|
|
خط ۳۷: |
خط ۳۷: |
| آينه اسناد» مى بينيم.<ref>خطابه غدير در آئينه اسناد: ۸۵ ، ۸۶ ، به نقل از: الذريعه: ج ۷ ص ۱۷۳ ش ۹۰۰. </ref> | | آينه اسناد» مى بينيم.<ref>خطابه غدير در آئينه اسناد: ۸۵ ، ۸۶ ، به نقل از: الذريعه: ج ۷ ص ۱۷۳ ش ۹۰۰. </ref> |
|
| |
|
| اما در مورد متن حاضر و مفصل خطبه غدير، اهل تسنن گر چه اين متن را نقل نكرده اند، ولى مفردات و جملات آن را در كتب خود آورده اند.كتاب شريف«نور الأمير»خطبه را به صد بخش تقسيم كرده و مدارك هر بخشى را از كتب اهل سنت به تفصيل آورده است. | | اما در مورد متن حاضر و مفصل خطبه غدير، اهل تسنن گر چه اين متن را نقل نكرده اند، ولى مفردات و جملات آن را در كتب خود آورده اند.كتاب شريف«نور |
|
| |
|
| يكى از قرائن و ادله دلالت حديث غدير بر امامت و ولايت، خطبه روز غدير به نقل اهل سنت و در كتاب «توضيح الدلائل»اثر شهاب الدين احمد است:
| | الأمير»خطبه را به صد بخش تقسيم كرده و مدارك هر بخشى را از كتب اهل سنت به تفصيل آورده است. |
| | |
| == الف. متن خطبه غدير به نقل عامه ==
| |
| سيد شهاب الدين احمد خطبه روز غدير خم را چنين روايت كرده است:
| |
| | |
| ستايش و سپاس خداى را به سبب نعمت هايش به من و احسانش درباره عترت و خاندانم. در
| |
| | |
| برابر پيش آمدهاى بد دنيا و مهلكه هاى آخرت از او يارى مى خواهم. شهادت مى دهم كه معبودى جز خداى يكتاىِ يگانه بى همتا كه در امور مهم آهنگ وى كنند
| |
| | |
| نيست. نه همسرى گرفته است و نه فرزندى و نه شريكى و نه تكيه گاهى. شهادت مى دهم كه من بندهاى از بندگان او هستم كه مرا براى گزاردن پيامش به همه
| |
| | |
| آفريدگانش فرستاد، تا هر كس به گمراهى هلاك مى شود به حجّتى روشن هلاك شود، و هر كس به هدايت زنده مى ماند به حجّتى روشن زنده بماند.
| |
| | |
| و اين كه او مرا بر همه جهانيان؛ از پيشينيان و پسينيان برگزيد، و كليدهاى گنجينه هايش را به من بخشيد و با فرايضش بر رسالت من تأكيد كرد، و سرّش را به من
| |
| | |
| سپرد، و مرا يارى رساند، و من براى او بينا گشتم. پس من آغاز كننده و به پايان رساننده ام. و هيچ نيرويى جز از جانب خدا نيست.
| |
| | |
| اى مردم، چنان كه سزاوار پروا كردن از خداست از او پروا كنيد، و جز مسلمان نميريد، و بدانيد كه خدا بر هر چيزى احاطه دارد. و اين كه پس از من مردمانى بر من
| |
| | |
| دروغ خواهند بست و سخنشان پذيرفته خواهد گشت! پناه بر خدا كه درباره خدا جز سخن حق بر زبان آورم، يا اين كه در امر او جز به راستى سخن بگويم.
| |
| | |
| من تنها شما را به چيزى فرمان مى دهم كه خدا بدان فرمان داده، و شما را فقط به سوى خدا فرا مى خوانم. و آنان كه ستم كرده اند، به زودى خواهند دانست كه به
| |
| | |
| كدام عاقبتى باز خواهند گشت.
| |
| | |
| پس از اين، عُبادة بن صامت پيامبر صلى الله عليه و آله برخاست و گفت: اين دروغ بستن ها چه زمانى خواهد بود و اين دروغگو ها چه كسانى اند؟
| |
| | |
| آنان را به ما بشناسان تا از ايشان دورى كنيم. رسول خدا صلى الله عليه و آله در پاسخ فرمود: گروه هايى كه از نخستين روزشان براى مقابله با ما آماده شدند، و به
| |
| | |
| زودى - آن گاه كه جان به گلو رسد - بر شما چيره گردند.
| |
| | |
| عباده گفت: اى رسول خدا، چون اين حادثه رخ دهد به چه كسى پناه بريم؟ حضرتش فرمود: بر شما باد كه سخن پيشگامان خاندان و مؤمنان به پيامبرى مرا بپذيريد و
| |
| | |
| از آنان فرمان بريد، زيرا ايشان شما را از گمراهى باز دارند و به خير فرا خوانند. آنان اهل حق و معدن راستى اند. در ميان شما كتاب خدا و سنت را زنده گردانند، و شما را
| |
| | |
| از كجروى و بدعت دور بدارند، و با حق اهل باطل را ريشه كن كنند و درهم كوبند، و به دنبال نادان نروند.
| |
| | |
| اى مردم، خدا مرا و اهل بيت مرا از طينتى آفريده كه جز ما را از آن نيافريده است. ما نخستين آفريدگان خداييم. چون ما را آفريد، به نور ما هر ظلمتى را روشن ساخت
| |
| | |
| و هر طينتى را به ما زنده گرداند.
| |
| | |
| سپس افزود: اينان برگزيدگان امت من و حاملان علم من و گنجينه داران سرّ من و سرور مردم زمين اند. به حق فرا مى خوانند و به راستى خبر مى دهند. شك نمى كنند و به ترديد نمى افتند و به پشت سر باز نمى گردند و پيمان نمى شكنند. اينان راهنمايان راه يافته و پيشوايانى اند كه به راه راست مى روند.
| |
| | |
| هدايت يافته كسى است كه با طاعت و ولايت آنان نزد من آيد و گمراه كسى است كه از آنان منحرف شود و با دشمنى آنان به نزد من آيد. دوست داشتن آنان ايمان و
| |
| | |
| دشمنى شان نفاق است. آنان امامان هادى و ريسمان هاى استوار احكام اند.
| |
| | |
| كارهاى نيك به سبب آنان به سرانجام مى رسد، و آنان وصيت خدا به پيشينيان و پسينيان اند. آنان ارحامى هستند كه خدا براى پيوستن به آن ها از شما پيمان گرفته و
| |
| | |
| فرموده است: «از خدايى كه به نام او از يكديگر درخواست مى كنيد و از بريدن از ارحام پروا كنيد چرا كه خدا همواره مراقب شماست» .<ref>نساء / ۱. </ref>
| |
| | |
| سپس شما را به دوستى آنان برانگيخت و فرمود: «بگو براى پيام آورىِ خود مزدى از شما نمى خواهم مگر دوستى خويشاوندانم را».<ref>شورى / ۲۳.</ref>
| |
| | |
| آنان اند كه خدا پليدى را از ايشان دور كرده و از ناپاكى پاكشان ساخته است.<ref>اشاره به آيه تطهير است: احزاب / ۳۳. </ref>
| |
| | |
| همانان كه چون سخن گويند راست گويند، و چون از ايشان پرسش شود به پاسخ دانايند، و چون امانتى نزدشان نهاده شود امانتدارند.
| |
| | |
| ده ويژگى در آنان گرد آمده كه جز در عترت و خاندان من گرد نيامده است: بردبارى و دانش و پيامبرى و شرف و بخشندگى و دليرى و راستى و پاكى و پاكدامنى و حكمت.
| |
| | |
| از اين رو، آنان كلمه تقوى و وسيله هُدى و حجت عظمى و ريسمان استوارند. ايشان بر پايه سخن خداوندتان اولياى شمايند، و آن چه شما را به آن فرمان مى دهم از
| |
| | |
| قول خداوند شماست.
| |
| | |
| آگاه باشيد! هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است. خدايا، با هر كس با او دوستى كند دوستى كن، و با هر كس با او دشمنى نمايد دشمنى فرما، و هر كس او
| |
| | |
| را يارى كند يارى رسان، و هر كس او را وانهد رهايش كن. خدا درباره على سه چيز را به من وحى كرده است:
| |
| | |
| او آقاى مسلمانان و امام برگزيدگانِ باتقوى و پيشواى سفيدپيشانيان است. هر آينه، آن چه را مأمور رساندنش بودم از سوى خدا به شما رساندم، و آنان را در ميان شما
| |
| | |
| به خدا مى سپارم و از خدا براى خود و شما آمرزش مى خواهم.
| |
| | |
| اين متن خطبه بود که پيامبر صلى الله عليه و آله در اين خطبه هم فرموده است:
| |
| | |
| هر كس من مولاى او هستم على مولاى او است،
| |
| | |
| و هم فرموده است: او آقاى مسلمانان و امام برگزيدگان باتقوى و پيشواى سپيد پيشانيان است.
| |
| | |
| معلوم است كه تنها يكى از اين صفات كافى است تا براى اثبات امامت و خلافت اميرالمؤمنين عليه السلام به آن استدلال شود.
| |
| | |
| == ب. وجوه دلالت خطبه بر امامت اهل بیت عليهم السلام ==
| |
| افزون بر آن چه گفته شد، اين خطبه از چند وجه به امامت اهل البيت عليهم السلام دلالت مى كند:
| |
| | |
| ۱ - پيامبر صلى الله عليه و آله به امتش دستور داد تا نسبت به اهل بيت عليهم السلام مطيع و فرمان بردار باشند. بى ترديد اين مستلزم امامت و خلافت است، زيرا معقول نيست آن كه به اطاعت مأمور است، امام و مطاعِ مأموم باشد.
| |
| | |
| هم چنين، اين امر مقتضى افضليت مطاع است و افضليت مستلزم امامت است. اين امر دليل عصمت نيز هست و عصمت امامت را در پى دارد.
| |
| | |
| ۲ - پيامبر صلى الله عليه و آله اهل بيتش را به پيش گامان در ايمان وصف كرده است. اين وصف مستلزم افضليت و افضليت مستلزم امامت است.
| |
| | |
| ۳ - معناى سخن «ايشان شما را از گمراهى باز دارند و به خير فرا خوانند» اين است كه اهل بيت عليهم السلام كسانى اند كه صحابه را به معروف امر و از منكر نهى مى كنند.
| |
| | |
| از اين رو، اگر يكى از صحابه به جاى ايشان در منصب جانشينى پيامبر صلى الله عليه و آله جاى گيرد، امر معكوس (و خلاف سخن پيامبر صلى الله عليه و آله) خواهد گشت.
| |
| | |
| ۴ - ۱۰ جملاتى از اين خطبه به روشنى به افضليت دلالت مى كند؛ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
| |
| | |
| «در ميان شما كتاب خدا و سنت را زنده گردانند و شما را از كجروى و بدعت دور بدارند و با حق، اهل باطل را ريشه كن كنند و فرو كوبند و به دنبال نادان نروند».
| |
| | |
| «خدا مرا و اهل بيت مرا از طينتى آفريده كه جز ما را از آن نيافريده است» .
| |
| | |
| «ما نخستين آفريدگان خداييم» .
| |
| | |
| «به نور ما هر ظلمتى را روشن ساخت» .
| |
| | |
| «اينان برگزيدگان امت من هستند».
| |
| | |
| «اينان حاملان علم من و خزانه داران سرّ من... هستند» .
| |
| | |
| وصف اهل بيت عليهم السلام به «سروران مردم زمين».
| |
| | |
| ۱۱ - «اينان راهنمايان راه يافته و پيشوايانى اند كه به راه راست مى روند» نصّ صريح بر امامت اهل بيت عليهم السلام است.
| |
| | |
| ۱۲ - جمله«هدايت يافته كسى است كه با طاعت آنان نزد من آيد» صريح است كه طاعت اهل بيت عليهم السلام واجب است. بنابراين آنان اند كه مطاعِ صحابه اند، نه بر عكس.
| |
| | |
| ۱۳ - سخن «آنان امامان راه يافته اند»نصّ صريح در امامت ايشان است.
| |
| | |
| ۱۴ - سخن «ده خصلت در آنان گرد آمده...» دليل افضليت مطلق است.
| |
| | |
| اضافه بر اين ها، جملات ديگرى از اين خطبه به امامت اميرالمؤمنين و اهل بيت عليهم السلام و نكوهش مخالفان و دشمنان ايشان دلالت مى كند، مثل: «و آنان كه ستم كرده اند به زودى خواهند دانست كه به كدام عاقبت باز خواهند گشت».<ref>شعراء / ۲۲۷. </ref>
| |
|
| |
|
| == نكاتى درباره اسناد خطبه غدير<ref>خطابه غدير در آينه اسناد (انصارى) : ص ۸۵ - ۹۰. </ref> == | | == نكاتى درباره اسناد خطبه غدير<ref>خطابه غدير در آينه اسناد (انصارى) : ص ۸۵ - ۹۰. </ref> == |
| درباره اسناد و منابع و كيفيت نقل متن خطابه غدير سؤالاتى مطرح مى شود كه به عنوان رفع ابهامات علمى است. به تبيين اين پرسش ها مى پردازيم تا جهات سندى خطابه از هر جهت كامل ارائه شده باشد: | | درباره اسناد و منابع و كيفيت نقل متن خطابه غدير سؤالاتى مطرح مى شود كه به عنوان رفع ابهامات علمى است. به تبيين اين پرسش ها مى پردازيم تا جهات سندى خطابه از هر جهت كامل ارائه شده باشد: |
|
| |
|
| سؤال ۱: آيا ائمه عليهم السلام به متن مفصل خطبه استناد كرده اند؟ | | === سؤال ۱: آيا ائمه عليهم السلام به متن مفصل خطبه استناد كرده اند؟ === |
| | |
| پاسخ: | | پاسخ: |
|
| |
|
خط ۱۷۲: |
خط ۵۵: |
| دوم: استناد به فرازهاى خطبه است. پيداست اين صورت اكثراً به جمله هاى شاخص و اصلى خطبه باز مى گردد كه براى اثبات ولايت شاهد آورده مى شود. اين استنادها بسيار زياد و از همه امامان وارد شده است، و با توجه به روايت امام باقر عليه السلام مى توان اذغان داشت كه با توجه به خطبه مفصل، به موارد لازم آن استناد فرموده اند. | | دوم: استناد به فرازهاى خطبه است. پيداست اين صورت اكثراً به جمله هاى شاخص و اصلى خطبه باز مى گردد كه براى اثبات ولايت شاهد آورده مى شود. اين استنادها بسيار زياد و از همه امامان وارد شده است، و با توجه به روايت امام باقر عليه السلام مى توان اذغان داشت كه با توجه به خطبه مفصل، به موارد لازم آن استناد فرموده اند. |
|
| |
|
| سؤال ۲ : آيا منابع قبل از قرن پنجم مثل كلينى و صدوق و شيخ مفيد متن مفصل خطبه را نقل كرده اند؟ | | === سؤال ۲ : آيا منابع قبل از قرن پنجم مثل كلينى و صدوق و شيخ مفيد متن مفصل خطبه را نقل كرده اند؟ === |
| | |
| پاسخ: | | پاسخ: |
|
| |
|
خط ۱۸۸: |
خط ۷۰: |
| اين قانونِ لا يتغيّر درباره همه احاديث تاريخى و فقهى و اخلاقى و غيره جارى است، و در هيچ يك از اين موارد مسئله نقل در قرن خاصى يا توسط علماى خاصى به عنوان رد يا قبول حديثى پذيرفته نشده است. بنابراين - بر فرض كه خطبه غدير در قرن اول هم نقل نشده باشد - وقتى در قرون بعدى با اسناد معتبر نقل شده باشد، براى صحت و اعتبار آن كافى است. | | اين قانونِ لا يتغيّر درباره همه احاديث تاريخى و فقهى و اخلاقى و غيره جارى است، و در هيچ يك از اين موارد مسئله نقل در قرن خاصى يا توسط علماى خاصى به عنوان رد يا قبول حديثى پذيرفته نشده است. بنابراين - بر فرض كه خطبه غدير در قرن اول هم نقل نشده باشد - وقتى در قرون بعدى با اسناد معتبر نقل شده باشد، براى صحت و اعتبار آن كافى است. |
|
| |
|
| سؤال ۳ : روايات منابع اهل تسنن در چه حدى با متن مفصل خطبه توافق دارد؟ | | === سؤال ۳ : روايات منابع اهل تسنن در چه حدى با متن مفصل خطبه توافق دارد؟ === |
| | |
| پاسخ: | | پاسخ: |
|
| |
|
خط ۲۰۸: |
خط ۸۹: |
| چهارم: آن چه به عنوان مستند سازى خطبه غدير در كتاب «نور الامير فى تثبيت خطبة الغدير»انجام شده، دقيقاً اين هدف را دنبال مى كند؛ كه اگر هم خطبه مفصل غدير در منابع اهل تسنن نقل نشده باشد، با تفكيک مطالب آن و نشان دادن استناد هر يك به روايات آنان ثابت مى شود كه آن چه در اين خطبه آمده از نظر پذيرفتن اصل مطلب جاى شبهه اى ندارد، اگر چه به صورت خطبه هم نباشد. | | چهارم: آن چه به عنوان مستند سازى خطبه غدير در كتاب «نور الامير فى تثبيت خطبة الغدير»انجام شده، دقيقاً اين هدف را دنبال مى كند؛ كه اگر هم خطبه مفصل غدير در منابع اهل تسنن نقل نشده باشد، با تفكيک مطالب آن و نشان دادن استناد هر يك به روايات آنان ثابت مى شود كه آن چه در اين خطبه آمده از نظر پذيرفتن اصل مطلب جاى شبهه اى ندارد، اگر چه به صورت خطبه هم نباشد. |
|
| |
|
| سؤال ۴: آن چه به عنوان متن كامل خطابه آمده با كدام يك از مدارك نه گانه اش تطابق بيشترى دارد؟ | | === سؤال ۴: آن چه به عنوان متن كامل خطابه آمده با كدام يك از مدارك نه گانه اش تطابق بيشترى دارد؟ === |
| | |
| پاسخ: | | پاسخ: |
|
| |
|
خط ۲۱۸: |
خط ۹۸: |
| از سوى ديگر، اگر يك نسخه اصلى قرار داده شود ما فقط به يك روايت اكتفا كرده ايم و فقط اختلافات را در پاورقى ها آورده ايم، و اين هرگز به معناى دست يابى به نسخه اكمل نيست. | | از سوى ديگر، اگر يك نسخه اصلى قرار داده شود ما فقط به يك روايت اكتفا كرده ايم و فقط اختلافات را در پاورقى ها آورده ايم، و اين هرگز به معناى دست يابى به نسخه اكمل نيست. |
|
| |
|
| سؤال ۵ : آيا مفصل تر از خطبه معروف يافت نشده است؟ | | === سؤال ۵ : آيا مفصل تر از خطبه معروف يافت نشده است؟ === |
| | |
| پاسخ: | | پاسخ: |
|
| |
|
| آن چه تلاش علمى تا امروز نتيجه داده و با جستجوى بسيار به دست آمده، در متن مقابله شده منعكس است، تا كنون هر نسخه اى يافت شده مقابله كاملى با آن صورت گرفته است. بنابراين، آنچه تا كنون عرضه شده كامل ترين نسخه تلقى مى شود، كه مفصل تر از آن وجود ندارد. | | آن چه تلاش علمى تا امروز نتيجه داده و با جستجوى بسيار به دست آمده، در متن مقابله شده منعكس است، تا كنون هر نسخه اى يافت شده مقابله كاملى با آن صورت گرفته است. بنابراين، آنچه تا كنون عرضه شده كامل ترين نسخه تلقى مى شود، كه مفصل تر از آن وجود ندارد. |
|
| |
|
| سؤال۶ : آيا اجازه حديثى براى چنين مقابله هايى كه درباره خطبه انجام شده لازم است؟ | | === سؤال۶ : آيا اجازه حديثى براى چنين مقابله هايى كه درباره خطبه انجام شده لازم است؟ === |
| | |
| پاسخ: | | پاسخ: |
|
| |
|
خط ۲۳۲: |
خط ۱۱۰: |
| ثانياً: وقتى محقق اختلاف نسخ را در پاورقى نشان داده باشد و ظاهر و باطن كار او براى كارشناسان روشن باشد، قضاوت درباره يك كار علمى نياز به اجازه ندارد. | | ثانياً: وقتى محقق اختلاف نسخ را در پاورقى نشان داده باشد و ظاهر و باطن كار او براى كارشناسان روشن باشد، قضاوت درباره يك كار علمى نياز به اجازه ندارد. |
|
| |
|
| سؤال۷ :آيا كلماتى از قبيل «مصافقتى» از عربى خالص دور به نظر نمى آيد؟ | | === سؤال۷ :آيا كلماتى از قبيل «مصافقتى» از عربى خالص دور به نظر نمى آيد؟ === |
| | |
| پاسخ: | | پاسخ: |
|
| |
|