۲۱٬۹۸۴
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی « ==فرهنگ سازى تبليغ غدير توسط معصومين عليهم السلام<ref>تبليغ غدير در سيره مع...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==فرهنگ سازى تبليغ غدير توسط معصومين عليهم السلام<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين عليهم السلام: ص۱۱۱-۱۴۸.</ref>== | ==فرهنگ سازى تبليغ غدير توسط معصومين عليهم السلام<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين عليهم السلام: ص۱۱۱-۱۴۸.</ref>== | ||
فرهنگ سازى براى غدير در بلند مدت از بهترين و مؤثرترين روش ها در تبليغ غدير است. اين وظيفه بسيار مهم غديرى قبل از همه توسط شخص پيامبر صلى الله عليه | فرهنگ سازى براى غدير در بلند مدت از بهترين و مؤثرترين روش ها در تبليغ غدير است. اين وظيفه بسيار مهم غديرى قبل از همه توسط شخص پيامبر صلى الله عليه | ||
و آله در خود غدير انجام شد. | |||
همچنين در حيات آن حضرت بعد از غدير و نيز بعد از ايشان در دعاها و زيارات و در قالب شعر و ادب به زبان هاى مختلفى كه معتقدين به غدير با آنها سخن مى | |||
گويند، و همچنين در نوشته ها و كتاب هاى [https://wikighadir.com/index.php/%D8%AA%D8%A3%D9%84%DB%8C%D9%81 تألیف] شده مستقل يا ضمنى جلوه كرده كه از لسان ائمه عليهم السلام و در حضور ايشان به انجام رسيده، و آثار آن تا | |||
امروز به يادگار باقى مانده است. | |||
اين بنيان هاى فرهنگىِ غدير و كيفيت فرهنگ سازى آنها توسط معصومين عليهم السلام را در پنج قسمت اين بخش پى مى گيريم: | |||
=== '''۱. دستور اكيد بر عمومى سازى فرهنگ غدير''' === | |||
با مطرح شدن فرهنگ سازى، قبل از همه چشم ها به مُبلِّغ اعظم غدير دوخته مى شود كه در اين باره چه فرموده و چه راهكارهايى براى اين هدف به ما آموخته است. | با مطرح شدن فرهنگ سازى، قبل از همه چشم ها به مُبلِّغ اعظم غدير دوخته مى شود كه در اين باره چه فرموده و چه راهكارهايى براى اين هدف به ما آموخته است. | ||
خط ۱۸: | خط ۲۲: | ||
با مرورى بر دستورات پيامبر صلى الله عليه و آله در راستاى كيفيت نشر فرهنگ غدير در چهار بخش، وظيفه همگانى در تبليغ عمومى غدير را مى آموزيم: | با مرورى بر دستورات پيامبر صلى الله عليه و آله در راستاى كيفيت نشر فرهنگ غدير در چهار بخش، وظيفه همگانى در تبليغ عمومى غدير را مى آموزيم: | ||
==== '''الف) فرهنگ سازى عمومى غدير در تبليغ شخص پيامبر صلى الله عليه وآله''' ==== | |||
اولين فرهنگ سازِ غدير كه فرمان عامى در اين باره صادر فرموده و خود پايه آن را گذاشته پيامبر صلى الله عليه وآله است. فرهنگ سازى براى غدير در تبليغى كه توسط | |||
خود پيامبر صلى الله عليه وآله صورت گرفته، ناظر به انواع مخاطبين تا روز قيامت است، كه در اين فراز خطبه غدير بيان شده است: | |||
وَ قَد بَلَّغتُ ما اُمِرتُ بِتَبليغِهِ حُجَّةً عَلى كُلِّ حاضِرٍ وَ غائِبٍ، وَ عَلى كُلِّ اَحَدٍ مِمَّن شَهِدَ اَو لَم يَشهَد، وُلِدَ اَو لَم يُولَد<ref>خطبه غدير: بخش ششم.</ref>: من رسانيدم آنچه مأمور به ابلاغش بودم تا حجت | |||
باشد بر حاضر و غايب و بر همه كسانى كه حضور دارند يا ندارند، به دنيا آمده اند يا نيامده اند. | |||
پيامبر صلى الله عليه و آله در اين جملات كه در آن دو بار از واژه «تبليغ» استفاده شده (بَلَّغتُ، بِتَبليغِهِ)، مخاطب خود را از آن مجلس خاص گسترده تر اعلام كرده و اين عموميت را از سه جهت گسترش داده است: | پيامبر صلى الله عليه و آله در اين جملات كه در آن دو بار از واژه «تبليغ» استفاده شده (بَلَّغتُ، بِتَبليغِهِ)، مخاطب خود را از آن مجلس خاص گسترده تر اعلام كرده و اين عموميت را از سه جهت گسترش داده است: | ||
خط ۲۹: | خط ۳۵: | ||
'''جهت اول:''' غايبين از آن مجلس كه قاعدتاً بايد حضور مى يافتند ولى نتوانسته اند، كه در اين مورد از كلمه «حضور» استفاده شده است. | '''جهت اول:''' غايبين از آن مجلس كه قاعدتاً بايد حضور مى يافتند ولى نتوانسته اند، كه در اين مورد از كلمه «حضور» استفاده شده است. | ||
'''جهت دوم:''' همه مردم آن زمان كه به خاطر عدم امكان جمع همه و خبر نداشتن و يا دورى راه، امكان نداشت در آن مجلس تبليغى حاضر باشند، كه در اين مورد كلمه «شهود» به كار رفته است. | '''جهت دوم:''' همه مردم آن زمان كه به خاطر عدم امكان جمع همه و خبر نداشتن و يا دورى راه، امكان نداشت در آن مجلس تبليغى حاضر باشند، كه در اين مورد كلمه | ||
«شهود» به كار رفته است. | |||
'''جهت سوم:''' همه مردم زمان هاى آينده كه هنوز به دنيا نيامده اند، كه در اين مورد از واژه «ولادت» استفاده شده است. | '''جهت سوم:''' همه مردم زمان هاى آينده كه هنوز به دنيا نيامده اند، كه در اين مورد از واژه «ولادت» استفاده شده است. | ||
'''ب) دستور پيامبر صلى الله عليه و آله به فرهنگ سازى عمومى درباره غدير''' | ==== '''ب) دستور پيامبر صلى الله عليه و آله به فرهنگ سازى عمومى درباره غدير''' ==== | ||
از جالب ترين دستورات خداوند متعال دستور فرهنگ سازى براى غدير در دو فاز بزرگ و كوچک جامعه يعنى محيط هاى خانوادگى و محيط هاى عمومى است. اين شيوه | |||
رواج فرهنگ غدير در كل دنيا، در عبارتى بسيار كوتاه در خطابه غدير آمده است: | |||
فَليُبَلِّغِ الحاضِرُ الغائِبَ وَ الوالِدُ الوَلَدَ اِلى يَومِ القِيامَةِ<ref>خطبه غدير: بخش ششم.</ref>: پس حاضران به غايبان و پدران به فرزندان تا روز قيامت برسانند. | فَليُبَلِّغِ الحاضِرُ الغائِبَ وَ الوالِدُ الوَلَدَ اِلى يَومِ القِيامَةِ<ref>خطبه غدير: بخش ششم.</ref>: پس حاضران به غايبان و پدران به فرزندان تا روز قيامت برسانند. | ||
از اين فراز خطبه غدير سه نكته براى فرهنگسازى عمومى غدير استفاده | از اين فراز خطبه غدير سه نكته براى فرهنگسازى عمومى غدير استفاده می شود: | ||
===== '''نكته اول: فَليُبَلِّغِ الحاضِرُ الغائب''' ===== | |||
هر كسى در هر زمانى به هر نوعى در برابر پيام غدير حضور يافت، موظف به ابلاغ دانسته هاى خود درباره غدير به كسانى است كه به هر نوعى و به هر دليلى از آگاهى | |||
نسبت به آن غايب بوده اند. | |||
بنا بر اين فرقى وجود نخواهد داشت بين كسانى كه شخصاً كنار بركه غدير حاضر بوده و صداى دلنشين پيامبر صلى الله عليه و آله را به گوش خود شنيده اند، و كسانى | |||
كه در آن زمان خبر آن را از حاضرين غدير مستقيماً يا به واسطه دريافت كرده اند و يا كسانى كه در زمانهاى بعد به صورت شنيدارى يا نوشتارى و يا به وسيله انواع | |||
ابزارهاى ارتباط جمعى صوتى و تصويرىِ روز به آنان ابلاغ شده است. | |||
اگر همه معتقدين غدير به اين دايره وسيع در تبليغ آن پايبند باشند، در واقع ما به تعداد آنان مُبَلِّغ براى غدير خواهيم داشت؛ و متقابلاً تعداد مخاطبمان بى نهايت | |||
خواهد بود، به عدد همه انسان هاى روى زمين در هر كشور و شهر و آبادى به هر زبانى و از هر قوميّتى، يعنى هر كسى كه با هر ابزارى امكان اطلاع رسانى به او وجود | |||
داشته باشد وظيفه ماست كه پيام غدير را به او برسانيم. | |||
===== '''نكته دوم: فَليُبَلِّغِ الوالِدُ الوَلَد''' ===== | |||
به موازات احياى عمومى غدير در سطح جامعه، محيط گرم و صميمى خانواده موقعيت مؤثرى است كه والدين مى توانند آن را به زمينهاى براى تبليغ غدير تبديل نمايند. | به موازات احياى عمومى غدير در سطح جامعه، محيط گرم و صميمى خانواده موقعيت مؤثرى است كه والدين مى توانند آن را به زمينهاى براى تبليغ غدير تبديل نمايند. | ||
خط ۵۷: | خط ۷۴: | ||
از نظر ادبيات مسلَّم است كه منظور از «والد» در اينجا «پدر» به طور خاص نيست، بلكه به عنوان مصداق بارز گفته شده و قطعاً شامل مى شود مادر را و همه كسانى كه به نوعى وظيفه سرپرستى فرزندانى را بر عهده دارند و نقش پدر يا مادر را براى آنان ايفا مىكنند، و همه آنان «والِد» هايى هستند كه به دستور خاص پيامبر صلى الله عليه و آله بايد پيام غدير را به «وَلَد» هاى خود برسانند. | از نظر ادبيات مسلَّم است كه منظور از «والد» در اينجا «پدر» به طور خاص نيست، بلكه به عنوان مصداق بارز گفته شده و قطعاً شامل مى شود مادر را و همه كسانى كه به نوعى وظيفه سرپرستى فرزندانى را بر عهده دارند و نقش پدر يا مادر را براى آنان ايفا مىكنند، و همه آنان «والِد» هايى هستند كه به دستور خاص پيامبر صلى الله عليه و آله بايد پيام غدير را به «وَلَد» هاى خود برسانند. | ||
'''نكته سوم: اِلى يَومِ القِيامَة''' | ===== '''نكته سوم: اِلى يَومِ القِيامَة''' ===== | ||
تعيين زمانى به بلنداى «تا قيامت» براى تبليغ غدير از سوى پيامبرى كه همه آينده هاى تلخ و شيرين غدير را مى بيند، بسيار پر مفهوم و دقيق است. دو جهت مهم در مطرح كردن قيامت وجود دارد كه گستردگى تبليغى و حفاظت تبليغاتى غدير را تضمين مى نمايد: | تعيين زمانى به بلنداى «تا قيامت» براى تبليغ غدير از سوى پيامبرى كه همه آينده هاى تلخ و شيرين غدير را مى بيند، بسيار پر مفهوم و دقيق است. دو جهت مهم در مطرح كردن قيامت وجود دارد كه گستردگى تبليغى و حفاظت تبليغاتى غدير را تضمين مى نمايد: | ||
خط ۶۷: | خط ۸۳: | ||
به همين موازات ميوه شيرين غدير را با شاخه هاى طوبائى خود كه از هر خانه اى سر بر مى آورد، در همه جا شكوفا مى كند و بهشت دنيا قبل از جنت عقبى در دسترس مردم قرار مى گيرد. | به همين موازات ميوه شيرين غدير را با شاخه هاى طوبائى خود كه از هر خانه اى سر بر مى آورد، در همه جا شكوفا مى كند و بهشت دنيا قبل از جنت عقبى در دسترس مردم قرار مى گيرد. | ||
'''ج) استفاده از انواع ابزارهاى فرهنگ سازى براى غدير''' | ==== '''ج) استفاده از انواع ابزارهاى فرهنگ سازى براى غدير''' ==== | ||
يكى از پيش بينى هاى عجيب براى آينده غدير، فرهنگ سازى آن با انواع اتمام حجت است بر مخاطبين متفاوتى كه براى آن فرض مى شود، كه در اين فراز خطابه غدير آمده است: | يكى از پيش بينى هاى عجيب براى آينده غدير، فرهنگ سازى آن با انواع اتمام حجت است بر مخاطبين متفاوتى كه براى آن فرض مى شود، كه در اين فراز خطابه غدير آمده است: | ||
خط ۸۳: | خط ۹۸: | ||
با توجه به اين گستردگى مخاطبانِ غدير كه پيامبر صلى الله عليه و آله با تصريح خاص همه آنان را در خطابه خود نام برده، واضح است كه براى اهل هر زبانى با ادبيات آنان، و براى سطح فرهنگ هاى متفاوت مردم با لسان خودشان، و براى سنين مختلف عمر انسان ها مناسب با درک مقبول آنان، بايد براى غدير فرهنگ سازى كرد و از ابزارهاى تبليغى مناسب هر يک از موقعيت ها معقول ترين استفاده را برد. | با توجه به اين گستردگى مخاطبانِ غدير كه پيامبر صلى الله عليه و آله با تصريح خاص همه آنان را در خطابه خود نام برده، واضح است كه براى اهل هر زبانى با ادبيات آنان، و براى سطح فرهنگ هاى متفاوت مردم با لسان خودشان، و براى سنين مختلف عمر انسان ها مناسب با درک مقبول آنان، بايد براى غدير فرهنگ سازى كرد و از ابزارهاى تبليغى مناسب هر يک از موقعيت ها معقول ترين استفاده را برد. | ||
==== '''د) وظيفه همگانى در تبليغ پيام غدير'''<ref>كتاب سليم: حديث ۱۱.</ref> ==== | |||
'''د) وظيفه همگانى در تبليغ پيام غدير'''<ref>كتاب سليم: حديث ۱۱.</ref> | |||
ابلاغ پيام غدير در واقع رساندن اصل رسالت الهى و تبليغ امامى است كه همه معارف و احكام دين را بايد از او گرفت. پس با ابلاغ غدير همه دستورات الهى ابلاغ شده، و دقيقاً به همين دليل دستور تبليغ عمومى فقط درباره غدير داده شده است. | ابلاغ پيام غدير در واقع رساندن اصل رسالت الهى و تبليغ امامى است كه همه معارف و احكام دين را بايد از او گرفت. پس با ابلاغ غدير همه دستورات الهى ابلاغ شده، و دقيقاً به همين دليل دستور تبليغ عمومى فقط درباره غدير داده شده است. | ||
خط ۹۲: | خط ۱۰۵: | ||
در واقع پيامبر صلى الله عليه وآله به عموم مردم دستور داده كه به مردم حجت و دليل كسانى را برسانند كه همه آنچه پيامبر صلى الله عليه وآله بدان مبعوث شده را از قول او كسى جز ايشان ابلاغ نمیكند. | در واقع پيامبر صلى الله عليه وآله به عموم مردم دستور داده كه به مردم حجت و دليل كسانى را برسانند كه همه آنچه پيامبر صلى الله عليه وآله بدان مبعوث شده را از قول او كسى جز ايشان ابلاغ نمیكند. | ||
'''۲. فرهنگ سازى غدير با ادبيات تعجب!''' | === '''۲. فرهنگ سازى غدير با ادبيات تعجب!''' === | ||
دفاع از غدير به صورت تعجب از كسانى كه نسبت به آن كم توجهى مى كنند، يكى از شيوه هاى بسيار مؤثر در تبليغ غدير بوده است. اشاره به بى اعتنايى مردم نسبت به غدير در گونه هاى مختلفى در احتجاجات معصومين عليهم السلام به چشم مى خورد، كه معمولاً با تعابيرِ مختلفِ «تعجب» همراه است. | دفاع از غدير به صورت تعجب از كسانى كه نسبت به آن كم توجهى مى كنند، يكى از شيوه هاى بسيار مؤثر در تبليغ غدير بوده است. اشاره به بى اعتنايى مردم نسبت به غدير در گونه هاى مختلفى در احتجاجات معصومين عليهم السلام به چشم مى خورد، كه معمولاً با تعابيرِ مختلفِ «تعجب» همراه است. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۱۲: | ||
اين تعجب ها در كلام حضرت زهرا و اميرالمؤمنين و امام باقر و امام صادق عليهم السلام، در پاسخ به دشمنان غدير و يا در مقام هشدار به دوستان غدير ديده مى شود. در ادامه هشت مورد از آنها ذكر خواهد شد: | اين تعجب ها در كلام حضرت زهرا و اميرالمؤمنين و امام باقر و امام صادق عليهم السلام، در پاسخ به دشمنان غدير و يا در مقام هشدار به دوستان غدير ديده مى شود. در ادامه هشت مورد از آنها ذكر خواهد شد: | ||
'''الف) تعجب از فراموشى غدير'''<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۳۵۲ ح ۲۲۴. الغدير: ج ۱ ص ۱۹۷. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۱۲ ح ۴۷۳.</ref> | ==== '''الف) تعجب از فراموشى غدير'''<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۳۵۲ ح ۲۲۴. الغدير: ج ۱ ص ۱۹۷. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۱۲ ح ۴۷۳.</ref> ==== | ||
به نظر شما تعجب ندارد كه حاضرين در غدير آن هم از ساكنين مدينه، آن هم از حضرت زهرا عليها السلام بپرسند كه اصلاً پيامبر صلى الله عليه و آله درباره خلافت على عليه السلام چيزى فرموده يا نه؟! كاش سؤالى به عنوان تشكيک درباره غدير مطرح مىكردند. | به نظر شما تعجب ندارد كه حاضرين در غدير آن هم از ساكنين مدينه، آن هم از حضرت زهرا عليها السلام بپرسند كه اصلاً پيامبر صلى الله عليه و آله درباره خلافت على عليه السلام چيزى فرموده يا نه؟! كاش سؤالى به عنوان تشكيک درباره غدير مطرح مىكردند. | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۲۱: | ||
حضرت زهرا عليها السلام فرمود: واعجبا، آيا روز غدير خم را فراموش كرده ايد؟!! گويا مى خواست بفرمايد: آيا دنبال كلامى صريحتر از سخنى هستى كه پيامبر صلى الله عليه و آله بر فراز منبر غدير فرموده و صد و بيست هزار نفر بر صراحت آن شاهدند؟ اگر بعد از چنان روزى هنوز سينه ات از شک و ترديد مضطرب است بهتر آنكه از هدايت خود نااميد باشى! يک عمر سفارشات پيامبر صلى الله عليه و آله درباره خلافت على عليه السلام كجا رفت؟ اگر واقعاً فراموش كرده ايد بايد فكرى براى هوش و حافظه شما كرد، كه مبادا نماز و روزه و زكات و حج را هم فراموش كنيد! | حضرت زهرا عليها السلام فرمود: واعجبا، آيا روز غدير خم را فراموش كرده ايد؟!! گويا مى خواست بفرمايد: آيا دنبال كلامى صريحتر از سخنى هستى كه پيامبر صلى الله عليه و آله بر فراز منبر غدير فرموده و صد و بيست هزار نفر بر صراحت آن شاهدند؟ اگر بعد از چنان روزى هنوز سينه ات از شک و ترديد مضطرب است بهتر آنكه از هدايت خود نااميد باشى! يک عمر سفارشات پيامبر صلى الله عليه و آله درباره خلافت على عليه السلام كجا رفت؟ اگر واقعاً فراموش كرده ايد بايد فكرى براى هوش و حافظه شما كرد، كه مبادا نماز و روزه و زكات و حج را هم فراموش كنيد! | ||
'''ب) تعجب از قانع نشدن با غدير'''<ref>بحار الانوار: ج ۲۹ ص ۴۶-۶۲ .</ref> | ==== '''ب) تعجب از قانع نشدن با غدير'''<ref>بحار الانوار: ج ۲۹ ص ۴۶-۶۲ .</ref> ==== | ||
از بى شرمى بايد تعجب كرد كه فدک را غصب كنند و حاكم ظالمى به آنجا بفرستند و در اثر ظلم او مردم به شكايت نزد صاحب غدير بيايند، و هنگام دادخواهى براى مردمِ مظلوم لشكرى از سوى غاصب به قصد بازگرداندن ظلم فرستاده شود!! در اين ميان به امام غدير گفته شود كه چرا بر عليه خليفه سقيفه اقدام كرده اى؟! | از بى شرمى بايد تعجب كرد كه فدک را غصب كنند و حاكم ظالمى به آنجا بفرستند و در اثر ظلم او مردم به شكايت نزد صاحب غدير بيايند، و هنگام دادخواهى براى مردمِ مظلوم لشكرى از سوى غاصب به قصد بازگرداندن ظلم فرستاده شود!! در اين ميان به امام غدير گفته شود كه چرا بر عليه خليفه سقيفه اقدام كرده اى؟! | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۳۴: | ||
من با اينان راهى جز صبر انتخاب نكرده ام، همان طور كه پيامبر صلى الله عليه وآله به من دستور داده است. اكنون كه روز غدير براى اينان قانع كننده نيست به حال خود واگذارشان!! بگذار آنچه قدرت دارند ما را ضعيف نمايند، كه خداوند مولاى ماست و او بهترين حكم كننده است. | من با اينان راهى جز صبر انتخاب نكرده ام، همان طور كه پيامبر صلى الله عليه وآله به من دستور داده است. اكنون كه روز غدير براى اينان قانع كننده نيست به حال خود واگذارشان!! بگذار آنچه قدرت دارند ما را ضعيف نمايند، كه خداوند مولاى ماست و او بهترين حكم كننده است. | ||
'''ج) تعجب از عذرخواهى بیجا پس از غدير'''<ref>دلائل الامامة: ص ۳۸. خصال: ص ۱۷۳. بحار الانوار: ج ۴۳ ص ۱۶۱.</ref> | ==== '''ج) تعجب از عذرخواهى بیجا پس از غدير'''<ref>دلائل الامامة: ص ۳۸. خصال: ص ۱۷۳. بحار الانوار: ج ۴۳ ص ۱۶۱.</ref> ==== | ||
آيا تعجب ندارد كه زنان صحابه با تأخير سه ماهه، به عيادت دختر پيامبرشان در بسترى بيايند كه به خاطر غدير در آن افتاده است؟ | آيا تعجب ندارد كه زنان صحابه با تأخير سه ماهه، به عيادت دختر پيامبرشان در بسترى بيايند كه به خاطر غدير در آن افتاده است؟ | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۹: | ||
بعد از روز غدير خم خداوند هيچ دليل و عذرى (در برابر ولايت) براى احدى باقى نگذاشته است. آيا پدرم در روز غدير خم براى احدى عذرى باقى گذاشت؟! از من دور شويد، كه عذرى از شما پذيرفته نيست بعد از آنكه عذرهايتان خواسته شده است. بعد از كوتاهى شما جايى براى امر و نهى باقى نمانده است. | بعد از روز غدير خم خداوند هيچ دليل و عذرى (در برابر ولايت) براى احدى باقى نگذاشته است. آيا پدرم در روز غدير خم براى احدى عذرى باقى گذاشت؟! از من دور شويد، كه عذرى از شما پذيرفته نيست بعد از آنكه عذرهايتان خواسته شده است. بعد از كوتاهى شما جايى براى امر و نهى باقى نمانده است. | ||
'''د) تعجب از حاضرين غدير در مقايسه على عليه السلام و معاويه'''<ref>بحار الانوار: ج ۳۲ ص ۳۸۸.</ref> | ==== '''د) تعجب از حاضرين غدير در مقايسه على عليه السلام و معاويه'''<ref>بحار الانوار: ج ۳۲ ص ۳۸۸.</ref> ==== | ||
نگاه متعجبانه به معاويه در واقع تعجب از سقيفه است. معاويه و سلف او چه كسى بودند و از كجا آمدند، كه طمع در خلافت نمودند؟ مگر چه سوابقى بالاتر از غديرِ على عليه السلام داشتند كه مردم به خاطر آنها سقيفه را پسنديدند؟ اين اظهار تعجب از دشمنِ غدير هنگامى بود كه اميرالمؤمنين عليه السلام در كوفه براى حركت به سوى صفين خطابه اى ايراد كرد و در آن چنين فرمود: | نگاه متعجبانه به معاويه در واقع تعجب از سقيفه است. معاويه و سلف او چه كسى بودند و از كجا آمدند، كه طمع در خلافت نمودند؟ مگر چه سوابقى بالاتر از غديرِ على عليه السلام داشتند كه مردم به خاطر آنها سقيفه را پسنديدند؟ اين اظهار تعجب از دشمنِ غدير هنگامى بود كه اميرالمؤمنين عليه السلام در كوفه براى حركت به سوى صفين خطابه اى ايراد كرد و در آن چنين فرمود: | ||
تعجب از معاوية بن ابى سفيان است كه در خلافت با من به نزاع برخاسته و امامت مرا انكار مى كند! اى مهاجرين و انصار ... ، آيا بر شما واجب نيست كه مرا يارى كنيد و آيا امر من بر شما واجب نيست؟ آيا نمى دانيد كه بيعت من بر حاضر و غايب شما لازم شده؟ پس چرا معاويه و اصحابش در بيعت من خلل وارد مى كنند؟ ... آيا سخن پيامبر صلى الله عليه وآله را نشنيديد كه در روز غدير درباره ولايت و صاحب اختيارى من مى فرمود؟! | تعجب از معاوية بن ابى سفيان است كه در خلافت با من به نزاع برخاسته و امامت مرا انكار مى كند! اى مهاجرين و انصار ... ، آيا بر شما واجب نيست كه مرا يارى كنيد و آيا امر من بر شما واجب نيست؟ آيا نمى دانيد كه بيعت من بر حاضر و غايب شما لازم شده؟ پس چرا معاويه و اصحابش در بيعت من خلل وارد مى كنند؟ ... آيا سخن پيامبر صلى الله عليه وآله را نشنيديد كه در روز غدير درباره ولايت و صاحب اختيارى من مى فرمود؟! | ||
'''هـ) تعجب از بى انصافى مردم با غدير'''<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۲۳۹.</ref> | ==== '''هـ) تعجب از بى انصافى مردم با غدير'''<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۲۳۹.</ref> ==== | ||
«چقدر اين امت نسبت به على بن ابى طالب عليه السلام ظلم و بى انصافى كرده اند»! اين جمله تعجب آميز را امام باقرع ليه السلام فرمود؛ و سپس تعجب خود را از دوستى و دشمنى بر اساس سقيفه و كنار گذاشتن حب و بغض بر اساس غدير اعلام كرد و فرمود: | «چقدر اين امت نسبت به على بن ابى طالب عليه السلام ظلم و بى انصافى كرده اند»! اين جمله تعجب آميز را امام باقرع ليه السلام فرمود؛ و سپس تعجب خود را از دوستى و دشمنى بر اساس سقيفه و كنار گذاشتن حب و بغض بر اساس غدير اعلام كرد و فرمود: | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۶۱: | ||
ولى وقتى نوبت به على بن ابى طالب عليه السلام میرسد مى گويند: دوستانش را دوست داريم ولى از دشمنانش بيزارى نمى جوييم بلكه آنان را هم دوست داريم! چگونه چنين ادعايى برايشان صحيح است در حالى كه پيامبر صلى الله عليه و آله مى فرمايد: اللهم وال من والاه و عادِ من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله. ولى مى بينى كه با دشمنان او دشمنى نمى كنند و خواركنندگان او را خوار نمى نمايند. اين انصاف نيست! | ولى وقتى نوبت به على بن ابى طالب عليه السلام میرسد مى گويند: دوستانش را دوست داريم ولى از دشمنانش بيزارى نمى جوييم بلكه آنان را هم دوست داريم! چگونه چنين ادعايى برايشان صحيح است در حالى كه پيامبر صلى الله عليه و آله مى فرمايد: اللهم وال من والاه و عادِ من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله. ولى مى بينى كه با دشمنان او دشمنى نمى كنند و خواركنندگان او را خوار نمى نمايند. اين انصاف نيست! | ||
'''و) تعجب از نفهميدن معناى غدير'''<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۳۴ ح ۱۴۰.</ref> | ==== '''و) تعجب از نفهميدن معناى غدير'''<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۳۴ ح ۱۴۰.</ref> ==== | ||
تشكيک و شبهه اندازى افكار مردم بىغرض را هم مشوّش مى نمايد، به گونه اى كه در معنا و مفهوم حقيقتى چون غدير احساس تحير مى كنند. اين از ترفندهاى دشمن براى فتح سنگرهاى اعتقادى ماست و بارها اين نتيجه را در برداشته كه نزديک ترين دوستان غدير سؤالاتى درباره آن مطرح كرده اند كه پاسخ آن بسيار واضح بوده است. | تشكيک و شبهه اندازى افكار مردم بىغرض را هم مشوّش مى نمايد، به گونه اى كه در معنا و مفهوم حقيقتى چون غدير احساس تحير مى كنند. اين از ترفندهاى دشمن براى فتح سنگرهاى اعتقادى ماست و بارها اين نتيجه را در برداشته كه نزديک ترين دوستان غدير سؤالاتى درباره آن مطرح كرده اند كه پاسخ آن بسيار واضح بوده است. | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۸: | ||
يعنى پيامبر صلى الله عليه وآله در غدير جوانب بسيارى از خلافت و امامت را به آنان آموخت، اما حداقل چيزى كه هر مخاطبى از غدير فهميد تعيين كسى بود كه بايد جاى رسول الله صلى الله عليه وآله بنشيند. اين را حتى منافقين فهميدند و به همين دليل عكس العمل منفى از خود بروز دادند و اظهار نارضايتى كردند! | يعنى پيامبر صلى الله عليه وآله در غدير جوانب بسيارى از خلافت و امامت را به آنان آموخت، اما حداقل چيزى كه هر مخاطبى از غدير فهميد تعيين كسى بود كه بايد جاى رسول الله صلى الله عليه وآله بنشيند. اين را حتى منافقين فهميدند و به همين دليل عكس العمل منفى از خود بروز دادند و اظهار نارضايتى كردند! | ||
==== '''ز) تعجب از انكار حقيقت بزرگ غدير'''<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۳۴ ح ۵۸۴.</ref> ==== | |||
'''ز) تعجب از انكار حقيقت بزرگ غدير'''<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۳۴ ح ۵۸۴.</ref> | |||
ظلم در حق غدير عجيب است كه از بى اعتنايى آغاز شد و به تغافل رسيد. گام بعدى انكار پيمان غدير با اقرار به اصل آن بود. مرحله نهايى انكار اصل آن بود، كه در اوج بى پروايى و ناديده گرفتن روز حساب انجام گرفت و گفتند: «اصلاً چنين اتفاقى در تاريخ نيفتاده است»!! امام باقر عليه السلام انكار عمومى امت نسبت به حقيقت بزرگ ولايت در غدير را اين گونه بيان فرموده است: | ظلم در حق غدير عجيب است كه از بى اعتنايى آغاز شد و به تغافل رسيد. گام بعدى انكار پيمان غدير با اقرار به اصل آن بود. مرحله نهايى انكار اصل آن بود، كه در اوج بى پروايى و ناديده گرفتن روز حساب انجام گرفت و گفتند: «اصلاً چنين اتفاقى در تاريخ نيفتاده است»!! امام باقر عليه السلام انكار عمومى امت نسبت به حقيقت بزرگ ولايت در غدير را اين گونه بيان فرموده است: | ||
اين امت انكار كردند پيمانى را كه پيامبر صلى الله عليه و آله از ايشان براى على بن ابى طالب عليه السلام گرفت، در روزى كه او را براى مردم منصوب فرمود و آنان را در زمان حياتش به ولايت و اطاعت او فراخواند و خود آنان را بر اين مطلب شاهد گرفت. | اين امت انكار كردند پيمانى را كه پيامبر صلى الله عليه و آله از ايشان براى على بن ابى طالب عليه السلام گرفت، در روزى كه او را براى مردم منصوب فرمود و آنان را در زمان حياتش به ولايت و اطاعت او فراخواند و خود آنان را بر اين مطلب شاهد گرفت. | ||
==== '''ح) تعجب از تغافل مردم از غدير'''<ref>اثبات الهداة: ج ۱ ص ۵۲۶ ح ۲۸۵.</ref> ==== | |||
'''ح) تعجب از تغافل مردم از غدير'''<ref>اثبات الهداة: ج ۱ ص ۵۲۶ ح ۲۸۵.</ref> | |||
عجيب است كه مردمانى در حضور پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله هم اقرار لسانى نمودند و هم بيعت كردند، اما به محض آنكه چشم پيامبر صلى الله عليه وآله را دور ديدند خود را به فراموشى زدند، گويا خدا را به خاطر رسولش مى پرستيدند و اكنون با رفتن رسول، خدا را هم بنده نبودند. | عجيب است كه مردمانى در حضور پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله هم اقرار لسانى نمودند و هم بيعت كردند، اما به محض آنكه چشم پيامبر صلى الله عليه وآله را دور ديدند خود را به فراموشى زدند، گويا خدا را به خاطر رسولش مى پرستيدند و اكنون با رفتن رسول، خدا را هم بنده نبودند. | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۸۰: | ||
پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: اى مردم، آيا در حالى كه من زندهام و در بين شما هستم به اهل بيت من بى اعتنايى مى كنيد؟ بدانيد اگر من از ميان شما غايب شوم خداوند از شما غايب نمى شود! | پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: اى مردم، آيا در حالى كه من زندهام و در بين شما هستم به اهل بيت من بى اعتنايى مى كنيد؟ بدانيد اگر من از ميان شما غايب شوم خداوند از شما غايب نمى شود! | ||
=== '''۳. فرهنگ سازى با شعر غدير''' === | |||
'''۳. فرهنگ سازى با شعر غدير''' | |||
شعر گذشته از زيبايى، با تراز موزونى كه در قرائت دارد در همه ملتها براى بقاء و حفظ فرهنگ آنان مورد استفاده قرار میگيرد. در راه فرهنگ سازى غدير نيز شعر از مؤثرترين ابزارهاى به كار گرفته شده به حساب مىآيد. | شعر گذشته از زيبايى، با تراز موزونى كه در قرائت دارد در همه ملتها براى بقاء و حفظ فرهنگ آنان مورد استفاده قرار میگيرد. در راه فرهنگ سازى غدير نيز شعر از مؤثرترين ابزارهاى به كار گرفته شده به حساب مىآيد. | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۸۷: | ||
جلوه پر رنگتر آن در زمان اميرالمؤمنين عليه السلام است كه خود حضرت براى غدير شعر سروده است. ادامه اين مسير در زمان ائمه عليهم السلام است كه با تأييد ايشان و در محضرشان توسط شعراى چيره دست، شعرهاى نابى درباره غدير به دنياى فرهنگ اسلام عرضه شده است. اين روند در طول تاريخ ادامه يافته و در پانزده قرن غدير شعرهاى زيبا به زبان هاى مختلف درباره غدير سروده شده و در مجموعه هاى نفيس گردآورى شده است.<ref>به عنوان نمونه به اين كتابها مراجعه شود: الغدير فى الكتاب و السنة و الادب، شعراء الغدير، غدير در شعر فارسى، غدير در شعر فارسى از كسائى مروزى تا شهريار تبريزى.</ref>در اين باره دو ماجراى ادبى غدير را مىآوريم: | جلوه پر رنگتر آن در زمان اميرالمؤمنين عليه السلام است كه خود حضرت براى غدير شعر سروده است. ادامه اين مسير در زمان ائمه عليهم السلام است كه با تأييد ايشان و در محضرشان توسط شعراى چيره دست، شعرهاى نابى درباره غدير به دنياى فرهنگ اسلام عرضه شده است. اين روند در طول تاريخ ادامه يافته و در پانزده قرن غدير شعرهاى زيبا به زبان هاى مختلف درباره غدير سروده شده و در مجموعه هاى نفيس گردآورى شده است.<ref>به عنوان نمونه به اين كتابها مراجعه شود: الغدير فى الكتاب و السنة و الادب، شعراء الغدير، غدير در شعر فارسى، غدير در شعر فارسى از كسائى مروزى تا شهريار تبريزى.</ref>در اين باره دو ماجراى ادبى غدير را مىآوريم: | ||
==== '''الف) فرهنگ سازى با شعر غدير در حضور پيامبر صلى الله عليه و آله'''<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۸ و ج ۳۷ ص ۱۱۲، ۱۶۶، ۱۹۵. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۴۱، ۹۸، ۱۴۴، ۲۰۱. كفاية الطالب: ص ۶۴ . كتاب سليم: ص ۸۲۸ .</ref> ==== | |||
'''الف) فرهنگ سازى با شعر غدير در حضور پيامبر صلى الله عليه و آله'''<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۸ و ج ۳۷ ص ۱۱۲، ۱۶۶، ۱۹۵. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۴۱، ۹۸، ۱۴۴، ۲۰۱. كفاية الطالب: ص ۶۴ . كتاب سليم: ص ۸۲۸ .</ref> | |||
با در نظر گرفتن بازارِ شعر در حجاز و احتراز خاص پيامبر صلى الله عليه و آله از آن، براى مردم عجيب بود كه در حضور آن حضرت شعرى خوانده شود؛ چه رسد به اينكه سروده شود، و چه رسد به اينكه آن شعر درباره دين باشد، و چه رسد به اينكه مورد تأييد حضرت قرار گيرد و روح القدس مؤيد آن باشد!! | با در نظر گرفتن بازارِ شعر در حجاز و احتراز خاص پيامبر صلى الله عليه و آله از آن، براى مردم عجيب بود كه در حضور آن حضرت شعرى خوانده شود؛ چه رسد به اينكه سروده شود، و چه رسد به اينكه آن شعر درباره دين باشد، و چه رسد به اينكه مورد تأييد حضرت قرار گيرد و روح القدس مؤيد آن باشد!! | ||
خط ۲۰۰: | خط ۱۹۸: | ||
سپس اشعارى را كه همانجا سروده بود خواند، كه به عنوان يک سند تاريخى از غدير ثبت شد و به يادگار ماند. پس از اشعار حسان، پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: اى حسان، تا مادامى كه با زبانت از ما دفاع میكنى، از سوى روح القدس مؤيد خواهى بود. | سپس اشعارى را كه همانجا سروده بود خواند، كه به عنوان يک سند تاريخى از غدير ثبت شد و به يادگار ماند. پس از اشعار حسان، پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود: اى حسان، تا مادامى كه با زبانت از ما دفاع میكنى، از سوى روح القدس مؤيد خواهى بود. | ||
==== '''ب) فرهنگ سازى با شعر غدير توسط اميرالمؤمنين عليه السلام'''<ref>بحار الانوار: ج ۳۸ ص ۲۳۸ ح ۳۹.</ref> ==== | |||
'''ب) فرهنگ سازى با شعر غدير توسط اميرالمؤمنين عليه السلام'''<ref>بحار الانوار: ج ۳۸ ص ۲۳۸ ح ۳۹.</ref> | |||
چه كسى باور میكند كه صاحب غدير شخصاً درباره غدير شعر گفته باشد! و چه كسى احتمال میدهد كه اين شعر در برابر دشمن غدير سروده شده باشد! و چه كسى میتواند صفين را بنگرد كه اين شعر غديرى توسط نامه براى نماينده سقيفه فرستاده مى شود؟ اگر صاحب غدير درباره بزرگترين فضيلت خود شعر گفته همه شاعران غديرى به او اقتدا كرده زيباترين ها را تقديم او خواهند كرد و گوش اجتماع را از نواى غدير پر خواهند ساخت. | چه كسى باور میكند كه صاحب غدير شخصاً درباره غدير شعر گفته باشد! و چه كسى احتمال میدهد كه اين شعر در برابر دشمن غدير سروده شده باشد! و چه كسى میتواند صفين را بنگرد كه اين شعر غديرى توسط نامه براى نماينده سقيفه فرستاده مى شود؟ اگر صاحب غدير درباره بزرگترين فضيلت خود شعر گفته همه شاعران غديرى به او اقتدا كرده زيباترين ها را تقديم او خواهند كرد و گوش اجتماع را از نواى غدير پر خواهند ساخت. | ||
خط ۲۰۸: | خط ۲۰۴: | ||
وقتى اميرالمؤمنين عليه السلام نامه معاويه را خواند فرمود: آيا پسر هند جگرخوار با فضايل بر من فخر مى فروشد؟! اى غلام، آنچه مى گويم برايش بنويس. و حضرت اشعارى سرود كه يک بيت آن درباره غدير خم بود: | وقتى اميرالمؤمنين عليه السلام نامه معاويه را خواند فرمود: آيا پسر هند جگرخوار با فضايل بر من فخر مى فروشد؟! اى غلام، آنچه مى گويم برايش بنويس. و حضرت اشعارى سرود كه يک بيت آن درباره غدير خم بود: | ||
وَ اَوجَبَ لى وِلايَتَهُ عَلَيكُم | وَ اَوجَبَ لى وِلايَتَهُ عَلَيكُم | ||
خط ۲۱۸: | خط ۲۱۳: | ||
وقتى معاويه پاسخ اميرالمؤمنين عليه السلام را خواند گفت: اى غلام، اين نامه را پاره كن، كه مبادا اهل شام آن را بخوانند و به على بن ابى طالب تمايل پيدا كنند! | وقتى معاويه پاسخ اميرالمؤمنين عليه السلام را خواند گفت: اى غلام، اين نامه را پاره كن، كه مبادا اهل شام آن را بخوانند و به على بن ابى طالب تمايل پيدا كنند! | ||
=== '''۴. فرهنگ سازى غدير در دعا''' === | |||
'''۴. فرهنگ سازى غدير در دعا''' | |||
دعاها از بهترين موقعيت هاى فرهنگ سازى هستند. حضور قلب در دعا از يک سو و رواج آن بين قشار مختلف مردم از سوى ديگر، و استفاده از دعاهاى مختلف در زمان ها و مكان هاى مختلف از جهتى ديگر، شرايط ويژه اى را براى همگانى كردن مفاهيمى ايجاد مى كند كه در دعاها گنجانده مى شود. | دعاها از بهترين موقعيت هاى فرهنگ سازى هستند. حضور قلب در دعا از يک سو و رواج آن بين قشار مختلف مردم از سوى ديگر، و استفاده از دعاهاى مختلف در زمان ها و مكان هاى مختلف از جهتى ديگر، شرايط ويژه اى را براى همگانى كردن مفاهيمى ايجاد مى كند كه در دعاها گنجانده مى شود. | ||
از همين جاست كه مى بينيم در دعاهاى روز غدير و دعاى انتظار و دعاى تلقين هنگام مرگ، مسئله غدير از زاويه هاى گوناگون مطرح شده و در اين قالب فرهنگى به ترويج آن اقدام شده است. ذيلاً به شش مورد از ادعيه مربوط به غدير اشاره مى كنيم: | از همين جاست كه مى بينيم در دعاهاى روز غدير و دعاى انتظار و دعاى تلقين هنگام مرگ، مسئله غدير از زاويه هاى گوناگون مطرح شده و در اين قالب فرهنگى به ترويج آن اقدام شده است. ذيلاً به شش مورد از ادعيه مربوط به غدير اشاره مى كنيم: | ||
'''الف) فرهنگ سازى غدير در دعاى ندبه و انتظار''' | ==== '''الف) فرهنگ سازى غدير در دعاى ندبه و انتظار''' ==== | ||
دعاى ندبه كه يک دوره اعتقادى از آغاز بعثت انبيا تا عصر ظهور را در قالب انتظار آخرين حجت الهى آموزش مى دهد، مراحل بعثت پيامبران را تا غدير بيان مى كند و متن واقعه را بسيار ساده و بدون توضيح مى آورد و مى گويد: | دعاى ندبه كه يک دوره اعتقادى از آغاز بعثت انبيا تا عصر ظهور را در قالب انتظار آخرين حجت الهى آموزش مى دهد، مراحل بعثت پيامبران را تا غدير بيان مى كند و متن واقعه را بسيار ساده و بدون توضيح مى آورد و مى گويد: | ||
خط ۲۳۳: | خط ۲۲۵: | ||
آنگاه كه دوران رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله سرآمد ولىّ خود على بن ابى طالب عليه السلام را به عنوان هدايتگر مردم منصوب نمود، چرا كه او ترساننده مردم بود و هر قومى هدايتگرى مى خواهد. لذا در حالى كه مردم در برابر او بودند فرمود: هر كس من صاحب اختيار او هستم على صاحب اختيار اوست. خدايا دوست بدار هر كس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد و يارى كن هر كس او را يارى كند و خوار كن هر كس او را خوار كند.<ref>بحار الانوار: ج ۹۹ ص ۱۰۶.</ref> | آنگاه كه دوران رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله سرآمد ولىّ خود على بن ابى طالب عليه السلام را به عنوان هدايتگر مردم منصوب نمود، چرا كه او ترساننده مردم بود و هر قومى هدايتگرى مى خواهد. لذا در حالى كه مردم در برابر او بودند فرمود: هر كس من صاحب اختيار او هستم على صاحب اختيار اوست. خدايا دوست بدار هر كس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد و يارى كن هر كس او را يارى كند و خوار كن هر كس او را خوار كند.<ref>بحار الانوار: ج ۹۹ ص ۱۰۶.</ref> | ||
==== '''ب) فرهنگ سازى براى غدير در دعاى هنگام مرگ''' ==== | |||
'''ب) فرهنگ سازى براى غدير در دعاى هنگام مرگ''' | |||
دعايى كه براى حفظ عقيده در هنگام مرگ و عدول نكردن از آن تا آخرين لحظه عمر وارد شده و دعاى «عديله» نام دارد، براى حساس ترين موقعيتِ انسان است. در اين دعا يک دوره اعتقادى را تدارک ديده و در ضمن آن مسئله غدير را مطرح كرده است. | دعايى كه براى حفظ عقيده در هنگام مرگ و عدول نكردن از آن تا آخرين لحظه عمر وارد شده و دعاى «عديله» نام دارد، براى حساس ترين موقعيتِ انسان است. در اين دعا يک دوره اعتقادى را تدارک ديده و در ضمن آن مسئله غدير را مطرح كرده است. | ||
خط ۲۴۲: | خط ۲۳۲: | ||
آمَنّا بِوَصِيِّهِ الَّذى نَصَبَهُ يَومَ الغَديرِ وَ اَشارَ بِقَولِهِ «هذا عَلِىٌّ» إِلَيهِ<ref>مفاتيح الجنان: ص ۸۵ .</ref>: ما ايمان مى آوريم به جانشين پيامبر صلى الله عليه و آله كه او را در روز غدير منصوب كرد و با كلمه «اين على» به او اشاره كرد. | آمَنّا بِوَصِيِّهِ الَّذى نَصَبَهُ يَومَ الغَديرِ وَ اَشارَ بِقَولِهِ «هذا عَلِىٌّ» إِلَيهِ<ref>مفاتيح الجنان: ص ۸۵ .</ref>: ما ايمان مى آوريم به جانشين پيامبر صلى الله عليه و آله كه او را در روز غدير منصوب كرد و با كلمه «اين على» به او اشاره كرد. | ||
==== '''ج) فرهنگ سازىِ «غدير دعوتِ خدا»'''<ref>الاقبال (سيد ابن طاووس): ص ۴۶۰. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۲۱۵-۲۲۰.</ref> ==== | |||
'''ج) فرهنگ سازىِ «غدير دعوتِ خدا»'''<ref>الاقبال (سيد ابن طاووس): ص ۴۶۰. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۲۱۵-۲۲۰.</ref> | |||
روز عيد غدير دقيق ترين وقتى است كه مردم در طول سال آن را به غدير اختصاص مى دهند. در چنين روزى ائمه عليهم السلام با دعاهايى كه به ما آموخته اند به صورت همه جانبه از وقت استفاده كرده و فرهنگ غدير را با جزئياتش بين مردم رواج داده اند. | روز عيد غدير دقيق ترين وقتى است كه مردم در طول سال آن را به غدير اختصاص مى دهند. در چنين روزى ائمه عليهم السلام با دعاهايى كه به ما آموخته اند به صورت همه جانبه از وقت استفاده كرده و فرهنگ غدير را با جزئياتش بين مردم رواج داده اند. | ||
خط ۲۵۳: | خط ۲۴۱: | ||
خدايا ما تصديق كرديم و اجابت نموديم دعوت كننده تو را و پيرو پيامبرصلى الله عليه وآله شديم درباره ولايت مولايمان و مولاى مؤمنان اميرالمؤمنين على بن ابىطالب ... . خدايا، پروردگارا، ما شنيديم مناديى براى ايمان ندا مىكند كه به پروردگارتان ايمان بياوريد. ما نيز ايمان آورديم ... . پروردگارا، ما - به منت و لطف تو - دعوت كنندهات را پاسخ مثبت داديم و پيرو پيامبرصلى الله عليه وآله شديم و او را تصديق كرديم و همچنين مولاى مؤمنين را تصديق كرديم، و به جبت و طاغوت كافر شديم. خدايا ولايتى را كه پذيرفتهايم همراهمان قرار ده. | خدايا ما تصديق كرديم و اجابت نموديم دعوت كننده تو را و پيرو پيامبرصلى الله عليه وآله شديم درباره ولايت مولايمان و مولاى مؤمنان اميرالمؤمنين على بن ابىطالب ... . خدايا، پروردگارا، ما شنيديم مناديى براى ايمان ندا مىكند كه به پروردگارتان ايمان بياوريد. ما نيز ايمان آورديم ... . پروردگارا، ما - به منت و لطف تو - دعوت كنندهات را پاسخ مثبت داديم و پيرو پيامبرصلى الله عليه وآله شديم و او را تصديق كرديم و همچنين مولاى مؤمنين را تصديق كرديم، و به جبت و طاغوت كافر شديم. خدايا ولايتى را كه پذيرفتهايم همراهمان قرار ده. | ||
==== '''د) فرهنگ سازى «غدير ميثاق آسمانى»''' ==== | |||
'''د) فرهنگ سازى «غدير ميثاق آسمانى»''' | |||
قسمتى از دعاى روز غدير توانسته چهار مفهوم فرهنگى را به صورت قطعه هاى اعتقادى در قلب ما جاى دهد: | قسمتى از دعاى روز غدير توانسته چهار مفهوم فرهنگى را به صورت قطعه هاى اعتقادى در قلب ما جاى دهد: | ||
خط ۲۷۰: | خط ۲۵۶: | ||
خدايا از تو میخواهم مرا در اين روزى كه براى وليت عهدى بر گردن خلقت بسته اى و دين را برايشان كامل كرده اى، مرا از عارفين به حرمت آن و اقرار كنندگان به فضيلت آن قرار دهى ... . خدايا همان گونه كه آن را عيد بزرگ خود قرار داده اى و در آسمان روز عهد معهود ناميده اى و در زمين روز پيمان گرفته شده و اجتماع سؤال شونده نامگذارى كرده اى، بر محمد و آل محمد درود فرست و چشم ما را بدان روشن فرما و كارهاى ما را به بركت آن منظم فرما، و بعد از هدايت ما را گمراه مفرما و ما را نسبت به نعمتهايت از شاكران قرار ده، اى رحم كننده ترين رحم كنندگان. | خدايا از تو میخواهم مرا در اين روزى كه براى وليت عهدى بر گردن خلقت بسته اى و دين را برايشان كامل كرده اى، مرا از عارفين به حرمت آن و اقرار كنندگان به فضيلت آن قرار دهى ... . خدايا همان گونه كه آن را عيد بزرگ خود قرار داده اى و در آسمان روز عهد معهود ناميده اى و در زمين روز پيمان گرفته شده و اجتماع سؤال شونده نامگذارى كرده اى، بر محمد و آل محمد درود فرست و چشم ما را بدان روشن فرما و كارهاى ما را به بركت آن منظم فرما، و بعد از هدايت ما را گمراه مفرما و ما را نسبت به نعمتهايت از شاكران قرار ده، اى رحم كننده ترين رحم كنندگان. | ||
==== '''هـ) فرهنگ سازى «برائت از دشمن غدير»''' ==== | |||
'''هـ) فرهنگ سازى «برائت از دشمن غدير»''' | |||
قسمتى از دعاهاى غدير، فرهنگ سپاسگزارى همراه برائت از دشمنان غدير را بستر سازى میكند. تشكر به خاطر كدام جهت غدير؟ نفرين به كدام دشمن غدير؟ شكرانه معرفت به حرمت غدير و هدايت با نور غدير. لعنت بر منكر حق اين روز و زير پا گذارنده حرمت آن و مقابله كننده با عظمت آن. فرازى از دعاى روز غدير را كه آموزش دهنده چنين فرهنگى است مرور مى كنيم: | قسمتى از دعاهاى غدير، فرهنگ سپاسگزارى همراه برائت از دشمنان غدير را بستر سازى میكند. تشكر به خاطر كدام جهت غدير؟ نفرين به كدام دشمن غدير؟ شكرانه معرفت به حرمت غدير و هدايت با نور غدير. لعنت بر منكر حق اين روز و زير پا گذارنده حرمت آن و مقابله كننده با عظمت آن. فرازى از دعاى روز غدير را كه آموزش دهنده چنين فرهنگى است مرور مى كنيم: | ||
خط ۲۷۹: | خط ۲۶۳: | ||
حمد خدايى را كه فضيلت اين روز را به ما شناسانيد و ما را نسبت به حرمت آن بصيرت داد و به وسيله آن به ما كرامت بخشيد و با معرفت آن به ما شرف داد و به نور آن ما را هدايت كرد. خدايا، از تو میخواهم لعنت كنى كسانى را كه حق اين روز را انكار كردند و حرمت آن را نپذيرفتند و براى خاموش كردن نور تو راه تو را بستند. | حمد خدايى را كه فضيلت اين روز را به ما شناسانيد و ما را نسبت به حرمت آن بصيرت داد و به وسيله آن به ما كرامت بخشيد و با معرفت آن به ما شرف داد و به نور آن ما را هدايت كرد. خدايا، از تو میخواهم لعنت كنى كسانى را كه حق اين روز را انكار كردند و حرمت آن را نپذيرفتند و براى خاموش كردن نور تو راه تو را بستند. | ||
==== '''و) فرهنگ سازى «سپاس بر كمال دين»''' ==== | |||
'''و) فرهنگ سازى «سپاس بر كمال دين»''' | |||
اراده خدا تعلق گرفته كه كمال دين خود را با غدير اعلام كند. اينكه قله دين و كمال نعمت هايش را ولايت على عليه السلام قرار داده شكرى عظيم لازم دارد، تا به وسيله آن از خدا قدردانى میكنيم. در دعاى غدير اين بُعد فكرى ساخته میشود آنجا كه میگوييم: | اراده خدا تعلق گرفته كه كمال دين خود را با غدير اعلام كند. اينكه قله دين و كمال نعمت هايش را ولايت على عليه السلام قرار داده شكرى عظيم لازم دارد، تا به وسيله آن از خدا قدردانى میكنيم. در دعاى غدير اين بُعد فكرى ساخته میشود آنجا كه میگوييم: | ||
خط ۲۸۸: | خط ۲۷۰: | ||
شكر خدايى را كه كمال دينش و تمام نعمتش را با ولايت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام قرار داد. | شكر خدايى را كه كمال دينش و تمام نعمتش را با ولايت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام قرار داد. | ||
=== '''۵. فرهنگ سازى غدير در زيارت''' === | |||
'''۵. فرهنگ سازى غدير در زيارت''' | |||
زيارات در كنار دعاها جايگاه ويژه اى براى فرهنگ سازى دارند. غدير در زيارات با جملات بسيار پر محتوايى آمده كه برخى از آنها كمک به مستندات تاريخىِ مى نمايد. شش فراز از اين زيارات را كه تجديد عهدى با عقايد ريشه دارمان است، ذكر مى كنيم: | زيارات در كنار دعاها جايگاه ويژه اى براى فرهنگ سازى دارند. غدير در زيارات با جملات بسيار پر محتوايى آمده كه برخى از آنها كمک به مستندات تاريخىِ مى نمايد. شش فراز از اين زيارات را كه تجديد عهدى با عقايد ريشه دارمان است، ذكر مى كنيم: | ||
'''الف) فرهنگ سازى «معانى غدير» در زيارت غدير''' | ==== '''الف) فرهنگ سازى «معانى غدير» در زيارت غدير''' ==== | ||
فرازى از زيارت غدير آموزش لغتنامه مخصوص آن است، كه بايد تک تک كارهاى آسمانى پيامبر صلى الله عليه وآله را بيان كند. معناى صراط مستقيم براى ولايت، معناى صاحب اختيارى براى مولى؛ كه پيامبر صلى الله عليه وآله فقط به آموختن اين مفاهيم اكتفا نكرد، بلكه با شهادت خدا از مردم درباره آن اقرار گرفت. | فرازى از زيارت غدير آموزش لغتنامه مخصوص آن است، كه بايد تک تک كارهاى آسمانى پيامبر صلى الله عليه وآله را بيان كند. معناى صراط مستقيم براى ولايت، معناى صاحب اختيارى براى مولى؛ كه پيامبر صلى الله عليه وآله فقط به آموختن اين مفاهيم اكتفا نكرد، بلكه با شهادت خدا از مردم درباره آن اقرار گرفت. | ||
خط ۳۰۳: | خط ۲۸۲: | ||
سلام بر تو اى صاحب اختيار من و صاحب اختيار مؤمنين. سلام بر تو اى دين محكم خداوند و راه مستقيم او. شهادت مى دهم كه تو برادر پيامبر صلى الله عليه وآله هستى ... ، و آن حضرت از طرف خداوند آنچه درباره تو بر او نازل كرده بود رسانيد و دستور خدا را به اجرا در آورد و اطاعت تو و ولايتت را بر مردم واجب كرد، و براى تو از آنان بيعت گرفت و تو را نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان قرار داد، همان طور كه خداوند به آن حضرت چنين مقامى داده بود. سپس خداى تعالى را بر آنان شاهد گرفت و فرمود: آيا به شما رساندم؟ گفتند: آرى به خدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش و تو به عنوان شاهد و حاكم بين بندگان كفايت مىكنى. خداوند منكر ولايت تو را بعد از اقرار و شكننده عهد تو را بعد از پيمان لعنت كند. | سلام بر تو اى صاحب اختيار من و صاحب اختيار مؤمنين. سلام بر تو اى دين محكم خداوند و راه مستقيم او. شهادت مى دهم كه تو برادر پيامبر صلى الله عليه وآله هستى ... ، و آن حضرت از طرف خداوند آنچه درباره تو بر او نازل كرده بود رسانيد و دستور خدا را به اجرا در آورد و اطاعت تو و ولايتت را بر مردم واجب كرد، و براى تو از آنان بيعت گرفت و تو را نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان قرار داد، همان طور كه خداوند به آن حضرت چنين مقامى داده بود. سپس خداى تعالى را بر آنان شاهد گرفت و فرمود: آيا به شما رساندم؟ گفتند: آرى به خدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش و تو به عنوان شاهد و حاكم بين بندگان كفايت مىكنى. خداوند منكر ولايت تو را بعد از اقرار و شكننده عهد تو را بعد از پيمان لعنت كند. | ||
==== '''ب) فرهنگ سازى «ارتباط قرآن، نبوت، غدير»''' ==== | |||
'''ب) فرهنگ سازى «ارتباط قرآن، نبوت، غدير»''' | |||
هر كس غدير را مى آموزد بايد بداند كه ولايت از كتاب الله و رسالت نبوى جدايى ناپذير است. طبعاً هر گونه شكى در اختصاص امامت حتى اگر كسى را با صاحب ولايت يكسان بدانيم، مساوى با انكار كتاب خدا و نبوت رسول خداست. در اين فقره از زيارت غدير فرهنگ سازىِ ريشه دارى بر اين اساس صورت گرفته است، كه مى فرمايد: | هر كس غدير را مى آموزد بايد بداند كه ولايت از كتاب الله و رسالت نبوى جدايى ناپذير است. طبعاً هر گونه شكى در اختصاص امامت حتى اگر كسى را با صاحب ولايت يكسان بدانيم، مساوى با انكار كتاب خدا و نبوت رسول خداست. در اين فقره از زيارت غدير فرهنگ سازىِ ريشه دارى بر اين اساس صورت گرفته است، كه مى فرمايد: | ||
خط ۳۱۲: | خط ۲۸۹: | ||
شهادت مىدهم تو اميرالمؤمنينِ بر حقى هستى كه قرآن به ولايت تو گوياست و پيامبر صلى الله عليه وآله بر سر آن از امت عهد و پيمان گرفته است. يا اميرالمؤمنين، شهادت مى دهم كه شک كننده درباره تو به پيامبر امين صلى الله عليه وآله ايمان نياورده است، و كسى كه تو را با غير تو مساوى قرار دهد دين محكمى كه رب العالمين براى ما پسنديده و با ولايت تو در روز غدير آن را كامل كرده، ضديت و دشمنى كرده است. به خدا قسم كسى كه تابع غير تو شد گمراه شده و هر كس با تو دشمنى كند با حق عناد ورزيده است. | شهادت مىدهم تو اميرالمؤمنينِ بر حقى هستى كه قرآن به ولايت تو گوياست و پيامبر صلى الله عليه وآله بر سر آن از امت عهد و پيمان گرفته است. يا اميرالمؤمنين، شهادت مى دهم كه شک كننده درباره تو به پيامبر امين صلى الله عليه وآله ايمان نياورده است، و كسى كه تو را با غير تو مساوى قرار دهد دين محكمى كه رب العالمين براى ما پسنديده و با ولايت تو در روز غدير آن را كامل كرده، ضديت و دشمنى كرده است. به خدا قسم كسى كه تابع غير تو شد گمراه شده و هر كس با تو دشمنى كند با حق عناد ورزيده است. | ||
==== '''ج) فرهنگ سازىِ «علل عدم اجراى غدير»''' ==== | |||
'''ج) فرهنگ سازىِ «علل عدم اجراى غدير»''' | |||
يک غديرى بايد بداند كه چرا «مَن كُنتُ مَولاهُ ...» پس از پيامبر صلى الله عليه و آله عملى نشد: | يک غديرى بايد بداند كه چرا «مَن كُنتُ مَولاهُ ...» پس از پيامبر صلى الله عليه و آله عملى نشد: | ||
خط ۳۲۶: | خط ۳۰۱: | ||
هرگز!! على عليه السلام بالاتر از آن است كه چنين نسبت هايى به او داده شود! او خدا را در نظر داشت و اين همه صبر دستور برادرش رسول اللَّه صلى الله عليه وآله بود. اما بدانيد كه در كنار صبرش اتمام حجت را به اعلى درجه رسانده، لحظه اى از بزرگترين امر به معروف الهى يعنى غدير دست برنمیداشت و درباره آن هيچ كوتاهى نكرد. اين فراز زيارت غدير برگ ديگرى از اعتقاد ماست كه مىگويد: | هرگز!! على عليه السلام بالاتر از آن است كه چنين نسبت هايى به او داده شود! او خدا را در نظر داشت و اين همه صبر دستور برادرش رسول اللَّه صلى الله عليه وآله بود. اما بدانيد كه در كنار صبرش اتمام حجت را به اعلى درجه رسانده، لحظه اى از بزرگترين امر به معروف الهى يعنى غدير دست برنمیداشت و درباره آن هيچ كوتاهى نكرد. اين فراز زيارت غدير برگ ديگرى از اعتقاد ماست كه مىگويد: | ||
اَشهَدُ اَنَّكَ مَا اتَّقَيتَ ضارِعاً وَ لا اَمسَكتَ عَن حَقِّكَ جازِعاً وَ لا اَحجَمتَ عَن مُجاهَدَةِ غاصِبيكَ ناكِلاً وَ لا اَظهَرتَ الرِّضا بِخِلافِ ما يُرضِى اللَّهَ مُداهِناً وَ لا وَهَنتَ لِما اَصابَكَ فى سَبيلِ اللَّهِ وَ لا ضَعُفتَ وَ لاَ استَكَنتَ عَن طَلَبِ حَقِّكَ مُراقِباً. مَعاذَ اللَّهِ اَن تَكونَ كَذلِكَ، بَل اِذ ظُلِمتَ احتَسَبتَ رَبَّكَ وَ فَوَّضتَ اِلَيهِ اَمرَكَ وَ ذَكَّرتَهُم فَمَا ادَّكَروا وَ وَعَظتَهُم فَمَا اتَّعَظوا وَ خَوَّفتَهُم فَما تَخَوَّفوا<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۱.</ref>: | اَشهَدُ اَنَّكَ مَا اتَّقَيتَ ضارِعاً وَ لا اَمسَكتَ عَن حَقِّكَ جازِعاً وَ لا اَحجَمتَ عَن مُجاهَدَةِ غاصِبيكَ ناكِلاً وَ لا اَظهَرتَ الرِّضا بِخِلافِ ما يُرضِى اللَّهَ مُداهِناً وَ لا وَهَنتَ لِما اَصابَكَ فى سَبيلِ اللَّهِ وَ لا ضَعُفتَ وَ لاَ استَكَنتَ عَن طَلَبِ حَقِّكَ مُراقِباً. مَعاذَ اللَّهِ اَن تَكونَ كَذلِكَ، بَل اِذ ظُلِمتَ احتَسَبتَ رَبَّكَ وَ فَوَّضتَ اِلَيهِ اَمرَكَ وَ ذَكَّرتَهُم فَمَا ادَّكَروا وَ وَعَظتَهُم فَمَا اتَّعَظوا وَ خَوَّفتَهُم فَما تَخَوَّفوا<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۱.</ref>: | ||
خط ۳۳۲: | خط ۳۰۶: | ||
شهادت میدهم كه تو از روى ذلت تقيه نكردى، و به خاطر ترس از حق خود امساک نكردى، و به عنوان عقب نشينى از جهاد با غاصبين حقت خوددارى نكردى، و به عنوان سازشكارى مطلبى بر خلاف رضاى خدا اظهار نكردى، و در مقابل آنچه در راه خدا به تو رسيد سستى نكردى و ضعف نشان ندادى و به عنوان انتظار از طلب حق خود ناتوانى نشان ندادى. معاذ الله كه تو چنين باشى! بلكه وقتى مظلوم شدى براى خدا صبر كردى و كار خود را به او سپردى، و ظالمان را متذكر شدى ولى نخواستند بياد بياورند، و آنان را موعظه كردى ولى در آنان اثر نكرد، و آنان را از خدا ترسانيدى ولى نترسيدند! | شهادت میدهم كه تو از روى ذلت تقيه نكردى، و به خاطر ترس از حق خود امساک نكردى، و به عنوان عقب نشينى از جهاد با غاصبين حقت خوددارى نكردى، و به عنوان سازشكارى مطلبى بر خلاف رضاى خدا اظهار نكردى، و در مقابل آنچه در راه خدا به تو رسيد سستى نكردى و ضعف نشان ندادى و به عنوان انتظار از طلب حق خود ناتوانى نشان ندادى. معاذ الله كه تو چنين باشى! بلكه وقتى مظلوم شدى براى خدا صبر كردى و كار خود را به او سپردى، و ظالمان را متذكر شدى ولى نخواستند بياد بياورند، و آنان را موعظه كردى ولى در آنان اثر نكرد، و آنان را از خدا ترسانيدى ولى نترسيدند! | ||
==== '''د) فرهنگ سازى «لعنت بر دشمن غدير»''' ==== | |||
'''د) فرهنگ سازى «لعنت بر دشمن غدير»''' | |||
در روزهايى كه ما نبوديم صاحب غدير چه مصيبت هايى به پاى آن كشيد؟ امروز نوبت ماست كه برايش بسوزيم و غديرش را روى چشمانمان نگه داريم. اين است كه با ياد على عليه السلام و غدير، از فراسوى چهارده قرن با تمام وجود لعنت مى كنيم شكنندگان حرمتش را و جدايى اندازان بين على عليه السلام و حقش را ! | در روزهايى كه ما نبوديم صاحب غدير چه مصيبت هايى به پاى آن كشيد؟ امروز نوبت ماست كه برايش بسوزيم و غديرش را روى چشمانمان نگه داريم. اين است كه با ياد على عليه السلام و غدير، از فراسوى چهارده قرن با تمام وجود لعنت مى كنيم شكنندگان حرمتش را و جدايى اندازان بين على عليه السلام و حقش را ! | ||
براى غديريان امروز يک دنيا تعجب است كه نه تنها حق او را غصب كنند، بلكه او را با ابوبكر و عمر كه غاصب حقش بودند يكسان بدانند! اين نكته هاى زيباى فرهنگى را در فقرات زير از زيارت غدير مى آموزيم:لَعَنَ اللَّهُ مُستَحِلِّى الحُرمَةِ مِنكَ وَ ذائِدِى الحَقِّ عَنكَ، وَ اَشهَدُ اَنَّهُمُ الاَخسَرُونَ الَّذينَ تَلفَحُ وُجُوهَهُمُ النّارُ وَ هُم فيها كالِحُونَ. لَعَنَ اللَّهُ مَن ساواكَ بِمَن ناواكَ. لَعَنَ اللَّهُ مَن عَدَلَ بِكَ مَن فَرَضَ اللَّهُ عَلَيهِ وِلايَتَكَ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۳.</ref>:خدا لعنت كند آنان كه حرمت تو را شكستند و حقت را از تو دور كردند. شهادت مى دهم كه آنان از همه زيانكارترند، آنان كه حرارت آتش به صورت هايشان مىخورد و در آن با چهره گرفته و عبوس هستند. خدا لعنت كند كسى را كه تو را با آن كسى كه در مقابل تو ايستاد مساوى بداند! خدا لعنت كند كسى كه تو را با آنكه خداوند ولايتت را بر او واجب كرده مساوى بداند! | براى غديريان امروز يک دنيا تعجب است كه نه تنها حق او را غصب كنند، بلكه او را با ابوبكر و عمر كه غاصب حقش بودند يكسان بدانند! اين نكته هاى زيباى فرهنگى را در فقرات زير از زيارت غدير مى آموزيم:لَعَنَ اللَّهُ مُستَحِلِّى الحُرمَةِ مِنكَ وَ ذائِدِى الحَقِّ عَنكَ، وَ اَشهَدُ اَنَّهُمُ الاَخسَرُونَ الَّذينَ تَلفَحُ وُجُوهَهُمُ النّارُ وَ هُم فيها كالِحُونَ. لَعَنَ اللَّهُ مَن ساواكَ بِمَن ناواكَ. لَعَنَ اللَّهُ مَن عَدَلَ بِكَ مَن فَرَضَ اللَّهُ عَلَيهِ وِلايَتَكَ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۳.</ref>:خدا لعنت كند آنان كه حرمت تو را شكستند و حقت را از تو دور كردند. شهادت مى دهم كه آنان از همه زيانكارترند، آنان كه حرارت آتش به صورت هايشان مىخورد و در آن با چهره گرفته و عبوس هستند. خدا لعنت كند كسى را كه تو را با آن كسى كه در مقابل تو ايستاد مساوى بداند! خدا لعنت كند كسى كه تو را با آنكه خداوند ولايتت را بر او واجب كرده مساوى بداند! | ||
در فقرات ديگرى از زيارت غدير مى خوانيم: | در فقرات ديگرى از زيارت غدير مى خوانيم: | ||
خط ۳۴۴: | خط ۳۱۵: | ||
اللّهُمَّ ...، العَن مَن غَصَبَ وَلِيِّكَ حَقَّهُ وَ اَنكَرَ عَهدَهُ وَ جَحَدَهُ بَعدَ اليَقينِ وَ الاِقرارِ بِالوِلايَةِ لَهُ يَومَ اَكمَلتَ لَهُ الدّينَ:خدايا لعنت كن كسانى را كه حق وليّت را غصب كردند و پيمان او را انكار نمودند و بعد از يقين و اقرار به ولايت او در روزى كه دين را برايش كامل كردى، آن را انكار كردند. | اللّهُمَّ ...، العَن مَن غَصَبَ وَلِيِّكَ حَقَّهُ وَ اَنكَرَ عَهدَهُ وَ جَحَدَهُ بَعدَ اليَقينِ وَ الاِقرارِ بِالوِلايَةِ لَهُ يَومَ اَكمَلتَ لَهُ الدّينَ:خدايا لعنت كن كسانى را كه حق وليّت را غصب كردند و پيمان او را انكار نمودند و بعد از يقين و اقرار به ولايت او در روزى كه دين را برايش كامل كردى، آن را انكار كردند. | ||
==== هـ) فرهنگ سازى «غلبه غدير بر باطل» ==== | |||
هـ) فرهنگ سازى «غلبه غدير بر باطل» | |||
هر كس پيامبر صلى الله عليه وآله را دوست دارد بداند كه غدير حاجت پيامبر صلى الله عليه وآله به درگاه الهى بود كه خدايش به او عنايت فرمود؛ و بداند كه با غدير بر همه اباطيل قلم بطلان كشيده شد و براى هيچ كس عذرى نماند. منافقين نقشه هاى بسيارى داشتند كه غدير همه آنها را باطل كرد و بر همه آنها غالب شد.اگر چه آن روز عده كمى واقعاً به غدير ايمان آوردند، اما اتمام حجتى شد كه در آينده هاى هزاران ساله تاريخ خط مشى بسيارى از مردم را روشن ساخت و ميليون ها انسان را هدايت كرد. فقرات زير از زيارت غدير گوياى اين حقايق است: | هر كس پيامبر صلى الله عليه وآله را دوست دارد بداند كه غدير حاجت پيامبر صلى الله عليه وآله به درگاه الهى بود كه خدايش به او عنايت فرمود؛ و بداند كه با غدير بر همه اباطيل قلم بطلان كشيده شد و براى هيچ كس عذرى نماند. منافقين نقشه هاى بسيارى داشتند كه غدير همه آنها را باطل كرد و بر همه آنها غالب شد.اگر چه آن روز عده كمى واقعاً به غدير ايمان آوردند، اما اتمام حجتى شد كه در آينده هاى هزاران ساله تاريخ خط مشى بسيارى از مردم را روشن ساخت و ميليون ها انسان را هدايت كرد. فقرات زير از زيارت غدير گوياى اين حقايق است: | ||
اِنَّ اللَّهَ تَعالَى استَجابَ لِنَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ فيكَ دَعوَتَهُ، ثُمَّ اَمَرَهُ بِاِظهارِ ما اَولاكَ لاُمَّتِهِ اِعلاءً لِشَأنِكَ وَ اِعلاناً لِبُرهانِكَ وَ دَحضاً لِلاَباطيلِ وَ قَطعاً لِلمَعاذيرِ. فَلَمّا اَشفَقَ مِن فِتنَةِ الفاسِقينَ وَ اتَّقى فيكَ المُنافِقينَ اَوحى اِلَيهِ رَبُّ العالَمينَ: »يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعصِمُكَ مِنَ النّاسِ« . فَوَضَعَ عَلى نَفسِهِ اَوزارَ المَسيرِ وَ نَهَضَ فى رَمضاءِ الهَجيرِ فَخَطَبَ وَ اَسمَعَ وَ نادى فَاَبلَغَ، ثُمَّ سَأَلَهُم اَجمَعَ فَقالَ: هَل بَلَّغتُ؟ فَقالوا: اللَّهُمَّ بَلى. فَقالَ: اللّهُمَّ اشهَد. ثُمَّ قالَ: اَلَستُ اَولى بِالمُؤمِنينَ مِن اَنفُسِهِم؟ فَقالُوا: بَلى. فَاَخَذَ بِيَدِكَ وَ قالَ: »مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَولاهُ، اللَّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ وَ انصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخذُل مَن خَذَلَهُ« . فَما آمَنَ بِما اَنزَلَ اللَّهُ فيكَ عَلى نَبِيِّهِ اِلاّ قَليلٌ وَ لا زادَ اَكثَرَهُم غَيرَ تَخسيرٍ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۳.بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۳.</ref>: | اِنَّ اللَّهَ تَعالَى استَجابَ لِنَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ فيكَ دَعوَتَهُ، ثُمَّ اَمَرَهُ بِاِظهارِ ما اَولاكَ لاُمَّتِهِ اِعلاءً لِشَأنِكَ وَ اِعلاناً لِبُرهانِكَ وَ دَحضاً لِلاَباطيلِ وَ قَطعاً لِلمَعاذيرِ. فَلَمّا اَشفَقَ مِن فِتنَةِ الفاسِقينَ وَ اتَّقى فيكَ المُنافِقينَ اَوحى اِلَيهِ رَبُّ العالَمينَ: »يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعصِمُكَ مِنَ النّاسِ« . فَوَضَعَ عَلى نَفسِهِ اَوزارَ المَسيرِ وَ نَهَضَ فى رَمضاءِ الهَجيرِ فَخَطَبَ وَ اَسمَعَ وَ نادى فَاَبلَغَ، ثُمَّ سَأَلَهُم اَجمَعَ فَقالَ: هَل بَلَّغتُ؟ فَقالوا: اللَّهُمَّ بَلى. فَقالَ: اللّهُمَّ اشهَد. ثُمَّ قالَ: اَلَستُ اَولى بِالمُؤمِنينَ مِن اَنفُسِهِم؟ فَقالُوا: بَلى. فَاَخَذَ بِيَدِكَ وَ قالَ: »مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَولاهُ، اللَّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ وَ انصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخذُل مَن خَذَلَهُ« . فَما آمَنَ بِما اَنزَلَ اللَّهُ فيكَ عَلى نَبِيِّهِ اِلاّ قَليلٌ وَ لا زادَ اَكثَرَهُم غَيرَ تَخسيرٍ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۳.بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۳.</ref>: | ||
خط ۳۵۸: | خط ۳۲۶: | ||
ولى به آنچه خداوند درباره تو بر پيامبرش نازل كرد جز عده كمى ايمان نياوردند و اكثرشان جز زيانكارى براى خود زياد نكردند. | ولى به آنچه خداوند درباره تو بر پيامبرش نازل كرد جز عده كمى ايمان نياوردند و اكثرشان جز زيانكارى براى خود زياد نكردند. | ||
==== و) فرهنگ سازى «شناخت انواع دشمنان غدير» ==== | |||
و) فرهنگ سازى «شناخت انواع دشمنان غدير» | |||
وقتى «حق» - يعنى «غدير» - و محتواى آن ثابت شد، كسى كه رو در روى آن بايستد با كسى كه آن را قبول نكند يكسان است؛ زيرا به گونه اى از اقرار به حق سر باز میزند. | وقتى «حق» - يعنى «غدير» - و محتواى آن ثابت شد، كسى كه رو در روى آن بايستد با كسى كه آن را قبول نكند يكسان است؛ زيرا به گونه اى از اقرار به حق سر باز میزند. | ||
خط ۳۶۸: | خط ۳۳۴: | ||
اللَّهُمَّ اِنّا نَعلَمُ اَنَّ هذا هُوَ الحَقُّ مِن عِندِكَ، فَالعَن مَن عارَضَهُ وَ استَكبَرَ وَ كَذَّبَ بِهِ وَ كَفَرَ «وَ سَيَعلَمُ الَّذينَ ظَلَموا اَىَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبونَ».<ref>شعراء / ۲۲۷.</ref> لَعنَةُ اللَّهِ وَ لَعنَةُ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ اَجمَعينَ عَلى مَن سَلَّ سَيفَهُ عَلَيكَ وَ سَلَلتَ سَيفَكَ عَلَيهِ - يا اَميرَالمُؤمِنينَ - مِنَ المُشرِكينَ وَ المُنافِقينَ اِلى يَومِ الدّينِ، وَ عَلى مَن رَضِىَ بِما ساءَكَ وَ لَم يُكرِههُ وَ اَغمَضَ عَينَهُ وَ لَم يُنكِر اَو اَعانَ عَلَيكَ بِيَدٍ اَو لِسانٍ اَو قَعَدَ عَن نَصرِكَ اَو خَذَلَ عَنِ الجِهادِ مَعَكَ اَو غَمَطَ فَضلَكَ وَ جَحَدَ حَقَّكَ اَو عَدَلَ بِكَ مَن جَعَلَكَ اللَّهُ اَولى بِهِ مِن نَفسِهِ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۴.</ref>:خدايا، ما مىدانيم كه اين حقى از جانب توست. پس لعنت كن هر كس با آن معارضه كند و در مقابل آن سر تعظيم فرود نياورد و آن را تكذيب كند و كافر شود. به زودى آنان كه ظلم كردند خواهند دانست كه به كجا باز خواهند گشت. يا اميرالمؤمنين، لعنت خدا و لعنت همه ملائكه و انبيائش بر كسى كه تو بر او شمشير كشيدى و كسى كه بر تو شمشير كشيد از مشركين و منافقين تا روز قيامت. و بر كسى كه به آنچه تو را ناراحت مى كند راضى باشد و او را ناراحت نكند، و بر كسى كه در برابر آنچه تو را ناراحت مى كند چشم پوشى مى نمايد و نهى از منكر نمى كند، و بر كسى كه عليه تو با دست يا زبان كمک كرده يا از يارى تو خوددارى كرده يا از جهاد همراه تو ديگران را منع كرده يا فضيلت تو را كوچک شمرده و حق تو را انكار نموده يا كسى را كه خداوند تو را صاحب اختيار بر او قرار داده با تو برابر بداند. | اللَّهُمَّ اِنّا نَعلَمُ اَنَّ هذا هُوَ الحَقُّ مِن عِندِكَ، فَالعَن مَن عارَضَهُ وَ استَكبَرَ وَ كَذَّبَ بِهِ وَ كَفَرَ «وَ سَيَعلَمُ الَّذينَ ظَلَموا اَىَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبونَ».<ref>شعراء / ۲۲۷.</ref> لَعنَةُ اللَّهِ وَ لَعنَةُ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ اَجمَعينَ عَلى مَن سَلَّ سَيفَهُ عَلَيكَ وَ سَلَلتَ سَيفَكَ عَلَيهِ - يا اَميرَالمُؤمِنينَ - مِنَ المُشرِكينَ وَ المُنافِقينَ اِلى يَومِ الدّينِ، وَ عَلى مَن رَضِىَ بِما ساءَكَ وَ لَم يُكرِههُ وَ اَغمَضَ عَينَهُ وَ لَم يُنكِر اَو اَعانَ عَلَيكَ بِيَدٍ اَو لِسانٍ اَو قَعَدَ عَن نَصرِكَ اَو خَذَلَ عَنِ الجِهادِ مَعَكَ اَو غَمَطَ فَضلَكَ وَ جَحَدَ حَقَّكَ اَو عَدَلَ بِكَ مَن جَعَلَكَ اللَّهُ اَولى بِهِ مِن نَفسِهِ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۴.</ref>:خدايا، ما مىدانيم كه اين حقى از جانب توست. پس لعنت كن هر كس با آن معارضه كند و در مقابل آن سر تعظيم فرود نياورد و آن را تكذيب كند و كافر شود. به زودى آنان كه ظلم كردند خواهند دانست كه به كجا باز خواهند گشت. يا اميرالمؤمنين، لعنت خدا و لعنت همه ملائكه و انبيائش بر كسى كه تو بر او شمشير كشيدى و كسى كه بر تو شمشير كشيد از مشركين و منافقين تا روز قيامت. و بر كسى كه به آنچه تو را ناراحت مى كند راضى باشد و او را ناراحت نكند، و بر كسى كه در برابر آنچه تو را ناراحت مى كند چشم پوشى مى نمايد و نهى از منكر نمى كند، و بر كسى كه عليه تو با دست يا زبان كمک كرده يا از يارى تو خوددارى كرده يا از جهاد همراه تو ديگران را منع كرده يا فضيلت تو را كوچک شمرده و حق تو را انكار نموده يا كسى را كه خداوند تو را صاحب اختيار بر او قرار داده با تو برابر بداند. | ||
'''۶. فرهنگ سازى غدير در ميراث مكتوب''' | === '''۶. فرهنگ سازى غدير در ميراث مكتوب''' === | ||
در زمان هايى كه تدوين و كتابت حديث و معارف دين از طرف سقيفه رسماً ممنوع اعلام شده بود، و در زمان هايى كه هنوز نوشتن به رواج امروزى نبود، امامان غدير على رغم شرايط دشوار تقيه اَبعاد مختلف واقعه غدير را براى اصحابشان مى فرمودند و آنان در نوشته هاى خود به صورت حديث ثبت مى كردند. | در زمان هايى كه تدوين و كتابت حديث و معارف دين از طرف سقيفه رسماً ممنوع اعلام شده بود، و در زمان هايى كه هنوز نوشتن به رواج امروزى نبود، امامان غدير على رغم شرايط دشوار تقيه اَبعاد مختلف واقعه غدير را براى اصحابشان مى فرمودند و آنان در نوشته هاى خود به صورت حديث ثبت مى كردند. | ||
خط ۳۸۱: | خط ۳۴۶: | ||
روند تأليفى غدير كه در عصر معصومين عليهم السلام فرهنگ سازى شده، در طول چهارده قرن تا امروز ادامه يافته؛ و نتيجه آن كتاب هاى مستقل تأليف شده درباره غدير است كه تعداد آن از هزار كتاب گذشته، در كنار صدها جزوه و بروشور و پوستر مربوط به غدير و دهها نرم افزار و برنامه صوتى و تصويرى، كه همه آنها انعكاس اين تأليفات غديرى است. | روند تأليفى غدير كه در عصر معصومين عليهم السلام فرهنگ سازى شده، در طول چهارده قرن تا امروز ادامه يافته؛ و نتيجه آن كتاب هاى مستقل تأليف شده درباره غدير است كه تعداد آن از هزار كتاب گذشته، در كنار صدها جزوه و بروشور و پوستر مربوط به غدير و دهها نرم افزار و برنامه صوتى و تصويرى، كه همه آنها انعكاس اين تأليفات غديرى است. | ||
== پانویس == |