۲۶٬۳۸۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
در كنار تكرار حديث غدير توسط منادى پيامبرصلى الله عليه وآله در فضاى غدير، برنامه پاسخگويى به سؤالات بود. | در كنار تكرار حديث غدير توسط منادى پيامبرصلى الله عليه وآله در فضاى غدير، برنامه پاسخگويى به سؤالات بود. | ||
بايد در نظر داشت سؤال زاييده توجه كامل مخاطب به خطاب است، چه اين سؤال از سوى دوستان باشد چه منافقان. گاهى هم سؤال كننده مى پرسد تا ديگران بدانند، و يا با اشاره خودِ پيامبرصلى الله عليه وآله سؤال مى كنند تا توضيحى لازم براى مردم ارائه شود و شبهه اى بر طرف گردد | بايد در نظر داشت سؤال زاييده توجه كامل مخاطب به خطاب است، چه اين سؤال از سوى دوستان باشد چه منافقان. گاهى هم سؤال كننده مى پرسد تا ديگران بدانند، و يا با اشاره خودِ پيامبرصلى الله عليه وآله سؤال مى كنند تا توضيحى لازم براى مردم ارائه شود و شبهه اى بر طرف گردد. | ||
در فرصتى همچون وقت نماز كه پيامبرصلى الله عليه وآله در ميان مردم حضور داشت، سلمان فارسى از ميان جمعيت صدا زد: يا رسول اللَّه، اين ولايت كه براى على اعلام فرمودى مانند كدام ولايت است؟ | در هر صورت نتيجه اين پرسش و پاسخ ها جز تكميل مفاهيم غدير در اذهان مردم نخواهد بود. | ||
در فرصتى همچون وقت نماز كه پيامبرصلى الله عليه وآله در ميان مردم حضور داشت، سلمان فارسى از ميان جمعيت صدا زد: | |||
يا رسول اللَّه، اين ولايت كه براى على اعلام فرمودى مانند كدام ولايت است؟ | |||
كيفيت مطرح شدن اين سؤال نشان مى داد كه تعمدى در طرح آن وجود دارد و درخواست نشان دادن شبيه براى اين ولايت براى تعيين دقيق حدود آن و جلوگيرى از هر تفسير ناروايى بر سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله در خطابه است. | كيفيت مطرح شدن اين سؤال نشان مى داد كه تعمدى در طرح آن وجود دارد و درخواست نشان دادن شبيه براى اين ولايت براى تعيين دقيق حدود آن و جلوگيرى از هر تفسير ناروايى بر سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله در خطابه است. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۸: | ||
حضرت در پاسخ فرمودند: «ولايتى همچون ولايت من» . اين جمله كوتاه بدان معنا بود كه به جاى هر گونه تفسيرى كافى است اعتقادى كه نسبت به من داريد نسبت به على عليه السلام داشته باشيد. لذا به دنبال اين جمله فرمود: مَنْ كُنْتُ اَوْلى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ فَعَلِىٌّ اَوْلى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ: هر كس من نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر بوده ام على نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر است. | حضرت در پاسخ فرمودند: «ولايتى همچون ولايت من» . اين جمله كوتاه بدان معنا بود كه به جاى هر گونه تفسيرى كافى است اعتقادى كه نسبت به من داريد نسبت به على عليه السلام داشته باشيد. لذا به دنبال اين جمله فرمود: مَنْ كُنْتُ اَوْلى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ فَعَلِىٌّ اَوْلى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ: هر كس من نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر بوده ام على نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر است. | ||
سؤال بعدى را يكى ديگر از اصحاب مطرح كرد كه مى خواست مفهوم دقيق و ريشه دار ولايت را بداند. او پرسيد: منظور دقيق شما از «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ» چه بود؟ | سؤال بعدى را يكى ديگر از اصحاب مطرح كرد كه مى خواست مفهوم دقيق و ريشه دار ولايت را بداند. | ||
او پرسيد: منظور دقيق شما از «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ» چه بود؟ | |||
پاسخ پيامبرصلى الله عليه وآله يكى از زيباترين جلوه هاى كلام بود كه در كوتاه ترين عبارات بلندترين معانى را جاى داد. آن حضرت ابتدا ولايت خدا را بر خود و ولايت مدارى خود را نسبت به خدا خاطر نشان كرد، و سپس ولايت خود و حضرت على عليه السلام را نسبت به مردم فرع آن و منشعب از آن دانست؛ و در اين باره فرمود: | پاسخ پيامبرصلى الله عليه وآله يكى از زيباترين جلوه هاى كلام بود كه در كوتاه ترين عبارات بلندترين معانى را جاى داد. آن حضرت ابتدا ولايت خدا را بر خود و ولايت مدارى خود را نسبت به خدا خاطر نشان كرد، و سپس ولايت خود و حضرت على عليه السلام را نسبت به مردم فرع آن و منشعب از آن دانست؛ و در اين باره فرمود: | ||
خط ۲۰: | خط ۲۶: | ||
خداوند مولاى من است و از خودم بر من صاحب اختيارتر است، و در برابر خدا مرا براى خويش اختيارى نيست. پس از خدا من مولاى مؤمنان هستم و از مؤمنان بر خودشان صاحب اختيارترم، و در برابر من آنان را اختيارى نيست. اكنون هر كس كه من مولاى اويم - يعنى نسبت به او از خودش صاحب اختيارترم و در برابر من او را اختيارى نيست - حضرت على بن ابى طالب مولاى اوست، و در برابر او برايش اختيارى نيست. | خداوند مولاى من است و از خودم بر من صاحب اختيارتر است، و در برابر خدا مرا براى خويش اختيارى نيست. پس از خدا من مولاى مؤمنان هستم و از مؤمنان بر خودشان صاحب اختيارترم، و در برابر من آنان را اختيارى نيست. اكنون هر كس كه من مولاى اويم - يعنى نسبت به او از خودش صاحب اختيارترم و در برابر من او را اختيارى نيست - حضرت على بن ابى طالب مولاى اوست، و در برابر او برايش اختيارى نيست. | ||
سؤال ديگرى از سوى ابوبكر و عمر و منافقين مطرح شد كه نشان مى داد هدف آن قرار دادن آياتى از قرآن در برابر آيات غدير است! آنان سه آيه «اَطيعُوا اللَّهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِى الأَمْرِ مِنْكُمْ» (نساء / ۵۹) و «اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» (مائده / ۵۵) و «اَمْ حَسِبْتُمْ اَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْيَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لا الْمُؤْمِنينَ وَليجَةً» (توبه / ۱۶) را مطرح كردند. | سؤال ديگرى از سوى ابوبكر و عمر و منافقين مطرح شد كه نشان مى داد هدف آن قرار دادن آياتى از قرآن در برابر آيات غدير است! | ||
آنان سه آيه «اَطيعُوا اللَّهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِى الأَمْرِ مِنْكُمْ» (نساء / ۵۹) و «اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» (مائده / ۵۵) و «اَمْ حَسِبْتُمْ اَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْيَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لا الْمُؤْمِنينَ وَليجَةً» (توبه / ۱۶) را مطرح كردند. | |||
هر سه آيه ظاهرى كلى داشت و سه كلمه «اولى الامر» در آيه اول و «زكات در حال ركوع» در آيه دوم و «مؤمنين» در آيه سوم قابليت انطباق بر مصاديق مختلفى داشت. اما پيامبرصلى الله عليه وآله درباره هر سه آيه بارها فرموده بود كه منظور از اين موارد فقط على بن ابى طالب عليه السلام است. | هر سه آيه ظاهرى كلى داشت و سه كلمه «اولى الامر» در آيه اول و «زكات در حال ركوع» در آيه دوم و «مؤمنين» در آيه سوم قابليت انطباق بر مصاديق مختلفى داشت. اما پيامبرصلى الله عليه وآله درباره هر سه آيه بارها فرموده بود كه منظور از اين موارد فقط على بن ابى طالب عليه السلام است. |