۲۵٬۹۹۰
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «روز سيزدهم پيامبر صلى الله عليه و آله از مِنا به سوى مكه حركت كرد. هنگامى كه ح...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
«به نام خداوند بخشنده مهربان، الف لام ميم، آيا مردم گمان كرده اند كه رها مى شوند با همين كه بگويند ايمان آورديم، بدون آنكه امتحان شوند؟ ما كسانى را كه قبل از آنان بودند امتحان كرديم، زيرا خدا بايد بداند كسانى را كه راست مى گويند و كسانى را كه دروغ مى گويند. كسانى كه كارهاى زشت را انجام مى دهند گمان كرده اند كه از دست ما فرار مى كنند (و دست ما به آنان نمى رسد). چه بد حكم مى كنند». | «به نام خداوند بخشنده مهربان، الف لام ميم، آيا مردم گمان كرده اند كه رها مى شوند با همين كه بگويند ايمان آورديم، بدون آنكه امتحان شوند؟ ما كسانى را كه قبل از آنان بودند امتحان كرديم، زيرا خدا بايد بداند كسانى را كه راست مى گويند و كسانى را كه دروغ مى گويند. كسانى كه كارهاى زشت را انجام مى دهند گمان كرده اند كه از دست ما فرار مى كنند (و دست ما به آنان نمى رسد). چه بد حكم مى كنند». | ||
روز چهاردهم ذى الحجة روز پرماجرايى بود، چرا كه اعلام شده بود در مكه يک روز بيشتر توقف نخواهند كرد. | روز چهاردهم ذى الحجة روز پرماجرايى بود، چرا كه اعلام شده بود در مكه يک روز بيشتر توقف نخواهند كرد. | ||
سپس دستور سلام كردن به على عليه السلام به عنوان «اميرالمؤمنين» نازل شد. پيامبر صلى الله عليه و آله از پذيرش آنان نسبت به اين مسئله ترس داشت، و اين اطمينان الهى بود كه اجراى اين دستور را با نزول آيه ۶ سوره كهف در چنين موقعيتى مؤكد نمود: «فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً»: «گويى تو مى خواهى در اثر اعمال آنان خود را از تأسف و غم و اندوه هلاک كنى، اگر به اين گفتار ايمان نياورند». | پيامبر صلى الله عليه و آله به بلال دستور داد تا بين مردم اعلان كند: «فردا كسى جز معلولان نبايد باقى بماند، و همه بايد به سوى غدير خم حركت كنند».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۱۱.</ref> | ||
سپس دستور سلام كردن به على عليه السلام به عنوان «اميرالمؤمنين» نازل شد. | |||
پيامبر صلى الله عليه و آله از پذيرش آنان نسبت به اين مسئله ترس داشت، و اين اطمينان الهى بود كه اجراى اين دستور را با نزول آيه ۶ سوره كهف در چنين موقعيتى مؤكد نمود: «فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً»: «گويى تو مى خواهى در اثر اعمال آنان خود را از تأسف و غم و اندوه هلاک كنى، اگر به اين گفتار ايمان نياورند». | |||
پيرو آن پيامبر صلى الله عليه و آله به بزرگان اصحاب دستور داد تا نزد على عليه السلام بروند و خطاب به آن حضرت «السلام عليك يا اميرالمؤمنين» بگويند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۱۱ - ۱۲۰، ۱۵۵. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۱۴،۳۹. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۴. كتاب سليم: ص ۷۳۰.</ref> | پيرو آن پيامبر صلى الله عليه و آله به بزرگان اصحاب دستور داد تا نزد على عليه السلام بروند و خطاب به آن حضرت «السلام عليك يا اميرالمؤمنين» بگويند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۱۱ - ۱۲۰، ۱۵۵. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۱۴،۳۹. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۴. كتاب سليم: ص ۷۳۰.</ref> | ||
خط ۱۳: | خط ۱۷: | ||
آنگاه بار ديگر جبرئيل نازل شد و دستور تحويل ودايع انبيا به اميرالمؤمنين عليه السلام را آورد. پيامبر صلى الله عليه و آله با فرا خواندن اميرالمؤمنين عليه السلام جلسه خصوصى تشكيل دادند و ودايع الهى به على عليه السلام داده شد.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۷۶. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۶ و ج ۴۰ ص ۲۱۶.</ref> | آنگاه بار ديگر جبرئيل نازل شد و دستور تحويل ودايع انبيا به اميرالمؤمنين عليه السلام را آورد. پيامبر صلى الله عليه و آله با فرا خواندن اميرالمؤمنين عليه السلام جلسه خصوصى تشكيل دادند و ودايع الهى به على عليه السلام داده شد.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۷۶. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۶ و ج ۴۰ ص ۲۱۶.</ref> | ||
آن روز - از بين همسران پيامبر عليه السلام - نوبت عايشه بود كه حضرت طبق قاعده نزد او مىماند، اما حضور على عليه السلام براى تحويل ودايع و مسائل ديگرى كه مربوط به غدير مىشد مانع از اين مسئله گرديد، و عايشه در اين باره اعتراض كرد و گفت: يا رسول اللَّه، چرا آن مسئله خصوصى را از من پنهان مى كنى؟ شايد براى من هم صلاح باشد!! حضرت فرمود: به زودى از اين مسئله اطلاع خواهى يافت وقتى آن را به طور عمومى اعلام كنم. | آن روز - از بين همسران پيامبر عليه السلام - نوبت عايشه بود كه حضرت طبق قاعده نزد او مىماند، اما حضور على عليه السلام براى تحويل ودايع و مسائل ديگرى كه مربوط به غدير مىشد مانع از اين مسئله گرديد، و عايشه در اين باره اعتراض كرد و گفت: يا رسول اللَّه، چرا آن مسئله خصوصى را از من پنهان مى كنى؟ شايد براى من هم صلاح باشد!! | ||
حضرت فرمود: به زودى از اين مسئله اطلاع خواهى يافت وقتى آن را به طور عمومى اعلام كنم. | |||
عايشه گفت: يا رسول اللَّه، چرا الآن آن را به من خبر نمى دهى تا پيشتر عمل به آن را آغاز كنم و آنچه صلاح است شروع نمايم!! حضرت فرمود: به زودى به تو خبر خواهم داد، ولى آن را پنهان كن تا به من دستور داده شود كه آن را به صورت عمومى اعلام كنم. | عايشه گفت: يا رسول اللَّه، چرا الآن آن را به من خبر نمى دهى تا پيشتر عمل به آن را آغاز كنم و آنچه صلاح است شروع نمايم!! حضرت فرمود: به زودى به تو خبر خواهم داد، ولى آن را پنهان كن تا به من دستور داده شود كه آن را به صورت عمومى اعلام كنم. |