آیه ۱ تا ۴ نجم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== «وَ النَّجْمِ إِذا هَوى . ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى...»<ref>نجم /  ۴  - ۱. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۰۵  - ۲۰۰. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۴۸.</ref> ==
== «وَ النَّجْمِ إِذا هَوى . ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى...»<ref>نجم /  ۱ - ۴. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۰۰ - ۲۰۵. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۴۸. </ref> ==
از جمله آياتى كه پس از ايراد خطبه غدير و به احتمال قوى در ايام سه روزه اقامت در غدير نازل شده آيات ۴  - ۱ سوره نجم است:
از جمله آياتى كه پس از ايراد خطبه غدير و به احتمال قوى در ايام سه روزه اقامت در غدير نازل شده آيات  ۱ - ۴ سوره نجم است:


«بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، وَ النَّجْمِ إِذا هَوى، ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى، وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى، إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْىٌ يُوحى» :
«بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، وَ النَّجْمِ إِذا هَوى، ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى، وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى، إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْىٌ يُوحى» :
خط ۱۹: خط ۱۹:
در اينجا حضرت بازوى على‏ عليه السلام را گرفت و آن را بلند كرد به حدى كه سفيدى زير بازوى حضرت ظاهر شد و در آن حال فرمود: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، و سپس فرمود: اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.
در اينجا حضرت بازوى على‏ عليه السلام را گرفت و آن را بلند كرد به حدى كه سفيدى زير بازوى حضرت ظاهر شد و در آن حال فرمود: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، و سپس فرمود: اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.


همه اين گفتگوها طبق دستور حضرت در آن ورقه ثبت شد؛ و اينجا بود كه خداوند اين آيات را نازل كرد: «وَ النَّجْمِ إِذا هَوى، ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى، وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى، إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْىٌ يُوحى» : «قسم به ستاره هنگامى كه پايين مى‏ آيد، صاحب شما (يعنى پيامبرصلى الله عليه وآله) گمراه نشده و راه نايافته نيست و از روى هواى نفس سخن نمى‏ گويد. آنچه مى‏ گويد نيست مگر وحيى كه نازل مى‏ شود».<ref>بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۲۸۲. تفسير فرات: ص ۴۵۰ ح ۵۹۰ .</ref>
همه اين گفتگوها طبق دستور حضرت در آن ورقه ثبت شد؛ و اينجا بود كه خداوند اين آيات را نازل كرد: «وَ النَّجْمِ إِذا هَوى، ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى، وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى، إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْىٌ يُوحى» : «قسم به ستاره هنگامى كه پايين مى‏ آيد، صاحب شما (يعنى پيامبر صلى الله عليه و آله) گمراه نشده و راه نايافته نيست و از روى هواى نفس سخن نمى‏ گويد. آنچه مى‏ گويد نيست مگر وحيى كه نازل مى‏ شود».<ref>بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۲۸۲. تفسير فرات: ص ۴۵۰ ح ۵۹۰ .</ref>


موقعيت تاريخى اين آيات را به بيان ديگر نيز مى ‏توان گفت:
موقعيت تاريخى اين آيات را به بيان ديگر نيز مى ‏توان گفت:
خط ۸۰: خط ۸۰:
اينجا بود كه خداوند سبحان چنين نازل كرد: «وَ النَّجْمِ إِذا هَوى، ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى، وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى، إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْىٌ يُوحى»:
اينجا بود كه خداوند سبحان چنين نازل كرد: «وَ النَّجْمِ إِذا هَوى، ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى، وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى، إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْىٌ يُوحى»:


«قسم به ستاره هنگامى كه فرودآمد، صاحب شما (يعنى پيامبر صلى الله عليه و آله) گمراه نشده و اغوا نشده و از روى هواى نفس سخن نمى‏ گويد. آنچه مى‏ گويد وحيى است كه بر او نازل مى‏ شود» .<ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۵۱ ح ۲۲۸. تأويل الآيات: ج ۲ ص ۶۲۳ .</ref>
«قسم به ستاره هنگامى كه فرودآمد، صاحب شما (يعنى پيامبر صلى الله عليه و آله) گمراه نشده و اغوا نشده و از روى هواى نفس سخن نمى‏ گويد. آنچه مى‏ گويد وحيى است كه بر او نازل مى‏ شود».<ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۵۱ ح ۲۲۸. تأويل الآيات: ج ۲ ص ۶۲۳ .</ref>


در حديث ديگرى اين مرحله از غدير با تفسير آيات مزبور چنين ترسيم شده است: پيامبر صلى الله عليه و آله به على ‏عليه السلام فرمود: يا على، قسم به آنكه مرا به پيامبرى مبعوث فرموده، وصايت و خلافت و امامت بعد از من براى تو واجب گرديد. منافقين گفتند: محمد در محبت پسر عمويش گمراه شده و منحرف گرديده و درباره شأن او از روى هواى نفس سخن مى‏ گويد.
در حديث ديگرى اين مرحله از غدير با تفسير آيات مزبور چنين ترسيم شده است: پيامبر صلى الله عليه و آله به على ‏عليه السلام فرمود: يا على، قسم به آنكه مرا به پيامبرى مبعوث فرموده، وصايت و خلافت و امامت بعد از من براى تو واجب گرديد. منافقين گفتند: محمد در محبت پسر عمويش گمراه شده و منحرف گرديده و درباره شأن او از روى هواى نفس سخن مى‏ گويد.
خط ۹۹: خط ۹۹:


===== ب. اثبات وَحْيانيت غدير: «إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْىٌ يُوحى» =====
===== ب. اثبات وَحْيانيت غدير: «إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْىٌ يُوحى» =====
جلوه اثباتى در ارزش غدير -  پس از نفى هواى نفس درباره آن -  نزول دستور مستقيم آن از طرف خداست. اين مسئله در آيه با استفاده از تركيب مفيد انحصار آمده كه ابتدا حرف نفى (اِنْ) به كار رفته و سپس با كلمه استثناء (الاّ) اين انحصار به اثبات رسيده است، آنجا كه مى ‏فرمايد: «إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْىٌ يُوحى» : «نيست آن مگر وحيى كه نازل مى ‏شود» .
جلوه اثباتى در ارزش غدير -  پس از نفى هواى نفس درباره آن -  نزول دستور مستقيم آن از طرف خداست. اين مسئله در آيه با استفاده از تركيب مفيد انحصار آمده كه ابتدا حرف نفى (اِنْ) به كار رفته و سپس با كلمه استثناء (الاّ) اين انحصار به اثبات رسيده است، آنجا كه مى ‏فرمايد: «إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْىٌ يُوحى»: «نيست آن مگر وحيى كه نازل مى ‏شود» .


با اين تركيب خاص، خداوند قاطعيت فوق العاده ‏اى درباره غدير نشان داده و در صدد بيان اين مطلب است كه «غدير» و «ولايت» و تركيب اين دو، يعنى «اعلام ولايت در غدير» همه به دستور خاص الهى در «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ...» بوده و پشتيبان آن خداست، چرا كه او آن را فرستاده است.
با اين تركيب خاص، خداوند قاطعيت فوق العاده ‏اى درباره غدير نشان داده و در صدد بيان اين مطلب است كه «غدير» و «ولايت» و تركيب اين دو، يعنى «اعلام ولايت در غدير» همه به دستور خاص الهى در «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ...» بوده و پشتيبان آن خداست، چرا كه او آن را فرستاده است.


== پانویس ==
== پانویس ==