ابوبکر بن ابی قحافه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۵: خط ۵۵:
<big>يكى از شاخص‏ هاى زندگى معصومين‏ عليهم السلام تبليغ غدير به شكل‏ هاى مختلف است. از جمله تبليغ غدير با آيه «ازدادوا  كفراً» درباره غاصبين حق غدير است كه ذيلاً به بيان آن مى ‏پردازيم:</big>
<big>يكى از شاخص‏ هاى زندگى معصومين‏ عليهم السلام تبليغ غدير به شكل‏ هاى مختلف است. از جمله تبليغ غدير با آيه «ازدادوا  كفراً» درباره غاصبين حق غدير است كه ذيلاً به بيان آن مى ‏پردازيم:</big>


<big>امام صادق‏ عليه السلام درباره آيه «اِنَّ الَّذينَ آمَنوا ثُمَّ كَفَروا ثُمَّ آمَنوا ثُمَّ كَفَروا ثُمَّ ازدادوا كُفراً ...»<ref>نساء/137.</ref>:«كسانى كه ايمان آوردند و سپس كافر شدند؛ بعد از آن ايمان آوردند و دوباره كافر شدند و سپس بر كفر خود افزودند ...»، آن را به اولين غاصبين حق غدير تفسير كرده چنين فرمود:</big>
<big>امام صادق‏ عليه السلام درباره آيه «اِنَّ الَّذينَ آمَنوا ثُمَّ كَفَروا ثُمَّ آمَنوا ثُمَّ كَفَروا ثُمَّ ازدادوا كُفراً ...»<ref>نساء/۱۳۷.</ref>:«كسانى كه ايمان آوردند و سپس كافر شدند؛ بعد از آن ايمان آوردند و دوباره كافر شدند و سپس بر كفر خود افزودند ...»، آن را به اولين غاصبين حق غدير تفسير كرده چنين فرمود:</big>


<big>اين آيه درباره ابوبكر و عمر و عثمان است. اينان ابتدا (در ظاهر) به دين پيامبرصلى الله عليه وآله گرويدند، ولى آنگاه كه ولايت بر آنان عرضه شد و پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ» كافر شدند.</big>
<big>اين آيه درباره ابوبكر و عمر و عثمان است. اينان ابتدا (در ظاهر) به دين پيامبرصلى الله عليه وآله گرويدند، ولى آنگاه كه ولايت بر آنان عرضه شد و پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ» كافر شدند.</big>
خط ۶۱: خط ۶۱:
<big>سپس به ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام (در ظاهر) اقرار كردند، ولى آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت كافر شدند و بر بيعت خود ثابت نماندند.</big>
<big>سپس به ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام (در ظاهر) اقرار كردند، ولى آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت كافر شدند و بر بيعت خود ثابت نماندند.</big>


<big>سپس كفر خود را بالاتر بردند و از آنان كه با على‏ عليه السلام بيعت كرده بودند براى خود بيعت گرفتند!! اينان كسانى‏ اند كه از ايمان براى آنان هيچ نمانده است.<ref>اثبات الهداة: ج 2 ص 7 ح 18.</ref></big>
<big>سپس كفر خود را بالاتر بردند و از آنان كه با على‏ عليه السلام بيعت كرده بودند براى خود بيعت گرفتند!! اينان كسانى‏ اند كه از ايمان براى آنان هيچ نمانده است.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۷ ح ۱۸.</ref></big>


== <big>آيه «إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً»</big><ref>نساء/145. غدیر در قرآن: ج2 ص141-144.</ref> ==
== <big>آيه «إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً»</big><ref>نساء/۱۴۵. غدیر در قرآن: ج۲ ص۱۴۱-۱۴۴.</ref> ==
<big>با در نظر گرفتن اينكه غدير مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده و در قسمت آيات نازل شده در غدير ذكر شد، آياتى هم در ضمن كلام به صورت اشاره آمده و منظور از آنها بيان شده است.</big>
<big>با در نظر گرفتن اينكه غدير مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده و در قسمت آيات نازل شده در غدير ذكر شد، آياتى هم در ضمن كلام به صورت اشاره آمده و منظور از آنها بيان شده است.</big>


<big>اين موارد در تفسير 18 آيه است، كه از جمله اين آيات، آيه 145 سوره نساء است:</big>
<big>اين موارد در تفسير ۱۸ آيه است، كه از جمله اين آيات، آيه ۱۴۵ سوره نساء است:</big>


<big>«إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً»:</big>
<big>«إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً»:</big>
خط ۷۸: خط ۷۸:
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، انَّهُمْ وَ انْصارَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ وَ اشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلبئس مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ... . الا انَّهُمْ اصْحابُ الصَّحيفَةِ:</big>
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، انَّهُمْ وَ انْصارَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ وَ اشْياعَهُمْ فِى الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلبئس مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ... . الا انَّهُمْ اصْحابُ الصَّحيفَةِ:</big>


<big>اى مردم، امامانى كه مردم را به آتش جهنم دعوت مى‏ كنند، و ياران و تابعين و پيروانشان در پايين‏ ترين درجه آتش جهنم جاى دارند و چه بد است اقامتگاه متكبرين ... . بدانيد كه آنان اصحاب صحيفه ‏اند.<ref>مراجعه شود به کتاب: اسرار غدیر: ص149 بخش6.</ref></big>
<big>اى مردم، امامانى كه مردم را به آتش جهنم دعوت مى‏ كنند، و ياران و تابعين و پيروانشان در پايين‏ ترين درجه آتش جهنم جاى دارند و چه بد است اقامتگاه متكبرين ... . بدانيد كه آنان اصحاب صحيفه ‏اند.<ref>مراجعه شود به کتاب: اسرار غدیر: ص۱۴۹ بخش۶.</ref></big>


=== '''<big>موقعيت تاريخى</big>''' ===
=== '''<big>موقعيت تاريخى</big>''' ===
خط ۹۵: خط ۹۵:
<big>مى‏ بينيم كه اين چاه پس از طبقه‏ هاى هفتگانه جهنم در قعر آن قرار دارد، و خداوند آن را به صورت اتاقى قرار نداده بلكه به شكل چاه است كه عمق بيشتر در آن معنى دارد، و اينجاست كه معناى درک اسفل يا قعر پايين‏ تر معلوم مى‏ گردد.</big>
<big>مى‏ بينيم كه اين چاه پس از طبقه‏ هاى هفتگانه جهنم در قعر آن قرار دارد، و خداوند آن را به صورت اتاقى قرار نداده بلكه به شكل چاه است كه عمق بيشتر در آن معنى دارد، و اينجاست كه معناى درک اسفل يا قعر پايين‏ تر معلوم مى‏ گردد.</big>


<big>آن قدر پايين ‏تر است كه قبل از آن طبقه هفتم جهنم پايان مى‏ يابد. آن قدر پايين است كه وقتى درب آن باز مى‏ شود تازه جهنم شعله مى ‏گيرد. آنگاه حضرت معذبين در اين چاه را نام برد كه بدترين آنان اولى و دومى ‏اند؛ و جالب است كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام اين مطلب را رو در روى آنان به خودشان فرمود.<ref>بحار الانوار: ج 30 ص405-410. کتاب سلیم: ص161.</ref></big>
<big>آن قدر پايين ‏تر است كه قبل از آن طبقه هفتم جهنم پايان مى‏ يابد. آن قدر پايين است كه وقتى درب آن باز مى‏ شود تازه جهنم شعله مى ‏گيرد. آنگاه حضرت معذبين در اين چاه را نام برد كه بدترين آنان اولى و دومى ‏اند؛ و جالب است كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام اين مطلب را رو در روى آنان به خودشان فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص۴۰۵-۴۱۰. کتاب سلیم: ص۱۶۱.</ref></big>


==== <big>'''ب) ابليس و ابوبكر و عمر'''</big> ====
==== <big>'''ب) ابليس و ابوبكر و عمر'''</big> ====
<big>در حديث ديگر خداوند تعالى مى ‏فرمايد: «دومى و اصحابش را در قعرى از جهنم مى ‏آويزم كه ابليس در درجه ‏اى بالاتر بر او كه پايين تر است مى ‏نگرد و او را لعنت مى‏ كند»!<ref>بحار الانوار: ج 31 ص 124.</ref></big>
<big>در حديث ديگر خداوند تعالى مى ‏فرمايد: «دومى و اصحابش را در قعرى از جهنم مى ‏آويزم كه ابليس در درجه ‏اى بالاتر بر او كه پايين تر است مى ‏نگرد و او را لعنت مى‏ كند»!<ref>بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۱۲۴.</ref></big>


<big>حديث ديگرى در اين زمينه از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام وارد شده كه فرمود: روزى به سمت بيرون كوفه خارج شدم و قنبر پيشاپيش من در حركت بود. در اين هنگام ابليس رو به ما مى‏ آمد.</big>
<big>حديث ديگرى در اين زمينه از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام وارد شده كه فرمود: روزى به سمت بيرون كوفه خارج شدم و قنبر پيشاپيش من در حركت بود. در اين هنگام ابليس رو به ما مى‏ آمد.</big>
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:




<big>پرسيدم: اى مالک، اين دو نفر كيانند؟ گفت: آيا آنچه بر ساق عرش بود نخوانده ‏اى -  و من قبلاً يعنى دو هزار سال قبل از آنكه خداوند دنيا را خلق كند خوانده بودم - «لا الهَ الاّ اللَّه، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّه، ايَّدْتُهُ وَ نَصَرْتُهُ بِعَلِىٍّ (يعنى محمد را به على مؤيد نموده و يارى كردم)». مالک گفت: اين دو نفر دشمنان آنان و ظالمين بر ايشان هستند.<ref>بحارالانوار: ج8 ص315.</ref></big>
<big>پرسيدم: اى مالک، اين دو نفر كيانند؟ گفت: آيا آنچه بر ساق عرش بود نخوانده ‏اى -  و من قبلاً يعنى دو هزار سال قبل از آنكه خداوند دنيا را خلق كند خوانده بودم - «لا الهَ الاّ اللَّه، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّه، ايَّدْتُهُ وَ نَصَرْتُهُ بِعَلِىٍّ (يعنى محمد را به على مؤيد نموده و يارى كردم)». مالک گفت: اين دو نفر دشمنان آنان و ظالمين بر ايشان هستند.<ref>بحارالانوار: ج۸ ص۳۱۵.</ref></big>


==== '''<big>ج) حكايت اولى و دومى از قعر جهنم</big>''' ====
==== '''<big>ج) حكايت اولى و دومى از قعر جهنم</big>''' ====
خط ۱۲۷: خط ۱۲۷:




<big>گفتم: عمر؟ گفت: آرى، پس مقصودم كيست؟ و نيز ده نفر ديگر كه در چاهى در جهنم هستيم. بر در آن چاه صخره ‏اى است كه هرگاه خدا بخواهد جهنم را شعله ‏ور كند آن صخره را بلند مى ‏كند.<ref>بحار الانوار: ج 30 ص129، 130. کتاب سلیم: ص349-351.</ref></big>
<big>گفتم: عمر؟ گفت: آرى، پس مقصودم كيست؟ و نيز ده نفر ديگر كه در چاهى در جهنم هستيم. بر در آن چاه صخره ‏اى است كه هرگاه خدا بخواهد جهنم را شعله ‏ور كند آن صخره را بلند مى ‏كند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص۱۲۹، ۱۳۰. کتاب سلیم: ص۳۴۹-۳۵۱.</ref></big>


== <big>آيه «تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ . وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ...»</big><ref>غدیر در قرآن: ج1 ص327-332.</ref> ==
== <big>آيه «تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ . وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ...»</big><ref>غدیر در قرآن: ج۱ ص۳۲۷-۳۳۲.</ref> ==
<big>از جمله آياتى كه در غدير و در مورد منافقين و به خصوص ابوبكر و عمر بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد اين آيات است:</big>
<big>از جمله آياتى كه در غدير و در مورد منافقين و به خصوص ابوبكر و عمر بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد اين آيات است:</big>


<big>«تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ . وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ . لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ . ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ . فَما مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِينَ . وَ إِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ . وَ إِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ . وَ إِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكافِرِينَ . وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ . فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ»<ref>حاقّه/43-52.</ref>:</big>
<big>«تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ . وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ . لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْيَمِينِ . ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِينَ . فَما مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِينَ . وَ إِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ . وَ إِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ . وَ إِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكافِرِينَ . وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ . فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ»<ref>حاقّه/۴۳-۵۲.</ref>:</big>


<big>«آن نازل شده از طرف پروردگار جهان است. اگر گفته‏ هايى به ما افترا زده بود ما دست راست او را مى‏ گرفتيم و سپس رگ گردن او را قطع مى‏ كرديم و هيچ كس نمى‏ توانست مانع ما باشد، و آن يادآورى براى مؤمنين است. ما مى‏ دانيم كه در ميان شما تكذيب كنندگان هستند، و آن حسرتى براى كافران است، و آن يقين حقيقى است. پس به نام پروردگار عظيمت تسبيح بگو».</big>
<big>«آن نازل شده از طرف پروردگار جهان است. اگر گفته‏ هايى به ما افترا زده بود ما دست راست او را مى‏ گرفتيم و سپس رگ گردن او را قطع مى‏ كرديم و هيچ كس نمى‏ توانست مانع ما باشد، و آن يادآورى براى مؤمنين است. ما مى‏ دانيم كه در ميان شما تكذيب كنندگان هستند، و آن حسرتى براى كافران است، و آن يقين حقيقى است. پس به نام پروردگار عظيمت تسبيح بگو».</big>
خط ۱۵۱: خط ۱۵۱:
<big>امام صادق‏ عليه السلام با تصريح به مسئله ولايت در غدير درباره اين آيات مى‏ فرمايد:</big>
<big>امام صادق‏ عليه السلام با تصريح به مسئله ولايت در غدير درباره اين آيات مى‏ فرمايد:</big>


<big>منظور ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است كه در روز غدير نازل شد.<ref>عوالم العلوم: ج 3/15 ص 196. تفسير القمى: ج 2 ص 124. بحار الانوار: ج 9 ص 228 ح 116 و ج 37 ص 120 ح 10. </ref></big>
<big>منظور ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است كه در روز غدير نازل شد.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۹۶. تفسير القمى: ج ۲ ص ۱۲۴. بحار الانوار: ج ۹ ص ۲۲۸ ح ۱۱۶ و ج ۳۷ ص ۱۲۰ ح ۱۰. </ref></big>


==== '''<big>حدیث دوم</big>''' ====
==== '''<big>حدیث دوم</big>''' ====
خط ۱۶۰: خط ۱۶۰:
<big>«وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ»: «اگر بعضى از گفتارها به دروغ به ما نسبت داده شود» كه منظور چنين نسبتى درباره پيامبرصلى الله عليه وآله است. تا آنجا كه مى ‏فرمايد: «وَ إِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكافِرِينَ، وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ»:</big>
<big>«وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ»: «اگر بعضى از گفتارها به دروغ به ما نسبت داده شود» كه منظور چنين نسبتى درباره پيامبرصلى الله عليه وآله است. تا آنجا كه مى ‏فرمايد: «وَ إِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكافِرِينَ، وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِينِ»:</big>


<big>«و آن حسرت براى كافران است، و آن حق اليقين است»، كه منظور على ‏عليه السلام است.<ref>عوالم العلوم: ج 3/15 ص 141 ح 207. مناقب ابن شهرآشوب: ج 2 ص 238 ح 40. بحار الانوار: ج 37 ص 160. </ref></big>
<big>«و آن حسرت براى كافران است، و آن حق اليقين است»، كه منظور على ‏عليه السلام است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۴۱ ح ۲۰۷. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۳۸ ح ۴۰. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۰. </ref></big>


==== '''<big>حدیث سوم</big>''' ====
==== '''<big>حدیث سوم</big>''' ====
<big>در روايت ديگرى فقط جمله «انَّما هُوَ شَىْ‏ءٌ يَتَقَوَّلُهُ» از سوى عمر در غدير ذكر شده، كه امام صادق ‏عليه السلام با كنايه از عمر مى ‏فرمايد: مردى در غدير گفت: اين چيزى است كه به خدا افترا مى‏ بندد! خداوند تعالى هم اين آيات را نازل كرد:</big>
<big>در روايت ديگرى فقط جمله «انَّما هُوَ شَىْ‏ءٌ يَتَقَوَّلُهُ» از سوى عمر در غدير ذكر شده، كه امام صادق ‏عليه السلام با كنايه از عمر مى ‏فرمايد: مردى در غدير گفت: اين چيزى است كه به خدا افترا مى‏ بندد! خداوند تعالى هم اين آيات را نازل كرد:</big>


<big>«وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ ...».<ref>المحتضر: ص 65 . بحار الانوار: ج 36 ص 149. تفسير العياشى: ج 2 ص 269. </ref></big>
<big>«وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ ...».<ref>المحتضر: ص ۶۵ . بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۴۹. تفسير العياشى: ج ۲ ص ۲۶۹. </ref></big>


==== <big>'''حديث چهارم'''</big> ====
==== <big>'''حديث چهارم'''</big> ====