السلام را به عنوان جانشين خود در تفسير و تبيين قرآن معرفى كرد، و مردم را متوجه اين نكته نمود كه على‏ عليه السلام علم آن را دارد و اوست كه مى ‏تواند به قرآن دعوت كند.
پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از [[خطبه غدیر]]، سخن از تفسير قرآن به ميان آورد، و با توجه دادن به اهميت آن على ‏عليه السلام را به عنوان [[جانشین]] خود در تفسير و تبيين قرآن معرفى كرد، و مردم را متوجه اين نكته نمود كه على‏ عليه السلام علم آن را دارد و اوست كه مى ‏تواند به قرآن دعوت كند.


در همين باره پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير دو نكته درباره تفسير قرآن بيان فرمود:
در همين باره پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير دو نكته درباره تفسير قرآن بيان فرمود:
خط ۹۲۹: خط ۹۲۹:
مفسّر قرآن و بيان كننده باطن آن فقط اهل‏بيت‏ عليهم السلام هستند.
مفسّر قرآن و بيان كننده باطن آن فقط اهل‏بيت‏ عليهم السلام هستند.


اهل‏بيت‏ عليهم السلام خليفه و جانشين پيامبرصلى الله عليه وآله در تفسير قرآن و كسانى هستند كه به امضاى آن حضرت چنين حقى دارند.
[[اهل ‏بیت‏ علیهم السلام]] خليفه و جانشين پيامبرصلى الله عليه وآله در تفسير قرآن و كسانى هستند كه به امضاى آن حضرت چنين حقى دارند.


در ادامه و در اثناء خطبه غدير، پيامبرصلى الله عليه وآله دو اقدام عملى بر فراز منبر انجام دادند كه تا آن روز سابقه نداشت و بسيار جالب توجه بود؛ همچنان كه حضرت وارد قسمت اصلى سخن -  يعنى معرفى دوازده امام معصوم‏ عليهم السلام -  شده بود و مقام با عظمت على‏ عليه السلام و جانشينان او را بيان مى‏ كرد، بدون مقدمه مردم شنيدند كه حضرت خبر از كار فوق‏ العاده‏ اى مى‏ دهد كه مى‏ خواهد بر فراز منبر انجام دهد. در واقع براى آنكه مخاطبين از ديدن آن منظره يكّه نخورند پيامبرصلى الله عليه وآله اذهان را آماده ديدن آن مى‏ نمود.
در ادامه و در اثناء خطبه غدير، پيامبرصلى الله عليه وآله دو اقدام عملى بر فراز منبر انجام دادند كه تا آن روز سابقه نداشت و بسيار جالب توجه بود؛ همچنان كه حضرت وارد قسمت اصلى سخن -  يعنى معرفى دوازده امام معصوم‏ عليهم السلام -  شده بود و مقام با عظمت على‏ عليه السلام و جانشينان او را بيان مى‏ كرد، بدون مقدمه مردم شنيدند كه حضرت خبر از كار فوق‏ العاده‏ اى مى‏ دهد كه مى‏ خواهد بر فراز منبر انجام دهد. در واقع براى آنكه مخاطبين از ديدن آن منظره يكّه نخورند پيامبرصلى الله عليه وآله اذهان را آماده ديدن آن مى‏ نمود.
خط ۹۴۳: خط ۹۴۳:
در فرازى از بخش سوم خطبه غدير، پس از آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله وجوب اطاعت ائمه‏ عليهم السلام را بيان كرد، نتيجه‏ گيرى رسمى از اين اتصال حجت‏ هاى الهى نمود، و ابلاغ اوامر و نواهى الهى را فقط به اين طريق اختصاص داده فرمود: ‹‹هيچ حلال و حرامى نيست مگر آنچه خدا و رسول و دوازده امام براى شما تعيين كنند››، و دليل آن را هم ذكر كرد كه خداوند علم آن را فقط به من عنايت كرده و من هم فقط به دوازده امام سپرده‏ ام و هيچ كس را در اين باره شريك آنان قرار نداده ‏ام.
در فرازى از بخش سوم خطبه غدير، پس از آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله وجوب اطاعت ائمه‏ عليهم السلام را بيان كرد، نتيجه‏ گيرى رسمى از اين اتصال حجت‏ هاى الهى نمود، و ابلاغ اوامر و نواهى الهى را فقط به اين طريق اختصاص داده فرمود: ‹‹هيچ حلال و حرامى نيست مگر آنچه خدا و رسول و دوازده امام براى شما تعيين كنند››، و دليل آن را هم ذكر كرد كه خداوند علم آن را فقط به من عنايت كرده و من هم فقط به دوازده امام سپرده‏ ام و هيچ كس را در اين باره شريك آنان قرار نداده ‏ام.


همچنين در اواسط بخش سوم خطبه غدير و پس از بيان توازن مقام نبوت و امامت، خطبه به اوج خود نزديک مى ‏شد و نهيبى لازم بود كه مخاطبين بدانند چرا على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام از آغاز سخنرانى بر فراز منبر كنار پيامبرصلى الله عليه وآله ايستاده است
همچنين در اواسط بخش سوم [[خطبه غدیر]] و پس از بيان توازن مقام نبوت و [[امامت]]، خطبه به اوج خود نزديک مى ‏شد و نهيبى لازم بود كه مخاطبين بدانند چرا على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام از آغاز سخنرانى بر فراز منبر كنار پيامبرصلى الله عليه وآله ايستاده است


بايد گفته مى‏ شد كه لحظاتى بعد دو بازوى حيدرى در كف با كفايت محمدى قرار مى‏ گيرد و به گونه‏ اى خاص فراتر از آنچه در ذهن مردم است معرفى خواهد شد. براى اعلان اين مهم پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى ثقل اكبر را تابلو قرار داده، على‏ عليه السلام را در سايه قرآن نشان داد
بايد گفته مى‏ شد كه لحظاتى بعد دو بازوى حيدرى در كف با كفايت محمدى قرار مى‏ گيرد و به گونه‏ اى خاص فراتر از آنچه در ذهن مردم است معرفى خواهد شد. براى اعلان اين مهم پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى ثقل اكبر را تابلو قرار داده، على‏ عليه السلام را در سايه قرآن نشان داد
خط ۹۵۵: خط ۹۵۵:
به تعبير ديگر: ابتدا امر به تدبر در قرآن و به دنبال متشابه آن نبودن را مطرح كرد و آيه ۸۲ سوره نساء: ‹‹اَفَلا يَتَدَّبَّرُونَ الْقُرْآنَ ...آيه ۷سوره آل عمران: ‹‹هُوَ الَّذى اَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ اُمُّ الْكِتابِ وَ اُخَرُ مُتَشابِهاتٌ، فَاَمَّا الَّذينَ فى قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ اِلاَّ اللَّهُ وَ الرّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ ...›› را با كلام خود آميخت و مردم را آماده معرفى ‹‹راسخان در علم›› نمود.
به تعبير ديگر: ابتدا امر به تدبر در قرآن و به دنبال متشابه آن نبودن را مطرح كرد و آيه ۸۲ سوره نساء: ‹‹اَفَلا يَتَدَّبَّرُونَ الْقُرْآنَ ...آيه ۷سوره آل عمران: ‹‹هُوَ الَّذى اَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ اُمُّ الْكِتابِ وَ اُخَرُ مُتَشابِهاتٌ، فَاَمَّا الَّذينَ فى قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ اِلاَّ اللَّهُ وَ الرّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ ...›› را با كلام خود آميخت و مردم را آماده معرفى ‹‹راسخان در علم›› نمود.


سپس قسم ياد كرد كه باطن و تفسير قرآن را بيان نمى‏ كند مگر اين كسى كه مى‏ خواهم دست او را بگيرم و او را بالا ببرم و بازوى او را بگيرم و با دستانم او را بلند كنم و به شما بفهمانم كه هر كس من صاحب اختيار او بوده‏ ام اين على صاحب اختيار اوست، و ولايت او از طرف خدا نازل شده است.
سپس قسم ياد كرد كه باطن و تفسير قرآن را بيان نمى‏ كند مگر اين كسى كه مى‏ خواهم دست او را بگيرم و او را بالا ببرم و بازوى او را بگيرم و با دستانم او را بلند كنم و به شما بفهمانم كه هر كس من [[صاحب اختیار]] او بوده‏ ام اين على صاحب اختيار اوست، و ولايت او از طرف خدا نازل شده است.


لا حَلالَ اِلاَّ ما اَحَلَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ، وَ لا حَرامَ اِلاَّ ما حَرَّمَهُ اللَّهُ عَلَيْكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ، وَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَرَّفَنِىَ الْحَلالَ وَ الْحَرامَ وَ اَنَا اَفْضَيْتُ بِما عَلَّمَنى رَبّى مِنْ كِتابِهِ وَ حَلالِهِ وَ حَرامِهِ اِلَيْهِ... .
لا حَلالَ اِلاَّ ما اَحَلَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ، وَ لا حَرامَ اِلاَّ ما حَرَّمَهُ اللَّهُ عَلَيْكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ هُمْ، وَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَرَّفَنِىَ الْحَلالَ وَ الْحَرامَ وَ اَنَا اَفْضَيْتُ بِما عَلَّمَنى رَبّى مِنْ كِتابِهِ وَ حَلالِهِ وَ حَرامِهِ اِلَيْهِ... .
خط ۹۶۳: خط ۹۶۳:
حلالى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان حلال كرده باشند، و حرامى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان بر شما حرام كرده باشند. خداوند عزوجل حلال و حرام را به من شناسانده است، و آنچه پروردگارم از كتابش و حلال و حرامش به من آموخته به او سپرده‏ ام... .
حلالى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان حلال كرده باشند، و حرامى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان بر شما حرام كرده باشند. خداوند عزوجل حلال و حرام را به من شناسانده است، و آنچه پروردگارم از كتابش و حلال و حرامش به من آموخته به او سپرده‏ ام... .


اى مردم، قرآن را تدبر نماييد و آيات آن را بفهميد و در محكمات آن نظر كنيد و به دنبال متشابه آن نرويد. به خدا قسم، باطن آن را براى شما بيان نمى كند و تفسيرش را برايتان روشن نمى ‏كند مگر اين شخصى كه دست او را مى‏ گيرم و او را به سوى خود بالا مى‏ برم و بازوى او را مى‏ گيرم و با دستم او را بلند مى‏ كنم و به شما مى‏ فهمانم كه: ‹‹هر كس من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار اوست›› ، و او على بن ابى‏ طالب برادر و جانشين من است، و ولايتِ او از جانب خداوندِ عز و جل است كه بر من نازل كرده است.
اى مردم، قرآن را تدبر نماييد و آيات آن را بفهميد و در محكمات آن نظر كنيد و به دنبال متشابه آن نرويد. به خدا قسم، باطن آن را براى شما بيان نمى كند و تفسيرش را برايتان روشن نمى ‏كند مگر اين شخصى كه دست او را مى‏ گيرم و او را به سوى خود بالا مى‏ برم و بازوى او را مى‏ گيرم و با دستم او را بلند مى‏ كنم و به شما مى‏ فهمانم كه: ‹‹هر كس من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار اوست›› ، و او على بن ابى‏ طالب برادر و [[جانشین]] من است، و ولايتِ او از جانب خداوندِ عز و جل است كه بر من نازل كرده است.


پس از آن و در فرازى از بخش چهارم خطبه غدير، پيامبرصلى الله عليه وآله سخن از تفسير قرآن به ميان آورد، و با توجه دادن به اهميت آن على ‏عليه السلام را به عنوان جانشين خود در تفسير و تبيين قرآن معرفى كرد، و مردم را متوجه اين نكته نمود كه على ‏عليه السلام علم آن را دارد و اوست كه مى ‏تواند به قرآن دعوت كند:
پس از آن و در فرازى از بخش چهارم خطبه غدير، پيامبرصلى الله عليه وآله سخن از تفسير قرآن به ميان آورد، و با توجه دادن به اهميت آن على ‏عليه السلام را به عنوان جانشين خود در تفسير و تبيين قرآن معرفى كرد، و مردم را متوجه اين نكته نمود كه على ‏عليه السلام علم آن را دارد و اوست كه مى ‏تواند به قرآن دعوت كند:
خط ۹۶۹: خط ۹۶۹:
مَعاشِرَ النّاسِ، هذا عَلِىٌّ اَخى وَ وَصِيّى وَ واعى عِلْمى، وَ خَليفَتى فى اُمَّتى عَلى مَنْ آمَنَ بى وَ عَلى تَفْسيرِ كِتابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الدّاعى اِلَيْهِ وَ الْعامِلُ بِما يَرْضاهُ وَ الْمُحارِبُ لاَعْدائِهِ وَ الْمُوالى عَلى طاعَتِهِ وَ النّاهى عَنْ مَعْصِيَتِهِ:
مَعاشِرَ النّاسِ، هذا عَلِىٌّ اَخى وَ وَصِيّى وَ واعى عِلْمى، وَ خَليفَتى فى اُمَّتى عَلى مَنْ آمَنَ بى وَ عَلى تَفْسيرِ كِتابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الدّاعى اِلَيْهِ وَ الْعامِلُ بِما يَرْضاهُ وَ الْمُحارِبُ لاَعْدائِهِ وَ الْمُوالى عَلى طاعَتِهِ وَ النّاهى عَنْ مَعْصِيَتِهِ:


اى مردم، اين على است برادر من و وصى من و جامع علم من، و جانشين من در امتم بر آنان كه به من ايمان آورده‏اند، و جانشين من در تفسير كتاب خداوند عز و جل و دعوت به آن، و عمل كننده به آنچه او را راضى مى ‏كند، و جنگ كننده با دشمنان خدا و دوستى كننده بر اطاعت او و نهى كننده از معصيت او.
اى مردم، اين على است برادر من و وصى من و جامع علم من، و جانشين من در امتم بر آنان كه به من ايمان آورده ‏اند، و جانشين من در تفسير كتاب خداوند عز و جل و دعوت به آن، و عمل كننده به آنچه او را راضى مى ‏كند، و جنگ كننده با دشمنان خدا و دوستى كننده بر اطاعت او و نهى كننده از معصيت او.


  عناوين بر گرفته از آيات غدير در معرفى فرهنگ غدير در ماجرا و خطبه غدير و كلمات معصومين‏ عليهم السلام، ۲۲ عنوان است كه به ترتيب از كليات آغاز مى‏ شود و با در نظر گرفتن مراحل وقوع ماجراى غدير به دنبال يكديگر اتفاق افتاده است. يكى از آنها ‹‹روز فرهنگ بانان قرآن›› است:
  عناوين بر گرفته از آيات غدير در معرفى فرهنگ غدير در ماجرا و [[خطبه غدیر]] و كلمات معصومين‏ عليهم السلام، ۲۲ عنوان است كه به ترتيب از كليات آغاز مى‏ شود و با در نظر گرفتن مراحل وقوع ماجراى غدير به دنبال يكديگر اتفاق افتاده است. يكى از آنها ‹‹روز فرهنگ بانان قرآن›› است:


غدير روزى بود كه در آن مفسرين قرآن و تبيين كنندگان فرهنگ قرآنى غدير به طور كامل معرفى شدند، به گونه ‏اى كه در برابر فرهنگ جاهلى سقيفه هيچ ابهامى براى هدايت خواهان باقى نماند.
غدير روزى بود كه در آن مفسرين [[قرآن]] و تبيين كنندگان فرهنگ قرآنى غدير به طور كامل معرفى شدند، به گونه ‏اى كه در برابر فرهنگ جاهلى سقيفه هيچ ابهامى براى هدايت خواهان باقى نماند.


==مفسرين و غدير خم<ref>ترجمه الغدير )امينى -  واحدى( : ص ۷۱  - ۶۵. </ref> ==
==مفسرين و غدير خم<ref>ترجمه الغدير )امينى -  واحدى( : ص ۷۱  - ۶۵. </ref> ==
بر هيچ خردمندى پوشيده نيست كه شرف و برترى هر چيزى بسته به فايده و نتيجه آن است. بنابراين، در ميان موضوعات تاريخى، نخستين امرى كه مهم‏ترين فوايد و نتايج را داراست، موضوعى است كه بر اساس آن دينى پايه‏ گذارى شده، يا كيش و آئينى استوار گشته باشد، و نيز زيربناى مذهبى بوده است كه امت‏ هايى بدان گرويده‏ اند و دولت‏ هايى به خاطر آن شكل گرفته‏ اند، و سرانجام نامى جادوان از آن بر جاى مانده است.
بر هيچ خردمندى پوشيده نيست كه شرف و برترى هر چيزى بسته به فايده و نتيجه آن است. بنابراين، در ميان موضوعات تاريخى، نخستين امرى كه مهم‏ترين فوايد و نتايج را داراست، موضوعى است كه بر اساس آن دينى پايه‏ گذارى شده، يا كيش و آئينى استوار گشته باشد، و نيز زيربناى مذهبى بوده است كه امت‏ هايى بدان گرويده‏ اند و دولت‏ هايى به خاطر آن شكل گرفته‏ اند، و سرانجام نامى جادوان از آن بر جاى مانده است.


بر همين منوال است حال و شأن علماى تفسير، زيرا آياتى از قرآن كريم كه بدين قضيه اشاره دارد در برابر ديدگان مفسر نمايان مى‏ شود<ref>آل‏ عمران /  ۶۷ ۳ . معارج /  ۷۰. </ref>و مفسر خود را ملزم مى ‏بيند كه آنچه از مصدر وحى درباره نزول اين گونه آيات و تفسير آنها رسيده بيان كند، و هرگز روا نمى‏داند كه كارش نارسا و جهدش ناقص باشد.
بر همين منوال است حال و شأن علماى تفسير، زيرا آياتى از [[قرآن|قرآن کریم]] كه بدين قضيه اشاره دارد در برابر ديدگان مفسر نمايان مى‏ شود<ref>آل‏ عمران /  ۶۷ ۳ . معارج /  ۷۰. </ref>و مفسر خود را ملزم مى ‏بيند كه آنچه از مصدر وحى درباره نزول اين گونه آيات و تفسير آنها رسيده بيان كند، و هرگز روا نمى‏داند كه كارش نارسا و جهدش ناقص باشد.


اينك نام شمارى از مفسران سرشناس را كه در تفسير خود به ذكر اين واقعه پرداخته‏ اند از نظر مى گذرانيم:
اينك نام شمارى از مفسران سرشناس را كه در تفسير خود به ذكر اين واقعه پرداخته‏ اند از نظر مى گذرانيم: