آيه ۱۳۷ اعراف و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «== «وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْ...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷: خط ۳۷:
اكنون اين كلام امام صادق‏ عليه السلام را ضميمه كلام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در جشن غدير -  كه در آغاز اين بحث ذكر شد -  مى‏ نماييم آنجا كه حضرت با ذكر واقعه غدير آيه «تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى» را معنى كرد.
اكنون اين كلام امام صادق‏ عليه السلام را ضميمه كلام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در جشن غدير -  كه در آغاز اين بحث ذكر شد -  مى‏ نماييم آنجا كه حضرت با ذكر واقعه غدير آيه «تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى» را معنى كرد.


نتيجه اين دو كلام آن است كه با آن همه تلاش كفار در آغاز راه اسلام و همه توطئه ‏هاى منافقين در سال‏هاى اخير اسلام، به خصوص توطئه‏گران صحيفه و سقيفه كه در سال آخر عمر پيامبرصلى الله عليه وآله و به خصوص همزمان با غدير نقشه‏هاى بسيارى را طراحى كردند و حتى نقشه قتل حضرت را ريختند، اما با همه اينها خداوند صبر عظيم رسولش را به ثمر نشاند و وعده خود را با معرفى على بن ابى‏طالب و يازده امام‏عليهم السلام بعد از او در غدير به مقام عمل رساند، و تلاش‏هاى مذبوحانه فرعون و هامان و قارون امت و دار و دسته آنان را در ايجاد مانع از چنين مراسمى بى‏ثمر قرار داد.
نتيجه اين دو كلام آن است كه با آن همه تلاش كفار در آغاز راه اسلام و همه توطئه ‏هاى منافقين در سال‏هاى اخير اسلام، به خصوص توطئه‏ گران صحيفه و سقيفه كه در سال آخر عمر پيامبر صلى الله عليه وآله و به خصوص همزمان با غدير نقشه‏ هاى بسيارى را طراحى كردند و حتى نقشه قتل حضرت را ريختند، اما با همه اينها خداوند صبر عظيم رسولش را به ثمر نشاند و وعده خود را با معرفى على بن ابى‏طالب و يازده امام ‏عليهم السلام بعد از او در غدير به مقام عمل رساند، و تلاش ‏هاى مذبوحانه فرعون و هامان و قارون امت و دار و دسته آنان را در ايجاد مانع از چنين مراسمى بى ‏ثمر قرار داد.


==== ب. «تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه» يعنى دوران خلافت ظاهرى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ====
اين تفسير باز مى‏ گردد به معناى «صابرين» و «فرعون و هامان و قارون» در اين آيه، كه از كلام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام استفاده مى‏ شود. حضرت در بخش اولِ كلامى كه نقل شد داستان غدير را بيان مى‏ فرمايد تا آنجا كه مى‏فرمايد: در آن ماجرا بعضى از شما حاضر بوديد و به بعضى از شما خبر آن رسيد.


ب. »تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه« يعنى دوران خلافت ظاهرى اميرالمؤمنين‏عليه السلام
آنگاه در صدد بيان زمان خود بر مى‏ آيد و اينكه از غدير تا آن روز چه فراز و نشيبى طى شده و اكنون كه خلافت در اختيار حضرت قرار گرفته اكثريت همراه حضرت هستند و عده كمى هنوز در راه راست قرار نگرفته‏ اند و به زودى خداوند آنان را از ميان بر مى ‏دارد. اين تفاصيل را حضرت چنين بيان مى‏ كند:
 
اين تفسير باز مى‏گردد به معناى »صابرين« و »فرعون و هامان و قارون« در اين آيه، كه از كلام اميرالمؤمنين‏عليه السلام استفاده مى‏شود. حضرت در بخش اولِ كلامى كه نقل شد داستان غدير را بيان مى‏فرمايد تا آنجا كه مى‏فرمايد: در آن ماجرا بعضى از شما حاضر بوديد و به بعضى از شما خبر آن رسيد.
 
 
آنگاه در صدد بيان زمان خود بر مى‏آيد و اينكه از غدير تا آن روز چه فراز و نشيبى طى شده و اكنون كه خلافت در اختيار حضرت قرار گرفته اكثريت همراه حضرت هستند و عده كمى هنوز در راه راست قرار نگرفته‏اند و به زودى خداوند آنان را از ميان بر مى‏دارد. اين تفاصيل را حضرت چنين بيان مى‏كند:
 


... وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه الْحُسْنى عَلَى الصّابِرينَ وَ دَمَّرَ اللَّه ما صَنَعَ فِرْعَوْنُ وَ هامانُ وَ قارُونُ وَ جُنُودُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ وَ بَقِيَتْ حُثالَةٌ مِنَ الضَّلالِ لايَأْلُونَ النّاسَ خَبالاً، يَقْصُدُهُمُ اللَّه فى دِيارِهِمْ وَ يَمْحُو آثارَهُمْ وَ يُبيدُ مَعالِمَهُمْ وَ يُعَقِّبُهُمْ عَنْ قُرْبٍ الْحَسَراتُ وَ يُلْحِقُهُمْ بِمَنْ بَسَطَ اكُفَّهُمْ وَ مَدَّ اعْناقَهُمْ وَ مَكَّنَهُمْ مِنْ دينِ اللَّه حَتّى بَدَّلُوهُ وَ مِنْ حُكْمِهِ حَتّى غَيَّرُوهُ وَ سَيَأْتى نَصْرُ اللَّه عَلى عَدُوِّهِ لِحينِهِ وَ اللَّه لَطيفٌ خَبيرٌ ... .
... وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ اللَّه الْحُسْنى عَلَى الصّابِرينَ وَ دَمَّرَ اللَّه ما صَنَعَ فِرْعَوْنُ وَ هامانُ وَ قارُونُ وَ جُنُودُهُ وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ وَ بَقِيَتْ حُثالَةٌ مِنَ الضَّلالِ لايَأْلُونَ النّاسَ خَبالاً، يَقْصُدُهُمُ اللَّه فى دِيارِهِمْ وَ يَمْحُو آثارَهُمْ وَ يُبيدُ مَعالِمَهُمْ وَ يُعَقِّبُهُمْ عَنْ قُرْبٍ الْحَسَراتُ وَ يُلْحِقُهُمْ بِمَنْ بَسَطَ اكُفَّهُمْ وَ مَدَّ اعْناقَهُمْ وَ مَكَّنَهُمْ مِنْ دينِ اللَّه حَتّى بَدَّلُوهُ وَ مِنْ حُكْمِهِ حَتّى غَيَّرُوهُ وَ سَيَأْتى نَصْرُ اللَّه عَلى عَدُوِّهِ لِحينِهِ وَ اللَّه لَطيفٌ خَبيرٌ ... .


اكنون وعده نيك خداوند بر صابران عملى شده و خداوند آنچه فرعون و هامان و قارون و لشكر او ايجاد كردند و آنچه را بنا كردند در هم كوبيد، و فقط عده بى‏ ارزشى از اهل ضلالت مانده ‏اند كه در افساد كار مردم هيچ كوتاهى نمى‏ كنند و خداوند در ديار آنان به سراغشان مى ‏رود و آثارشان را محو مى‏ كند و پايه‏ هاى آنان را نابود مى‏ نمايد.


اكنون وعده نيك خداوند بر صابران عملى شده و خداوند آنچه فرعون و هامان و قارون و لشكر او ايجاد كردند و آنچه را بنا كردند در هم كوبيد، و فقط عده بى‏ارزشى از اهل ضلالت مانده‏اند كه در افساد كار مردم هيچ كوتاهى نمى‏كنند و خداوند در ديار آنان به سراغشان مى‏رود و آثارشان را محو مى‏كند و پايه‏هاى آنان را نابود مى‏نمايد.
و به زودى حسرت برايشان باقى مى‏ گذارد، و آنان را به كسانى ملحق مى‏ كند كه دست خود را باز كردند و گردن كشيدند و دين خدا در دستشان قرار گرفت و آن را تغيير دادند و حكم خدا در اختيارشان قرار گرفت و آن را تحريف نمودند، و به زودى در هنگام خود يارى خدا بر ضد دشمنش مى ‏آيد و خداوند لطف كننده و آگاه است ... .<ref>بحار الانوار: ج ۹۴ ص ۱۱۵.</ref>
 
و به زودى حسرت برايشان باقى مى‏گذارد، و آنان را به كسانى ملحق مى‏كند كه دست خود را باز كردند و گردن كشيدند و دين خدا در دستشان قرار گرفت و آن را تغيير دادند و حكم خدا در اختيارشان قرار گرفت و آن را تحريف نمودند، و به زودى در هنگام خود يارى خدا بر ضد دشمنش مى‏آيد و خداوند لطف كننده و آگاه است ... .××× 1 بحار الانوار: ج 94 ص 115. ×××
 
در اين كلام حضرت در جشن غدير، »صابران« كسانى‏اند كه در طول 25 سال غصب خلافت صبر كردند و خداوند پاداش اين صبر را به دست گرفتن خلافت توسط صاحب حقيقى آن اميرالمؤمنين‏عليه السلام قرار داد، همان گونه كه با حضور آن حضرت همه دست بافته‏هاى سقيفه كه به دست اولى و دومى و سومى ساخته و بنا شده بود در هم كوبيده شد.
 


پس »فرعون« كنايه از اولى، و »هامان« كنايه از دومى، و »قارون« كنايه از سومى است؛ چنانكه در روايات بسيارى اين كنايات وارد شده است.××× 2 درباره كنايه بودن اين سه لفظ از آن سه نفر به موارد زير مراجعه شود: بحار الانوار: ج 24 ص 169 167 156 و ج 37 ص 343 و ج 47 ص 391 و ج 53 ص 25. ×××
در اين كلام حضرت در جشن غدير، «صابران» كسانى‏اند كه در طول ۲۵ سال غصب خلافت صبر كردند و خداوند پاداش اين صبر را به دست گرفتن خلافت توسط صاحب حقيقى آن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام قرار داد، همان گونه كه با حضور آن حضرت همه دست بافته ‏هاى سقيفه كه به دست اولى و دومى و سومى ساخته و بنا شده بود در هم كوبيده شد.


پس «فرعون» كنايه از اولى، و «هامان» كنايه از دومى، و «قارون» كنايه از سومى است؛ چنانكه در روايات بسيارى اين كنايات وارد شده است.<ref>درباره كنايه بودن اين سه لفظ از آن سه نفر به موارد زير مراجعه شود: بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۱۶۹،۱۶۷،۱۵۶ و ج ۳۷ ص ۳۴۳ و ج ۴۷ ص ۳۹۱ و ج ۵۳ ص ۲۵.</ref>


براى آنكه در اين كنايه ابلَغ از تصريح شكى باقى نماند حضرت به صراحت بدعت گذارى و تحريف آنان در دين خدا را يادآور مى‏شود، و باقيماندگان سقيفه را ملحق به آنان مى‏داند.
براى آنكه در اين كنايه ابلَغ از تصريح شكى باقى نماند حضرت به صراحت بدعت گذارى و تحريف آنان در دين خدا را يادآور مى‏ شود، و باقيماندگان سقيفه را ملحق به آنان مى ‏داند.


بنابراين معناى «تَمِّتْ كَلِمَةُ اللَّه الْحُسْنى» تحقق عملى و عينى غدير است كه زير آسمانِ جهان مردم طعم آن را در پنج سال حكومت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام چشيدند؛ كه آن هم با زهر دشمنان و جنگ‏ هاى پى در پى همراه بود؛ و ماند تا روزى كه حضرت بقية اللَّه الاعظم ارواحنا فداه ظهور كند و طعم حقيقى آن را به مردم بچشاند، كه آن روزگار تحقق كامل عيار غدير خواهد بود.


بنابراين معناى »تَمِّتْ كَلِمَةُ اللَّه الْحُسْنى« تحقق عملى و عينى غدير است كه زير آسمانِ جهان مردم طعم آن را در پنج سال حكومت اميرالمؤمنين‏عليه السلام چشيدند؛ كه آن هم با زهر دشمنان و جنگ‏هاى پى در پى همراه بود؛ و ماند تا روزى كه حضرت بقيةاللَّه الاعظم ارواحنا فداه ظهور كند و طعم حقيقى آن را به مردم بچشاند، كه آن روزگار تحقق كامل عيار غدير خواهد بود.
== پانویس ==