۲۵٬۹۰۴
ویرایش
(تکمیل عنوان ضرورت) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== ضرورت غدير<ref>خطبه پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير خم (حسينى بهارانچى) : ص ۲۱ - ۳۱.</ref> == | == ضرورت غدير<ref>خطبه پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير خم (حسينى بهارانچى) : ص ۲۱ - ۳۱.</ref> == | ||
طبيعى است بخشى از ضرورت غدير به طبع ضرورت شناخت امام و امامت خواهد بود، و در ضرورت امام و امامت دلائل و شواهد بسيار است. از جمله اين شواهد | طبيعى است بخشى از ضرورت غدير به طبع ضرورت شناخت امام و امامت خواهد بود، و در ضرورت امام و امامت دلائل و شواهد بسيار است. از جمله اين شواهد | ||
است: | |||
اين فرمايش حضرت يعنى مانند مردمان دوران جاهليت از دنيا رفته و از اسلام بهره اى نبرده است. پس آن دينى كه توحيد و نبوت و معاد هم در آن باشد اما ولايت در آن نباشد دين نيست، بلكه گمراهى و ضلالت است. | رسول خدا صلى الله عليه وآله فرموده است: من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية: هر كس بميرد در حالى كه امام زمان خودش را نشناخته باشد، مرگ او | ||
مرگ دوران جاهليت است. | |||
اين فرمايش حضرت يعنى مانند مردمان دوران جاهليت از دنيا رفته و از اسلام بهره اى نبرده است. پس آن دينى كه توحيد و نبوت و معاد هم در آن باشد اما ولايت در | |||
آن نباشد دين نيست، بلكه گمراهى و ضلالت است. | |||
مؤيد آن جمله اى است كه در ابتداى دعا در زمان غيبت امام عصر عليه السلام آمده است: اللهم عرّفنى حجتک، فانک ان لم تعرّفنى حجتک ضللت عن دينى. | مؤيد آن جمله اى است كه در ابتداى دعا در زمان غيبت امام عصر عليه السلام آمده است: اللهم عرّفنى حجتک، فانک ان لم تعرّفنى حجتک ضللت عن دينى. | ||
شناخت امام به اندازه اى مهم و داراى اهميت است كه مى توان گفت: بدون معرفت امام شناخت كامل خداوند ممكن نيست.<ref>امام صادق عليه السلام فرموده اند: ... بنا عُبد اللَّه و لولانا ما عُرف اللَّه ... . بحار الانوار: ج ۲۶ ص ۲۴۶ ح ۱۴.</ref> در حقيقت امام شناسى پايه و اساس خداشناسى است. | شناخت امام به اندازه اى مهم و داراى اهميت است كه مى توان گفت: بدون معرفت امام شناخت كامل خداوند ممكن نيست.<ref>امام صادق عليه السلام فرموده اند: ... بنا عُبد اللَّه و لولانا ما عُرف اللَّه ... . بحار الانوار: ج ۲۶ ص ۲۴۶ ح ۱۴.</ref> در حقيقت امام شناسى پايه و اساس | ||
خداشناسى است. | |||
امام حسين عليه السلام سرور خداشناسان عالم نيز به اين مطلب تصريح فرموده اند؛ هنگامى كه از آن حضرت پرسيدند: | |||
يابن رسول اللَّه، ما معرفة اللَّه؟ | |||
قال: معرفة اهل كل زمان امام هم الذى يجب عليهم طاعته: اى فرزند رسول خدا، معرفت و شناخت خدا چيست و چگونه است؟ | |||
فرمود: (معرفت خدا) اين است كه مردم هر عصر و زمانى امام و پيشواى خود را بشناسند. آن امامى كه خداوند اطاعت او را بر همگان واجب فرموده است<ref>رسول خدا صلى الله عليه وآله در ضمن حديثى فرموده اند: من عرفنا فقد عرف اللَّه: هر كس ما را شناخت خدا شناخته است. بحار الانوار: ج ۲۶ ص ۳۴۲ ح ۱۳۲.</ref> .<ref>بحار الانوار: ج ۹۳ ص ۲۳.</ref> | |||
همچنين درباره ضرورت شناخت امام و لزوم وجود امام در جامعه، اميرالمؤمنين عليه السلام به كميل بن زياد نخعى فرمود: اللهم بلى، لا تخلوا الارض من قائم اللَّه | |||
بحجة؛ اما ظاهراً مشهوراً و اما خائفاً مغموراً، لئلاً تبطل حجج اللَّه و بيناته<ref>نهج البلاغه (فيض) : حكمت ۱۳۹. </ref>: | |||
زمين هيچ گاه از كسى كه با حجت و دليل دين خدا را بپا دارد خالى نمى ماند؛ آن كس يا آشكار و مشهود و يا پوشيده و پنهان است، تا حجت ها و دليل هاى روشن | |||
خدا از ميان نرود. | |||
و لذا امام صادق عليه السلام فرموده است: الحجة قبل الخلق و مع الخلق و بعد الخلق<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۳۸ ح ۶۶ .</ref>: حجت پيش از هر مخلوقى و با هر مخلوقى و بعد از هر مخلوقى وجود دارد. | و لذا امام صادق عليه السلام فرموده است: الحجة قبل الخلق و مع الخلق و بعد الخلق<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۳۸ ح ۶۶ .</ref>: حجت پيش از هر مخلوقى و با هر مخلوقى و بعد از هر مخلوقى وجود دارد. | ||
خط ۱۸: | خط ۳۸: | ||
و فرموده است: لو لم يبق فى الارض الا رجلان لكان احدهما الحجة<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۲ ح ۲۴.</ref>: اگر از اهل دنيا جز دو نفر باقى نماند، يكى از آن دو حتماً حجت خواهد بود. | و فرموده است: لو لم يبق فى الارض الا رجلان لكان احدهما الحجة<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۲ ح ۲۴.</ref>: اگر از اهل دنيا جز دو نفر باقى نماند، يكى از آن دو حتماً حجت خواهد بود. | ||
در حديث ديگر فرموده است: ان آخر من يموت الامام، لئلا يحتجّ احدهم على اللَّه عزوجل تركه بغير حجة<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۱ ح ۲۱.</ref>: آخرين كسى كه مى ميرد و از دنيا مى رود امام است، تا براى كسى عذرى باقى نماند و نگويد كه خداوند مرا بدون حجت و راهنما رها كرده است. | در حديث ديگر فرموده است: ان آخر من يموت الامام، لئلا يحتجّ احدهم على اللَّه عزوجل تركه بغير حجة<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۱ ح ۲۱.</ref>: آخرين كسى كه مى ميرد و از دنيا مى رود امام است، تا | ||
براى كسى عذرى باقى نماند و نگويد كه خداوند مرا بدون حجت و راهنما رها كرده است. | |||
در حديث ديگر آمده است: ان اللَّه عزوجل لم يدع الارض الا و فيها عالم يعلم الزيادة و النقصان فى الارض. و اذا زاد المؤمنون شيئاً ردّهم، و اذا نقصوا اكمله لهم<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۴ ح ۳۱.</ref>: | در حديث ديگر آمده است: ان اللَّه عزوجل لم يدع الارض الا و فيها عالم يعلم الزيادة و النقصان فى الارض. و اذا زاد المؤمنون شيئاً ردّهم، و اذا نقصوا اكمله لهم<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۴ ح ۳۱.</ref>: | ||
اين از نظر تشريعى. و اما از نظر تكوينى: | خداوند تبارک و تعالى زمين را رها نكرده مگر اينكه در آن عالمى قرار داده كه زيادى و نقصان را مى داند. هر گاه مؤمنان چيزى در دين بيفزايند آن را ردّ مى كند، و هر | ||
گاه چيزى از آن بكاهند آن را براى ايشان كامل گرداند. اگر اين چنين نبود امور بر مسلمانان مشتبه مى شد، و ميان حق و باطل نمى توانستند فرق بگذارند. | |||
اين از نظر تشريعى. | |||
و اما از نظر تكوينى: | |||
نظام عالم بستگى كامل به وجود امام عليه السلام دارد. محمد بن فضيل گويد: به حضرت رضا عليه السلام عرض كردم: تكون الارض و لا امام فيها؟ قال: اذاً لساخت باهلها<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۸ ح ۳۹.</ref>: آيا مى شود زمين بدون امام برقرار باشد؟ فرمود: در آن صورت اهلش را در خود فرو مى برد. | نظام عالم بستگى كامل به وجود امام عليه السلام دارد. محمد بن فضيل گويد: به حضرت رضا عليه السلام عرض كردم: تكون الارض و لا امام فيها؟ قال: اذاً لساخت باهلها<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۸ ح ۳۹.</ref>: آيا مى شود زمين بدون امام برقرار باشد؟ فرمود: در آن صورت اهلش را در خود فرو مى برد. | ||
خط ۴۴: | خط ۷۲: | ||
امام صادق عليه السلام نيز فرموده است: الانبياء و الاوصياء عليهم السلام لا ذنوب لهم، لانهم معصومون مطهرون<ref>بحار الانوار: ج ۲۵ ص ۱۹۹.</ref>: پيامبران و اوصياء آنان عليهم السلام گناهى مرتكب نمى شوند، زيرا آنان از نيروى عصمت برخوردار هستند، و خدا آنان را از گناه و خطا و لغزش حفظ مى كند و مصون مى دارد. | امام صادق عليه السلام نيز فرموده است: الانبياء و الاوصياء عليهم السلام لا ذنوب لهم، لانهم معصومون مطهرون<ref>بحار الانوار: ج ۲۵ ص ۱۹۹.</ref>: پيامبران و اوصياء آنان عليهم السلام گناهى مرتكب نمى شوند، زيرا آنان از نيروى عصمت برخوردار هستند، و خدا آنان را از گناه و خطا و لغزش حفظ مى كند و مصون مى دارد. | ||
سليم بن قيس مى گويد: از اميرالمؤمنين عليه السلام شنيدم كه فرمود: انما الطاعة للَّه عزوجل و لرسوله صلى الله عليه وآله و لؤلاة الامر. و انما امر بطاعة اولى الامر لانهم معصومون مطهرون، لا يأمرون بمعصيته<ref>بحار الانوار: ج ۲۵ ص ۲۰۰.</ref>: اطاعت مختص خداوند تبارک و تعالى و رسول او صلى الله عليه وآله و سرپرستان امور (ائمه طاهرين عليهم السلام) است. و همانا خدا به اطاعت از اولوالامر فرمان داده است، زيرا آنان معصوم هستند (و گرد گناهى نمى گردند) و پاک هستند و ساحت مقدس ايشان از هر نوع آلودگى | سليم بن قيس مى گويد: از اميرالمؤمنين عليه السلام شنيدم كه فرمود: انما الطاعة للَّه عزوجل و لرسوله صلى الله عليه وآله و لؤلاة الامر. و انما امر بطاعة اولى الامر | ||
لانهم معصومون مطهرون، لا يأمرون بمعصيته<ref>بحار الانوار: ج ۲۵ ص ۲۰۰.</ref>: اطاعت مختص خداوند تبارک و تعالى و رسول او صلى الله عليه وآله و سرپرستان امور (ائمه طاهرين عليهم السلام) | |||
است. و همانا خدا به اطاعت از اولوالامر فرمان داده است، زيرا آنان معصوم هستند (و گرد گناهى نمى گردند) و پاک هستند و ساحت مقدس ايشان از هر نوع آلودگى | |||
البته پرواضح است كه چون عصمت چيزى نيست كه از ظاهر خلقت آنان فهميده شود و مانند سياهى و سفيدى نيست كه ظاهر باشد و هر كس بتواند تشخيص دهد، لازمه اش اين است كه امام از طرف خدا منصوص باشد، و رسول صلى الله عليه وآله معرفى شود. | مبرّاست، و هرگز مردم را به معصيت دستور نمى دهند. | ||
البته پرواضح است كه چون عصمت چيزى نيست كه از ظاهر خلقت آنان فهميده شود و مانند سياهى و سفيدى نيست كه ظاهر باشد و هر كس بتواند تشخيص دهد، | |||
لازمه اش اين است كه امام از طرف خدا منصوص باشد، و رسول صلى الله عليه وآله معرفى شود. | |||
امام سجادعليه السلام فرموده است: الامام منّا لا يكون الا معصوماً. و ليست العصمة فى ظاهر الخلقة فيُعرَف بها، فذلک لا يكون الا منصوصاً.<ref>بحار الانوار: ج ۲۵ ص ۱۹۴ ح ۵ .</ref> | امام سجادعليه السلام فرموده است: الامام منّا لا يكون الا معصوماً. و ليست العصمة فى ظاهر الخلقة فيُعرَف بها، فذلک لا يكون الا منصوصاً.<ref>بحار الانوار: ج ۲۵ ص ۱۹۴ ح ۵ .</ref> | ||
اين همان كارى است كه پيامبر صلى الله عليه وآله در صحراى غدير خم انجام داد؛ كه در حضور هزاران نفر حضرت على عليه السلام را به امر و فرمان پروردگار به عنوان خليفه و جانشين خود معرفى فرمود. و لذا غدير بزرگترين سند حقانيت شيعه است. غدير كه هيچ گونه شک و ترديدى در آن نيست و همچون آفتاب بر تارک تاريخ مى درخشد، روشن ترين دليل بر امامت و خلافت بلافصل اميرالمؤمنين عليه السلام است. و نيز بزرگترين گواه بر مظلوميت اميرالمؤمنين عليه السلام و | اين همان كارى است كه پيامبر صلى الله عليه وآله در صحراى غدير خم انجام داد؛ كه در حضور هزاران نفر حضرت على عليه السلام را به امر و فرمان پروردگار به | ||
عنوان خليفه و جانشين خود معرفى فرمود. و لذا غدير بزرگترين سند حقانيت شيعه است. غدير كه هيچ گونه شک و ترديدى در آن نيست و همچون آفتاب بر تارک | |||
تاريخ مى درخشد، روشن ترين دليل بر امامت و خلافت بلافصل اميرالمؤمنين عليه السلام است. و نيز بزرگترين گواه بر مظلوميت اميرالمؤمنين عليه السلام و | |||
مظلوميت شيعه در طول قرون و اعصار است. | |||
== پانویس == | == پانویس == |