براء بن عازب انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== اقرار به غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۹۸. اسرار غدير: ص ۲۹۶. </ref>==
== اقرار به غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۹۸. اسرار غدير: ص ۲۹۶. </ref>==
از نمونه ‏هاى بارز اتمام حجت و استدلال و يادآورى‏ هاى غدير، مواردى است كه توسط خود خداوند و معصومين‏ عليهم السلام و اصحابشان صورت گرفته است. تمام راويانى كه در طول هزار و چهارصد سال حديث غدير را روايت كرده ‏اند نيز به گونه ‏اى جهاد خود را در مقابله با اهل [[سقیفه]] به نمايش گذاشته ‏اند.
از نمونه ‏هاى بارز اتمام حجت و استدلال و يادآورى‏ هاى [[غدیر]]، مواردى است كه توسط خود خداوند و معصومين‏ عليهم السلام و اصحابشان صورت گرفته است.
 
تمام راويانى كه در طول هزار و چهارصد سال [[حدیث غدیر]] را روايت كرده ‏اند نيز به گونه ‏اى جهاد خود را در مقابله با اهل [[سقیفه]] به نمايش گذاشته ‏اند.


يكى از اصحاب معصومين ‏عليهم السلام كه با غدير اتمام حجت نموده براء بن عازب است:
يكى از اصحاب معصومين ‏عليهم السلام كه با غدير اتمام حجت نموده براء بن عازب است:
خط ۸: خط ۱۰:
وقتى [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین علیه السلام]]‏ در ميدان كوفه از همين شخص خواست تا درباره غدير شهادت دهد سرباز زد و به [[نفرین]] آن حضرت گرفتار شد.
وقتى [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین علیه السلام]]‏ در ميدان كوفه از همين شخص خواست تا درباره غدير شهادت دهد سرباز زد و به [[نفرین]] آن حضرت گرفتار شد.


او بعدها از عمل خود پشيمان بوده و داستان غدير را چنين نقل كرده است: با پيامبر صلى الله عليه و آله در سفر حج بودم كه در غدير خم پياده شديم. دستور نماز جماعت داده شد و بين درختان براى پيامبر صلى الله عليه و آله جارو زده شد.  
او بعدها از عمل خود پشيمان بوده و داستان غدير را چنين نقل كرده است:
 
با پيامبر صلى الله عليه و آله در سفر حج بودم كه در [[غدیر|غدیر خم]] پياده شديم. دستور نماز جماعت داده شد و بين درختان براى پيامبر صلى الله عليه و آله جارو زده شد.  


حضرت نماز ظهر را خواند و دست على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام را گرفت و فرمود: «من كنت مولاه فعلى على مولاه، اللهم انصر من نصره و اخذل من خذله».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۸،۱۴۹. عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۰۶. </ref>
حضرت نماز ظهر را خواند و دست [[علی بن ابی ‏طالب ‏علیه السلام]] را گرفت و فرمود: «من كنت مولاه فعلى على مولاه، اللهم انصر من نصره و اخذل من خذله».<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۸،۱۴۹. عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۰۶. </ref>


== روايت حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير) : ص۱۳۹.</ref> ==
== روايت حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير) : ص۱۳۹.</ref> ==
خط ۲۰: خط ۲۴:


== شهادت براى غدير<ref>اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۱۹.</ref>   ==
== شهادت براى غدير<ref>اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۱۹.</ref>   ==
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در زمان عثمان اتمام حجتى در مسجد داشتند و از جمله به غدير استناد فرمودند.  
[[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] در زمان عثمان اتمام حجتى در مسجد داشتند و از جمله به غدير استناد فرمودند.  


در آنجا [[زید بن ارقم انصاری|زید بن ارقم]] و براء بن عازب و ابوذر و [[مقداد بن عمرو کندی|مقداد]] و عمار گفتند: ما شهادت مى‏ دهيم كه سخن پيامبر صلى الله عليه و آله را به ياد داريم كه بر منبر ايستاده بود و تو در كنار او بودى و مى‏ فرمود:
در آنجا [[زید بن ارقم انصاری|زید بن ارقم]] و براء بن عازب و [[ابوذر]] و [[مقداد بن عمرو کندی|مقداد]] و عمار گفتند: ما شهادت مى‏ دهيم كه سخن پيامبر صلى الله عليه و آله را به ياد داريم كه بر منبر ايستاده بود و تو در كنار او بودى و مى‏ فرمود:


اى مردم، [[خداوند]] به من دستور داده كه معرفى كنم امام شما را و آن كه بعد از من در ميان شما قائم خواهد بود، و وصى خود و جانشينم را، و آن كسى كه خداوند در كتابش اطاعت او را بر مؤمنين واجب كرده و اطاعت او را قرين اطاعت خود و من نموده، و شما را در [[قرآن]] به ولايت او دستور داده است.  
اى مردم، [[خداوند]] به من دستور داده كه معرفى كنم امام شما را و آن كه بعد از من در ميان شما قائم خواهد بود، و وصى خود و جانشينم را، و آن كسى كه خداوند در كتابش اطاعت او را بر مؤمنين واجب كرده و اطاعت او را قرين اطاعت خود و من نموده، و شما را در [[قرآن]] به ولايت او دستور داده است.  
خط ۲۸: خط ۳۲:
من براى معاف شدن در اين باره -  از ترس اهل نفاق و تكذيبشان -  به پروردگارم مراجعه كردم، ولى مرا ترسانيد كه بايد اين رسالت را برسانم و گرنه مرا عذاب مى‏ كند.
من براى معاف شدن در اين باره -  از ترس اهل نفاق و تكذيبشان -  به پروردگارم مراجعه كردم، ولى مرا ترسانيد كه بايد اين رسالت را برسانم و گرنه مرا عذاب مى‏ كند.


اى مردم، خداوند در كتابش شما را به نماز امر كرده و من آن را برايتان بيان نمودم، و به زكات و روزه و حج دستور داده كه آن را هم براى شما بيان و تفسير نمودم، و به ولايت دستور داده و من شما را شاهد مى‏ گيرم كه ولايت مخصوص اين شخص است -  و حضرت دست مبارک را بر على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام قرار دادند -  و سپس براى دو پسرش بعد از او، و سپس براى اوصياء از فرزندانشان بعد از آنهاست. آنان از قرآن جدا نمى‏ شوند و [[قرآن]] از آنان جدا نمى‏ شود تا بر سر حوضم بر من وارد شوند.
اى مردم، خداوند در كتابش شما را به نماز امر كرده و من آن را برايتان بيان نمودم، و به زكات و روزه و حج دستور داده كه آن را هم براى شما بيان و تفسير نمودم، و به ولايت دستور داده و من شما را شاهد مى‏ گيرم كه ولايت مخصوص اين شخص است -  و حضرت دست مبارک را بر [[علی بن ابی‏ طالب‏ علیه السلام]] قرار دادند -  و سپس براى دو پسرش بعد از او، و سپس براى اوصياء از فرزندانشان بعد از آنهاست. آنان از قرآن جدا نمى‏ شوند و [[قرآن]] از آنان جدا نمى‏ شود تا بر سر حوضم بر من وارد شوند.


اى مردم، پناه و امامتان بعد از خودم و ولىّ و هدايت كننده شما را برايتان بيان كردم و او برادرم على بن ابى ‏طالب است و او در ميان شما به منزله من در ميان شماست. دين خود را از او پيروى كنيد و در همه امورتان از او اطاعت نماييد، زيرا آنچه خداوند از علم و حكمتش به من آموخته نزد اوست. از او بپرسيد و از او و جانشينانش بعد از او بياموزيد.
اى مردم، پناه و امامتان بعد از خودم و ولىّ و هدايت كننده شما را برايتان بيان كردم و او برادرم على بن ابى ‏طالب است و او در ميان شما به منزله من در ميان شماست. دين خود را از او پيروى كنيد و در همه امورتان از او اطاعت نماييد، زيرا آنچه خداوند از علم و حكمتش به من آموخته نزد اوست. از او بپرسيد و از او و جانشينانش بعد از او بياموزيد.
خط ۳۷: خط ۴۱:


== كتمان غدير و نفرين اميرالمؤمنين ‏عليه السلام<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين‏ عليهم السلام: ص ۷۶- ۷۸ ، ۱۹۷-۲۰۱ .</ref>==
== كتمان غدير و نفرين اميرالمؤمنين ‏عليه السلام<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين‏ عليهم السلام: ص ۷۶- ۷۸ ، ۱۹۷-۲۰۱ .</ref>==
يكى از افرادى كه غدير را [[کتمان]] كرد و از شهادت دادن براى آن سرباز زد براء بن عازب است. با گذشت بيست و پنج سال، چه كسى احتمال مى ‏داد خاكسترِ سياه سقيفه اثرى از غدير در دل‏ ها باقى گذاشته باشد. اما بنيانگذارش چنان برنامه ‏اى تدارک ديده كه هيچ اقدامى قادر به محو آن نمى ‏توانست باشد.
يكى از افرادى كه غدير را [[کتمان]] كرد و از شهادت دادن براى آن سرباز زد براء بن عازب است. با گذشت بيست و پنج سال، چه كسى احتمال مى ‏داد خاكسترِ سياه [[سقیفه]] اثرى از غدير در دل‏ ها باقى گذاشته باشد. اما بنيانگذارش چنان برنامه ‏اى تدارک ديده كه هيچ اقدامى قادر به محو آن نمى ‏توانست باشد.


شايد فرصت ديگرى پيش نيايد كه يک اتمام حجت كامل عيار عمومى براى غدير در جمع حاضران انجام شود. پس تا صاحب غدير زنده است و قدرت را در دست دارد حساس ‏ترين زمان براى اجراى اين هدف است، كه يک روز هم نبايد آن را به تأخير انداخت. بايد مجلسى لايق اين هدف و اين موقعيت پر حساسيت تنظيم كرد، كه از نظر مكان و افراد پاسخگو باشد همان گونه كه گفته‏ هاى چنين مجلسى بايد با اهداف آن تطابق كامل داشته باشد.
شايد فرصت ديگرى پيش نيايد كه يک اتمام حجت كامل عيار عمومى براى غدير در جمع حاضران انجام شود. پس تا صاحب غدير زنده است و قدرت را در دست دارد حساس ‏ترين زمان براى اجراى اين هدف است، كه يک روز هم نبايد آن را به تأخير انداخت. بايد مجلسى لايق اين هدف و اين موقعيت پر حساسيت تنظيم كرد، كه از نظر مكان و افراد پاسخگو باشد همان گونه كه گفته‏ هاى چنين مجلسى بايد با اهداف آن تطابق كامل داشته باشد.
خط ۶۷: خط ۷۱:
قسم مى‏ دهم هر كس اين واقعه را حاضر بوده و به چشم خود ديده و به گوش خود شنيده، برخيزد و شهادت دهد.
قسم مى‏ دهم هر كس اين واقعه را حاضر بوده و به چشم خود ديده و به گوش خود شنيده، برخيزد و شهادت دهد.


پس از اين كلام حضرت، حساسيت مجلس هنگامى بيشتر شد كه عده زيادى - كه حداقل سى نفر ذكر شده ‏اند -  برخاستند و واقعه و خطبه غدير را بازگو نمودند و شهادت خود را نسبت به آن اعلام كردند.
پس از اين كلام حضرت، حساسيت مجلس هنگامى بيشتر شد كه عده زيادى - كه حداقل سى نفر ذكر شده ‏اند -  برخاسته، واقعه و خطبه غدير را بازگو نموده و شهادت خود را نسبت به آن اعلام كردند.


حساسيت ديگرى كه اين مجلس با آن همه اهميت پيدا كرد كوتاهى چند نفر از صحابه در شهادت درباره غدير بود. اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ديد چند نفر از اصحاب پيامبر صلى الله عليه وآله براى شهادت برنخاستند، و گويى سكوت آنان توجه مردم را جلب كرده بود.
حساسيت ديگرى كه اين مجلس با آن همه اهميت پيدا كرد كوتاهى چند نفر از صحابه در شهادت درباره غدير بود. اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ديد چند نفر از اصحاب پيامبر صلى الله عليه وآله براى شهادت برنخاستند، و گويى سكوت آنان توجه مردم را جلب كرده بود.