آیه ۱۷۹ آل عمران و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:


===== بحث سوم: ارتباط ولايت با خبث ولادت =====
===== بحث سوم: ارتباط ولايت با خبث ولادت =====
در مقابل «طيب الولادة» و آثار آن كه ذكر شد »خبث الولادة« قرار دارد كه از منشأهاى اصلى خباثت است، و در احاديث به عنوان يك ضابطه مسلَّم بدان تصريح شده است.
در مقابل «طيب الولادة» و آثار آن كه ذكر شد «خبث الولادة» قرار دارد كه از منشأهاى اصلى خباثت است، و در احاديث به عنوان يك ضابطه مسلَّم بدان تصريح شده است.


پيامبر صلى الله عليه وآله به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: تو را دوست نمى ‏دارد مگر كسى كه ولادتش پاك است و تو را دشمن نمى‏ دارد مگر كسى كه ولادتش خبيث و ناپاك است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۶ ۱۴۵ و ج ۳۶ ص ۲۴۶ و ج ۳۸ ص ۱۰۰.</ref>


پيامبرصلى الله عليه وآله به اميرالمؤمنين‏عليه السلام فرمود: تو را دوست نمى‏دارد مگر كسى كه ولادتش پاك است و تو را دشمن نمى‏دارد مگر كسى كه ولادتش خبيث و ناپاك است.××× 1 بحار الانوار: ج 27 ص 146 145 و ج 36 ص 246 و ج 38 ص 100. ×××
صريح ‏تر از اين فرمود: «هر كس عترت مرا دوست نداشته باشد يكى از اين سه است: يا منافق است، يا زنازاده است، و يا كسى است كه مادرش در غير طهارت از حيض به او حامله شده است» .<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۷ ح ۸ .</ref>


اميرالمؤمنين‏ عليه السلام كلمه «وَلَد حَلال» را به صراحت در حديثى چنين فرمود: دروغ مى‏ گويد كسى كه گمان مى‏ كند از حلال به دنيا آمده در حالى كه مرا و امامان از فرزندان مرا مبغوض مى‏ دارد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۵.</ref>


صريح‏تر از اين فرمود: هر كس عترت مرا دوست نداشته باشد يكى از اين سه است: يا منافق است، يا زنازاده است، و يا كسى است كه مادرش در غير طهارت از حيض به او حامله شده است« .××× 2 بحار الانوار: ج 27 ص 147 ح 8 . ×××
===== بحث چهارم: ارتباط ولايت با شرك شيطان =====
شركت شيطان در عمل انسان كه به شريك بودن او در آن عمل باز مى‏ گردد از عوامل قطعى در خباثت است و در پذيرش ولايت اهل‏بيت‏ عليهم السلام اثر يقينى دارد.


خداوند در قرآن به صراحت مى ‏فرمايد: «وَ شارِكْهُمْ فِى الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ»<ref>اسراء /  ۶۴ .</ref>، و بايد ديد آثار اين شرك شيطان در كجا ظاهر مى ‏شود.


اميرالمؤمنين‏عليه السلام كلمه »وَلَد حَلال« را به صراحت در حديثى چنين فرمود: دروغ مى‏گويد كسى كه گمان مى‏كند از حلال به دنيا آمده در حالى كه مرا و امامان از فرزندان مرا مبغوض مى‏دارد.××× 3 بحار الانوار: ج 27 ص 145. ×××
براى حذر از شركت شيطان از لسان خود او شنيدن بياد ماندنى‏ تر است، چرا كه او خوب از كار خود و تأثير آن آگاه است و سماجتى عجيب بر آن دارد.  


روزى ابليس در برابر اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ظاهر شد و گفت: من با دشمنان تو در اموال و اولاد شركت كرده‏ ام!<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۲۵۱.</ref> و در مقابل گفت: به خدا قسم با احدى از محبينت در مادرشان شريك نشده ‏ام!<ref>بحار الانوار: ج ۱۸ ص ۸۸ .</ref>


بحث چهارم: ارتباط ولايت با شرك شيطان
و روزى ديگر به آن حضرت گفت: اى پسر ابى‏ طالب، كسى نيست كه تو را مبغوض بدارد مگر اينكه با پدرش در رحم مادرش و در فرزند و مالش شريك بوده ‏ام.


شركت شيطان در عمل انسان كه به شريك بودن او در آن عمل باز مى‏گردد از عوامل قطعى در خباثت است و در پذيرش ولايت اهل‏بيت‏عليهم السلام اثر يقينى دارد.
كتاب خدا را خوانده‏اى كه مى ‏فرمايد: «وَ شارِكْهُمْ فِى الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ ...».<ref>بحار الانوار: ج ۳۹ ص ۱۷۸ ح ۲۱.</ref>


از مسايل پيچيده خلقت كيفيت شركت شيطان در انعقاد نطفه است كه نتيجه ‏اش خبث ولادت مى ‏شود. در اين باره دو حديث در دو جهت مى ‏آوريم:


خداوند در قرآن به صراحت مى‏فرمايد: »وَ شارِكْهُمْ فِى الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ«××× 4 اسراء /  64 . ×××، و بايد ديد آثار اين شرك شيطان در كجا ظاهر مى‏شود.
امام باقرعليه السلام درباره زنا مى‏ فرمايد: وقتى مردى زنا مى‏ كند شيطان هم شركت مى‏كند و هر دو با هم عمل را انجام مى ‏دهند در حالى كه يك نطفه است و فرزند از آن به وجود مى‏ آيد و شركت شيطان مى‏ شود.<ref>وسائل الشيعة: ج ۲۰ ص ۳۱۲.</ref>


امام صادق ‏عليه السلام درباره موارد غير زنا نيز از حضور شيطان بر حذر مى‏ دارد و مى‏ فرمايد: هر گاه مردى به همسرش نزديك شود و براى عمل زناشويى كنار او قرار گيرد شيطان در آنجا حاضر مى ‏شود. اگر نام خدا را بر زبان آورد شيطان از او دور مى‏ شود، ولى اگر بدون ذكر نام خدا كار را انجام دهد شيطان شركت مى‏ كند، و عمل زناشويى از هر دو با هم واقع مى‏ شود در حالى كه نطفه يكى است.


براى حذر از شركت شيطان از لسان خود او شنيدن بياد ماندنى‏تر است، چرا كه او خوب از كار خود و تأثير آن آگاه است و سماجتى عجيب بر آن دارد. روزى ابليس در برابر اميرالمؤمنين‏عليه السلام ظاهر شد و گفت: من با دشمنان تو در اموال و اولاد شركت كرده‏ام!××× 1 بحار الانوار: ج 27 ص 251. ××× و در مقابل گفت: به خدا قسم با احدى از محبينت در مادرشان شريك نشده‏ام!××× 2 بحار الانوار: ج 18 ص 88 . ×××
از امام صادق‏ عليه السلام پرسيدند: اين از كجا معلوم مى ‏شود؟ فرمود: از حب و بغض ما.<ref>وسائل الشيعة: ج ۲۰ ص ۱۱۳.</ref>


نمونه ديگرى كه شركت شيطان در اموال و اولاد را با هم ترسيم مى‏ كند و ثمره شوم آن را گوشزد مى‏ نمايد، كلام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است كه مى‏ فرمايد:


و روزى ديگر به آن حضرت گفت: اى پسر ابى‏طالب، كسى نيست كه تو را مبغوض بدارد مگر اينكه با پدرش در رحم مادرش و در فرزند و مالش شريك بوده‏ام.
ابوبكر و عمر حق ما را غصب كردند و با آن كنيزانى خريدند و زن‏ها را به ازدواج در آوردند. بدانيد كه ما شيعيانمان را از جهت حقوقمان حلال قرار داديم تا ولادتشان طيب باشد. يعنى اموال اهل‏بيت‏ عليهم السلام كه غصب شده و قيمت كنيزان و مهريه زنان قرار داده شده اين ازدواج را مشوّه ساخته و ولادت آنان را از اين جهت هم ناپاك ساخته است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۷ ح ۷.</ref>


===== بحث پنجم: آثار طهارت مولد در قيامت =====
منظور از طهارت مولد نتيجه نهايى آن در روز جزاست و اين طهارت با طهارت بهشت پيوند خورده و آن روز همه حلال زادگان علنى و شناخته مى ‏شوند.


كتاب خدا را خوانده‏اى كه مى‏فرمايد: »وَ شارِكْهُمْ فِى الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ ...« .××× 3 بحار الانوار: ج 39 ص 178 ح 21. ×××
پيامبر صلى الله عليه وآله به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: روز قيامت مردم با نام مادرانشان خوانده مى‏ شوند مگر شيعيان تو كه با نام پدرانشان خوانده مى ‏شوند، و اين به خاطر پاك بودن ولادتشان و حلال زاده بودنشان است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۵۰ ح ۱۷، ص ۱۵۵ ح ۲۸.</ref> يعنى نسب صحيح باعث مى‏ شود كه روز قيامت بگويند: «فلانى پسرِ فلان مَرد» ، ولى وقتى نسب صحيح نباشد و پدر معروف در دنيا پدرِ واقعىِ او نباشد -  يا از جهت باطل بودن ازدواج او يا زناكار بودن و فرزند ديگران را به شوهر ملحق نمودن -  در اين صورت پدرى ندارد تا او را با نام پدر بخوانند، و راهى نيست جز آنكه بگويند: «فلانى فرزندِ فلان زن» كه از او به دنيا آمده است.


در ورود به بهشت نتيجه قاطع به نمايش گذاشته مى‏ شود. امام صادق‏ عليه السلام مى‏ فرمايد: خداوند عز و جل بهشت را طاهر مطهر خلق نموده است. بنابراين جز كسى كه ولادتش طيّب و پاك باشد وارد بهشت نمى‏ شود.<ref>بحار الانوار: ج ۵ ص ۲۸۵ ح ۴، ص ۲۸۷ ح ۱۱.</ref>


از مسايل پيچيده خلقت كيفيت شركت شيطان در انعقاد نطفه است كه نتيجه‏اش خبث ولادت مى‏شود. در اين باره دو حديث در دو جهت مى‏آوريم:
جالب‏ تر اينكه اين افتخار را هنگام ورود به بهشت گوشزد بهشتيان مى‏ كنند كه «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ» يعنى ولادت شما طيب است و حلال زاده‏ ايد، چرا كه وارد بهشت نمى‏ شود مگر حلال زاده، «فَادْخُلُوها خالِدِينَ».<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۷ ح ۷.</ref>
 
 
امام باقرعليه السلام درباره زنا مى‏فرمايد: وقتى مردى زنا مى‏كند شيطان هم شركت مى‏كند و هر دو با هم عمل را انجام مى‏دهند در حالى كه يك نطفه است و فرزند از آن به وجود مى‏آيد و شركت شيطان مى‏شود.××× 4 وسائل الشيعة: ج 20 ص 312. ×××
 
 
امام صادق‏عليه السلام درباره موارد غير زنا نيز از حضور شيطان بر حذر مى‏دارد و مى‏فرمايد: هر گاه مردى به همسرش نزديك شود و براى عمل زناشويى كنار او قرار گيرد شيطان در آنجا حاضر مى‏شود. اگر نام خدا را بر زبان آورد شيطان از او دور مى‏شود، ولى اگر بدون ذكر نام خدا كار را انجام دهد شيطان شركت مى‏كند، و عمل زناشويى از هر دو با هم واقع مى‏شود در حالى كه نطفه يكى است.
 
 
از امام صادق‏عليه السلام پرسيدند: اين از كجا معلوم مى‏شود؟ فرمود: از حب و بغض ما.××× 5 وسائل الشيعة: ج 20 ص 113. ×××
 
نمونه ديگرى كه شركت شيطان در اموال و اولاد را با هم ترسيم مى‏كند و ثمره شوم آن را گوشزد مى‏نمايد، كلام اميرالمؤمنين‏عليه السلام است كه مى‏فرمايد:
 
 
ابوبكر و عمر حق ما را غصب كردند و با آن كنيزانى خريدند و زن‏ها را به ازدواج در آوردند. بدانيد كه ما شيعيانمان را از جهت حقوقمان حلال قرار داديم تا ولادتشان طيب باشد. يعنى اموال اهل‏بيت‏عليهم السلام كه غصب شده و قيمت كنيزان و مهريه زنان قرار داده شده اين ازدواج را مشوّه ساخته و ولادت آنان را از اين جهت هم ناپاك ساخته است.××× 1 بحار الانوار: ج 27 ص 147 ح 7. ×××
 
 
بحث پنجم: آثار طهارت مولد در قيامت
 
منظور از طهارت مولد نتيجه نهايى آن در روز جزاست و اين طهارت با طهارت بهشت پيوند خورده و آن روز همه حلال زادگان علنى و شناخته مى‏شوند.
 
 
پيامبرصلى الله عليه وآله به اميرالمؤمنين‏عليه السلام فرمود: روز قيامت مردم با نام مادرانشان خوانده مى‏شوند مگر شيعيان تو كه با نام پدرانشان خوانده مى‏شوند، و اين به خاطر پاك بودن ولادتشان و حلال زاده بودنشان است.××× 2 بحار الانوار: ج 27 ص 150 ح 17، ص 155 ح 28. ××× يعنى نسب صحيح باعث مى‏شود كه روز قيامت بگويند: »فلانى پسرِ فلان مَرد« ، ولى وقتى نسب صحيح نباشد و پدر معروف در دنيا پدرِ واقعىِ او نباشد -  يا از جهت باطل بودن ازدواج او يا زناكار بودن و فرزند ديگران را به شوهر ملحق نمودن -  در اين صورت پدرى ندارد تا او را با نام پدر بخوانند، و راهى نيست جز آنكه بگويند: »فلانى فرزندِ فلان زن« كه از او به دنيا آمده است.
 
 
در ورود به بهشت نتيجه قاطع به نمايش گذاشته مى‏شود. امام صادق‏عليه السلام مى‏فرمايد: خداوند عز و جل بهشت را طاهر مطهر خلق نموده است. بنابراين جز كسى كه ولادتش طيّب و پاك باشد وارد بهشت نمى‏شود.××× 3 بحار الانوار: ج 5 ص 285 ح 4، ص 287 ح 11. ×××
 
جالب‏تر اينكه اين افتخار را هنگام ورود به بهشت گوشزد بهشتيان مى‏كنند كه »سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ« يعنى ولادت شما طيب است و حلال زاده‏ايد، چرا كه وارد بهشت نمى‏شود مگر حلال زاده، »فَادْخُلُوها خالِدِينَ« .××× 1 بحار الانوار: ج 27 ص 147 ح 7. ×××
 
 
بحث ششم: كثرت خبيث و قلت طيّب


===== بحث ششم: كثرت خبيث و قلت طيّب =====
آنچه در ابتداى نظر باعث وحشت مى‏شود كثرت خبيثان در هر زمانى است كه مخالفان اهل‏بيت‏عليهم السلام هستند در حالى كه خداوند صريحاً فرموده: »قُلْ لا يَسْتَوِى الْخَبِيثُ وَ الطَّيِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ«××× 2 مائده /  100. ×××، يعنى: »بگو: خبيث و طيب مساوى نخواهد شد، اگر چه كثرت خبيث تو را به تعجب وا دارد« ! و با اين آيه قرآن دل‏ها آرام مى‏گيرد كه كثرت خبيث نه تعجب دارد و نه وحشت، و آنكه نزد خدا ارزش دارد همانا طيب است و بس، اگر چه طيب يك نفر باشد و آنكه نزد خدا ارزش ندارد همانا خبيث است اگر چه همه عالم باشند.
آنچه در ابتداى نظر باعث وحشت مى‏شود كثرت خبيثان در هر زمانى است كه مخالفان اهل‏بيت‏عليهم السلام هستند در حالى كه خداوند صريحاً فرموده: »قُلْ لا يَسْتَوِى الْخَبِيثُ وَ الطَّيِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ«××× 2 مائده /  100. ×××، يعنى: »بگو: خبيث و طيب مساوى نخواهد شد، اگر چه كثرت خبيث تو را به تعجب وا دارد« ! و با اين آيه قرآن دل‏ها آرام مى‏گيرد كه كثرت خبيث نه تعجب دارد و نه وحشت، و آنكه نزد خدا ارزش دارد همانا طيب است و بس، اگر چه طيب يك نفر باشد و آنكه نزد خدا ارزش ندارد همانا خبيث است اگر چه همه عالم باشند.